-
۱۳۸۷/۰۶/۳۰, ۰۸:۵۲ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 222
- مورد تشکر
- 304 پست
- حضور
- 16 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
منزلت شبهاي قدر
اختیار انسان و شب قدر
آنچه از مجمــوع مباحث به دست میآید این است كه با ملاحظـه آیـات و روایـات و دریافتها و مشاهدات، اطمینان كامل پیدا مىكنیم كه شب قدر هیچ گونه منافاتى با اختیار انسان ندارد و یقیناً، او در مقـدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برایش رقم مىخورد موثر است؛ حتى مىشود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپردهاند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.
ادلهاى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مىكند به شرح زیر تقدیم مىگردد:
1- حالات و دریافتهاى شخصى
كسانى كه اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبى دریافتهاند. گاهى این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است كه تا شب قدر آینده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در یك خط و سیر معنوى قرار مىدهد. دیگرانى هم كه به این حد از معنویت راه پیدا نمىكنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهرهبردارى كرده و فیض معنوى مىبرند. ریشه اصلى این دگرگونىها و حالات، به خود افراد برمىگردد و این كه تا چه حد خود را آماده بهرهبردارى از بركات شب قدر و فضیلتهاى آن كرده باشند. اگر معنویاتى كه در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگى آنها تحولى آفریده، هیچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر كنند در این صورت مقتضاى حكمت و مصلحت این است كه یا به هیچ كس هیچ ندهند و یا آنچه مىدهند، به همه یكسان و على السویه بدهند؛ در حالى كه ما مىدانیم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازیر مىگردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مىشود؛ پس نتیجه مىگیریم تنها دلیل این تفاوت، كارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه این كه یكى از راههاى رسیدن به این كه آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است كه ببینیم چه اندازه دگرگونى در همین شب با بركت در آنان ایجاد گشته است.
2- شناساندن شب قدر
خداوند تبارك و تعالى با نزول سورهاى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آیه این سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود میآیند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر علیه السلام عرض كرد: مراد و مقصود از این كه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: "والعمل الصالح فیها من الصلاة والزكاة و انواع الخیر خیر من الف شهر لیس فیها لیلة القدر" (1)؛ كار شایسته از قبیل نماز و زكات، صدقات و انفاقات و انواع خوبىها در آن شب برتر از هر كار شایستهاى است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر كارهاى نیك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عاید بندگان مىشود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان كردن این مطلب، سود و زیانى را متوجه هیچ كس نمىكند، چه انگیزهاى در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن چه گرهای از كار بندگان مىگشاید؟ مىدانیم كه كار بیهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین كه هیچ كارى را بدون حكمت و مصلحت انجام نمىدهد. حكمت معرفى شب قدر به عنوان شبى كه قرآن در آن نازل شده و شبى كه مقدرات در آن سامان داده مىشود، این است كه بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خویش قرار بدهد، اگر كردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل كننده به آن سعادتمند است و اگر خداى نكرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.
3- اجماع و سیره مسلمانان
مىدانیم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهمیت شب قدر و احیاى آن تاكید فراوان دارند و به شب زندهدارى آن شب، اهتمام مىورزند. نقل شده كه یكى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى این كه شب قدر را درك كند، یك سال تمام یعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زندهدارى كرد.(2) این همه اقبال و توجه به تشكیل اجتماعات با شكوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه و زارى و استغفار، برخاسته از یك واقعیت انكارناپذیر است و آن دخالت انسانها در سرنوشت خودشان است.
4- سفارش امامان دین بر احیاى شب قدر حتى در حال بیمارى
امام صادق علیه السلام به ابوبصیر مىفرماید: "وصل فى كل واحده منهما مئة ركعه"؛ در هر یك از دو شب بیست و یكم و بیست و سوم صد ركعت نماز بخوان "و احیهما ان استطعت الى النور"؛ تا مىتوانى آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده دارى كن "واغتسل فیهما"؛ در آن دو شب غسل كن. ابوبصیر عرض كرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادى ندارد كه سر شب كمى بخوابى و باقى مانده شب را، به هر نحوى كه مىتوانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شیطانها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته مىشود. از حدیث فوق، مىتوان تاثیر فراوان كارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزیابى كرد. مىبینیم ابوبصیر كه یك راوى زبردست و كار كشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوالها در صدد آن است كه ژرفاى شب قدر و اهمیت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشارى مىفرمایند كه رضایت نمىدهند بنده حتى اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نكته در خور توجهى كه تاثیر انسان را مشخص مىكند، جمله پایانى امام است كه آن را به عنوان ریشه و علت تاكید و تشویق بر عمل صالح بیان فرمودهاند؛ آنجا كه فرمودند: "و تقبل اعمال المومنین"؛ اعمال مومنان در شب قدر پذیرفته مىشود. (3)
5- تشویق زیاد به دعاهاى ماثور و راز و نیاز
مىدانیم كه دعاهاى شب قدر، از طولانىترین و پر محتواترین دعاهاست؛ دعاهایى مانند "جوشن كبیر"، "ابوحمزه ثمالى" و امثال آنها، كه اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعیهاى كه انسان را با دریایى از معارف آشنا مىكند. انسان با خواندن دعا از یك طرف، با یادآورى لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بىپایان خداى مهربان او را در كنار و دستگیر خویش مىبیند و نور امید در دلش مىدرخشد و از دیگر سو، با یاد آوردن سختىهاى جان كندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و كتاب فرداى قیامت، شعلههاى دردناك و سوزان دوزخ و حسابرسى دقیق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود و آنچه بوده و كرده است را با آنچه باید باشد مىسنجد و زیانى كه در گذشته متوجه وى شده است را در مىیابد و علاوه بر شك و تردیدى كه نسبت به راه و روش نامطلوب خویش پیدا مىكند، ندامت سراسر وجودش را پر كرده و تصمیمى سرنوشت ساز مىگیرد و مسیر زندگىاش را دگرگون مىكند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل بر كردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدى كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به یارىاش مىشتابد. در مقابل، اگر كسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى كند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پایان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مىباشد. از گفتار فوق، این نتیجه به دست میآید كه در واقع خود انسان وارد مسیر سرنوشت خویش گشته و آن را تغییر مىدهد. گاهى براى پیمودن مسیر مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مىنشیند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مىشود. بنابراین،دعا در شبهاى قدر كه یك كار اختیارى است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛به همین دلیل به آن سفارش اكید شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دین و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شبهاى قدر تاكید بیشترى بر این امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه كار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمىزند.
6- نكوهش بهره نبردن از شب قدر
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: "من ادرك لیلة القدر، فلم یغفر له فابعده الله" (4)؛ از خداوند به دور باد و نفرین بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضحتر مىگردد و معلوم مىشود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله قابل قبول نیست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بىخاصیت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمایند. "انس بن مالك" از پیامبر اكرم نقل كرده كه فرمودند: "ان هذا الشهر قد حضركم"؛ ماه مبارك به شما رو آورده است. "و فیه لیلة خیر من الف شهر"؛ در این ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. "من حرمها فقد حرم الخیر كله"؛ هر كس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب مانده است. "ولا یحرم خیرها الا محروم" (5)؛ و محروم نمىماند از بركات شب قدر، مگر كسى كه خویشتن را محروم كرده است. روایات، بعضى از گناهان را مانع بهرهبردارى گناهكار از شب قدر دانستهاند، از جمله آن كارها میخوارگى یا "دایم الخمر" بودن و نیز آزار پدر و مادر است.
7- شب قدر مكمل اعمال صالح
یكى از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، كامل و پر كردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران كمبودهاى آنان است، تا با دستى پر، این جهان را ترك كنند. پیش از این گفتیم كه امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه "لیلة القدر خیر من الف شهر" فرمودند: مراد این است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتى نیز از امام باقر علیه السلام وارد شده، در پاسخ به این پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان مىفرمایند: "و لولا ما یضاعف الله للمومنین، لما بلغوا ولكن الله عزوجل یضاعف لهم الحسنات"؛ اگر خداوند كارهاى مومنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمىرسند، اما از راه لطف كارهاى نیكوى آنها را چند برابر مىفرماید تا كاستىهایشان جبران شود. از این روایت و روایت قبلى به خوبى مىتوان فهمید كه مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى كه یك عمل صالح معمولى با زمانى پر بركت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مىشود و گاه همراه شدن یك عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت مىتواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسانها در شب قدر، عمل اختیارى صالحى است كه با عنایت خداوند، بركت یافته و چند برابر مىشود. در روایات به پارهاى از اعمال سفارش شده كه نتیجه ویژه آن در شب قدر نهفته است.
8- نتیجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر
- نماز .
"انس بن مالك" از پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله روایت كرده كه فرمودند: "من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعة فقد اخذ بحظا من لیلة القدر" (6)؛ كسى كه از اول تا آخر ماه مبارك، در نماز جماعت حاضر شود، بهرهاى از شب قدر نصیبش شده است.
- افطارى دادن با مال حلال.
"ابو شی ابن حیان" از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل كرده كه فرمودند: "من فطر صائما فى شهر رمضان من كسب حلال صلت علیه الملائكة و لیالى رمضان كلها و صافحة جبرائیل(ع) لیلة القدر و من صافحة جبرائیل(ع) یرق قلبه و تكثر دموعه..." (7)؛ كسى كه با مالى كه از راه حلال به دست آورده، روزهدارى را افطار دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه كند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است كه دل مصافحه شونده نرم و اشكش جارى مىشود.
- صدقه درباره امام زین العابدین علیه السلام آمده است.
"كان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى كل یوم بدرهم فیقول: لعلى اصیب لیلة القدر" (8)؛ در هر روز ماه مبارك یك درهم صدقه مىدادند، آن گاه مىفرمودند: شاید با این كار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. "عبدالله بن مسعود" روایت مىكند كه شبى رسول خدا از نماز عشا فارغ شد، مردى از میان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامى دهید. رسول خدا گفت: اى فقیر، ذكر غریب مكن كه دل مرا اندوهگین ساختى. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمتند:
1- مسجدى كه در میان قومى باشد كه در آنجا نروند و نماز نخوانند.
2- مصحف و قرآنى كه در خانهاى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نكنند.
3- عالمى كه در میان جماعتى باشد و ایشان تفقد وى نكنند و از او مسایل دینى سوال نكنند.
4- اسیران اهل اسلام كه در میان كفار باشند.
پس فرمود: كیست كه موونه و غذاى این مرد را كفایت كند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على علیه السلام برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا علیهاالسلام رفت و گفت: اى دختر رسول خدا، در كار این میهمان نظرى كن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندكى موجود است و حسن و حسین گرسنهاند و شما روزه دارید و آن طعام یك نفر را بیشتر كفایت نمىكند. على علیه السلام فرمود: آن را حاضر كن.
فاطمه علیهاالسلام طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت كه اگر من از این طعام بخورم میهمان را كافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز كرد به سوى چراغ و چنان نشان داد كه چراغ را اصلاح مىكنم و آن را خاموش كرد و فاطمه علیهاالسلام را گفت در روشن كردن چراغ دیگر تعلل كن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مىجنباند تا مهمان تصور كند كه على غذا مىخورد. و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه علیهاالسلام چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. امیرالمومنین فرمود: اى فقیر، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سیر شدم؛ پس على، فاطمه، حسن، و حسین علیهم السلام و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود. (9)
- شب زندهدارى.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: "من احیا لیلة القدر حول عنه العذاب الى السنة القابله" (10)؛ كسى كه شب قدر را شب زندهدارى كند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
- غسل و شب زندهدارى.
امام موسى بن جعفر علیه السلام فرمودند: "من اغتسل لیلة القدر و احیاها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه" (11)؛ كسى كه در شب قدر غسل كرده و تا سپیده صبح شب زندهدارى كند، گناهانش آمرزیده مىشود. روایاتى كه ذكر شد به خوبى دلالت دارند كه برخى مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن عذاب دوزخ كه در حدیث پیامبر اكرم ذكر شده بود، نتیجه كار خود بندگان است. موارد فوق مىتواند براى نشان دادن این كه سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مىخورد، كافى باشد، ولى براى تكمیل بحث، نكاتى چند كه خارج از چارچوب شب قدر و نشاندهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح مىكنیم. این بحث تكمیلى را در دو بخش انجام مىدهیم:
الف- عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
الف- پاداشها در ماه مبارك رمضان
امام هشتم على بن موسى الرضا علیه السلام فرمودند: در ماه مبارك كارهاى خوب پذیرفته و كارهاى زشت بخشیده شده است. خواندن یك آیه قرآن در این ماه، برابر با یك ختم قرآن در ماههاى دیگر است. كسى كه برادر خود را با یك لبخند شاد كند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد. كسى كه مومنى را در این ماه یارى كند، خداوند در روزى كه قدمها بر پل صراط مىلغزند او را دستگیرى كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هر كس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وى خشم نكند. هر كس درماندهاى را فریادرسى كند، خداوند در روز قیامت وى را از رسوایى بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نكند. كسى كه ستمدیدهاى را یارى كند، خداوند او را در مقابل دشمنانش یارى كرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. (12) و در روایت دیگر امام صادق علیه السلام از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله روایت كرده كه فرمودند: كسى كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مىكند. (13) دو روایت بالا ارتباط محكم پاداشها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش انسان در ترسیم سیماى درونى او را كاملا آشكار نموده است.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آیات و روایات فراوانى هست كه بعضى دگرگونىها و پاداشهاى خاص را نتیجه كار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفى كردهاند.
نمونهاى از این آیات و روایات: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم"(14)؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمىدهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند. "ظهر الفساد فى البر و البحر بما كسبت ایدى الناس لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلهم یرجعون" (15)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دریا آشكار شد تا به آنان جزاى بعضى از كارهایشان را بچشانند، باشد كه باز گردند. دعا دگرگون كننده سرنوشت "ابن حبان" و "حاكم" از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله روایت كردهاند كه فرمود: فقط دعاست كه تقدیر و سرنوشتها را دگرگون مىكند و تنها نیكى است كه مایه افزایش عمر مىگردد. گاهى شخص گناهى را مرتكب مىشود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم میماند.
(( مطلب گزينش شده است))
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۳۰, ۱۲:۰۶ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
«انّا انزلناه فى ليلة القدر...» ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کرديم و تو چه مى دانى شب قدر چيست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است. فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگار خود براى تقدير هر کارى نازل مى شوند. آن شب انباشته از سلامت، برکت و رحمت تا طلوع صبح است.
قدر به معناى اندازه گيرى، تقدير و برنامه ريزى و تنظيم امور آمده براساس روايات فراوانى که وارد شده، در شب قدر امور و سرنوشت افراد براى سال آينده رقم مى خورد. شب زنده دارى و عبادت در اين شب موجب آمرزش گناهان خواهد بود. درسوره بقره مى خوانيم که قرآن در ماه رمضان نازل شده «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ...»( بقره/185) در سوره قدر آمده که قرآن در شب قدر نازل شده «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ».(قدر/1); بنابراين شب قدر در ماه مبارک رمضان واقع شده و در آيه ديگرى از سوره قدر خداوند اين شب را بهتر از هزار ماه مى داند «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر.» (قدر/ 2) و منظور از برترى اين شب از هزار ماه، اين است که اِحيا و بيدار ماندن و به عبادت پرداختن در اين شب، از عبادت هزار شب بهتر است. در سوره دخان خداوند اين شب را مبارک خوانده و فرمود: «انّا انزلناه فى ليلة مبارکة» (دخان/ 2) منظور از مبارک بودن اين شب است که ظرفيت و گنجايش خير کثيرى داشته، چون برکت به معناى خير کثير است و قرآن خير کثيرى بود که در آن شب نازل شده و رحمت و اسعه اى بود که دامنش همه خلق را گرفت در ادامه مى فرمايد: «فيها يفرق کل امر حکيم» (دخان/4) که مقصود اين است در اين شب، امور و احکام و معارفى که به صورت کلى و اجمالى بر پيامبر(ص) نازل شده بود.(1)
********
1: تفسير الميزان، علامه طباطبايى، ج 20، ذيل آيات سوره قدر، ص330 ـ 333
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۳۰, ۱۲:۰۹ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
همه روزها و شبها مخلوق خداست، و هيچ «زمانى» به خودى خود، بر «زمان» ديگر برترى ندارد، ولى برخى از روزها يا شبها به خاطر حوادثى که در آنها رخ داده، برترى و قداست خاصى پيدا کرده اند که قرآن آنها را «أيّام اللّه» (ابراهيم/5) روزهاى ظهور رحمت و قدرت الهى خوانده است; مانند: روز نجات ابراهيم(ع) از آتش و...(1) شب قدر هم يکى از آن زمانهاست که چون در آن، قرآن بر قلب مبارک پيامبر نازل شده و شب فرودآمدن فرشتگان و روح است، قدر و منزلت خاصى پيدا کرده; به گونه اى که عمل صالح و عبادت و بندگى خدا در آن شب، از هزار ماه بهتر است. قرآن کريم مى فرمايد: «ليلة القدر خير من الف شهر * تنزّل الملـئکة و الرّوح فيها بإذن ربهم من کلّ أمر» (قدر/3,4)
برخى از حکمتها و فلسفه هاى وجودى شب قدر عبارتند از:
1. شب قدر، نعمت و موهبت الهى بر امت پيامبراکرم(ص) است.(2)
2. شب قدر براى آن است که انسان، لااقل يک يا چند شب خود را در سال به عبادت پروردگار عالم اختصاص دهد.
3. شب قدر به اين جهت «قدر» ناميده شده که مقدرات يک سال انسانها (حيات، مرگ، رزق، ...) براساس لياقتها و زمينه هايى که خود آنها به وجود آورده اند، تعيين مى شود; بنابراين، وجود چنين شبى باعث مى شود تا انسان با تفکر و تدبّر به خود آيد، و اعمال يکساله خود را ارزيابى کند، و با به وجود آوردن زمينه هاى مناسب، بهترين سرنوشت را براى خود رقم زند.
4. در شب قدر، تفسير امور ساليانه به ولىّ امر (امام هر عصر) نازل مى شود و درباره خويش و مردم به دستورهاى ويژه اى مأمور مى گردد. (3)
**************
1: الميزان،ج 12،ص 18،نشر اسماعيليان
2:تفسير نمونه، ج 27، ص 190، دارالکتب الاسلاميه
3: اصول کافى، کتاب الحجة، باب 97، حديث 3
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۳۰, ۱۲:۱۱ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
مخفى بودن شب قدر
بنام خدا
يکى از حکمتها و فلسفه هاى مخفى بودن شب قدر در بين شبهاى سال، يا در ميان شبهاى ماه مبارک رمضان، اين است که مردم به همه اين شبها اهميت دهند; همانگونه که خداوند متعال، رضاى خود را در ميان انواع عبادتها و کارهاى خير پنهان کرده تا مردم به همه آنها روى آورند، و غضبش را در ميان گناهان پنهان کرده تا از همه آنها پرهيز کنند و دوستانش را در ميان مردم مخفى کرده تا به همه احترام بگذارند و... .(1)
****
تفسير نمونه،ج 27، ص 187 ـ 190
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۶/۳۰, ۱۵:۲۶ #5
شب قدر ، شبی یه که قدر خودتو بدونی و به مقام کمال انسانیت پی ببری و به سوی اون حرکت کنی
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۲/۰۵/۰۶, ۱۲:۴۶ #6
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۹۱
- نوشته
- 7,442
- مورد تشکر
- 22,400 پست
- حضور
- 120 روز 18 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
330
جایگاه و اهمیت شب قدر
در وصف آن همین بس كه «از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:
ویرایش توسط صدیقه طاهره : ۱۳۹۲/۰۵/۰۶ در ساعت ۱۲:۴۷
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۲/۰۵/۰۶, ۱۲:۵۰ #7
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۹۱
- نوشته
- 7,442
- مورد تشکر
- 22,400 پست
- حضور
- 120 روز 18 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
330
1- نزول قرآن
نزول جامعترین، كاملترین و ماندگارترین كتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود میگوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ»(1)؛ «ماه [مبارك] رمضان ماهی است كه در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شبهای آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان میكند كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (2)؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر بركت نازل كردیم.» و این شب مبارك را در سوره قدر مشخص فرموده كه «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» (3)؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن میافزاید. این نكته را هم اضافه كنیم كه این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی كه آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.
2- تقدیر امور
در نامگذاری شب قدر بیانهای مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لَیْلَةُ الْعَظَمَة» (4) گرفتهاند؛ چرا كه قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیهای میخوانیم: «ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»(5) ؛ «قدر ندانستند (و نشناختند) خدا را آنگونه كه حقّ عظمت او بود.»
«قدر» به معنای تقدیر و اندازهگیری و تنظیم است. این معنی را هم لغت تأیید میكند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانی میگوید: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ اَیْ لَیْلَةٌ قَیَّضَها لِأُمُورٍ مَخْصُوصَة » (6)؛ شب قدر یعنی شبی كه (خداوند) برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرّر] نموده است.» و قرآن كریم میفرماید: در آن شب «یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكیمٍ» (7) «هر كاری بر طبق حكمت [خداوند] جدا (و تعیین و تنظیم) میگردد.»
در بحارالانوار روایتی آمده كه: «هر كس در شب قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را میبخشد.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ (8)؛ « تقدیر امور و سرنوشتها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضا آن در شب بیست و سوم صورت میگیرد.»
و امام رضا علیه السلام فرمود: «... یُقَدَّرُ فیها ما یَكُونُ فی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ اَوْ مَضَرَّةٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ رِزْقٍ اَوْ اَجَلٍ وَ لِذلِكَ سُمِّیَتْ لَیْلَةُ الْقَدْر (9)؛ در آن شب (قدر) آنچه كه در سال واقع میشود، تقدیر و اندازهگیری میشود، از نیكی و بدی و سود و زیان و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازهگیری نامیده شده است.»
و طبق روایات فراوانی (10) سرنوشت افراد برای سال بعد، مانند: رزق و روزی، مرگ و میرها، خوشی و ناخوشیها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگی، بر اساس استعدادها و لیاقتها، رقم میخورد، و این تقدیر حكیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمیآورد. میتوان بین تمام اقوال این گونه جمع كرد كه در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائكه آسمانی، تقدیرات یك سال مشخص و بر قلب حجّت زمان علیهالسلام عرضه میشود.
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۲/۰۵/۰۶, ۱۲:۵۲ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۹۱
- نوشته
- 7,442
- مورد تشکر
- 22,400 پست
- حضور
- 120 روز 18 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
330
3- سند امامت
شب قدر بزرگترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهلبیت علیهمالسلام شمرده شده است كه به برخی روایات اشاره می شود:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: علی علیهالسلام زیاد میفرمود: هیچ گاه تیمی و عدوی (ابوبكر و عمر) خدمت پیامبر جمع نشدند مگر آن كه آن حضرت سوره «اِنّا اَنْزَلْناهُ ...» را با خشوع و گریه میخواند، سپس آن دو عرض میكردند چقدر رقّت شما نسبت به این سوره شدید است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرمود: به جهت آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده است و به جهت آنچه دل این شخص [یعنی علی علیهالسلام ] پس از من خواهد دید. آن دو می گفتند: مگر شما چه دیدهای و او چه میبیند؟
رسول اكرم فرمود: «هر كس كه از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمیماند از خیرات شب قدر، مگر كسی كه (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.»
فرمود: پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برای آن دو نوشت «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ اَمْرٍ» ؛ «ملائكه و روح در آن شب با اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر كاری نازل میشوند.» آنگاه می فرمود: آیا بعد از «كُلُّ اَمْرٍ؛ تمام امرها» كه خداوند میفرماید، چیزی باقی خواهد ماند؟ میگفتند: نه. سپس حضرت میفرمود: آیا میدانید آن كسی كه هر امری بر او نازل میشود كیست؟ میگفتند: تو هستی ای رسول خدا! آنگاه میفرمود: بله ولی آیا شب قدر بعد از من هم ادامه دارد؟ میگفتند: بله. میفرمود: آیا [در شبهای قدر] بعد از من هم آن امر نازل میشود؟ میگفتند: بله. سپس میفرمود: بر چه كسی؟ میگفتند: نمیدانیم. سپس آن حضرت از سر من (علی) میگرفت (و دست را روی سر من قرار میداد) و میفرمود: اگر نمیدانید بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.
فرمود: پس آن گاه آن دو نفر همیشه اینگونه بودند كه شب قدر را بعد از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به سبب هراسی كه بر دل آن دو میافتاد، میشناختند.» (11
و در جای دیگر علی علیه السلام فرمود: «به حقیقت شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل میشود و به راستی برای آن امر صاحبان امری است. عرضه شد آنان چه كسانی هستند؟ فرمود: «اَنَا وَ اَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبی اَئِمَّةً مُحَدَّثُونَ» (12)؛ من و یازده امام از نسل من كه همه امامانی محدَّث میباشند ( ملائكه را نمیبینند ولی صدای آنها را میشنوند). »
و در برخی روایات آمده كه خود ولایت علی علیه السلام و ائمه علیهمالسلام جزء تقدیرات آن شب است (13) و دستور دادهاند كه با مخالفان برای اثبات امامت و بقای آن و زنده بودن مهدی علیه السلام به شب قدر استدلال كنید.(14) آری، بقای شب قدر دلیل محكمی است بر بقای امامت و بقای امامت اقتضا میكند حیات و زنده بودن مهدی علیه السلام را و حیات مهدی علیه السلام نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیّع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ ؛ « تقدیر امور و سرنوشتها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحكیم آن در شب بیست و یكم، و امضا آن در شب بیست و سوم صورت میگیرد.»
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۲/۰۵/۰۶, ۱۲:۵۴ #9
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۹۱
- نوشته
- 7,442
- مورد تشکر
- 22,400 پست
- حضور
- 120 روز 18 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
330
4- بخشش گناهان
یكی دیگر از ویژگیهای شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، لذا باید تلاش نمود تا این فیض عظمای الهی شامل حال انسان شود. وای به حال انسانی كه در شب قدر مورد غفران الهی قرار نگیرد؛ چنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرمود: «كسی كه شب قدر را درك كند، پس بخشیده نشود پس خدا او را (از رحمت خویش) دور می سازد.» (17)
و در جای دیگر فرمود: «هر كس كه از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمیماند از خیرات شب قدر، مگر كسی كه (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.» (18)
لذا باید تلاش مضاعف نمود تا غفران الهی در این شبِ بخششِ گناهان شامل حال انسان گردد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرمود: «كسی كه در شب قدر به پاخیزد (و آن شب را) از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص بیدار باشد) گناهان گذشتهاش بخشوده می شود.» (19)
در بحارالانوار در ذیل این روایت اضافه شده: «هر كس در شب قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را میبخشد.» (20)
پینوشتها:
1- بقره/ 185 .
2- دخان/ 3 .
3- قدر/ 1.
4- تفسیر نوین، محمدتقی شریعتی، ص275/ مجمع البیان، ابوعلی طبرسی، ج1، ص 518 .
5- حج/ 74 .
6- المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر الكتاب، ص 395 .
7- دخان/ 4 .
8- وسائل الشیعه، حرّ عاملی، دار الاحیاء التراث، ج 7، ص259/ تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص627/ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص487 .
9- عیون اخبارالرضا، ج2، ص 116 .
10- تفسیر نورالثقلین، ج5، ص631 / البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 486/ بحار الانوار، ج94، صص 141 – 18 .
11- اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، كتابفروشی اسلامیه، ج1، ص 363 – 364 .
12- اثباة الهداة، شیخ حرّ عاملی، قم مطبعة العلمیة، ج2، ص 256/ بحارالانوار (همان)، ج 94، ص15، ح26 .
13- همان، ص18 .
14- اصول كافی، ج1، ص 353 - 362 - 364، روایت 6 .
15- مبلغان عزیز توجه داشته باشند كه یكی از شبهای قدر را حتما به صحبت و سخنرانی در مورد امام زمان علیه السلام اختصاص دهند كه هم تناسب دارد و هم لازم است و هم عنایاتی را به دنبال دارد.
16- تفسیر فرات كوفی، مؤسسه نشر، ص581 .
17- بحار الانوار، ج94، ص80، ح47 .
18- كنز العمّال، علی متقی هندی، بیروت، مؤسسه الرساله، ج8، ص534، ح28 . 24 .
19- وسائل الشیعه، ج10، ص 358، ح13601.
20- بحار الانوار، ج93، ص 366، ح 42 .
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری