-
۱۳۹۳/۰۷/۱۸, ۲۲:۳۵ #1
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۹۳
- نوشته
- 53
- مورد تشکر
- 250 پست
- حضور
- 1 روز 21 ساعت 42 دقیقه
- دریافت
- 8
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
معاد جسمانی
سلام.
این اولین پست منه .لطفا یکی معاد جسمانی را کامل و واضح توضیح بده که آیا این بدن مادی هم بر میگرده و دوباره با هر کیفیتی که هست ترکیب میشه یا این که فقط همون تجسم اعماله ؟
اگه دومی درسته فرق معاد جسمانی و روحانی چیه؟
ممنون میشم.
-
تشکرها 4
-
۱۳۹۳/۰۷/۱۹, ۰۹:۰۵ #2
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۹۰
- نوشته
- 5,295
- مورد تشکر
- 10,863 پست
- حضور
- 173 روز 2 ساعت 56 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 1
- گالری
-
18
-
تشکرها 4
-
۱۳۹۳/۰۷/۲۲, ۱۳:۳۰ #3
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۲
- نوشته
- 3,490
- مورد تشکر
- 13,637 پست
- حضور
- 48 روز 11 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
باسلام وتشکر از سوال خوب ومفید تان .
آنچه به وضوح از قرآن مجید استفاده میشود و صدها آیه دلالت بر آن دارد ، معاد روحانی و جسمانی است ؛ یعنی انسان با تمام ابعاد وجودش در قیامت حضور مییابد. شاید آیهای که با صراحت این موضوع را مطرح کرده ، در پاسخ به شبههای است که از پیامبر (ص) سؤال میکردند : چگونه وقتی ما خاک شدیم یا به صورت استخوانهای پوسیده درآمدیم، به زندگی مجدد باز میگردیم؟ خداوند در جواب فرموده : بگو همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آفریده و او به هر مخلوقی آگاه است.(1)
در آیه دیگر میفرماید: آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون کنیم.(2)
علاوه بر این آیات دیگری گواهی میدهد که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه میآید . این امر جسمانی بودن معاد را میرساند. امام علی (ع) نیز میفرماید: مردگان را از دل کوههای و لانههای پرندگان و خانههای درندگان بیرون کرده، در حالی که به سوی فرمان خدا میشتابند و به محل بازگشت خود مبادرت نمایند.(3)
سخن گفتن اعضای بدن دلیل دیگری بر جسمانی بودن معاد است. قرآن مجید برای اثبات معاد جسمانی سرگذشت شگفتانگیز غزیر و ماجرای بهتانگیز حضرت ابراهیم (ع) را نقل کرده ؛ برای اثبات امکان زنده شدن دوبارة مردگان به بیان توانایی آفریدگار در آفرینش کرات آسمانی و زمین میپردازد و میفرماید:
آیا ندیدهاند خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و در آفریدن آنها احساس خستگی نکرده ،میتواند مردگان را زنده کند؟ بی گمان خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.(4)
پس اصل جسمانی بودن معاد انکارناپذیر است، از طرف دیگر به دلائل عقلی اعاده معدوم محال است ، پس بدن جسمانی که در قیامت محشور خواهد شد ، عین این بدن ( عینیت به تعبیر فلسفی ) نخواهد بود، بلکه بدنی مثل و شبیه این بدن می باشد که از اجزای همین بدن مادی ( نظر متکلمان اسلامی ) تشکیل شده و یا از مراتب آن خواهد بود ( قائلان به حکمت متعالیه ) که آن را بدن مثالی می خوانند . در اثبات این نظر ( بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن ) به این آیات استشهاد شده است :
« أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛
آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده ،توانا نیست که [باز] مانند آن ها را بیافریند ؟ آرى اوست آفریننده دانا ».(5)
أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا ؛
آیا ندانستند خدایى که آسمان ها و زمین را آفریده ،تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برای شان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست [ولى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند» (6) از این دو آیه استفاده می شود که بدن های اخروی مثل بدن های دنیوی می باشند، نه عین آن ها .
عینیت نداشتن و متحد نبودن بدن اخروی با بدن دنیوی در تمام خصوصیات به معنای متحد نبودن انسان اخروی و دنیوی نیست ؛ زیرا شخصیت انسان به نفس او است ، نه بدن او . بنابراین انسان اخروی عین انسان دنیوی است ، هر چند بدن او عین بدن دنیوی نیست . همان طور که بدن یک انسان در طول زندگی خود بارها عوض می شود ، ولی یک انسان مثلا زید در هفتاد سالگی همان زید در پنج سالگی است . چرا که انسانیت انسان به روح و نفس اوست که ثابت است و مجرد ؛ نه به بدن او که در طول مثلا هفتاد سال بارها تغییر کرده و عوض شده است . برای همین وقتی انسانی را به خاطر گناه سی سال قبل او مجازات می کنند، همه می دانند که این انسان همان انسان سی سال پیش است و همان انسان را مجازات می کنند ، هر چند که باز همه می دانند که تمام سلول های بدن او در سی سال شاید سه یا چهار بار عوض شده است و بدن کنونی او عین همان بدن سی سال پیش او نیست .
جسم انسان بعد از مرگ پوسیده شده و از بین می رود . شاید جزو بدن و جسم انسان و یا حیوان دیگری شود، ولی انسانیت انسان که به آن در قیامت مجازات و یا پاداش داده می شود ، هیچ گاه از بین نرفته و ثابت خواهد ماند . خدای متعال بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت . این بدن بیگانه از بدن دنیوی او نیست ، ولی عین آن هم نیست .
خدای متعال به واسطه قدرت بی پایان و علم بی نهایتش قادر است که تمام سلول های از بین رفته و در بدن موجودات دیگر را با وجود پراکندگی بسیار جمع نموده و آن را به صورت اول در آورد ، ولی این مطلب منافاتی ندارد با این که خدا مثل این بدن را محشور کند، نه عین آن را .(7)
پی نوشت ها:
1. یس(36) آیه 78.
2. قیامت(75) آیه 3 و 4.
3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 82.
4.احقاف(46) آیه 33.
5. یس، آیه 81.
6.اسراء(17) آیه 99.
7.نتایج کلامی حکمت صدرایی، ص264 ،نشر بوستان کتاب، قم، 1388 ش.
-
تشکرها 7
-
۱۳۹۳/۰۸/۰۸, ۱۲:۳۴ #4
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۳
- نوشته
- 4,552
- مورد تشکر
- 19,817 پست
- حضور
- 131 روز 7 ساعت 24 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ : انچه را که مردگان دیدند اگر شما میدید. ناشکیبا بودید . و میترسیدید و می شنیدید و فرمان مبردید . ولی انچه انها مشاهده کردند.بر شما پوشیده است. و نزدیک است که پرده ها فرو افتد . اگر چه حقیقت را به شما نیز نشان دادند. اگر به درستی بنگرید و ندای حق را به گوش شما رساندند. خوب بشنوید ! و به راه راست هدایتتان کردند.اگر هدایت بپذیرید ! راست می گویم. مطالب عبرت اموز اندرز دهنده را اشکارا دیدید و از حرام الهی نهی شدید.و پس از فرشتگان اسمانی هیچ کس جز انسا ن فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند.
مولا علی علیه السلام . یا حق.
-
تشکرها 4
-
۱۳۹۳/۰۸/۰۸, ۱۳:۲۸ #5
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۲
- نوشته
- 3,490
- مورد تشکر
- 13,637 پست
- حضور
- 48 روز 11 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آیا دلیلی تجربی در اثبات معاد وجود دارد؟
اگر مراد از معاد، دقیقاً همان بازگشت روح به بدن در عالمی دیگر باشد، بدیهی است که علوم تجربی که مبتنی بر تجربههای پیشین بشری است، نمیتواند در این خصوص دلیلی ارائه دهد؛ یعنی از حیث اثبات و ابطال، علوم تجربی در این زمینه کارایی چندانی نخواهد داشت. البته نباید از نظر دور داشت که یافته های تجربی در خصوص جزئیات این گونه اندیشه ها بی تاثیر محض نخواهند بود .
به عنوان مثال مقدمه اثبات هر ادعایی پذیرش امکان عقلی تحقق آن است و بعد از پذیرش امکان عقلی این امر می توان در مورد ادله اثبات کننده بحث و بررسی نمود ؛ به همین نسبت مهمترین دلیل بر رد و ابطال یک نظریه امکان عقلی تحقق آن است که با رد این امکان ، اثبات وقوع خارجی مدعا از اساس منتفی می شود و علوم تجربی و یافته های تجربی بشر ، در این حوزه می توانند نقشی در راستی آزمایی برخی ادعاها داشته باشند .
فرض کنید ما ادعا می کنیم که در قیامت و معاد همین بدن مادی ما دوباره زنده خواهد شد و به شکل کنونی در خواهد آمد و با الحاق روح ما به آن دوباره همان شخصیت حقیقی کنونی ما شکل خواهد گرفت ؛ در مقابل ممکن است افراد منکر معاد بگویند اصولا از منظر عقل محال است که بتوان همان بدن کنونی را با همه شاخصه ها مجددا ایجاد نمود زیرا در قیامت ممکن است چند هزار سال از نابودی بدن مادی ما گذشته باشد و دیگر اثری از آن بدن نمانده ، بلکه آن بدن جزو بدن های دیگر موجودات و دیگر انسان ها شده باشد .
در جواب ، علم تجربی بر اساس یافته های خود می گوید شکل گیری همان بدن با همان خصوصیات ، محال نیست بلکه با وجود تنها یک سلول از بدن قبلی می توان از طریق فرایند شبیه سازی سلولی موجودی همانند موجود قبلی را ایجاد نمود و در نتیجه این امر عقلا محال نیست و امکان وقوعی دارد که این یافته تا حدودی بر امکان شکل گیری معاد بر اساس تعریف مورد نظر ادیان صحه می گذارد و استحاله آن را رد می کند .
در عین حال بیشتر این امور در مورد متقاعد نمودن افرادی که اعتقاد چندانی به خداوند متعال و قدرت های او ندارند کارایی دارد ، و الا یافته های تجربی، محدود در سنت ها و قواعد حاکم بر نظام کنونی عالم است و نمی تواند بر فرض تغییر و تبدیل این سنت ها و قوانین که ممکن است تحت قدرت خداوند و در عالم دیگر محقق گردد اظهار نظری بنماید ، در نتیجه نباید انتظار اثبات یا ابطال عالمی دیگر که بر مبنایی متفاوت از این عالم ماده رقم خواهد خورد را از علم تجربی که موضوع ان ماده و عالم مادی است داشت .
-
تشکرها 6
-
۱۳۹۳/۱۰/۲۸, ۰۷:۰۵ #6
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۲
- نوشته
- 3,490
- مورد تشکر
- 13,637 پست
- حضور
- 48 روز 11 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
http://www.askquran.ir/thread46297.html
جمع بندی 1
سوال :
.لطفا یکی معاد جسمانی را کامل و واضح توضیح بده که آیا این بدن مادی هم بر میگرده و دوباره با هر کیفیتی که هست ترکیب میشه یا این که فقط همون تجسم اعماله ؟
اگه دومی درسته فرق معاد جسمانی و روحانی چیه؟
پاسخ :
آنچه به وضوح از قرآن مجید استفاده میشود و صدها آیه دلالت بر آن دارد ، معاد روحانی و جسمانی است ؛ یعنی انسان با تمام ابعاد وجودش در قیامت حضور مییابد. شاید آیهای که با صراحت این موضوع را مطرح کرده ، در پاسخ به شبههای است که از پیامبر (ص) سؤال میکردند : چگونه وقتی ما خاک شدیم یا به صورت استخوانهای پوسیده درآمدیم، به زندگی مجدد باز میگردیم؟ خداوند در جواب فرموده : بگو همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آفریده و او به هر مخلوقی آگاه است.(1)
در آیه دیگر میفرماید: آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون کنیم.(2)
علاوه بر این آیات دیگری گواهی میدهد که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه میآید . این امر جسمانی بودن معاد را میرساند. امام علی (ع) نیز میفرماید: مردگان را از دل کوههای و لانههای پرندگان و خانههای درندگان بیرون کرده، در حالی که به سوی فرمان خدا میشتابند و به محل بازگشت خود مبادرت نمایند.(3)
سخن گفتن اعضای بدن دلیل دیگری بر جسمانی بودن معاد است. قرآن مجید برای اثبات معاد جسمانی سرگذشت شگفتانگیز غزیر و ماجرای بهتانگیز حضرت ابراهیم (ع) را نقل کرده ؛ برای اثبات امکان زنده شدن دوبارة مردگان به بیان توانایی آفریدگار در آفرینش کرات آسمانی و زمین میپردازد و میفرماید:
آیا ندیدهاند خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و در آفریدن آنها احساس خستگی نکرده ،میتواند مردگان را زنده کند؟ بی گمان خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.(4)
پس اصل جسمانی بودن معاد انکارناپذیر است، از طرف دیگر به دلائل عقلی اعاده معدوم محال است ، پس بدن جسمانی که در قیامت محشور خواهد شد ، عین این بدن ( عینیت به تعبیر فلسفی ) نخواهد بود، بلکه بدنی مثل و شبیه این بدن می باشد که از اجزای همین بدن مادی ( نظر متکلمان اسلامی ) تشکیل شده و یا از مراتب آن خواهد بود ( قائلان به حکمت متعالیه ) که آن را بدن مثالی می خوانند . در اثبات این نظر ( بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن ) به این آیات استشهاد شده است :
« أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛
آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده ،توانا نیست که [باز] مانند آن ها را بیافریند ؟ آرى اوست آفریننده دانا ».(5)
أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا ؛
آیا ندانستند خدایى که آسمان ها و زمین را آفریده ،تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برای شان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست [ولى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند» (6) از این دو آیه استفاده می شود که بدن های اخروی مثل بدن های دنیوی می باشند، نه عین آن ها .
عینیت نداشتن و متحد نبودن بدن اخروی با بدن دنیوی در تمام خصوصیات به معنای متحد نبودن انسان اخروی و دنیوی نیست ؛ زیرا شخصیت انسان به نفس او است ، نه بدن او . بنابراین انسان اخروی عین انسان دنیوی است ، هر چند بدن او عین بدن دنیوی نیست . همان طور که بدن یک انسان در طول زندگی خود بارها عوض می شود ، ولی یک انسان مثلا زید در هفتاد سالگی همان زید در پنج سالگی است . چرا که انسانیت انسان به روح و نفس اوست که ثابت است و مجرد ؛ نه به بدن او که در طول مثلا هفتاد سال بارها تغییر کرده و عوض شده است . برای همین وقتی انسانی را به خاطر گناه سی سال قبل او مجازات می کنند، همه می دانند که این انسان همان انسان سی سال پیش است و همان انسان را مجازات می کنند ، هر چند که باز همه می دانند که تمام سلول های بدن او در سی سال شاید سه یا چهار بار عوض شده است و بدن کنونی او عین همان بدن سی سال پیش او نیست .
جسم انسان بعد از مرگ پوسیده شده و از بین می رود . شاید جزو بدن و جسم انسان و یا حیوان دیگری شود، ولی انسانیت انسان که به آن در قیامت مجازات و یا پاداش داده می شود ، هیچ گاه از بین نرفته و ثابت خواهد ماند . خدای متعال بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت . این بدن بیگانه از بدن دنیوی او نیست ، ولی عین آن هم نیست .
خدای متعال به واسطه قدرت بی پایان و علم بی نهایتش قادر است که تمام سلول های از بین رفته و در بدن موجودات دیگر را با وجود پراکندگی بسیار جمع نموده و آن را به صورت اول در آورد ، ولی این مطلب منافاتی ندارد با این که خدا مثل این بدن را محشور کند، نه عین آن را .(7)
پی نوشت ها:
1. یس(36) آیه 78.
2. قیامت(75) آیه 3 و 4.
3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 82.
4.احقاف(46) آیه 33.
5. یس، آیه 81.
6.اسراء(17) آیه 99.
7.نتایج کلامی حکمت صدرایی، ص264 ،نشر بوستان کتاب، قم، 1388 ش.
-
-
۱۳۹۳/۱۰/۲۸, ۰۷:۱۱ #7
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۲
- نوشته
- 3,490
- مورد تشکر
- 13,637 پست
- حضور
- 48 روز 11 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
http://www.askquran.ir/thread43044.html
جمع بندی 2
سوال :آیا دلیلی تجربی در اثبات معاد وجود دارد؟
پاسخ :
اگر مراد از معاد، دقیقاً همان بازگشت روح به بدن در عالمی دیگر باشد، بدیهی است که علوم تجربی که مبتنی بر تجربههای پیشین بشری است، نمیتواند در این خصوص دلیلی ارائه دهد؛ یعنی از حیث اثبات و ابطال، علوم تجربی در این زمینه کارایی چندانی نخواهد داشت. البته نباید از نظر دور داشت که یافته های تجربی در خصوص جزئیات این گونه اندیشه ها بی تاثیر محض نخواهند بود .
به عنوان مثال مقدمه اثبات هر ادعایی پذیرش امکان عقلی تحقق آن است و بعد از پذیرش امکان عقلی این امر می توان در مورد ادله اثبات کننده بحث و بررسی نمود ؛ به همین نسبت مهمترین دلیل بر رد و ابطال یک نظریه امکان عقلی تحقق آن است که با رد این امکان ، اثبات وقوع خارجی مدعا از اساس منتفی می شود و علوم تجربی و یافته های تجربی بشر ، در این حوزه می توانند نقشی در راستی آزمایی برخی ادعاها داشته باشند .
فرض کنید ما ادعا می کنیم که در قیامت و معاد همین بدن مادی ما دوباره زنده خواهد شد و به شکل کنونی در خواهد آمد و با الحاق روح ما به آن دوباره همان شخصیت حقیقی کنونی ما شکل خواهد گرفت ؛ در مقابل ممکن است افراد منکر معاد بگویند اصولا از منظر عقل محال است که بتوان همان بدن کنونی را با همه شاخصه ها مجددا ایجاد نمود زیرا در قیامت ممکن است چند هزار سال از نابودی بدن مادی ما گذشته باشد و دیگر اثری از آن بدن نمانده ، بلکه آن بدن جزو بدن های دیگر موجودات و دیگر انسان ها شده باشد .
در جواب ، علم تجربی بر اساس یافته های خود می گوید شکل گیری همان بدن با همان خصوصیات ، محال نیست بلکه با وجود تنها یک سلول از بدن قبلی می توان از طریق فرایند شبیه سازی سلولی موجودی همانند موجود قبلی را ایجاد نمود و در نتیجه این امر عقلا محال نیست و امکان وقوعی دارد که این یافته تا حدودی بر امکان شکل گیری معاد بر اساس تعریف مورد نظر ادیان صحه می گذارد و استحاله آن را رد می کند .
در عین حال بیشتر این امور در مورد متقاعد نمودن افرادی که اعتقاد چندانی به خداوند متعال و قدرت های او ندارند کارایی دارد ، و الا یافته های تجربی، محدود در سنت ها و قواعد حاکم بر نظام کنونی عالم است و نمی تواند بر فرض تغییر و تبدیل این سنت ها و قوانین که ممکن است تحت قدرت خداوند و در عالم دیگر محقق گردد اظهار نظری بنماید ، در نتیجه نباید انتظار اثبات یا ابطال عالمی دیگر که بر مبنایی متفاوت از این عالم ماده رقم خواهد خورد را از علم تجربی که موضوع ان ماده و عالم مادی است داشت .
-
-
۱۳۹۵/۰۹/۲۴, ۰۹:۱۲ #8
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۲
- نوشته
- 3,490
- مورد تشکر
- 13,637 پست
- حضور
- 48 روز 11 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جمع بندی
پرسش:
لطفا معاد جسمانی را کامل و واضح توضیح دهید که آیا این بدن مادی هم بر می گردد و دوباره با هر کیفیتی که هست ترکیب می شود یا این که فقط همان تجسم اعمال هست؟ اگر دومی درست است فرق معاد جسمانی و روحانی چیست؟ و آیا دلیلی تجربی در اثبات معاد وجود دارد؟
پاسخ:
در باره فراز اول پرسش تان باید گفت: آنچه به وضوح از قرآن مجید استفاده میشود و صدها آیه دلالت بر آن دارد، معاد روحانی و جسمانی است؛ یعنی انسان با تمام ابعاد وجودش در قیامت حضور مییابد. شاید آیهای که با صراحت این موضوع را مطرح کرده، در پاسخ به شبههای است که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال میکردند: چگونه وقتی ما خاک شدیم یا به صورت استخوانهای پوسیده درآمدیم، به زندگی مجدد باز میگردیم؟ خداوند در جواب فرموده: بگو همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آفریده و او به هر مخلوقی آگاه است.(1)
در آیه دیگر میفرماید: آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون کنیم.(2)
علاوه بر این آیات دیگری گواهی میدهد که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه میآید. این امر جسمانی بودن معاد را میرساند. امام علی (علیه السلام) نیز میفرماید: مردگان را از دل کوهها و لانههای پرندگان و خانههای درندگان بیرون کرده، در حالی که به سوی فرمان خدا میشتابند و به محل بازگشت خود مبادرت نمایند.(3)
سخن گفتن اعضای بدن دلیل دیگری بر جسمانی بودن معاد است. قرآن مجید برای اثبات معاد جسمانی سرگذشت شگفتانگیز غزیر و ماجرای بهتانگیز حضرت ابراهیم (علیه السلام) را نقل کرده؛ برای اثبات امکان زنده شدن دوباره مردگان به بیان توانایی آفریدگار در آفرینش کرات آسمانی و زمین میپردازد و میفرماید:
آیا ندیدهاند خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و در آفریدن آنها احساس خستگی نکرده، میتواند مردگان را زنده کند؟ بی گمان خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.(4)
پس اصل جسمانی بودن معاد انکارناپذیر است، از طرف دیگر به دلائل عقلی اعاده معدوم محال است، پس بدن جسمانی که در قیامت محشور خواهد شد، عین این بدن (عینیت به تعبیر فلسفی) نخواهد بود، بلکه بدنی مثل و شبیه این بدن می باشد که از اجزای همین بدن مادی (نظر متکلمان اسلامی) تشکیل شده و یا از مراتب آن خواهد بود (قائلان به حکمت متعالیه) که آن را بدن مثالی می خوانند.
در اثبات این نظر (بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن) به این آیات استشهاد شده است: «أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ»؛ آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده، توانا نیست که [باز] مانند آن ها را بیافریند؟ آرى اوست آفریننده دانا.(5)
«أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا»؛ آیا ندانستند خدایى که آسمان ها و زمین را آفریده، تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برای شان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست [ولى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند.(6)
از این دو آیه استفاده می شود که بدن های اخروی مثل بدن های دنیوی می باشند، نه عین آن ها.
عینیت نداشتن و متحد نبودن بدن اخروی با بدن دنیوی در تمام خصوصیات به معنای متحد نبودن انسان اخروی و دنیوی نیست؛ زیرا شخصیت انسان به نفس او است، نه بدن او. بنابراین انسان اخروی عین انسان دنیوی است، هر چند بدن او عین بدن دنیوی نیست. همان طور که بدن یک انسان در طول زندگی خود بارها عوض می شود، ولی یک انسان مثلا زید در هفتاد سالگی همان زید در پنج سالگی است. چرا که انسانیت انسان به روح و نفس اوست که ثابت است و مجرد؛ نه به بدن او که در طول مثلا هفتاد سال بارها تغییر کرده و عوض شده است. برای همین وقتی انسانی را به خاطر گناه سی سال قبل او مجازات می کنند، همه می دانند که این انسان همان انسان سی سال پیش است و همان انسان را مجازات می کنند، هر چند که باز همه می دانند که تمام سلول های بدن او در سی سال شاید سه یا چهار بار عوض شده است و بدن کنونی او عین همان بدن سی سال پیش او نیست.
جسم انسان بعد از مرگ پوسیده شده و از بین می رود. شاید جزء بدن و جسم انسان و یا حیوان دیگری شود، ولی انسانیت انسان که به آن در قیامت مجازات و یا پاداش داده می شود، هیچ گاه از بین نرفته و ثابت خواهد ماند. خدای متعال بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت. این بدن بیگانه از بدن دنیوی او نیست، ولی عین آن هم نیست.
خدای متعال به واسطه قدرت بی پایان و علم بی نهایتش قادر است که تمام سلول های از بین رفته و در بدن موجودات دیگر را با وجود پراکندگی بسیار جمع نموده و آن را به صورت اول در آورد، ولی این مطلب منافاتی ندارد با این که خدا مثل این بدن را محشور کند، نه عین آن را.(7)
در باره فراز دوم پرسش تان باید گفت:
اگر مراد از معاد، دقیقاً همان بازگشت روح به بدن در عالمی دیگر باشد، بدیهی است که علوم تجربی که مبتنی بر تجربههای پیشین بشری است، نمیتواند در این خصوص دلیلی ارائه دهد؛ یعنی از حیث اثبات و ابطال، علوم تجربی در این زمینه کارایی چندانی نخواهد داشت. البته نباید از نظر دور داشت که یافته های تجربی در خصوص جزئیات این گونه اندیشه ها بی تاثیر محض نخواهند بود.
به عنوان مثال مقدمه اثبات هر ادعایی پذیرش امکان عقلی تحقق آن است و بعد از پذیرش امکان عقلی این امر می توان در مورد ادله اثبات کننده بحث و بررسی نمود؛ به همین نسبت مهمترین دلیل بر رد و ابطال یک نظریه امکان عقلی تحقق آن است که با رد این امکان، اثبات وقوع خارجی مدعا از اساس منتفی می شود و علوم تجربی و یافته های تجربی بشر، در این حوزه می توانند نقشی در راستی آزمایی برخی ادعاها داشته باشند.
فرض کنید ما ادعا می کنیم که در قیامت و معاد همین بدن مادی ما دوباره زنده خواهد شد و به شکل کنونی در خواهد آمد و با الحاق روح ما به آن دوباره همان شخصیت حقیقی کنونی ما شکل خواهد گرفت؛ در مقابل ممکن است افراد منکر معاد بگویند اصولا از منظر عقل محال است که بتوان همان بدن کنونی را با همه شاخصه ها مجددا ایجاد نمود زیرا در قیامت ممکن است چند هزار سال از نابودی بدن مادی ما گذشته باشد و دیگر اثری از آن بدن نمانده، بلکه آن بدن جزو بدن های دیگر موجودات و دیگر انسان ها شده باشد.
در جواب، علم تجربی بر اساس یافته های خود می گوید شکل گیری همان بدن با همان خصوصیات، محال نیست بلکه با وجود تنها یک سلول از بدن قبلی می توان از طریق فرایند شبیه سازی سلولی موجودی همانند موجود قبلی را ایجاد نمود و در نتیجه این امر عقلا محال نیست و امکان وقوعی دارد که این یافته تا حدودی بر امکان شکل گیری معاد بر اساس تعریف مورد نظر ادیان صحه می گذارد و استحاله آن را رد می کند.
در عین حال بیشتر این امور در مورد متقاعد نمودن افرادی که اعتقاد چندانی به خداوند متعال و قدرت های او ندارند کارایی دارد، و الا یافته های تجربی، محدود در سنت ها و قواعد حاکم بر نظام کنونی عالم است و نمی تواند بر فرض تغییر و تبدیل این سنت ها و قوانین که ممکن است تحت قدرت خداوند و در عالم دیگر محقق گردد اظهار نظری بنماید.
در نتیجه نباید انتظار اثبات یا ابطال عالمی دیگر که بر مبنایی متفاوت از این عالم ماده رقم خواهد خورد را از علم تجربی که موضوع ان ماده و عالم مادی است داشت.
_______
(1) یس/ 78.
(2) قیامت/ 3 و 4.
(3) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 82.
(4) احقاف/ 33.
(5) یس/ 81.
(6) اسراء/ 99.
(7) نتایج کلامی حکمت صدرایی، ص264 ،نشر بوستان کتاب، قم، 1388 ش.
ویرایش توسط عظيم : ۱۳۹۵/۱۲/۲۴ در ساعت ۰۳:۱۸ دلیل: همکار ویراستار تدوین
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری