صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سوال قرآنی ! پاسخ دهید؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0

    سوال قرآنی ! پاسخ دهید؟




    دوستان به این متن پاسخ کامل دهید ؟؟




    به نام خدا
    مائده آیه 6 : اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون به [عزم‏] نماز برخيزيد، صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پيشين [هر دو پا] مسح كنيد و اگر جُنُبيد خود را پاك كنيد [غسل نماييد] و اگر بيمار يا در سفر بوديد، يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد، يا با زنان نزديكى كرده‏ايد و آبى نيافتيد پس با خاك پاك تيمّم كنيد، و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد. خدا نمى‏خواهد بر شما تنگ بگيرد، ليكن مى‏خواهد شما را پاك، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد كه سپاس [او] بداريد. (6)
    هنگام وضو گرفتن دست ما باید به طرف بالا باشد یا پایین ؟ مردان باید از پشت دست وضو بگیرند یا از جلو ؟ با چند انگشت باید مسح کشبد ؟ و هزاران سوال دیگر در مورد احکام وقید های حکم خداوند .
    داستان بقره از قران !! برای چه ؟!
    فریاد
    ابتدا از زبان قرآن این داستان را بخوانیم .
    و هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مى‏دهد كه: ماده گاوى را سر ببريد»، گفتند: «آيا ما را به ريشخند مى‏گيرى؟» گفت: «پناه مى‏برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم.» (67)
    گفتند: «پروردگارت را براى ما بخوان، تا بر ما روشن سازد كه آن چگونه [گاوى‏] است؟» گفت: «وى مى‏فرمايد: آن ماده گاوى است نه پير و نه خردسال، [بلكه‏] ميانسالى است بين اين دو. پس آنچه را [بدان‏] مأموريد به جاى آريد.» (68)
    گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مى‏فرمايد: آن ماده گاوى است زرد يك دست و خالص، كه رنگش بينندگان را شاد مى‏كند.» (69)
    گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوى‏] باشد؟ زيرا [چگونگى‏] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده، [ولى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء اللَّه حتماً هدايت خواهيم شد.» (70)
    گفت: «وى مى‏فرمايد: در حقيقت، آن ماده گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه كشتزار را آبيارى كند. بى‏نقص است و هيچ لكه‏اى در آن نيست.» گفتند: «اينك سخن درست آوردى.» پس آن را سر بريدند، و چيزى نمانده بود كه نكنند. (71)
    و چون شخصى را كشتيد، و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنكه خدا، آنچه را كتمان مى‏كرديد، آشكار گردانيد. (72)
    پس فرموديم: «پاره‏اى از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول‏] بزنيد» [تا زنده شود]. اين گونه خدا مردگان را زنده مى‏كند، و آيات خود را به شما مى‏نماياند، باشد كه بينديشيد. (73)
    سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه‏] سخت گرديد، همانند سنگ، يا سخت‏تر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جويهايى بيرون مى‏زند، و پاره‏اى از آنها مى‏شكافد و آب از آن خارج مى‏شود، و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‏ريزد، و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست. (74)
    بعضی از خرد گرایان بی خدا این را یک داستان بی پایه و اساس در قران خوانده که هیچ موضوع خاصی را نمی توان از آن نتیجه گرفت .در اینجا پاسخ دادن به هیچ گروه خاصی مد نظر نیست و این مطلب تنها برای یک یاد آوری عنوان شده است .
    براستی این داستان چه می گوید ، خداوند یک داستان بیان کرده و سپس می گوید خداوند این گونه مردگان را زنده می کند . یقینا بحث عنوان شده برای زنده کردن مردگان یک بحث عقلی بدانگونه که در برخی از آیات به آن پرداخته نیست.مثلا قصد ندارد تا این سوال را عنوان کند که "آیا کسی که انسان را نخست آفرید قادر به زنده کردن مجدد او نیست؟" . این داستان هیچ چیز عقلی را عنوان نکرده و مخاطب آن نیز مشرکان نیست. مخاطب در این آیات یهودیان یا در معنایی وسیعتر اهل ایمان می باشند . پس هدف در این آیات نمی تواند اثبات زنده شدن مردگان باشد و این طبیعی است چرا که 1- مخاطب اهل ایمان می باشند 2- هیچ چیزعقلی در این آیات عنوان نشده است . اما یقیناً این آیات باید چیزی را عنوان کنند و نمی توانند آیاتی بی هدف در قران باشند ؟
    به داستان بر می گردیم .
    خدا به موسی می گوید که به قوم خودت بگو که ماده گاوی را سر ببرند . قوم موسی به طعنه می گویند آیا ما را مسخره کرده ای، موسی جواب داده که به خداوند پناه می برم اگر از جاهلان باشم . موضوع جدی است باید گاوی سر بریده شود و از طرف خداوند یک قید برای این گاو مطرح می شود ماده بودن و دیگر هیچ .
    وقتی قوم از جدی بودن ماجرا اطلاع پیدا می کند ، تازه داستان شروع می شود . ای موسی از خدا بخواه که برای ما روشن سازد که چگونه گاوی باشد خداوند بی هیچ مقدمه ای جواب میدهد " نه پیر نه خردسال میان آندو پس به جای آورید آنچه را مامور به انجام دادن آن شدید" .
    یک سوال : راستی اگر قوم موسی این سوال را مطرح نمی کرد و فقط به سراغ یک ماده گاو می رفت چه اتفاقی می افتاد ؟ آیا هدف نهایی که زنده شدن مرده ای که کشته شده بود اتفاق نمی افتاد . یعنی مثلا قوم موسی به سراغ یک ماده گاو خردسال یا پیر می رفتند هدف محقق نمی شد . پاسخ به این سوال باید با دقت داده شود . نمی توان گفت که پاسخ مثبت است چرا که در این صورت خداوند حجت را بر ما تمام نکرده است . به ما می گوید یک ماده گاو و اما منظور او ماده گاوی میان سال ( نه پیر و نه خردسال ) است ؟!
    به داستان بر می گردیم . قوم موسی به آن اندازه کفایت نکرده و به سوال پرسیدن ادامه می دهند . گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن كند كه رنگش چگونه است؟» گفت: «وى مى‏فرمايد: آن ماده گاوى است زرد يك دست و خالص، كه رنگش بينندگان را شاد مى‏كند.» (69) حال قید ها افزایش می یابد . گاوی 1- ماده 2- میان سال 3- زرد یک دست و خالص که رنگش بینندگان را شاد می کند
    قوم موسی باز هم به این قدر اکتفا نکرده و سوال کردن را ادامه می دهند . گفتند: «از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن گرداند كه آن چگونه [گاوى‏] باشد؟ زيرا [چگونگى‏] اين ماده گاو بر ما مشتبه شده، و [لى با توضيحات بيشتر تو] ما ان شاء اللَّه حتماً هدايت خواهيم شد.» (70) وخداوند این بار فقط یک قید اضافه نکرده و چنین پاسخ می دهند : گفت: «وى مى‏فرمايد: در حقيقت، آن ماده گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه كشتزار را آبيارى كند بى‏نقص است و هيچ لكه‏اى در آن نيست.» گفتند: «اينك سخن درست آوردى.» پس آن را سر بريدند، و چيزى نمانده بود كه نكنند. (71) چند قید به قید های قبلی اضافه می شود و دیگر جای هیچ سوالی باقی نمی ماند ! باز هم سوال قبلی را مطرح می کنیم که آیا این قید های اضافه شده لازم بوده یا نه ؟ اگر لازم بوده چرا خداوند در ابتدای امراز این قید ها فقط به ماده بودن می پردازد ؟ بازهم بنا به دلیل گفته شده جواب نمی تواند این باشد که این قید ها لازم بوده اند ، به هر حال خدواند همیشه حجت را بر انسان تمام می کند و نمی تواند بگوید یک گاو ماده و منظور او ماده گاوی ، میان سال ، زرد رنگ ، نه رام و بی نقص و...بوده باشد . به ادامه ی داستان می پردازیم ! حال کشتن یک شخص و زنده شدن آن شخص بوسیله ی پاره ای از آن گاو برای شهادت دادن این که چه کسی او را کشته است .
    و چون شخصى را كشتيد، و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد، و حال آنكه خدا، آنچه را كتمان مى‏كرديد، آشكار گردانيد. (72)
    پس فرموديم: «پاره‏اى از آن [گاو سر بريده را] به آن [مقتول‏] بزنيد» [تا زنده شود]. اين گونه خدا مردگان را زنده مى‏كند، و آيات خود را به شما مى‏نماياند، باشد كه بينديشيد. (73)
    این قسمت از داستان هدف از کشتن این گاو یا هدف نهایی را عنوان می کند که کشتن این گاو برای محقق شدن این هدف بوده است .
    اما حال به آیه بعدی می پردازیم ؟ سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه‏] سخت گرديد، همانند سنگ، يا سخت‏تر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جويهايى بيرون مى‏زند، و پاره‏اى از آنها مى‏شكافد و آب از آن خارج مى‏شود، و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‏ريزد، و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست. (74) چرا باید بعد از این واقعه دل های قوم موسی سخت بشود .آیا این امر به خاطر انجام دادن حکم خدا بود . پاسخ مثبت به این سوال بی معنی است . چون خداوند خود این داستان را عنوان می کند تصور کنید که خداوند داستانی تعریف کند که در آن به خاطرانجام دادن فرما ن او دلها چون سنگ سخت شود ! اما دلیل سنگ شدن قلوب در این داستان از کجا ناشی می شود ؟ پاسخ به این سوال تنها یک جواب می تواند داشته باشد ، سوال های غیر لازم و پی در پی قوم موسی .
    حکم خداوند یک قید داشت و بالاخره این قید ها با سوال کردن های بی مورد به بالاتر از حداقل چهار مورد می رسند .
    حال به راستی هنگام وضو گرفتن دست ما باید به طرف بالا باشد یا پایین ؟ مردان باید از پشت دست وضو بگیرند یا از جلو ؟ با چند انگشت باید مسح کشید ؟ و هزاران سوال دیگر در مورد احکام وقید های آنچه خداوند بیان فرموده . نتیجه این سوالات آیا چیزی جز سنگ شدن قلب های سوال کنندگان و دور شدن از خداوند است ؟!


    ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۰۶/۲۳ در ساعت ۱۳:۱۲

  2. تشکرها 2


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    937
    مورد تشکر
    1,691 پست
    حضور
    1 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0





    البته مطمئن نیستم منظور شما را از آوردن دو مبحث جداگانه ، یکی از سوره ی مبارکه ی مائده و دیگری از سوره بقره به درستی درک کرده باشم اما در حدی که حدس زده ام توضیح می دهم


    1. بحث بنی اسرائیل این است که یکی از افراد ثروتمند و متنفذ بنی اسرائیل شخص دیگری را در نزاعی کشت . بزرگان قوم کمابیش این را می دانستند و به سبب ثروت و مقام قاتل نمی خواستند نام او افشا شود . اینجا بود که پس از دستور خداوند برای ذبح گاو ، شروع به تراشیدن بهانه های بنی اسرائیلی کردند که به قول امروزی ها کار را بپیچانند!
    پرسش های مذبوحانه آغاز شد ، گاو چه رنگ باشد ؟ نر باشد یا ماده ؟ جوان باشد یا پیر ... و سرانجام ناچار از ذبح گاو شدند اما خداوند در پایان آیه ی 70 از سوره ی شریفه ی بقره می فرماید :



    فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ



    سپس آن را سر بريدند؛
    ولى مايل نبودند اين كار را انجام دهند

    خداوند کار آن ها را ولو این که انجام شده در حکم انجام نشدن فرض می کند که این به دلیل استنکاف بنی اسرائیل از اطاعت امر خداوند بود .

    2. و بحث اول شما پیرامون وضو گرفتن ( و در یک نگاه کلی تر متوجه تمامی مناسک ) بود که اگر به درستی متوجه منظورتان شده باشم خواسته اید این تدقیق در چگونگی و کیفیت اعمال عبادی را به آن شرط و شروط برای گاو گذاشتن تشبیه کنید اما گمان نمی کنم این تشبیه موضوعیتی داشته باشد زیرا :

    الف - بسیاری از افراد تحت عنوان رفرم و اصلاح طلبی دینی ( حالا یا به سبب جهالت ، و یا به سبب خیانت و خباثت ) منکر مناسک ( کلا یا جزئا ) شده اند اما نگاهی به خود آیات نشان می دهد که کیفیت خاصی لازم بوده تا نام وضو را بتوان بر یک شست و شو گذاشت . از این نکته روشن می شود که هر شست و شویی وضو نیست . بنابراین بر ما به عنوان مسلمان فرض می شود که شرط را آنچنان که در آن تدقیق شده به جای آوریم . در این جا نکته ی دیگری نیز هست . اگر ما پیامبر اسلام را به عنوان اشرف خلایق شناخته ایم ، لابد بهتر است که مناسک را آن گونه که آن حضرت و سلاله ی پاکش به جای می آورده اند ، به جای بیاوریم . بر این پایه ، قیاس این دو داستان با یکدیگر درست به نظر نمی رسد زیرا شرایط در این دو متفاوت است .


    ویرایش توسط ceramic : ۱۳۸۷/۰۶/۲۳ در ساعت ۱۵:۱۳


  4. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    دوستان کاملتر پاسخ بدهید

  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    937
    مورد تشکر
    1,691 پست
    حضور
    1 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط mmj نمایش پست
    دوستان کاملتر پاسخ بدهید

    بفرمایید در کدام بخش توضیحات بنده نارسا بوده تا در همان قسمت بیشتر توضیح بدهم .


  6. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    من نقل قول کردم برچسب به ما نزنید اگر میتوانید بطور کامل و جز به جز جواب دهید !!!؟؟
    منبع نقل قول :
    http://jdash.blogfa.com/

    پاس9 دهید :
    براستی این داستان چه می گوید ، خداوند یک داستان بیان کرده و سپس می گوید خداوند این گونه مردگان را زنده می کند . یقینا بحث عنوان شده برای زنده کردن مردگان یک بحث عقلی بدانگونه که در برخی از آیات به آن پرداخته نیست.مثلا قصد ندارد تا این سوال را عنوان کند که "آیا کسی که انسان را نخست آفرید قادر به زنده کردن مجدد او نیست؟" . این داستان هیچ چیز عقلی را عنوان نکرده و مخاطب آن نیز مشرکان نیست. مخاطب در این آیات یهودیان یا در معنایی وسیعتر اهل ایمان می باشند . پس هدف در این آیات نمی تواند اثبات زنده شدن مردگان باشد و این طبیعی است چرا که 1- مخاطب اهل ایمان می باشند 2- هیچ چیزعقلی در این آیات عنوان نشده است . اما یقیناً این آیات باید چیزی را عنوان کنند و نمی توانند آیاتی بی هدف در قران باشند ؟
    ________
    یک سوال : راستی اگر قوم موسی این سوال را مطرح نمی کرد و فقط به سراغ یک ماده گاو می رفت چه اتفاقی می افتاد ؟ آیا هدف نهایی که زنده شدن مرده ای که کشته شده بود اتفاق نمی افتاد . یعنی مثلا قوم موسی به سراغ یک ماده گاو خردسال یا پیر می رفتند هدف محقق نمی شد . پاسخ به این سوال باید با دقت داده شود . نمی توان گفت که پاسخ مثبت است چرا که در این صورت خداوند حجت را بر ما تمام نکرده است . به ما می گوید یک ماده گاو و اما منظور او ماده گاوی میان سال ( نه پیر و نه خردسال ) است ؟!
    ___________
    حال قید ها افزایش می یابد . گاوی 1- ماده 2- میان سال 3- زرد یک دست و خالص که رنگش بینندگان را شاد می کند
    چند قید به قید های قبلی اضافه می شود و دیگر جای هیچ سوالی باقی نمی ماند ! باز هم سوال قبلی را مطرح می کنیم که آیا این قید های اضافه شده لازم بوده یا نه ؟ اگر لازم بوده چرا خداوند در ابتدای امراز این قید ها فقط به ماده بودن می پردازد ؟ بازهم بنا به دلیل گفته شده جواب نمی تواند این باشد که این قید ها لازم بوده اند ، به هر حال خدواند همیشه حجت را بر انسان تمام می کند و نمی تواند بگوید یک گاو ماده و منظور او ماده گاوی ، میان سال ، زرد رنگ ، نه رام و بی نقص و...بوده باشد . به ادامه ی داستان می پردازیم ! حال کشتن یک شخص و زنده شدن آن شخص بوسیله ی پاره ای از آن گاو برای شهادت دادن این که چه کسی او را کشته است .
    این قسمت از داستان هدف از کشتن این گاو یا هدف نهایی را عنوان می کند که کشتن این گاو برای محقق شدن این هدف بوده است .
    اما حال به آیه بعدی می پردازیم ؟ سپس دلهاى شما بعد از اين [واقعه‏] سخت گرديد، همانند سنگ، يا سخت‏تر از آن، چرا كه از برخى سنگها، جويهايى بيرون مى‏زند، و پاره‏اى از آنها مى‏شكافد و آب از آن خارج مى‏شود، و برخى از آنها از بيم خدا فرو مى‏ريزد، و خدا از آنچه مى‏كنيد غافل نيست

    چرا باید بعد از این واقعه دل های قوم موسی سخت بشود .آیا این امر به خاطر انجام دادن حکم خدا بود . پاسخ مثبت به این سوال بی معنی است . چون خداوند خود این داستان را عنوان می کند تصور کنید که خداوند داستانی تعریف کند که در آن به خاطرانجام دادن فرما ن او دلها چون سنگ سخت شود ! اما دلیل سنگ شدن قلوب در این داستان از کجا ناشی می شود ؟ پاسخ به این سوال تنها یک جواب می تواند داشته باشد ، سوال های غیر لازم و پی در پی قوم موسی .
    حکم خداوند یک قید داشت و بالاخره این قید ها با سوال کردن های بی مورد به بالاتر از حداقل چهار مورد می رسند .
    حال به راستی هنگام وضو گرفتن دست ما باید به طرف بالا باشد یا پایین ؟ مردان باید از پشت دست وضو بگیرند یا از جلو ؟ با چند انگشت باید مسح کشید ؟ و هزاران سوال دیگر در مورد احکام وقید های آنچه خداوند بیان فرموده . نتیجه این سوالات آیا چیزی جز سنگ شدن قلب های سوال کنندگان و دور شدن از خداوند است ؟!
    ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۰۶/۲۴ در ساعت ۱۶:۴۸

  7. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    937
    مورد تشکر
    1,691 پست
    حضور
    1 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0



    من نقل قول کردم برچسب به ما نزنید اگر میتوانید بطور کامل و جز به جز جواب دهید !!!؟؟

    کم لطفی نفرمایید . کی و کجا ما به شما برچسب زده ایم دوست گرامی ؟

    پیشنهاد می کنم ابتدا این صفحه و این صفحه را مطالعه بفرمایید . اگر به نظرتان نارسا آمد در باره اش با هم بحث خواهیم کرد .


  8. تشکرها 2


  9. #7
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    چه جالب پیشنهاد خودم به ان دوست را به خودم پیشنهاد میکنید پس حرفی نیست

  10. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    937
    مورد تشکر
    1,691 پست
    حضور
    1 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط mmj نمایش پست
    چه جالب پیشنهاد خودم به ان دوست را به خودم پیشنهاد میکنید پس حرفی نیست

    حرفی نیست را ترجمه بفرمایید لطفا .

  11. تشکر


  12. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    1,758
    مورد تشکر
    3,252 پست
    حضور
    6 ساعت 31 دقیقه
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    0



    با عرض سلام

    جناب سرامیک من از جواب شما تشکر میکنم و سعه صدرتان!

    من هم یک چیزی به نظرم رسید گفتم شاید به دوست عزیز م م ج کمک کنه که سوال زیبایی مطرح کردند.

    ۱- آیا ممکنه بفرمایید که در کدام آیه قرآن تعداد دفعات طواف به دور خانه کعبه اشاره شده است؟

    اگر جواب هیچ آیه ای آیا این دلیل بر این میشود که هر کس هر تعداد که خواست انجام دهد یا آزمایشی است برای مومنین که آیا تسلیم سخنان و رهبریه رسول الله هستند یا خیر.

    ۲- آیا در قرآن به تعداد رکعتهای نماز اشاره شده است؟

    اگر جواب خیر هست. آیا این دلیل میشود که کسی از دستور رسول خدا اطاعت نکند.

    شاید شاید آیه پایین جواب مناسبتری باشه.

    سوره = النور آيه = 54 صفحه = 357 جزء = 18 حزب= 36
    قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
    بگو : خدا را [ در همه امور ] اطاعت كنيد و اين پيامبر را نيز اطاعت كنيد ; پس اگر روى بگردانيد [ زيانى متوجه پيامبر نمي شود ، زيرا ] بر او فقط آن [ مسؤوليتى ]است كه بر عهده اش نهاده شده و بر شما هم آن [ مسؤوليتى ] است كه بر عهده شما نهاده شده است . و اگر او را اطاعت كنيد هدايت مي يابيد . و بر عهده اين پيامبر جز رساندن آشكار [ پيام وحى ] نيست .

    ---------------
    ببینید عنصر عبودیت و بندگی باید در کارهای ما هدف باشه. اگر پروردگار فرمودند به خاک سجده کن نگیم من از آتشم همونی که پروردگار میگند را انجام بدیم. اگه پروردگار می گویند از رسول اطاعت کن نگیم ما قرآن داریم خودمون قرآن را میفهمیم. اگر رسول میگند ۷ دور طواف دیگه اگه ۶.۵ انجام دادیم باطل حجمون چرا؟ چون بندگی نکردیم. عبادت کردیم اما عبودیت نداشته این عبادتمون.


    شاید این آیه هم یک جورایی جواب سوال شما باشه: (سوره حجرات)
    آيه : 1
    يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
    ترجمه :
    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! (در هيچ كارى) بر (حكم) خدا و پيامبر او پيشى نگيريد و از خداوند پروا كنيد، كه خداوند شنوا و دانا است.


    شما از این طرف میگویید که راحتش کنیم و یک عده می گفتند که سختش کنیم. ببینید:

    منبع تفسیر نور:
    عمل به اين آيه، جلوى بسيارى از خطاها را مى‏گيرد. زيرا گاهى خواسته‏ى مردم، پيروى انسان از حدس و تخمين يا ميل به ابتكار ونوآورى و يا قضاوت عجولانه و يا گمان آزادانديشى، انسان را وادار به گفتن، نوشتن و يا گرفتن تصميماتى مى‏كند كه ناخودآگاه از خواسته‏ى خ و رسول جلو مى‏افتد. همان گونه كه گروهى به گمان عبادت، قاطعيّت، انقلابى بودن و زهد و ساده زيستى، از خدا و رسول پيشى گرفتند و به قول معروف كاسه‏ى داغ‏تر از آش شدند.
    پذيرش و عمل به آن دسته از آداب و عادات و رسوم اجتماعى و يا مقرّرات و قوانين بشرى كه ريشه در قرآن و حديث ندارد و برخاسته از عقل و فطرت نيست، نوعى پيش افتادن از خدا و رسول است.

    نمونه‏هاى پيش‏افتادن
    به چند نمونه تاريخى از پيشى گرفتن بر پيامبر كه در تفاسير و روايات آمده، توجّه كنيم:

    1- در عيد قربان، گروهى قبل از پيامبر صلى الله عليه وآله قربانى كردند، به آنان گفته شد: «لاتقدّموا بين يدى اللَّه و رسوله» (196)

    2- پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله گروهى را براى تبليغ نزد كفّار فرستاد. كفّار نمايندگان پيامبر را كشتند و تنها سه نفر توانستند فرار كنند. اين سه نفر در مسير بازگشت دو نفر از كفّار قبيله‏ى بنى‏عامر را به انتقام كشته شدن دوستان خود كشتند، در حالى كه آ و نفر بى‏تقصير بودند. قرآن آنان را به خاطر اين عمل خودسرانه توبيخ كرد كه چرا بدون دستور پيامبر دست به اين عمل زديد؟ (197) «لاتقدّموا بين يدى اللَّه و رسوله»

    3- قوم بنى‏تميم از پيامبر صلى الله عليه وآله امير و حاكم خواستند. خليفه‏ى اوّل و دوّم هر كدام شخصى را پيشنهاد كردند و با هم مشاجره مى‏كردند كه كانديداى من بهتر است، آيه نازل شد: «لاتقدّموا بين يدى اللَّه... و لاترفعوا اصواتكم» (198)

    4- امام معصوم‏عليه السلام به شخصى فرمود: اين دعا را بخوان: «لااله الاّ اللّه...» تا آنجا كه مى‏فرمايد: «يُحيى و يُميت». شنونده از پيش خود جمله‏اى اضافه كرد و گفت: «و يميت و يحيى» حضرت فرمودند: جمله‏ى تو صحيح است، امّا آنچه من مى‏گويم بگو و سپس آيه‏ى تقدّموا بين يدى اللَّه و رسوله» را براى او تلاوت فرمودند. (199)

    5 - بعضى اصحاب پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله خواب و خوراك و آميزش با همسر را بر خود حرام كردند. حضرت ناراحت شده و مردم را جمع كرده و فرمودند: من خودم غذا مى‏خورم، مى‏خوابم و با همسرم زندگى مى‏كنم. راه و روش و سيره‏ى زندگى من اين است، پس هر كس از اي اه پيروى نكند، از من نيست. «فمَن رَغِب عن سنّتى فليس منّى» (200)

    6- با اين كه پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله ازدواج موقّت را شرعى و قانونى اعلام فرمودند، امّا خليفه‏ى دوم آن را حرام كرد. اين خود، نوعى پيش افتادن از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه در اين آيه از آن نهى شده است. «لاتقدّموا بين يدى اللَّه و رسوله»




    در ضمن فرض بر اینکه که وضو با سوالات متعدد به این شکل در آمده یا تعداد رکعتهای نماز، حالا دیگه این آشیه که پختیم باید بخوریمش. ببینید در مورد اون گاو هم بعد از اینکه این سوالات زیاد مطرح شد دیگه هیچ راهی نموند جز اینکه دقیقا همون گاو را پیدا کنند و اون کار را انجام بدهند از روی رضایت. دیگه نمیشه بگند خوب ما سوالاتمون را پس گرفتیم. البته من واقعا فکر نمیکنم تمام احکام دین بخاطر سوالات بوجود امده بلکه منطق و عقل حکم به این احکام کرده و بندگی و عبودیت (اگر ما حکمتش را نمیدونیم مثل شیطان نگیم که ما از آتشیم هرگز به یک خاک متعفن سجده نمیکنیم. تسلیم حکم پروردگار باشیم.)

    امیدوارم که این پاسخ هم به شما کمکی کرده باشه.
    در پناه پروردگار
    ویرایش توسط طیب : ۱۳۸۷/۰۷/۱۵ در ساعت ۲۱:۲۹

  13. #10
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    1,002
    مورد تشکر
    1,397 پست
    حضور
    12 ساعت 25 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    1
    گالری
    0



    دوست خوبم جناب طیب
    من قبل از جناب سرامیک در یکی از وبلاگ دوستان این سوال رو دیدم و در اینباره در اونجا به ان دوست پاسخ دادم این را اینجا مطرح کردم گفتم شاید برخی از دوستان جوابی کاملتر دهند .. مثل شما که چند نکته زیبا رو خاطر نشان کردید ممنونم

  14. تشکر


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود