-
۱۳۸۷/۰۶/۲۹, ۲۱:۵۵ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 156
- مورد تشکر
- 302 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
قرار بر شب قدر است
قرار بر شب شب قدر است ، روشنترين ششب زمين ، همان شبي كه مقدس ترين اتفاق ها ر آن مي افتد قراري دارم با خودم و خداي خودم ، مي خواهم تمام سنگيني هاي محبوس در گلويم را يكجا در قطره قطره هاي اشكم جوع كنم \ او را قسم دهم به زيباترين بندگانش ، كه شب قدر به نام او نور گرقته ، قسمش دهم به هر چه زيبايي و عظمت روي زمين و آسمان است ، مرا رها كند از اين پيله اي كه خودم با دستان خودم به دور روحم تنيده ام ، آنقدر قطور است كه باز كردنش به اين سادگي ها نيست. آدابي دارد ، بايد ردر يك زمان خاص و به دست عزيزي باز شود كه قادر مطلق است ، آخر اگر راستش را بخواهي از دست خودم خسته شدم آنقدر كه باي ديدن خودم واسطه اي مي خواهم كه راه و رسم ميانجيگري را خوب بلد باشد هر چه دور و برم را گشتم هيچ كسي را محبوب تر از تو نيافتم. آخر مي داني
" انا الفقير في غناك " ؛ من چه دارم از خودم جزبي چيزي و شرمندگي .
دلم هروله مي كند ميان قدر و خدا و علي (ع) و شرمندگي خودم .
علي جان ، تو روشن ترين اتفاق خلقتي و كوفه مه آلودترين حادثه هستي .
آه اي كوفه ، چه بگويم كه دلم خون است از بي وفايي هايت . چه قلب سختي داري .
تقدير قدر براي ما آن مي شود كه شرمنده ترين تيغ تحجر زلال ترين لبخند زندگي را در محراب نور رستگار كند.
قرار بر شب قدر است ، چه تلاقي شگفت انگيزي ، ملائك بين زمين و آسمان در آمد و شدند ، گروهي قرآن كريم را به زمين نازل مي كنند و گروهي قرآن ناطق را به اوج آسمان ها مي برند؛ و دراين تراكم ملائك "علي" تنها بهانه عشق بازي اهالي "قدر" است.
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۶/۳۱, ۰۴:۰۰ #2
روزی که آمد جایی عظیم شکافته شد مثل کعبه
و روزی که خواست برود هم باید جایی عظیم شکافته میشد
مثل فرقش
که با فرق خیلیها فرق میکرد
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری