جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: لقمان کیست؟؟؟؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    2,954
    مورد تشکر
    6,046 پست
    حضور
    16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
    دریافت
    11
    آپلود
    0
    گالری
    611

    عصبانی لقمان کیست؟؟؟؟




    لقمان کیست؟؟؟؟:Sokhan:

    نام لقمان در دو آیه از قرآن در همین سوره لقمان آمده است ,درقرآن دلیل صریحی بر این که او پیامبر بوده یا تنها یک فرد حکیم ؟وجود ندارد ولی لحن قرآن نشان می دهد که او پیامبر نبوده است تنها یک مرد حکیم بوده است .
    در حدیثی از پیامبر(ص) نیز ذکر شده است :به حق می گویم که لقمان پیامبر نبود , ولی بنده ای بود که بسیار فکرمیکرد , ایمان و یقینش عالی بود , خدا را دوست می داشت و خدا نیز او را دوست داشت و نعمت حکمت بر او ارزانی فرمود.

    دربعضی از تواریخ آمده است که لقمان غلام سیاه از مردم سودان مصر بود و با وجود چهره نازیبا ,دلی روشن و روحی مصفا داشت و امانت را به خیانت نمی آلود و در امور که مربوط به اونبود دخالت نمی کرد.1
    شخصی به لقمان گفت:مگر تو با ما شبانی نمی کردی؟
    گفت :آری چنین است.
    سوال کننده پرسید :پس از کجا این همه علم و حکمت نصیب تو شد؟
    در پاسخ گفت:این به خواست خدا بود و ادا امانت کردن, راستگویی و سکوت در برابر آن چه به من مربوط نبود.2
    در ذیل همین روایت آمده است که از رسول خدا نقل شد نیز چنین آمده است : روزی لقمان در وسط روز برای استراحت خوابیده بود ناگهان صدایی شنید که ای لقمان ! آیا می خواهی خداوند تو را خلیفه در زمین قرار دهد که در میان مردم به حق قضاوت کنی؟
    لقمان در پاسخ گفت:اگر پروردگارم مرا تسخیر کند ,راه عافیت را می پذیرم و تن به این آزمون نمی دهم ! ولی اگر فرمان دهد فرمانش را به جان پذیرا می شوم , زیرا اگر چنین مسئولیتی بر دوش من بگذارد حتما مرا کمک می کند و از لغزشها نگه می دارد.
    فرشتگان(در حالی که آنها را نمی دید) گفتند :ای لقمان برای چه؟
    گفت: برای اینکه داوری در میان مردم سخت ترین منزلگاهها و مهمترین مراحل است و امواج ظلم و ستم از هر سوی متوجه آن است , اگر خدا انسان را حفظ کند شایسته نجات است و اگر راه خطا برود از راه بهشت منحرف شده است کسی که دردنیا سر بزیر و در آخرت سربلند باشد بهتر از کسی است که در دنیا سر بلند و در آخرت سر بزیر باشد.و کسی که دنیا را بر آخرت بر گزیند به دنیا نخواهد رسید و آخرت را از دست خواهد داد.
    فرشتگان از منطق لقمان در شگفتی فرو رفتند, لقمان این سخن را گفت و به خواب رفت, و خداوند نور حکمت را دل اوافکند هنگامی که بیدار شد زبان به حکمت گشود3

    گوشه ای از حکمت لقمان :
    پسرم دنیا دریای ژرف و عمیقی است که خلق بسیاری در آن غرق شده اند ,تو کشتی خود را در این دریا به ایمان به خدا قرار بده ,بادبان آن را توکل بر خدا ,زاد و توشه ات را در آن تقوای الهی ,اگر در این دریا رهایی یابی به برکت رحمت خداست و اگر هلاک شوی به خاطر گناهان توست
    1:آیة الله مکارم شیرازی و همکاران تفسیر نمونه ,ج17 ,ص144 ,به تقل از قصص قرآن
    2:به نقل از تفسیر البیان ,ذیل آیات 12-15 سوره لقمان
    3 :همان ج8,ص316
    دوستان هر کسی سخنی از لقمان میداند مرحمت کند و برای این بنده بنویسد ..
    سپاس فراوان


    یارب

    يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من

    اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى





  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۹۴
    نوشته
    27
    مورد تشکر
    133 پست
    حضور
    15 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    24

    لقمان




    عد از آنكه لقمان از بردگى نجات يافت ، روى به تجارت آورد و مال بسيار اندوخت . هر كس احتياجى داشت بدون ضمانت به وى قرض مى داد. در همان حال لقمان ، طلبى از رئيس قبيله اى داشت ؛ پس پسر خود را براى اخذ آن طلب ، به مسافرت فرستاد، اما قبل از رفتن پسر را پند داد و گفت : در بين راه به درختى برخورد مى كنى كه در كنار چشمه اى قرار دارد؛ درخت بسيار پربرگ و سرسبز و خرمى است . در پاى آن درخت فرود نيا! بعد از آن به شهرى خواهى رسيد و بزرگ آن شهر تقاضاى ازدواج با دخترش را به تو مى كند، حذر كن و قبول منما! چون به نزديك مديون رسيدى ، صاحبخانه شب از تو مى خواهد كه بر تختى بخوابى كه كنار درياست . مبادا كه بر آن بخوابى ! اگر پيرى روشن ضمير با تو همراه شد هر چه گفت : سخنش را بپذير.
    اين بگفت و با پسر وداع كرد. پسر در راه به پيرمردى برخورد كرد كه شخصى حكيم به نظر مى رسيد. با هم همسفر شدند. چون به چشمه آب رسيدند، پير گفت : پياده شو استراحتى كنيم .
    پسر گفت : پدرم از من خواسته است در اين مكان پياده نشوم .
    پير گفت : مشكلى نيست ، پياده شو.
    پسر به ياد حرف پدر افتاد كه اگر پيرى به تو دستور داد، اطاعت كن ، بنابراين پياده شد.
    بعد از استراحت در زير درخت به خواب رفت . مارى از درخت پايين آمد و قصد پسر كرد. پير عصايش را بر گردن مار گذاشت ؛ او را كشت و سرش را جدا كرد و در كيسه خود گذاشت چون پسر از خواب بيدار شد، پير گفت : هدف پدرت از منع اقامت در اين مكان ، اين مار بوده است .
    در ادامه راه به شهرى رسيدند. بر بزرگ شهر وارد شدند و چندى آنجا ماندند. دختر رئيس قوم به پسر لقمان علاقه پيدا كرد و پدرش به پسر تقاضاى ازدواج داد. پسر قبول نكرد.
    پير گفت : اين دختر صاحب زيبايى و مال و جاه است . خوب است كه ازدواج با او را قبول كنى .
    پسر طبق دستور لقمان ، سخن پير را پذيرفت و دختر را به نكاح خود درآورد. شب زفاف پير، سر مار را به جوان داد و گفت : در زير دامن عروس ، اين سر مار را دود كن و منتظر بمان ! شب ، جوان دستور پير را به كار بست .
    با رسيدن دود سر مار به زرى دامن عروس ، ناله اى كرد و بيهوش شد و بعد كرم بزرگى از او جدا شد و در دم مرد.
    پس از چند لحظه ، عروس به هوش آمد. چند روزى را با عروس به خوبى گذرانيدند و سپس راهى شهر ديگر شدند.
    چون به خانه شخص طرف معامله رسيدند، ضيافت پر شكوهى به افتخار پسر لقمان برپا نمودند.
    هنگامى كه شب فرا رسيد، آن مرد قدرتمند و صاحب مال از پسر لقمان خواست كه بر تختى كه در كنار دريا است بخوابد. پسر لقمان قبول نكرد، اما پير از او خواست كه بخوابد.
    پسر لقمان بر آن تخت خوابيد و پسر صاحبخانه هم صد متر آن طرف تر بر تخت ديگرى خوابيده بود. پير از پسر لقمان خواست برخيزد و تخت ها را جابه جا كند. بدين ترتيب تخت پسر لقمان را با تخت پسر صاحبخانه عوض كردند.
    از خصوصيات اين نابكار اين بود كه هر كس به دنبال طلب خود مى آمد، اول به او احترام مى گذاشت ؛ اما شب او را در دريا غرق مى كرد، آن شب هم آن شخص آمد و به خيال خود پسر لقمان را در دريا انداخت .
    چون صبح شد، مشاهده كرد كه پسر خودش بوده نه پسر لقمان . عزا در آن خانه به پا شد. پسر لقمان طلب خويش بگرفت و حركت نمود. به شهر اول رسيد همسرش را با اموال بسيار برداشت و به سوى ديار خويش رهسپار شد

    كليد گنج سعادت ، ص


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جمع بندی *** آیا آرایش و اصلاح خانمها قبل از ازدواج درسته ؟؟؟؟ ***
    توسط Behrooz_313 در انجمن حجاب و پوشش اسلامي
    پاسخ: 93
    آخرين نوشته: ۱۳۹۶/۱۰/۱۵, ۱۴:۵۹
  2. جمع بندی مايلم بدانم كه چه مي شود؟؟؟؟
    توسط سلمان فارسی در انجمن مرگ و برزخ در قرآن
    پاسخ: 73
    آخرين نوشته: ۱۳۹۲/۰۲/۲۷, ۱۶:۳۲
  3. جمع بندی انتقال جنازه حضرت یوسف ع توسط حضرت موسی ع بعد از سالها به فلسطین ؟؟؟؟
    توسط ودود در انجمن مكان ها ، اشخاص و سرنوشت آن ها در قرآن
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۷/۱۴, ۲۰:۵۸
  4. مهدویت و عدالت خدا چرا و چگونه؟؟؟؟
    توسط رضوانه در انجمن مهدویت و امام زمان در قرآن
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۷/۱۱, ۰۹:۴۰

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود