جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاهاند؟
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۰۹:۱۲ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,183 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاهاند؟
همه ما میدانیم که خداوند، تبارک و تعالی، همه چیز را میداند و به همه امور واقف است. سؤال این است که: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهی دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حکمی دارد؟
. تعیین وقت برای ظهور و فلسفه انتظار
انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود میگوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر میاندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایههای ایمانی و اعتقادیاند.
با توجه به مطالب یاد شده، میتوان گفت که تعیین زمان برای ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود میشویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری میکنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس میشویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که »آیا برای این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
کسانی که برای این امر وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمودزمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمیگردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...1
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه میفرماید:
اگر به ما گفته میشد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمیشود؛ دلها سخت میشد و بیشتر مردم از اسلام برمیگشتند. اما گفتهاند: این امر چه با شتاب پیش میآید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.
بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت برای تان خودداری نمایند2.
2. ظهور ناگهانی فرا میرسد
در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرامیرسد. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند چنین آمده است:
به پیامبر(ص) عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور میکند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. »تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش میسازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید«3و4.
امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بیخبرشان بیاید؟5
میفرماید:
مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید6.
حضرت صاحبالامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید میورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا میرسد:
فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد7.
این دسته از روایات از یکسو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
3. نهی از تعیین وقت برای ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور میپردازند تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره میکنیم.
امام صادق(ع) در روایتی خطاب به محمدبن سلم میفرماید:
ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم8.
در روایات دیگری وقتی »مهزم« به امام صادق(ع) عرض میکند:
فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع میشود؟
آن حضرت میفرماید:
ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت میکنند دروغ میگویند و آنها که [در این امر] شتاب میکنند نابود میشوند و کسانی که تسلیم میشوند نجات مییابند9.
همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهای »اسحاق بن یعقوب« وارد شده چنین میخوانیم:
اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین میکنند دروغ میگویند10.
توجه به روایات یاد شده به خوبی این نکته را بر ما روشن میسازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر اینگونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمیدهند؟!
4. زمان ظهور، رازی از رازهای خدا
براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند، تبارک و تعالی، میداند تقویت میشود و میتوانیم بگوییم: حضرت مهدی (ع) نیز منتظر روزی هستند که با اذن خداوند حرکت نجات بخش خود را آغاز کنند. اما از برخی دیگر از روایات چنین برمیآید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیاری دیگر از رازهای آفرینش برای پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را برای وصیّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را برای فرزندشان امام حسن مجتبی(ص) و... همینطور هر امام برای امام پس از خود آشکار ساخته است. ولی آنها اجازه آشکار ساختن آن را برای دیگران ندارند.
در قسمتی از وصایای امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است:
ای فرزند نعمان! عالم (امام) نمیتواند از همه آنچه که میداند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگری [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید...11.
همچنین در روایت دیگری که از امام محمد باقر(ع) نقل شده آن حضرت در پاسخ یکی از یاران خود که میپرسد: »کاش به ما میفرمودید این امر (ظهور امام مهدی(ع)) چه زمانی خواهد بود تا به آن خبر شادمان شویم« مطالبی را بیان میکنند که از آنها استفاده میشود که ایشان وقت ظهور را میدانند اما بنابر مصالحی از بیان آن خودداری میکنند.12
بنابراین در مورد این مطلب که آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعی و صریحی نمیتوان کرد و هر دو احتمال از روایات قابلاستفاده است.
سخن آخر اینکه براساس روایات قطعی و تردیدناپذیر، وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب آمادگی کامل برای فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه با طرح مباحث فرعی و حاشیهای چون زمان ظهور، نحوه زندگی حضرت در زمان غیبت و... مورد بیتوجهی یا کم توجهی قرار گیرد و از وظایف اصلی منتظران در زمان غیبت، غفلت شود.
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۳:۳۶ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
براساس سخنان پيشوايان ديني وقت ظهور بر مردم مخفي است امام صادق (ع)در اين باره فرمودهاند:
ما نه در گذشته براي ظهور وقتي تعيين كرديم و نه در آينده وقت تعيين ميكنيم.[1]
بنابراين كساني كه براي ظهور زمان مشخصي را تعيين ميكنند فريبكار و دروغگو هستند اين مطلب در روايات متعددي مورد تأكيد قرار گرفته است از جمله امام باقر (ع) به يكي از اصحاب خود كه از زمان ظهور سؤال كرد فرمودند:
وقتگذاران دروغ ميگويند، وقتگذاران دروغ ميگويند وقتگذاران دروغ ميگويند،[2] از اينگونه روايات به خوبي ميتوان به اين نكته پي برد كه همواره در طول تاريخ كساني بودهاند كه با انگيزههاي شيطاني براي ظهور زمان تعيين ميكردهاند و چنين افرادي در آينده نيز وجود خواهند داشت. به همين جهت پيشوايان معصوم (ع) از شيعيان خواستهاند كه در برابر كساني كه براي ظهور زمان تعيين ميكنند ساكت ننشينند بلكه در برابر اين انحرافات موضعگيري كرده و آنها را تكذيب كنند. امام صادق (ع) در اين زمينه به يكي از اصحاب خود فرمود:
اي محمد از تكذيب كردن كسي كه براي ظهور وقت تعيين ميكند هيچ پروايي نداشته باش چرا كه ما براي احدي وقت ظهور را تعيين نكردهايم.[3]
راز مخفي بودن زمان ظهور:
مخفي بودن زمان ظهور حكمتهايي دارد كه برخي از آنها عبارتند از:
1 . تداوم اميد:
با مخفي بودن زمان ظهور منتظران همه عصرها همواره به رسيدن فرج اميد خواهند داشت و با اين اميد پيوسته و مداوم است كه ميتوانند در برابر سختيهاي دوران غيبت مقاومت كنند به راستي اگر به شيعيان قرنهاي گذشته گفته ميشد كه ظهور در زمان شما رخ نميدهد بلكه در آينده اتفاق ميافتد آنها با كدام اميد در برابر فتنههاي روزگار خود مقاومت ميكردند و چگونه ميتوانستند گذرگاههاي تنگ و تاريك دوران غيبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟
2 . اقدام مداوم براي زمينهسازي:
بدون ترديد انتظار سازنده كه از مهمترين عوامل فعاليت و پويايي است تنها در ساية مخفي بودن زمان ظهور شكل خواهد گرفت زيرا با مشخص بودن زمان ظهور كساني كه ميدانند ظهور را درك نميكنند انگيزهاي براي تحرك و زمينهسازي نخواهند داشت و به سكون و ركود روي خواهند آورد حال آنكه با پنهان بودن زمانها ظهور انسانهاي همة عصرها و دورانها به اميد اينكه ظهور را در زمان خود ببينند تلاش ميكنند تا زمينههاي ظهور را فراهم كنند و جامعة خود را به جامعهاي صالح و پويا تبديل ميكنند. به علاوه در صورت معين بودن وقت ظهور چنانچه به خاطر مصالحي ظهور در زمان وعده داده شده رخ ندهد و ظهور به تأخير بيفتد چه بسا افرادي در اصل اعتقاد به امام مهدي(عج) دچار ترديد شوند امام باقر (ع)در پاسخ به اين سؤال كه آيا ظهور وقت مشخصي دارد فرمود:
كساني كه وقت تعيين ميكنند دروغ ميگويند كساني كه وقت تعيين ميكنند دروغ مي گويند زماني كه موسي (ع)به دعوت پروردگار خود قومش را ترك كرد به آنها وعده داد تا سي روز ديگر برميگردد اما وقتي كه خدا به آن سي روز ده روز ديگر افزود قوم او گفتند: موسي با ما خلف وعده كرده و كردند آنچه كردند (از دين برگشتند گوسالهپرست شدند)[4]
در پايان تذكر اين نكته ضروري است كه منظور ما از مخفي بودن زمان ظهور اين است كه كسي نميتواند بگويد امام مهدي(عج) در فلان روز يا فلان ماه و يا فلان سال ظهور ميكنند اما با توجه به علائمي كه در احاديث براي ظهور ذكر شده است با تحقق آن علائم ميتوان به نزديك بودن زمان ظهور پي برد همچنانكه در زمان ما بسياري از آن علايم تحقق يافتهاند و البته باز تأكيد ميكنيم كه نزديك بودن زمان ظهور غير از معين كردن روز يا ماه يا سال براي ظهور است كه در روايات متعددي از آن نهي شده است.
امام صادق (ع) :
وقتگذاران دروغ گفتند، عجلهكنندگان هلاك شدند و آنان كه تسليم ارادة خداوند بودند نجات يافتند.
غيبت نعماني، ص 304
**********
[1] . شيخ طوسي، الغيبة، ص 425.
[2] . شيخ طوسي، الغيبة،، ص 425.
[3] . شيخ طوسي، الغيبة،، ص 426.
[4] . نعماني، الغيبة،ص 305.
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۴:۴۵ #3
با تشكر از زحمات دوستان..
همه اين موارد ذكر شده ؛ براي عدم جواز تعيين دقيق وقت براي ظهور امام زمان بود...
اما سوال اصلي جناب ناصح عزيز اينه:
آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاهاند؟
پاسخ بله .
او كه خليفه خدا بر زمان و درزمين است چگونه از زمان زمين بيخبر باشد؟!
دوست دارتون ننجون
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۲۰:۰۳ #4
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۱۵:۲۴ #5
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,076
- مورد تشکر
- 1,088 پست
- حضور
- 1 روز 7 ساعت 22 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
15
علم امام + امام عالم به همه ی امور و علوم است + بنابراین زمان ظهور را هم میداندمتاسفانه موضوع بسیار بسیار مهم و عجیبی که این روزها اصلا به ان توجه نشد این است که برخی گفته اند که خود امام زمان عج هم زمان ظهورشان را نمی دانند پناه بر خدا می برم از این سخن ... بنده خودم با چشم و گوش خودم دیدم و شنیدم که یکی از کارشناسانبرنامه ی به سوی ظهور که جمعه ها از شبکه ی 2 سیما ساعت 1:30 پخش می شود و همچنین مجری برنامه ی عطر عاشقی که این برنامه جمعه ها از شبکه ی 5 پخش می شود گفتند که خود امام زمان هم زمان ظهور را نمی داند ... ! وقتی اینگونه حرفهای زشت از بزرگترین رسانه ی کشور یعنی رسانه ی ملی زده می شود خدا می داند که در کجاها که زده نشده !؟
با ناراحتی زیاد از این موضوع بر ان شدم تا احادیثی را از کتاب اصول کافی که دارم جمع اوری کنم تا جوابیه ی مستند و محکم و معتبر به این اتهام بی دلیل و مدرک این گونه افراد به امام زمان سلام الله علیه بدهم باشد که از این به بعد حواسشان را جمع کنند که چه می گویند و استغفار کنند و جبران کنند و در برنامه ی جدیدشان این مطلبشان را اصلاح کنند ان شا الله این مطلب را به انها با ایمیلی می فرستم شما شیعیان و منتظران هم میتوانید برای حمایت از معارف حقه ی ال الله این کار را انجام دهید .
امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه :
وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا يَجْهَلُ
امام عالمى است كه نادانى ندارد
اصول كافى جلد 1 صفحه: 283 رواية: 1
عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ نَحْنُ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ
امام صادق عليهالسلام فرمود: مائيم راسخون در علم و ما تأويل قرآن را مىدانيم.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 308 روايه: 1
عَنْ مُحَمّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيّناتٌ فِي صُدُورِ الّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ هُمُ الْأَئِمّةُ ع خَاصّةً
محمدبن فضيل گويد: از آنحضرت راجع بقول خداى عزوجل (48 سوره 29) پرسيدم، فرمود: ايشان تنها ائمه عليهم السلام مىباشند.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 311 روايه: 5
قَالَ عَلِيّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع مَا يَنْقِمُ النّاسُ مِنّا فَنَحْنُ وَ اللّهِ شَجَرَةُ النّبُوّةِ وَ بَيْتُ الرّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ
على بن الحسين عليهماالسلام فرمود: مردم چه خردهگيرى بر ما دارند؟ بخدا كه ما درخت نبوت و خانه رحمت و كانون علم و آمد و شدگاه فرشتگانيم.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 320 روايه: 1
قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللّهِ ع يَا خَيْثَمَةُ نَحْنُ شَجَرَةُ النّبُوّةِ وَ بَيْتُ الرّحْمَةِ وَ مَفَاتِيحُ الْحِكْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مَوْضِعُ الرّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَوْضِعُ سِرّ اللّهِ وَ نَحْنُ وَدِيعَةُ اللّهِ فِي عِبَادِهِ وَ نَحْنُ حَرَمُ اللّهِ الْأَكْبَرُ وَ نَحْنُ ذِمّةُ اللّهِ وَ نَحْنُ عَهْدُ اللّهِ فَمَنْ وَفَى بِعَهْدِنَا فَقَدْ وَفَى بِعَهْدِ اللّهِ وَ مَنْ خَفَرَهَا فَقَدْ خَفَرَ ذِمّةَ اللّهِ وَ عَهْدَهُ
خيثمة گويد: امام صادق عليهالسلام بمن فرمود: اى خيثمه، ما درخت نبوت و خانه رحمت و كليد حكمت و كانون دانش و محل رسالت و آمد و شدگاه فرشتگان و محل راز خدائيم، ما هستيم امانت خدا در ميان بندگانش و ما هستيم حرم بزرگ خدا (پس رعايت و احترام ما از كعبه بيشتر است) ما هستيم امان خدا، ما هستيم پيمان خدا، هر كه بپيمان ما وفا كند بپيمان خدا وفا كرده و هر كه با ما پيمان شكنى كند پيمان و عهد خدا را شكسته است.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 321 روايه: 3
امام صادق ع :
إِنّ اللّهَ لَا يَجْعَلُ حُجّةً فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي
خدا حجتى در زمينش نمىگذارد كه چيزى از او بپرسند و او بگويد نميدانم.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 329 روايه:
أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ
امام باقر عليهالسلام مىفرمود: از جمله علومىكه بما داده شده، علم تفسير و احكام قرآن و علم تغيير زمان و حوادث آنست
أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ وَ اللّهِ إِنّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللّهِ مِنْ أَوّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنّهُ فِي كَفّي فِيهِ خَبَرُ السّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلّ شَيْءٍ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 333 رواية 4
امام صادق عليهالسلام مىفرمود: بخدا كه من كتاب خدا را از آغاز تا پايانش مىدانم، (چنانكه گوئى در كف دست منست) در قرآنست خبر آسمان و خبر زمين و خبر گذشته و خبر آينده، خداى عزوجل فرمايد : بيان هر چيز در آنست
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنّي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ يَسْمَعُ كَلَامِي قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ ع سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ بَيْتٍ آخَرَ فَاطّلَعَ فِيهِ ثُمّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمّدٍ سَلْ عَمّا بَدَا لَكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنّ شِيعَتَكَ يَتَحَدّثُونَ أَنّ رَسُولَ اللّهِ ص عَلّمَ عَلِيّاً ع بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمّدٍ عَلّمَ رَسُولُ اللّهِ ص عَلِيّاً ع أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللّهِ الْعِلْمُ قَالَ فَنَكَتَ سَاعَةً فِي الْأَرْضِ ثُمّ قَالَ إِنّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاكَ قَالَ ثُمّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمّدٍ وَ إِنّ عِنْدَنَا الْجَامِعَةَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اللّهِ ص وَ إِمْلَائِهِ مِنْ فَلْقِ فِيهِ وَ خَطّ عَلِيٍّ بِيَمِينِهِ فِيهَا كُلّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ كُلّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ النّاسُ إِلَيْهِ حَتّى الْأَرْشُ فِي الْخَدْشِ وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَيّ فَقَالَ تَأْذَنُ لِي يَا أَبَا مُحَمّدٍ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنّمَا أَنَا لَكَ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ قَالَ فَغَمَزَنِي بِيَدِهِ وَ قَالَ حَتّى أَرْشُ هَذَا كَأَنّهُ مُغْضَبٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللّهِ الْعِلْمُ قَالَ إِنّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ ثُمّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمّ قَالَ وَ إِنّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا الْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِيهِ عِلْمُ النّبِيّينَ وَ الْوَصِيّينَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الّذِينَ مَضَوْا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ قُلْتُ إِنّ هَذَا هُوَ الْعِلْمُ قَالَ إِنّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ ثُمّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمّ قَالَ وَ إِنّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ ع وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع قَالَ مُصْحَفٌ فِيهِ مِثْلُ قُرْآنِكُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرّاتٍ وَ اللّهِ مَا فِيهِ مِنْ قُرْآنِكُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللّهِ الْعِلْمُ قَالَ إِنّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاكَ ثُمّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمّ قَالَ إِنّ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السّاعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا وَ اللّهِ هُوَ الْعِلْمُ قَالَ إِنّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَيّ شَيْءٍ الْعِلْمُ قَالَ مَا يَحْدُثُ بِاللّيْلِ وَ النّهَارِ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِ الْأَمْرِ وَ الشّيْءُ بَعْدَ الشّيْءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
اصول كافى جلد : 1 صفحه: 344 رواية 1*:
ابوبصير گويد: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: قربانت گردم، از شما پرسشى دارم، آيا در اينجا كسى (نامحرم) هست كه سخن مرا بشنود؟ امام صادق عليه السلام پردهاى را كه در ميان آنجا و اطاق ديگر بود، بالا زد و آنجا سر كشيد، سپس فرمود: اى ابا محمد هر چه خواهى بپرس، عرض كردم: قربانت گردم. شيعيان حديث مىكنند كه پيغمبر (ص) بعلى(ع) بابى از علم آموخت كه از آن هزار باب علم گشوده گشت، فرمود: اى محمد پيغمبر صلى الله عليه و آله بعلى هزار باب از علم آموخت كه از هر باب آن هزار باب گشوده مىشد (مانند جزئيات و مصاديقى كه بر قواعد كلى منطبق مىشود) عرضكردم: بخدا كه علم كامل و حقيقى اينست. امام عليه السلام ساعتى (براى اظهار تفكر) بزمين اشاره كرد و سپس فرمود: آن علم است ولى علم كامل نيست.
سپس فرمود؛ اى ابا محمد همانا جامعه نزد ماست، اما مردم چه ميدانند؟ جامعه چيست؟ عرضكردم: قربانت گردم جامعه چيست؟ فرمود: طوماريست بطول هفتاد ذراع پيغمبر صلى الله عليه و آله باملاء زبانى آنحضرت و دستخط على، تمام حلال و حرام و همه احتياجات دينى مردم، حتى جريمه خراش در آن موجود است، سپس با دست ببدن من زد و فرمود: بمن اجازه ميدهى اى ابا محمد؟ عرضكردم من از آن شمايم هر چه خواهى بنما آنگاه با دست مبارك مرا نشگون گرفت و فرمود: حتى جريمه اين نشگون در جامعه هست و حضرت خشمگين بنظر مىرسد (مانند حالتى كه طبعا براى نشگون گيرنده پيدا مىشود) من عرضكردم بخدا كه علم كامل اين است، فرمود: اين علم است ولى باز هم كامل نيست، آنگاه ساعتى سكوت نمود.
سپس فرمود: همانا جعفر نزد ماست، مردم چه ميدانند جفر چيست؟ عرضكردم: جفر چيست فرمود: مخزنى است از چرم كه علم انبياء و اوصياء و علم دانشمندان گذشته بنى اسرائيل در آنست عرض كردم همانا علم كامل اينست،، فرمود. اين علم است ولى علم كامل نيست، باز ساعتى سكوت كرد. سپس فرمود: همانا مصحف فاطمه عليهاالسلام نزد ماست، مردم چه مىدانند مصحف فاطمه چيست! عرض كردم مصحف فاطمه عليهاالسلام چيست؟ فرمود مصحفى است سه برابر قرآنيكه در دست شماست بخدا حتى يك حرف قرآن هم در آن نيست عرضكردم: بخدا علم كامل اينست. فرمود: اين هم علم است ولى علم كامل نيست. آنگاه ساعتى سكونت نمود.
سپس فرمود: علم گذشته و آينده تا روز قيامت نزد ماست عرضكردم بخدا علم كامل همين است، فرمود: اين هم علم است ولى علم كامل نيست عرضكردم: قربانت گردم. پس علم كامل چيست؟ فرمود علمى است كه در هر شب و هر روز راجع بموضوعى پس از موضوع ديگر و چيزى پس از چيز ديگر تا روز قيامت پديد آيد.
قَالَ عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللّهِ كُلّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ اللّهِ كُلّهُ عِنْدَنَا
بخدا تمام علم كتاب نزد ماست، بخدا تمام علم كتاب نزد ماست.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 378 رواية3
عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ وَ عِدّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ عَبْدُ الْأَعْلَى وَ أَبُو عُبَيْدَةَ وَ عَبْدُ اللّهِ بْنُ بِشْرٍ الْخَثْعَمِيّ سَمِعُوا أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع يَقُولُ إِنّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي النّارِ وَ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ قَالَ ثُمّ مَكَثَ هُنَيْئَةً فَرَأَى أَنّ ذَلِكَ كَبُرَ عَلَى مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقَالَ عَلِمْتُ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ إِنّ اللّهَ عَزّ وَ جَلّ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلّ شَيْءٍ
جماعتى از اصحاب كه عبدالاعلى و ابوعبيدة و عبدالله بن بشر خثعمى از آن جمله بودند، از امام صادق عليه السلام شنيدند كه فرمود:من آنچه در آسمانها و زمين است مىدانم و آنچه در بهشت و دوزخست مىدانم و گذشته و آينده را مىدانم، سپس اندكى تأمل كرد و ديد اين سخن بر شنوندگان گران آمد، لذا فرمود: من اين مطالب را از كتاب خداى عزوجل مىدانم. خداى عزوجل مىفرمايد (بيان هر چيز در قرآنست) (آيه شريفه در سوره نحل باين صورتست: تبيانا لكل شئى)
اصول كافى جلد 1 صفحه: 388 رواية: 2
در این روایت میبینیم که خداوند در قران فرموده بیان همه چیز در قران هست بنابر این زمان ظهور هم در قران هست
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ لَا وَ اللّهِ لَا يَكُونُ عَالِمٌ جَاهِلًا أَبَداً عَالِماً بِشَيْءٍ جَاهِلًا بِشَيْءٍ ثُمّ قَالَ اللّهُ أَجَلّ وَ أَعَزّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ يَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمّ قَالَ لَا يَحْجُبُ ذَلِكَ عَنْهُ
ابو حمزه گويد: شنيدم امام باقر(ع) مىفرمود: نه بخدا عالم هرگز جاهل نباشد (يعنى عالمى كه خدا اطاعتش را بر مردم واجب كرده و او همان امامست) ممكن نيست چيزى را بداند و چيزى را نداند (او همه چيز مىداند) سپس فرمود: خدا والاتر از آنست كه فرمانبرى از بندهئى را واجب كند كه علم آسمان و زمينش را از او نهان داشته است و باز فرمود: آنرا از او نهان نكند
اصول كافى جلد 1 صفحه: 391 رواية 6
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوّلِ مُوسَى ع قَالَ قَالَ مَبْلَغُ عِلْمِنَا عَلَى ثَلَاثَةِ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٍ وَ حَادِثٍ
موسى بن جعفر(ع) فرمود: علم ما بسه جهت رسائى دارد: گذشته و آينده و پديد شونده
اصول كافى جلد 1 صفحه: 393 رواية: 1
در این حدیث می بینید که نه تنها امام به اینده مثل زمان ظهور علم دارد بلکه به پدید شونده هم علم دارد یعنی به بغتتا و بداء و ...
هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني شد، چهل صبح به درگاه الهي "ضجه" و "گريه" كردند. پس خداوند به موسي و هارون وحي كرد كه آنها را از ظلم فرعون نجات دهند. پس [به واسطه اين دعا] خداوند 170 سال از دوران عذاب آنها را از بين برد (و در فرجشان تعجیل شد)
و سپس حضرت صادق سلام الله عليه فرمودند:
همينگونه شما (شیعیان) نيز اگر عمل نمائيد، خداوند فرج ما را خواهد رسانيد و اگر چنين نكنيد، امر به انتهاي خود ميرسد
-
تشکرها 4
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۱۷:۲۸ #6
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۹
- نوشته
- 267
- مورد تشکر
- 808 پست
- حضور
- 2 ساعت 49 دقیقه
- دریافت
- 8
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام- منم باهمه ی دوستان موافقم- مگه میشه امام زمان خودشون ندونن کی ظهور میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟
ان شاالله که هرچه زودتر اسباب ظهورشون فراهم بشه-(آمین)
من نمیدانم که چرا میگویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست وچرا درقفس هیچ کسی کرکس نیست؟گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟
چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید
http://ehda.ir
http://www.juyom.ir
http://www.100raz.com
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۲۰:۵۰ #7
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,773
- مورد تشکر
- 6,322 پست
- حضور
- 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
تعیین وقت برای ظهور و فلسفه انتظار
انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود میگوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر میاندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایههای ایمانی و اعتقادیاند.
با توجه به مطالب یاد شده، میتوان گفت که تعیین زمان برای ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود میشویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری میکنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس میشویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که »آیا برای این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
کسانی که برای این امر وقت تعیین میکنند، دروغ میگویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمودزمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمیگردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه میفرماید:
اگر به ما گفته میشد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمیشود؛ دلها سخت میشد و بیشتر مردم از اسلام برمیگشتند. اما گفتهاند: این امر چه با شتاب پیش میآید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.
بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت برای تان خودداری نمایند
(پست شماره 1)
ویرایش توسط khaleghifar78 : ۱۳۹۰/۰۴/۲۰ در ساعت ۲۱:۰۷
مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند
مغزهاي متوسط درباره حوادث
و مغزهاي کوچک درباره مردم !
شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا ميتواني زيبا برقص.
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۲۰:۵۳ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,773
- مورد تشکر
- 6,322 پست
- حضور
- 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ظهور ناگهانی فرا میرسد
در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرامیرسد. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند چنین آمده است:
به پیامبر(ص) عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور میکند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. »تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش میسازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید
امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بیخبرشان بیاید؟
میفرماید:
مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید6.
حضرت صاحبالامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید میورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا میرسد:
فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا میرسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمیبخشد.
این دسته از روایات از یکسو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
(پست شماره 1)
ویرایش توسط khaleghifar78 : ۱۳۹۰/۰۴/۲۰ در ساعت ۲۱:۰۷
مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند
مغزهاي متوسط درباره حوادث
و مغزهاي کوچک درباره مردم !
شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا ميتواني زيبا برقص.
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۲۰:۵۸ #9
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,773
- مورد تشکر
- 6,322 پست
- حضور
- 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نهی از تعیین وقت برای ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور میپردازند تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره میکنیم.
امام صادق(ع) در روایتی خطاب به محمدبن سلم میفرماید:
ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.
در روایات دیگری وقتی »مهزم« به امام صادق(ع) عرض میکند:
فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع میشود؟
آن حضرت میفرماید:
ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت میکنند دروغ میگویند و آنها که [در این امر] شتاب میکنند نابود میشوند و کسانی که تسلیم میشوند نجات مییابند.
همچنین در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحبالزمان(ع) در پاسخ به پرسشهای »اسحاق بن یعقوب« وارد شده چنین میخوانیم:
اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین میکنند دروغ میگویند.
توجه به روایات یاد شده به خوبی این نکته را بر ما روشن میسازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر اینگونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمیشوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمیدهند؟!
(پست شماره 1)
ویرایش توسط khaleghifar78 : ۱۳۹۰/۰۴/۲۰ در ساعت ۲۱:۰۷
مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند
مغزهاي متوسط درباره حوادث
و مغزهاي کوچک درباره مردم !
شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا ميتواني زيبا برقص.
-
تشکر
-
۱۳۹۰/۰۴/۲۰, ۲۱:۰۰ #10
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,773
- مورد تشکر
- 6,322 پست
- حضور
- 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زمان ظهور، رازی از رازهای خدا
براساس آنچه تاکنون بیان شد این احتمال که زمان ظهور را تنها خداوند، تبارک و تعالی، میداند تقویت میشود و میتوانیم بگوییم: حضرت مهدی (ع) نیز منتظر روزی هستند که با اذن خداوند حرکت نجات بخش خود را آغاز کنند. اما از برخی دیگر از روایات چنین برمیآید که خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیاری دیگر از رازهای آفرینش برای پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشکار ساخته و آن حضرت نیز آن را برای وصیّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را برای فرزندشان امام حسن مجتبی(ص) و... همینطور هر امام برای امام پس از خود آشکار ساخته است. ولی آنها اجازه آشکار ساختن آن را برای دیگران ندارند.
در قسمتی از وصایای امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است:
ای فرزند نعمان! عالم (امام) نمیتواند از همه آنچه که میداند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست که خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به علی(ع)؛ علی(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگری [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مکنید....
همچنین در روایت دیگری که از امام محمد باقر(ع) نقل شده آن حضرت در پاسخ یکی از یاران خود که میپرسد: »کاش به ما میفرمودید این امر (ظهور امام مهدی(ع)) چه زمانی خواهد بود تا به آن خبر شادمان شویم« مطالبی را بیان میکنند که از آنها استفاده میشود که ایشان وقت ظهور را میدانند اما بنابر مصالحی از بیان آن خودداری میکنند.
بنابراین در مورد این مطلب که آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعی و صریحی نمیتوان کرد و هر دو احتمال از روایات قابلاستفاده است.
سخن آخر اینکه براساس روایات قطعی و تردیدناپذیر، وظیفه ما انتظار فرج، نزدیک دیدن ظهور و کسب آمادگی کامل برای فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه با طرح مباحث فرعی و حاشیهای چون زمان ظهور، نحوه زندگی حضرت در زمان غیبت و... مورد بیتوجهی یا کم توجهی قرار گیرد و از وظایف اصلی منتظران در زمان غیبت، غفلت شود.
(پست شماره 1)
ویرایش توسط khaleghifar78 : ۱۳۹۰/۰۴/۲۰ در ساعت ۲۱:۰۸
مغزهاي بزرگ درباره ايده ها فکر مي کنند
مغزهاي متوسط درباره حوادث
و مغزهاي کوچک درباره مردم !
شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا ميتواني زيبا برقص.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری