-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۰۴:۰۲ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,182 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
روزه، تمرين عملي تقوا
معني و مفهوم تقوا
تقوا به معناي نگه داشت و پرهيز از پلشتي ها و پليدهاي عقلاني و عقلايي و شرعي، در فرهنگ قرآني از جايگاه ارزشي والايي برخوردار است. بسياري از احكام و پاداش ها مبتني بر اين اصل است و حتي دريافت پيام هاي وحي و قرار گرفتن در مسير هدايت الهي و بهره مندي از آن، چنان كه آيات نخست سوره بقره بيان مي كند، منوط به تحقق نوعي تقواي عقلاني و عقلايي است. به اين معنا كه بهره مندي از هدايت در زماني براي شخص ممكن است كه او براساس فطرت پاك خويش به طور طبيعي از پلشتي ها و پليدي هاي عقلاني و عقلايي پرهيز كند و به اصول اخلاقي و هنجارهاي عرف اجتماعي پاي بند باشد. چنين شخصي از اين آمادگي برخوردار مي شود كه از آموزه هاي وحياني سود برد و با عمل به اوامر و نواهي (تقواي شرعي) در مسير كمالي قرار گيرد.
در تحليل قرآني، تقواي الهي به معناي عمل به آموزه هاي وحياني است. بر اين اساس مي بايست اوامر را نيز به شكلي به نواهي بازگرداند و گفت كه مراد از اين كه كاري انجام بگيرد به معناي آن است كه كاري ترك نشود. بر اين اساس مي توان گفت كه اصول آموزه هاي وحياني بر ترك است و چنان كه از همان آغاز آفرينش حضرت آدم(ع) به عنوان نخستين موجود انساني از او خواسته شده بود به درخت ممنوع نزديك نشود اما به دلايل و عواملي چند چون وسوسه هاي دشمن كينه توز و انتقام ستان و سوگند خورده وي يعني ابليس و نيز عدم وجود عزم (لم نجد له عزما) اقدام به عمل خوردن مي كند و رانده شدن از بهشت خاص خويش را سبب مي شود.
بر اين اساس مي توان گفت كه خداوند از حضرت آدم(ع) خواسته بود كه نسبت به درخت، خود نگه دار باشد و با در پيش گرفتن تقوا و پرهيز از آن خود را گرفتار خوردن و تبعات آن نكند ولي چنين امري اتفاق نيافتاد و حضرت به كاري كه از آن نهي شده بود اقدام كرد.
رسيدن به كمالات، پاداش متقيان
قرآن پاداش بهشت و دست يابي به كمالات را مبتني بر تقوا مي داند و در آيات بسياري بهشت و نعمت هاي آن را از آن متقين برمي شمارد كه با خودداري و پرهيز از نواهي عقلي و عقلايي و شرعي، خود را در مسير كمالي قرار داده و به شخصيتي دست يافته اند كه مي بايست در جايگاه بلندمرتبه ديگري غير از زمين قرار گيرند و به شكل ديگري زيست و تكامل خويش را ادامه دهند و بهره هاي بيش تري از هستي و نعمت هاي خداوندي ببرند.
براي دست يابي به تقواي كامل و تمرين دستيابي به آن، روش هاي مختلفي در آموزه هاي وحياني بيان شده است كه يكي از مهم ترين آن ها، تمرين روزه است. روزه از نظر ساختاري چيزي جز ترك اموري نيست مانند ترك خوردن، آشاميدن، گناه و آميزش و مانند آن و از اين نظر شبيه نهي آدم(ع) مي باشد. بر اين اساس مي توان مولفه روزه را ترك اموري چند و كف نفس از آن ها دانست كه همان معناي پرهيز و خودداري از ارتكاب اعمالي است كه از آن به تقوا نيز ياد مي شود.
در حقيقت خداوند از انسان ها مي خواهد تا در يك ماه، تمرين پرهيزگاري كنند و بر ترك مجموعه اي از اعمال اهتمام ورزند.
در اين مجموعه هيچ فعلي انجام نمي شود؛ از اين رو، نماز خواندن شرط تحقق روزه نيست و روزه گرفتن با ترك مجموعه هاي بيان شده تحقق مي يابد هر چند كه شخص با ترك نماز گناهي مرتكب مي شود ولي روزه وي باطل نيست و نام روزه دار بر روزه دار بي نماز نيز اطلاق مي گردد.
تقوا، علت اصلي روزه
خداوند در بيان علت و انگيزه وجوب روزه برانسان ها درهمه شرايع وحياني آسمان به تقوا اشاره مي كند و مي فرمايد:«خداوند به عنوان قانون بر شما روزه را نگاشت و حكم كرد چنان كه بر كساني كه پيش از شما بودند اين حكم نوشته شده تا شايد شما تقوا پيشه كنيد.(بقره آيه 183)
درآيه به صراحت بيان شده است كه هدف از روزه دست يابي روزه داران به تقوا است و به كارگيري واژه لعل (شايد) به اين علت است كه روزه به معناي تقوا نيست بلكه تمرين تقوايابي است.بر اين اساس است كه فعل (تتقون) آورده شده است؛ زيرا اگر روزه مساوي با تقوا بود نيازي نبود كه واژه لعل و فعل تتقون به كار رود، چه اگر روزه همان تقوا بود و شخص با انجام آن متقي مي شد. اين صيروره و شدن را به شكلي اسمي تبيين مي كرد و مي فرمود: حتي تكونوا متقين؛ تا شما متقي شويد.
هر چند اعمالي كه از انسان در روزه خواسته شده در حوزه ترك و پرهيزگاري قرار مي گيرد ولي اموري كه انسان خواسته شده آنها را ترك كند، بخش كوچكي از پرهيزگاري در حوزه اصول عقلي و عقلايي است كه براي مهار شهوات و سركشي و طغيان آن مقرر شده است.
به اين معنا كه خردمندان نيز براي مهار شهوات و سركشي و طغيان آن مقرر شده است.
آن به خودداري از اموري چون خوردن آشاميدن و غيره دست مي زنند ولي هرگز اين خردمندان تقوا را اين امور بر نمي شمارند بلكه آن را كاري تمريني براي مهار و كنترل نفس مي دانند.
به سخن ديگر اموري كه در مجموعه روزه مورد توجه قرارگرفته حتي در ميان خردمندان عالم به عنوان اموري تمريني براي ايجاد تقوا و مهار نفس مطرح است و آن را برابر با تقوا نمي شمارند. اين همان معنايي است كه در آيه به شكل«لعكم تتقون» بيان شده است تا يادآور اين مطلب باشد كه آن چه مهم و اساسي و مطلوب اصلي خداوند در بيان وجوبي روزه است، دست يابي به تقواي كامل مي باشد.
با توجه به مطالب پيش گفته مي توان به صراحت بيان داشت كه انگيزه وجوب روزه از سوي خداوند تمرين تقوا از سوي روزه داران است تا بتوانند در امور مهم ديگري به ويژه درعمل براي دست يابي به متاعي دنيوي، خيانتي را مرتكب نشوند.
اشكال روزه
در گذشته براي دست يابي به تقوا و تمرين آن، اشكال ديگري از روزه مطرح بود و از نظر زماني نيز مدت آن بيش تر و سخت تر بود. به اين معنا كه هم از نظر تعداد روزها شخص مي بايست چهل روز را روزه مي گرفت و هم بايد در طول شبانه روز تنها يك وعده غذا مي خورد.
روزه در اوايل اسلام
البته در آغاز اسلام اين گونه بود كه شخصي كه شب هنگام افطار خويش را مي خورد و مي خوابيد در هنگام سحر و برخاستن از خواب شب نمي توانست چيزي بخورد و يا بياشامد. افزون بر اين نمي توانست در طول مدت ماه رمضان در هنگام شب با همسر خويش خلوت كند و هرگونه عمل جنسي غيرمجاز بود. اين مطلبي است كه در آيات 183 تا 187 سوره بقره بدان پرداخته شده است. خداوند در اين آيات مي فرمايد: «بر شما نزديكي با همسرانتان در شب هاي روزه حلال شده است... زيرا شما به خودتان خيانت مي كرديد و نمي توانستيد جلوي شهوت جنسي خويش را بگيريد و به نزديكي با آنان اقدام مي كرديد... اكنون مي توانيد به ايشان نزديك شويد و حكم پيشين برداشته شده است.
از آن جايي كه در آخر زمان، مردان و زنان به علل تجملات و امور ديگر گرايش بيش تري به يك ديگر يافته اند و شرايط و مقتضيات متحول شده نوعي تغيير نيز در غرايز جنسي مردان و زنان پديد آمده است و اين همانند تغييراتي است كه موجب بلوغ زودرس دختران و پسران مي شود. از اين رو در جوامع مختلف سن ازدواج از آغاز بلوغ جنسي نه سني در نظر گرفته شده است تا جلوي فساد گرفته شود.
هرگاه با تغييرات آب و هوائي و يا تحولات اجتماعي، بلوغ جنسي زودرس، تحقق يابد مي بايست براساس بلوغ عمل كرد نه اين كه به سن افراد توجه شود؛ زيرا بلوغ جنسي گرايش هاي ميان دختران و پسران را افزايش مي دهد و محدوديت سازي ازدواج براساس سن موجب افزايش فساد و فحشا در جامعه مي شود.
اين مسئله در زمان پيامبر(ص) به سبب تغييرات شديد پوششي و مقتضيات ديگر به گونه اي تشديد شده بود و مردان و زنان نمي توانستند مدت سي روز را در پيش همسر بي ارتباط جنسي باقي بمانند و اين گونه بود كه تغيير غرايز موجب شد تا حكم اسلامي در اين باره تغيير كند و خداوند دستور جديدي را صادر نمايد كه با تغييرات غريزي هماهنگ باشد وگرنه اگر بر حكم پيشين پافشاري مي شد نه تنها آموزش و تمرين تقوايي صورت نمي گرفت بلكه مردان و زنان به احكام خيانت مي كردند و آن را دور مي زدند و رفتاري برخلاف رشد و بالندگي انجام مي دادند.
اصولا ثابت شده است كه اگر حكمي برخلاف غرايز و فطرت انساني باشد موجب مي شود تا مردم برخلاف حكم رفتار نمايند و اين گونه است كه حكم و قانون زير پا گذاشته مي شود. بنابراين اسلام از آن جايي كه مبتني بر اصول عقلاني و عقلايي است و دستوري برخلاف فطرت نمي دهد و بنا ندارد تا غرايز را سركوب نمايد بلكه مي كوشد تا آن را در مسير درست به كار گيرد و مديريت نمايد و لذا دستور حرمت نزديكي باتوجه به تغيير غرايز و تشديد آن را لغو مي كند.
روزه كه مي بايست تمرين تقوايابي باشد اگر برخلاف مديريت غرايز باشد موجب مي شود يا مردم از حالت طبيعي و فطري بيرون روند مانند راهبه ها كه به سركوب غرايز جنسي مي پردازند و يا اين كه به خود و ديگري خيانت كنند چنان كه كشيش هاي كاتوليك به هم جنس گرايي رو آورده اند و گناهي را با عملي مباح جايگزين نموده اند.
به سخن ديگر امري مباح به كناري مي رود و امري گناه جايگزين آن مي شود و دين اين گونه از گردونه زندگي خارج مي شود.
استاد مطهري بر اين باور بود كه اگر دين مخالف فطرت و در راستاي سركوب غرايز وارد عمل شود نتيجه آن يا كنار نهادن دين و مخالفت با آن درنهايت است و يا اين كه مردم خود را از حالت طبيعي بيرون مي برند كه اين گونه عمل نيز خود مشكل ديگري در راه دين است.
به هر حال آن چه كه مي بايست عامل تمرين تقوا شود خود عامل گسترش فحشا و تباهي و پليدي مي شود و به تعبير قرآن خيانت به عنوان عمل انساني گسترش مي يابد و عامل بازدارنده از خيانت (يعني روزه به عنوان تمرين تقوا و بازداشت از خيانت و پليدي) خود عامل ايجادي آن مي شود كه آيات پيشين به صراحت بدان اشاره كرده است.
بر اين اساس در يك حكم و قانون كلي بايد گفت كه قانون و حكم مي بايست شرايط و مقتضيات زمان و مكان و تغييرات در غرايز را درنظر بگيرد وگرنه يا اصولا كنار نهاده مي شود و يا موجب تباهي و فساد و فحشا در جامعه مي شود. چنان كه تغييرات بلوغ در جوامع امروزي و بلوغ زودرس نوجوانان امري است كه مي بايست مورد توجه قرار گيرد و شرايط سني ازدواج به كنار نهاده شود وگرنه مي بايست با پليدي روسپي گري نوجوانان به عنوان معضل اجتماعي كنار آمد.
روزه سكوت
از ديگر اشكال روزه كه پيش از اين وجود داشته و براي دست يابي به تقوا و تمرين آن مطرح بوده است روزه سكوت است. روزه سكوت نوعي تمرين در جلوگيري نفس از بيان امور لغو و بيهوده و مهار و كنترل زبان است. بسياري از گناهان چون غيبت و تهمت از زبان سرچشمه مي گيرد و در جوامع پخش مي شود. شايعات و فحشا نيز اين گونه رواج مي يابد. از اين رو خداوند در قرآن از روزه سكوت خبر مي دهد.(مريم آيه 26)
اين روزه سكوت چنان كه از داستان حضرت مريم(ع) استفاده مي شود كاركرد خوبي نسبت به افزايش اتهامات داشته و جلوي آن را مي گرفت.(همان)
البته برخي بر اين باورند كه روزه سكوت بخشي از عنوان كلي روزه بوده است و شخص روزه دار در گذشته افزون بر ترك مواردي چون خوردن و نوشيدن و مانند آن مي بايست به ترك سخن نيز اقدام مي كرد و يا خود را موظف مي دانست كه اين بخش را نيز مراعات كند. به سخن ديگر روزه سكوت اختياري بود و همانند اعتكاف از آغاز واجب نبود ولي وقتي فرد آن را شروع مي كرد مي بايست به اتمام برساند همين معنا نيز در روزه سكوت وجود داشته و شخص افزون بر روزه عادي نيت مي كرد كه روزه سكوت را نيز بگيرد.
هدف از همه اين امور دست يابي به تقوا و تمرين تقواپيشگي بود و شخص مي توانست اموري ديگر را براي افزايش قدرت و پرهيز خويش به روزه خود اضافه كند.
از كساني كه روزه سكوت اختيار كرده بودند حضرت زكريا است كه اين عمل را براي دست يابي به حاجت خويش انجام داد. وي براي برآوردن دعا و نياز خويش روزه گرفت كه براي افزايش و تشديد آن سكوت را نيز بدان اضافه كرد.
البته در حال حاضر روزه سكوت تشريع نشده ولي از آن نهي نيز نشده و انسان مي تواند براي تمرين تقواي خويش روزه سكوت را به قصد رجا بگيرد.
آثار ديگر روزه
چنان كه گفته شد هدف و انگيزه اصلي وجوب روزه و تشريع آن، دست يابي به تقوا و تمرين آن بوده است با اين همه قرآن براي آن آثار و كاركردهاي ديگري نيز بيان كرده است كه از آن جمله مي توان به بهره مندي از خير و نيكي خداوند در حق وي اشاره كرد كه در آيه 184 سوره بقره آن را از آثار روزه برشمرده است.
پذيرش توبه كسي كه قتل خطايي را مرتكب شده از ديگر كاركردهاي روزه است. از آن جايي كه هرگونه قتل انساني گناه و جرم است و به عنوان پليدي و نابهنجاري عقلي و عقلايي و شرعي قلمداد مي شود كسي كه قتل خطايي مرتكب شده مي بايست افزون بر پرداخت ديه، براي رهايي از آثار و پيامدهاي روحي و رواني، خود را با روزه تنبيه كرده و تقواپيشگي و مهار نفس را تقويت كند. از اين رو دو ماه روزه براي چنين شخصي واجب شده است و به عنوان شرط پذيرش توبه از قاتل خطايي خواسته شده كه دو ماه روزه بگيرد. (نساء آيه 94)
از ديگر كاركردها و آثار روزه مي توان به جلب رضايت و امدادهاي خاص الهي (بقره آيه 45 و نيز 153) و دريافت بشارت هاي خاص الهي (توبه آيه 112) اشاره كرد.
براي سپاسگزاري به درگاه خداوند (بقره آيه 185) و دست يابي به موفقيت و پيروزي و غلبه بر مشكلات روحي و معنوي و مادي و دنيوي (بقره آيه 45) و نيز تعظيم خداوند و ستايش وي (بقره آيه 185) مي توان از روزه بهره گرفت و به اين نتايج دست يافت.
اين ها برخي از آثار و كاركردهاي جنبي و متنوع روزه گرفتن است كه آيات قرآني بدان اشاره كرده است ولي نبايد فراموش كرد كه همه اين امور و روزه گرفتن مي بايست در راستاي دست يابي به تقواي كامل انساني باشد تا انسان را به سوي كمالات رهنمون سازد.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۰۴:۰۷ #2
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,182 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
تپش قلم
& ماه رمضان، ماه نزول آيه هاي سبحاني و ارتباط ملك و ملكوت در نزديكترين افق براي عروج «ارواح روحاني» است!
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه از «منيت» و «ماديت» بريدن و پركشيدن در هواي لاهوت و «گردشهاي روحاني» است.
¤¤¤
& ماه رمضان، بهار سالكان الي الله و آغاز شكوفايي غنچه هاي عشق و معرفت در بوستان «سينه هاي سودايي» است!
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه برچيده شدن، «بساط شياطين» از عرصه زندگي اولاد آدم و حضور ملموس ملائك در اطراف «صائمين مشتاق شيدايي» است!
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه كشيده شدن خط گذشت و غفران الهي بر خطاهاي گناهكاران در سايه «الغوث الغوث هاي عمق جاني» است!
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه چيده شدن «مائده هاي آسماني» بر سفره جانهاي رسته از خاك و متصل به «انوار اهورايي» است.
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه شكستن «بت هاي نفس» و سجدهء عشق بر درگاه «عاشق و معشوق آفرين نامتناهي» است».
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه مفروش كردن قدوم شب قدر با اشكهاي شوق براي درك «زيباترين لحظهء حيات انساني» است
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه «يتيم شدن تاريخ» در طوفان نفاق و ضربت خوردن اميرالمؤمنين و عروج «جان جهاني» است!
¤¤¤
& ماه رمضان، ماه درك دقيق تر حضور«امام زمان» براي آمادگي بهتر جهت ظهور «منجي آخرالزماني» است!
-
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۸, ۱۰:۴۴ #3
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,182 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اى کسانى که ايمان آوردهايد روزه بر شما واجب شده
بسم الله الرحمن الرحيم
يا ايها الذين آمنوا کتب عليکم الصيام کما کتب على الذين من قبلکم لعلکم
تتقون. (183) اياما معدودات فمن کان منکم مريضا او على سفر فعدة من
ايام اخر و على الذين يطيقونه فدية طعام مسکين فمن تطوع خيرا فهو خير له و
ان تصوموا خير لکم ان کنتم تعلمون.(184) شهر رمضان الذى انزل فيه
القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فليصمه
و من کان مريضا او على سفر فعدة من ايام اخر يريد الله بکم اليسر و لا يريد
بکم العسر و لتکملوا العدة و لتکبروا الله على ما هديکم و لعلکم تشکرون.(185)
ترجمه آيات
اى کسانى که ايمان آوردهايد روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام قبل
از شما واجب شده بود شايد با تقوا شويد(183).
و اين روزهائى چند است پس هر کس از شما مريض و يا مسافر باشد بايد
ايامى ديگر بجاى آن بگيريد و اما کسانى که به هيچ وجه نمىتوانند روزه
بگيرند عوض روزه براى هر روز يک مسکين طعام دهند و اگر کسى عمل
خيرى را داوطلبانه انجام دهد برايش بهتر است و اينکه روزه بگيريد برايتان
خير است اگر بناى عمل کردن داريد(184).
و آن ايام کوتاه ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده تا هدايت مردم و
بياناتى از هدايت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر کس اين ماه را درک
کرد بايد روزهاش بگيرد و هر کس مريض و يا مسافر باشد بجاى آن چند
روزى از ماههاى ديگر بگيرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و
دشوارى نخواسته و منظور اينست که عده سى روزه ماه را تکميل کرده باشيد
و خدا را در برابر اينکه هدايتتان کرد تکبير گفته و شايد شکرگزارى کرده باشيد
(185).
سوره بقره، آيات 185-183
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۸, ۱۰:۵۶ #4
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,182 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
فضيلت ماه رمضان
فضيلت ما ه مبارک رمضان
رمضان ، ماهي است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است ؛ [ کتابي ] که مردم را راهنما و[ در بر دارنده ] نشانه هاي آشکار هدايت وميزان تشخيص حق از باطل است . سوره مبارکه بقره آيه 185
درهاي آسمان در شب اول ماه رمضان گشوده مي شود وتا آخرين شب اين ماه بسته نمي شود. پيامبر اکرم (ص)
بدبخت واقعي کسي است که اين ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزيده نشود .. پيامبر اکرم (ص)
رمضان ، رمضان ناميده شد ؛ زيرا گناهان را مي سو زاند .. پيامبر اکرم (ص)
خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه اي براي آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براي خشنودي او از يکديگر پيشي گيرند . امام حسن (ع )
-
۱۳۸۷/۰۶/۲۲, ۰۵:۰۲ #5
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,182 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آداب روزه
بسم الله الرحمن الرحيم
آداب روزه
روزه فقط امساک از اکل و شرب نيست، بلکه شرائطي ديگر هم همراه آن است، تعهد و مسؤوليتهاي انسان در برابر روزه، اين فريضه الهي زياد است.
روزه چهار گروه مقبول نيست
حضرت صادق ( عليهالسلام) فرمود: لا صيام لمن عصي الامام، و لا صيام لعبد آبق حتي يرجع، و لا صيام لامراة ناشزة حتي تتوب، و لا صيام لولد عاق حتي يبر، (1) روزه نيستبراي کسي که امام و پيشواي خود را نافرماني کند و از او اطاعت ننمايد، و صحيح نيست روزه عبد فراري، تا مراجعت کند و به خدمتباز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نميباشد تا توبه کند و در اختيار همسرش قرار گيرد و همچنين روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نميگيرد، و روزه به حساب نميآيد، بلي يکي از ابعاد سياسي اين حديثشريف، اطاعت و فرمانبري پيروان و رهروان مسلمان از راهبر و پيشواي مذهبي است. که امروز اين واقعيت در حق رهبر کبير انقلاب که اين کشتي عظيم انقلاب را ناخدا است، و با امواج خروشان و سهمگين درياي پهناور گيتي در نبرد است. تحقق پيدا کرده است. که بر ما تمامي اقشار ملت از روحاني و کارمند و کشاورز و کارگر و ديگر طبقات مردم واجب و فرض است که گوش به فرمان اين رهبر بزرگ که خداوند بر ما منت نهاده باشيم، و از رهنمودهاي پيامبر گونهاش اطاعت نمائيم و از هر گونه انتقاد غير صحيح و اعتراضات نابجا که باعث تضعيف انقلاب و مقام رهبري است. بپرهيزيم، و پر واضح است، که مخالفتبا مقام رهبري و ولايت فقيه، مخالفت صريح با مقام والاي امام زمان (ارواحناله الفداء) ميباشد، و مخالفتبا امام زمان ( عليهالسلام) ، روزه و ساير عبادات مقبول حضرت حق تعالي نبوده و صحيح نميباشد.
فاطمه (ع) در آداب صائم سخن ميگويد
حضرت فاطمه (عليها السلام) سيده نسوان عالم در آداب روزهدار ميفرمايد: عن جعفر بن محمد عن آبائه عن فاطمه (عليهم السلام) : «انها قالت: ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه» (2).
جعفر بن محمد (عليهما السلام) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسول الله (صلي الله عليهم اجمعين) روايت مينمايد: که حضرت زهرا (عليها السلام) فرمود: صائم با روزه خويش کاري نکرده (يعني حق روزه را ادا نکرده) هر گاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه که بر آنها حرام است) حفظ نکرده باشد.
يعني روزه يک مسماي واقعي از حفظ شکم از کل خوردنيها و نوشيدنيها و مبطلات ديگر و خلاصهاي از اجتناب از گناهان و معصيتخداوند ميباشد، زيرا روزهدار بدون پرهيز از تمامي محرمات روزه واقعي را در خويش تحقق نبخشيده است.
پنجخصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء
اگر چه امروز فقهاي عالي مقام اين موارد را مبطل روزه و وضوء نميدانند زيرا کمتر کسي است در زمان ما و فرهنگ طاغوت زده و غرب زده ما از اين اوصاف رذيله بپرهيزد، آن خصال پنجگانه از بيان پيامبر گرامي اسلام چنين است: «خمس خصال يفطرن الصائم، و ينقضن الوضوء الکذب، و الغيبة و النميمة، و النظر بشهوة، و اليمين الکاذبة» (3)
پنج صفت است که روزه را باطل و وضوء را ميشکند، دروغ و غيبت و سخن چيني و نظر شهوت انگيز، و قسم دروغ.
اين اوصاف ذميمه براستي اثر معنوي و روحاني روزه و وضوء که يک عبادت است در اسلام خنثي ميکند، و اجر و ثواب روزه و وضوء را نابود مينمايد.
کيفيت روزه داري از صحف ادريس عليهالسلام
در صحف ادريس ( عليهالسلام) است:
«اذا دخلتم في الصيام فطهروا نفوسکم من کل دنس و نجس و صومو الله بقلوب خالصة صافية منزهة عن الافکار السيئة و الهواجس المنکرة فان الله سيحبس القلوب اللطخة و النيات المدخولة و مع صيام افواهکم من الماکل، فلتصم جوارحکم من الماعم فان الله لا يرضي منکم ان تصوموا من المطاعم فقط لکن من المناکير کلها و الفواحش باسرها» (4)
حضرت ادريس پيامبر ( عليهالسلام) در صحف خويش فرمود: هر گاه وارد ماه صيام شديد، پس خويشتن را از هر پليدي و ناپاکي پاک سازيد، (درون خود را براي پذيرش عبادت ويژه خداوند پاکسازي نمائيد) و روزه بگيريد براي خداوند با قلبي خالص و نوراني و پاک از فکرهاي بد، و صداهاي نامفهوم و بيمعني و زشت، زيرا خداوند حبس مينمايد دلهاي ناپاک و نيتهاي غير خالص شما را و دهنهاي شما نبايد فقط با امساک از خوردنيها صائم و روزهدار باشد. بلکه بايد جوارح شما از گناهان نيز روزه باشد (يعني اعضاء شما هم بايد از معصيتخدا امساک نمايد) و همانا خداوند راضي نميگردد و خشنود نميشود از شما به اينکه فقط از خوردنيها پرهيز کنيد، بلکه از کل منکرات و زشتيها بايد پرهيز نمائيد تا آنجا که تغيير حالت پيدا کنيد.
اثرات منفي غيبت و نمامي در روزه
امام رضا عليهالسلام فرمود:
«اجتنبوا الغيبة غيبة المؤمن، و احذروا النميمة، فانهما يفطران الصائم و لا غيبة الفاجر و شارب الخمر و اللاعب بالشطرنج و القمار» (5)
از غيبت مؤمن اجتناب کنيد، و از نمامي بپرهيزيد، براستي که غيبت و نمامي روزه صائم را باطل مينمايد، (و اثرات و ثواب روزه را زايل ميگرداند) ، ولي از فاجر و شارب الخمر و شطرنجباز و قمار باز غيبتي نيست، (يعني آنان از خود هتک حرمت نمودهاند، و آبرو از خويش بردهاند) .
و اما اينکه جدا غيبت و نمامي روزه را باطل مينمايد روزه کتيري از روزهداران باطل است ولي فقها فتوي به بطلان ندادهاند.
روزه حجاب زبان و گوش و چشم از گناه است
از فقه الرضا ( عليهالسلام) روايتشده که حضرت رضا ( عليهالسلام) در رابطه با شرائط روزه و روزهداري چنين فرمود: «و اعلم يرحمک الله ان الصوم حجاب ضربه الله عز و جل علي الالسن و الاسماع و الابصار و سائر الجوارح لما له في عادة من شره و طهارة تلک الحقيقة حتي يستربه من النار، و قد جعل الله علي کل جارحة حقا للصيام فمن ادي حقها کان صائما و من ترک شيئا منها نقص من فضل صومه بحسب ما ترک منها» (6).
بدان (اي روزهدار) خداي رحمتت کند، که براستي روزه ستر و حجابي است، که خداوند او را بر زبانها و گوشها و چشمها و سائر جوارح زده است، هر گاه معتاد بر زشتيها و شر و فساد باشند، (چون زبان و گوش و چشم و ساير جوارح هر گاه تحت کنترل دقيق ايمان و دين شخص باشند، از شر آنان کاملا در امان ميباشد) که طهارت (و حجاب صوم) بر اسماع و ابصار و غيره، او را از آتش جهنم ميپوشاند و حجابي محکم از آتش براي او خواهند شد. به تحقيق خداوند بر هر «آدم» خستهاي براي روزه گرفتن حقي مقرر فرموده است، پس اگر آن حق را اداء کند (و به خوبي حق روزهداري را به جاي آورد) هر آينه صائم و روزهدار است، (يعني به جاي آورده حق روزه را) و هر کس بعضي از آن شرايط را ترک نموده، از فضيلت و ثواب روزهاش به قدر و بحسب آنچه ترک کرده کاسته است.
شاعر پارسي زبان چه نيکو گفت
گوش بگشا لب فروبند از مقال
هفته هفته، ماه ماه و سال سال
صمت عادت کن که از يک گفتنک
ميشود ذو النار اين تحت الحنک
از يک سخن ناروا بر اثر پر گوئي، تحت الحنک مقدس به فضاحت ذو النار (کراوات) در ميآيد که حقا با مسما استيعني صاحب آتش ميشود.
از زني که با زبان شوهرش را بيازارد هيچ عبادتي قبول نخواهد شد
از منهيات رسول گرامي خدا (صلي الله عليه و آله) ميخوانيم:
«ايما امراة آذت زوجها بلسانها لم يقبل الله عز و جل منها صرفا، و لا عدلا، و لا حسنة من عملها حتي ترضيه، و ان صامت نهارها، و قامت ليلها، و اعتقت الرقاب، و حملت علي جياد الخيل في سبيل الله و کانت في اول من يرد النار، و کذلک الرجل اذا کان لها ظالما» (7)
فرمود: هر زني که شوي خويش را به زبان بيازارد، خداوند هيچ عمل و حسنهاي را از او قبول نکند، تا شوهر را راضي سازد، اگر چه در تمامي روزهاي عمرش روزه باشد، و تمامي شبهاي زندگيش را به نماز ايستاده باشد، و تمامي بندگان را آزاد سازد، و هميشه ملازم گردن اسبان (که حاکي از جهاد دائمي است) در راه خدا بوده باشد، اول کسي است که وارد آتش جهنم خواهد شد، و نيز اينچنين است اگر مرد به زوجه خويش ظلم نمايد، (يعني همه اين عذابها براي آن مرد نيز جاري خواهد بود) .
از آنجائي که روزه، دانشگاه اخلاق و تزکيه نفس و وسيله خود سازيست، لذا روزهدار بايد در اين دانشگاه از کليه آداب و برنامههاي تربيتي برخوردار، و در قيقتخود بايد يک معلم اخلاق بوده و بر اعضاء و جوارح خويش تسلط کامل داشته باشد.
چشم و گوش و زبان و. . . تو هم بايد روزه باشند
در اينجا معلم واقعي اخلاق و پيشواي ششم حضرت جعفر بن محمد (عليهما السلام) ميفرمايد: «اذا صمت فليصم سمعک، و بصرک، و شعرک، و عدد اشياء غير هذا، و قال: لا يکونن يوم صومک کيوم فطرک» (8) آنگاه که روزه هستي، پس بايد گوش و چشم و موي تو در حال امساک باشند (از گناهان و هر نوع معاصي که از آنها خواسته است پرهيز نمايند) امام چيزهاي ديگري غير از آنچه را نامبرده شمرد و سپس فرمود: البته نبايد روز، روزهداريت همانند روز افطارت باشد. (يعني اين قدر آثار تربيتي روزهات زود گذر نباشد، که هيچ گونه تفاوتي با روزهاي قبل و بعد از روزهات، جز امساک از خوردنيها و آشاميدنيها، نداشته باشي) .
در اينجا بي مناسبت نيست که از مفاد اين شعر استفاده کنيم.
گوش تواند که همه عمر وي
نشنود آواز و دف و چنگ و ني
ديده شکيبد ز تماشاي باغ
بي گل و نسرين بسر آرد دماغ
گر نبود بالش آکنده پر
خواب توان کرد حجر زير سر
ور نبود دلبر همخوابه پيش
دست توان کرد در آغوش خويش
اين شکم خيره سر پيچ پيچ
صبر ندارد که بسازد به هيچ
بنيان گزار اسلام حضرت ختمي مرتبت فرمود:
«ما من عبد صائم يشتم فيقول: اني صائم، سلام عليک لا اشتمک کما تشتمني الا قال الرب تعالي استجار عبدي بالصوم من شر عبدي قد آجرته النار» (9)
نيست (بنده) روزهداري که مورد شماتت و ملامت قرار گيرد، و او به ملامت کننده بگويد: من روزه هستم سلام بر تو و من شماتت نميکنم، آنچنان که تو شماتت ميکني، همچنان که خداوند تعالي ميفرمايد: پناهندگي جستبنده من به روزه از شر ديگر بنده من، به راستي پناه دادم او را از آتش جهنم و اين کلاس تربيتي روزه است که آدمي را تربيت مينمايد.
حقوقي که روزه از يک مسلمان دارد
در رساله حقوق، امام سجاد عليهالسلام حقوق افعالي را براي انسان ميشمرد، وقتي به روزه ميرسد و حقي که روزه، اين فريضه الهي از انسان متعهد و مسؤول دارد، اينگونه بيان ميفرمايد:
«و اما حق الصوم فان تعلم انه حجاب ضربه الله علي لسانک و سمعک و بصرک و فرجک و بطنک ليسترک به من النار. و هکذا جاء في الحديث: «الصوم جنة من النار» فان سکنت اطرافک في حجبتها رجوت ان تکون محجوبا و ان انت ترکتها تضطرب في حجابها و ترفع جنبات الحجاب فتطلع الي ما ليس لها بالنظرة الداعية للشهوة و القوة الخارجة عن حد التقية لله لم تامن ان تخرق الحجاب و تخرج منه، و لا قوة الا بالله» (10)
اما حق روزه آن است که بداني اين پردهاي است که خداوند در برابر زبان، گوش، چشم، فرج، و شکمت آويخته تا تو را از آتش بپوشاند، چنان که در حديث آمده «روزه سپر آتش است» ، اگر اعضاي خود را در پس اين پرده نگاه داري (و آنها را از گناه حفظ کني) اميد است (از عذاب) محجوب و محفوظ باشي و اگر اعضاء پشت پرده آرام نگيرد، و گوشه و کنار آن بالا رود، و عضوها براي تجاوز از حدود سرکشد، چشم نگاه شهوت انگيز کند، نيروها که بايد براي حفظ بدن بکار رود به راه ديگر مصرف شود، ممکن است، پرده پاره گشته بدن بيرون افتد (و طعمه آتش گردد) و لا قوة الا بالله، بلي روزه صحيح، سند شرافت، و معيار هوش، و نيروي اراده انسان است، از اين جهت ميتوان کند ذهني و ضعف اراده را متضاد با روزه دانست.
روزهداران سه درجه تقسيم ميگردند
در آداب و شرائط روزه و صائمين و نحوه روزهداري مرحوم فيض کاشاني رحمة الله عليه در کتاب محجة البيضاء خويش تقسيماتي قائل است و روزه آنان را به سه درجه تقسيم نموده است.
- 1صوم العموم
- 2صوم الخصوص
- 3صوم خصوص الخصوص
اما صوم العموم، و آن نگهداشتن شکم و فرج از حرام و شهوات نامشروع ميباشد که آن امساک از تمامي خوردنيها و آشاميدنيها و مفطرات ديگر است که از اذان صبح تا اذان مغرب کل چيزهائي که روزه را باطل مينمايد اجتناب نموده، و روزه خويش را باطل نميگرداند.
و اما صوم الخصوص، و آن نگهداشتن گوش و چشم و زبان و دست و پا و ساير جوارح از کل معاصي و گناهان است، در اينجا مرحوم فيض تکيه به رواياتي ميفرمايند که ما در بخشهاي خود آوردهايم و به طور اشاره متذکر ميگرديم:
شرائط روزهدار از امام صادق (ع)
اول بستن چشم و حفظ کردن آن از نگريستن طولاني به سوي هر چيزي که نهي يا مکروه شده.
امام صادق ( عليهالسلام) فرمود: وقتي که روزه هستي بايد گوش و چشم و مو و پوست و ديگر اعضاي بدنت روزه باشند، يعني از گناهاني که بر آن اعضاء حرام شده اجتناب نمايند و حتي چيزي که قلب را به خود مشغول مينمايد و از ذکر خدا غافل ميسازد، بايد پرهيز کرد.
و يا در حديث ديگر امام ميفرمايد: نبايد روز روزهداريتبا روز فطرت مساوي و برابر باشد، که پيامبر (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد: نگاه تير مسمومي از تيرهاي ابليس است، پس کسي که از لذت آن نگاه بگذرد، براي ترس از خدا، خداوند ايماني به او مرحمتخواهد فرمود، که حلاوتش را در قلب خويش احساس نمايد.
دوم حفظ زبان از هذيان، دروغ، و غيره است. مراء و جدال را رها کن، و خادم خويش را رنج نده و در حال روزه، با وقار و حليم باش، که هرزگي و هرزه گوئي تو را در حال روزه به جهال و ياوه گويان ملحق نسازد، که پيامبر (صلي الله عليه و آله) شنيد از زني که بجاريه خويش فحش و ناسزا ميگفت، در حالي که روزهدار هم بود، حضرت براي او دستور فرمود طعامي بياورند، فرمود به آن زن که بخور، عرض کرد يا رسول الله من روزه دارم حضرت فرمود چگونه روزهداري و حال آنکه به جاريهات نسبت ناسزا ميدهي و فحاشي ميکني، و به راستي روزه فقط امساک از طعام و شراب نيست.
داستان دو زن روزهدار که غيبت مردم ميکردند
روايتشده دو زن در عهد پيامبر (صلي الله عليه و آله) روزهدار بودند، در آخر روز حالشان از شدت گرسنگي و تشنگي وخيم شد و نزديک بود که تلف گردند، پس فرستادند کسي را پيش رسول خدا (صلي الله عليه و آله) که تا از آن حضرت اذن افطار بگيرند، پيامبر (صلي الله عليه و آله) ظرفي را فرستاد براي آن زنان، فرمود: به ايشان بگو که در داخل اين ظرف قي کنيد آنچه که خورديد، پس يکي از آندو قي کرد نيمي از آن ظرف را از لختههاي خون و گوشتخالص پر کرد، و آن ديگري نيز با قي و استفراق خويش بقيه ظرف را پر نمود، مردم از اين ماجرا به شگفت درآمدند و تعجب کردند، پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: اين دو زن از آنچه که بر آنها حلال بود امساک نمودند، و بر آنچه که بر آنان حرام بود روزه خويش را باطل نمودند، به اين صورت که نشستند در کنار هم ديگر، از مردم غيبت کردند، و اين است آنچه که پشتسر مردم گفتند که در اين ظرف است، از گوشتهاي آنان.
سوم- نگهداري گوش از شنيدن هر مکروهي، زيرا هر چيزي گفتنش حرام است، شنيدن و گوش فرا دادن به او نيز حرام است، و لذا به پيشگاه خداوند گناه شنونده دروغ و خورنده حرام يکسان است، که خداوند در قرآن ميفرمايد:
سماعون للکذب اکالون للسحت (11)
چهارم- نگهداشتن بقيه اعضاء و جوارح بدن است از قبيل دست و پا از مکاره و نگهداري شکم از شبهات و غذاهائي که مشتبه است در وقت افطار، پس معني ندارد که صائم از غذاي حلال پرهيز کند، سپس با فعل حرام افطار نمايد روزه خويش را (با دروغ و نمامي و غيبت) پس مثال اين صائم همانند کسي است که در يک شهر قصري بسازد و آنگاه شهر را خراب کند، که پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: چه بسا روزهداري است که از روزهاش جز گرسنگي و تشنگي چيزي عايدش نميگردد.
پنجم- از غذاي حلال وقت افطار آن قدر نخورد که معده پر شود که هيچ ظرفي مبغوضتر به پيشگاه خداوند از شکم پري نيست که از غذاي حلال پر شده باشد، که در نتيجه قدرت هيچ گونه عبادتي و بهره برداري از شبهاي پر فيض ماه رمضان نداشته باشد، و ثانيا اين عمل با روزهداري و دستورات روحاني و معنوي روزه و اثرات آن منافات دارد.
ششم- اينکه قلبش بعد از افطار مضطرب و معلق بين خوف و رجا باشد، زيرا نميداند که آيا روزهاش مقبول حضرت حق قرار گرفته يا خير، آيا با قبولي روزهاش جزء مقربين استيا با عدم قبولي روزه جزء آنهائي که مشمول خشم خداوند هستند ميباشد، پس اين است معني واقعي و باطني روزه، که اين نوع روزه در رتبه انبياء و اولياء گرامي خدا خواهد بود. (12)
پينوشتها:
- 1وقايع الايام خياباني، ص 432.
- 2بحار الانوار، ج 96، ص 295.
- 3نهج الفصاحه، حديث 1459.
- 4نقل از وقايع الايام خياباني، ص 431.
- 5فقه الرضا ( عليهالسلام) .
- 6مستدرک الوسائل، نقل از وقايع الايام خياباني، ص 432.
- 7مکارم الاخلاق، ج 2، ص 368.
- 8وافي ج 7، ص 33.
- 9ماه مبارک رمضان، ص 173.
- 10تحف العقول، رساله حقوق امام سجاد ( عليهالسلام) ص 295.
- 11سوره مائده، آيه 42.
- 12از کتاب شريف محجة البيضاء، ج 2، ص 130
نويسنده : موسوي راد لاهيجي،سيد حسين؛
آدرس مطلب : روزه درمان بيماريهاي روح و جسم،
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری