-
۱۳۸۷/۰۶/۰۱, ۰۱:۱۹ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
دامنه عفاف
بنام تو اي قرار هستي
دامنه عفاف
بررسي ابعاد مختلف عفاف وگستره آن درشئونات فردي واجتماعي دامنه وسيعي دارد که با استفاده از قران وسنت به چند مورد از آن اشاره مي کنيم:
1- عفت درفکر
گرانبهاترين سرمايه اي که خداوند به نوع بشرارزاني داشته، گوهر فروزان عقل است. همه اعمال، احساسات، رفتاروحتي توانائيهايمان براساس انديشه وفکر حالت مي گيرد. هر عمل ورفتاري چه خوب وچه بد، چه اينکه نتيجه آن خير يا شر باشد، از فکر وانديشه سرچشمه مي گيرد، به عبارت ساده تر، آنگونه که مي انديشيم ، عمل مي کنيم.
هرچه فکر انسان متعالي تر وبا فطرت کمال جوي او(که خالي ازهرگونه زشتي وپليدي است) بيشتر منطبق باشد سريعتر راه تکامل را مي پيمايد. چنانچه، مولاي متقيان، حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «من عقل عفة»21 هر آنکس که عقل دارد عفت مي ورزد. ودرجاي ديگر مي فرمايند: «عقل انسان، به ميزان عفت وقناعتش سنجيده مي شود»22
ازاين رو ، عقل يکي از عوامل مؤثر درتعديل خواهشهاي نفساني ورام کردن غرايز بشري است. عقل براساس محاسبه صحيح، آزادي انسان را محدود مي کند ودرمسير زندگي، راه را از بيراهه وروا را ازناروا تميز مي دهد. عقل مي تواند شهوات وتمايلات بشررا اندازه گيري کندوموجبات تعديل خواهشها را فراهم آورد وهمچنين قادر است غرايز آدمي را به خير وصلاح هدايت کند وازتند روي وطغيان باز دارد وخلاصه عقل، راهنمائي است که پيروي ازآن مايه فلاح ورستگاري بشراست. حضرت علي عليه السلام دراين باره مي فرمايند: « فکرک يهديک الي الرشاد» افکار عاقلانه ات تورا به راه صواب وهدايت واقعي راهنمائي مي کند.23
انساني با شرف است که افکار او شريف وبالعکس انساني آلوده وگنهکار است که انديشه وفکراو آلوده باشد . جان کلام اين است ، براي رسيدن به زندگي حقيقي وسعادتمندانه محتاج انديشه وفکري عفيف، صادق وقابل اعتماد هستيم.
2- عفت درنگاه
ارزش واهميت اين موضوع ازاين بابت است که چشم، دروازه دل است . آنچه ازاين دريچه وارد وجودشخص مي شود، گاهي اورا به سرمنزل سعادت وگاه به ورطه سقوط وذلت مي کشاند. دل، آنچه را که ازطريق چشم مي بيند وحس مي کند، مورد تحليل قرار داده وزمينه را براي انفعال دربرابرشرايط موجود ودر پي آن حرکت براي کسب وتصرف آن شرايط واقناع آن فراهم مي نمايد. واين سخن درستي است که «هر آنچه ديده بيند دل کند ياد» حال فرق نمي کند که آن نگاه به صواب بوده ومجاز ويا ناصواب بوده وغير مجاز.
از آنجا که خداوند، خالق انسان است ونسبت به تمام صفات واخلاقيات او آگاهي کامل دارد ، مصلحت، خير وصلاح اورا بهتر ازهرکسي مي داند، لذا به عفت درنگاه توصيه فرموده وانسان را از نگاه هاي آلوده برحذر مي دارد . «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم …. وقل للمومنات يغضضن من ابصارهن »24 بيان صريح اين آيات، حرمت نگاه کردن مردوزن نامحرم به يکديگر است . عبارت «ذلک ازکي لهم» در اين آيه، اشاره دارد که توصيه به عفاف ولزوم پرهيز از چشم چراني ويا خود نمائي زن، به منظور پاکي جان وروان انسانها وتطهير آنان از پليدي، آلودگي، نابسامانيهاي اخلاقي، خانوادگي واجتماعي است واين امري است که باسعادت مرد وزن ونسل انساني مرتبط است.
آري نگاه، جرقه اي است که غريزه را شعله ور مي سازد . «النظره بعدالنظره تزرع في القلب شهوة وکفي بها لصاحبها فتنه» .25 نگاه پس از نگاه، همچون تيري از تيرهاي زهرآگين شيطان است که چه بسا مدت آن کوتاه ولي مورث حسرت وافسوسي دراز وطولاني است . «والنظرسهم من سهام ابليس مسموم وکم من نظره اورثت حسره طويله ».26 افراد چشم چران بيش از هر کس جان وروان خودرا به تعب مي اندازند وپس آن دچار اضطراب، نگراني وبه جوش آمدن هيجانات خود مي شوند وبه دنبال آن طعمه هوس آلود، باعث رسوائي براي خود وديگران مي گردند. ازاين روست که امامان ما به انذار وتبشير پيروان خود پرداخته واحاديثي درمدح وتشويق کساني که در نگاه خود عفت داشته و عقاب سخت ودردناک افرادي که خود را به ورطه چشم چراني ونگاه آلوده انداخته اند، بيان فرموده اند. امام صادق (عليه السلام) دراين باره تصريح مي فرمايند: وقتي انسان نگاهش به سيماي زني مي افتد چشمش را ببندد وبه آسمان متوجه گردد خداي متعال بلا فاصله يکي از حوريه هاي بهشتي را به عقد او درمي آورد. 27 وحضرت رسول (صلي الله عليه واله ) مي فرمايند: هر مسلماني که يکبار به زني بنگرد، آنگاه چشم ازاو بازدارد ، خداي متعال اورا با عبادتي انس دهد که لذت آن را درقلب خويش احساس کند28 درجاي ديگر امام صادق عليه السلام مي فرمايند: هرکس چشم خودرا از گناه پر کند، روز قيامت خدا چشم اورا ازآتش پرخواهد ساخت مگر، توبه وبازگشت نمايد.29
3-عفت درمعاشرت
واضح است که فعاليت هاي اجتماعي زنان وحضور آنان درعرصه هاي مختلف، زمينه تعادل وارتباط بين زن ومرد را بيشتر کرده است . درپرتو حضور اجتماعي، بسياري از استعدادها وقابليتها به فعليت مي رسد، تعليم وتعلّم، توسعه، تکنولوژي وبالارفتن فهم سياسي وآگاهي اززمان محقق مي شود وهمچنين درسايه فعاليت اجتماعي، وظيفه امر به معروف ونهي ازمنکر عملي مي گردد. ازاين رو يکي از انگيزه هاي دعوت به مشارکت اجتماعي زنان، بالارفتن شخصيت علمي، معنوي واجتماعي آنان است، که بدون اين حضور، انجام اين مهم دست يافتني نيست ويا با دشواري ومشقت همراه است. درزمان رسول خدا(صلي الله عليه واله) زنان پرسشهاي خودرا از پيامبر(صلي الله عليه واله) مي پرسيدند وهيچگاه رسول خدا آنها را منع نمي کرد. آنچه مسلم است واز قران وسيره پيامبر(صلي الله عليه واله) وائمه اطهارعليه السلام دريافت مي شود، اين است که زنان بارسول اکرم (صلي الله عليه واله) وامامان بزرگوار معاشرت وگفتگو داشته واين يک امر طبيعي وعادي بوده است .
ازديدگاه اسلام، مشارکت اجتماعي زنان وتعامل وارتباطاتي که دراين زمينه پيش مي آيد تجويز شده، اما اين روابط، همواره داراي آداب وشرايطي است که آن را عفت در روابط اجتماعي ناميده ايم .
الف- پرهيز از محادثه که آن عبارت است از: گفتگوئي که هزل ولهورا به همراه داشته وبا نوعي فتنه انگيزي آميخته است . حضرت رسول (صلي الله عليه واله) مي فرمايند: « ومن فاکه امراه لا يملکها حبسه الله بکل کلمة کلمتها في الدنيا الف عام » 30
هر کس بازن نامحرم شوخي کند، براي هر کلمه اي که بااو سخن گفته، هزارسال زنداني مي گردد.
ب- پرهيز ازخلوت : امام موسي بن جعفر (عليه السلام )به نقل از پيامبر( صلي الله عليه واله) فرمودند : هرکس به خدا وروز قيامت ايمان دارد، هرگز درجائي که نفس زن نامحرمي را مي شنود، توقف نکند. 31
همچنين رسول اکرم (صلي الله عليه واله) مي فرمايند: آگاه باشيد هرگز مرد وزني باهم خلوت نمي کنند مگر آنکه سومي آنان شيطان است. 32
ج- پرهيز از مصافحه: حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه واله) فرمودند: « ومن صافح امراه تحرم عليه فقد باء بسخط من الله عزوجل .» 33هرکس بازني که محرم او نيست مصافحه کند غضب حق تعالي را براي خود خريده است. درجاي ديگر مي فرمايند: هرکس به طور حرام با زني مصافحه کند، يعني بااو دست بدهد، روزقيامت درغل وزنجير بسته وبه آتش انداخته مي شود.
د- پرهيز از استعمال عطر وبوي خوش : رسول خدا (صلي الله عليه واله) فرمودند: هرزني که خود را خوشبو کند وازخانه خارج شود مورد لعنت قرار مي گيرد تازماني که به خانه مراجعت کند.34
درجاي ديگر مي فرمايند: « اذا تطيبت المراه لغير زوجها فانما هو نار وشنار» 35 زني که خودرا براي ديگران خوشبو کند، خود آتش است وننگ محسوب مي شود.
پي نوشت :
21-مسند احمد بن حنبل، ج2، ص275
22-غرر الحکم ،ج2، ص611
23- همان، ص863، «يستدل علي عقل الرجل بالعفه والقناعه»
24-جوان، محمد تقي فلسفي،ص365
25- نور، 30و31
26- وسايل الشيعه ،ج7، ص139
27- همان ، ص138
28- همان، 139، «من نظر الي امراه فرفع بصره الي السماء اوغض بصره لم يرتد اليه بصره حتي يزوجه الله من الحورالعين»
29- نهج الفصاحه ، ص551،مامن مسلم ينظر الي المراه اول رمقه
يغض بصره الا احدث الله تعالي له عباده يجد حلاوتها في قلبه»
30-وسايل الشيعه، ج7،ص142 «من ملا عينه حراما ملا الله عينه يوم
القيامه من النار الا ان يتوب ويرجع»
31-وسايل الشيعه، ج14،ص133
32-همان،ص134،عن موسي بن جعفر و ابائه
33-کلمه الرسول،ص413،قال رسول الله(ص): الا يخلون رجل بامراه الا کان ثالثهما الشيطان.
34- وسائل الشيعه،ج14،ص142.
35- بحارالانوار،ج103،ص247،اي امراه تطيبت وخرجت...
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۶, ۱۷:۳۱ #2
با سلام و تشکر از مباحث شما
از موارد دیگر عفّت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1:عفّت در کلام: که عبارتست از اینکه موقع سخن گفتن با نامحرم کلام عاری از لحن و کلمات تحریک آمیز باشدوخوف به فساد افتادن خود و طرف مقابل نباشد وبنا به حکم بعضی فقها در حدّ ضرورت باشد چنانکه در سوره احزاب آیه 32 آمده:فلا تخضعن بالقول...و قلن قولا معروفا»از طرفی دیگر با شوخی هم نباید همراه باشد.از موارد دیگر عفّت کلام این است که باید عاری از هر گناه مثل:دروغ ،غیبت،ناسزاگویی،بهتان و غیره باشد ؛در عوض سنجیده و منطقی و محکم به دور از ریبه و کم و به موقع سخن بگوییم.
2:عفّت در حجاب وپوشش: که در مورد آقایان گر چه پوشیدن عورتین حدّ وجوب است ولی پوشش مناسب دیگر اعضا به خاطر رعایت شئونات اسلامی و مردمی لازم است و مناسب تر است.امّا خانمها باید کلّ بدن را بپوشانند مگر وجه و کفّین آن هم در صورتیکه خالی از زیور وآرایش باشد . پوشش نیز نباید چسبان و بدن نما و نازک وجذّاب یا لباس شهرت باشد.
3:عفّت در اخلاق و رفتار: در اینجا بحث رعایت حریم های روابط محرم و نامحرم مطرح می شود علاوه بر اینکه دوری جستن از رذایل اخلاقی و مزیّن شدن به آداب و اخلاق اسلامی و پرهیز از هر گونه سبکسری را نیز در بر می گیرد.
4:عفّت در امور جنسی: که از طریق مشروع باید ارضاء شود که ازواج دائم یا موقّت راه آن است و اگر به هیچ وجه شرایط ازدواج فراهم نیست یا فرد قبل از رسیدن به سن ازدواج به دلایلی دچار بیداری نا بهنگام جنسی شده،باید سعی در تعدیل غرایز خود کند چرا که در اسلام هم از سرکوب غرایز هم از مطلق العنان گذاشتن غرایز نهی شده است .برای تعدیل آن هم دردینمان به انجام امور عبادی واجب و مستحب مثل نماز و روزه سفارش شده است مخصوصا روزه که نقش مهمی در کاهش قوای جنسی دارد علاوه بر آن پر کردن اوقت فراغت به هر طریقی که عقل و شرع می پسندد کنترل نگاه و گوش ندادن به موسیقی مطرب و الگوی مناسب پیدا کردن و غیره این ها نیز در تعدیل غریزه جنسی نقش بسزایی دارد.
موفق باشید
روز وصلش می رسد ، ایام هجران می رود
-
تشکرها 6
-
۱۳۹۱/۰۱/۳۱, ۲۲:۲۹ #3
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
عفت در زینت
تمایل آدمی به زیبائی و جمال ، یکی از خواهشهای فطری بشراست و احساس لذت از مناظر زیبا ، با سرشت انسان آمیخته است . این نکته واضح است که برای شناسائی همه زیبائیها و درک جمال طبیعی و هنری ، تنها حس فطری جمال دوستی کافی نیست ، بلکه باید این نیروی طبیعی ، تربیت و در پرتو پرورشهای صحیح بسط و توسعه یابد. پرورش صحیح می تواند استعدادها را آشکار سازد و از قوه به فعلیت درآورد.
آیین مقدس اسلام نیزکه برنامه جامع سعادت و کامیابی بشر است ، به این موضوع توجه مخصوص دارد و درضمن تربیت و پرورش قوه جمال دوستی ، استفاده از آن را نیز به پیروان خود توصیه می کند و با حمایت از این قوه ، یکی از خواهشهای طبیعی بشررا ارضاء می نماید ، و حتی درکتب اسلامی ، روایات بسیاری در باره ارزش زیبائی و جمال انسان آمده است.
رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:
« علیکم بالوجوه الملاح والحدق السود ؛ برشما باد که با خوبرویان نمکین صورت ومشگین چشم معاشرت کنید. »1
حضرت علی (علیه السلام) دراین باره فرمودند:
« حسن وجه المومن حسن عنایة الله به ؛ روی زیبای مردم با ایمان، عنایت نیکوی خداوند به آنان است. »2
بدین سان جامه زیبا پوشیدن ، مسواک زدن ، شانه و روغن زدن به مو و گیسوان ، معطر بودن ، انگشتر فاخر به دست کردن ، و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم در مسجد یا محیط خانواده و اجتماع ، از مستحبات موکد و جزء برنامه روزانه مسلمانان است و این مطلب ، ازآیات قرانی به خوبی استفاده می شود. « یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد» حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) بهترین جامه های خود را درنماز می پوشیدند و درجواب کسانی که سبب این کاررا جویا شدند ، فرمودند: «ان الله جمیل ویحب الجمال فا تجمل لربی ؛ خداوند زیباست و زیبائی را دوست دارد ، پس خود را برای پروردگارم زیبا می سازم . » 3
همچنین «عباد بن کثیر» که فردی زاهد نما بود ، به امام صادق (علیه السلام ) که لباس آراسته پوشیده بودند ، اعتراض کرد و گفت : « یا اباعبدالله تو ازخاندان نبوتی و پدرت علی (علیه السلام )همیشه کرباس می پوشید ، این لباسهای فاخر چیست که به تن کرده ای ؟ چرا به لباس ساده تری اکتفا ننمودی؟ حضرت در جواب فرمودند : وای برتوعباد! این چه اعتراضی است که می کنی ، خدا وقتی به بنده اش نعمتی داد ، دوست دارد آن نعمت را ببیند. » 4
بنابر این خداوند نهی از زینت نمی کند ، بلکه آنچه مذموم است و مورد نهی واقع شده ، نهی از تبرّج و آشکار کردن زینت در محافل اجتماعی که محل کار و تلاش زن و مرد مسلمان است ، می باشد. « ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی »5 « ولا یبدین زینتهن».6 بر این اساس نه تنها استفاده از زینتها از نظر شرع اشکال ندارد ، بلکه ارضاء تمایل خودآرائی وزینت که یکی از خواهشهای فطری است، به تکامل ذوق و هنر و شکفتن احساسات کمک می کند و انسان را به راه تعالی روحی و پیشرفتهای عاطفی سوق می دهد. اما باید توجه داشت که این کار به زیاده روی و افراط نگراید و از حد شایسته و اعتدال خود تجاوز نکند . تجمل پرستی ، زیاده روی و بی عفتی در زینت و خودآرائی ، عوارض نا مطلوبی دارد . اگر این غریزه از حد و مرز شرعی خود خارج شود ، آدمی را می فریبد و کام او را تلخ و زندگی را بر وی تنگ می کند و او را دردام شیطان اسیر می سازد. علامه طباطبائی در این باره می گوید: « کمتر فسادی در عالم ظاهر می شود و کمتر جنگ خونینی است که نسلها را قطع و آبادی ها را ویران سازد و منشأ آن اسراف و افراط در استفاده از زینت ها و رزق نبوده باشد ، زیرا انسان طبعاً اینطور است که وقتی از جاده اعتدال بیرون شد و پا از مرز خود بیرون گذاشت ، مشکل می تواند خود را کنترل کند .» 7
1- نهج الفصاحه،ص36
2-سفینه البحار،ص546
3- غررالحکم، ص379
4- مجمع البیان، ج2،ص412
5- وسایل الشیعه،ج3،ابواب اللابس،باب 7
6- احزاب، 34
7- نور،32
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری