-
۱۳۸۷/۰۵/۳۱, ۱۹:۱۰ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 49
- مورد تشکر
- 40 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شیعیان به سوالات پاسخ دهند
چرا شیعه دین غم هست؟
2چرا کسانی رو که از اونا نیستن رو این گونه سرکوب می کنن
3چرا خمس می دیم؟
4چرا شیعه کلهم با منطق مشکل داره
5چرا شیعه ها در بعضی از موارد در دین زیاده روی دارند؟
.................................
-
۱۳۸۷/۰۵/۳۱, ۱۹:۵۰ #2
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 455
- مورد تشکر
- 1,000 پست
- حضور
- 16 ساعت 38 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
تخست اینکه شیعه دین نیست. شیعه به پیروان مذهب تشیع گفته میشود.
دوم هم اینکه چه دلیلی دال بر غمگین بودن مذهب تشیع وجود دارد؟ اگر مشکل بر سر عزاداریهاست، هدف این عزاداریها گریه و ناله نیست بلکه هدف زنده نگاه داشتن راه اهل بیت است. مسئله سر اینستکه شیعه در غم بزرگانش شاد و شادی بزرگانش شاد است.
آن چه مسلم است، نه شادمانى افراطى و بدون دليل پسنديده است و نه ماتم زدگى و غم و اندوه مداوم ، و پسنديده آن است كه انسان راه تعادل در پيش گيرد يعنى نه اسير سرخوشىهاى بى دليل شده و نه آن كه غم زده و گوشه گير شود بلكه برحسب مورد و واقعيات موجود خود را تطبيق دهد.
ما از مردم نمي خواهيم كه در تمام سال به عزاداري به پردازد بلكه در طول سال فقط ده روز محرم(براي آقا امام حسين عليه السلام ) و دوازده روز براي ديگر معصومين (آقا رسول خدا تا آقا امام حسن عسکري عليهم السلام ) به عنوان ايام عزاداري رسميبراي خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام اختصاص مي دهيم و در مقابل در طول سال مراسم متعددي در ولادتهاي اهل بيت و اعياد مذهبي برگزار مي کنيم مانند : ولادت رسول مکرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و آقا امام صادق عليه السلام (17 ربيع الاول)، روز بعثت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) (27 رجب) ، ولادت ام ابيها حضرت فاطمه زهراء صلوات الله سلامه عليها ( روز مادر) (20 جمادي الثاني)، ولادت مولي الموحدين آقا اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه (روز پدر) ( 13 رجب ) سالروز ازدواج آقا امير المؤمنين و خانم فاطمه زهرا عليهما السلام (1 ذي الحجه)، ميلاد آقا امام مجتبي صلوات الله و سلامه عليه ( 15 رمضان ) ، ميلاد آقا امام حسين و آقا ابالفضل العباس و آقا امام سجاد عليهم السلام ( 3 و 4 و5 شعبان ) ، ميلاد آقا امام باقر صلوات الله و سلامه عليه ( 1 رجب ) ولادت آقا موسي بن جعفر صلوات الله و سلامه عليه ( 7 صفر) ، دهه کرامت ( ميلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها 1 ذيقعده و ولادت آقا امام رضا صلوات الله و سلامه عليه 10 ذيقعده ) ، ميلاد آقا امام جواد صلوات الله و سلامه عليه (10 رجب ) ، ميلاد آقا امام هادي صلوات الله و سلامه عليه ( 15 ذي الحجه) ، ولادت آقا امام حسن عسکري صلوات الله و سلامه عليه ( 8 ربيع الثاني ) ، دهه مهدويه ( ميلاد منجي عالم بشريت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ( 15 شعبان ) ) ، عيد سعيد فطر ( 1 شوال ) ، دهه ولايت ( عيد قربان 10ذي الحجه ، عيد غدير 18 ذي الحجه ) ، ولادت اسوه صبر و استقامت حضرت زينب کبري سلام الله عليها ( روز پرستار) ، ميلاد حضرت علي اکبر ( 11 شعبان ، روز جوان ) ، و…
علاوه بر اين اعياد ، اعياد ملي ديگر هم مانند دهه فجر و … در کشور داريم که در تمامي اين اعياد (اعم از ميلاد اهل بيت عليهم السلام و … ) ما دين را با شادي کردن تبليغ مي کنيم
از طرفي اگر ما نظري روانشناسانه به انسان بيندازيم مي ببينيم در رفتارهاي ما دست كم دو دسته از عوامل نقش اساسي ايفا مي كنند .
يك دسته عوامل شناختي كه موجب مي شود انسان مطلبي را بفهمد و بپذيرد كه در اين نوع شناخت از استدلال هاي عقلي و تجربي يا راههاي ديگر استفاده مي شود.
دسته دوم از عوامل مؤثر در رفتارهاي انسان انگيزه ها يا به تعبير ديگر احساسات و عواطف ، تمايلات ، ميل ها و گرايش ها يا غرائز و ...مي باشند.
انسان براي به حركت در آمدن به سمت تعالي علاوه بر عوامل شناختي ، به عوامل رواني ديگري نيز نياز دارد تا او را بسوي كار برانگيزد واو را به طرف انجام هدف سوق دهد.
مثلا ، همه ما ميدانيم كه در اين يك شهري مردم محروم بسياري وجود دارند اما ديدن يك شخص محروم با يك حالت رقت آور مي تواند در ما تأثيري ببخشد كه صِرف دانستن ، هيچگاه آن اثر را ندارد.
بنابراين در انسان علاوه بر شناخت ، نيروي ديگري به نام انگيزش ها و هيجانات وجود دارد كه عامل آن ، احساسات و عواطف است .اين عامل هم بايد تقويت شود تا نقش خود را ايفا كند . از طرفي احساسات و عواطف انواع مختلفي دارد.تحريك هر نوع احساسات و عواطف بايد با حادثه مربوط ، متناسب باشد.
بعد از بعثت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حادثه اي كه بزرگترين نقش را در تاريخ اسلام ايفا كرد ، حادثه شهادت سرور آزادگان حضرت امام حسين (عله السلام) بود . لذا براي تحريک احساسات مردم براي انجام دادن کاري شبيه کار امام حسين عليه السلام بايد كاري متناسب با آن انجام داد ، يعني بايد كاري كرد كه حزن مردم بر انگيخته شود ، اشك از ديده ها جاري شود ، شور و عشق در دلها پديد آيد.و در اين حادثه چيزي كه مي تواند چنين نقشي را بيافريند همين مراسم عزاداري و گريستن و گرياندن ديگران است،در حالي كه خنديدن و شادي كردن هيچ وقت نمي تواند چين نقشي را ايفا كند. اين قبيل مسائل عشق ديگري مي خواهد كه از سوز و اشك و شور پديد مي آيد . راه آن همين عزاداري هاست
ضمن اينکه تجديد آن خاطره ها در واقع نوعي بازنگري و بازسازي آن حادثه هاست ، اگر حادثه مفيدي بوده است و در جايگاه خود منشأ آثار و بركتي به شمار مي رفته است، باز نگري و بازسازي آن نيز مي تواند مراتبي از آن بركات را داشته باشد.علاوه بر اين در همه جوامع انساني مرسوم است كه به نوعي، از حوادث گذشته خود ياد مي كنند،آنهارابزرگ شمرده و به آنها احترام مي گذارند.
اين كار بر اساس يكي از مقدس ترين خواسته هاي فطري است كه خدا در نهاد همه انسانها قرار داده است و از آن به حس حق شناسي تعبير مي كنيم . لذا اين خواسته فطري همه انسانهاست كه در برابركساني كه به آنها خدمت كرده اند حق شناسي و شكرگزاري كنند ، علاوه بر اين ، ياد خاطره ها يي كه در سعادت جامعه تأثير داشته ، ميتواند عامل مؤثري در زمان بيان خاطره ها در راستاي تامين سعادت جامعه بيافريند.
پس همانطور كه اصل آن حادثه تأثير مفيدي در جامعه آن روز داشته ، تجديد خاطره و بازسازي آن نيز مي تواند آثاري متناسب با آن داشته باشد.
موفق باشيد
http://www.valiasr-aj.com/fa/
جانم؟ شیعه کسانی رو که از اونا نیستن رو سرکوب میکنن؟ بخاطر همین سرکوبیهاست که در کردستان شیعیان به سنیان دختر میدهند و سنیان به شیعیان دختر میدهند؟؟
فکر نمیکنم این سخن چیزی جز تهمت و افترا باشد
جهت اطلاع شما و دوستان عرض کنم که اهل سنت نیز خمس دارند ولی در شرایط جنگ و در مورد غنائم. در زمان پیامبر و حضرت علی و وجود داشته است.
این هم یک تهمت دیگر است. شیعه همه چیزش را در بحثهای منطقی قبول میکند، مگر فرقه های غوالی که کافرند و اصلا مسلمان نیستند.
با اهل سنت بحث بفرمایید تا متوجهع شوید اختلاف منطق بین شیعه و سنی را.
یعنی چی،اونوقت؟ زیاده روی؟ این سؤال مبهم است. اگر منظور شما غلوهای غلات است، که اینها از دیدگاه شیعه کفر هستند و علما و مراجع هم تکفیرش نموده اند
موفق باشید.
جهت دریافت پاسخ سؤالات خود در مورد تشیع به این ادرس مراجعه کنید:
http://www.valiasr-aj.com/fa/form.php?bankname=question
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۱, ۰۰:۴۶ #3
dokiجون سؤالات بدون مدرك هستند. اگر مال خودته كه مدارك ارائه كن. اگر نه، از طرف مدارك بخواه! سؤالات كلي و ناشيانه پرسيده شده!!!
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۱, ۰۶:۰۲ #4
سلام
چرا با توجه به اين كه شيعه امامت را اصل و اساس اسلام مي داند و اسلام بدون امامت را اسلام تحريف شده مي داند ( مي توانيد به مفاد زيارت جامعه كبيره مراجعه فرماييد) با اين حال نام علي (كرم الله وجهه) با مشخصات كامل در قرآن نيامد كه بعد از مرگ پيامبر امت اسلام دچار تفرقه نشوند؟ و به دو گروه شيعه و سني تقسيم نشوند؟ و همچنين چرا نام و مشخصات ساير امامان شيعه در قرآن به صراحت نيامد تا خود شيعه از درون انشعابات مختلف پيدا نكند؟ انشعاباتي نظير زيديه، اسماعيليه، كيسانيه، واقفيه و غيره. چرا در قرآن بصورت روشن و آشكار خصوصيات امامان و توانايي هاي آنان آن گونه كه در زيارت جامعه كبيره آمده است ذكر نشد. فراموش نكنيد كه امامت در نظر شيعه چقدر اهميت دارد تا جايي كه به مسلمانان نپذيرنده امامت در برخي مواقع عنوان كافر اطلاق مي شود آن وقت مقايسه كنيد با جزييات نعمت هاي بهشتي در قرآن. كداميك مهمتر بودند؟
فقط در پاسخ خواهش مي كنم به سه نكته توجه كنيد:
1- گفته نشود كه در قرآن به بيان كليات اكتفا شده و جزييات در آن نيامده است. زيرا اگر چنين باشد با نام ياجوج و ماجوج و ابولهب و ذولقرنين از يك سو و تعداد دقيق اصحاب كهف و نوبت هاي همخوابگي پيامبر اسلام با همسرانش از سوي ديگر كه همگي جزييات هستن چه كنيم؟ با توجه به اين كه هيچ كدام ازاين موارد به هيچ وجه ازنظر اهميت مهمتر ازمسئله مصاديق امامت نبوده اند.
2- گفته نشود از بيم تحريف قرآن بوده است. زيرا در اين صورت با بيان قرآن كه وعده پاسداري ازقرآن را داده است در تناقض است.
3- گفته نشود در قرآن آيات زيادي وجود دارند كه تفسيرشان به امامت بر مي گردد. من مي گويم مصداق روشن و غير قابل اشتباه نه آياتي كه هر فرقه اي و مذهبي به گونه اي موافق اعتقاداتش تفسير و گاه تاويل مي كنند. ازچنين آياتي هر كس صيد مصداق خود مي كند.
متشكرم
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۱, ۰۹:۳۷ #5
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 49
- مورد تشکر
- 40 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۹, ۱۰:۰۶ #6
ببين دوكي جون!
مثلاً سوال اول: چرا شيعه دين غم است؟
اولاً شيعه دين نيست! بلكه مكتب است. دين اسلام و مكتب شيعه است! ثانياً دوستان ديگر در مراسم مثلاً رحلت رسول الله جشن مي گيرند؟؟؟ اگر نه! پس بدانند كه شيعه هم در زمان شهادت ائمه عزاداري مي گيرند. اين به دو علت است. اول اينكه مصائب و سختيهاي آن بزرگواران را ياد كنيم. دوم اينكه سعي كنيم كه اسلام را در اين مراسم مرور كنيم. وقتي در اينگونه مراسم سخنران در مورد فضائل و منش و راه و رسم زندگي ائمه مي گويند، يعني اينكه از آنها درس بگيريم. شايد سؤال پيش بيايد كه چرا در برنامه هاي روزانه چنين برخورد نمي شود و فقط بايد در موقع مراسم عزاداري صحبت كنيم؟ پاسخ مي دهيم كه در برنامه هاي روزانه هم چنين داريم، اما مسئله مهم اين است كه در زمان برنامه هاي شهادت به سرچشمه ي ظلم اشاره مي شود. اينكه اگر خلافت غصب نمي شد، هيچگاه چنين مصائبي پيش نمي آمد. مثلاً چرا بايد خلافت به يزيد برسد كه ماجراي عاشورا اتفاق بيافتد؟؟؟/
2- شيعه چه كساني رو سركوب كرده؟؟؟ اگر ماجراي صفويه رو اشاره دارند، بايد عرض كنم كه در همان زمان از بس حاكمان سني مثل سلطان محمود غزنوي و ... شيعيان بيچاره رو به جرم شيعه بودن به شهادت رسوندند كه صفويه هم رو گلوش موند. هر چند كشتار از طرف شيعه مورد تأييد نيست، اما هميشه اهل تسنن شروع كردند. الان هم عربستان 250 ميليارد دلار هزينه براي ريشه كني شيعه در عراق!!!!! مي كنه! به عربستان چه مربوط كه در عراق چه خبره؟؟؟
3- خمس دستور قرآني است كه اهل تسنن هم به اون اعتقاد دارند. منتها اونها در زمان جنگ پرداخت خمس رو لازم مي دونند، اما شيعه در همه زمانها! اين مسئله بايد از نظر فقهي بررسي بشه!
4- كجا شيعه با منطق مشكل داره؟ يك موردش رو مثال بزنند. اتفاقا اين دوستان سني هستند كه با منطق مشكل دارند. اگر خواستي اونقدر برات مثال مي زنم كه ازش يك مجموعه كتاب 100 جلدي چاپ كني!!!!
5- مگر فقط شيعه در دين زياده روي مي كنه! آيا سني ها زياده روي ندارند؟ اگر ندارند، گروهك جندالله در ايران چيه؟ اون هم بخاطر تعصبات خشك و بي منطق به كشتن شيعيان مي پردازه!! يا ناصبيون پاكستان چي هستن كه شيعيان بي دفاع رو سر مي برند؟ يا خود القاعده چيه كه دارن با مسلمانها بنام آمريكا مي جنگند؟ كجا القاعده ضربه به آمريكا زده؟ همه اش كه داره مردم بي دفاع رو مي كشه! آيا اينها زياده روي نيست! حالا با اين تفاسير بايد بگيم كه هم سني ها زياده روي مي كنند؟؟؟ ديدي كه خودشون با منطق مشكل دارن. اين يكي از سؤالات بي منطق كه در همين جا جا خوش كرده بود!!
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۸/۱۷, ۲۳:۰۲ #7
مطلب اول:
منظورتان اعتراض به خداست كه چرا نياورده؟
يا منظور باطل بودن مسلك شيعيان است چون نام امامانشان در قرآن نيست؟
احتمالا منظور دوم مراد است!
سؤال: مگر نام خلفاء اهل سنت در قرآن آمده است؟
پس چون نامشان نيست، اهل سنت باطلند؟!
اين قضاوت صحيح است؟
البته اي كاش نام آنها در قرآن مي آمد تا بدعتهاي سرسام آور آنها توجيه شود، بگوئيم : خب اينها طبق نظر قرآن صاحب اختيار بودند!!!!!
مطلب دوم:
اگر نام اوصياء پيامبر اسلام در قرآن مي آمد امت پيغمبر دچار تفرقه نمي شد؟
از كجا چنين اطمينان داريد؟
صرف اينكه بدانند وصي پيامبر كيست، همه خاضع مي شوند؟
قوم موسی خاضع شدند؟
مگر هارون را نمي شناختند؟
تصريح به خلافت او نشده بود؟
آيا تسليم كلام پيغمبرشان بودند؟
بر عهدشان وفادار ماندند؟
يا با نامردي در پي قتل هارون بودند؟
مگر چند روز گذشته بود؟
بهتر است كمي قرآن بخوانيد
مطلب سوم:
نام ائمه با يك واسطه در ظاهر قرآن هست:
ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا
مگر ايشان از روز اول بعثت توصيه به علي عليه السلام نكردند؟
در غدير چطور؟
حديث غدير را خواندايد؟
اولين كسي كه تبريك گفت كه بود؟
پيامبر در آخر عمر نيز ميخواست توصيه به جانشيني كند، آيا اجازه چنين كاري را به حضرت دادند؟
حتی يك اعدامي در آخر عمرش حق حرف زدن دارد، ائمه اهل سنت اين حق را به پيامبر دادند؟؟!!
آخرين لحظه هم ميخواست علي را فرياد كند، ولي ائمه اهل سنت؟؟!!
مطلب چهارم:
به اوصاف علي عليه السلام در قرآن اشاره هاي فراواني صورت گرفته است.
حتی يك خصلت در قرآن هست كه بر احد الناسي قابل تطبيق نيست جز علي عليه السلام.
منظور از شاهد رسالت در آيه هاي:
أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهدٌ منه هود 17
ويقول الذين كفروا لست مرسلاً قل كفى بالله شهيدًا بيني وبينكم ومن عنده علم الكتاب رعد 43
كيست؟
كيست كه در كنار خداوند متعال شاهد رسالت است؟
كيست كه بتواند آمد و رفت جبرئيل را ببيند و شهادت دهد؟
كيست كه بتواند تشخيص دهد اين وحي خداوند به توسط جبرئيل است كه بر پيامبر نازل شده، نه تخيلات بشري؟
و سؤالاتي از اين قبيل.
ویرایش توسط سيد حسين : ۱۳۸۷/۰۹/۰۹ در ساعت ۰۸:۲۶
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۸/۱۹, ۲۲:۲۴ #8
از sara.. تشکر میکنم که بحث جالبی رو مطرح کردن
اینها طبق شنیده هاس حالا شنیده های سنی ها راسته یه شنیده های شیعیان ؟
شیعه ها یک چیز میگن و سنی ها چیز دیگه میگن حالا ما حرف کی رو گوش بدیم این وسط اهل سنت راست میگن یا شیعه ها !!؟
مثلا درباره حدیث غدیر میگن که پیامبر حضرت علی رو جانشین خودشون کردن فقط در راه برگشت از حج و تقسیم غنیمت ها و همچین چیزایی
و اینکه اگر جانشین پیامبر شدن چرا آیه ای نازل نشد که به قول دوست عزیزمون سارا این همه تفرقه به وجود نیاد ؟
به زعم بنده حقیر چون همه مسلمونا به اینکه قرآن کلام خداست معتقدند تفرقه ای به وجود نمیومد اگرم میومد انقدر زیاد نبود
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۷, ۱۸:۳۸ #9
اي كاش به قرآن عمل ميشد
اي كاش به قرآن عمل ميشد
حديث غدير اختصاص به شيعه ندارد، آية الله اميني در كتاب الغدير بيش از 110 صحابي و نيز نام 49 نفر از راويان و بزرگان اهل سنت را نام مي برد كه غدير را روايت كردند، و...
براي اطلاعات بيشتر اينجا را كليك كن
اگر بگويم از ميان تمام رواياتي كه از پيامبر به ما رسيده هيچ حديثي به تواتر حديث غدير نيست، حرف گزافي نگفتم
شيعه و سني در مورد غدير راست ميگن، هر دو واقعه غدير را قبول دارند، هر دو اعتقاد دارند كه عمر بن خطاب اولين نفري بود كه به علي عليه السلام تبريك گفت، و ...
اما اين را از آنها بپرسيد چرا همانند قوم موسی در غيبت پيغمبرشان سراغ گوساله رفتند؟
مگر پيغمبرشان به هارون توصيه نكرده بود؟
مگر توصيه به هارون با شك و ترديد همراه بود؟
توصيه به هارون با صراحت كامل بيان شد، ولي خودخواهي و رياست طلبي، عده اي را سراغ سامري كشاند، غير از اين است؟
فقط در راه برگشت از حج يعني چه؟
خصوصيات آخرين حج:
1- اولين و آخرين حجي كه پيامبر با إعلان قبلي عازم سفر حج شدند.
2- غدير خم (در نزديكي جحفه) تنها جائي بود كه تمام 120000 نفري كه با پيامبر حج انجام داده بودند، حضور داشتند، لذا مناسب ترين مكان و زمان بود.
3- از آن زمان تا فوت پيامبر كمتر از 70 روز باقي بود، يعني اينكه اكثر آن مردم آخرين ديدار را با ايشان داشتند، پس توصيه هاي آخر براي خداحافظي هميشه گي بود.
4- جمع كردن آن همه مؤمنين خسته و برگشته از حج زير آفتاب سوزان حجاز چه دليلي مهمي جز مسئله جانشيني ميتواند داشته باشد.
5- و...
آيه إكمال دين نازل شد:
اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الإسلام دينًا مائدة 3
مگر عامل تفرقه، نبود آيات إلهيست؟
همانطور كه گفتم، مگر آيه إلهي براي قوم موسی نيامد كه هارون خليفه است؟
به همان قسمت مراجعه كنيد
بله اعتقاد شيعه اين است كه به قرآن عمل نشد
از ميان امت هاي گذشته تنها امتي كه نامش 40 بار، نام پيامبرش 130 بار، نام وصي پيامبرش20 بار در قرآن آمده قوم بني إسرائيل است، براستي چرا؟
مگر بناي قرآن بر إيجاز و اختصار نيست؟
چه قصد و هدفي از اين تكرار دنبال مي شود؟
چرا پيامبر به علي مي فرمايد انت مني بمنزلة هارون من موسی؟
اين روايت نيز مانند روايت غدير متواتر است.
ویرایش توسط سيد حسين : ۱۳۸۷/۰۹/۰۷ در ساعت ۱۹:۰۶
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۷, ۱۸:۵۷ #10
مگه همه چیز باید تو قرآن باشه تا درست باشه؟ خیلی چیز ها تو قرآن نیست اما حق هستند و درست. قرآن مطابق نیاز های مردم زمان به پیغمبر نازل شده و در زمان حیات پیغمبر هنوز بحث خلافت و امامت مطرح نبوده که قرآن بخواد بهش برسه.
در ضمن اینکه اگر قرار باشه هر اتفاق ریز و بزرگی بخواد تو قرآن ذکر بشه که مثنوی هفتاد من کاغذ میشه پس عقل مردم کجا رفته؟ مردم نباید از عقلشون استفاده کنند؟ اگر همه چیز تو قرآن باشه که دیگه مردم به عقل رجوع نمی کنند.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری