چرا شیعه ..... ؟

[رضـا]

سلام دوستان
خیلی وقت بود میخواستم این پست رو ایجاد کنم .
هدفم از ایجاد این پست اینه که دوستان و کارشناسان گرامی در اینجا دلایل حق بودن شیعه رو بیان کند
حتماً اطرافتون دوستان یا همکارانی رو برو شدین که اهل تسنن باشن یا از مذهب های دیگه .... ، و اگه بخواین از حق بودن شیعه دفاع کنید شاید ندونید که باید از کجا شروع کنید یا چی بگین
البته اینم بگم که اهل تسنن از خواهر و برادر های دینی ما هستن ، و هدف ما تشکیل جبهه بر علیه همدیگه نیست ، هر دو مسلمان هستیم و یک خدا رو میپرستیم ، پس خواهشن توهینی نباشه و ملایمت رو فراموش نکنید

خودم دوستان سنی دارم که خودشون هیچ وقت بحث مذهبی باهام نمیکنن ( و باهم خیلی خب هستیم ) ، و خودمم چون نمیدونم از کجا شروع کنم چیزی نمیگم مگر خودشون بحثی رو باز کنن ...
البته اونای هم که موفق به راهنمای شدیم بحث های طولانی کردیم ، بگذریم


هدف اینه که اطلاعات همدیگه رو بیشتر کنیم ، تا اگه لازم بود جای از دین خودمون بهترین دفاع رو انجام بدیم ، هدف اینه که اگه خواستیم اهل تسننی رو به دین خودمون دعوت کنیم راه مناسبش رو هم بدونیم
چون واقعاً دوستانی شیعه ای دارم که میگن من که نمیتونم پیش اهل تسنن از خودم دفاع کنم ، و نمیدونم چرا ترس دارن از بحث ، و دلیلش هم همین کمبود اطلاعاته

از دوستان و کارشناسان عزیز پیشاپش بابت راهنمای هاشون تشکر میکنم ( اگه مطالب کوتاه و گسسته باشه که عالی میشه )

[معین]

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: استاد صدرا

[صدرا]

سلام دوستان
خیلی وقت بود میخواستم این پست رو ایجاد کنم .
هدفم از ایجاد این پست اینه که دوستان و کارشناسان گرامی در اینجا دلایل حق بودن شیعه رو بیان کند

از دوستان و کارشناسان عزیز پیشاپش بابت راهنمای هاشون تشکر میکنم ( اگه مطالب کوتاه و گسسته باشه که عالی میشه )

با سلام و عرض ادب

مهمترین شاخصه ی تشخیص مذهب حق را می توان در رهبری یک مذهب جستجو نمود؛ زیرا بدیهی است رهبران یک مذهب، برجسته ترین افراد یک مذهب خواهند بود که دیگران از آنان پیروی می نمایند؛[1] بنابراین می توان از مقایسه ی کمالات رهبران و امامان دو مکتب،‌ برتری و حقانیت مذهب شیعه را نتیجه گیری نمود.

قرآن کریم در تبیین این شاخصه ی مهم می فرماید:«أَفَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لايَهِدّي إِلّا أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»؛[2] آيا كسى كه به حق هدايت مى‏ كند براى پيروى شايسته ‏تر است يا آن كس كه هدايت نمى ‏شود مگر هدايتش كنند؟ شما را چه مى‏ شود؟ چگونه داورى مى‏ كنيد؟

شیعه بر اساس ادله ی قرآنی و روایی ثابت می نماید که احدی از امت پیامبر(صلی الله علیه وآله) غیر از عترت(علیهم السلام) دارای هدایتگری معصومانه نبوده اند؛ و کمالات شخصیتی و هدایتی عترت به گونه ای بوده که احدی از امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) خود را برتر از آنان ندانسته است.

امیر المومنین(علیه السلام) در خطبه ی دوم نهج البلاغه در رابطه با جایگاه عترت(علیهم السلام) بیان می فرمایند: «هُمْ مَوْضِعُ‏ سِرِّهِ‏ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ‏ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ ...لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يَلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوَلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَة؛ الآنَ إِذْ رَجَعَ الحَقّ إِلى أَهْلِهِ وَنقل إِلى مُنتقَله»؛ عترت‏ پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) جايگاه‏ اسرار خداوندى و پناهگاه فرمان الهى و مخزن علم خدا و مرجع احكام اسلامى، و نگهبان كتاب‏هاى آسمانى و كوه‏هاى هميشه استوار دين خدايند. خدا به وسيله اهل بيت(عليهم السّلام ) پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت. كسى را با خاندان رسالت نمى توان مقايسه نمود و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) أساس دين، و ستون‏هاى استوار يقين مى‏ باشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد؛ زيرا ويژگى ‏هاى حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت، به آنها تعلّق دارد. هم اكنون (كه خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جايگاهى كه از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.

و نيز فرمودند: «أيْنَ الّذينَ زَعَمُوا انّهُمُ الرّاسِخُونَ فِى العِلْمِ دُوننا، كذباً وَبَغْياً عَلَيْنا ان رَفَعَنا اللّه وَوَضَعَهُمْ، وَأعْطانا وَحَرَّمهُمْ، وادخلنا وأخرجهُم، بِنا يُستَعطى ويُسْتَجلى العَمى، إِنَّ الأئِمَّه مِنْ قُريش غَرَسُوا فى هذا الْبَطْنِ مِنْ هاشِم لا تصلح عَلى سِواهُمْ وَلا تصلح الوُلاهَ من‏ غَيْرِهِمْ». [3]كجايند كسانى كه به دروغ و از روى حسد- گمان مى كنند كه آنان «راسخان در علمند نه ما»؟ خداوند ما را بالا برده و آنها را پايين، به ما عنايت كرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد كرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسيله ما هدايت حاصل مى شود، و كورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قريش اند امّا نه همه قريش بلكه خصوص يك تيره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شايسته نيست و كسى غير از آنان چنين شايستگى را ندارد.

شیعه بر اساس این منطق حق بر اهل سنت اقامه حجت می نماید که آیا بعد از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) کسی برتر از اهل بیت(علیهم السلام) در پاکی و علم و هدایت بوده است یا خیر؟ و آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در امر رهبری امت و تبیین معارف دین بغیر از اهل بیت(علیهم السلام) سفارش نمود یا خیر؟ اگر جواب این سؤال منفی است؛ پاسخ ما آن خواهد بود که پیروان مکتب خلفا بر اساس چه معیار و ملاکی رهبری امت و جایگاه تبیین دین را در غیر اهل بیت (علیهم السلام) قرار دادند.

---

[1] . همچنان که اهل سنت نیز به واسطه ی همین امر مدعی برتری شیخین بر جمیع صحابه می باشند که دلیل چنین امری نیز انتخاب آنها به عنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله از سوی مردم بوده است؟!
[2] . یونس، 35.
[3] . نهج البلاغة، خطبه ی :107.

[صدرا]

در اینجا به برخی از سوالاتی که در شناخت مذهب حق انسان را یاری می کند اشاره می نمائیم:

1. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بنا بر نصوص اهل سنت به چه کسانی توصیه نمودند؟ اهل بیت(مراد پنج تن می باشد) یا غیر اهل بیت؟

2. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به تبعیت نمودن چه کسانی بعد از خویش دستور دادند؟

3. خدای متعال مودت و محبت چه گروهی را بر مردم واجب ساخت؟ اهل بیت و ذوی القربی یا غیر آنان؟

4. خدای متعال از پاکی چه کسانی در قرآن خبرداده است؟ اهل بیت یا غیر اهل بیت(آیه تطهیر-قسمتی از آیه ی 33 احزاب- شامل زنان پیامبر نمی گردد؛ زیرا کسی از آنان اولا چنین ادعایی را ننمود؛ ثانیا در سوره تحریم انحراف برخی عایشه و حفصه بنابر نص صحیح بخاری آمده است و جمع میان این دو میسر نمی باشد).

5. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)در مواقع حساس از چه کسانی یاری می جست؟ به عنوان مثال در جریان مباهله حضرت چه کسانی را با خویش همراه ساخت؟

6. در میان اصحاب حضرت آیا کسی یافت شده است که خود را برتر از امام علی(علیه السلام) دانسته باشد؟ به عنوان مثال در صحیح مسلم سعد بن ابی وقاص بیان می دارد که علی(علیه السلام) دارای سه منقبت است که اگر یکی از آنان را من می داشتم برایم بهتر از شتران سرخ وی بود و این دلالت بر منحصر بودن این ویژگی ها می نماید). ما در اینجا به سه ویژگی اشاره می نمائیم:

الف) سابقه ی در توحید: آیا سابقه توحیدی خلفا همچون امام علی(علیه السلام) است و آیا آنان از ابتدا موحد بودند یا خیر معظم عمرشان را در زمان شرک در شرک به سر بردند؛
ب) شجاعت امیر المومنین(علیه السلام): شجاعت خلفا آیا همچون شجاعت امیر المومنین(علیه السلام) بود؟ (داستان جنگ خندق و جنگ خیبر بیانگر فرار خلفا و ناامیدی سپاه اسلام است که سرانجام این امر با شجاعت امیر المومنین(علیه السلام )به سر انجام رسید؛
ج) علم امام علی(علیه السلام): آیا کسی در میان امت خود را همطراز با امام علی(علیه السلام) و یا سایراهل بیت(علیهم السلام) دانسته است؟ویژگی های امام بعد از پیامبر(صلی الله علیه وآله) چگونه باید باشد؟ آیا می توان ولایت کسی را که عالم به معارف قرآن و سنت نیست را پذیرفت؟

7. داستانی که هیچ گاه نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت تقابل امیر المومنین و فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) در مقابل دستگاه خلافت است. سوال این است که فاطمه دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خلاصه ی خوبی های حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می باشد؛ چگونه می توان باور نمود در جریان احتجاجات فاطمه (علیها السلام) امری را مطالبه نماید که بدان علم ندارد؟ و چرا آنحضرت تا آخرین نفس در مقابل خلفا ایستاد؟ آیا این دلالت بر آن ندارد که جبهه ی اهل بیت(علیهم السلام) در مقابل جبهه ی خلفا بوده؟ وچگونه و با چه مبنایی در این تقابل می توان حکم به ذی حق بودن دستگاه خلافت داد؟ و...

موفق باشید.

[رضـا]

[صادق]

زين سبب پيغمبر با اجتهاد
نام خود و ان علي مولي نهاد
گفت هر كاو را منم مولا و دوست
ابن عم من علي مولاي اوست
(مولوي، مثنوي، دفتر6، ب 4538-4539)

[رضـا]

زين سبب پيغمبر با اجتهاد
نام خود و ان علي مولي نهاد
گفت هر كاو را منم مولا و دوست
ابن عم من علي مولاي اوست

(مولوي، مثنوي، دفتر6، ب 4538-4539)

---

قابل توجه دوستان ؛ واقعه غدیر خم سه روز طول کشیده !
به جلو ای ها گفتن برگردین ، و برای عقبی ها صبر کنین تا برسن ...
یعنی پیامبر سه روز مردم رو در گرمای عربستان جمع کردن که بگن حضرت علی (ع) دوست من است ؟؟؟
آیا عقل میپذیره ؟

[رضـا]

حدیث ثَقَلین (دو گرانسنگ) یکی از حدیث‌های متواتر پیامبر اسلام است.

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیه‌الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی‌انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما

«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند مگر بر سر حوض کوثر.»

---

در پاسخ این سؤال باید بگوییم که فهمیدن این نکته چندان مشکل نیست و هر کس در محتوای حدیث شریف «ثقلین» اندکی تأمل و تفکر نماید، منظور از اهل بیت در آن را به خوبی به دست خواهد آورد. بدون شک منظور از اهل بیت در این حدیث شریف که به عنوان ثقل اصغر (امانت سنگین کوچک تر) معرفی شده است، باید کسانی باشند که لیاقت و شرایط رهبری همه جانبه امت اسلامی را داشته و در عین حال از هر گونه لغزش و گناه و انحراف دور باشند. ثقل اکبر (امانت سنگینن بزرگ تر) یعنی قرآن کریم نیز دارای چنین ویژگی است و همین ضامن رستگاری و سعادت امت اسلامی است. اما افراد غیر معصوم توان و لیاقت ایفای چنین نقش الهی و بزرگی را ندارند.


بدون شک منظور از اهل بیت در حدیث شریف «ثقلین» کسانی هستند که خداوند متعال در آیه33 از سوره احزاب، از تطهیر آنها از هر گونه پلیدی و گناه خبر داده است. بی تردید منظور از آنها کسانی است که خداوند متعال در آیه59 از سوره نساء به صاحبان امر واقعی بودن آنها اشاره نموده و بر اطاعت مطلق مسلمانان از آنها تأکید ورزیده است.


اهل بیت کسانی هستند که خداوند متعال در آیه43 از سوره نحل، آنها را اهل ذکر واقعی امت اسلامی معرفی نموده و به مراجعه امت اسلامی به آنها دستور داده است. همچنین خداوند متعال در آیه119 از سوره توبه، آنها را راستگویان و صادقان حقیقی معرفی کرده و به همراهی مطلق امت اسلامی با آنها دستور داده است. نیز خداوند متعال در آیه23 از سوره شوری، آنها را نزدیکان پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) معرفی کرده و اجر رسالت آن حضرت(صلی الله علیه و آله) را دوستی و مودت آن نزدیکان قرار داده است.

به علاوه، روایات موجود در منابع فریقین نیز بیان کننده این نکته است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بارها و در موارد متعدد، امام علی، فاطمه، حسن، حسین و امامانی از اولاد امام حسین(علیهم السلام) را اهل بیت خود معرفی نموده است. طبق برخی از روایات موجود، حدیث شریف «ثقلین» دارای ادامه ای است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در آن منظور از اهل بیت(علیهم السلام) را به طور روشن بیان فرموده است.

[صادق]