جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: چرا آيات محكم و متشابه را معلوم نكرده اند؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    711
    مورد تشکر
    1,437 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0

    چرا آيات محكم و متشابه را معلوم نكرده اند؟




    چرا آيات محكم و متشابه دقيقاً توسط ائمه(عليهم السلام) و يا اولياء خدا روشن نشده است؟

  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    300
    مورد تشکر
    856 پست
    حضور
    49 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    5



    خداوند متعال مى فرمايد: «او كسى است كه اين كتاب ]آسمانى[ را بر تو نازل كرد كه قسمتى از آن، آيات «محكم» ]صريح و روشن[ است كه اساس اين كتاب مى باشد و قسمتى از آن «متشابه» است; امّا آن ها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند تا فتنه انگيزى كنند و تفسير ]نادرستى[ براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آن ها را ]كسى[ جز خدا و راسخان در علم نمى داند...».(آل عمران، 7)
    از اين آيه، استفاده مى شود كه آيات قرآن كريم دو دسته اند:
    الف) محكمات; ب) متشابهات.
    «محكمات» آياتِ روشنى هستند كه جاى هيچ گونه انكار و توجيه و سوءاستفاده در آن نيست; امّا «متشابهات» به دليل بالا بودن سطح مطلب يا گفتگو درباره عوالمى كه از دسترس ما بيرون است; مانند علم غيب، جهان رستاخيز و صفات خداوند متعال و... كه فهم معناى نهايى و اسرار و پى بردن به كنه حقيقت آن ها، به سرمايه خاص علمى نياز دارد و خداوند متعال مى فرمايد: فقط خداوند و راسخان در علم، اسرار اين آيات را مى دانند و براى مردم تشريح مى كنند. راسخان در علم عبارتند از: پيامبر و امامان(عليهم السلام) كه از همه اسرار اين آيات آگاهند و علما و دانشمندان راستين ـ كه به موازين، احكام، عقايد شرعى و به روش تأويل متشابهات آشنايى كافى دارند ـ و هر يك، به اندازه دانش خود از اين آيات چيزى مى فهمند و براى مردم تشريح مى كنند و همين حقيقت است كه مردم را براى درك اسرار قرآن به دنبال معلمان الهى و علماى دينى مى كشاند; بنابراين، در برخورد با متشابهات، بايد به احاديث و تفاسير علماى راستين مراجعه كرد.•
    با توجه به مطالب گذشته مى توان گفت كه مقصود از «متشابه» اين است كه آيه به گونه اى باشد كه به مجرد شنيدن، معنا و مقصودش معلوم نگردد، بلكه بين دو يا چند معنا ترديد داشته باشد تا سرانجام به «آيات محكم» برگردد و معنايش روشن شود; با توجه به اين مطلب، در پاسخ اين پرسش كه چرا آيات محكم، از متشابه، مشخص نشده است، نكات زير را مى توان يادآورى كرد:
    1. چنان كه از برخى روايات استفاده مى شود، على(عليه السلام) پس از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، به جمع قرآن و ترتيب و نظم آن ـ آن چنان كه پيامبر به او آموخته بود ـ پرداخت، به گونه اى كه ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه و... ـ آن چنان كه امكان داشته است ـ در آن مشخص بود.•
    2. علامه طباطبايى در اين باره مى فرمايد: يكى از چيزهايى كه باعث شده برخى آيات، متشابه شوند، معارف عالى اى است كه از حكم حسّ و ماده خارج است و فهم هاى عادى در اينجا متوقف مى شوند...هر استعدادى آن ها را به گونه اى درك مى كند، پس نقص از طرف شنونده است نه از طرف قرآن•; از اين سخن مى توان چنين نتيجه گرفت كه «تشابه» و «إحكام» در قرآن، امرى تشكيكى است، به گونه اى كه نمى توان به طور كامل، محكم را از متشابه، در همه جا مشخص كرد، زيرا برخى آيات نسبت به برخى استعدادها، محكم و نسبت به برخى ديگر ممكن است، متشابه باشد.
    3. معنا و تعريف محكم و متشابه روشن است; با توجه به ارائه تعريف، براى جداسازى آن در نوشتار لزومى وجود ندارد.
    4. برخى مفسّران، مانند سيد شريف رضى در كتاب «حقايق التأويل فى متشابه التنزيل» تعدادى از آيات متشابه را جدا كرده، به تفسير و توضيح آنها پرداخته اند.
    تشخيص شب قدر
    1. در برخى روايات، راه اطلاع بر ليلة القدر ارائه شده است، مانند آن كه ازامام باقر(عليه السلام) سؤال شد: چگونه بفهمم كه ليلة القدر در هر سال هست؟ حضرت فرمود: «وقتى ماه رمضان شد، هر شب صد بار سوره دخان را بخوان، پس شب بيست و سوم كه شد، جواب سؤال خود را دريافت مى كنى.»•
    2. ممكن است فهم اين مطلب ـ يعنى تشخيص شب قدر ـ براى انسان هاى عادى ممكن نباشد، زيرا اختلاف افق ها در شب و روز اشتباه در تعيين روزها، ماه ها و... تعبّدى بودن تشخيص ماه رمضان در برخى موارد و... و مسائل ديگرى كه ما از آن اطلاع نداريم، سبب مى شوند كه شب قدر با معيار بسيار پيچيده اى سنجيده شود كه عقل هاى عادى از فهم آن عاجز است، مانند مسئله قضا و قدر، جبر و اختيار و... كه هرگاه از امامان معصوم(عليهم السلام) درباره اين ها سؤال مى شد، به طور دقيق به آن ها پاسخ نمى دادند، بلكه سربسته و مجمل آن ها را بيان مى فرمودند.
    3. چنين نيست كه «دانستن تفصيلى» در همه جا بر «دانستن اجمالى» ترجيح داشته باشد، بلكه در برخى موارد، ندانستن يك مطلب به طور تفصيل، به مصلحت و منفعت شخص است، مانند فردى كه بيمارى درمان ناپذيرى دارد; در اين موارد به طور اجمال و سربسته، شخص را از بيمارى اش آگاه مى كنند تا بيمار از درمان خود نااميد نشود از امامان معصوم(عليهم السلام) درباره اين كه چرا ليلة القدر را به طور دقيق معين نمى كنند، پرسيده مى شد، در پاسخ مى فرمودند: چه اشكال دارد كه عمل خيرى را در دو شب انجام دهيد.• اين مطلب اشاره به كم ترين نفعى است كه در پنهان بودن ليلة القدر وجود دارد و آن اين است كه باعث مى شود ما اعمال شب قدر ـ كه چيزى جز دعا و توبه و نماز و تلاوت قرآن و... نيست ـ را چند شب انجام دهيم.
    4. اگر شب قدر معين مى شد، هر چند براى آماده شدن افراد خيلى مؤثر بود، ولى ـ از طرف ديگر ـ با توجّه به اهميّت منحصر به فردى كه دارد، اگر شخصى ـ به جهتى ـ از چنين شبى محروم مى گشت، در حقيقت، همه درهاى اميد بر او بسته مى شد، يعنى تنها شبى كه بهترين فرصت براى تأمين آينده اش بود را از دست رفته مى ديد، و اين شكست، از نظر روحى، ضربه اى جبران ناپذير بر او وارد مى كرد;
    افزون بر آن اگر چنين شبى با آن اهميت فوق العاده، معين مى گشت، آمدنش همراه با اضطراب، نگرانى، دلهره و... بود، زيرا شخص مى ترسيد كه اتفاقى بيفتد و او را از درك آن شب محروم سازد; و اين مطلب با آرامش و طمأنينه اى كه براى چنين شبى لازم است، منافات دارد.


    1. ر.ك: تفسير نمونه، ج 2، ص 442 و 443 / التمهيد، آية الله معرفت، ج 3.
    1. شرح اصول كافى، مولى محمد صالح مازندرانى، ج 11، ص 87 / التمهيد فى علوم القرآن،
    1. مجموعه مقالات، علامه محمد حسين طباطبايى، ج 1، ص 284ـ285،.
    1. كافى، مرحوم كلينى(رحمه الله)، ج 1، ص 252، نشر دارالكتب الاسلامية.
    1. تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، ج3، ص 58، نشر دارالكتب الاسلامية.

  3. #3
    ثبت نام نشده

    نقل قول : چرا آيات محكم و متشابه را معلوم نكرده اند؟




    نقل قول نوشته اصلی توسط از قرآن بپرس نمایش پست
    خداوند متعال مى فرمايد: «او كسى است كه اين كتاب ]آسمانى[ را بر تو نازل كرد كه قسمتى از آن، آيات «محكم» ]صريح و روشن[ است كه اساس اين كتاب مى باشد و قسمتى از آن «متشابه» است; امّا آن ها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند تا فتنه انگيزى كنند و تفسير ]نادرستى[ براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آن ها را ]كسى[ جز خدا و راسخان در علم نمى داند...».(آل عمران، 7)
    از اين آيه، استفاده مى شود كه آيات قرآن كريم دو دسته اند:
    الف) محكمات; ب) متشابهات.
    «محكمات» آياتِ روشنى هستند كه جاى هيچ گونه انكار و توجيه و سوءاستفاده در آن نيست; امّا «متشابهات» به دليل بالا بودن سطح مطلب يا گفتگو درباره عوالمى كه از دسترس ما بيرون است; مانند علم غيب، جهان رستاخيز و صفات خداوند متعال و... كه فهم معناى نهايى و اسرار و پى بردن به كنه حقيقت آن ها، به سرمايه خاص علمى نياز دارد و خداوند متعال مى فرمايد: فقط خداوند و راسخان در علم، اسرار اين آيات را مى دانند و براى مردم تشريح مى كنند. راسخان در علم عبارتند از: پيامبر و امامان(عليهم السلام) كه از همه اسرار اين آيات آگاهند و علما و دانشمندان راستين ـ كه به موازين، احكام، عقايد شرعى و به روش تأويل متشابهات آشنايى كافى دارند ـ و هر يك، به اندازه دانش خود از اين آيات چيزى مى فهمند و براى مردم تشريح مى كنند و همين حقيقت است كه مردم را براى درك اسرار قرآن به دنبال معلمان الهى و علماى دينى مى كشاند; بنابراين، در برخورد با متشابهات، بايد به احاديث و تفاسير علماى راستين مراجعه كرد.•
    با توجه به مطالب گذشته مى توان گفت كه مقصود از «متشابه» اين است كه آيه به گونه اى باشد كه به مجرد شنيدن، معنا و مقصودش معلوم نگردد، بلكه بين دو يا چند معنا ترديد داشته باشد تا سرانجام به «آيات محكم» برگردد و معنايش روشن شود; با توجه به اين مطلب، در پاسخ اين پرسش كه چرا آيات محكم، از متشابه، مشخص نشده است، نكات زير را مى توان يادآورى كرد:
    1. چنان كه از برخى روايات استفاده مى شود، على(عليه السلام) پس از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، به جمع قرآن و ترتيب و نظم آن ـ آن چنان كه پيامبر به او آموخته بود ـ پرداخت، به گونه اى كه ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه و... ـ آن چنان كه امكان داشته است ـ در آن مشخص بود.•
    2. علامه طباطبايى در اين باره مى فرمايد: يكى از چيزهايى كه باعث شده برخى آيات، متشابه شوند، معارف عالى اى است كه از حكم حسّ و ماده خارج است و فهم هاى عادى در اينجا متوقف مى شوند...هر استعدادى آن ها را به گونه اى درك مى كند، پس نقص از طرف شنونده است نه از طرف قرآن•; از اين سخن مى توان چنين نتيجه گرفت كه «تشابه» و «إحكام» در قرآن، امرى تشكيكى است، به گونه اى كه نمى توان به طور كامل، محكم را از متشابه، در همه جا مشخص كرد، زيرا برخى آيات نسبت به برخى استعدادها، محكم و نسبت به برخى ديگر ممكن است، متشابه باشد.
    3. معنا و تعريف محكم و متشابه روشن است; با توجه به ارائه تعريف، براى جداسازى آن در نوشتار لزومى وجود ندارد.
    4. برخى مفسّران، مانند سيد شريف رضى در كتاب «حقايق التأويل فى متشابه التنزيل» تعدادى از آيات متشابه را جدا كرده، به تفسير و توضيح آنها پرداخته اند.
    تشخيص شب قدر
    1. در برخى روايات، راه اطلاع بر ليلة القدر ارائه شده است، مانند آن كه ازامام باقر(عليه السلام) سؤال شد: چگونه بفهمم كه ليلة القدر در هر سال هست؟ حضرت فرمود: «وقتى ماه رمضان شد، هر شب صد بار سوره دخان را بخوان، پس شب بيست و سوم كه شد، جواب سؤال خود را دريافت مى كنى.»•
    2. ممكن است فهم اين مطلب ـ يعنى تشخيص شب قدر ـ براى انسان هاى عادى ممكن نباشد، زيرا اختلاف افق ها در شب و روز اشتباه در تعيين روزها، ماه ها و... تعبّدى بودن تشخيص ماه رمضان در برخى موارد و... و مسائل ديگرى كه ما از آن اطلاع نداريم، سبب مى شوند كه شب قدر با معيار بسيار پيچيده اى سنجيده شود كه عقل هاى عادى از فهم آن عاجز است، مانند مسئله قضا و قدر، جبر و اختيار و... كه هرگاه از امامان معصوم(عليهم السلام) درباره اين ها سؤال مى شد، به طور دقيق به آن ها پاسخ نمى دادند، بلكه سربسته و مجمل آن ها را بيان مى فرمودند.
    3. چنين نيست كه «دانستن تفصيلى» در همه جا بر «دانستن اجمالى» ترجيح داشته باشد، بلكه در برخى موارد، ندانستن يك مطلب به طور تفصيل، به مصلحت و منفعت شخص است، مانند فردى كه بيمارى درمان ناپذيرى دارد; در اين موارد به طور اجمال و سربسته، شخص را از بيمارى اش آگاه مى كنند تا بيمار از درمان خود نااميد نشود از امامان معصوم(عليهم السلام) درباره اين كه چرا ليلة القدر را به طور دقيق معين نمى كنند، پرسيده مى شد، در پاسخ مى فرمودند: چه اشكال دارد كه عمل خيرى را در دو شب انجام دهيد.• اين مطلب اشاره به كم ترين نفعى است كه در پنهان بودن ليلة القدر وجود دارد و آن اين است كه باعث مى شود ما اعمال شب قدر ـ كه چيزى جز دعا و توبه و نماز و تلاوت قرآن و... نيست ـ را چند شب انجام دهيم.
    4. اگر شب قدر معين مى شد، هر چند براى آماده شدن افراد خيلى مؤثر بود، ولى ـ از طرف ديگر ـ با توجّه به اهميّت منحصر به فردى كه دارد، اگر شخصى ـ به جهتى ـ از چنين شبى محروم مى گشت، در حقيقت، همه درهاى اميد بر او بسته مى شد، يعنى تنها شبى كه بهترين فرصت براى تأمين آينده اش بود را از دست رفته مى ديد، و اين شكست، از نظر روحى، ضربه اى جبران ناپذير بر او وارد مى كرد;
    افزون بر آن اگر چنين شبى با آن اهميت فوق العاده، معين مى گشت، آمدنش همراه با اضطراب، نگرانى، دلهره و... بود، زيرا شخص مى ترسيد كه اتفاقى بيفتد و او را از درك آن شب محروم سازد; و اين مطلب با آرامش و طمأنينه اى كه براى چنين شبى لازم است، منافات دارد.


    1. ر.ك: تفسير نمونه، ج 2، ص 442 و 443 / التمهيد، آية الله معرفت، ج 3.
    1. شرح اصول كافى، مولى محمد صالح مازندرانى، ج 11، ص 87 / التمهيد فى علوم القرآن،
    1. مجموعه مقالات، علامه محمد حسين طباطبايى، ج 1، ص 284ـ285،.
    1. كافى، مرحوم كلينى(رحمه الله)، ج 1، ص 252، نشر دارالكتب الاسلامية.
    1. تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، ج3، ص 58، نشر دارالكتب الاسلامية.
    نقد
    شما از طرفي وجود آيات متشابه را در قرآن به آيه هفت سوره آل عمران نسبت داديد. يعني خود مي فرمايد كه در قرآن آيات متشابه وجود دارد و از طرف ديگر فرموديد كه آيات متشابه آياتي است كه در معناي آن ترديد وجود دارد و نيز فرموديد كه آيات متشابه را فقط راسخان در علم مي فهمند و آنها هم فقط ائمه و علماي راستين هستند.
    در هريك از اين سخنان ايرادات جدي وجود دارد:
    اولاً، در آيه آل عمران هرگز گفته نشده است كه آيات قرآن را راسخان در علم مي فهمند. در آن آمده است كه تأويل آيات متشابه را تنها خدا مي داند و راسخان در علم تنها به آنها ايمان دارند. روشن است كه اگر راسخان در علم تأويل آيات مشتابه را مي فهميدند، معنا نداشت كه بگويند: يقولون آمنا. ايمان به چيزي تعلق مي گيرد كه آن را نمي فهمند و چون ناطق صادق مي گويد، به آن باور پيدا مي كند. در تمام آيات متعلق ايمان مغيبات است.
    ثانياٌ ًتأويل از سنخ معنا نيست تا در معناي آن ترديد وجود داشته باشد. تأويل از سنخ مصداق است؛ لذا در جاي ديگر از قرآن آمده است: يوم يأتي تأويله و مراد قيامت است. حقيقت خارجي آمدني و تحقيق يافتني است، نه معنا.
    ثالثاً چطور ادعا مي شود كه قرآن كتاب هدايت است و به زبان عربي روشن نازل شده و حتي ادعا مي شود كه قرآن در اوج فصاحت و بلاغت است و در عين حال مخاطبان قرآن در زمان نزول به معناي قرآن پي نبردند.
    رابعاً شرط فصاحت و بلاغت آن است كه اگر لفظي دو معنايي در قرآن به كار مي رود، اعم از اين كه حقيقت و مجاز باشد يا مشترك لفظي يا مشترك معنوي قرينه اي وجود داشته باشد كه معناي آن را روشن كند. آيا به نظر نويسنده در قرآن قرينه اي معناي چنين لفظي را مشخص كند، وجود ندارد؟ در اين صورت قرآن چه فصاحت و بلاغتي دارد؟
    به نظر مي رسد، سخن حق آن است كه گفته شود، در قرآن هيچ آيه اي نيست كه براي مخاطبانش در عصر نزول غير قابل درك باشد و تنها مشكل عدم درك همان واقعيت خارجي است كه در نظير آيات قيامت از آن سخن رفته است.

  4. تشکر

    ***

  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10

    شاد نقل قول : چرا آيات محكم و متشابه را معلوم نكرده اند؟




    سلام بر عزيز برادر
    من فكر مي كنم نيازي به معلوم كردن آيات متشابه ومحكم نباشه چون آنها توي قرآن معلومند.آياتي كه اگر به ظاهر آنها تمسك شود بوي جسمانيت يا تشبيه براي خدا دارند متشابه اند.والذا بايد براي اينكه اين مشكل پيش نيايد آنها را تأويل برد يعني به آيات محكم ارجاع داد.آياتي هم كه صفات ثبوتي را براي خدا معرفي كند هم محكم هستند مانند قل هوالله احد.اگر عرضي نداريد خدا حافظ


  6. تشکر

    ***

  7. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۵
    نوشته
    742
    مورد تشکر
    1,784 پست
    حضور
    9 روز 5 ساعت 34 دقیقه
    دریافت
    21
    آپلود
    0
    گالری
    119

    عصبانی حديث امام صادق عليه السلام درباره محكم و متشابه




    امام جعفر صادق(عليه السلام) درباره آيات «محكم و متشابه » (آل عمران ،7) مى فرمايد : «قرآن ، محكمى دارد و متشابهى ; پس به محكم آن ايمان بياور و عمل كن ; ولى به متشابهش ايمان آور و عمل ننما و اين گفته خداست كه فرموده : «كسانى كه دل هاى شان از حق برگشته ، تنها آيات متشابه را دنبال مى كنند تا باعث گمراهى مردم شده و از طرفى هم به خيال خود ، به تأويل قرآن نايل شوند ، با اين كه جز خدا كسى تأويل آن را نمى داند ; ولى راسخون در علم مى گويند : ما به همه آن ايمان آورده ايم و همه از طرف پروردگار ماست » و راسخان در علم ، همانا آل محمد(عليهم السلام) هستند .•»

    ر.ك: تفسير عياشى ، ذيل آيه «7» سوره آل عمران
    ر .ك : ترجمه و تفسير الميزان ، علامه طباطبايي ره


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود