صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    711
    مورد تشکر
    1,437 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0

    زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟




    زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    300
    مورد تشکر
    856 پست
    حضور
    49 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    5



    واژه «جمال » ، «جميل » ، «جميلا» در چهار آيه و «زينت » در 46 آيه قرآن آمده است . قرآن اين مسئله را با توجه به كل آفرينش كه با جمال و زيبايى آميخته است ، مطرح كرده است ; مثلا مى فرمايد : «براى شما در چهارپايان آن گاه كه ]آن ها را [از چرا گاه بر مى گردانيد و هنگامى كه به چراگاه مى بريد زيبايى است .» (نحل ، 6) و در مورد آن چه بر روى زمين است ، مى فرمايد : «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الاَْرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً .» (كهف ، 7) و نيز درباره زيبايى معنوى مى فرمايد : «وَ لَـكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الاِْيمَـنَ وَ زَيَّنَهُ فِى قُلُوبِكُمْ .» (حجرات ، 7) و.. . .
    زيبايى گرايى يكى از تمايلات اصيل و فطرى در وجود انسان است . قرآن كريم طبق فطرت انسان سخن گفته است . اسلام زيبايى و جمال را در انسان تأييد كرده است ; اعم از : زيبايى حسى ، مانند منظره هاى زيبا ، زيبايى كلامى مانند شعر حافظ ، زيبايى فكر يا عقلانى ، مانند استدلال هاى خداشناسى ، زيبايى قلبى و معنوى ، مانند نماز . ـ فطرت يكى از تمايلات طبيعى انسانى است كه قرآن مورد توجه قرار داده و به راه هاى صحيح و بى خطر هدايت نموده است ; ملاك حسن استفاده از زينت ها اين است كه به شكلى با خدا و مبدأ و معادِ انسان ارتباط پيدا كند . در اين صورت ، تزيين و تجمل ، نه تنها يك كار پسنديده اجتماعى ، بلكه محبوب خداوند و داراى ارزش عبادى خواهد بود . به تعبير ديگر ، جمال كامل و زيبايى همه جانبه ، زمانى به دست مى آيد كه فرد با وجود زيبايى طبيعى و تجمل ظاهرى ، واجد جمال معنوى و سجاياى اخلاقى باشد ; چنين شخصى محبوب واقعى و دلپذير عموم مردم و همه جا مورد تكريم و احترام است . امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد : «اميرالمؤمنين(عليه السلام)به ابن عباس ]به مناسبتى[ بعد از قرائت آيه «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِى أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّيِّبَـتِ مِنَ الرِّزْقِ» (اعراف ، 32) فرمود : «فان الله جميل يحب الجمال ولكن من حلال .»•
    قرآن و روايات در ابعاد گوناگون ، اين مسئله را مورد بحث قرار داده است . از آن جا كه امكان بررسى همه ابعاد ، در اين مقال نيست ، بخشى از منابع قرآنى و روايى را ذكر مى كنيم ; به اين اميد كه پرسشگر گرامى بحث تفصيلى را در كتب تفسيرى پى گيرى نمايد .
    جمال و زينت هاى دنيوى : كهف ، 7 / نمل ، 60 / نحل ، 14 / ملك ، 5 / اعراف ، 31 ـ 32 .
    زينت ها در جهان ديگر : فاطر ، 32 / رحمن ، 53 و 67 .
    جمال هاى انسانى در بهشت : صافات ، 49 / رحمن ، 73 / طور ، 24 / واقعه ، 17 / دهر ، 19 .
    جمال و زيبايى معنوى : حجرات ، 7 .•


    1 . بحارالانوار ، علامه مجلسى(رحمه الله) ، ج 33 ـ 35 ، ص 242 ، ح 623 ، داراحياءا
    1 . همان ، ج 33 ـ 35 ، ص 242 / ر .ك : اخلاق در قرآن ، آية الله مصباح يزدى ، ص 28


  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10

    راهنما نقل قول : زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟




    قرآن از چينش ونظم زيبايي برخور دار است .كه همه كساني كه از نظر علمي در جايگاه خوبي به سر مي برند به اين سخن اعتراف دارند .ادباء آن را از نظر ادبي معجزه مي دانند.اعل معرفت آن را از نظر معرفتي داراي زيباترين معارف مي دانند.وهمچنين ساير متخصصين .لذا اين كلام از زيباترين كلامهاست كه نظيري ندارد

  4. تشکرها 4


  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۶
    نوشته
    40
    مورد تشکر
    44 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    نقل قول : زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟




    ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر زلذت شرب مدام ما
    سلام علیکم .خوشحالم که برای اولین بار که در نظرات شرکت میکنم به موضوع زیبایی برخوردم .خدا را نیز به این دلیل شاکرم .قرآن کتابی ست که شکی در آن نیست (بقره آیه 2 )
    به نظر من جدا از مباحث تفسیری وتخصصی قرآن ،خود کلمات عربی قرآن با آهنگهای موزونی که در آن بکار رفته یکی از نشانه های زیبابودن قرآن است .وهمانطور که قرآن در طول زمان نتوانسته کارایی خود را از دست بدهد بلکه به مسایلی هم که اشاره میکند در بعضی از آن مسایل بشر بعد ها به آن پی میبرد مانند گردش وحرکت خورشید در فضا به سمت مرکز کهکشان راه شیری ،ویا قدرت قرآن که بشر حتی مثل آن سوره یا آیه ای را نمیتواندبیاورد همه از جذابیت ها وزیباییش میباشد .وجالب اینجاست که مفسران گفته اند تعداد کلمات ونیز اعداد ابجد قرآن هرکدام معنای خاصی دارند .همه اینها از زیبایی بی نهایت اوست .ودیگر اینکه خود بزرگان غرب این نکته را گفته اند ودست یافته اند که قرآن عامل اصلی رشد علمی مسلمانان در سده های مختلف است .آیا همه اینها زیبایی اش را بیان نمیکند ؟امیدوارم در پناه قرآن از عمل کننده های واقعی آن بشمار آییم .


  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    1,251
    مورد تشکر
    2,255 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    10

    راهنما نقل قول : زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟




    اساساً هيچ يكازآنان كهبه عناد و دشمني خود عليهقرآنو اسلام تا پاي جنگ وخونريزي ادامه دادند، تأثير ادبي وزيباييشناختيقرآنرا برخود انكارنكرده اند. نقل هاي فراواني در دست است كه هيجان و پريشاني روحي برخيازكافران دراثر شنيدن اسلوبخاصقرآنرا گزارش ميكنند. معروف ترين ماجرا، قصه وليدبن مغيرة است كه قريش او را براي گفت وگو نزدمحمد(ص) فرستادند تا شايدازدعوتش دست بردارد. محمد (ص) پاره ايازآياتقرآنرا براي او خواند. وقتيوليد با چهره اي دگرگون و آشفتهازتأثير شنيده هايش نزد قريشبازگشت، گفتند «وليد هم دلازكف داد». منظورشان اين بودكه ويازدين پدرانش رويگردان شده وبه آيين اسلام درآمده است . وليد با آنكه دلدادگي به اسلام را انكارمي كرد، گفت : «خدا شاهد است كه هيچ يكازشما درشعر رجز، قصيده واشعار جنيان داناترازمننيست. به خدا قسم! آنچه او مي گويد كمترين شباهتي به شعر ندارد. سخنش شيرينيوگفته هايشزيباييخاصيدارد. آغازش نورافشان و پايانش درخشان است. اين سخنان برهمه چيز برتري مي يابد وهيچسخني را توان هماوردي با آن نيست، چه هرسخن فروترازخود را خرد مي كند


  7. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۶
    نوشته
    40
    مورد تشکر
    44 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    نقل قول : زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟




    سلام علیکم .از آیدی شهیدان متشکرم که مطلبی رو از ایشون آموختم .چه به جا وعلمی
    براستی که همینطور است حتی کسانی که به عناد ودشمنی خود با اسلام وقرآن ادامه میدهند نیز اثر زیبایی قرآن برایشان بخوبی هویداست
    در پناه قرآن عاقبت به خیر باشید .یاعلی

  8. تشکرها 2


  9. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    850
    مورد تشکر
    3,450 پست
    حضور
    35 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    9



    معرفي يك كتاب دراين زمينه به نظرم مناسب باشه .


    كتاب زيبايي شناسي قرآن
    زيبايى و زيبايى گرايى از نظر قرآن چگونه است ؟
    نويسنده : دكتر محمود فضيلت
    نشر مشترک سازمان سمت و دانشگاه رازي كرمانشاه

    اين كتاب به عنوان منبع كمك‌درسي علوم بلاغت در مقطع كارشناسي رشته‌ علوم قرآن و حديث تدوين شده است.

    فهرست :

    فصل اول: پيشينه زيبايي‌شناسي قرآن

    فصل دوم: زبان قرآن از ديدگاه زيبايي‌شناسي

    فصل سوم: از لفظ تا حقيقت

    فصل چهارم: ذكر و حذف مسنداليه

    فصل پنجم: ويژگيهاي فصاحت و بيان

    فصل ششم: تشبيه و جايگاه آن در قرآن

    فصل هفتم: استعاره و جايگاه آن در قرآن

    فصل هشتم: مجاز

    فصل نهم: زيبايي‌شناسي مجازهاي قرآن

    فصل دهم: كنايه و نقش آن

    فصل يازدهم: كنايه در قرآن

    فصل دوازدهم: بديع

    فصل سيزدهم: آيه‌ها و آرايه‌ها

    فصل چهاردهم: آرايه‌هاي آوايي

    فصل پانزدهم: آرايه‌هاي معنايي
    ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۶/۱۲/۰۷ در ساعت ۲۱:۲۹
    مولایم علی فرموند:
    يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
    هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
    چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.


  10. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    850
    مورد تشکر
    3,450 پست
    حضور
    35 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    9



    يكي از اصول زيبايي شناسي قرآن «اصل اثرگذاري معنوي "آن است.عارفان مسلمان از دير ايام بر اين موضوع تاكيد فراواني داشته اند، تا جايي كه برخي از قرآن پژوهان به اثرگذاريهاي معنوي قرآن به صورت ويژه اي پرداخته اند به عنوان نمونه ابواسحاق ثعلبي (م724) كتابي دارد به نام قتل القرآن، وي در اين كتاب به كساني اشاره مي كند كه در اثر انس با قرآن دگرگون و كشته و مردم اين كتاب شده اند و زندگاني آنان زير و رو گشته است قرآن كريم نيز اين ويژگي را يادآور شده است.
    در جايي مي فرمايد:
    «الله نزل احسن الحديث كتاباً متشابهاً مثاني تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الي ذكرالله« (زمر، 32).
    خداوند، زيباترين سخن را به صورت كتابي متشابه، كه متضمن وعده و وعيد است نازل كرد. آنان كه از پروردگارشان مي هراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مي افتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مي گردد.
    اين آيه، به مساله زيبايي شناسي قرآن اشاره دارد و تاكيد مي كند كه زيباترين سخن را نازل كرده، هم اثرگذاريهاي معنوي و هم تحول آفريني را يادآوري مي شود آري ويژگي قرآن چنين است كه مخاطب خود را تحت تاثير قرار مي دهد و در دل آنها خشوع و خضوع ايجاد مي كند.
    در جايي ديگر نيز جنبه ديگري از موضوع را يادآور مي شود:
    «و اذا سمعوا ما انزل الي الرسول تري اعينهم تقيض من الدمع مما عرفوا من الحق«.(مائده، 38).
    و چون انچه را به سوي اين پيامبر ناز ل شده بشنوند. مي بيني بر اثر آن حقيقتي كه شناخته اند، اشك از چشم ايشان سرازير مي شود.
    اين ويژگي، در عصر حاضر در تحقيقات ميداني در شنيدن قرآن و تاثيرگذاري آن بر دلها و اثرات روحي و رواني آن حتي در كاهش دردها نشان داده شده و در اين زمينه رساله هاي دانشگاهي تاليف شده است.
    در زمينه تاثيرگذاريهاي معنوي قرآن سخنهاي بسيار مي توان بيان كرد، كافي است كه به تاثير قرآن در ميان جزيره العرب در عصر نزول اشاره شود كه چگونه تحول ژرفي به وجود آورد و در اصلاح انديشه و رفتار آنان موثر افتاد تا جايي كه مردم جاهل، عقب مانده، بي سواد، متعصب و جنگ طلب و كينه ورز را به انسانهايي نرم و آرام تبديل كرد، قرآن چنان اشخاص را به سوي معنويت، اخلاق، گذشت و فداكاري سوق داد كه با خواندن قرآن حاضر به انجام هر كاري بودند و از جان و مال خود مي گذشتند.

    مولایم علی فرموند:
    يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
    هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
    چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.


  11. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    850
    مورد تشکر
    3,450 پست
    حضور
    35 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    9



    يكي از مباني مهم زيبايي شناسي قرآن، تاكيد بر هدفمندي است درباره هر هنري مي توان گفت: هنر براي هنر است زيبايي براي زيبايي است زيبايي براي ايجاد لذت و سرگرمي و پركردن اوقات فراغت است مي توان درباره يك رمان، قصه و ذكر حكايت، هنرمندي و زيبايي شناسي آن را به تنهايي مورد بررسي قرار داد و از اين زاويه داوري كرد، اما درباره قرآن، چون اساس دعوت قرآن، هدايت و دل دادن مخاطب به پيامهاي الهي و معنوي است، نمي توان زيبايي و هنرمندي را در قالبهاي محدود مادي و هنري آن تعريف كرد، چون قرآن تنها كتاب ادبي، فن و بلاغت نيست. تا با آن كتابها برابري كند.
    اگر در قرآن عبارتهاي زيبا و دلنشيني بيان شده و تمامي اصول و تكنيكهاي سخن به كار گرفته شده، اما باز مي تواند قابل رقابت باشد، آن گاه درباره جنبه زيبايي قرآن سخن گفت كه از اصل هدفمندي و زيبايي براي تاثيرگذاري غافل نباشيم و مثليت قرآن را با اصلي به عنوان هدفمندي در تركيب كلمات و چينش آيات قرآن افزون كنيم.
    به عنوان نمونه درباره داستانهاي قرآن آنگاه كه از بعد هنري آن سخن گفته مي شود و محتواي اين داستانها در قالب عبارات زيبا برجسته مي شود، به اين معنا نيست كه زيبايي آن در داستان سرايي و جلوه هاي ادبي و هنري آن موضوع زيبايي شناسي است داستانهاي قرآن را بايد با تاكيد بر روش آموزشي و بيان اندرزها و ذكر عقايد و اخلاق ضميمه كرد و مثليت قرآن با اين جنبه از كلام تلفيق گردد، زيرا داستانهاي قرآني متناسب با شان اين كتاب آسماني بيان شده و رويدادهاي واقعي ترسيم شده و اينكه كساني خواسته اند، واقعي بودن و مستند بودن را ناديده بگيرند، با هدفمندي را غيربرجسته كرده اند، بيشتر با كتابهاي غيرالهي سازگار است، با داستانهاي تخيلي و رمانتيك سازگار است از اين رو به نظر اينجانب تحدي قرآن درباره ذكر داستانها، تنها در نقل اخبار گذشتگان، واقعي بودن، زيبايي بيان و حتي جذبه و انفعال دروني از بعد مادي آن نيست، بلكه هدفمندي در جاي جاي اين داستانها و حضور جدي معنا و مفهوم معنوي است حتي تكرارهاي داستاني و چندگانه بيان شدن آنها، موجز و تفصيلي ذكر شدن آنها، در قالب هدفمندي توجيه پذير است.
    ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۶/۱۲/۰۸ در ساعت ۰۸:۰۳
    مولایم علی فرموند:
    يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
    هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
    چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.


  12. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۶
    نوشته
    850
    مورد تشکر
    3,450 پست
    حضور
    35 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    9

    زيبايي هاي ادبي درقرآن




    وجوه اعجاز و هماورد طلبی قرآن جهات گوناگونی دارد كه از جمله این وجوه، جهت بلاغت و ادبی آن می باشد. علم بلاغت شامل سه علم: معانی، بیان و بدیع است. توضیح این که؛ روشهای رسایی كلام سه گونه میباشد: 1- لفظی؛ كه به آن علم معانی می گویند و آن عبارت است از استعمال الفاظ مطابق با مقتضای كلام، مانند: تقدیم و تأخیر یك لفظ یا طولانی كردن كلام و ... . 2- معنوی؛ كه علم بیان می باشد و منظور از آن استعمال معانی منطبق با مقتضای مناسبت كلام، مانند: تشبیه، استعاره و كنایه . 3- زیبایی نگری؛ كه به آن علم بدیع اطلاق می شود و منظور از آن زیبا كردن كلام با توجه به مقتضای مناسبت کلام می باشد .علم معانی این شیوه با توجه به اینكه در الفاظ اتفاق می افتد، لذا هر یك از اجزای تشكیل دهنده كلام (مسند الیه- مسند- اسناد- قید) میتواند مورد استفاده در این روش قرار گیرد. به عنوان مثال گاهی مسند الیه، طولانی آورده میشود و آن در جایی است كه متكلم، به خاطر محبوبیت مخاطب، میخواهد وقت زیادی را با او صحبت كند. برای مثال در آیه: «وَ ما تِلْكَ بِیمینِكَ یا مُوسى قالَ هِی عَصای أَتَوَكَّؤُا عَلَیها وَ أَهُشُّ بها عَلى غَنَمی وَ لِی فیها مَآرِبُ أُخْرى» (طه/17و18)«و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟ گفت: این عصای من است، بر آن تکیه میکنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو میریزم، و مرا با آن کارها و فوائد دیگری است.»حضرت موسی می توانست در جواب خدا كه پرسید: چیزی كه در دست داری چیست؟ بگوید: عصاء، ولی چون میخواست زیاد با او صحبت كند لذا توضیحات زیادی درباره عصا داد؛ تكیه گاه من است، با آن گوسفندانم را میرانم، علاوه از اینها كارهای مختلف دیگری نیز با‌ آن انجام میدهم .علم بیانعلم بیان خاستگاهش در معانی كلام میباشد و با تصرف در این قسمت از كلام موجب رسایی آن میشود، كه در این جا به یك مورد از آن اشاره می شود: «إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فی أَصْلِ الْجَحیمِ طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّیاطینِ» (صافات/64و65)«آن درختی است که از قعر جهنم میروید، شکوفه آن مانند سرهای شیاطین است.» این آیه، شكوفه درخت زقوم را كه اهل جهنّم از آن استفاده میكنند، به سرهای شیاطین تشبیه كرده و چون انسان در خیال خود برای شیطان صورتی بسیار قبیح تصویر می كند، این درخت جهنّمی نیز در منظر او قبح و زشت جلوه خواهد کرد.علم بدیعبدیع در لغت به معنی کسی است که چیزی را بدون نمونه قبلی ایجاد کند و در اصطلاح علمی است که از گونه های مختلف لفظی و معنوی که باعث زیبایی کلام می شود بحث می کند و به دو گونه محسنات معنوی و لفظی تقسیم می شود و هر کدام از این دو قسم دهها نوع دارد . که در زیر به مهمترین آنها اشاره می شود: 1- محسنات معنوی: طباق، توریه، استخدام، مقابله، لفّ و نشر، مبالغه و ... .2- محسنات لفظی : جناس، مشاکله، تردید، عکس و تبدیل، موازنه و ... .به دو نمونه از آیات قرآن برای بدیع اشاره میشود:«وَ یوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیرَ ساعَةٍ كَذلِكَ كانُوا یؤْفَكُون» (روم/55)«و روزی که قیامت بر پا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز ساعتی درنگ نکردند، این چنین از درک حقیقت باز گردانده شدهاند»در این آیه جناس (واحد بودن دو کلمه از حیث لفظ و تغایر آن دو از نظر معنی) به کار رفته است، زیرا دو کلمه مشابه یعنی ساعه ذکر شده است که اولی به معنی روز قیامت و دومی به معنی قسمتی از زمان میباشد.«وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْیا وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَینِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى» (نجم/43و44و45)«و این که اوست که خنداند و گریاند، و اوست که میراند و زنده کرد، و اوست که دو نر و ماده را آفرید»در این آیه الفاظ اضحک (میخنداند) ابکی (میگریاند)، امات (میمیراند) احیا (زنده می کند)، الذکر (جنس مرد) الانثی (جنس زن) که همگی از نظر لفظ و معنی متضاد می_باشند به کار رفته است که در اصطلاح به آن طباق میگویند.

    منابع:1) زرندی، میر محمد؛ تاریخ علوم قرآن، دفتر نشر اسلامی، ص2) مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار، تهران، صدرا، چاپ چهارم، 1374، ج2، ص2133) الفضلی، عبد الهادی؛ نشر کلیة اصول الدین، چاپ دهم، 1422، صص13-73 و 80 و 99 و 1004) مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360، ج1، ص2305) ابن اثیر؛ النهایه، المکتبة الاسلامیة، چاپ اول، 1383، ج1، ص106
    مولایم علی فرموند:
    يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
    هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
    چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود