****یادگار نوشته های شهدا ****

[نیایش]

بسم الله الرحمن الرحیم
گزیده فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی

هدف: هدف خاصی نیست،فقط یاد شهدا
نیت:غبار زدایی دست خط رزمندگان و شهدا

با درود بی پایان به پیشگاه همه انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و علمای عامل،بنده فقط میتوانم بگویم:
جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد
ولی از جایی که خواستم موجب کسالت خاطر آن جناب نشده باشم
امرتان را اطاعت نموده و چیزی که خواسته بودید می نویسم:

یک عمر خوانده بودیم دارا انار دارد
یک عمر خوانده بودیم سارا انار دارد
ما مشق می نوشتیم با شور و شادمانی
غافل از اینکه دارا حتی نداشت نانی
سارا گلوله ای خورد وقتی شعار می داد
هنگام مرگ خونش بوی بهار می داد
امروز ما بخوانیم دارا تفنگ دارد
با دشمنان سارا او قصد جنگ دارد
دارا که درس ما بود در جبهه هاست امروز
درس شهامت او سر مشق ماست امروز

العبد الحقیر الفقیر العاصی الجانی

علی رضا صالحی

[نهان]

ما به چشم دیدیم...آنچه را عرفای دلسوخته حتی بر سر دار نیافتند؛


ما در شبهای عملیات آزمودیم،ما عرش را دیدیم


پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند،


اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند...

[نیایش]

شرمنده تونیم شهدا"، قافیه شد تو شعر ما
ردیف شعرمون همش" "چی‌کار کردیم بعد شما؟!"
هرچی شما خاکی بودین، ساده و افلاکی بودین

دادیم شمارو بِکِشَن، با قُپِّه‌ها، درجه‌ها
کوچیک بودیدم، حقیر بودیم، دادیم بزرگتون کنن

عکساتونو چاپ بزنن، رو پسترا و بنرا
این چاه اگه آبم داره، واسه‌ی ما خوب نون داره

چوب حراجتون زدیم، تو میدونا، خیابونا
آی خونه‌دار و بچه‌دار، زنبیل و بردار و بیار

پلاک و استخوان داریم، تحفه‌ی راه کربلا
پلاک و استخوان داریم، یک عالمه جوون داریم

شهری تو آسمون داریم، پاشین بیاین دُکّونِ ما
گردنمون که کج میشه، غرورمون فلج میشه

کی می‌دونه راست یا دروغ؟ شرمنده تونیم شهدا
گاهی یک‌سال آزگار، سراغتون نمی‌آییم

گاهی می‌گیم مارش بزنن، با تاج گل می‌یایم ادا
چندوقت یکبار لباستون، تو تنمون زار می‌زنه

وبال چفیتون می‌شیم، همایشا، نمایشا
جنگل مولایی شده، شهرمون از دوز و دغل

هرکی به فکر خودشه، سواره‌ها، پیاده‌ها
چی‌کار کردیم بعد شما؟، به عقل جِنَّم نمي[آ]مد!
سکه زدیم به نامتون، اما تو بازار رِبا
خلوص نیت نداریم، ما حاج همت نداریم

همش داریم بیرون می‌دیم، فوق لیسانس و دکترا
دکترامو می‌گن شما، بچه‌رو دِپرس می‌کنید

دادیم که حذفتون کنن، از قصه‌ها، سانسورچیا
بچه‌هامون بچه‌هاتون، بنگی شدن، رنگی شدن

رومی شدن زنگی شدن، شرمنده‌ایم رومون سیا
من چی‌بگم آخر شعر، جون و دلم آتیش گرفت

شهید کشی بسه دیگه، جون امام وشهدا

[.:MONTAZER:.]

و کربلا را تو نپندار که شهری است میان شهرها و نامی است میان نام ها.
کربلا کعبه عشق و پایتخت دلهای عاشق!

[نیایش]

مرگ چه شیرین است مرگ در راه اسلام
این نوشته را به عنوان یاد بود در این دفترچه می نویسم که برادر علی اکبر تقی پور همیشه در زندگی اش موفق باشد و یاد ما باشد و مارا دعا کند

آنان که سوار توسن نور شدن
با مژده وصل دوست مسرور شدند

التماس دعا
محسن حیات بخش
4/3/67

[.:MONTAZER:.]

بر مزارم تفکر کنید که تفکر بهترین راه رسیدن به خداست!