جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: آيا پيامبر اسلام به شهادت رسيد يا به مرگ طبيعي از دنيا رفت؟
-
۱۳۸۷/۰۶/۰۴, ۰۵:۴۱ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,183 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آيا پيامبر اسلام به شهادت رسيد يا به مرگ طبيعي از دنيا رفت؟
آيا پيامبر اسلام به شهادت رسيد يا به مرگ طبيعي از دنيا رفت؟
يکي از آسيب هاي مسايل تاريخي آن است که برخي از رخدادها ابهام دارد و از شفافيت لازم برخورد دار نيست ؛ از اين رو قضاوت دربارة آن ها مشکل است. تاريخ زندگي پيامبر(ص) نيز از اين قاعده مستثنا نيست و بخشي از آن فاقد شفافيت مي باشد؛ از اين رو دانشمندان سني و شيعي در خصوص تاريخ ولادت ايشان اختلاف نظر دارند که دوازدهم ربيع الاول است و يا هفدهم آن.
يکي از مسايل ديگر که ابهام دارد، آن است که آيا حضرت به مرگ طبيعي از دنيا رفت و يا شهيد شد ؟
در برخي از متون آمده است: «گروهي، زنِ يکي از اشراف يهود را به نام زينب فريب دادند که پيامبر را از طريق غذا مسموم سازد. نقشة وي از اين قرار بود که آن زن، کسي را خدمت يکي از ياران پيامبر فرستاد و از او پرسيد که پيامبر اسلام کدام عضو از گوسفند را بيشتر دوست مي دارد. او در پاسخ گفت: ذراع گوسفند مطبوعترين عضو براي پيامبر است. زينب، گوسفندي را بريان کرد و آن را مسموم ساخت، و بيش از همه در ذراع آن سم داخل نمود و به عنوان هديه خدمت پيامبر فرستاد. پيامبر نخستين لقمه اي را که به دهان گذارد، احساس کرد مسموم است. فوراً آن را از دهان در آورد، ولي کسي که با ايشان غذا مي خورد، يعني «بشر بن براء معرور» که از روي غفلت چند لقمه خورده بود؛ پس از مدتي بر اثر سم در گذشت. پيامبر دستور داد زينب را احضار کردند و به او گفت: چرا چنين جفايي را بر من روا داشتي؟! وي در پاسخ گفت: تو اوضاع قبيلة ما را هم بر هم زدي، من با خود فکر کردم که اگر فرمانروا باشي، با خوردن اين سم از بين خواهي رفت، و اگر پيامبر خدا باشي، قطعاً از آن اطلاع يافته و از خوردن آن خودداري خواهي نمود.
ابن اسحاق گزارش مي دهد: «رسول خدا در معرض وفات خود به «امّ بشر» دختر «براء بن معرور» که براي عيادت وي آمده بود گفت: از همان خوراکي که با برادرت در «خيبر» خورده، اکنون رگ دلم قطع مي شود. بدين جهت مسلمانان رسول خدا را علاوه بر افتخارات نبوّت داراي مقام شهادت هم مي دانستند.
با توجه به مطالب مذکور بايد گفت:
1) از برخي روايات و متون ديني استفاده مي شود که پيامبر(ص) در جنگ خيبر مسموم شده و اين مسموميت در بيماري پيامبر مؤثر بوده است. برخي گفته اند: معروف اين است که پيامبر در کسالت وفات خود مي فرمود: اين بيماري از آثار غذاي مسمومي است که آن زن يهودي خورانده است .
شايد به خاطر همين روايات و متون تاريخي بوده که پيامبر(ص) را نيز داراي مقام شهادت مي دانستند، همان گونه که ابن هشام تصريح نموده است.
در برخي روايات نيز اشاره شده که مسموميت پيامبر در رحلت او تأثير گذار بوده است، از اين رو حضرت در هنگام رحلت با اشاره به مسموميت خويش در خيبر مي فرمود: «نيست پيامبر و وصي مگر اين که شهيد شود».
2) در خصوص اين که به پيامبر(ص) شهيد گفته نمي شود، شايد بدان جهت باشد که مسايل تاريخي ابهام دارد و يا سند برخي از روايات اشکال دارد. طبيعي است چيزهايي را مي توان به ساحت مقدّس پيامبر نسبت داد که شبهه و ابهام نداشته باشد. از سوي ديگر دقيقاً مشخص نيست که مسموميت، چقدر در رحلت پيامبر تأثير گذار بوده؛ زيرا مسموميت در سال هفتم هجري بوده، ولي رحلت پيامبر در سال 11 هجري اتفاق افتاده و اين فاصله زماني حکايت از آن دارد که مسموميت عامل اصلي رحلت پيامبر نبوده است. اگر مسموميت علت اصلي رحلت پيامبر(ص) بود، بايد پيامبر بعد از مسموميت از دنيا مي رفت، همان گونه که «بشر بن براء» که از گوشت همان گوسفند خورده بود، فوت کرد.
3) در خصوص صحت و عدم صحت اقوال دربارة رحلت و يا شهادت پيامبر(ص) نمي توان قضاوت نمود، زيرا داوري دربارة مسايل تاريخي مبهم، مشکل است. از متون تاريخي استفاده مي شود که پيامبر توسط زن يهوديه مسموم شده است. حال پيامبر(ص) در اثر مسموميت از دنيا رفت يا نه، مشخص نيست.
-
-
۱۳۸۷/۰۸/۳۰, ۲۱:۴۰ #2
قبل از جواب يك مقدمه عرض كنم:
هر سؤال بي جوابي كه در تاريخ صدر اسلام داشتيد به اين نكته نيز توجه كنيد كه دستگاه خلافت به دست غاصبان بوده و تمام تاريخ نويسان و غيره را تحت نظر داشتند و حتي به عده اي مزدور هديه ميدادند كه به نفع آنان مطلب بنويسد، لذا اگر در مورد سؤال مطلب روشني نيست بايد به هيئت حاكمه آن وقت شك كرد، زيرا حوادثي به مراتب جزئي تر از اينها ثبت و ضبط شده است
توضيح بيشتر درباره اين مقدمه اگر خواستيد در خدمتم
شهادت پیامبر یا ارتحال و وفات او؟؟!
دانشمندان مسلمان در باره اين كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم چگونه از دنيا رفت ، ديدگاههاي گوناگوني دارند ؛ بسياري از علماي شيعه و سني معتقدند كه آن حضرت را مسموم كردند و همين سم در بدن آن حضرت اثر كرده و او را به شهادت رسانده است .
حاكم نيشابوري عالم معروف اهل سنت در كتاب معتبر المستدرك علي الصحيحين مينويسد :
ثنا داود بن يزيد الأودي قال سمعت الشعبي يقول والله لقد سم رسول الله صلى الله عليه وآله وسم أبو بكر الصديق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علي بن أبي طالب صبرا وسم الحسن بن علي وقتل الحسين ابن علي صبرا رضي الله عنهم فما نرجو بعدهم .
المستدرك - الحاكم النيسابوري - ج 3 - ص 59 .
داود بن يزيد گويد كه از شعبي شنيدم كه مي گفت : به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و علي بن ابيطالب با شمشير کشته شدند و حسن بن علي با سم و حسين بن علي با شمشير کشته شد .
و نيز ابن كثير دمشقي سلفي كه امروزه وهابيت براي سخن او ارزش ويژهاي قائل هستند به نقل از بيهقي مينويسد :
عن عبد الله بن مسعود ، قال : لئن أحلف تسعا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قتل قتلا أحب إلى من أن أحلف واحدة أنه لم يقتل ، وذلك أن الله اتخذه نبيا واتخذه شهيدا .
السيرة النبوية - ابن كثير - ج 4 - ص 449 – 450 .
از عبدالله بن مسعود روايت کرده است که مي گفت : اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برايم محبوبتر است از اين که يک بار قسم بخورم که او کشته نشده است ؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است .
و از علماي شيعه ، مرحوم شيخ طوسي در كتاب تهذيب الأحكام مينويسد :
محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقيتا من صفر سنة عشرة من الهجرة .
تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 6 - ص 2 .
محمد بن عبد الله (صلي الله عليه وآله وسلم ) ... در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجري در حالي از دنيا رفت كه مسموم شده بود .
و نيز مرحوم علامه حلي در كتاب المنتهي مينويسد :
محمد بن عبد الله ... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقينا من صفر سنة عشرين من الهجرة .
منتهى المطلب (ط.ق) - العلامة الحلي - ج 2 - ص 887 .
اما اين كه چه كسي و در چه زماني آن حضرت را سمّ داده است ، همانند بسيار ديگر از زواياي زندگي آن حضرت براي ما روشن نيست .
محمد بن اسماعيل بخاري در صحيحش مينويسد :
قَالَ عُرْوَةُ قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ فِي مَرَضِهِ الَّذِي مَاتَ فِيهِ يَا عَائِشَةُ مَا أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الَّذِي أَكَلْتُ بِخَيْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِي مِنْ ذَلِكَ السُّمِّ .
صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 137 .
عايشه گفته است كه رسول خدا در مريضي خود ( كه در آن از دنيا رفتند) ميفرمودند تا كنون درد غذايي را كه در خيبر خوردم احساس ميكردم و الآن زماني است كه احساس كردم شريانهاي قلبم از آن پاره شده است .
شايد برخي بگويند كه چنين مطلبي بعيد به نظر ميرسد كه سمي بعد از چهار سال اثر كند ، ضمن اين كه پيامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خيبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست كشيد ؛ چنانچه ابن كثير دمشقي مينويسد :
وفي صحيح البخاري عن ابن مسعود قال : لقد كنا نسمع تسبيح الطعام وهو يؤكل - يعني بين يدي النبي صلى الله عليه وسلم - وكلمه ذراع الشاة المسمومة ، وأعلمه بما فيه من السم .
البداية والنهاية - ابن كثير - ج 6 - ص 317 – 318 .
در صحيح بخاري از ابن مسعود نقل شده است كه ميگفت : "ما صداي تسبيح گفتن غذا را هنگامي كه رسول خدا از آن تناول ميفرمود ، ميشنيديم" . يعني در جلوي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم . و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ايشان از سمي بودن خود مطلع كرد .
در نتيجه اين كه چه كسي پيامبر را سمّ داده و اين سمّ در چه زماني بوده است ، براي ما به صورت دقيق روشن نيست .
و از طرف ديگر مي بينيم كه محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشتهاند :
قَالَتْ عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فِي مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَقَالَ لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْبَيْتِ إِلَّا لُدَّ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَّا الْعَبَّاسَ فَإِنَّهُ لَمْ يَشْهَدْكُمْ .
صحيح البخاري - البخاري ج 8 - ص 40، ح 6886 ، ج 5 - ص 143 و ج 7 - ص 17 و و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 7 - ص 24 و مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 6 - ص 53 و تاريخ الطبري - الطبري - ج 2 - ص 437 و...
عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم ، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد ، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش ميآيد و وقتي حضرت بهتر شد ، فرمودند : آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند : بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است ، در جلوي چشم من دوا ريخته شود ؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است .
نكته جالب توجه اين است كه بخاري اين حديث را در كتاب ديات ، باب قصاص نقل كرده است
ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مينويسد :
( قوله لددناه ) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود .
اين كه گفته : «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم
در اين جا چند سؤال از برادران اهل سنت داريم كه اميد است پاسخ بدهند:
1 - چرا عايشه و كساني كه در آنجا حضور داشتند ، حرف پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت ، دارو را به زور در حلق آن حضرت ريختند ؟ مگر نه اين كه قرآن كريم ميفرمايد :
وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا . الحشر / 7 .
هر دستورى كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهى نهيتان كرد آن را ترك كنيد ، و از خدا بترسيد كه خدا عقابى سخت دارد .
2 - چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريضها يكسان ميبيند ؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد :
وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى . النجم / 3 و 4 .
هرگز از روى هوى و هوس سخن نمىگويد و آنچه مىگويد چيزي جز وحيى كه به وى مىشود نيست .
چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد ؟ نكند خداي نخواسته چيز ديگري به جاي دوا به پيامبر خورانده باشند ؟
آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد ؟ يا اين كه اطرافيان ميخواستند با انجام اين عمل ، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (ص) نسبت هذيان دادند ؟
و از همه عجيبتر اين است كه نقل كردهاند : پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد ، دستور داد به همه آنها كه به زور به حضرت دوا داده بودند ، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس ! چرا پيامبر اسلام همه را مجازات ميكند ؟ مگر قرآن كريم نفرموده :
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7 .
هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد .
با اين تفصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت
ویرایش توسط سيد حسين : ۱۳۸۷/۰۹/۰۶ در ساعت ۱۹:۳۶
-
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۲, ۱۶:۲۰ #3
تمامی پیامبران با شهادت از جهان رفتند زیرا الله تعالی همیشه بهترینها را برای مومنان و متقی میخواهد و فضلش بی انتهاست. پیامبر گرامی اسلام به وسیله سمی که در ران گوسفند کباب شده زن یهودی بود شهید شدند و عجیب اینست که تمامی پیامبران به دست یهودیان گشته شدند . البته از حضرت موسی به بعد .
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۲, ۱۶:۲۳ #4
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,097
- مورد تشکر
- 962 پست
- حضور
- 3 ساعت 44 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پیامبر گرامی اسلام به وسیله سمی که در ران گوسفند کباب شده زن یهودی بود شهید شدند
monthly quotes :
حقیقت نیازمند نقد است ، نه ستایش. فردریش نیچه
Energy is everything and everything is energy
I dont understand why there is so much hate between Human Races and Religions
Become Übermensch
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۲, ۱۶:۳۸ #5
این موضوع در احادیث است . با کمی جستجو از نظر تواتر پیدا میشود . بهترین غذای پیامبر ص گوشت کباب شده بود .
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۳, ۰۹:۲۲ #6
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۹
- نوشته
- 895
- مورد تشکر
- 1,314 پست
- حضور
- 19 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
عجب !!!1
آمدی و نسازی !!!
آخر کدام سم است که در اثر آتش اثرش از بین نرود ؟؟؟؟؟
و یا کدام سم است که اندکی از آن اگر روی گوشت کباب شده مالیده شود مزه ی آن را تغییر نداده و طرف رابکشد ؟
لطفا نام آن سم گوشت مزه و خوشمزه رو بگو که حتما چیز شگفت آوری باید باشه یا اینکه از دوزخ آن را آورده اند که با آتش وگوشت کباب شده سازگار است !!!!!
من با توجه به تخصصم می گویم :
از همین یک جمله ای که آورده ای مشخص شد که که قضیه ی مسمومیت حضرت محمد ساختگی است
راستی تکلیف علم غیب پیغمبر چه می شود ؟؟ خودکشی مگر جزو گناهان کبیره نیست ؟؟؟
اگر هم نمی دانسته که گوشته مسمومه پس فرقش با من و شماها چی بوده است؟؟؟
راستی یهودی ها عیسی را چطور کشتند که فرموده اید ؟؟؟؟؟
ویرایش توسط غلامعلی نوری : ۱۳۸۹/۰۸/۰۳ در ساعت ۱۹:۱۲
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۳, ۱۷:۱۹ #7
دوست عزیز مگر نمی شود بعد از کباب کردن به گوشت سم زد ؟ فقط الله تعالی از غیب خبر داره و در قرآن این مورد گفته شده و کمی از آن را بنا به مقتضیات به پیامبران می آموخته است و وقتی مرگ فرا رسد باید رفت . حضرت مسیح ص بعد از ظهور در جنگ به شهادت میرسند البته طبق احادیث و البته الله تعالی بهتر میداند.دوست عزیز انشا الله اول از دوزخ بیرون بیا و بهشتی شو و سپس قرآن را بخوان و ببین به چه نتایجی میرسی .
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۳, ۱۹:۰۷ #8
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۹
- نوشته
- 895
- مورد تشکر
- 1,314 پست
- حضور
- 19 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
دوست آزاد من
البته که میشه بعد از کباب کردن هم به گوشت سم زد
ولی پرسش من این است که این سم چه بوده است که مقدار اندکی از آن که روی گوشت کباب شده ریخته شده است با عث فوت پیامبر شده است
من می خواهم فقط نام سم را بگویید
آن تاریخ نگاری که گفته پیامبر مسمو م شده از دنیا رفت حتما هم باید گفته باشد در اثر چه نوع سمی ؟؟
تا ما از روی دانش روز بررسی کنیم و ببینیم که واقعا درست است این ادعا یا نه !
حتی امروزه که در قرن بیست و یک هستیم نمی توان بهمین سادگی سمی را یافت که مقدار اندکی از آن که روی گوشت مالیده شده باشد و طرف هم در هنگام خوردن متوجه تغییر مزه نشده و خورده ومرده باشد
پس نام آن سم چیست ؟؟
دوست گرامی من پرسش هایی در مورد نوشته های خودت پرسیدم و شما بجای پاسخ
فقط می گویی خدا غیب می داند
در ضمن بنده در دوزخ جایم راحته؟ وآن را با دهها بهشت شما آلش نمی کنم و دوست دارم همیشه در دوزخ راستجویی ماندگار باشم تا لحظه ای در بهشت تقلید کور کورانه
ویرایش توسط غلامعلی نوری : ۱۳۸۹/۰۸/۰۳ در ساعت ۱۹:۱۱
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۳, ۱۹:۵۱ #9
البته دوزخ پروردگار دانا و توانا هم زیباست چون سراسر پر از عدالته . طبق مطالعاتی که من انجام دادم آن سم بلافاصله اثر نگذاشته بلکه در پایان جنگ خیبر که قلعه های یهودیان به دست حضرت علی ع فتح شد این عمل شوم اتفاق افتاده و اثر آن زهر سالها بعد در کالبد حضرت اثر گذار بوده و در زمان کهولت حضرت باعث وفات آن حضرت میشود . البته من تعصبی بر روی گفته های خود ندارم و اگر نظر بهتری منطبق با روایات متواتر ببینم که تا کنون ندیده ام میپذیرم .
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۸/۰۳, ۱۹:۵۸ #10
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,189
- مورد تشکر
- 9,649 پست
- حضور
- 63 روز 11 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام و درود
پیامبران و اولیای الهی، در سایه لطف و عنایت الهی، علمی وسیع و گسترده دارند؛ و ایشان خوردن گوشت را برای انسان مفید می دانند و خودشان هم می خوردند، و این برای یک انسان دین محور کفایت می کند.
انسان دارای دو بعد انسانیت و حیوانیت است، و خوردن و آشامیدن و ... ، از بعد حیوانی انسان است که عیب نیست و از آن هم به هوس های انسانی تعبیر نمی شود.
أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها، وَ بَعلِها وَ بَنیها، وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها، بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُک
خدایا! صلوات و درود تو بر فاطمه، و بر پدر فاطمه، و بر همسر فاطمه، و بر دو پسر فاطمه، و بر آن سرّی که در فاطمه به ودیعه نهاده ای؛ به آن تعداد که علم تو آن را در بر می گیرد.
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری