صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: عاشق یا بنده؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    عاشق یا بنده؟




    دوستان به نظرتون ما باید عاشق خدا باشیم یا بنده ی اون؟!!!!

    ممنون


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    42
    مورد تشکر
    76 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    انسان ذاتا طالب عشق است ولي بايد بگردد و لايق عشق خود را بيابد در غير اين صورت دير يا زود ضربه مي خورد. اما تنها لايق عشق حقيقي آن زيبايي مطلق است يعني خدا (زيباترين مفهوم).
    به نظر من اول بايد عاشق خدا بود و اين عشق است كه ما را در بند معشوق مي كشد.
    بندگي اي كه دليلش عشق نباشد و عشقي كه دليلش لياقت معشوق نباشد پايدار نمي ماند.
    دوستان عيب من بي دل حيران مكنيد
    گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم :smile:

  3. تشکرها 2


  4. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10



    نقل قول نوشته اصلی توسط رضوان نمایش پست
    دوستان به نظرتون ما باید عاشق خدا باشیم یا بنده ی اون؟!!!!

    ممنون
    دوست من:

    ما باید بنده عاشق خداباشیم

    زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم

  5. تشکرها 2


  6. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    1,268
    مورد تشکر
    2,086 پست
    حضور
    10 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    0



    هو الحق
    با سلام
    ما باید برای خدایمان بنده هایی باشیم که عاشقانه او را میپرستند و عبادت میکنند.

    شهید محمد رضا موحد دانش
    ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
    و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .






  7. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    3,425
    مورد تشکر
    1,987 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    با دروود آرمان گرامی
    به نظر من عشق واقعی به معشوق یعنی بندگی. ولی بندگی الزاما بیان کنننده عشق واقعی نیست.
    اگر ما واقعا آرزوی وصال پروردگار رو داشته باشیم باید عاشق اون باشید و از این عشق بندگی اون رو کنیم.
    اگر ما بنده صالح باشیم بهشت الهی جای ماست و اگر یک بنده عاشق به پروردگار باشیم به مقامی بالاتر از بهشت میرسیم.

    پس عاشق اون باشیم از این عشق به بندگی کامل و واقعی اون برسیم. و بدونیم که یک عاشق واقعی هیچ وقت معشوق خودش رو نمیرنجونه.

    این مطلب هم بگم که خدا به ما عاشق تره تا ما به اون و ما هر چه اون رو دوست داشته باشیم اون مارو بیشتر دوست خواهد داشت

  8. تشکرها 2


  9. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    222
    مورد تشکر
    304 پست
    حضور
    16 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سلام و ارادت.خداوند در قران می فرماید ما انسان را جز برای عبادت خلق نکردیم.
    در نماز هم مکرر می گوئیم محمد(ص) بنده خداست(اشهد ان محمدعبده ...) و بعد به رسالتش گواهی می دهیم.و خوب میدانیم حضرت رسول اکرم سرور و اشرف همه مخلوقات است.در قران از ایشان بعنوان اسوه حسنه یاد شده است.
    اینها در متون اسلامی و دینی ما گواه بر این است کسی می تواند در صفت عشق قابل باشد که در مقام بندگی به قدر تکلیف ادای وظیفه کرده باشد.
    لذا شرط عاشقی بندگی است.صفت بنده و عبد تسلیم است در مقابل صاحب و معبود.


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    4
    مورد تشکر
    5 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سلام
    حتما بايد انسان عاشق بشه تا بتونه يه بنده واقعي بشه .اخر عبوديت اين كه انسان جز خدا چيز ديگه نبينه . حتما بايد عاشق بشي بنده بشي ودر خود جز عشقت يعني خدا چيزه ديگه نبيني. التماس دعا


  11. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    6
    مورد تشکر
    8 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    اشاره




    با سلام


    کلمه ی عشق و آنچه که ما تحت عنوان عشق می شناسیم، اساسا نه در قرآن و نه در متون مذهبی (روایت ها و احادیث) نیامده است. بلکه این کلمه و توصیفاتی که ما برای آن می شناسیم از فرهنگ وسنت شرقی-ایرانی ما وارد مباحث دینی شده است.
    از طرف دیگر، خداوند در قرآن می فرمايد:
    والذين آمنوا اشد حبا لله - و کسانی که ایمان آورده اند شدیدترین محبت را به خدا دارند - بقره آیه 165
    در اینجا "اشد حبا لله" را به تعبیری می توان همان عشق نامید. اما از بکاربردن این واژه یا واژه هایی شبیه به آن در مورد خداوند در متون اسلامی پرهیز شده است.
    علت اصلی این است که آنچه که ما بعنوان عشق می شناسیم و ذهن ما با آن آشنا است، عشق به جنس مخالف (به معنی دوست داشتن فردی از جنس مخالف) می باشد که کاملاً با عشق خدایی متفاوت است. در واقع، هرچند در متون شرقی اختلاط زیادی در معنای واژه ی عشق وجود دارد، اما واژه ی عشق در حقیقت همان چیزی است که غربی ها آن را لاو می نامند و عبارت است از میل جنسی شدید (که البته اغلب امیال دیگری نیز در آن شریک است) به جنس مخالف.
    از این رو انتخاب این واژه و استفاده از آن برای خداوند می تواند بسیار گمراه کننده باشد. در واقع کلمه ی "حب"، به معنی دوست داشتن که همراه با کلمه ی "اشد" شده است بسیار مناسبتر است.
    دوستان باید در مورد این مفهوم "اشد حب لله" بسیار دقت کنند. هرچند عشق و عاشق شدن چیزی است که بسیاری از انسان ها می توانند به آن در زندگی مادی خود دست یابند (صرف نظر از مذهبی که دارند)، اما رسیدن به مقام "اشد حب لله" کار هرکسی نیست و این مقام بسیار بالایی است. در واقع این همان مقامی است که در عرفان از آن تعبیر به "مقام محو" می شود.
    نمونه ی دارندگان این مقام پیامبر و ائمه ی اطهار و برخی از انسان های بسیار وارسته هستند که خداوند در مورد آنها در جای دیگری می فرماید:
    فلم تقتلوهم و لكن الله قتلهم و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي وليبلي المومنين منه بلاء حسنا ان الله سميع عليم - و شما آنان را نكشتيد بلكه خدا آنان را كشت و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند [آرى خدا چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد قطعا خدا شنواى داناست - انفال آیه ی 17
    در اینجا خداوند عمل پیامبر را بخود نسبت می دهد و می گوید "تو ریگ نیفکندی بلکه من افکندم". این همان مقام محو است که مقام کسانی است که "اشد حبا لله" هستند. هرچند که در اینجا افعال جمع آمده اما آنهائی که با زبان عربی آشنا هستند می دانند که اگر فرد مهمی در جمعی باشد و بخواهند به آن فرد در جمع اشاره کنند، از افعال جمع استفاده می کنند و در اینجا منظور آیه پیامبر اکرم و به اعتقاد ما حداقل افرادی مانند علی (ع) که همراه پیامبر بوده اند می باشد.

    به هر حال دم زدن از این مقام برای امثال بنده لاف و گزافی بیش نیست و بنده و امثال بنده از این مقام به بزرگی چندین جهان فاصله داریم.
    کین مدعیان در طلبش بی خبرانند --- آن را که خبر شد خبری باز نیامد

    شاد باشید

  12. تشکرها 2


  13. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    332
    مورد تشکر
    299 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    درود،
    گفتنی است ، عشق از واژه اشک (الف را با کسره بخوانید) پس از اسلام از پارسی وارد عربی شد!
    برای همین عرب ها بیشتر از محبوب و حبیب و ... استفاده می کنند!

    سپاس

  14. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    6
    مورد تشکر
    8 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    مطلب




    با سلام

    در ادامه ی مطلب قبلی بنده:
    اما چگونه می توان به مقام "اشد حب لله" رسید؟
    خداوند در قرآن می فرماید:
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ - ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید (تقوا داشته باشید) و بسوی او وسیله ای بجوئید و در راه او جهاد کنید تا باشد که رستگار شوید - مائده آیه ی 35
    خداوند می فرماید "بسوی او وسیله ای بجوئید". خب! اما وسیله چیست؟ خوشبختانه نیاز نیست جستجوی زیادی انجام دهیم، همین آیه جواب سوال را هم دارد. جواب تقوا و تلاش (جهاد) در راه خدا است و این همان چیزی است که از آن به بندگی تعبیر می کنیم. بنابراین برای رسیدن به مقام "اشد حب لله" نیاز به وسیله ای است و آن وسیله هم بندگی است.
    در واقع بندگی بزرگترین و والاترین مقامی است که بشر می تواند به آن دست یابد. البته بندگی را با خم و راست شدن و تحمل گشنگی و تشنگی اشتباه نکنید. بندگی بسیار فراتر از این اعمال است، اگرچه انجام این اعمال بصورتی که خداوند خواسته، شرط لازم برای بندگی هست.
    هر روز در نماز مسلمانان می گویند: ... و اشهد ان محمد عبده و رسوله ...
    اول بنده ی او و سپس فرستاده ی او، به عبارتی بندگی از هر مقامی بالاتر است و شرط رسیدن به "اشد حب لله" است.

    دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر---کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
    گفتند یافت می نشود گشته ایم ما ---گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست

    شاد باشید
    ویرایش توسط TheWhiteWizard : ۱۳۸۷/۰۶/۱۲ در ساعت ۲۳:۳۷ دلیل: اشتباه تایپی

  15. تشکرها 2


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود