از آنچه علماى سير و سلوك و رهروان اين راه (البتّه آنهايى كه در طريق شريعت و مسير اسلام و اهل بيت گام برمى داشتند نه التقاطيهاى صوفى مآب ) بر مى آيد و نمونه هائى از آنها در بالا آمد، اصول مشترك زير استفاده مى شود:
1- هدف اصلى لقاءاللّه و شهوت ذات پاك پروردگار با چشم دل و حضور روحانى و معنوى در محضر اوست .
2- براى رسيدن به اين مقصد، نخستين گام توبه از همه گناهان و شستن رذائل اخلاقى و آراسته شدن به فضائل اخلاقى است .
3- در اين راه بايد آداب چهارگانه مشارطه و مراقبه و محاسبه و معاقبه را فراموش نكند؛ يعنى ، صبحگاهان با خود شرط كند كه گِرد گناه و خلاف رضاى حق نگردد و در تمام مدّت روز مراقب نفس سركش باشد و شامگاهان و هنگام خواب به محاسبه بنشيند و اگر خلافى از او سرزده بود خود را به وسيله ترك انواع لذائذ مجازات و عقوبت كند.
4- مبارزه با هواى نفس كه بزرگترين سدّ اين راه است از واجب ترين واجبات مى باشد.
5- توجّه به اءذكار و اءورادى كه در شرح مقدّس وارد شده همچون ذكر ((لاحول و لاقوّة الاّ باللّه)) و ذكر ((لااءله الاّ اءنت سبحانك اءنّى كنت من الضّالمين)) و ذكر ((اللّه)) و ((ياحىّ)) و ((ياقيّوم)) و امثال اين اءذكار، سبب قوّت بر پيمودن اين راه است .
6- توجّه قلبى به حقيقت توحيد ذات و صفات و افعال خداوند و غَرق شدن در صفات كمال و جمال او، توشه ديگرى براى اين راه پُرفراز و نشيب است .
7- شكستن بزرگترين بُت و آن بُت اَنانيّت و توجّه به خويشتن ، از مهمترين شرائط وصول به مقصد است .
8- استفاده از وجود استاد و مُربّى كه زير نظر او كار كند و همچون طبيب به درمان او بپردازد، گروهى شرط دانسته اند؛ و بعضى نيز روى آن تكيه خاصّى ندارند هر چند متاءسّفانه توجّه به استاد در مورد بسيارى از اشخاص سبب شده كه در در دام شياطين خطرناكى كه خود را به صورت فرشته نشان مى داده اند! بيفتند و دين و دنيا و ايمان و اخلاق آنها بَر باد رود!
بعضى وظيفه ارشاد خلق و پيمودن راه انبيا و اوليا در هدايت مردم ، و امر به معروف و نهى از منكر را به عنوان آخرين مرحله آورده اند در حالى كه بسيارى مطلقا سخنى از اين مرحله بر زبان نرانده و سالك را به خودش ‍ واگذارده اند.
غرض از آوردن اين بحث در ضمن مباحث اخلاقى اين كتاب اين بود كه :
اوّلا - عصاره اى از اين تفكّرات كه به هر حال با مباحث اخلاقى سر و كار دارد ارائه گردد و خوانندگان اين كتاب با بصيرت بيشترى در وادى تهذيب اخلاق گام بردارند.
و ثانيا - به تمام پويندگان اين راه هشدار دهيم كه مرز ميان حقّ و باطل بسيار باريك است و چه بسا جوانان پاكدل كه به اُميد راه يافته به سرچشمه آب بقا در اين وادى به راه افتاده اند ولى از طريق عقل و شرح منحرف شده و در وادى كُفر و ضلالت سرگردان گشته و در چنگال گرگانى كه به لباس شبان در آمده اند گرفتار شده و همه چيز خود را از دست داده اند.