صفحه 1 از 3 123 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: علل گريز دختران از ازدواج

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    205
    مورد تشکر
    374 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    علل گريز دختران از ازدواج




    علل تاخیر و یا گریز جوانان به خصوص دختران جوان از ازدواج را مى توان دلایل عدیده ای دانست ، اما در این دو مقاله قصد داریم به 4 مورد شایع آن بپردازیم . در این مقاله دو علت گریزدختران جوان از ازدواج را مورد بررسی قرار می دهیم و در مقاله ی بعد به دو علت دیگر خواهیم پرداخت :

    1ـ ادامه تحصیلات در سطوح عالى

    از موانع عمده اى كه در سر راه ازدواج بسیارى از جوانان مطرح است، ادامه تحصیلات در سطوح عالى است. اینكه این موضوع اساسا بتواند به عنوان مانعى براى دانشجویى و فن آموزى رخ نماید ، در خور تامل و بررسى است، ولى به نظر مى رسد كه شاید بتوان با قدرى تدبیر و چاره اندیشى با آن به طور شایسته كنار آمد.

    ازدواج به لحاظ گوناگون عاطفى، اخلاقى، روانى و نیز جسمى نیاز جدى انسان است و استعدادهاى مختلف عقلى و عاطفى او در سایه ی پیمان زناشویى شكوفا شده و به بار مى نشیند ، موقعیت و شخصیت اجتماعى فرد به طور كامل با ازدواج شكل مى گیرد ، احساس مسوولیت و تعهد اجتماعى در پرتو تشكیل خانواده در وجود انسان بیدار شده و رشد مى یابد. با این وصف عاقلانه نیست، انسانى خود را از این همه ی مواهب و فواید محروم سازد و به بهانه هاى مختلف از آن سر باز زند.

    البته اگر كسى بتواند با مراقبت كامل، خود را از هر گونه تحریكات جنسى به دور داشته و همه ی حواس و توجه خود را به سوى تحصیل دانش معطوف سازد ، شاید كناره گیرى از ازدواج مشكل جدى براى او به بار نیاورد ، ولى شخصى كه از چنین تسلطى بر افكار و احساسات خود برخوردار نیست، عواقب دورى گزیدن از ان براى او بسیار زیان بار و گاهى هم شكننده و غیر قابل جبران خواهد بود.
    و لذا مى توان در صورت احساس نیاز به ازدواج و تمایل به ادامه تحصیلات تا سطوح عالى، این كار را با یكى از طرق زیر دنبال كرد و به هر دو خواسته جامه عمل پوشید :
    ـ طولانى بودن دوران عقد.
    ـ عقد موقت با اطلاع و موافقت والدین.
    ـ گنجاندن شرط موافقت و همكارى شوهر براى ادامه تحصیل در عقد ازدواج.
    - كنترل و جلوگیرى از داشتن فرزند براى مدتى با توافق دو طرف.
    ـ كمك و مساعدت والدین دو طرف. و بالاخره در پیش گرفتن زندگى همراه با قناعت و ساده زیستى.

    2 - نبود خواستگار دلخواه

    در سنین بالاترسخت گیری در انتخاب به سرحد وسواس مى رسد و به تدریج نكاتى ریز و غیر قابل اعتنا جاى مهمى را به خود اختصاص مى دهد و دستیابى به همسر مطلوب به آرزویى تبدیل مى شود كه به آسانى قابل تحصیل نیست.

    دختر و پسر، در آغاز دوران بلوغ و مدتى پس از آن به جهت قوت غریزه و ضعف اندیشه ، بیشتر در پى اطفاى غریزه اند و كمتر به تشكیل خانواده و زندگى مشترك و چگونه بودن آن مى اندیشند و لذا به ندرت در این باره و در خصوص ویژگی ها و اوصاف شریك زندگى خود به تامل و محاسبه مى پردازند.

    به تدریج هر چه از سن بلوغ فاصله بیشتر مى شود و قواى عقلى و فكرى تقویت مى گردد این گونه مسایل نیز در كنار پاسخگویى به نیاز جنسى در دایره ی محاسبات و آینده نگرى انسان وارد مى شود. هر چه بر مقدار این فاصله افزوده شود این موضوع نیز با شدت بیشترى، فكر و حواس او را به خود مشغول مى سازد.

    البته این كار در جاى خود خوب، پسندیده و لازم است و شاید بر اساس همین حكمت است كه ازدواج دختران ـ كه به جهت زودرس بودن بلوغ آنان، معمولا در سنین كمتر از پسران به وقوع مى پیوندد و آنها تا آن زمان هنوز تجربه ی كافى براى زندگى و معاشرت زناشویى نیاموخته اند و از سوى دیگر اختیار طلاق نیز، جز در موارد معین، بر اساس حكمت و مصلحت، به آنها داده نشده است ـ باید با اجازه و موافقت پدر و ولى صورت پذیرد ، تا سرنوشت آینده و زندگى آنان با دوراندیشى و احتیاط پدر، كه از تجربه و احاطه بیشترى نسبت به مسایل زندگى و ضروریات و لوازم آن برخوردار است، تامین شود و با نزدیك نگرى و ناپختگى و پیروى از هوس، دست خوش تزلزل و ناكامى نگردد-
    ولى گاهى در سنین بالاتر این قضیه به سرحد وسواس مى رسد و به تدریج نكاتى ریز و غیر قابل اعتنا جاى مهمى را در این مجموعه به خود اختصاص مى دهد و از باب ((هر آنچه شرطش افزون گردد وجودش حاكم مى شود)) به تدریج دستیابى به چنین همسر مطلوبى به آرزویى تبدیل مى شود كه به آسانى قابل تحصیل نیست و تجربه نشان داده است كه چنین انسانهایى پس از افول غریزه و سستى آن و فروكش كردن عواطف و احساسات پاك جوانى و غالبا نرسیدن به خواسته ی واقعى خود ، احساس ناكامى و شكست كرده و خود را از قافله ی زندگى انسانى عقب مانده مى یابند.

    این نكته را باید توجه داشت كه انسانهاى معمولى خالى از عیب و نقص نیستند. هنر زندگى كردن در این نیست كه زن و شوهر از هر جهت موافق و مطلوب هم بوده و هیچ نارسایى در وجودشان نباشد ، بلكه هنر زندگى در این است كه با سرپنجه ی تدبیر، صفا، محبت و ایثار، نقایص و كمبودهاى جزیى و قابل اغماض در هر یك از طرفین پوشیده شده و تحت الشعاع صفات، ویژگیها و شرایط اصلى و اساسى قرار گرفته و از ان چشم پوشى شود.
    قران كریم مى فرماید:
    ((هن لباس لكم و انتم لباس لهن));
    آنان[ زنان] پوشش شمایند و شما نیز پوششى براى آنان هستید.(1)

    همچنان كه لباس عیب بدن را مى پوشاند زن و مرد نیز باید ساتر و حجاب عیوب هم باشند. و با عیب پوشى نسبت به یكدیگر به توافق و تفاهم واقعى و در پرتو آن به عشق و محبت نسبت به هم دست یابند

  2. تشکر


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۶
    نوشته
    1,183
    مورد تشکر
    1,666 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    ملیکا جان
    ای کاش فقط این چیزا بود
    مهمترین عاملش عدم اعتماد به مرد است
    خیلی از دخترایی که ازدواج نمی کنن بیشتر بخاطر اینه که به هیچ مردی اعتماد ندارن
    البته دلایل مختلفی داره ولی اکثرنشون بهمین دلیلیه که گفتم

    مهدیا کعبه شد از تاب تو بی تاب بتاب

  4. تشکرها 2


  5. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۶
    نوشته
    1,188
    مورد تشکر
    1,232 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    من هم با حرف سارا موافقم . جریان ازدواج برای زن جریانیه که اگه توش بیفته دیگه اختیار هیچی اش رو نداره و اگه مرد مناسبی نصیبش نشده بود هم به این راحتی ها نمیشه از تو این جریان بیاد بیرون .بنابراین ت روزی که کسی واقعا به نظر ادم ادم درستی نباشه نمیشه برای مساله ازدواج اقدام کرد چون تبعات بد بودنش برای زنان خیلی بیشتره بنابراین تمایل کمتری نشون میدن
    بی میلی به ازدواج با این دلایل بیشتر در دختران مذهبی است و البته بسیاری از دختران دیگر هم هستند که به دلیل داشتن روابط ازاد با جنس مخالف نیازی به ازدواج نمیبینند و دردسری برای خود نمیخرند




  6. تشکر


  7. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    205
    مورد تشکر
    374 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.m نمایش پست
    ملیکا جان
    ای کاش فقط این چیزا بود
    مهمترین عاملش عدم اعتماد به مرد است
    خیلی از دخترایی که ازدواج نمی کنن بیشتر بخاطر اینه که به هیچ مردی اعتماد ندارن
    البته دلایل مختلفی داره ولی اکثرنشون بهمین دلیلیه که گفتم

    ساراجان
    مسلم كه وقتي مردي به خواستگاري دختري برود در وهله اول دختر اعتمادي به او نخواهد داشت ولي با تحقيق و گفتگو با شخص مي توان تا حدودي به خلق و خوي او و منش و چگونگي كردار او پي برد.

  8. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    2,954
    مورد تشکر
    6,046 پست
    حضور
    16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
    دریافت
    11
    آپلود
    0
    گالری
    611



    سلام
    منهم بانظر دوستان موافقم
    دلیل ازدواج نکردن دختران عدم اعتماد است
    البته خود آقایان این زمینه را ادرست کردند
    یا علی

    یارب

    يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من

    اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى




  9. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    205
    مورد تشکر
    374 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    [quote=yeganeh;41193]من هم با حرف سارا موافقم . جریان ازدواج برای زن جریانیه که اگه توش بیفته دیگه اختیار هیچی اش رو نداره و اگه مرد مناسبی نصیبش نشده بود هم به این راحتی ها نمیشه از تو این جریان بیاد بیرون .بنابراین ت روزی که کسی واقعا به نظر ادم ادم درستی نباشه نمیشه برای مساله ازدواج اقدام کرد چون تبعات بد بودنش برای زنان خیلی بیشتره بنابراین تمایل کمتری نشون میدن
    بی میلی به ازدواج با این دلایل بیشتر در دختران مذهبی است و البته بسیاری از دختران دیگر هم هستند که به دلیل داشتن روابط ازاد با جنس مخالف نیازی به ازدواج نمیبینند و دردسری برای خود نمیخرند

    /quote]
    يگانه عزيز
    بنده كاملا فرمايشات شما را تاييد ميكنم تبعات ازدواج ناموفق در جامعه كنوني ما به مراتب براي خانم ها بيشتر است تا آقايون.
    ولي تكليف جوانان ، دختران و پسران مجرد كه ازدواج برايشان يك نياز است ، بيشتر از لحاظ برخورداري از امنيت رواني و عاطفي، چه خواهد شد و براي سلامت روحي و رواني جامعه چه تضميني وجود دارد.
    بهتر است دختران جوان ما نسبت به اين امر با اكراه و بي ميلي برخورد نكنند بلكه با نگاهي مدبرانه و هوشمندانه و با تحقيق و منطق همسر خود را انتخاب نمايند نه از روي احساس و نگاه ظاهربينانه.


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    47
    مورد تشکر
    19 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    کجا میگریزند؟
    اصلا هم اینطور نیست...خیلی هم مشتاقند
    این پسرا هستن که از ازدواج میترسن و نمیرن جلو...برا همین هم دخترا هم موندن.

  11. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۶
    نوشته
    1,183
    مورد تشکر
    1,666 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط مليكا نمایش پست
    ساراجان
    مسلم كه وقتي مردي به خواستگاري دختري برود در وهله اول دختر اعتمادي به او نخواهد داشت ولي با تحقيق و گفتگو با شخص مي توان تا حدودي به خلق و خوي او و منش و چگونگي كردار او پي برد.
    نه ملیکا جان
    این حرف رو قبول ندارم
    طرف چند سال با یه نفر زیر یه سقف زندگی می کنه ، آخرشم طرفو نمی شناسه، اونوقت چطور می شه با یه تحقیق مردمی به طرف اعتماد پیدا کنی
    اونم چه تحقیقی ، یکی با طرف خوبه ازش خوب می گه ، یکی باهاش بده ازش بد می گه ، نمی شه خیلی رو این جور تحقیق حساب باز کرد


    مهدیا کعبه شد از تاب تو بی تاب بتاب

  12. تشکر


  13. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۶
    نوشته
    1,183
    مورد تشکر
    1,666 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط قمارباز نمایش پست
    کجا میگریزند؟
    اصلا هم اینطور نیست...خیلی هم مشتاقند
    این پسرا هستن که از ازدواج میترسن و نمیرن جلو...برا همین هم دخترا هم موندن.
    جناب قمار باز انگیزتون چیه که انقدر آدمو حرص میدیییییییییییییییییییییی یییییییییین؟
    حالا که بحث به این جاها رسید بنده جسارتا یه سری مطالب رو مجبورم بگم
    ببینید وقتی می گن بی بند و باری توی جامعه زیاد شده ، می گن نه ، بی بند و باری که بد نیست
    بدیش اینه که این آقا پسر(این آقا پسر رو با حرص بخونین) هر گونه نیازی که داشته باشه خیلی راحت در دسترسش قرار می گیره ، پشت مبارکشون باد می خوره ، توی مخ آکبندش فکر می کنه که خب مگه من مریضم که برم زن بگیرم ، بدون این که زیر بار مسئولیت زندگی برم ، بدون اینکه زن بگیرمم می تونم نیازهای جنسی خودمو برآورده کنم
    بخاطر این جور مسائله که ما دخترا به هیچ مردی اعتماد نداریم ، اتفاقا جالبش اینه که آخرش می رن خواستگاری ولی بعد از اون همه کارهای ناشایستی که انجام داده(عجب رویی هم داره)، دختره هم جواب رد می ده تا تو کفش بمونه
    خب حالا شما بگین یه دختر با این وضعیت و این عدم اعتماد حاضر می شه با مردی ازدواج کنه، منکر بدی همه مردا نیستم ، چون توی این وضعیت برای یه دختر تشخیص دادن این موضوع که این پسره خوبه یا نه،سخت می شه ترجیح می ده که اصلا ازدواج نکن
    ویرایش توسط sara.m : ۱۳۸۷/۰۶/۰۹ در ساعت ۱۲:۳۶
    مهدیا کعبه شد از تاب تو بی تاب بتاب

  14. تشکر


  15. #10
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    205
    مورد تشکر
    374 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.m نمایش پست
    نه ملیکا جان
    این حرف رو قبول ندارم
    طرف چند سال با یه نفر زیر یه سقف زندگی می کنه ، آخرشم طرفو نمی شناسه، اونوقت چطور می شه با یه تحقیق مردمی به طرف اعتماد پیدا کنی
    اونم چه تحقیقی ، یکی با طرف خوبه ازش خوب می گه ، یکی باهاش بده ازش بد می گه ، نمی شه خیلی رو این جور تحقیق حساب باز کرد
    خواهر خوبم
    درسته كه خيلي ها هستند كه سالها با هم زندگي مي كنند و لي همديگر رو هنوز نشناختند و اين عدم شناخت در تمامي امور اخلاقي و رفتاري طرفين نيست بلكه در مقطع زماني خاصي و قرار گرفتن در شرايط خاص آن مقطع زن و يا شوهر پي مي برند كه در اين قضيه كه پيش اومده هنوز همسر خود را نشناختند. و اين بر مي گرده به فراز و نشيبهاي زندگي و جريانهايي كه در طي اين مسير براي دو طرف اتفاق مي افته و هر كدوم بسته به جنبه ها و ظرفيتهايي كه دارن واكنش نشان مي دهند و اين اصل را نميشه به تمامي خصوصيات رفتاري و اخلاقي خوب و يا بد شخص تعميم داد. و دليل نميشه كه كل منش و كردار اون مرد يا زن زير سوال بره و از همديگر متنفر شوند و اين قضايا زودگذرند و نمك زندگي هستند.
    بهتره كه كمي نگرش و ديدگاهمون رو مثبت كنيم و با توكل به خدا در كنار تحقيق و گفتگو با خود شخص در چندين جلسه متوالي ، ....خوب بالاخره ميشه شناختي پيدا كرد و گام نخستين براي شروع يك زندگي ايده آل رو برداشت.
    ویرایش توسط مليكا : ۱۳۸۷/۰۶/۰۹ در ساعت ۱۳:۵۱

صفحه 1 از 3 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود