جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: اثبات وجود حضرت مهدي عج الله تعالي ظهوره
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۱, ۲۰:۱۱ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
اثبات وجود حضرت مهدي عج الله تعالي ظهوره
بنام تو اي آرام جان
اثبات وجود حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
چگونه مى شود اثبات كرد كه مهدى واقعاً در تاريخ وجود داشته است شايد شرايط خاص روحى- روانى اين باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد اين اصل كه مهدى رهبر موعود و منجى عالم بشريت است به صورت عام در احاديث نبوى، و به صورت خاص در روايات ائمه اهل بيت (ع)آمده است.
در اين روايات مسأله به گونه اي مورد تاکيد قرارگرفته كه جاى هيچ گونه شكى باقى نمي گذارد وچهارصد حديث فقط از طريق اهل سنت شمارش شده كه به ضميمه روايات شيعه به بيش از شش هزار روايت مى رسد و چنين آمارى بسيار بالاست. در مورد خيلى از مسائل بديهى اسلام كه مسلمانان به آن معتقدند، اين همه روايت وارد نشده است.
اما تجسم اين انديشه در وجود امام دوازدهم (ع) هم دلايل كافى دارد كه كاملاً اقناع كننده است. اين دلايل را مى توان در دو دليل نقلى و علمى، خلاصه كرد: دليل نقلى، وجود امام موعود را اثبات مي کند ودليل علمى، ثابت مي کند كه مهدى (ع) يک اسطوره ويک فرضيه نيست، بلكه حقيقتى است كه وجود او در تاريخ لمس شده است.
اما دليل نقلي صدها روايت و حديث از پيامبر اكرم (ص)و ائمه اهل بيت (ع)رسيده است كه مي گويد مهدى موعود داراى اين خصوصيات است: از اهل بيت است، از فرزندان فاطمه است، از نسل حسين ونهمين فرزند آن حضرت است. ورواياتى كه مي گويد جانشينان پيامبر(ص)دوازده نفر مى باشند.
اين روايات، مهدى موعود را در شخص امام دوازدهم، منحصر و معين مي کند وبا اينكه ائمه (ع)براى حفظ آن حضرت از ترور وقتل سعى داشتند مسأله در سطح عمومى مطرح نشود، در عين حال روايات زيادى در اين زمينه وارد شده است. البته زيادى روايت به تنهايى نمى تواند مقبوليت آن را برساند، بلكه در اين جا قرينه وگواه خاصى وجود دارد كه دليل بر صحت اين روايات است. در حديث شريف نبوى، سخن از امامان، جانشينان، اميران و سخن از دوازده تن آمده است. متن احاديث مختلف است در بعضى دوازده امام و در بعضى دوازده خليفه ودر بعضى ديگر دوازده امير، ذكر شده است. بعضى از مؤلفان، اين احاديث را بيش از دويست وهفتاد شمارش كرده اندكه همگى ازکتابهاي معتبر شيعه وسنى از قبيل صحيح بخارى، صحيح مسلم، سنن ترمذى، سنن ابوداود، مسند احمد و مستدرک حاكم نقل شده است.
اما دليل علمي : دليل علمى تجربه است، تجربه اى كه مدت زمان هفتاد سال گروهى از مردم با آن زندگى كردند يعنى "غيبت صغرى ". غيبت صغرى برگزارشد تا مردم به تدريج با غيبت خو بگيرند و خود را بر اساس آن بسازند. امام از ديده ها پنهان بود ولى از طريق وكيلان وياران مورد وثوق )نواب اربعه( با مردم ارتباط داشت. در اين مدت، چهار تن از پاکترين و باتقواترين مؤمنان، نيابت وجانشينى آن حضرت را بر عهده داشتند ودر مدت هفتاد سال واسطه ميان او ومردم بوده اند وهيچ كسى در هيچ زمينه اى خطايى از آنان نديده و نشنيده است.
آيا تصور مي كنيد امكان داشته باشد يک دروغ، هفتاد سال دوام بياورد وچهار نفر با هماهنگى كامل ويکصدا، يک نقش را بازى كنندآنان با رفتار صميمانه خود چنان در مردم ايجاد اطمينان كرده بودندكه همه به گفتار وكردار آنان ايمان داشتند. آيا مى شود اين چهار تن به گونه اي نقش بازى كنندكه هيچ كس به حقيقت پى نبرد در حالى كه اين افراد هيچ رابطه خاصى با هم نداشته اند تا بگوييم در اين قضيه تبانى كرده بودند. از قديم گفته اند: طناب دروغ، كوتاه است. امكان ندارد يک دروغ بتواند بدين شكل دوام بياورد ودر تمام اين مدت وبا همه بده و بستان ها وروابط مختلف موضوع كشف نگردد وهمه به درستى آن ايمان داشته باشند. بدينسان در مى يابيم كه پديده غيبت صغرى مى تواند به عنوان يک آزموده علمى، دليل بر واقعيت خارجى يک موضوع باشد و آن وجود، زندگى و سپس غيبت حضرت مهدى (ع)است. آن حضرت پس از غيبت صغرى، خود اعلان كرده است كه در پرده غيبت كبرى خواهد رفت واز نظرها پنهان خواهدگشت وهيچ كسى او را نخواهد ديد.
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۸:۲۰ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,446
- مورد تشکر
- 3,325 پست
- حضور
- 7 ساعت 58 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 0
- گالری
-
69
تصریح امام عسکری به ولادت فرزندش مهدی(عج)
در خبر صحیحی ابی هاشم جعفری می گوید به ابو محمّد (امام عسکری) عرض کردم: عظمت و بزرگی شما، مرا از پرسش کردن باز می دارد، آیا اجازه می فرمایید که از شما سؤال کنم؟
فرمود: بپرس.
عرض کردم: آیا شما فرزندی دارید؟
فرمود: آری.
عرض کردم: اگر برای شما حادثه ای رخ دهد کجا سراغ او را بگیریم؟
فرمود: در مدینه(49).
در حدیث دیگری که یکی از یاران امام عسکری روایات کرده چنین آمده است:
«خرج الی من ابی محمّد قبل مضیه بسنتین یخبرنی بالخلف من بعده ثم خرج الی قبل مضیه بثلاثة ایام یخبرنی بالخلف من بعده»(50).
دو سال قبل از شهادت امام عسکری از سوی ایشان به من پیغام رسید با مضمون معرفی جانشین بعد از خودش، و دیگر بار سه روز پیش از شهادتش، با همان مضمون، پیغام دیگری به من رسید.
ج گواهی قابله امام مهدی(عج)
قابله امام مهدی(عج) حکیمه خاتون، دختر امام جواد علیه السلام می باشد که به هنگام ولادت آن حضرت به نرجس خاتون، مادر ارجمند امام زمان رسیدگی می کرده است. وی پس از متولد شدن امام مهدی، جریان ولادت و برخی از کرامات رخ داده را نقل کرده است. مرحوم شیخ صدوق، حضور حکیمه خاتون و دعوت امام عسکری علیه السلام از وی برای حضور در منزل و چگونگی ولادت امام مهدی را از زبان آن بانو به تفصیل یاد کرده است(51).
بجز وی، از زنان دیگری که هنگام زایمان به او کمک کرده اند نام برده شده؛ از جمله نسیم و ماریه خادمه امام عسکری(52) و نیز کنیز ابوعلی خیزرانی که او را به امام عسکری علیه السلام هدیه کرده بود و بعد از شهادت آن حضرت، موضوع تولد را برای صاحب قبلی اش گزارش کرده است(53).
د دیدارکنندگان با امام مهدی علیه السلام در خردسالی
در بسیاری از کتابهای حدیثی شیعه که برخی از آنها کتب مرجع و منبع در زمینه آشنایی با حضرت مهدی به شمار می روند، بخشی به گزارش دیدارهایی اختصاص یافته که برخی از یاران ائمه در زمان کودکی امام مهدی با ایشان داشته اند. این دیدارها در دوره حضور امام عسکری علیه السلام صورت گرفته است؛ هر چند بعد از شهادت ایشان نیز چنین ملاقاتهایی وجود داشته است.
مرحوم کلینی در کتاب الکافی بابی را با عنوان «فی تسمیة من رآه علیه السلام » آورده، پانزده حدیث نقل می کند که تعدادی از آنها از جمله احادیث 1، 2، 3، 5، 10، 12 و 14، گزارش دیده شدن امام مهدی(عج) در دوره پیش از شهادت پدر بزرگوارشان می باشد. در این روایتها، افراد فراوانی دیدن امام را گزارش کرده اند و در شماری از آنها معرفی آن حضرت توسط امام عسکری علیه السلام به عنوان جانشین خودشان منعکس شده است(54).
مرحوم شیخ صدوق نیز در دو باب کمال الدین به نقل این گونه گزارشها پرداخته است و در مجموع 41 حدیث را ذکر کرده که در شماری از آنها جریان مشاهده حضرت در دوره خردسالی ذکر شده و در آنها به شکلهای گوناگون، از جمله بیان وضعیت جسمی و شکل و شمایل ایشان بیان شده است؛ از جمله محمّد بن الحسن کرخی می گوید:
از ابا هارون که یکی از اصحاب ما بود شنیدم که می گفت: صاحب الزمان را دیدم و چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشید و بر ناف وی موئی خط مانند مشاهده کردم...(55).
گاهی توزیع عقیقه ولادت آن حضرت از سوی امام عسکری علیه السلام در این احادیث گزارش شده است:
«ان ابا محمّد بعث الی بعض من سماه و قال: هذه من عقیقة ابنی محمّد»(56).
محمّد بن ابراهیم کوفی می گوید: امام عسکری گوشت گوسفند ذبح شده ای را برای بعضی از افراد که نام آنها را بردند فرستادند و گفتند: این عقیقه پسرم محمّد است.
در حدیثی دیگر جریان دیدار چهل نفر از شیعیان با آن حضرت این گونه نقل شده است:
ما چهل نفر در منزل امام عسکری بودیم و ایشان فرزندشان را به ما نشان دادند و فرمودند: ایشان بعد از من، امام شما و جانشین بعد از من هستند. از وی پیروی کنید و بعد از من در دینتان به تفرقه روی نیاورید که هلاک خواهید شد. بدانید که از امروز به بعد او را نخواهید دید.
آنان می گویند ما از خدمت امام عسکری مرخص شدیم و پس از چند روز، خبر ارتحال ایشان اعلام شد(57).
بسیاری از محدّثان دیگر، جریان دیده شدن امام مهدی را در دوران کودکی، با عبارتهای مختلفی گزارش کرده اند؛ از جمله مسعودی در اثبات الوصیه(58)، طبری در دلائل الامامه(59)، فتال نیشابوری در روضة الواعظین(60) و قطب راوندی در الخرائج و الجرائح(61).
ه ملاقات کنندگان با امام مهدی
در دوره غیبت صغری
افزون بر آنچه یاد شد، روایتهای بسیاری در کتابهای حدیثی شیعه نقل شده که جریان ملاقات افراد متعددی را با آن حضرت در دوره غیبت صغری (260 - 329ق) یاد کرده اند. این دیدارها، گاه مربوط به نائبان خاص آن حضرت و گاه مربوط به وکلای مالی ایشان بوده و برخی اوقات شیعیان توفیق چنین ملاقاتی را پیدا می کردند.
عبداللّه بن جعفر حمیری از محمّد بن عثمان(62) سؤال کرد که آیا صاحب الامر را دیده ای؟
وی پاسخ داد: «بلی و آخرین مرتبه در بیت اللّه الحرام...»(63).
و نیز از وی نقل شده که می گوید: حضرت را دیدم در حالی که به پرده کعبه چنگ زده بود و می فرمود:
«اللهم انتقم لی من اعدائک»(64).
تعدادی از افراد نائل شده به دیدار آن حضرت در دوره غیبت صغری از این قرارند:
1. ابراهیم بن ادریس (الکافی، ج 1، ص 331، ح 8؛ الارشاد، ج 2، ص 253).
2. ابراهیم بن محمّد التبریزی (الغیبه، ص 259، ح 226).
3. احمد بن اسحاق بن سعد الاشعری (کمال الدین، ج 2، ص 384، باب 43، ح 1).
4. ابراهیم بن عبده النیشابوری (الکافی، ج 1، ص 331، ح 6؛ الارشاد، ج 2، ص 253).
5. احمد بن الحسین بن عبد الملک ابو جعفر الازدی (کمال الدین، ج 2، باب 43، ح 18).
6. علان الکلینی (همان، باب 43، ح 23).
7. ابوالهیثم الدیناری (همان).
8. ابوجعفر الاحول الهمدانی (همان).
9. محمّد بن القاسم العلوی العقیقی (همان و الغیبه، ص 259، ح 227).
10. ابوالادیان (کمال الدین، ج 2، باب 43، ح 24).
11. ابوالعباس محمّد بن جعفر الحمیری القمی (همان، ص 476، ح 26).
12. ابن نعیم محمّد بن احمد الانصاری (الغیبه، ص 259، ح 227).
13. ابوجعفر الاودی (همان، ص 253، ح 223).
14. محمّد بن عثمان (همان، ص 351، ح 221).
15. الحسن بن وجناء النصیبی (کمال الدین، ج 2، ص 443، ح 17).
16. حاجز (همان، ص 442، ح 16).
ویرایش توسط یا صاحب الزمان (عج) : ۱۳۸۹/۰۷/۰۳ در ساعت ۱۸:۲۰
-
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۸:۳۸ #3
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۹
- نوشته
- 630
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 5 روز 23 ساعت نامشخص
- دریافت
- 13
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ردّيه هاى علما و دانشمندان سنى بر منكرين مهدى منتظر يا تكذيب كنندگان ا
ـ ابراز الوهم المكنون من كلام ابن خلدون ،ردّيه هاى علما و دانشمندان سنى بر منكرين مهدى منتظريا تكذيب كنندگان احاديث پيرامون آن حضرت
ابوالفيض سيد احمدبن محمد بن صديق غمارى ، شافعى ، ازهرى ، مغربى ، ( درگذشته1380 ) چاپ مطبعه ترقى دمشق 1347 ،
2ـابراز الوهم من كلام ابن حزم،
احمدبن صديق غمارى مؤلف قبل ، چاپ 1347 مطبعه ترقى دمشق ،
3ـ الاحتجاج بالاثر على من انكر المهدى المنتظر،
شيخ حمّود بن عبداللّه تويجرى ، از اساتيد دانشگاه اسلامى مدينه ، در رد بر شيخ ابن محمود قاضى قطر در دو جلد ، چاپ جلد اول 1394 و جلد دوم 1396 در رياض ،
4ـ الى مشيخة الازهر،
شيخ عبداللّه سبيتى عراقى در رد بر « المهدوية فى الاسلام » سعد محمد حسن ، چ 1375 هـ دارالحديث بغداد ،
5ـ تحديق النظر فى أخبار الامام المنتظر،
شيخ محمد عبدالعزيز بن مانع ( 1385 ) پيرامون اثباث احاديث حضرت مهدى ، و در ردّ گفته هاى ابن خلدون ،
6ـ الجزم، لفصل ابن حزم ،
در ردّ ابن حزم است كه بخشى از كتاب « الفصل فى الملل و الاهوا و النحل » او در تخطئه و تكذيب احاديث مهدى منتظر ميباشد ، و شيخ كاظم حلى ( متولد حوالى 1300 ) آن را در دوجلد ضخيم تنظيم و چاپ نمود . ]الذريعه 5/104[ ،
7ـ الرد على من كذّب بالاحاديث الصحيحة الواردة فى المهدى ،
عبدالمحسن العباد ، استاد دانشگاه اسلامى مدينه و عضو هيئت تدريسى آن ، چاپ مجله دانشگاه شماره 45 ص 297 ــ 328 و شماره 46 ص 361 ــ 383 ،
اين مقاله يا رساله كه بيانگر محققانه ترين بحث حديثى و تاريخى پيرامون مهدويت و قيام مهدى منتظر است در رد بر كتاب « لامهدى ينتظر بعد الرسول » شيخ ابن محمود قطرى است و در اصالت مهدويت و قيام مصلح جهانى خلاصه شده ، هرچند در امر ولادت حضرت و موضوع حسينى بودن آن بزرگوار مخالف با شيعه و بر خلاف نظر اعترافى بيش از يكصد نفر از علماى سنى مى باشد كه اعتراف به هر دو موضوع نموده اند ، و اين جانب را در اين زمينه با او خاطره اى است كه در كتاب « شناخت امام » آورده ام و در اينجا مجال ذكرش نيست ،
8ــ مع الدكتور احمد امين فى حديث المهدى و المهدويه،
محمد امين زين الدين چاپ مطبعه دارالنشر نجف اشرف 1371 هـ 1951م ،
9ــ المهدى واحمد امين ،
محمد على زهيرى نجفى ، چاپ اول 1370هـ 1950 م نجف اشرف ،
اين كتاب هم در رد كتاب نامبرده احمد امين مصرى است ،
10ـ نقد الحديث بين الاجتهاد و التقليد
سيد محمد رضا حسينى در رد بر على حسين سائح ليبى ، چاپ دوم قم ، 1417هـ ،
11ـ الوهم المكنون فى الردّ على ابن خلدون،
ابوالعباس بن عبدالمؤمن ، مغربى ،
12ــ هدى الغافلين الى الدين المبين،
سيد مهدى صالح كشوان قزوينى ،
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۸:۴۷ #4
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۹
- نوشته
- 630
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 5 روز 23 ساعت نامشخص
- دریافت
- 13
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اصالت مهدويّت در اسلام از ديدگاه اهل تسنّن
و اما معترفين از طبقه حديث آوران و حديث شناسان اهل تسنن به صحت و قابل استناد بودن احاديث وارده پيرامون شئون مختلف مهدى منتظر ، پس در حدود بيست و پنج نفرند كه هر يك با تعبيرات گوناگون ، نقليات روايتى مورد بحث را صحيح و قابل قبول اعلام كرده اند و اسامى و آدرس كلامى آنها بدين قرار است:
1ــ حافظ ترمذى ( متوفى 297 ) در « سنن » خود ــ كه يكى از صحاح سته حديث اهل تسنن مى باشد ــ ج 4 ص 505 و 506
2ــ حافظ ابوجعفر عقيلى ( 322 ) در كتاب « الضعفا الكبير » ذيل ترجمه على بن نفيل حرانى ج 3 ص 253 ، شماره 1257
3ــ ابومحمد حسن بن على خلف بربهارى شيخ حنبليان ( 329 )در كتاب « شرح السنة » بنقل شيخ حمود تويجرى در « الاحتجاج بالاثر على من انكر المهدى المنتظر » ص 28
4ــ حاكم نيشابورى ( 405 ) در« مستدرك » ج4صفحات 429 ،442 ،450 ، 454 ، 457 ، 458 ، 464 ، 465 ، 502 ، 520 ، 554 ، 557 ، 558
5ــ امام المحدثين بيهقى ( 458 ) در « الاعتقاد و الهداية الى سبيل الرشاد ص 127 ونيز بنقل ابن قيم در « منار المنيف » ص 130 شماره 225
6ــ حافظ بغوى ( 510 يا 516 ) در « مصابيح السنة » ص 488 شماره 4199 ، 492 و 493
7ــ مورخ شهير و محدث معروف ابن اثير ( 606 ) در كتاب « النهاية فى غريب الحديث و الاثر » ج 1 ص 290 ج 2 ص 172 و 325 و 386 و ج 4 ص 33 و ج 5 ص 254
8ــ ابن منظور افريقى ( 711 ) در « لسان العرب » ص 59 ذيل كلمه « هدى »
9ــ ابن تيميه يگانه بنيانگذار مذهب وهابى سعودى ( 728 ) در « منهاج السنه » ج 4 ص 211
10ــ بزرگ حديث شناس اهل تسنن، حافظ ذهبى، ( 748 ) در « تلخيص المستدرك » ج 4 ص 553
11ــ ابن كثيرشامى( 774 )در« النهاية فى الفتنوالملاحم »ج1 ص55
12ــ فاضل تفتازانى ( 793 ) در « شرح المقاصد ص 312 در شرح عقايد نسفى ص 169
13ــ نور الدين هيثمى ( 807 ) در « مجمع الزوائد » ج 7 ص 115 ، 116 ، 313 ، 314 ، 316 ، 317
14ــ شيخ محمد جزرى دمشقى شافعى ( 833 ) در « السمى المناقب فى تهذيب اسنى المطالب » ص 163 ، 168
15ــ الشهاب احمد بن ابى بكر بوصيرى ( 840 ) در « مصباح الزجاجة فى زوائد ابن ماجه » ج 3 ص 263 شماره 1442
16ــ علاء الدين بن حسام الدين معروف به متقى هندى ( 975 ) در « البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان » كه در رد سيد محمد بن سيد محمد خان جونپورى مدعى مهدويت ، نوشته و از متن فتواهاى چهار نفر از علماى مذاهب اربعه حنفى ، شافعى ، مالكى و حنبلى هم ( كه بيانگر صحت احاديث مربوطه و وجوب ايمان بدانها بر هرمسلمانى است ) استفاده نموده .
مراجعه شود به كتاب فوق ص 177 و 178 ــ 179 و 180 و 181 و 182 و 183
17ــ سيد محمد مرتضى حسينى حنفى واسطى زبيدى ( 1205 ) در « تاج العروس » ج 10 ص 408 ، 409 ، ذيل كلمه « هدى »
18ــ شهاب الدين احمد بن اسماعيل حلوائى شافعى مصرى ، ( 1308 ) در منظومه « قطر الشهدى فى اوصاف المهدى » كه شرحش بنام « عطرالوردى فى شرح القطرالشهدى » بطورمكرربنظر رسيد ص68
19ــ ابوالبركات آلوسى حنفى ( 1317 ) در « غالية المواعظ » ص 76 ــ 77
20ــ ابوالطيب، محمد شمس الحق عظيم آبادى ( 1329 ) در « عون المعبود شرح سنن ابى داود » ج 11 ص 361
21ــ شيخ منصورعلى ناصف ( بعد 1371 ) در « التاج الجامع للأصول » باب هفتم ــ ج 5 ص 341آخر باب نهم ؟؟؟
22ــ شيخ محمد بن عبدالعزيز مانع ، ( 1385 ) در « تحديق النظر باخبار الامام المنتظر »
23ــ شيخ محمد قؤاد عبدالباقى ( 1388 ) در تعليقه اش بر حديث مندرج در سنن ابى داود ، بنقل شيخ عبدالمحسن عباد در مقاله « عقيدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر » مندرج در « الامام المهدى عند اهل السنة » ج 2
24ــ ابوالاعلى مودودى ، معاصر ، در « البيانيات » ص 116
25ــ نويسنده محقق سعيد ايوب معاصر در « عقيدة المسيح الدّجال فى الاديان » ص 361 چاپ سوم قم ، مطبعه مهر 1413
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۸:۵۱ #5
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۹
- نوشته
- 630
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 5 روز 23 ساعت نامشخص
- دریافت
- 13
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مهدى (عليه السلام) از فرزندان فاطمه(عليها السلام) دختر پيامبر(صلى الله
از جمله پيشگوئيهاى صريح پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پيرامون امام مهدى منتظر در رابطه با مشخصات نسبى و ويژگيهاى فاميلى آن حضرت ، موضوع بودن آن موعود جهانى است از فرزندان فاطمه ، كه در حدود هفتاد نفر از مراجع حديثى و أعلام تاريخى اهل تسنن ، احاديث بيانگر اين امر و فرازهاى تاريخى مربوط بدان را نقل و ثبت كرده اند و محلّى براى شكّ و شبهه در اين باره باقى نگذارده اند; و عباراتى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در اين باره ايراد فرموده ، بنقل ام سلمه بدين قرار است:
« المهدىّ حقّ و هو مِن ولد فاطمة »
« المهدىّ مِن ولد فاطمه »
« المهدىّ مِن عترتى مِن ولد فاطمة »
و به نقل حسين بن على بن أبى طالب بدينگونه باشد كه با روى سخن به فاطمه فرمود:
« المهدى من ولدك »
« أبشرى يا فاطمة ، فانّ المهدىّ منك »
« أبشرى يا فاطمة ، المهدىّ منك »
و به نقل أبوايّوب أنصارى چنين آمده:
« . . .و منّا خير الأوصياء و هو بعلك . . . و منّاالمهدىّ و هو من ولدك »
« . . . و منّا المهدىّ . . . »
و همچنان كه ملاحظه مى شود اين عبارات خلاصه مى شود در اعلام بودن حضرت مهدى(عليه السلام) از فرزندان فاطمه(عليها السلام) دختر پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، و براين اساس فاطمى نبودن مدّعيان مهدويّت خود يكى از دلائل محكم ، و سرنخى است بر دروغگوئى آنان.
همچنانكه ديگر مشخّصات مهدى راستين نيز دليل و نشانه است بر دروغگوئى مهديهاى فاطمى و بى اساس بودن دعواى مهدويّت آنها.
و امّا ناقلين بودن حضرت مهدى از فرزندان فاطمه ، و مصادر نقل آن ، پس بدين شرح است:
1ــ إبراز الوهم المكنون من كلام إبن خلدون: أحمد بن محمّد بن صديق مغربى; ص146 حديث 77.
2ــ الإذاعة لما كان و ما يكون بين يدى الساعة: سيد محمد صديق حسن قنوجى بخارى; ص116.
3ــ الأربعين حديثا فى المهدى: حافظ أبونعيم اصفهانى; مندرج در « العرف الوردى » سيوطى و « حديقة الشيعة » مقدّس أردبيلى و « كشف الغمة » اربلى و « بحار الأنوار » علاّمه مجلسى.
4ــ أرجح المطالب: شيخ عبيداللّه حنفى; ص381 و 384 و 385 با اسناد مختلف.
5ــأسعاف الرّاغبين: إبن صبّان مالكى; چاپ حاشيه « نور الأبصار » شبلنجى ، ص137.
6ــالإشاعة لأشراط الساعة: محمد بن رسول حسينى برزنجى; ص88.
7ــأشعة اللمعات: شيخ عبدالحقّ دهلوى; 4/337.
8ــ انسان العيون (مشهور به سيره حلبى): 1/193.
9ــ البرهان فى علامات مهدى آخر الزّمان: متّقى هندى; باب2 حديث 2 و 17 و 20 و 22 و 23.
10ــ البيان فى أخبار صاحب الزمان: گنجى شافعى; ص310 چ نجف.
11ــ التّاج الجامع للأصول: شيخ منصور على ناصف; ج5 ص343 ، اوايل باب هفتم كتاب الفتن.
12ــ تاريخ الرقّة: أبوعلى قشيرى حرّانى; ص70 و 71.
13ــ تاريخ الكبير: بخارى; ج2 بخش 1 ص316.
14ــ تذكرة الحفاظ: شمس الدين ذهبى; 1/463.
15ــ تذكرة: قرطبى; ص616.
16ــ تعليقة: شيخ طاهر نعسانى بر « تاريخ الرقّة: » قشيرى; ص70.
17ــ تلخيص مستدرك حاكم: ذهبى; 4/557.
18ــ تمييز الطيّب من الخبيث: إبن ربيع شيبانى; ص220.
19ــ تيسير الوصول: إبن ربيع شيبانى; 2/237.
20ــ جالية الكدر: عبدالهادى ابيارى; 208.
21ــ جامع صغير: سيوطى شافعى; 2/579.
22ــ جمع الجوامع: سيوطى; 2/104.
23ــ جواهر العقدين: نورالدين سمهورى; بنقل « ينابيع المودة » قندورى ، اول باب73.
24ــ در المنثور: سيوطى; 6/58; بنقل از أبوداود ، إبن ماجه ، طبرانى تا حاكم از امّ سلمه.
25ــ الدُّر المنظم: محمد بن طلحه شافعى( 652 ) مندرج در باب 68 « ينابيع المودة » ص 492 چاپ نجف و ص 432 چاپ استانبول
26ــ ذخائر العقبى: محب الطبرى; ص44 و 166; بنقل « أربعين حديثاً فى المهدى » أبوالعلاء همدانى.
27ــ راموز الأحاديث: أحمد ضياءالدين حنفى نقشبندى; ص236.
28ــ سراج المنير ــفى شرح الجامع الصغير سيوطىــ: احمد بن محمد عزيزى; ص409.
29ــ سنن: أبى داوود سجستانى; 4/151.
30ــ سنن المصطفى: إبن ماجه قزوينى; 2/519.
31ــ شرح نهج البلاغة: إبن أبى الحديد; 1/281 چاپ 2جلدى مصر.
32ــ صحيح مسلم: به نقل كنز العمال 14/264
33ــ صواعق المحرقة: ابن حجر هيثمى; ص235.
34ــ العرائس الواضحه: عبدالهادى ابيارى; 208.
35ــ العرف الوردى فى اخبار المهدى: سيوطى; ضمن « الحاوى للفتاوى »; 2/124 و 144 و 137 و 146 و 148 و 155 و 165 از أبونعيم و إبن عساكر و طبرانى ، چاپ 1378 مصر.
36ــ عقد الدرر فى أخبار المنتظر: ص21 حديث 21ـ25 بنقل از « سنن » إبن ماجه و « سنن » امام أبوعمر مقرى و « صفة المهدى » حافظ أبونعيم و « الملاحم » إبن منادى.
37ــ الفتاوى الحديثه: إبن حجر هيثمى مكى; ص29.
38ــ فتح الكبير: يوسف نبهانى لبنانى; ص259.
39ــالفتن و الملاحم: أبونعيم بن حماد; ج1 ص 373 چاپ مكتبة التوحيد قاهره
40ــ الفتوحات الكبير: محى الدين ابن عربى چاپ بولاق
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۸:۵۴ #6
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۹
- نوشته
- 630
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 5 روز 23 ساعت نامشخص
- دریافت
- 13
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مهدى (عليه السلام) از فرزندان فاطمه(عليها السلام) دختر پيامبر(صلى الله
41ــ الفردوس: شيرويه بن شهردار ديلمى; شماره 6670 ج 4 ص 223.
42ــ فصول المهمة: إبن صباغ مالكى; ص276.
43ــ الفقه الأكبر: مولوى حسن الزّمان; 2/67 و 2/70.
44ــ كنز العمّال: متّقى هندى; 6/318 و 7/259 ، چاپ حيدرآباد و 12/105 بنقل از سنن ابى داود و صحيح مسلم از ام سلمه و 14 / 264 به نقل از إبن عساكر از امام حسين بن على ، چاپ حلب
45ــ كنوز الحقايق: مناوى; ص 3 و 164 ط بولاق مصر.
46ــ لوائح الأنوار البهية: محمد سفارينى حنبرى; قبل از عنوان فوائد.
47ــ مجمع الزوائد: نورالدين هيثمى; 9/166 ، كتاب المناقب ، باب فضل اهل البيت.
48ــ مستدرك: حاكم نيشأبورى; 4/557.
49ــ مسند فاطمه: سيوطى; چاپ 1406 مطبعه عزيزيه حيدرآباد هند ، بنقل از إبن عساكر.
50ــ مشارق الأنوار فى فوز اهل الإعتبار: حمراوى; ص 152 بنقل از « صحيح » مسلم و « سنن » أبى داود و « سنن » نسائى و « مستدرك » حاكم و « سنن » إبن ماجه و « سنن » بيهقى و ديگران.
51ــ مشكاة المصابيح: خطيب تبريزى; 3/24.
52ــ مصابيح السنّة: بغوى; 3/134.
53ــ مطالب السئول: محمد بن طلحه شافعى; ص89.
54ــ معجم الصغير: أبوالقاسم طبرانى; ص52 حديث 94.
55ــ مفتاح النجاء: بدخشى; ص100 ، مخطوط.
56ــ مقاتل الطالبيين: أبوالفرج اصفهانى; ص143.
57ــ مقاصد الحسنه: شمس الدين سخاوى; ص435.
58ــ الملاحم: إبن منادى ــ أبوالحسين احمد بن جعفر ــ; ص41.
59ــ المنار المنيف: ابن قيم جوزيه ص 146 شماره 334
60ــ منتخب كنزالعمّال: چاپ حاشيه « مسند » أحمد حنبل ، 5/96 و 6/30.
61ــ منهاج السنّة: إبن تيميه حرّانى; 2/211.
62ــ ميزان الإعتدال: ذهبى; 1/355 و 2/240.
63ــ نهاية البداية و النهاية: إبن كثير دمشقى; 371 و 40.
64ــ ينابيع المودة: سليمان قندوزى; 3/86 چ بيروتو ص519 چ نجف
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۳, ۱۹:۰۱ #7
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۹
- نوشته
- 630
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 5 روز 23 ساعت نامشخص
- دریافت
- 13
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
از جمله فرموده هاى پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در رابطه با مهدى منتظر و خروج آن حضرت اين دو حديث است كه هريك بيانگر كفر كسى باشد كه ظهور و خروج او را انكار يا حضرتش را تكذيب نمايد:كسى كه خروج و قيام مهدى منتظر را انكار نمايديا آن را تكذيب كند و دروغ انگارد ،بدانچه خدا بر پيامبر نازل فرموده كافر شده
1ــ عن جابر بن عبداللّه قال قال رسول اللّه ( ص ): « من انكر خروج المهدى فقد كفر بما انزل على محمد . . . »
2ــ « . . . و من كذّب المهدى فقد كفر »
و اما مصادر نقل آنها پس بدين قرار است:
1ــ «فوائد الاخبار»
ابوبكر احمد بن محمد اسكافى يا اسكاف ( 260 ) به نقل مصادر مورد اشاره ذيل
2ــ «جمع الاحاديث الوارده فى المهدى»
حافظ ابوبكر بن خيثمه ــ احمد بن زهير بن حرب نسائى ( 279 ) به نقل سيد محمد صديق قنوجى بخارى در « الاذاعة . . . » ص 137
3ــ «معانى الاخبار»
ابوبكر محمد بن ابراهيم كلاباذى بخارى( 380 ) نيز بنقل مصادر ذيل
4ــ «روض الانف و شرح السيرة»
ابوالقاسم عبدالرحمن سهيلى ( 581 ) ج 2 ص 431 از مالك بن انس از محمد بن منكدر از جابر
5ــ «عقد الدرر فى اخبار المهدى المنتظر»
يوسف بن يحيى مقدسى شافعى ( 685 ) ص 157 به نقل از « فوائد الاخبار » از اسكافى و « شرح السيره » ابوالقاسم سهيلى .
6ــ «فرائدالسمطين»
شيخ ابراهيم بن محمد حموينى ( 730 ) ج 2 ص 334 شماره 585 به نقل از ابوبكر محمد بن ابراهيم كلاباذى ــ مؤلف « معانى الاخبار »
7ــ «لسان الميزان»
ابن حجر عسقلانى ( 852 ) ج 5 ص 147 چاپ مصر و ص 130 چاپ حيدر آباد به نقل از « معانى الاخبار » كلاباذى
8ــ «العرف الوردى فى اخبار المهدى»
جلال الدين سيوطى( 911 ) ص161 بنقل از« فوائدالخبار »اسكافى ،
9ــ «القول المختصر فى علامات المهدى المتنظر»
ابن حجر شافعى مكى ( 974 ) ص 56 عكس نسخه خطى مكتبه ظاهريه شام در كتابخانه آيت اللّه مرعشى قم بنقل از فوائد الاخبار اسكافى و شرح السيره ابوالقاسم سهيلى
10 ــ نيز در «الفتاوى الحديثيه»
ابن حجر مكّى ص 37 و برحسب چاپ مندرج در الامام المهدى ص 332
11ــ «البرهان فى علامات مهدى آخرالزمان»
متقى هندى ( 975 ) پايان باب سيزدهم كتاب ، بنقل از يحيى بن محمد حنيفى ضمن فتواى او ( در ردّ مهدى دروغين جونپورى ) صادر در سنه 952 هـ .
12ــ «لوائح الانوار الالهيه...»
شيخ محمد بن احمد سفارينى حنبلى ( 1188 ) ج 2 بخش ويژه حضرت مهدى تحت عنوان « فائدة الخامسة » بنقل از حافظ اسكافى ( مؤلف فوائد الاخبار ) از جابربن عبداللّه با تعبير به مرضى و پسنديده بودن سند آن .
13 ــ «ينابيع الموده»
سليمان بن ابراهيم قندوزى ( 1294 ) ، آغاز باب 78 بنقل از جابر بن عبداللّه انصارى
14ــ «الاذاعه لما كان و مايكون بين يدى الساعة»
سيد محمد صديق قنو جى بخارى ( 1307 ) ص 137 بنقل از « جمع الاحاديث الواردة فى المهدى » ابن خيثمه و « فوائد الاخبار » اسكافى
15ــ «المهدى المنتظر»
ابوالفضل عبداللّه بن محمد بن صديق مغربى ادريسى ( 1308 ) ص94 ، به نقل از « فوائد الاخبار ابوبكر اسكافى »
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۰۴, ۰۰:۰۸ #8
یک تذکر دوستانه
در پاسخ و یا بهتر بگوییم سخنان شما علیرغم همه نکات ارزنده جای یک چیز خالی بود و آن اثبات عقلانی مسئله مهدویت و وجود نازنین حضرت ولی عصر ارواحنا فداه می باشد که به نظر میرسد مغفول مانده است چرا که بازگشت طریق علمی مطرح شده از جانب شما به همان طریق نقلی است و این دردی دوا نمی کند
:salavat10:
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۷/۲۶, ۰۶:۱۸ #9
بسمه تعالی
منظورتان اثبات ایشان با فلسفه است؟!
مثلا فلسفه نیاز به امام معصوم ویا رهبری الهی؟
به نظرم در انجا هم یک مسلمان باید بر اساس ایات قران استدلال کند که ان هم به نظر شما نقلی است.
بهر حال باید به بحث های قرانی امام در قران وامامت مراجعه کنید.که معمولا علامه در المیزان بحث فلسفی هم کرده اند.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری