جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: عصمت وعدالت

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما عصمت وعدالت




    بنام خدا
    چند روز قبل با يكي از دوستان صحبت مي كردم بحث به گناه كردن افراد رسيد واينكه چرا برخي دائما غرق در گناه هستند وبرخي ديگر با استفاده از مقام عصمت بايد از گناه دور باشند.و از اين طريق سعي در زير سوال بردن عدالت خداوند را داشت.
    رابطه عصمت و عدل الهى از دو جهت قابل بررسى است:
    الف ـ آيا عدل الهى اقتضا مى كند، در هر زمان انسان هاى معصوم وجود داشته باشند و نبود آنان، ظلم محسوب شود؟ ب ـ آيا موهبت عصمت به برخى از انسان، با عدالت الهى سازگار است؟
    پاسخ پرسش اول مثبت است. اگر خداوند انسان ها را بيافريند، در حالى كه مى داند، آنان نياز به راه نما دارند، آن هم راه نمايى عالم و معصوم، تا آنان را هدايت كنند، ولى در ميان آنان، راه نمايان معصوم قرار ندهد، به انسان ها ظلم كرده است.. «وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُـلْمًا لِّلْعِبَادِ ;(غافر،31) خدا بر بندگان خود ستم نمى خواهد.»
    «وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ;(اسراء،15) ما تا پيامبرى برنينگيزيم، به عذاب نمى پردازيم.»
    پس علاوه بر اين كه حكمت و هادى بودن خداوند اقتضا مى كند، هاديان معصومى در ميان انسان ها باشند، عدالت الهى نيز چنين اقتضايى را دارد.
    پاسخ پرسش دوم هم مثبت است; يعنى، موهبت عصمت به برخى از انسان ها، با عدل الهى منافات ندارد. دانشمندان علم كلام، عصمت را موهبت الهى دانسته اند، كه به علت وجود زمينه و شايستگى، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصيل و اكتساب نيست، گرچه عدالت و تقوا از امور اكتسابى است كه انسان هاى آزاده و پيراسته از بند شهوت وبردگى نفس اماره مى توانند آن را به دست آورند.•
    آيات قرآن هم بر اكتسابى نبودن عصمت دلالت دارد «وَ إِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الاَْخْيَارِ ;(ص،47) و آنان در پيشگاه ما به جد از برگزيدگان نيكانند.»
    «وَ لَقَدِ اخْتَرْنَـهُمْ عَلَى عِلْم عَلَى الْعَــلَمِينَ ;(دخان،32) و قطعاً آنان را از روى علم بر جهانيان برگزيديم.»
    «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ;(احزاب،33) خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان پيامبر بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.»
    عطاى عصمت به برخى از بندگان، بى عدالتى نيست; زيرا اولا، به كسى كه مسئوليتى داده مى شود، بايد ابزار و ساز و كارهاى لازم براى انجام آن مسئوليت را داشته باشد. مقام نبوت، رسالت و امامت به كسى داده مى شود كه معصوم باشد. «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَ هِيمَ رَبُّهُو بِكَلِمَـت فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِى الظَّــلِمِينَ ;(بقره،124) و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد، ]خدا به او [فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم. ]ابراهيم[ پرسيد: از دودمانم ]چطور[؟ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى رسد.»
    ثانياً، عطاى عصمت، بى حساب نيست; كسانى از اين موهبت الهى برخوردار شده اند كه در خودشان شايستگى دريافت آن را داشته اند.
    ثالثاً، آنچه خداوند به بندگان عطا مى كند، بر اساس تفضل است نه استحقاق. اين گونه نيست كه انسان هايى غيرمعصوم استحقاق دريافت عصمت را داشته اند، ولى خدا دريغ كرده است. امّا اين تفضّل بر اساس حكمت، مصلحت و ظرفيت هاى دريافت كنندگان آن است. به هر حال چون هيچ كس بر خدا حق ندارد، ظلم نيز مفهومى نخواهد داشت.
    دوست دارم دیگر دوستان نیز نظرات خودشان را در این زمینه بیان کنند.


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    46
    مورد تشکر
    69 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    پرسش




    نقل قول نوشته اصلی توسط meshkaat نمایش پست
    بنام خدا
    چند روز قبل با يكي از دوستان صحبت مي كردم بحث به گناه كردن افراد رسيد واينكه چرا برخي دائما غرق در گناه هستند وبرخي ديگر با استفاده از مقام عصمت بايد از گناه دور باشند.و از اين طريق سعي در زير سوال بردن عدالت خداوند را داشت.
    رابطه عصمت و عدل الهى از دو جهت قابل بررسى است:
    الف ـ آيا عدل الهى اقتضا مى كند، در هر زمان انسان هاى معصوم وجود داشته باشند و نبود آنان، ظلم محسوب شود؟ ب ـ آيا موهبت عصمت به برخى از انسان، با عدالت الهى سازگار است؟
    پاسخ پرسش اول مثبت است. اگر خداوند انسان ها را بيافريند، در حالى كه مى داند، آنان نياز به راه نما دارند، آن هم راه نمايى عالم و معصوم، تا آنان را هدايت كنند، ولى در ميان آنان، راه نمايان معصوم قرار ندهد، به انسان ها ظلم كرده است.. «وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُـلْمًا لِّلْعِبَادِ ;(غافر،31) خدا بر بندگان خود ستم نمى خواهد.»
    «وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ;(اسراء،15) ما تا پيامبرى برنينگيزيم، به عذاب نمى پردازيم.»
    پس علاوه بر اين كه حكمت و هادى بودن خداوند اقتضا مى كند، هاديان معصومى در ميان انسان ها باشند، عدالت الهى نيز چنين اقتضايى را دارد.
    پاسخ پرسش دوم هم مثبت است; يعنى، موهبت عصمت به برخى از انسان ها، با عدل الهى منافات ندارد. دانشمندان علم كلام، عصمت را موهبت الهى دانسته اند، كه به علت وجود زمينه و شايستگى، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصيل و اكتساب نيست، گرچه عدالت و تقوا از امور اكتسابى است كه انسان هاى آزاده و پيراسته از بند شهوت وبردگى نفس اماره مى توانند آن را به دست آورند.•
    آيات قرآن هم بر اكتسابى نبودن عصمت دلالت دارد «وَ إِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الاَْخْيَارِ ;(ص،47) و آنان در پيشگاه ما به جد از برگزيدگان نيكانند.»
    «وَ لَقَدِ اخْتَرْنَـهُمْ عَلَى عِلْم عَلَى الْعَــلَمِينَ ;(دخان،32) و قطعاً آنان را از روى علم بر جهانيان برگزيديم.»
    «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ;(احزاب،33) خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان پيامبر بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.»
    عطاى عصمت به برخى از بندگان، بى عدالتى نيست; زيرا اولا، به كسى كه مسئوليتى داده مى شود، بايد ابزار و ساز و كارهاى لازم براى انجام آن مسئوليت را داشته باشد. مقام نبوت، رسالت و امامت به كسى داده مى شود كه معصوم باشد. «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَ هِيمَ رَبُّهُو بِكَلِمَـت فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِى الظَّــلِمِينَ ;(بقره،124) و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد، ]خدا به او [فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم. ]ابراهيم[ پرسيد: از دودمانم ]چطور[؟ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى رسد.»
    ثانياً، عطاى عصمت، بى حساب نيست; كسانى از اين موهبت الهى برخوردار شده اند كه در خودشان شايستگى دريافت آن را داشته اند.
    ثالثاً، آنچه خداوند به بندگان عطا مى كند، بر اساس تفضل است نه استحقاق. اين گونه نيست كه انسان هايى غيرمعصوم استحقاق دريافت عصمت را داشته اند، ولى خدا دريغ كرده است. امّا اين تفضّل بر اساس حكمت، مصلحت و ظرفيت هاى دريافت كنندگان آن است. به هر حال چون هيچ كس بر خدا حق ندارد، ظلم نيز مفهومى نخواهد داشت.
    دوست دارم دیگر دوستان نیز نظرات خودشان را در این زمینه بیان کنند.
    بنام خدا
    چرا خدا به بعضى آدمهامانند پيامبر اکرم(ص) و حضرت ايوب و حضرت على(ع)عصمت يا صبر و عظمت داده تا از همه گناهان دورباشند، ولى به بقیه اینجور مقام هايى نداده تا از گناه دور بمانند؟
    به نظر من اینها با عدالت خدا جور در نمیان...
    چرا خدا به اونها اینهمه فضیلتها رو داده و به دیگران نداده؟؟؟؟؟


  3. تشکر


  4. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط خداجو نمایش پست
    بنام خدا
    نقل قول نوشته اصلی توسط خداجو نمایش پست
    چرا خدا به بعضى آدمهامانند پيامبر اکرم(ص) و حضرت ايوب و حضرت على(ع)عصمت يا صبر و عظمت داده تا از همه گناهان دورباشند، ولى به بقیه اینجور مقام هايى نداده تا از گناه دور بمانند؟
    به نظر من اینها با عدالت خدا جور در نمیان...
    چرا خدا به اونها اینهمه فضیلتها رو داده و به دیگران نداده؟؟؟؟؟

    بنام خدا
    با سلام خدمت شما جناب خداجوی گرامی
    راز تفاوت ها و برترى برخى بر برخى ديگر را از زواياى گوناگونى مى توان بررسى کرد. يک جهت اين تفاوت ها به حکمت پروردگار باز مى گردد. پروردگار حکيم براى تحقق اهدافش لازم ديده است جهانى با انواع تفاوت ها بيافريند. در آفرينش انسان ها، برخى را ثروتمند و برخى را فقير قرار دهد. برخى را عالم و برخى را جاهل; برخى را زيبا و برخى را زشت. و گونه ها و تفاوت هاى ديگرى که در جهان آفرينش به چشم مى خورد. اين تفاوت ها زمينه مناسب براى تلاش و کوشش، رقابت، مسابقه، آزمايش و شکوفايى استعدادها فراهم مى آورد تا هدف اصلى که هدايت و تربيت انسان ها است، تحقق يابد. از سوى ديگر، پروردگار متعال براى اين که عدل الهى به تمام معنا تحقق يابد و بستر لازم براى هدايت، پيش روى همگان گسترده شود، برخى را برگزيد و آن ها را راهنماي ديگران قرار داد تا مسير هدايت را به آن ها بنمايانند و همگان را به حقيقت و کمال رهنمون شوند.

  5. تشکر


  6. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط meshkaat نمایش پست
    بنام خدا
    با سلام خدمت شما جناب خداجوی گرامی
    راز تفاوت ها و برترى برخى بر برخى ديگر را از زواياى گوناگونى مى توان بررسى کرد. يک جهت اين تفاوت ها به حکمت پروردگار باز مى گردد. پروردگار حکيم براى تحقق اهدافش لازم ديده است جهانى با انواع تفاوت ها بيافريند. در آفرينش انسان ها، برخى را ثروتمند و برخى را فقير قرار دهد. برخى را عالم و برخى را جاهل; برخى را زيبا و برخى را زشت. و گونه ها و تفاوت هاى ديگرى که در جهان آفرينش به چشم مى خورد. اين تفاوت ها زمينه مناسب براى تلاش و کوشش، رقابت، مسابقه، آزمايش و شکوفايى استعدادها فراهم مى آورد تا هدف اصلى که هدايت و تربيت انسان ها است، تحقق يابد. از سوى ديگر، پروردگار متعال براى اين که عدل الهى به تمام معنا تحقق يابد و بستر لازم براى هدايت، پيش روى همگان گسترده شود، برخى را برگزيد و آن ها را راهنماي ديگران قرار داد تا مسير هدايت را به آن ها بنمايانند و همگان را به حقيقت و کمال رهنمون شوند.
    بنام خدا
    جهت ديگر تفاوت ها به شايستگى ها باز مى گردد. حضرت امام صادق(ع) درباره اعطاى عصمت به برخى انسان ها و چگونگى انتخاب آن ها مى فرمايد: «به درستى که خداوند متعال انسان هايى را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آن ها را پاک و بدن هاى آنان را پاکيزه گردانيد و آن ها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خويش قرار داد، نه به جهت طَلَبى که از خداوند داشته باشند، بلکه از آن جا که خداوند در هنگام خلقت مى دانست که از او فرمان بردارى مى کنند و او را عبادت مى نمايند و هيچ گونه شرکى نسبت به او روا نمى دارند; پس اينان به واسطه فرمان بردارى از خداوند به اين کرامت و منزلت والا در نزد خداوند، نايل شده اند.»(1)
    بنابراين، عصمت برخى انسان ها (پيامبران و اهل بيت(ع) نه تفضّل محض است و نه اکتساب محض، بلکه ترکيبى از هر دو عنصر مى باشد; يعنى علم خداوند به اين که اين افراد در شرايط عادى بالاترين حد ممکن استعداد خود را که در نهاد هر انسان معمولى نهاده شده، در طاعت و بندگى و قرب به خداوند به کار مى گيرند، سبب گرديده تا از ميان افراد بشر، آنان را برگزيند و با اعطاى موهبت علم لدنّى، ضمن پاداش و اکرام خود آنان، اين افراد را راهنما و پيامبر و امام براى هدايت ساير افراد بشر قرار دهد.
    1. بحارالانوار،ج 10، ص 170.

  7. تشکر


  8. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,957
    مورد تشکر
    3,494 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    28
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط خداجو نمایش پست
    بنام خدا چرا خدا به بعضى آدمهامانند پيامبر اکرم(ص) و حضرت ايوب و حضرت على(ع)عصمت يا صبر و عظمت داده تا از همه گناهان دورباشند، ولى به بقیه اینجور مقام هايى نداده تا از گناه دور بمانند؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط خداجو نمایش پست
    به نظر من اینها با عدالت خدا جور در نمیان...
    چرا خدا به اونها اینهمه فضیلتها رو داده و به دیگران نداده؟؟؟؟؟

    سلام دوست گرامی خداجو
    از جمله از صفات الهی فیاض بودن اوست.
    یعنی خداوند فیض و عنایاتش برای همه مخلوقات علی السواء است و هیچ تفائتی بین هیچ مخلوقی نمیگذارد
    لکن این مخلوقات هستند که ظرف قابلیتشان مختلف است . هر کس شایستگی بیشتری داشته باشد میتونه بیشتر از فیض و رحمت خدا بهره مند شود و هر کس کمتر ، کمتر بهره میبرد.
    یک مثال ساده : وقتی باران میبارد در تمام زمین بطور یکسان بارش دارد و لکن در زمین گلی و مستعد باران موجب روییدن سبزه و چمن وگل و... میشود ولکن همون باران در کنار همون زمین ، ولکن شوره زار یا آسفالت هیچ اثری ندارد در اینجا باران بی عدالتی نکرده چون بطور یکسان بارید . اما این زمینها هستند که استعداد و آمادگیشان برای دریافت قطرات باران مختلف است بعضی همه را قبول میکنند بعضی کمتر و..
    فیض خدا بر بشر نیز چنین است.
    الهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد

  9. تشکر


  10. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط hoseintabar نمایش پست
    سلام دوست گرامی خداجو:rose:
    از جمله از صفات الهی فیاض بودن اوست.
    یعنی خداوند فیض و عنایاتش برای همه مخلوقات علی السواء است و هیچ تفائتی بین هیچ مخلوقی نمیگذارد
    لکن این مخلوقات هستند که ظرف قابلیتشان مختلف است . هر کس شایستگی بیشتری داشته باشد میتونه بیشتر از فیض و رحمت خدا بهره مند شود و هر کس کمتر ، کمتر بهره میبرد.
    یک مثال ساده : وقتی باران میبارد در تمام زمین بطور یکسان بارش دارد و لکن در زمین گلی و مستعد باران موجب روییدن سبزه و چمن وگل و... میشود ولکن همون باران در کنار همون زمین ، ولکن شوره زار یا آسفالت هیچ اثری ندارد در اینجا باران بی عدالتی نکرده چون بطور یکسان بارید . اما این زمینها هستند که استعداد و آمادگیشان برای دریافت قطرات باران مختلف است بعضی همه را قبول میکنند بعضی کمتر و..
    فیض خدا بر بشر نیز چنین است.
    بنام خدا
    عصمت موهبت الهى و ذاتى است که بر اساس شايستگى هاى معصومين و نيز تحت شرايطى ، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصيل و اکتساب نيست .
    موهبتى بودن «عصمت » از آن نظر افتخار است که اين لطف در همه شرايط به افراد داده نمى شود،بلکه بايد زمينه هاى کسب آن در خود افراد به وجود آيد تا لطف الهى شامل حال آنان گردد . بخشى از اين زمينه ها خارج از اختيارند ; مثل کمالات روحى که از طريق وراثت و يا تربيب به افراد منتقل مى شود و بخشى ديگر کاملا اختيارى هستند که عبارتند از :
    1.مجاهدت هاى فردى و اجتماعى پيامبرانى مانند : «ابراهيم » و «يوسف » و «موسى » و پيامبراکرم(ص) پيش از بعثت ; همچون جهاد آنان با نفس و چشم پوشى از حرام و.. . که زمينه را براى افاضه «عصمت » تشديد نموده و لياقت و شايستگى آنان را براى افاضه لطف آماده کرده است . اين ويژگى ها به روشنى ثابت مى کند که هرگاه لطفى به نام «عصمت » نيز در اختيار آنان قرار گيرد ، از آن نيز در تهذيب فرد و جامعه بهره خواهند گرفت .


  11. #7
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط meshkaat نمایش پست
    بنام خدا
    عصمت موهبت الهى و ذاتى است که بر اساس شايستگى هاى معصومين و نيز تحت شرايطى ، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصيل و اکتساب نيست .
    موهبتى بودن «عصمت » از آن نظر افتخار است که اين لطف در همه شرايط به افراد داده نمى شود،بلکه بايد زمينه هاى کسب آن در خود افراد به وجود آيد تا لطف الهى شامل حال آنان گردد . بخشى از اين زمينه ها خارج از اختيارند ; مثل کمالات روحى که از طريق وراثت و يا تربيب به افراد منتقل مى شود و بخشى ديگر کاملا اختيارى هستند که عبارتند از :

    1.مجاهدت هاى فردى و اجتماعى پيامبرانى مانند : «ابراهيم » و «يوسف » و «موسى » و پيامبراکرم(ص) پيش از بعثت ; همچون جهاد آنان با نفس و چشم پوشى از حرام و.. . که زمينه را براى افاضه «عصمت » تشديد نموده و لياقت و شايستگى آنان را براى افاضه لطف آماده کرده است . اين ويژگى ها به روشنى ثابت مى کند که هرگاه لطفى به نام «عصمت » نيز در اختيار آنان قرار گيرد ، از آن نيز در تهذيب فرد و جامعه بهره خواهند گرفت .
    بنام خدا
    2 . آگاهى خداوند متعال از فعاليت هاى ثمربخش آنان در دوران رسالت و اين که اين گروه پس از دريافت مقام منيع نبوت با استقامت و پشتکار شگفت دست به اصلاح زده ، در راه جهاد فردى و اجتماعى سخت کوشش خواهند نمود .
    از جمله هايى که در زيارت دختر گرامى پيامبراکرم(ص) فاطمه اطهر(س) وارد شده است ، مى توان به اهميت این مورد (آگاهى خدا از فعاليت هاى ثمربخش آنان در طول زندگى ) بيش از عوامل ديگر پى برد ; آن جا که مى فرمايد : «يا ممتحنة امتحنک.. . به صابرة ; اى امتحان و آزمون شده ! آن جا که خدا تو را پيش از آفرينش در اين جهان آزمود و تو را در ميدان امتحان و ابتلا ، صابر و بردبار يافت .»
    و در دعاى ندبه مى خوانيم : «أوْليائک الذين استخلصتهم .. . بعد أن شرطت .. . فشرطوا لک ذلک .. . الوفاء به ; اوليايى که آنان را براى خود برگزيدى ; پس از آن که زهد و پيراستگى را در زندگى اين دنياى پست براى آنان شرط نمودى و آنان نيز شرط تو را پذيرفته و تو هم از وفاى آنان آگاه شدى .»
    خواه عصمت مرحله کامل از تقوا تصور شود و يا معلول علم شکست ناپذير نسبت به عواقب گناه دانسته شود ، و يا بازتاب تکامل شناخت نسبت به مقام ربوبى قلمداد گردد ، هرگز موجب سلب قدرت و توانايى از انجام گناه نمى گردد و انسان معصوم مى تواند يکى از دو طرف کار را برگزيند ; بنابراين «انجام ندادن فعل » دليل بر عدم توانايى نيست ; بلکه فرد معصوم به خاطر تقواى والا ، يا علم شکست ناپذير ، از پيامد گناه و يا شناخت کامل از عظمت خالق ، اقدام به انجام کار خلاف نمى کند ; هرچند اگر بخواهد مى تواند مانند ديگران مبدأ خلاف و گناه باشد ، آيات شريفه (انعام ، 87 ـ 88 ; مائده ، 67) بر آن دلالت مى کنند .


  12. تشکرها 2


  13. #8
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18

    راهنما




    نقل قول نوشته اصلی توسط meshkaat نمایش پست
    بنام خدا
    2 . آگاهى خداوند متعال از فعاليت هاى ثمربخش آنان در دوران رسالت و اين که اين گروه پس از دريافت مقام منيع نبوت با استقامت و پشتکار شگفت دست به اصلاح زده ، در راه جهاد فردى و اجتماعى سخت کوشش خواهند نمود .
    از جمله هايى که در زيارت دختر گرامى پيامبراکرم(ص) فاطمه اطهر(س) وارد شده است ، مى توان به اهميت این مورد (آگاهى خدا از فعاليت هاى ثمربخش آنان در طول زندگى ) بيش از عوامل ديگر پى برد ; آن جا که مى فرمايد : «يا ممتحنة امتحنک.. . به صابرة ; اى امتحان و آزمون شده ! آن جا که خدا تو را پيش از آفرينش در اين جهان آزمود و تو را در ميدان امتحان و ابتلا ، صابر و بردبار يافت .»
    و در دعاى ندبه مى خوانيم : «أوْليائک الذين استخلصتهم .. . بعد أن شرطت .. . فشرطوا لک ذلک .. . الوفاء به ; اوليايى که آنان را براى خود برگزيدى ; پس از آن که زهد و پيراستگى را در زندگى اين دنياى پست براى آنان شرط نمودى و آنان نيز شرط تو را پذيرفته و تو هم از وفاى آنان آگاه شدى .»
    خواه عصمت مرحله کامل از تقوا تصور شود و يا معلول علم شکست ناپذير نسبت به عواقب گناه دانسته شود ، و يا بازتاب تکامل شناخت نسبت به مقام ربوبى قلمداد گردد ، هرگز موجب سلب قدرت و توانايى از انجام گناه نمى گردد و انسان معصوم مى تواند يکى از دو طرف کار را برگزيند ; بنابراين «انجام ندادن فعل » دليل بر عدم توانايى نيست ; بلکه فرد معصوم به خاطر تقواى والا ، يا علم شکست ناپذير ، از پيامد گناه و يا شناخت کامل از عظمت خالق ، اقدام به انجام کار خلاف نمى کند ; هرچند اگر بخواهد مى تواند مانند ديگران مبدأ خلاف و گناه باشد ، آيات شريفه (انعام ، 87 ـ 88 ; مائده ، 67) بر آن دلالت مى کنند .
    بنام خدا
    معصومان داراى دو نوع شايستگى هستند :
    1 . شايستگى ذاتى و موهبتى
    2 . شايستگى اکتسابى از طريق انجام دادن حسنات و ترک محرمات و به دست آوردن ملکات درونى . از مجموعه اين دو شايستگى که حداقل يکى از آن دو جنبه اختيارى دارد ، آن مقام والا حاصل مى شود ; يعنى : اراده الهى زمينه هاى توفيق را براى وصول به اين مقام والا فراهم مى سازد ; ولى بهره گيرى و استفاده از اين توفيق به اراده خود آنان بستگى دارد .


  14. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود