نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: آیا شما در ماه مبارک رمضان،روزه می گیرید؟
- رأی دهندگان
- 47. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۵:۲۶ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
۩ ۞ ۩ رمضان نامه ۩ ۞ ۩
بسم الله الرحمن الرحيم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
اى افرادى که ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهيزکار شويد.
البقرة آيه 183
۩۞۩ رمضان نامه ۩۞۩
ويژه نامه ماه رمضان
رمضــان آمد و مهمــانـی آن یار رسید
خان گسترده ی آن یار،چه پر بار رسید
فرصتی آمده تا نوبت دیــــدار شـــــود
خبر بخشــــش خاطی و گنهکار رسید
** روی گزینه ی مورد نظر کلیک فرمایید **
فضايل ماه خدا
تصاوير رمضاني(768*1024)
درجات ميهمان خدا
بخش تلفن همراه
گناه شناسي ۩۞۩ نرم افزارهاي مذهبي
مراحل توبه و پاكسازى ۩۞۩ تم ها
دعاى امام على(عليه السلام) ۩۞۩ کليپ هاي مذهبي
توصيه هاي سلامتي ۩۞۩ زنگ های تلفن همراه
ویرایش توسط حيدر کرار : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۱۶:۴۶
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۵:۳۹ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
دعاى امام على(علیه السلام) هنگام رؤیت هلال رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
دعاى امام على(علیه السلام) هنگام رؤیت هلال رمضان
امیر المؤمنین (علیه السلام) مىفرماید: آنگاه که دیدى هلال (ماه رمضان) را ،خشم نگیر و عصبانى نشو،و بگو بار پروردگارا خیر و خوبى در این ماه را از تو مىخواهم و همچنین فتح و پیروزى (بر شیطان) و نورانیت، و یارى (بر روزهدارى) و برکت و طهارت، و روزى این ماه را از تو مىطلبم، و از تو خیر آنچه در این ماه هست و بعد از ماه مسئلت مىنمایم، و به تو پناه مىآورم از شر و بدى آنچه در این ماه مىباشد، و آنچه بعد از آن است، بار پروردگارا این ماه را با امن و امان و ایمان به تو و سلامت نفس و نعمت اسلام، و برکت و تقوى و توفیق یافتن به آنچه تو دوست مىدارى و راضى مىگردى بر ما وارد گردان (که همه اوصاف شایسته را در این ماه داشته باشیم).
ویرایش توسط حيدر کرار : ۱۳۸۷/۰۶/۱۲ در ساعت ۱۲:۲۶
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۶:۳۴ #3
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
-
تشکرها 10
Divine Love, Masoomi, Moamma, RUYA, saeed623, ناصح, بنده ي خدا, بی کران, صاحب, عرشیا
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۹:۰۰ #4
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
فضایل ماه خدا
بسم الله الرحمن الرحيم
معناي واژه رمضان
واژه «رمضان» از ريشه «رَمَضَ» است، به معناى بارانى كه اوّل پاييز مىبارد و هوا را از خاك و غبارهاى تابستان پاك مىكند و يا به معناى داغىِ سنگ از شدّت گرماى آفتاب .
امّا درباره اين كه چرا اين نام بر يكى از ماههاى سال، گذاشته شده است، زمخشرى (م 528 ق) گويد:
اگر پرسى: «چرا ماه رمضان را به اين نام ناميدهاند؟»، گويم: روزه در ماه رمضان، عبادتى ديرين است، و گويا عربها اين نام را به خاطر داغ شدنشان از حرارت گرسنگى و چشيدن سختى آن، نهادهاند، همچنان كه به آن «ناتق (رنجآور)» هم گفتهاند؛ چون سختى روزه، آنان را به رنج و زحمت مىافكند .
و گفتهاند: چون نام ماهها را از زبان قديم نقل كردهاند، آنها را با زمانهايى كه در آنها قرار داشتند، ناميدهاند و اين ماه، در روزهاى گرم و داغ بوده است .
شمارى از روايات، اين نامگذارى را به سبب نقشى دانستهاند كه ماه رمضان در پاكسازى آئينه جان از آلودگىهاى گناهان و پاكسازى روان از زنگار خطاها دارد. از پيامبر صلىاللهعليهوآله روايت است:اين ماه را رمضان ناميدهاند: چون گناهان را مىزدايد.
اين وجه در نامگذارى، از يك سو با ريشه لغوىِ «رمضان» و از سوى ديگر با بركات، رهآوردها و آثار آن، هماهنگ و متناسب است .
شمارى از روايات، اين نامگذارى را به سبب نقشى دانستهاند كه ماه رمضان در پاكسازى آئينه جان از آلودگىهاى گناهان و پاكسازى روان از زنگار خطاها دارد.----------------------------------------
منبع:كتاب ماه خدا، محمدي ري شهري، ج 1، ص 14.
ويژگيهاي ماه رمضان
ماه خدا
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:شعب ن، ماه من است و ماه رمضان، ماه خداست .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:ماه رمضان، ماه خداست و ماه شعبان، ماه من است؛ شعبانِ پاككننده و رمضانِ پوشاننده [و جبرانكننده گناهان] .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: رمضان، ماه خداست. اين ماه، بهار فقيران است .
- الإمام عليّ عليهالسلام:رمضان، ماه خداست؛ شعبان، ماه پيامبر خداست و رجب، ماه من است.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در توصيف ماه رمضان فرمود: آن، ماهى است كه در آن به ميهمانى خدا دعوت شدهايد و در آن، از اهل كرامت خدا قرار داده شدهايد. نفَسهايتان در آن، تسبيح است؛ خوابتان در آن، عبادت است؛ عمل(خيرِ) شما در آن، پذيرفته است؛ و دعاى شما در آن، مستجاب است.
ماه ميهمانى خدا
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله ـ في وَصفِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در توصيف ماه رمضان فرمود: آن، ماهى است كه در آن به ميهمانى خدا دعوت شدهايد و در آن، از اهل كرامت خدا قرار داده شدهايد. نفَسهايتان در آن، تسبيح است؛ خوابتان در آن، عبادت است؛ عمل(خيرِ) شما در آن، پذيرفته است؛ و دعاى شما در آن، مستجاب است.
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: چون روز قيامت شود، منادى ندا مىدهد: «كجايند ميهمانان خدا ؟» پس روزهداران را مىآورند ... ، آنان را بر مَركبهايى عالى از [جنس] نور سوار مىكنند، و در حالى كه تاج كرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مىبرند.
-امام على عليهالسلام در خطبه خويش در اولين روز از ماه رمضان فرمود: اى روزهدار! در كار خود بينديش، كه تو در اين ماه، ميهمان پروردگار خويش هستى! بنگر كه در شب و روزت چگونهاى و چگونه اعضاى خود را از نافرمانى پروردگارت نگه مىدارى!
بنگر! مبادا در شب، خواب باشى و در روز، غافل. پس، اين ماه بگذرد و [بار] گناهت بر دوشت مانده باشد و آنگاه كه روزهداران پاداشهاى خود را مىگيرند، از زيانكاران باشى و آنگاه كه آنان از كرامت مولايشان نصيب مىبرند، از محرومان باشى و آنگاه كه آنان از سعادت همسايگى با پروردگارشان برخوردار مىگردند، تو از راندهشدگان باشى!
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: چون روز قيامت شود، منادى ندا مىدهد: «كجايند ميهمانان خدا ؟» پس روزهداران را مىآورند ... ، آنان را بر مَركبهايى عالى از [جنس] نور سوار مىكنند، و در حالى كه تاج كرامت بر سر آنان است، آنان را به بهشت مىبرند.
- قال الإمام الباقر عليهالسلام: ماه رمضان، ماه رمضان! روزهداران در آن، ميهمانان خدا و اهل كرامت الهىاند. هر كس ماه رمضان بر او وارد شود و او روزش را روزه بگيرد و بخشى از شبش را به عبادت و نماز بايستد و از آنچه خداوند بر او حرام كرده، پرهيز كند، بدون حساب وارد بهشت مىشود.
سَرور ماهها
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:ماه رمضان، سَرور ماههاست .
- قال الإمام الرضا عليهالسلام:امام رضا عليهالسلام فرمود: چون روز قيامت شود، ماهها را به رستاخيز مىآورند، در حالى كه ماه رمضان، كه با هر زيور نيكويى آراسته است، پيشاپيش آنهاست. آن روز، ماه رمضان در ميان ماهها، همچون ماه در ميان ستارههاست. مردمى كه آنجا گرد آمدهاند، به يكديگر مىگويند: دوست داشتيم كه اين چهرهها را مىشناختيم!
منادى، از سوى خداى متعال ندا سر مىدهد كه: «اى همه آفريدگان! اينها، سيماى ماههايى است كه نزد خداوند، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريد، شمارشان در كتاب خدا دوازده تاست. سَرور و برترِ آنها، ماه رمضان است. آن را آشكار ساختم تا برترى ماه مرا بر ماههاى ديگر بشناسيد و تا براى مردان و زنانى كه بنده مناند، شفاعت كند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذيرم.»
شب قدر، در ماه رمضان است
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:ماه رمضان، شما را فرا رسيده است؛ ماهى مبارك ... كه در آن، شب قدر است كه بهتر از هزار ماه است. محروم، كسى است كه از آن شب، محروم بماند.
- از پيامبر خدا درباره شب قدر پرسيدند و من هم مىشنيدم. فرمود: «آن، در هر ماه رمضانى هست.»
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: ماه رمضان، شما را فرا رسيده است؛ ماهى مبارك ... كه در آن، شب قدر است كه بهتر از هزار ماه است. محروم، كسى است كه از آن شب، محروم بماند.
- مسند ابن حنبل عن أبي مرثد: از ابوذر پرسيدم: آيا از پيامبر خدا درباره شب قدر پرسيدهاى؟
گفت: «من از همه مردم، بيشتر، پرسشگر آن بودم .
گفتم: اى پيامبر خدا! مرا از شب قدر آگاه ساز كه آيا در رمضان است يا در غير آن؟
فرمود: "در رمضان است."
گفتم: آيا همراه با پيامبران است، تا وقتى كه باشند و چون پيامبران بميرند، شب قدر هم برداشته مىشود، يا آن كه شب قدر تا روز قيامت هست؟
فرمود: تا روز قيامت هست.»
---------------------------------------
منبع:ماه خدا، محمدي ري شهري،ج 1، ص 38.
بركات ماه رمضان
آمرزش الهى
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: رمضان را به اين خاطر رمضان ناميدهاند كه گناهان را مىسوزاند .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: آيا مىدانيد كه چرا شعبان را شعبان ناميدهاند؟ چون از آن، خير فراوان براى رمضان، منشعب مىشود، و رمضان را به اين خاطر رمضان ناميدهاند كه گناهان در آن، سوزانده مىشوند .
هر كس رمضان را از روى ايمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگيرد و به عبادت برخيزد، گناهان گذشتهاش آمرزيده مىشود؛ و هر كس شب قدر را از روى ايمان و به اميد پاداش الهى، به عبادت بايستد، گناهان گذشتهاش بخشوده مىگردد.
- الدرّ المنثور عن عائشة: به پيامبر صلىاللهعليهوآله گفتند: اى پيامبر خدا! رمضان چيست؟ فرمود: «خداوند در آن، گناهان مؤمنان را مىسوزاند و مىآمرزد.»
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:هر كس رمضان را از روى ايمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگيرد و به عبادت برخيزد، گناهان گذشتهاش آمرزيده مىشود؛ و هر كس شب قدر را از روى ايمان و به اميد پاداش الهى، به عبادت بايستد، گناهان گذشتهاش بخشوده مىگردد.
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: ماه رمضان، ماهى است كه خداوند، روزه آن را بر شما واجب ساخت. پس هر كس آن را از روى ايمان و به اميد پاداش الهى روزه بدارد، از گناهانش بيرون مىآيد، همچون روزى كه مادرش او را زاده است .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:هر كس رمضان را روزه بدارد و آن را با صدقه به پايان ببرد و با غسل به نمازگاه برود، آمرزيده باز مىگردد .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:خدا ند به فرشتهاى فرمان مىدهد كه در هر روز از ماه رمضان در هوا ندا دهد: «اى بندگان من! مژده! گناهان گذشته شما را بخشيدم و شفاعت شما را درباره يكديگر در شب قدر قبول كردم، مگر آن كه با شراب افطار كرده باشد، يا از برادر مسلمانش كينه در دل داشته باشد.»
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:هما ا رمضان، ماهى است كه خداوند، روزه آن را واجب كرده است و من قيام (براى نماز) را در آن، سنّت قرار دادهام . پس هر كس آن را از روى ايمان و به خاطر ثواب الهى روزه بدارد، از گناهان خارج مىشود، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: هر كس رمضان را روزه بدارد و حدود آن را بشناسد و خود را از آنچه سزاوار خويشتندارى در اين ماه است، نگه بدارد، گناهان پيشين را پاك كرده است.
آزادى از آتش دوزخ
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:ماه رمضان را ماه آزادسازى ناميدهاند؛ چون خداوند در هر روز و شب، ششصد آزادشده دارد و نيز در آخر ماه، به اندازه آنچه در (روزها و شبهاى) گذشته آزاد كرده است .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:خداوند، در هر شب (ماه) رمضان، ششصد هزار آزادشده از آتش دارد. بيهقى در فضائل الأوقات گفته است: نزد علماى ما، مقصود از عدد يادشده، «فراوانى» است، نه همان عدد يادشده در روايت. و همه اينها ـ كه خدا داناتر است ـ براى كسى است كه حدود اين ماه را بشناسد و حقوق آن را نگه دارد. پس چون آخرين شب فرا رسد، خداوند به شمار همه آنچه پيشتر آزاد كرده، آزاد مىكند .
قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:خداوند را در هر روز جمعه، ششصد هزار آزادشده از آتش است كه همه آنان شايسته آناند؛ و (خداوند را) در هر ساعت از شب يا روز ماه رمضان، هزار آزادشده از آتش است كه همه آنان شايسته آناند؛ و او را در روز فطر، به اندازه آزادشدگان در اين ماه و جمعه است .
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله:خدا را به هنگام هر نوبت افطار، آزادشدگانى از آتش است .
امام صادق عليهالسلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفريدگان، هر كس را بخواهد، مىآمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مىآمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را كه آمرزيده و آزاد كرده است، مىآمرزد، تا [آن كه در] آخرين شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد كرده است، از آتش آزاد مىكند.
- قال الإمام الصادق عليهالسلام: خدا را در هر شب ماه رمضان، آزادشدگان و رهاشدگانى از آتش است، مگر كسى كه با شراب افطار كند . پس چون آخرين شبِ آن فرا رسد، به اندازه همه كسانى كه در اين ماه آزاد كرده است، آزاد مىكند .
-امام صادق عليهالسلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفريدگان، هر كس را بخواهد، مىآمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مىآمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را كه آمرزيده و آزاد كرده است، مىآمرزد، تا [آن كه در] آخرين شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد كرده است، از آتش آزاد مىكند.
مجموعه بركات و ويژگىهاى ماه رمضان
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله ـ درباره فضيلت ماه رمضان ـ ماهى است كه آغاز آن رحمت، ميانه آن آمرزش و پايان آن اجابت [دعا] و آزادى از آتش است .
-پيامبر در خطبه خويش در آخرين جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآيد، شياطينِ سركش به بند كشيده مىشوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مىشوند.
-پيامبر خدا در مُژده دادن به ياران خويش فرمود: رمضان، شما را فرا رسيده است. ماهى مبارك، شما را فرا رسيده كه خداوند، روزهدارىِ آن را بر شما واجب ساخته است. در اين ماه، درهاى بهشت، گشوده و درهاى جهنّم، بسته مىشوند و شياطين به بند كشيده مىشوند. در آن، شبى است كه بهتر از هزار ماه است. هر كس از خير آن محروم شود، به يقين، محروم مانده است .
پيامبر در خطبه خويش در آخرين جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآيد، شياطينِ سركش به بند كشيده مىشوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مىشوند
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: چون شب اوّلِ ماه رمضان شود، خداى با عظمت ندا دهد: «... اى جبرئيل! به زمين فرود آى و شياطين سركش را به بند كش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند.»
- قال رسول الله صلىاللهعليهوآله: چون اوّلين شب (ماه) رمضان شود، درهاى آسمان، گشوده شوند. پس هيچ درى از آنها بسته نمىشود تا آن كه آخرين شب رمضان فرا رسد. هيچ بنده مؤمنى در شبى از آن، نماز نخوانَد، مگر آن كه خداوند براى هر سجده، هزار و پانصد حسنه بنويسد و برايش خانهاى از ياقوت سرخ كه شصت هزار در دارد، در بهشت بنا كند كه براى هر درى قصرى طلايى و آراسته به ياقوت سرخ است. پس چون اوّلين روز (ماه) رمضان را روزه بگيرد، همه گناهان گذشتهاش تا مثل آن روز، آمرزيده شود. و هر كس به (ماه) رمضان برسد، هر روز، هفتاد هزار فرشته از نمازِ بامداد تا آنگاه كه (خورشيد) پوشيده در حجاب شود، براى او آمرزش مىطلبند. و براى او در برابر هر سجدهاى كه شب يا روز در ماه رمضان به جا آورده است، درختى خواهد بود كه سوار، در (امتداد) سايه آن (بايد) پانصد سال راه برود.
بهرهورى از بركات ماه رمضان
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: بدبخت، كسى است كه در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: بدبخت واقعى، كسى است كه این ماه از او بگذرد؛ ولى گناهانش آمرزیده نشوند. پس آنگاه كه نیكوكاران به جوایز پروردگار كریمشان دست مىیابند، او زیانكار (بازنده) مىگردد .
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله:هر كس از ماه رمضان بیرون آید، ولى آمرزیده نشود، پس خدا او را نیامرزد!
- پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر كس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بىبهره نمىماند.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: جبرئیل نزد من آمد و گفت: «هر كس ماه رمضان را دریابد و آمرزیده نشود و وارد آتش شود، پس دور باد از رحمت خدا! بگو: آمین»، من هم گفتم: آمین .
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: هر كس ماه رمضان را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا! و هر كس شب قدر را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا!
- قال الإمام الصادق علیهالسلام: هر كس در ماه رمضان آمرزیده نشود، تا سال آینده آمرزیده نمىشود، مگر آن كه روز عرفه را درك كند .
پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر كس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بىبهره نمىماند
ظاهر احادیث فوق، هشدار و بیم دادن است؛ امّا باطن آنها بشارت است، به ویژه احادیث پیامبر صلىاللهعلیهوآله كه كسانى را كه در این ماه، مشمول آمرزش الهى نمىشوند، نفرین مىكند و آنان را بدبخت مىشمارد. از این رو، عالم ربّانى مرحوم آیة الله میرزا جواد آقا ملكى تبریزى (م 1343 ق) مىگوید:
از رساترین نكاتى كه در بشارت به ماه رمضان روایت شده، نفرین پیامبر صلىاللهعلیهوآله بر كسانى است كه در این ماه آمرزیده نمىشوند، آنجا كه فرموده است: «آمرزیده مباد كسى كه ماه رمضان از او بگذرد و آمرزیده نشود!»
از آنجا كه پیامبر صلىاللهعلیهوآله رحمتى براى جهانیان برانگیخته شده است، این نفرین، بشارت بزرگى به رحمت گسترده و فراگیرىِ آمرزشِ الهى در این ماه است، وگرنه ایشان با آن كه رحمتى براى جهانیان است، هرگز مسلمانى را نفرین نمىكند، هر چند فردى گنهكار باشد.
----------------------------------
منبع:ماه خدا، محمدی ری شهری،ج 1، ص 82.
عظمت و احترام ماه رمضان
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: به هنگام فرا رسیدن ماه رمضان «سبحان الله! چه چیز به استقبال شما مىآید؟! و شما چه چیز را استقبال مىكنید؟!» پیامبر صلىاللهعلیهوآله این جمله را سه بار تكرار فرمود.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله:اگر بندگان مىدانستند كه در رمضان چه [بركاتى] هست، آرزو مىكردند كه رمضان، یك سال باشد .
روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماهها، روزهایش بهترینِ روزها، شبهایش برترینِ شبها، و ساعاتش بهترینِ ساعتهاست ... .»
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله: اگر مىدانستید كه در رمضان براى شما چه (نعمتها و بركاتى) هست، از خداوند بیشتر سپاسگزارى مىكردید.
- قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله:ماه رمضان نزد شما مثل ماههاى دیگر نباشد؛ چرا كه نزد خداوند، احترام و بر سایر ماهها برترى دارد. در ماه رمضان، روزِ روزهدارى شما مثل روزِ خوردنتان نباشد! (ادب و حرمت این ماه را نگه دارید) .
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماهها، روزهایش بهترینِ روزها، شبهایش برترینِ شبها، و ساعاتش بهترینِ ساعتهاست ... .»
- حضرت علی علیه السلام در خطبه خویش در اوّلین روز ماه رمضان فرمود: اى مردم! این ماه، ماهى است كه خداوند، آن را بر ماههاى دیگر برترى داده است، همچون برترى ما بر دیگر مردم. و ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مىشوند و درهاى دوزخ در آن بسته مىشوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مىشود، دعا در آن مستجاب مىگردد و گریه مورد ترحّم قرار مىگیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مىآیند و بر مردان و زنان روزهدار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مىدهند ... .
اى مردم! خورشید و ماههاى ماه رمضان بر مردان و زنان روزهدار، با رحمت مىتابد و هیچ روز و شبى از این ماه نیست، مگر آن كه از سوى خداى متعال، بر این امّت، نیكى فرو مىبارد ... .
بندگان خدا! این ماه شما، همچون ماهها[ى دیگرتان] نیست؛ روزهایش برترینِ روزها، شبهایش برترینِ شبها و ساعاتش بهترینِ ساعتهاست ... .
-امام سجّاد علیهالسلام در دعاى خود به هنگام ورود ماه رمضان فرمود: ستایش، خدایى را كه ما را به ستایش خود، رهنمون ساخت و ما را از اهل حمد خویش قرار داد تا سپاسگزار نیكى او باشیم و بدین سبب، به ما پاداش نیكوكاران را عطا كند .
ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مىشوند و درهاى دوزخ در آن بسته مىشوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مىشود، دعا در آن مستجاب مىگردد و گریه مورد ترحّم قرار مىگیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مىآیند و بر مردان و زنان روزهدار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مىدهند ...
سپاس خدایى را كه ما را بىمنّت، برخوردار از دین خود ساخت و ما را براى آیین خویش ویژه ساخت و راههاى احسان خود را براى ما هموار ساخت تا با منّت او، این راهها را پیموده، به رضوان او برسیم؛ سپاسى كه از ما بپذیرد و با آن از ما خشنود گردد. سپاس خداوندى را كه ماه رمضانِ خود را یكى از آن راهها قرار داد، ماه روزهدارى، ماه اسلام، ماه پاككننده، ماه آزمون و پاك شدن از گناه، و ماه قیام براى عبادت ... .
- امام سجّاد علیهالسلام در دعاى خویش با ماه رمضان اینگونه وداع میكرد: بدرود، اى ماه بزرگتر خدا و اى عید اولیاى الهى!
بدرود، اى بهترین اوقاتى كه همراهت بودیم و اى بهترین ماه در میان روزها و ساعتها!
بدرود، اى ماهى كه برآمدن آرزوها در آن، نزدیك شد و كارها[ى نیك] در آن، گسترش یافت!
بدرود، اى همنشینى كه تا بود، قدر و بهایش بزرگ بود و چون از دست مىرود، فقدانش دردناك است و [اى] مایه امیدى كه جدایى از آن، ناراحتكننده است!
- قال الإمام الصادق علیهالسلام:ماه رمضان، حق و حرمتى دارد كه هیچ یك از ماهها شبیه آن نیست .
----------------------------------------
منبع:ماه خدا،محمدی ری شهری،ج 1،ص 31.
میهمانى الهى به چه معناست؟
ویژگى برجستهای كه در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوهگر است، وجود زمینهها و ظرفیتهایى است كه براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمدهاند، آنگونه كه پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:ماهى است كه در آن به میهمانى خدا دعوت گشتهاید و از اهل كرامت خدا قرار داده شدهاید.
در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگىها و بركات این ماه مبارك است. به عبارت دیگر، مىتوان گفت كه میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژهاى كه خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوىاى است كه در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مىافكنند، و سفرهاى است گسترده براى همگان كه هر كس، مىتواند از بركات بىشمار آن برخوردار شود.
انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.
معناى میهمانى خدا
نخستین سؤالى كه در اینجا مطرح میشود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند كه بر سر سفره الهى فرود آمدهاند؟
به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنىاى است كه میزبان براى میهمان فراهم مىكند . پس، این چه ضیافتى است كه پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟
پاسخ این سؤال، از تحلیل واقعبینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مىآید . انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است كه خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدنهاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:
ادیم زمین، سفره عام اوست چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست
این در حالى است كه اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مىبرند. نتیجه، این كه: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواستههاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمىرسد، به خصوص كه قرآن كریم تصریح مىكند: اگر بیم آن نبود كه همه مردم به كفر بگروند، كافر به بالاترین امكانات مادّى، نایل مىشد:
«وَ لَوْ لاَ أَن یَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَكْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّكِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن كُلُّ ذَ لِكَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِینَ»(2)؛ اگر بیم آن نبود كه مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانههاى كسانى كه به خداوندْ كافر مىشوند، سقفهایى از نقره و نردبانهایى قرار مىدادیم كه از آن بالا بروند* و براى خانههایشان درها و تختهایى كه بر آن تكیه زنند، قرار مىدادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها كالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.
خداى متعال در میهمانسراى رمضان، جانها و روحهاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدنها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمىداند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مىدهم .
در حدیثی از پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله نیز آمده است:
اگر نبود این كه دنیا در نزد خدا برابر با بال پشهاى هم نیست، هرگز در آن، یك جرعه آب نیز به كافر و فاجر نمىنوشاند!
خداى متعال در میهمانسراى رمضان، جانها و روحهاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدنها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمىداند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مىدهم .
از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .
در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اكرم (صلىاللهعلیهوآله) كه: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشتهاید و از اهل كرامت الهى قرار داده شدهاید»، چه زیبا نوشته است كه:
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانهاى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آبگوشتى است كه در ماههاى دیگر سال مىخوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شدهاى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیكن نام میهمانسرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفههاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمتهاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوهاى از آنچه برمىگزینند * و گوشت بریان پرندهاى كه میل دارند»
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانهاى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آبگوشتى است كه در ماههاى دیگر سال مىخوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شدهاى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .
پس نعمتها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشكار مىشوند و گاهى هم هست كه نعمتها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شكل آن جهانى، آشكار مىشوند. آنچه در روایات بسیارى آمده كه: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوهاى از میوههاى بهشت یا جامهاى از جامههاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلكه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مىآید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبهاى از كمال كه به آن رسیدهاند. بارها و بارها از نزدیكترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مىرسد كه مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (كُمپانى) باشد. شنیدهام كه مىگفت:
«در یكى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم كه: «مائدههاى رحمت براى آنانى كه از خوان نعمتت روزى مىطلبند، آماده است و سرچشمههاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال كه در معناى آن تأمّل و اندیشه مىكردم، ناگهان سفرهاى برایم آشكار شد كه طعامها و نوشیدنىهاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان كه تا آن زمان، تصوّرش را هم نكرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یك مسئله فقهى نیز مىاندیشیدم . حالتى شگفت و دهشتزا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است كه روزه را باطل نمىكند ... .»
شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی كه براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است كه ساقىاش، همان میزبانش است .
هرگز مپندار كه تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد كه از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) گفته و به آن فرمان دادهاند، پیشتر روم؛ بلكه مقصود، سخنِ همان خدایى است كه در سوره «هل أتى» مىفرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مىنوشاند.»
-------------------------------------
منبع:كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1.
ویرایش توسط حيدر کرار : ۱۳۸۷/۰۶/۱۲ در ساعت ۱۰:۱۸
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۹:۱۳ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
با ياد خداي قدرصداي قدمهاي ماهِ خوبيها، دل ِ خاکيام را آگاه ساخته است که لحظهي وداع نزديک است.
لحظهي وداع با ماه مهدي، با شعبان، و من در آخرين ثانيه اين ماه به مناجات شعبانيه نشستهام "و اسمَع دُعائي اِذا دَعَوتُک" را فرياد ميزنم تاپس از آن "و اسمَع نِدائي اِذا دَعَوتُک" را با ناله و زاري هجي کنم. و اينک رمضان است، ماه ِخدايي که قلبم حرم اوست. ماه بينياز مطلق، ماه الله. و من در اين ماه مهمانم. دلم براي واژه واژهي کتاب خدا تنگ است و من ميخوانم؛ "الف لام ميم"، عشق من در دستان تو، اي تنها مونس من. "ذلک العشقِ" من، "لاريب فيه"، اي خداي عاشقيام . من در آغوش مُهر دلدادگيام. و باران روزهداريام "انتَ ربُّ العظيم" را براي تو، اي بيمثال داد ميزند.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۹:۱۴ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
با ياد خداي قدر
صبح دلدادگيام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِني اَسئَلُک مِن بَهائِک" و عطر سحري که با صلواتهاي مادر عجين گشته است و شبنم انتظار برمژگانم آغاز ميکنم تا با صداي "فَاَجِبني يا الله" دو رکعت نماز عاشقي به جا آورم و دلِ خاکيِ بيپناهم را در پناه "يس والقرآن الحکيم" پناه دهم که تنها مأمن من تو هستي اي خداي ديدگانم و من، زير چتر پروردگاريت، از باران غم، که در اين زندان، بر سر و رويم ميبارد ايمن شوم . من، روزهدار عاشقيام. تشنهي ديدار توأم. نگاهم کن تا سيراب شوم. نگاهم را پذيرا باش که هر چه سفير تو، قرآن را مينگرم سير نميشوم.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۱۹:۱۵ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
عطر آش نذري همسايه و صداي ربّناي استاد، تمناي دلم را آشکارتر ساخته است تا من عاشقانهتر به ختم شميم عاشقيام بپردازم و آل عمران دلم را در عدد سي فرياد کنم. "ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَيتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب ***
اي خداي آسمانيِ دلِ خاکيام "رُدَّ کُلَّ غَريب"، مرا به کلبهات بازگردان.
مني که دَم عاشقيات، گِل وجودم را بيدار ساخت، با نسيم نوازشت دوباره بيدارم ساز؛
اي کسي که "عَلي کُلِّ شَيءٍ قَدير"ي .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکي، آلودهي دنيا گشتهام.
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۱, ۲۰:۴۳ #8
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
درجات میهمان خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
درجات میهمان خدا
قال رسول الله صلىاللهعلیهوآله:آسانترین چیزى كه خداوند بر روزهدار در روزهدارىاش واجب ساخته، نخوردن و نیاشامیدن است.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: روزه بدن، پرهیز با اراده و اختیار از غذاهاست، از روى ترس از كیفر و با امید به پاداش و اجر الهى .
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: روزه نفْس، نگهدارى حواس پنجگانه از دیگر گناهان و تهى بودن دل از تمام اسباب بدى است.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: سودمندترین روزه، نگهداشتن نفْس از لذّتهاى دنیاست.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: نگه داشتن دل از اندیشیدن درباره گناهان، برتر از نگه داشتن شكم از غذاست.
- قال الإمام علیّ علیهالسلام: روزه دل، بهتر از روزه زبان و روزه زبان، بهتر از روزه شكم است.
امام علی علیه السلام فرمودند:نگه داشتن دل از اندیشیدن درباره گناهان، برتر از نگه داشتن شكم از غذاست.
سخنى درباره مراتب روزهدارى
از روایات فوق، روشن مىگردد كه روزه، از نظر مراتب و از زاویه نقشى كه در تكامل انسان دارد، به سه دسته تقسیم مىشود و از همین روست كه علماى اخلاق و سیر و سلوك، روزه را به: روزه عوام، روزه خواص و روزه خواصّ خواص، تقسیم كردهاند. و اینك، توضیح فشردهاى از آنها میآوریم:
دسته اوّل؛ روزه عوام
این مرتبه از روزه، با پرهیز از مفطِرات روزه صورت مىپذیرد، با شرحى كه در كتابهاى فقهى آمده است. این مرتبه از روزه، آسانترین و پایینترین مرتبه روزه است. آنچه از پیامبر صلىاللهعلیهوآله روایت شده كه:
إنَّ أیسَرَ مَا افتَرَضَ اللهُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ فی صِیامِه، تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛ آسانترین چیزى كه خداى متعال بر روزهدار در روزهدارىاش واجب ساخته است، نخوردن و نیاشامیدن است.
دسته دوم؛ روزه خواص
در این مرتبه از روزه، روزهدار، تنها به پرهیز از مفطرات روزه، بسنده نمىكند؛ بلكه از همه حرامهاى الهى پرهیز مىنماید. از این رو، اجتناب از مفطرات، شرط درستىِ روزه است و اجتناب از حرامها، شرط قبولى آن میباشد.
دسته سوم؛ روزه خواصّ خواص
این مرتبه از روزه، با باز داشتن قلب و نگهدارى آن از هر چیزى كه اشغالكننده دل (چه حلال و چه حرام) است بجز خدا، به دست مىآید. ابوحامد غزالى (م 505 ق) در توصیف این مرتبه از روزه مىگوید:
امّا روزه خواصّ خواص، روزه دل از همّتهاى دون و اندیشههاى دنیوى و باز داشتن كلّى آن از غیر خداوند است. شكستن این مرتبه از روزه، با اندیشه درباره غیر خدا و قیامت، و فكر درباره دنیا تحقّق مىیابد ـ مگر دنیایى كه به خاطر دین خواسته شود، كه چنین دنیایى، توشه آخرت است و دنیا نیست ـ تا آن جا كه اهل دل گفتهاند: «هر كس در روزش به تدبیر آنچه با آن افطار مىكند، اهتمام ورزد، گناه بر او نوشته مىشود؛ چرا كه این، از كماطمینانى به فضل خدا و یقین اندك به روزىِ موعود خویش است.»
این مرتبه، رتبه پیامبران، صدّیقان و مقرّبان است. در تفصیل قولى آن، نباید درنگ طولانى داشت؛ ولى در تحقّق عملى آن، تأمّلْ به جاست؛ چرا كه آن، رویكرد به خداوند و روىگردانى از غیر خدا با همه همّت است و آراسته شدن به این سخن خداست كه: «قُلِ اللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِى خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ(انعام/ 91) ؛ بگو: «خدا» ! سپس واگذارشان تا در باطل خویش به بازیچه مشغول باشند.»
امیر مؤمنان، امام على علیهالسلام، در اشاره به این سه مرتبه مىفرماید:روزه دل، بهتر از روزه زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شكم .
هر یك از این دو مرتبه اخیر، به نسبت تلاش روزهداران و آمادگى آنان، مراتب بسیارى دارد، علاوه بر این كه خودِ روزه هم از زاویه انگیزههاى روزهدار، گوناگون است. نقطه اوج این مراتب، حال روزهدارى است كه انگیزه روزهدارىاش، نه بیم از كیفر و نه شوق به ثواب؛ بلكه تنها به خاطر فرمانبردارى از فرمان الهى، علاقهمندى به تقرّب به خداى سبحان و كسب رضا و لقاى اوست .
از خداوند سبحان مىخواهیم كه توفیقمان دهد تا در راه آنچه موجب افزایش بهره ما از ضیافت كریمانه رمضان مىشود، بكوشیم و بالاترین و والاترینِ مراتب روزهدارى را به ما عنایت فرماید.
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۲, ۱۰:۱۳ #9
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
گناه شناسی
بسم الله الرحمن الرحیم
اقسام گناه
علماى اسلام از قديم گناهان را بر دو گونه تقسيم نمودهاند:
1 گناهان كبيره (بزرگ).
2 گناهان صغيره (كوچك).
اين تقسيمبندى از قرآن و روايات سرچشمه گرفته است؛
در قرآن چنين مىخوانيم:
"ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلا كريماً(نساء / 31)؛ اگر از گناهان كبيرهاى كه از آن نهى شدهايد، اجتناب كنيد، گناهان كوچك شما را مىپوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مىسازيم."
و در جاى ديگر آمده است:
"و وضعَ الكِتاب فَترىَ الُمجرمينَ مُشفِقينَ ممّا فيهِ و يقُولونَ يا ويلتنا ما لِهذا الكِتاب لايُغادِر صغيرة وَلا كَبيرةً الا اَحصاها(كهف / 49)؛ و كتاب (نامه اعمال) در آنجا گذارده شود، گنهكاران را مىبينى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسناكند، و مىگويند: اى واى بر ما، اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى نيست، مگر اين كه آن را شماره كرده است؟"
و در آيهاى ديگر مىخوانيم:
"الّذين يَجتَنبون كبائِرَ الاِثم و الفَواحش الاّ اللَمَم انّ ربّك واسعُ المَغفرة...(نجم / 32)؛ (نيكوكاران) كسانى هستند كه از گناهان بزرگ و زشتىها، جز گناهان كوچك پرهيز مىكنند، بى گمان آمرزش پروردگارت وسيع است.
و درباره بهشتيان مىخوانيم:
"والَّذينَ يَجتَنِبُون كبائِر الاِثمِ والْفَواحِش (شورى / 37)؛ (مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنان كه از گناهان بزرگ و كارهاى زشت پرهيز مىكنند."
و درباره مغفرت الهى مىخوانيم:
"انّ اللهّ لايَغفر اَن يُشركَ به و يَغفِر ما دونَ ذلك لِمن يشاَّء و من يُشرك بِالله فَقد اِفتَرى اِثما عَظيما(نساء / 48)؛
خداوند(هرگز) شرك را نمىبخشد و پايينتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد) مىبخشد و آن كس كه براى خدا شريكى قايل گردد، گناه بزرگى انجام داده است."
از اين آيات به روشنى استفاده مىشود كه گناهان، دو گونهاند: كبيره و صغيره و همچنين استفاده مىشود بعضى از گناهان، بدون توبه حقيقى بخشودنى نيست، ولى بعضى از آنها بخشودنى است.
اقسام گناه در روايات
روايات متعددى از ائمّه (عليهم السلام) به ما رسيده كه بيانگر تقسيم گناهان به كبيره و صغيره است، و در كتاب اصول كافى يك باب تحت عنوان «باب الكبائر» به اين موضوع اختصاص يافته كه داراى 24 حديث است.
در روايت اوّل و دوّم اين باب، تصريح شده كه گناهان كبيره، گناهانى را گويند كه خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است.
در بعضى از اين روايات (روايت سوم و هشتم)، هفت گناه به عنوان گناه كبيره، و در برخى از روايات (روايت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان كبيره، شمرده شده است.
گرچه هر گناه، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است، سنگين و بزرگ مىباشد، ولى اين موضوع منافات ندارد كه بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى كه دارد، بزرگتر از برخى ديگر باشد، و به گناهان بزرگ و كوچك تقسيم گردد.
------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
آژير خطر قرآن كريم
از تعبيرات مختلف آيات و روايات، به شدت و ضعف خطرهاى گناه پى مىبريم. در قرآن نسبت به بعضى از گناهان تعبير شده كه آن را انجام ندهيد مانند:
ولا تاكلوها اسرافاً(نساء/ 6)؛ از اموال آنها از روى اسراف نخوريد.
در بعضى از موارد تعبير شده كه از آن دورى كنيد؛
واجتنبوا الطاغوت(نحل / 36)؛ و از طاغوت دورى كنيد.
و در بعضى موارد گفته شده نزديك آن نشويد؛
وَلاتَقرَبوا الفَواحِشَ ما ظَهَر مِنها وَ ما بَطن( نحل / 36)؛ به كارهاى زشت، خواه آشكار و خواه پنهان نزديك نشويد.
انجام ندادن با نزديك نشدن نشانه دو نوع خطر است. مثلاً درباره نفت مىگوييم: كبريت به آن نزنيد! ولى درباره بنزين مىگوييم: كبريت را نزديك آن نبريد كه فاجعه مىآفريند!
گناه زنا و خوردن مال يتيم و ورود كفار به سنگر مسلمين (مسجدالحرام) شبيه بنزين است كه در قرآن با جمله "ولاتقربوا"(نساء / 42)؛ «نزديك نشويد» و جمله "فلا يقربوا المسجدالحرام" (توبه / 28)؛ «نبايد مشركان نزديك مسجدالحرام شوند» تعبير شده است.
اين تعبير همچون آژير خطر، حاكى از آن است كه بعضى گناهان چنان وسوسهانگيز است كه نزديك شدن به حريم آن ممكن است انسان را در پرتگاه خطرناك قرار دهد و نبايد به عوامل زمينهساز و سوق دهنده به سوى گناه نزديك شد. مثلاً از محيط فاسد و آلوده كه لغزندگى شديدى براى سقوط در درّه گناه دارد بايد دورى نمود.
-------------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
گناهان كليدى
همانگونه كه پيرى و ضعف، زمينه هجوم كسالت و بيمارىهاى گوناگون مىگردد، گاهى عيب و يا گناهى زمينه و كليد انواع گناهان مىشود. مثلاً:
1- حسادت، انسان را به انواع گناهان مانند كارشكنى، تهمت، دروغ و سوء قصدها و ... وادار مىكند. امام صادق عليه السلام فرمود:
همانگونه كه آتش، هيزم را مىبلعد، حسادت ايمان را مىبلعد.
انسان حسود به هر تلاشى كه رقيب خود را بشكند، دست مىزند.
2- بخل و حرص، بخل سبب ندادن زكات و خمس و ترك انفاق و ... مىشود، به علاوه مردم از بخيل ناراحتند و همين موجب بدگويىها و سوء ظنها مىگردد.
اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:
بخل، جامع و گرد آورنده همه بدىها است، و افسارى است كه همه بدىها را به سوى خود مىكشاند.
حرص نيز سبب گناهانى مانند: كم فروشى، احتكار، گران فروشى، رشوه خوارى، تملق و انواع بىتقوايىها مىشود.
3- دروغ، انسان با دروغ، گناهان خود را توجيه مىكند و زير پوشش توجيههاى دروغين، صدها گناه ديگر بروز مىكند، امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
تمام زشتىها در اتاقى قرار داده شده، و كليد آن، دروغ است .
4- خشم و بداخلاقى، عيبى است كه سبب فحش، غيبت، دشمن تراشى و انواع زشتىها مىشود. امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
خشمِ (بىكنترل) كليد هر بدى است.
عيوب و گناهان ديگرى نيز وجود دارند كه زمينهساز گناهان ديگر مىشوند، مانند: بدگمانى، حرامخوارى، شرابخورى، ستيزهجويى، ترس، تكبر و ... كه براى رعايت اختصار از شرح بيشتر خوددارى شد.
----------------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
گناهان كبيره در كلام امام صادق عليه السلام
«عمرو بن عبيد» يكى از علماى اسلام، به حضور امام صادق عليه السلام آمد، سلام كرد و سپس اين آيه را خواند:
"الذينّ يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش (نجم / 32) ؛ نيكوكاران كسانى هستند كه از گناهان بزرگ، و زشتى پرهيز مىكنند."
سپس سكوت كرد و دنبال آيه را نخواند؛
امام صادق عليه السلام به او فرمودند: «چرا سكوت كردى؟!»
او گفت: «دوست دارم، گناهان كبيره را در كتاب خداوند بدانم.»
آنگاه امام صادق عليه السلام گناهان كبيرهاى را كه در قرآن آمده بيان نمودند:
1- بزرگترين گناهان كبيره، شرك به خداست؛ قرآن مىفرمايد:
وَ من يُشرك بِالله فَقد حَرّم الله عَلَيهِ الجنّة (نساء / 72) ؛ كسي كه براى خدا، شريك قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مىكند.
2- نااميدى از رحمت خدا؛
انّه لايَياءس مِن روحِ الله الاّ القَوم الكافِرون (يوسف / 78) ؛ هيچ كس جز كافران از رحمت خدا، نوميد نگردد.
3- ايمنى از مكر (عذاب و مهلت) خدا؛
فلا يامن مكر اللهّ الاّ القوم الخاسرون (اعراف / 99) ؛ از مكر خدا ايمن نشود، مگر مردم زيانكار.
4- عقوق (و آزار) والدين؛ چنان كه قرآن از زبان عيسى عليه السلام مىفرمايد:
و برّاً بِوالدَتى و لَم يَجعَلنى جَبّاراً شقيّاً(مريم / 32) ؛ خدا دستور داده كه به مادرم نيكى كنم و مرا زورگوى تيرهبخت قرار نداده است.
5- كشتن انسانِ بى گناه؛
و مَن يَقتُل مؤمِنا مُتعَمّدا فَجزاؤه جهَنّم خالِدا فيها و غَضبَ الله عَليه وَ لَعنَه وَ اعدّ لَه عَذابا عَظيما(نساء / 93) ؛ و هر كس فرد با ايمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است كه جاودانه در آن مىماند، و خداوند بر او غضب مىكند و از رحمتش دور مىسازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.
6- نسبت نارواى زنا به زن پاكدامن؛
انّ الّذينَ يَرمُونَ الُمحصِناتِ الغافِلات المُؤمِنات لُعِنُوا فى الدّنيا و الاخرة وَ لَهم عَذاب عَظيم ( نور / 23) ؛ كسانى كه زنان پاكدامن و بى خبر (از هرگونه آلودگى) و با ايمان را متهم مىسازند، در دنيا و آخرت، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است.
7- خوردن مال يتيم؛
انّ الّذينَ يَاكلون اَموال اليَتامى انماّ ياكلون فى بطونهم نارا و سيصلون سعيرا(نساء / 10)؛ همانا كسانى كه اموال يتيمان را مىخورند، آنها در شكمهاى خود، آتش فرو مىبرند و به زودى در آتش سوزان مىسوزند.
8- فرار از جبهه جهاد؛
وَ مَن يُولّهم يَومئذٍ دُبُره الاّ مُتِحرّفا لِقتال او مُتحيّزا الى فِئَة باَّء بِغَضب مِن الله وَ مَاءواه جَهنّم و بئس المصير(انفال / 16)؛ و هر كس در آن هنگام (جنگ) به آنها پشت كند مگر در صورتى كه هدفش، كنارهگيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد (چنين كسى) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جايگاه او جهنم، و چه بد عاقبتى است.
9- ربا خوارى؛
اَلّذينَ يَاكُلونَ الرِّبا لايَقُومُون اِلاّ كَما يَقوم الّذى يَتخبَّطهُ الشّيطان مِن المسّ( بقره / 277)؛ كسانى كه ربا مىخورند، برنمىخيزند مگر مانند كسى كه شيطان با تماس خود، او را همچون ديوانه، آشفته حال كرده است.
10- سحر و جادو؛
وَ لَقَد عَلمُوا لِمَن اشتَراهُ مالَه فِى الاخِرة مِن خلاق (بقره / 102)؛ قطعا دانستند كه هر كس خريدار جادو شود، در آخرت، بىبهره خواهد بود.
11- زنا؛
وَ مَن يَفعَل ذلكَ يَلقَ اَثاما يُضاعف لَه العَذاب يَومَ القيامَة وَ يَخلُد فيهِ مُهانا(فرقان / 68،69)؛ هر كس كه زنا كند، مجازاتش را خواهد ديد، عذاب چنين كسى در قيامت، مضاعف گردد و با خوارى، هميشه در آن خواهد ماند.
12- سوگند دروغ براى گناه؛
اَلّذينَ يَشتَرونَ بِعَهدِ الله و ايمانِهم ثَمَنا قَليلا اُولئِك لاخلاقَ لَهم فِى الاخِرة ( آل عمران / 77) ؛ كسانى كه پيمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندك مىفروشند، در آخرت، بىبهرهاند.
13- خيانت در غنايم جنگى؛
وَ مَن يَغلُل يَاتِ بِما غَلّ يَوم القِيامَة ( آل عمران / 161)؛ و هر كس در غنيمت جنگى، خيانت كند، روز قيامت با آنچه خيانت كرده بيايد.
14- نپرداختن زكات واجب؛
يَومَ يُحمى عَلَيها فى نارِ جَهنَّم فَتُكوى بِها جِباهُهُم و جُنوبهم و ظُهورهم (توبه / 35)؛ در آن روز (طلاها و نقرهها را)در آتش دوزخ داغ و سوزان كرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مىگذارند.
15- گواهى به دروغ، كتمان؛
وَ مَن يَكتُمها فَاِنّه آثِم قَلبَه(بقره / 283)؛ و هر كس گواهى دادن را پنهان كند، قلبش گنهكار است.
16- شرابخوارى،
يا ايّها الَّذين آمَنوا اِنّما الخَمر و المَيسر و الاَنصابُ و الاَزلام رِجسٌ من عَمل الشَّيطان فَاجتَنبوه لعّلكم تُفلِحون(مائده / 90)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند. پس از آنها دورى كنيد باشد كه رستگار شويد.
17- ترك نماز يا واجبات ديگر به طور عمد، زيرا پيامبر صلّى الله عليه وآله فرمود:
من ترك الصّلاة متعمّدا فقد بَرى من ذمّة الله و ذمّة رسول الله؛ هر كس عمداً نماز را ترك كند از پيمان خدا و رسول خدا بيزارى جسته است.
18و19- پيمان شكنى و قطع رحم، چنانكه خداوند مىفرمايد:
اُولئِك لَهمُ اللَعنَة وَ لَهم سُوء الدّار(فرقان / 25)؛ براى آنان كه (پيمان را مىشكنند و قطع رحم مىكنند) لعنت و خانه بد در آخرت، است.
امام صادق عليه السلام به اينجا كه رسيد، عمرو بن عبيد در حالى كه از شدت ناراحتى، فرياد مىكشيد از محضر آن حضرت خارج شد و مىگفت:
هلك من قال براءيه و نازعكم فى الفضل و العلم؛ به هلاكت رسيد آن كس كه به راى، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستيز كرد.
-----------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
ميزان و معيار شناخت گناهان كبيره از صغيره
در اين كه معيار در شناخت گناهان كبيره از صغيره چيست، بين علما، گفتگو و اختلاف فراوان شده، كه در مجموع پنج معيار را بيان كردهاند:
1- هر گناهى كه خداوند در قرآن، براى آن وعده عذاب داده باشد.
2- هر گناهى كه شارع مقدس، براى آن حد تعيين كرده، مانند شرابخوارى يا زنا و دزدى و مانند آن كه تازيانه و كشتن و سنگسار از حدود آنها است و در قرآن به آن هشدار داده است.
3- هر گناهى كه بيانگر بى اعتنايى به دين است.
4- هر گناهى كه حرمت و بزرگ بودنش با دليل قاطع ثابت شده است.
5- هر گناهى كه در قرآن و سنّت، انجام دهنده آن، شديداً تهديد شده است.
گناهان كبيره از ديدگاه امام خميني (ره)
در كتاب تحرير الوسيله امام خمينى (ره) در مورد معيار گناهان كبيره، چنين آمده است:
- گناهانى كه در مورد آنها در قرآن يا روايات اسلامى وعده آتش دوزخ، داده شده باشد.
- از طرف شرع، به شدت، از آن نهى شده است.
- دليل، دلالت دارد كه آن گناه، بزرگتر از بعضى از گناهان كبيره است.
- عقل، حكم كند كه فلان گناه، گناه كبيره است.
- در ذهن مسلمينِ پايبند به دستورات الهى، چنين تثبيت شده كه فلان گناه، از گناهان بزرگ است.
- از طرف پيامبر اكرم يا امامان (عليهم السلام) در خصوص گناهى تصريح شده كه از گناهان كبيره است.
سپس مىگويند: گناهان كبيره، بسيار است، بعضى از آنها عبارتند از:
1- نا اميدى از رحمت خدا.
2- ايمن شدن از مكر خدا.
3- دروغ بستن به خدا يا رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) و يا اوصياى پيامبر (عليهم السلام)
4- كشتن نا بجا.
5- عقوق پدر و مادر.
6- خوردن مال يتيم از روى ظلم.
7- نسبت زنا به زن با عفت.
8- فرار از جبهه جنگ با دشمن.
9- قطع رحم.
10- سحر و جادو.
11- زنا.
12- لواط .
13- دزدى.
14- سوگند دروغ.
15- كتمان گواهى. (در آنجا كه گواهى دادن واجب است)
16- گواهى به دروغ .
17- پيمان شكنى.
18- رفتار بر خلاف وصيّت.
19- شرابخوارى.
20- رباخوارى.
21- خوردن مال حرام.
22- قمار بازى.
23- خوردن مردار و خون.
24- خوردن گوشت خوك.
25- خوردن گوشت حيوانى كه مطابق شرع ذبح نشده است.
26- كم فروشى.
27- تعرّب بعد از هجرت. يعنى انسان به جايى مهاجرت كند كه دينش را از دست مىدهد.
28- كمك به ستمگر.
29- تكيه بر ظالم .
30- نگهدارى حقوق ديگران بدون عذر.
31- دروغگويى.
32- تكبر.
33- اسراف و تبذير.
34- خيانت.
35- غيبت.
36- سخن چينى.
37- سرگرمى به امور لهو.
38- سبك شمردن فريضه حج.
39- ترك نماز.
40- ندادن زكات.
41- اصرار بر گناهان صغيره.
اما شرك به خدا و انكار آنچه را كه خداوند دستور داده، و دشمنى با اولياى خدا، از بزرگترين گناهان كبيره مىباشد.
همانگونه كه بيان شد طبق فتواى امام خمينى(ره) گناهان كبيره، بسيار است و آنچه در بالا ذكر شد قسمتى از آنها است، مثلا توهين به كعبه و قرآن و پيامبر (صلّى الله عليه وآله) و امامان (عليهمالسلام) يا ناسزا گفتن به آنها و بدعت گذارى و ... از گناهان كبيره است.
يك تقسيم بندى ديگر در مورد گناهان
امام على عليه السلام در گفتارى فرمود:
انّ الذنوب ثلاثة... فذنب مغفور و ذنب غير مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف عليه... ؛ گناهان بر سه گونهاند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى كه براى صاحبش، هم اميد(بخشش) داريم و هم ترس از كيفر.
سپس فرمود: «اما گناهى كه بخشيده است، گناه بندهاى است كه خداوند او را در دنيا كيفر مىكند و در آخرت كيفر ندارد. در اين صورت خداوند حكيمتر و بزرگوارتر از آنست كه بندهاش را دو بار كيفر كند.
اما گناهى كه نابخشودنى است، حق الناس است يعنى ظلم بندگان نسبت به همديگر كه بدون رضايت مظلوم بخشيده نمىشود.
و اما نوع سوم، گناهى است كه خداوند آن را بر بندهاش پوشانده و توبه را نصيب او نموده است، و در نتيجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم اميد به آمرزش پروردگارش دارد، ما نيز درباره چنين بندهاى، هم اميدواريم و هم ترسان.
-----------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۲, ۱۱:۵۹ #10
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 756 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 109
- آپلود
- 206
- گالری
-
7
دوربرگردانِ توبه(مراحل توبه و پاكسازى)
بسم الله الرحمن الرحیم
مراحل توبه و پاكسازى
از نشانههاى رحمت و لطف وسيع الهى، نعمت توبه و پذيرش آن از سوى خداوند، توبه به معنى ترك گناه، بازگشت به سوى خدا و عذرخواهى در پيشگاه خداوند است.
عذرخواهى بر سه گونه است؛
گاهى عذر آورنده مىگويد: من اصلاً فلان كار را انجام ندادهام. گاهى مىگويد: من به آن جهت اين كار را انجام دادم. و گاهى مىگويد: اين كار را انجام دادم ولى خطا كردم و بد كردم و اينك پشيمانم. اين همان توبه است.
توبه در اسلام داراى شرايطى است؛ 1- ترك گناه، 2- پشيمانى از گناه، 3- تصميم بر انجام ندادن دوباره گناه، 4- تلافى و جبران گناه.
توبه همچون بيرون آوردن لباس چركين از بدن و پوشيدن لباس پاك و تميز است. توبه همچون شستشوى بدن آلوده و عطر زدن است.
قرآن در آغاز سوره هود مىفرمايد:
و ان استغفروا ربكم ثم توبوا اليه (هود / 3)؛ و از پروردگار خود آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد.
آوردن استغفار و توبه در يك آيه، حاكى از آن است كه اين دو با هم تفاوت دارند، اولى به معنى شستشو و دومى به معنى كسب كمالات است. انسان نخست بايد خود را از گناهان پاك سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بيارايد، نخست هرگونه معبود باطل را از قلب خود بزدايد و سپس معبود حق را در آن جاى دهد، به قول حافظ:
تا نفس، مبرّا ز نواهى نكنى دل، آئينه نور الهى نكنى
استغفار و توبه در قرآن
در قرآن، ذات پاك خداوند، 91 بار غفور، «بسيار آمرزنده» و 5 بار غفّار، «بسيار بخشنده» ياد شده و در آيات بسيارى، مردم به استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا دعوت شدهاند. و بيش از 80 بار سخن از توبه و پذيرش توبه به ميان آمده است. در اينجا به ذكر چند آيه مىپردازيم:
تعبيراتى كه در اين آيه آمده مانند: «بندگان من»، «نااميد نشويد»، «رحمت خدا»، «آمرزش همه گناهان»، «غفور و رحيم بودن خدا»؛ همه حكايت از وسعت دامنه استغفار و پذيرش توبه و گستردگى رحمت الهى مىكند، به خصوص تعبير به "عبادى"؛ «بندگان من»، كه بيانگر آن است كه همه از خوب و بد، بندگان خدا هستند و خداوند به آنها آنچنان مهربان است كه آنها را بندگان خودش خوانده است. بنابراين چشمانداز اميد به آمرزش، بسيار وسيع و گسترده است.
1-والّذين اِذا فَعَلوا فاحِشَة اَو ظلموا اَنفُسهم ذكروا الله فَاستَغفروا لِذُنوبِهم( آل عمران / 135)؛ و از نشانههاى پرهيزكاران آن است كه: هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مىافتند و براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مىكنند.
2-و من يَعمَل سُوء او يَظلِم نَفسَه ثُمّ يَستغفِرِ الله يَجد الله غَفوراً رَحيماً( نساء / 110)؛ كسى كه كار بدى انجام دهد، يا به خود ستم كند، سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.
3-وعد الله الّذينَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحاتِ لَهم مَغفِرةٌ و اجرٌ عظيم( مائده / 9)؛ خداوند به آنها كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است.
4-قُل يا عِبادِىَ الَّذينَ اسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَة الله إنّ الله يَغفرُ الذُّنوبَ جَميعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحيم(زمر / 53)؛ بگو اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد، از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد و او بسيار بخشنده و مهربان است.
تعبيراتى كه در اين آيه آمده مانند: «بندگان من»، «نااميد نشويد»، «رحمت خدا»، «آمرزش همه گناهان»، «غفور و رحيم بودن خدا»؛ همه حكايت از وسعت دامنه استغفار و پذيرش توبه و گستردگى رحمت الهى مىكند، به خصوص تعبير به "عبادى"؛ «بندگان من»، كه بيانگر آن است كه همه از خوب و بد، بندگان خدا هستند و خداوند به آنها آنچنان مهربان است كه آنها را بندگان خودش خوانده است. بنابراين چشمانداز اميد به آمرزش، بسيار وسيع و گسترده است.
5- و اِذا سَئَلكَ عِبادِى عَنّى فَانّى قَريبٌ اُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَليَستجيبوا لِى وليُؤمِنوا بى لَعلَّهُم يَرشُدون ( بقره / 186)؛ هنگامى كه بندگانم از تو درباره من سوال كنند، (بگو) من نزديكم به دعا كننده به هنگامى كه مرا مىخواند پاسخ مىگويم، پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند و به مقصد برسند.
از لطايف و نكات بسيار ظريف در نزديك بودن خدا به انسان اين كه در اين آيه خداوند هفت بار، امور را به ذات پاك خود، بدون واسطه نسبت داده است: بندگان من، درباره من، من نزديكم، مرا مىخواند، من پاسخ مىگويم، دعوت مرا اجابت كند، به من ايمان آورد.
يار نزديكتر از من به من است وين عجب بين كه من از وى دورم
6- ... و تُوبُوا اِلى اللهِ جَمعياً اَيُّها المُؤمِنون (نور / 31)؛ اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گرديد.
7- وَ هُو الّذى يَقبِلُ التَّوبَة مِن عِبادِه (شورى / 25)؛ و خدا كسى است كه توبه بندگانش را مىپذيرد.
8- ... اِنَّ الله يُحِبُّ التَّوّابِين (449)؛ قطعاً خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.
9- يا ايّها الَّذينَ آمَنوا تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً( بقره / 222)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد توبه حقيقى و خالص كنيد.
10- و هُو الَّذى يَقبلُ التَّوبَة عَن عِبادِه و يَعفُوا عَنِ السّيّئات (تحريم / 8)؛ او كسى است كه توبه بندگانش را مىپذيرد و از گناهان مىگذرد.
11- اَفَلا يَتُوبُونَ اِلَى الله و يَستَغفِروُنَه و اللهُ غَفُورٌ رَحيم (تحريم / 8)؛ آيا توبه نمىكنند و به سوى خدا باز نمىگردند و از او طلب آمرزش نمىنمايند. خداوند آمرزنده مهربان است.
در اين آيه با استفهام انكارى كه بيانگر تاكيد است، خداوند انسانها را به سوى توبه و استغفار دعوت مىنمايد و با ذكر دو صفت "غفور" و "رحيم" بودنش، عواطف آنها را تحريك مىنمايد تا شايد به سوى خدا باز گردند و با آب استغفار، گناهانشان را بشويند و در پرتو توبه بر كمالات و فضايل انسانى خود بيفزايند.
توبه از ديدگاه روايات
با بررسى و تجزيه و تحليل روايات مربوط به توبه و استغفار، مطالب متنوع و جامعى، پيرامون توبه به دست مىآيد كه در اينجا به طور خلاصه به بخش مهمى از آن مىپردازيم:
1- توبه راستين
توبه راستين پنج ركن دارد:
- ترك گناه.
- پشيمانى از گناهان سابق.
- تصميم بر ترك گناه.
- جبران گناهانى كه قابل جبران است با اداى حق الله و حق النّاس.
- استغفار با زبان.
توبه نصوح چيست؟
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد:
تُوبُوا الى الله تَوبَة نَصُوحاً(مائده / 74)؛ به درگاه الهى توبه نصوح كنيد.
امام صادق عليه السلام در تفسير واژه «نصوح» چنين فرمودند:
هو الذَّنبُ الّذى لا يَعودُ فيه اَبداً( تحريم / 8)؛ آن توبهاى است كه هرگز به آن گناه باز نگردد.
و امام هادى عليه السلام در معنى نصوح فرمود:
توبه نصوح، آن است كه باطن انسان مانند ظاهر بلكه بهتر از ظاهر باشد.
رسول خدا صلّى الله عليه وآله در معنى نصوح فرمودند:
توبه كننده، هرگز به گناه باز نگردد، چنانكه شير به پستان باز نمىگردد.
امام على عليه السلام در معنى نصوح مىفرمايد:
پشيمانى قلبى و عذرخواهى با زبان، و تصميم جدى و مداوم بر ترك گناه.
2- شرائط صحت و كمال توبه
شخصى براى خودنمايى در محضر على عليه السلام گفت: "استغفر الله". حضرت على عليه السلام به او فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مىدانى استغفار (تنها به زبان نيست و) از درجه اعلى است؟ سپس فرمود: استغفار و توبه داراى شش ركن است:
- پشيمانى از گناهان قبل،
- تصميم بر ترك گناه،
- اداى حق مردم،
- اداى حق الله،
- ذوب شدن گوشت بدن كه از غذاى حرام روييده شده با حزن و اندوه،
- بدن سختى طاعت خدا را بچشد همانگونه كه شيرينى گناه را چشيده است. در اين هنگام بگو: استغفر الله.
جبران گناهان گاهى به مرحلهاى مىرسد، كه بايد گناهان سابق را تبديل به نيكىها كند. يعنى نه تنها آثار گناه را از لوح دل بشويد، بلكه آثار درخشان كارهاى نيك را جايگزين آن بنمايد. به عنوان مثال اگر كسى مدتها پدر يا مادرش را آزرده و اكنون توبه كرده، تنها قطع آزار كافى نيست. بلكه بايد با شيرينى محبت خود، تلخى آزار را جبران كند.
امام سجاد عليه السلام فرمودند:
توبه يعنى كار شايسته و بازگشت از انحراف، نه لقلقه زبان.
يكى ديگر از شرايط توبه، جبران ضايعات گناه است.
قرآن در اين باره مىفرمايد:
اِلاّ الَّذينَ تابُوا مِن بَعدِ ذلِك وَ اَصْلحوا؛ مگر كسانى كه بعد از اين توبه كنند و به اصلاح و جبران بپردازند.
جمله "واصلحوا" بيانگر اين است كه شرط مهم توبه اصلاح و جبران ضايعات گناه است.
يكى ديگر از شرايط كمال توبه اقرار به گناه است، تا آنجا كه امام باقر عليه السلام فرمودند:
سوگند به خدا از گناه نجات پيدا نمىكند، مگر كسى كه به گناه اعتراف كند.
و حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
اعتراف كننده به گناه، توبه كننده است.
3- انواع توبه و مراحل آن
امام صادق عليه السلام در ضمن گفتارى فرمودند:
هر گروهى داراى يك نوع توبه هستند... توبه بندگان خاص و ممتاز، توبه كردن از لحظات غفلت از خدا و متوجه شدن به غير خداست و توبه توده مردم، توبه از گناهان است.
مطلب ديگر اين كه، پشيمانى از گذشته و تصميم بر ترك گناه، مرحله نخستين توبه است، مراحل بعد آن است كه توبه كننده از هر نظر به حالت روحانى قبل از گناه درآيد.
همچون بيمار و كسى كه تب دارد، كه با خوردن دارو، تب او قطع مىشود، ولى بعد از اين مرحله نياز به داروهاى تقويتى دارد تا با استفاده از آنها، بنيه جسمى او به مرحله قبل از بيمارى برسد و شايد سخن امام باقر عليه السلام بر همين اساس باشد كه فرمود:
توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد و آن كس كه در گناه بماند و در عين حال استغفار كند همانند مسخره كننده است.
4- وسعت دامنه پذيرش توبه
چنانكه قبلاً ذكر شد، خداوند مىفرمايد:
از رحمت خدا نااميد نشويد، خداوند همه گناهان را مىآمرزد.
اين آيه با صراحت بيان مىدارد كه راه توبه به روى همه كس باز است. تا آنجا كه نقل شده «وحشى» قاتل حضرت حمزه (عليه السلام) با شنيدن اين آيه به حضور پيامبر (صلّى الله عليه وآله) آمد و اظهار توبه كرد.
پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) توبه او را پذيرفت ولي فقط به او فرمود: از چشم من غايب شو، چرا كه من نمىتوانم به تو نگاه كنم.
رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) مىفرمايد:
در هر جا هستى، از خدا بترس و با مردم با اخلاق نيك برخورد كن، و هرگاه گناهى كردى كار نيكى انجام بده كه آن گناه را محو كند.
بعضى سؤال كردند: آيا اين آيه درباره وحشى است يا شامل همه مسلمين مىشود؟ پيامبر (صلّى الله عليه وآله) فرمود: همه را شامل مىشود.(زمر / 53)
وسعت و دامنه پذيرش توبه تا آنجاست كه روايت شده: شخصى در محضر حضرت رضا (عليه السلام) گفت: خدا لعنت كند كسى كه با على (عليه السلام) جنگيد. امام رضا (عليه السلام) به او فرمود:
بگو مگر كسى كه توبه كرد و خود را اصلاح نمود.
و اين بيانگر لطف الهى نسبت به گنهكاران است اصولاً اسلام راه بازگشت به سوى خدا را به روى هيچ كس نمىبندد، حتى در مورد عذاب سخت شكنجه گران مىفرمايد:
اِنّ الَّذينَ فَتَنُوا الْمُؤمِنينَ والمُؤمِناتِ ثُمَّ لَم يَتُوبُوا فَلَهم عَذابُ جَهنَّم؛براى آنان كه زنان و مردان با ايمان را شكنجه دادند، ولى توبه ننمودند عذاب دوزخ است.
جمله "ثم لم يتوبوا" حاكى از پذيرش توبه شكنجه گران است.
5- محبت خاص خدا به توبه كنندگان
در قرآن مىخوانيم:
اِنَّ الله يُحِبُّ التَّوّابين(بروج / 10)؛ خداوند قطعاً توبه كنندگان را دوست مىدارد.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
هر گاه مردى در شب تاريك شتر و توشهاش را در سفر گم كند و سپس پيدا كند، چقدر خوشحال مىشود، خداوند بيشتر از او نسبت به توبه كننده فرحناك مىشود.(بقره / 222)
و در سخن ديگر فرمودند:
خداوند به توبه بندهاش فرحناكتر است از مرد عقيمى كه داراى فرزند شود و از شخصى كه گمشدهاش را پيدا كند، و از تشنهاى كه به آب مىرسد.
رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) فرمودند:
هيچ موجودى در پيشگاه خدا، محبوبتر از مرد يا زن توبه كننده نيست.
توبه كننده، محبوب خدا است.
6- سرزنش از تاخير توبه
انسان، هر لحظه مامور به توبه است و فرمان توبوا، «توبه كنيد» او را به تعجيل در توبه دعوت مىنمايد، بنابراين تاخير در توبه تاخير در انجام فرمان الهى است و چنين كسى در هر لحظه به عنوان ترك كننده فرمان خدا به حساب مىآيد.
امام جواد عليه السلام مىفرمايد:
تاخير توبه نوعى غرور و بىخبرى و طولانى نمودن آن نوعى حيرت و سرگردانى است.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
سه كار كفاره و جبران كننده گناه است: بلند سلام كردن، اطعام دادن، نماز شب و عبادت در آن هنگام كه مردم خوابيدهاند.
مردى از اميرمؤمنان على عليه السلام درخواست موعظه كرد، آن حضرت به او فرمود:
از كسانى مباش كه بدون عمل، اميد سعادت آخرت را دارند، و توبه را با آرزوهاى دراز به تاخير مىاندازند.
نيز فرمودند:آن كس كه توبه را به آينده موكول مىكند، دين ندارد.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
از تاخير انداختن (توبه) بپرهيز، زيرا تاخير انداختن (همچون) دريايى است كه درمانده در آن غرق مىگردد.
بايد توجه داشت كه توبه هنگام مرگ، ارزشى ندارد، چنان كه ايمان و توبه فرعون هنگام غرق شدن پذيرفته نشد و در آيه 18 سوره نساء به اين مطلب تصريح شده است.
محمد همدانى مىگويد، از حضرت رضا (عليه السلام) پرسيدم: چرا خدا، فرعون را غرق كرد، با اين كه ايمان آورد و به توحيد اعتراف كرد؟
آن حضرت در پاسخ فرمود:
زيرا فرعون هنگام ديدن عذاب، ايمان آورد. و ايمان در اين هنگام پذيرفته نيست.
و اين را نيز نبايد از نظر دور داشت كه در روايات متعدد آمده هرگاه مؤمن گناهى مرتكب شود، تا هفت ساعت به او مهلت داده مىشود كه اگر در اين هفت ساعت توبه كرد، گناه او در نامه عمل ثبت نمىگردد، در بعضى از روايات به جاى هفت ساعت از صبح تا شب ذكر شده است، امام صادق عليهالسلام فرمودند:
إنّ العبد اذا اذنب ذنباً اُجِّل من غَدوَةٍ الى الليل فانْ استغفر الله لم يكتب عليه (از آيات 50 و 51 سوره يونس استفاده می شود كه به هنگام نزول عذاب درهاى توبه بسته است، چرا كه توبه در چنين حالى شبيه توبه اجبارى و اضطرارى است و چنين توبه اى بى ارزش است.)؛ بنده وقتى كه گناه كند، از بامداد تا شب مهلت دارد اگر در اين مدت از درگاه خدا طلب آمرزش كرد، آن گناه بر او نوشته نشود.
7- نتايج درخشان توبه
توبه و قبولى آن از نعمتها و مواهب كم نظير الهى است و داراى آثار و نتايج بسيار درخشانى است.
توبه حقيقى آنچنان انسان گنهكار را دگرگون مىكند، كه گويى اصلاً گناه نكرده است. چنانكه امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
توبه كننده از گناه مانند آن است كه گناهى نكرده است.
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر كسى داراى چهار خصلت باشد هر چند از سر تا قدمش را گناه فرا گرفته باشد خداوند آن گناهان را به نيكى تبديل مىكند:
راستگويى، شرم و حيا، نيك خلقى، روحيه شكرگزارى.
توبه حقيقى موجب پردهپوشى و نابودى آثار گناه مىگردد، امام صادق عليه السلام فرمودند:
هنگامى كه بنده توبه حقيقى كرد، خداوند او را دوست مىدارد، و در دنيا و آخرت گناهان او را مىپوشاند، هر چه از گناهان كه دو فرشته موكل بر او برايش نوشتهاند از يادشان ببرد و به اعضاى بدن وحى مىكند كه گناهان او را پنهان كنيد. و به نقاط زمين (كه او در آن گناه كرده) فرمان مىدهد گناهان او را پنهان كنيد.
پس توبه كننده با خدا ملاقات كند به گونهاى كه هيچ چيز نيست كه در پيشگاه خدا گواهى بدهد كه او چيزى از گناه را انجام داده است.
در آيه 8 سوره تحريم كه به توبه نصوح امر شده، به پنج ثمره و نتيجه توبه حقيقى اشاره شده كه عبارتند از:
1- بخشودگى گناهان.
2- ورود در بهشت پر نعمت الهى.
3- عدم رسوايى در قيامت.
4- نور ايمان و عمل، در قيامت به سراغ توبه كنندگان آمده و پيشاپيش آنها حركت نموده و ايشان را به سوى بهشت، هدايت مىكنند.
5- توجه آنها به خدا بيشتر مىگردد، و تقاضاى تكميل نور و آمرزش كامل گناه خود مىكنند.
بطور خلاصه، توبه حقيقى انسان را محبوب خدا مىكند، آن هم به عنوان محبوبترين بندگان، چنانكه امام كاظم عليه السلام مىفرمايد:
و محبوبترين بندگان در پيشگاه خدا، آنهايى هستند كه در فتنه (گناه) واقع شوند و بسيار توبه كنند.
و در روايت ديگرى از امام معصوم نقل شده كه خداوند به توبه كنندگان، سه موهبت عطا كرده كه اگر يكى از آنها را به همه اهل آسمانها و زمين مىداد همه آنها نجات مىيافتند:
1- بشارت به آنها كه خداوند آنان را دوست دارد و كسى كه خدا او را دوست بدارد او را عذاب نمىكند.
2- حاملين عرش خدا و رهيافتگان در جوار عرش كبريايى خداوند براى توبه كنندگان، طلب آمرزش مىكنند و مقامات عالى را براى آنها آرزو مىنمايند.( بقره، 222)
3- گناهان توبه كنندگان به حسنات و پاداشها، تبديل مىگردد و خداوند به آنها نويد رحمت و امن داده است.( مؤمن / 7 9)
در پايان بحث توبه، با امام سجاد عليه السلام همنوا شويم كه در فرازى از مناجات خود از مناجاتهاى پانزدهگانهاش به پيشگاه خداوند چنين عرض مىكند:
الهى انت فَتَحت لِعبادك باباً الى عَفوِك، سمّيتَه التّوبه، فقلت: توبوا الى الله توبة نصوحاً، فما عذر مَن اغفل دخول الباب بعد فتحه؟ (فرقان / 68 ،70)؛ اى خداى من! تو آن كسى هستى كه درى به سوى عفوت براى بندگانت گشودهاى و نام آن را توبه نهادهاى و (در قرآن) فرمودهاى: به سوى خدا باز گرديد و توجه خالص كنيد، اكنون عذر كسانى كه از وارد شدن به اين در گشوده غفلت كردهاند، چيست؟
جبران گناه
در توبه يكى از اركان مهم، جبران گناه است، كه موجب شستن آثار گناه شده و زدودن رسوبات گناه مىگردد.
از اين جبران، در اسلام با عنوان «كفارات و تكفير» «پوشاندن و پاك كردن» ياد مىشود.
«تكفير» در مقابل «اِحباط» است، احباط يعنى انسان با ارتكاب گناه، كارهاى نيك خود را پوچ و بى اثر كند، ولى تكفير يعنى انسان با كارهاى نيك، آثار گناهان از چهره جان خود بزدايد، به عبارت روشنتر توبه داراى دو مرحله است:
1- قطع و ترك گناه (پاكسازى).
2 - تقويت جان با اعمال نيك (بهسازى).
همانند بيمارى كه درمان او داراى دو بعد است، يكى خوردن داروىهاى درمان كننده، دوم خوردن داروهاى نيروبخش، تا آثار و ضايعات بيمارى را از بين ببرد.
جبران گناهان گاهى به مرحلهاى مىرسد، كه بايد گناهان سابق را تبديل به نيكىها كند. يعنى نه تنها آثار گناه را از لوح دل بشويد، بلكه آثار درخشان كارهاى نيك را جايگزين آن بنمايد. به عنوان مثال اگر كسى مدتها پدر يا مادرش را آزرده و اكنون توبه كرده، تنها قطع آزار كافى نيست. بلكه بايد با شيرينى محبت خود، تلخى آزار را جبران كند.
جبران گناه از ديدگاه قرآن
- (انديشمندان) با كارهاى نيك، كارهاى بد خود را از بين مىبرند.
- اِلاّ مَن تابَ و آمن و عَمل صالِحاً اُولئِك يُبدِّل الله سيِّئاتِهم حَسَنات ( رعد / 22)؛ مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، كه خداوند گناهان اين گروه را به حسنات تبديل مىكند.
- و اَقِم الصَّلوةَ طَرَفَى النَّهار و زُلَفاً مِنَ الليل اِنَّ الحَسَنات يُذهِبْن السَّيّئات (فرقان / 70)؛ نماز را در دو طرف روز و اوايل شب برپا دار، چرا كه نيكىها، بدىها را بر طرف مىسازد.
- اِنْ تَجتَنِبُوا كَبائِرَ ما تَنهَون عَنه نُكَفِّر عَنكُم سيِّئاتِكم (هود / 114)؛ اگر از گناهان كبيرهاى كه از آن نهى شدهايد، اجتناب كنيد گناهان كوچك شما را مىپوشانيم.
- والَّذينَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحاتِ لَنُكَفِّرنَّ عَنهُم سَيِّئاتِهم(نساء / 31)؛ كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادند، قطعاً گناهان آنان را مىپوشانيم.
منظور از پوشاندن گناه چيست؟
- ... فَالَّذينَ هاجروا وَ اُخرِجوا مِن دِيارِهم و اُوذوا فى سَبيلى و قاتَلوا وَ قُتلوا لاُكَفِّرنَّ عَنهم سَيِّئاتهم (عنكبوت / 7)؛ پس آنها كه در راه خدا هجرت كردند و از خانههاى خود بيرون رانده شدند، و در راه من آزار ديدند و جنگ كردند و كشته شدند سوگند ياد مىكنم كه گناهان آنها را مىپوشانم و محو مىكنم.
از آيات فوق چنين نتيجه مىگيريم كه:
توبهاى مورد قبول است و موجب محو گناهان مىگردد كه با ايمان، عمل صالح، نماز، هجرت، جهاد و شهادت همراه باشد وگرنه ضايعات گناهان سابق، جبران نخواهد شد.
جبران گناه از ديدگاه روايات
در روايات بطور صريح تاكيد شده كه در توبه ترك گناه و پشيمانى، كفايت نمىكند. بلكه بايد آثارى را كه گناهان در زندگى انسان پديد آوردهاند با كارهاى نيك، جبران و اصلاح نمود.
اين جبران در چهرههاى مخصوصى بروز مىكند، تا عامل تربيت و تكامل انسان گردد. براى تكميل اين بحث، به روايات زير توجه كنيد:
- رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) مىفرمايد:
در هر جا هستى، از خدا بترس و با مردم با اخلاق نيك برخورد كن، و هرگاه گناهى كردى كار نيكى انجام بده كه آن گناه را محو كند.
- امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
هرگاه نشانههاى توبه، از توبه كننده آشكار نگردد، او توبه كننده حقيقى نيست. (آشكار شدن نشانههاى توبه اين است كهآنها را كه ادعاى حقى بر او دارند راضى كند، نمازهاى قضا شدهاش را اعاده نمايد، در برابر مؤمنان متواضع باشد، و خود را از طغيان هوسهاى نفسانى حفظ نمايد ...
- اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند:
ميوه و اثر توبه، جبران ضايعات نفس است.
- امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
چقدر كارهاى نيك، بعد از گناهان شايسته و زيبا است.
- امام كاظم عليه السلام فرمودند:
از كفارات گناهان بزرگ، پناه دادن به انسانهاى پريشان و گرفتار و زدودن اندوه از اندوهگين است.
- شخصى از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) پرسيد: كفاره گناه غيبت چيست؟
حضرت فرمودند:
براى كسى كه او را غيبت كردهاى، از خدا طلب آمرزش كن.
- امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
سه كار كفاره و جبران كننده گناه است: بلند سلام كردن، اطعام دادن، نماز شب و عبادت در آن هنگام كه مردم خوابيدهاند.
- امام باقر عليه السلام فرمودند:
اگر كسى داراى چهار خصلت باشد هر چند از سر تا قدمش را گناه فرا گرفته باشد خداوند آن گناهان را به نيكى تبديل مىكند:
راستگويى، شرم و حيا، نيك خلقى، روحيه شكرگزارى.
- شخصى به حضور رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) آمد و عرض كرد: گناهانم بسيار شدهاند و اعمال نيكم اندك است. پيامبر اكرم فرمود:
سجدههاى بسيار بجا بياور چرا كه سجده، گناهان را آنچنان مىريزد كه باد، برگهاى درخت را مىريزد.
هماهنگى جبران با گناه
جبران گناه، با كارهاى نيك، ممكن است به صورتهاى گوناگون مانند كمكهاى مالى، جهاد در راه خدا، روزه گرفتن، شب زندهدارى و ... انجام گيرد، ولى مناسب آن است كه جبران هر گناه متناسب با همان گناه باشد. مثلاً بىحجابى و ناپاكى را با حفظ كامل عفت و پاكدامنى، جبران كرد. گناه غيبت را با كنترل و مراقبت زبان، جبران نمود. گناه ظلم و بى رحمى را با احسان به مظلومان و دستگيرى از بينوايان، تلافى نمود. گناه چشمچرانى را با عفت چشم و نگاههايى كه براى آن پاداش است مانند نگاه به قرآن و به چهره عالم و نگاه به چهره پدر و مادر، جبران نمود. چنانكه از بعضى روايات اين مطلب استفاده مىشود؛
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
كفاره و جبران (گناه) كارمندى حاكم ظالم، رسيدگى و برآوردن نيازمندىهاى برادران(مردم) است.
-------------------------------------
منبع:گناه شناسى، محسن قرائتى، تنظيم و نگارش: محمدى اشتهاردى .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
صفحه ی اصلی ۩۞۩ رمضان نامه ۩۞۩
ویژه نامه ماه رمضان
کلیک کنید
ویرایش توسط حيدر کرار : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۲۱:۱۹
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری