-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۰:۲۵ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
***حجاب***
بسم الله الرحمن الرحیم
(حجاب صدفی که گوهر عفت مارا حفظ می کند)
حجاب: تلالو شبنم برچهره گل است.
حجاب: اوای ملکوتی جمال طلبی زن است.
حجاب: ترنم ایمان برلبان گویای غیرت است.
حجاب: بوی خوش گل عفاف است.
حجاب: سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی.
حجاب: فریاد و رنگ تقوا است.
حجاب: نشان وقار و علامت افتخار وعزت نفس است.
ویرایش توسط سفیر : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۱۲:۰۳
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۰:۲۸ #2
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب میتواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند.
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۰:۵۹ #3
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛ ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ؛ ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند:
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
ویرایش توسط سفیر : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۱۱:۰۱
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۱:۱۸ #4
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جامعه پذیری حجاباجتماعی شدن فرد طی فرآیند جامعهپذیری وی به وقوع میپیوندد. جامعه پذیری فرآیندی است که فرد طی آن با ارزشها، عقاید، هنجارها، رسوم، آداب و شعائر جامعه خویش آشنا میشود و شیوههای زندگی اجتماعی را فرا میگیرد و به عنوان یک عضو جامعه آمادگی عمل را پیدا میکند. انسانها در فرآیند جامعهپذیری، با درونیسازی ارزشها و هنجارها یاد میگیرند که چگونه باید نیازهای زیستی - اجتماعی خود را به شیوهای قابل قبول برآورده سازند. نظم و ثبات در جامعه، ماحصل درونی سازی و عمل به این ارزشها و دستورات فرهنگی است. دوران نوجوانی و جوانی، مهمترین و اثرگذارترین دوران شناخت و پذیرش این معیارها میباشد. در این دوران، چنانچه ارزشها و معیارها و هنجارها بهگونهای مناسب و همزمان به نوجوان و جوان ارائه و بهدرستی در وی درونی شود، تا پایان عمر، بدون کمترین تغییری، در فرد باقی میماند. جامعهپذیری عمدتاً توسط 5 نهاد اصلی؛ خانواده، مدرسه، دولت، اقتصاد و دین انجام میگیرد. هر یک از این نهادها کارکردها و وظیفه خاص خود را دارند و نیازی از نیازهای جامعه را برطرف میسازند.
منش و هویت ملّی و گروهی اعضای هر ملّت و گروه، در طی تربیت و پرورش اعضای آن گروه، بر اساس معیارها و الگوهای رفتاری و تربیتی شکل میگیرد که این منش و هویت، به خوبی در رفتارها و کنشهای افراد مشخص و آشکار است. فرد، طی این فرآیند، الگوها و قواعد رفتاریای را فرا میگیرد که ماهیت و قالب اصلی رفتارهای او را شکل میدهد. کارکرد این الگوها، ایجاد نوعی مشابهت و همانندی میان کنشهای اعضای جامعه است؛ به گونهای که افراد نسبت به رفتارهای دیگران احساس آشنایی میکنند. این احساس موجب همبستگی و اتحاد و ارتباط فکری و عملی میان افراد میگردد.
پوشش و حجاب یک آموزه و دستور دینی است که مبتنی بر آیات، روایات و احکام است. آشنایی فرد با معیارها، الگوها، آموزهها و احکام دینی در فرآیند جامعه پذیری دینی وی انجام میشود. در این فرآیند، فرد با محتوا و معنای این معیارها آشنا شده و آنها را در موقعیتها و تعاملات زندگی روزمره خود بهکار میگیرد.
جامعهپذیری دینی و آشنائی فرد با مفهوم و معنای حجاب، اصولاً از خانواده شروع شده و پس از آن در مدرسه ادامه مییابد. در بررسی مینی، تحت عنوان «آموزش مذهبی و بحران تحصیلات» ملاحظه شد که اعتقادات و باورهای مذهبی کودکان، بیش از آنکه شناختی باشد و در مدرسه ساخته و پرداخته گردد، ارزشی و احساسی است و از مدتها قبل (در خانواده) ایجاد شده است؛ در حالی که آموزشهای عینی مذهبی که در مدرسه به کودکان ارائه میگردد، مشکلات خاصی را برای آنها ایجاد میکند. این محقق معتقد است آموزشهای مذهبی مدارس در تعارض با ارزشها و اعتقادات ذهنی نوجوانان بوده و همین امر موجب بروز بحران و مشکل برای آنان میشود.
جامعهپذیری حجاب توسط رسانهها، به وسیله تدوین برنامههای خاص برای نوجوانان و جوانان و ساخت فیلمها و برنامههای تلویزیونی ادامه مییابد. کارکرد و وظیفه عمده و مهم نهاد دین و سازمانهای مذهبی، ارائه ارزشها و هنجارهای دینی به منظور آشنایی مردم با این الگوها و قواعد میباشد. نوجوانان و جوانان بخشی از آشنایـی بـا مفهـوم حـجـاب را در بـرخورد با گروه دوستان و نهادهای اجتماعی فرامیگیرند. با توجه به اینکه هر یک از این نهادها بخشی از جامعهپذیری دینی نوجوانان و جوانان را بر عهده دارند؛ بررسی میزان اثرگذاری آنها، در انتقال این ارزشها و معیارها لازم و ضروری میباشد. از سوی دیگر لازم است مشخص گردد که افراد جامعه بیشتر تحت تأثیر کدام یک از این نهادها میباشند تا برنامهریزان و سیاست گذاران فرهنگی کشور بتوانند زمینههای مناسبتری برای انتقال درست و بهینة فرهنگ اسلامی تهیه و تدوین کنند.
نویسنده : مرتضی زین آبادی
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۱:۲۴ #5
حجاب و حجاب کودکان
حجاب چیست: حجاب عبارت از پوشش و یاسطر بدن زنان است که از جانب مذهب و رژیم های مذهبی به عنوان مشخص کننده هویت یک زن مسلمان ومتدین مجوز گردیده .حجاب در بر گیر نده ایدیالوژی بنیادگرائی اسلامی برای تحقیرزنان است حجاب نه تنها وسیله ایدیالوژیک برای تحقیر زنان است بلکه ابزار سیاسی برای سرکوب مقاومت زنان نیز میباشد.
علت تاکید اسلام واسلامیست ها بر حجاب: در زمان ظهور اسلام در شبه جزیره عر بستان در کنار قبایل پدر سالار ,قبایل مادر تبار نیز وجود داشت که زنان ز قدرت بیشتری بر خوردار بودند و مردان عرب آنها را احترام می گذاشت (که شخصیت های زنان بر جسته اسلام نیز میراث آن زمانه ها میباشد). محمد با اسلام اش به ایندوگانگی ها خاتمه دادوقبایل مادر تبار را از بین برد.آن بت هائیکه محمد آنها را از بین برد اکثرشان الهه های زن بود که مردمان عرب به آنها علاقه مند بودند وآن ها را عبادت میکردند،با از بین بردن این بت ها محمداز یکطرف جا یگاه اجتماعی زنان را ضر به زد و از جا نبی دیگر محمد، الله را با خصو صیات مردانه اش جا گزین آن بت ها کرد که به این ترتیب وحدت قبایل عرب را تامین کرد وآنها را از پرستش الهه های متعدد و فرقه گرائی بیرون ساخته و متوجه یک الله واحد کرد تا محمد با اعراب بتواند دست به کشورگشائی هائی متعدد بزند . آیه های را بدین منظور نازل کرد و زن را به اغواگری و فساد محکوم کردو راه اصلاح آن را در حجاب یا سطر بدن زنان از چشم مرد بیگانه دانست تا با شد مالکیت مرد بر زن تضمین گردد .و از جانبی زن را به عنوان یک موجود حقیر متوجه ساختمان طبیعی بدنش ساخت که باید از نمایان کردن آن شرم داشته باشند،بدین ترتیب محمد توانست اعتماد به نفس را از زنان بگیرد تا نیازی به نیروی سر کوبگر برای تولید و باز تولید مناسبات پدر سلاری نباشد و این نظام خود بخودی نظم گرفته وپا بر جا باقی ماند.
حجاب کودک
امروز هم وقتی دختران کوچک سه چار ساله با حجاب میبینم ،آیا واقعآ میتوانیم ادعاکنیم که این کودکان داوطلبانه و به خواست خودشان حجاب بر سر کرده اند وبه اعتقادات مذهبی شان چنان پا بند و دلبسته اند.
اطفال بی دین و مذهب آزاد به دنیا می آیند میایند این والدین است که آزادی آنها را محدود کرده و انها را به صورت یک ملکیت در معامله میگیرند ،شخصییت تعیین میکند ومهر دین آهین و مذهب را به آنها میزنند.وابتکار داشتن یک شخصیت مستقل رااز ایشنان سلب میکنند .
با پوشاندن حجاب بر دختران خورد سال یک هویت تبعیض آمیزبر آنها تحمیل شده که این یک جرم غیر انسانی و از نظر اجتماعی غیر قابل قبول است.
والدین با آموزش دین و ترس از خدا، گناه ،روز قیامت،آتش جهنم وغیره برای اطفال شان یک خیال کاذب ایجاد کرده و یک ترس دایمی را در ذهن کودکان پدید آورده شادی و تراوت کودکانه را ازایشان میگیرند وآنها تمام عمررا در خوف از یک خدای وحشی وانتقام جو بسر میبرند که بلاخره این اطفال با شخصیت غیر سالم و از خود بیگانه در یک فضای بسته وزندان افکار محدود و بسته دینی زیر فشار های عصبی قرار داشته و همیشه در یک تناقض با جهان بیرون و آزادبوده که درنتیجه این اطفال ازنظر روانی غیر نورمال و مریض بار می آیند.و استعداد های نقادانه ومستقل شان از بین میرود،واین اطفال همواره عقد ۀ وافسرده میباشند.
بعضآ اطفال سرکش و بی باک بوده و در مقابل مغز شوئی های والدین و مذاهب تن در نمیدهند لذا بر اساس قانون مجازات اسلامی تعزیز میگردند (تعزیز یا تأدیب جزایست که اندازه ومقدار آن بروی شرعیت معلوم شده است واز قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق میباشد در بعضی از مواردتعزتز کودکان جبری است.) مجازات و تنبه جسمی کودکان نه تنهاازنظر اسلامی بلکه بخش لاینفک از وظایف دینی والدین وکلیه مذاهب وادیان است.مکان های ایزوله و بسته مدارس دینی ، مساجد، کلیسا، معابد، از مناسب ترین مکانهای ا ذیت و آزار جسمی کودکان میباشد. لذا اطفا ل حرف نا شنو ونا فرمان همواره مورد مجازات وآزار های جسمی وروحی والدین ومذاهب قرار داشته و وادار به فرمان برداری میشوند.
اطفال دختر هیچگاهی به خودی خود ا نتخاب نه میکنند که در سن 9 سالگی شوهر بگیرند و یا ختنه شوند ویا آشپز و خدمتگار افراد مذکر خانواده های شان باشند، از حق تحصیل ، ورزش و بازی با اطفال هم سن وسال همجنس وغیرهمجنسش محروم باشند و یا حجاب بر سرکنند. این همه مقررات از جانب والدین با در نظر داشت مذهب ،سنت،وفرهنگ حاکم در جامعه وضع شده و بعضآ اطفال این روش ها را نظربه علاقه و محبتی که به والدینش دارد می پذیرد،زیرابرای اطفال بزرگترین بد بختی قهر و نا راضی بودن والدین است.بنابرین اطفال این افکار رابه صورت خود بخودی به عنوان یک روش متعارف زندگی می پذیرند.
حجاب در حقیقت تحمیل یک پوشش خاص بر کودکا ن دختر و سلب حق انتخاب پوشش ازآنها است.که این نمائی از ستمکشی کودک وبخصوص دختران خوردسال است زیرا این حجاب در مجامع رسمی چون مکتب،کودکستان وغیره دختران را ایزوله وانگشتنما و گوشه گیرمیسازد.
پوشا ندن حجاب و تمام لباس های مذهبی بر کودکان تحمیل یک سیستم عقید تی به آنها میباشد.بنآ هر انسان مترقی و آزادیخواه باید مانعی در برابر این عقاید دگم و عتیق گردند و خواهان جدائی کامل مذهب از زندگی شخصی از آموزش، پرورش و مصًونیت مادی و معنوی کودکان واطفال باشند.
چراتوهش و درنده خوئی مذاهب و اسلام نسبت به کودکان طبیعی قمداد گردیده و چرا زیر سایه مذهب این بی حقوقی کودکان مهر تأئید زده شود . نباید مذهب را ابزار خفه کردن و مطیع نگاه کردن اطفال و کودکان سا خت.
لذا باید به اطفال اجازه دهیم تا به عنوان یک شخصیت مستقل بدون وابستگی ها آزاد رشد کرده و خودشان تصمیم گیرنده سر نوشت شان باشند،نباید اطفال و کودکان رازیرتأثیر عواطف از حقوق وآزادی های مدنی شان محروم کرد.
نقش مذهب توجیه بیحقوقی ،فلاکت و بد بختی بشراز قبل تا حال بوده است.
منابع :
اسلام ،حقوق کودکو حجاب – گیت راه کارگر(منصور حکمت)
دین کودک آزاری سیستماتیک است(اعظمکم گویان)
حجاب توتالیتاریسم اسلامی و اپوزیسیون(ژاله احمدی)
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۱:۳۸ #6
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
فلسفه حجاب
قرآن کریم علت و فلسفه حجاب را چنین بیان می دارد: «ذلک أدنی آن یعرفن فلا یوذین»
یعنی برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند؛ چراکه آنها تجسم کرامت و عفاف در جامعه هستند و حرمت دارند. علامه طباطبایی درمورد این آیه می نویسد: «پوشاندن همه بدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند، نزدیک تر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمی شوند؛ یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنها نمی گردند.»
این فلسفه قرآن کریم را درمورد حجاب به راحتی می توانیم در جوامع امروز بشری به چشم ببینیم که چگونه آمار تجاوزها و باج خواهی از زنان در محیط های مختلف- چه اماکن آموزشی و چه در محیط های کاری مانند کارخانه ها، کارگاه ها و ادارجات- به طور وسیعی در کشورهای غربی افزایش یافته است. بسیاری از زنان در محیط کار خود با باج خواهی جنسی و ارعاب و تهدید همکاران و مدیران ارشد خود، روبه رو می شوند. طبق بررسی ها مشخص شده است که آزار و اذیت جنسی در کشورهای صنعتی جهان باعث شده تا از هر ده زن یک نفر کار خود را رها کرده و بیکار شود.
گذشته از این بحث، حجاب و پوشیدگی امری است که خود به خود باعث ارزشمندی زن و افزایش قدر و منزلت او می شود. این قاعده کلی جوامع انسانی است که هر اندازه چیزی به وفور و آسانی در دسترس عموم قرار گیرد، از ارزش آن کاسته می شود و اگر رسیدن به آن به راحتی میسر نباشد و دور از دسترس قرار گیرد، ارزش و اعتبار بیشتری پیدا می کند. زن و نیازهای جنسی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ویل دورانت در این زمینه می نویسد :
«خودداری از انبساط و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است... مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آنکه بداند، حس می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد.» همچنین در جای دیگر می گوید: «آنچه بجوییم و نیابیم، عزیز و گرانبها می شود. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضا، ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می شود.» در روایات اسلامی تعابیری چون ریحانه در مورد زن به کار رفته که مظهر ظرافت و طراوت شمرده می شود. حجاب وسیله ای برای حفظ طراوت و ظرافت قرار گرفته تا در میان چشم های ناپاک جامعه به پژمردگی کشانده نشود. قرآن کریم هم زنان بهشتی را که یکی از نعمت های بزرگ بهشت می داند، با وصف پوشیدگی و محجوبیت ذکر نموده است که دست احدی به آنها نرسیده است: «کامثال لؤلؤ المکنون ؛ همانند مرواریدهای پوشیده و پنهان در صدف هستند.»
«فیهن قاصرات الطرف لم یطمثمن انس قبلهم و لاجان کانهن الیاقوت و المرجان» ؛ در آنجا زنان زیبایی هستند که پیش از آن دست هیچ انس و جنی به آنها نرسیده گویی یاقوت و مرجان هستند.»
منبع : ایونا
ویرایش توسط سفیر : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۱۱:۴۰
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۱:۵۳ #7
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
رابطه ی حجاب در شکل چادر، با دین و تاریخ ملی
بعضی در دینی و مذهبی بودن حجاب در شکل چادر شبهه نموده و این گونه ادعا کردهاند که «چادر به احتمال خیلی زیاد از زمان قاجاریه در ایران جا افتاده است و هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد».
در شبهه ی فوق دو ادعا مطرح شده است که به طور مستقل طرح و پاسخ داده میشود.
ادعای اول: چادر، حجاب دینی و مذهبی نیست.
پاسخ: اولاً، دقت و پژوهش در آیهی 59 سورهی احزاب، صحت ادعای مذکور را مورد تردید جدی قرار میدهد. خداوند در این آیه خطاب به پیامبرش فرموده است:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛
ای پیغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر خود فرو پوشند، که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
«جلابیب» جمع «جلباب» است و جلباب در کتابهای لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسیط، به «ملحفه» معنا شده است و ملحفه پوششی گسترده است که زن خود را در آن میپیچد. قبل از بررسی معنا و مفهوم جلباب، باید دید چادر رایج در بین زنان مسلمان و ایرانی چه نوع پوششی است و عناصر و مؤلفههای اصلی تشکیلدهندهی آن چیست؟ با اندک تأملی میتوان گفت چادر دارای دو مؤلفهی اصلی ذیل است:
1. اندازهی چادر: پوشش وسیع، که از بالای سر تا پایین پای زن را میپوشاند.
2. کارکرد چادر: پوششی جلوباز که از بالای سر، روی لباسهای دیگر پوشیده میشود و به نحو خاصی کنترل و جمع و جور میگردد.
حال باید بررسی نمود آیا جلباب قرآنی که در بعضی تفاسیر از آن به ملحفه تعبیر شده است دو عنصر ذکر شده برای چادرهای رایج فعلی را دارد یا نه؟ اگر دو عنصر یاد شده را بتوان برای جلباب اثبات نمود، میتوان ادعا کرد که جلباب قرآنی همانند چادرهای رایج فعلی بوده است و گرنه نمیتوان چنین ادعایی کرد؛ از این رو، به بررسی دو مؤلفهی اندازه و کارکرد جلباب میپردازیم:
الف) اندازهی جلباب:
تقریباً همهی کتابهای لغت در این که جلباب پوششی وسیع است اتفاق نظر دارند، ولی دیدگاههای کتابهای لغت و تفسیر دربارهی اندازهی دقیق جلباب متفاوت است.
از مجموع کلمات لغویین و مفسرین در مورد اندازهی جلباب، سه دیدگاه قابل اشاره است:
دیدگاه اول: جلباب پوششی فراگیر بوده که از بالای سر تا پایین پا را میپوشانده است. این دیدگاه از کتابهای لغوی و تفسیری فراوان استفاده میگردد.
دیدگاه دوم: جلباب پوششی بزرگتر از خمار (مقنعه) بوده که کمتر از مقدار ردا، یعنی تقریباً تا زانوها را میپوشانده است. این دیدگاه از بعضی از کتابهای لغت، مثل مصباح المنیر فیومی استفاده میشود.
دیدگاه سوم: جلباب همان خمار (مقنعه) است؛ پوششی که فقط سر و سینهها را میپوشانده است. این دیدگاه از مفردات راغب اصفهانی به دست میآید.
ما معتقدیم شواهد مختلفی وجود دارد که صحت دیدگاه اول و مخدوش بودن دیدگاه دوم و سوم را ثابت میکند که بعضی از آنها عبارتاند از:
شاهد اول: دربارهی پوشش حضرت فاطمهی زهرا(س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک این گونه نقل شده است:
لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها.
یعنی فاطمهی زهرا(س) خمار و مقنعهی خویش را بر سر و جلباب، یعنی پوششی که شامل و در بر گیرندهی تمام آن وجود مبارک بود بر تن کردند.
از نحوهی پوشش حضرت در قضیهی مذکور دو نکته استفاده میشود:
1) پوشش حضرت در بیرون منزل، همان دو پوشش قرآنی مستقل از یکدیگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است؛ بر این اساس، نظر طرفداران دیدگاه سوم، مثل راغب اصفهانی در مفردات که جلباب را به خمار معنی کرده است، مخدوش میگردد.
2) از عبارت «و اشتملت بجلبابها»، به روشنی استفاده میشود که جلباب، پوششی سرتاسری بوده که تمام آن وجود مبارک، از سر تا قدمها را فرا میگرفته است؛ بنابراین، نظر طرفداران دیدگاه دوم؛ که قایل بودند جلباب تقریباً تا زانوها را میپوشانده است، مخدوش میگردد.
شاهد دوم: از کتابهای لغوی، مثل مصباح المنیر فیومی که گفتهاند: «الجلباب ثوب اوسع من الخمار؛ جلباب پوششی گستردهتر از خمار است»، تباین و مستقل بودن «خمار» و «جلباب» به خوبی استفاده میشود.
شاهد سوم: احادیثی همچون حدیث نبوی(ص) «و لغیر ذی محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار»که از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده است نیز، شاهد بطلان دیدگاه سوم است.
شاهد چهارم: زمخشری در تفسیر کشاف و آلوسی در تفسیر روح المعانی از ابن عباس، صحابی پیامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علی(ع) نقل کردهاند که جلباب پوششی بوده که از بالا تا پایین بدن را میپوشانده است؛ که با این شاهد بطلان دیدگاه دوم اثبات میشود.
حاصل این که اندازهی جلباب قرآنی به مقداری بوده است که همانند چادرهای زمان حاضر از بالای سر تا پایین پا را میپوشانده است.
ب) کارکرد جلباب:
برای فهمیدن کارکرد جلباب و کیفیت پوششی آن، لازم است معنای «ادناء» در آیهی «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» معلوم شود. آلوسی از ابن عباس و قتاده و زمخشری در تفسیر کشاف از ابن سیرین نقل کردهاند که مراد از «یدنین» قرار دادن جلباب در بالای ابرو و گردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشههای جمع شدهی آن در بالای بینی است، که معمولاً بانوان متدین و حساس نسبت به رعایت حجاب در مواجهه با نامحرم این کار را انجام میدهند. از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سیرین معلوم میشود که جلباب همانند چادرهای فعلی، پوششی جلوباز بوده است که واژهی «یدنین» در آیهی شریفه نیز مؤید این مدعاست؛ بنابراین، از نظر کارکرد و کیفیت پوشش نیز جلباب قرآنی، شبیه چادرهای امروزی بوده است.
به رغم این که بحث بر سر الفاظ و نامگذاری نیست و مهم این است که حقیقت و مصداقی از پوشش، شبیه چادرهای فعلی، در صدر اسلام موجود بوده است، ولی با این همه، خوشبختانه در کتابهای واژههای قرآنی و کتابهایی که دربارهی جلباب بحث نمودهاند، جلباب به چادر معنا شده است و این مؤید بسیار خوبی است بر این که آنها نیز به دلیل اشتراک مؤلفه ها و عناصر جلباب و چادر، همانند ما، از جلباب قرآنی معنای چادر را فهمیدهاند.
ثانیاً، گذشته از آنچه که برای اثبات مشابهت معنای چادر و جلباب گفته شد، چگونه ممکن است که مراجع تقلید، به عنوان بزرگترین رهبران دینی اسلام در زمان غیبت، چادر را پوشش مطلوب و بهتر معرفی کنند، ولی در عین حال، گویندهی محترم بدون ارائهی هیچ دلیل و مدرکی، ادعا نماید که چادر هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد؟!
حاصل این که، با توجه به مشابهت بسیار نزدیک جلباب قرآنی با چادر، از نظر اندازه و کارکرد، میتوان ادعا کرد که چادر ارتباط وثیقی با دین اسلام و قرآن دارد؛ و بدین ترتیب ادعای اول که چادر ارتباطی با دین و مذهب ندارد ابطال میگردد.
ادعای دوم: حجاب در شکل و قالب چادر مربوط به زمان قاجاریه است.
پاسخ: اولاً، این ادعا، نیازمند ارائهی سند و مدارک معتبر تاریخی است، اما ایشان سند و مدرکی برای کلام خود ارائه نکردهاند؛ بنابراین، کلام ایشان مدعایی بدون دلیل و مدرک و در نتیجه، فاقد ارزش و اعتبار علمی است.
ثانیاً، فرض میکنیم ایشان با ارائهی سند و مدارک تاریخی اثبات میکردند که چادر در زمان قاجار در ایران رسم شده است، پس از اثبات ارتباط مستحکم چادر با قرآن در نقد ادعای اول و این که به هر حال، چادر یکی از مصادیق پوششی است که تأمین کنندهی حجاب بیشتر و بهتر زنان و لذا مطلوب اسلام نیز هست، زنان ایرانی به خاطر استفاده از چادر به عنوان الگوی پوشش مناسب در مواجهه با نامحرم به خود میبالند، نه این که از آن گلایهمند باشند.
ثالثاً، بر اساس شهادت و گواهی منابع حجاب و لباس، اسناد و مدارک تاریخی زیر مبین آن است که پیشینهی تاریخی که حجاب در شکل چادر، به صدها سال قبل از پیدایش قاجار در ایران بر میگردد.
الف) در زمان ایران باستان به تصاویری از بانوان ایرانی بر میخوریم که علاوه بر لباس، بدن خود را با چادری که شبیه به چادر زن امروز ایران است میپوشاندند؛
ب) زنان عهد هخامنشی و اشکانی، عموماً چادر بر سر داشته و پیراهنهای بلندی که تا مچ پای آنان را میپوشانده به تن میکردهاند.
ج) زنان عهد ساسانی، گاهی چادر گشاد و پُرچین به سر میکردند که تا وسط ساق پا میرسیده است. نقوشی از بانوان ساسانی در بشقابهای نقره ساخته شده است که در آن هر یک از بانوان، چادری به خود پیچیده دارند.
به این ترتیب، ادعای دوم گویندهی محترم نیز ابطال گردید و آشکار شد که حجاب در شکل چادر، علاوه بر ریشهی عمیق دینی، دارای ریشهی عمیق تاریخی و ملی نیز هست و صدها سال قبل از پیدایش قاجار از آن استفاده میشده است.
منبع :فلسفه حجاب - استاد مرتضی مطهری
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۲:۰۳ #8
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دلایل شکست حجاب زدایی در طول تاریخ
چرا حرکتهای گستردهی کشف حجاب و حجابزدایی، از سوی عوامل وابسته به استعمارگران، در بعضی کشورهای اسلامی، مثل افغانستان، ترکیه، ایران و… با شکست مواجه شده است ؟
حداقل سه علت مهم برای شکست حرکتهای حجاب زدایی در کشورهای اسلامی میتوان ذکر کرد:
الف) فطری بودن حجاب
به نظر میرسد که عامل اصلی گرایش انسانها، مخصوصاً زنان، به حجاب و پوشش، تأمین یک نیاز فطری و درونی به نام حیا و شرم است.
شرم، یکی از صفات مخصوص انسان است؛ پروفسور اسوالد شوارتز، طبیب و روانشناس اتریشی، در کتاب روانشناسی جنسی دربارهی احساس شرم در انسانها مینویسد:
علاوه بر مردمشناسی، تجزیه و تحلیل روانشناسی نیز ثابت میکند که احساس شرم، یکی از صفات عمدهی نوع بشر است. هیچ قبیلهی اولیهای، هر قدر هم بدوی بوده باشد، شناخته نشده است که از خود، شرم بروز ندهد و بچههای کوچک نیز شرم دارند. در طی دوران رشد بشر و همچنین در خلال رشد افراد، بر وسعت موضوعاتی که مورد حمایت شرم قرار میگیرند افزوده میشود. حمایت، وظیفهی مخصوصی است که به عهدهی شرم گذارده شده است… ادعای پیشرفت و مدرنیزم خرقهای بر تن بیخبری از ارزشهای اساسی است؛ و شرم، نخستین قربانی این گمراهی اخلاقی است.
علاوه بر مطالعات مردمشناسی و روانشناسی جنسی، از مطالعات تاریخی نیز استفاده میشود که انسان در هیچ مقطعی بدون پوشش زندگی نکرده است؛و این مطلب حاکی از وجود شرم و حیای ذاتی انسان است. از آیات مربوط به خلقت حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش و حجاب استفاده میشود. خداوند در قرآن به انسانها هشدار میدهد که مواظب باشند مبادا همان گونه که فتنه و فریب شیطان باعث برهنگی آدم و حوا گردید، موجب فریب و برهنگی آنان نیز بشود:
یا بَنِی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما.
قرآن همچنین از وسوسهی شیطان برای برهنگی آدم و حوا خبر میدهد:
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما.
و بالاخره قرآن از کارایی وسوسهی شیطان نسبت به آدم و حوا و خوردن از شجرهی ممنوعه و در نتیجه، آشکار شدن زشتیهای آدم و حوا و اقدام آن دو به پوشاندن بدن خود با برگ درختان خبر میدهد:
فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ.
از تعابیر «ینزع عنهما لباسهما» و «لیبدی لهما ما وری عنهما من سواتهما» در آیات فوق به روشنی استفاده میشود که انسان قبل از ارتکاب خطا در بهشت دارای پوشش بوده است؛ همچنین ازتعبیر «طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ» نیز استفاده میشود که به دلیل برخورداری آدم و حوا از حیا و شرم فطری، پس از برهنه شدن، فوراً بدن خود را با برگ درختان پوشاندند.
البته، علاوه بر عامل فطری که در پیدایش اصل پوشش دخالت اساسی داشته است، عوامل دیگری، مثل محفوظ ماندن بدن از سرما و گرما، گرایش به تجمل و زیبایی، شرایط محیطی، جغرافیایی، قومی و… در پیدایش تعدد و تنوع و مدلهای مختلف پوشش مؤثر بودهاند.
ب) دینی بودن حجاب
حجاب یکی از احکام مسلم دین اسلام است که اصل آن از ضروریات میباشد و آیات و روایات فراوانی بر آن دلالت دارد که به بعضی از آنها اشاره خواهد شد؛ بنابراین، به دلیل شدت وضوح دینی و شرعی بودن حجاب و پوشش، نیازی به بحث دربارهی آن نیست.همین دینی بودن حجاب باعث شده تا در تاریخِ مبارزه با حرکتهای حجابزدایی، روحانیت و عالمان دینی، در صف نخست این گونه مبارزات قرار داشته باشند. در قضیهی کشف حجاب به وسیلهی رضاخان، عالمان دینی و حوزههای علمیه، به دو صورت علمی و عملی با آن مبارزه نمودند. مواجههی علمی عالمان دینی در نگارش مقالات، رسالهها و کتابهای علمی در تبیین حجاب و فلسفه و فواید آن تبلور یافت. مواجههی عملی عالمان دینی در تحمل زندانها، شکنجهها و تبعیدها تحقق یافت که یکی از نقطههای اوج آن، قصهی غمانگیز مسجد گوهرشاد مشهد مقدس است.
ج) آگاهی زنان و دختران از فواید حجاب
بدون تردید، بین آگاهی و اعتقاد بیشتر و عمیقتر زنان نسبت به فواید حجاب و پوشش، و رعایت بیشتر حجاب توسط آنها، رابطهی مستقیمی وجود دارد که نمونهی بارز آن را در حجاب فاطمهی زهرا(س) و دیگر زنان اهل بیت(ع) و اصرار آنان بر حفظ حجاب در شرایط سخت اسارت و اعتراضهای افشاگرانهی آنها در مقابل هتاکیهای مخالفان اهل بیت(ع) میتوان مشاهده نمود.نقش آگاهی زنان نسبت به فواید و فلسفهی حجاب، در مقابله با نقشههای حجابزدایی استعمارگران در مبارزهی مردم الجزایر با دولت استعمارگر فرانسه و همچنین مقاومت دانشجویان دختر محجبه در مقابل مقررات ضد حجاب حکومت لائیک ترکیه نیز، قابل توجه است. جلوهی دیگر تأثیر آگاهی زنان بر علیه بیحجابی، قیام زنان آگاه ایرانی در مقابل کشف حجاب رضا خان است. امام خمینی (ره) در این باره فرموده اند:
زنهای ایرانی هم قیام کردند بر ضدش و تودهنی به او زدند که ما نمیخواهیم این طور چیزی (کشف حجاب) را.
البته مقاومت زنان آگاه و عفیف ایرانی در مقابل نقشههای استعمارگران، حتی قبل از واقعهی کشف حجاب رضاخان نیز سابقه داشته است. یکی از نویسندگان خارجی در تمجید از ایستادگی زنان با حجاب ایرانی در مقابل استعمارگران نوشته است:
درود و عزت بیحد، به زنان روبستهی ایران باد. وی به عزم ثابت سیصد زن شجاع اشاره میکند که با چادر سیاه و نقاب سفید، در حالی که بسیاری از آنان در زیر لباس طپانچه داشتند، به مجلس رفتند تا نمایندگان از تسلیم کشور به بیگانگان احتراز نمایند. به اعتراف این نویسندهی آمریکایی، آن بانوان شجاع اعلام داشتند که اگر وکلای مجلس بخواهند در حفظ شرف و عزت ایران تسامح به خرج دهند و یا تردید نمایند، هم آنان و هم شوهران و فرزندان خویش را خواهند کشت، تا لااقل اجسادشان گواهی بر شرف ایرانی باشد.
یکی از نویسندگان داخلی نیز دربارهی رابطهی حجاب و آگاهی زنان و نقش آن در خنثی کردن توطئه های استعمار غربی مینویسد:
حجاب مال نسل آگاهی است که به پوشش اسلامی بر میگردد، این نسلی است که با این پوشش اسلامی میخواهد به استعمار غربی و به فرهنگ اروپایی بگوید: پنجاه سال کلک زدی، کارکردی، نقشه کشیدی که مرا فرنگی مآب کنی، من با این لباس به تو میگویم نه، و به تمام پنجاه سال کارت فاتحه میخوانم.
منبع:tayebat.com
ویرایش توسط سفیر : ۱۳۸۷/۰۶/۱۴ در ساعت ۱۲:۰۴
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۲:۰۸ #9
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
***حجاب***حجاب به معنای پوشاندن بدن از نامحرمان امری فطری است برهنگی و بی حجابی و حتی بد حجابی از جمله تنشهای فرهنگی اجتماعی است که جوامع را در آستانه فروپاشی قرار داده که نمونه بارز آن را می توان در غرب بی بند و بار کنونی جستجو کرد .
حجاب مانع ترویج فساد است چیزی که در غرب بی داد می کند و استعمار سعی می کند با ترویج بی حجابی هویت زن را زیر سووال برد و فساد را در جامعه ایجاد کند در حالیکه اسلام زنان را در متن اجتماع به تلاش کوشش و فعالیت اجتماعی فرا می خواند .
حجاب در معنای رایج و شایع لغت "حجاب پرده" است که اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ای گمان می کنند که اسلام خواسته زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد در حالی که وظیفه پوشش که د ر اسلام برای زنان مقرر شده بدین معنا نیست که زن از خانه بیرون نرود ، پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد .
اسلام مخالف آزادی زنان نیست بلکه فرهنگ استعماری که داد تمدن می زند و با حجاب به فعالیت برخاسته اند مخالف است .
پس مقصود از حجاب زن در اسلام این است که زنان به جز صورت و دو دست و اعضای بدن زینت و زیور خود را در برابر مردان بیگانه بپوشاند تا بدین وسیله به حفظ عفت و شرافت خود موفق شود .
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۶/۱۴, ۱۲:۱۱ #10
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,268
- مورد تشکر
- 2,086 پست
- حضور
- 10 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
حجاب در آیینه تاریخ
حجاب و پوشش نه تنها در ایران به ویژه در سودان ، مدیترانه و خاورمیانه قدمتی طولانی دارد در منطقه بین النهرین قدمت این سنت به دومین هزاره پیش از میلاد و شاید قبل از آن باز می گردد .
دلایل بسیار ضعیفی موجود است که زنان پیش از هزاره دوم میلاد نیز پوشش داشتند ؛ اما نقوش بسیار کمی از این زنان باقی مانده است که آنان را در اندرونی خانه یا فقر نشان می دهد تنها یک نمونه از نقش زنی در عراق پیدا شده که با تکه پارچه کوچکی سرش را پوشانده است .
تقریبا از سال 1800 قبل از میلاد شواهدی وجود دارد که در منطقه خاورمیانه زنان به روشهای گوناگون خود را می پوشاندند .
پوشش سنتی زن ایران
حجاب نام پوششی است که در برخی ادیان برای مردان و زنان وضع شده است در ایران قبل از اسلام که بیشتر ایرانیان زرتشتی بودند استفاده از چادر رواج داشته و پوششی بوده که موی سر زنان را پوشانده و تا نزدیکی های زانو می آمده است برای همین است که چادر بیشتر از آن که سنتی عربی باشد پوششی است ایرانی .
در ایران باستان چادر قبل از حضور دین مبین اسلام مقوله ای ملی مطرح بوده است تا بدانجا که برخی محققان و اندیشمندان پوشش اسلامی را نتیجه تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان دانسته اند اما صحیح آن است که مبانی فقهی و احکام اسلامی از آنجا که بر پایه فطرت و ارزش های والای بشری بنا نهاده شده است با مهر تایید زدن بر حجاب ایرانی موجب تقویت و اعتلای فرهنگ حجاب که اکنون مترادف با پوشش اسلامی است شده است .
شهید محمد رضا موحد دانش
ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری