صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سعادت , حسینی

  1. #11

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    پنجم. جامعيّت خلفاي الهي به طور اصل

    و نايبان وپيروان آنان به طور تَبَع آن است؛

    كه معارف ديني را با شهود تامّ يا برهان مُتْقَنمي بينند يا مي‌نگرند

    و احكام و حِكَم آن را در معارك عملي با صلابت اجرا مي‌نمايند

    تا آيه مباركه
    ﴿‌خذوا ما اتيناكم بقوّةٍ‌﴾ [1] را كاملاً امتثال كرده باشند؛

    زيرااز حضرت امام صادق(عليه‌السلام) پرسيدند:

    منظور از قوّت اخذ، فقط قدرت قلبي است ياقدرت بدني؟

    آن حضرت (عليه‌السلام) در پاسخ فرموده اند: «
    بهما جميعاً
    ».[2]

    مقصود از قوّت دل، همان جامعيّت معرفت تامّ عقل نظري

    و ايمان واصب و خالص عقل عملي است

    و مراد از قوّت بدن، پذيرش اسارت، تبعيد، زجر، زندان، ضرب و جرح است

    كه مَثَل اعلاي آن درباره ائمّه معصوم(عليهم‌السلام) محقّق شد

    و مرحله نازل آن براي امام راحل و رهروان كوي شهادت،

    اسارت و فقدان جسد و نظاير آن پديد آمد.

    چون دل با قوّت بصرِ شهود يا نَظَرِ برهان،

    خطوط اصلي دين را ديد يا نگاه كرد و بدنْ پيرو روح رحيل الهي نستوه بود،

    هر سانحه سنگين و رخداد تلخ را به زانو در مي‌آورد؛

    چون هر قوي بر ضعيف مسلّط است؛

    گرچه آن حادثه سهمگين، قتل، غارت، اسارت و مانند آن باشد (دقّت شود)؛

    زيرا معناي اخذ به قوّت، آن است كه در تمام صحنه‌ها نيروي علمي شما برتر از هر انديشه

    الحادي، انحرافي، التقاطي ديگران و قدرت عملي شما وزين‌تراز هر رويداد سنگين خواهد‌بود.

    البتّه كسي كه ره‌توشه وحي را با قدرت گرفت،

    ممكن است چونان يحياي شهيد به استقبال شهادت برود؛

    ولي هرگز مهر وحي از دل و فكر او،

    از سر و دامان او و از دست وي رهانخواهد‌ شد

    و از اين جهت، خداي سبحان به يحياي زاهد و شاهد چنين فرمود:

    ﴿يا يحيي خُذ الكتابَ بقوّةٍ﴾.[3]

    تأثير قدرت يقين در اخلاص عمل را

    از گفتار سيّد مخلصين و امير‌موحّدين،

    حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) مي توان استنباط كرد؛

    زيرا آن حضرت (عليه‌السلام) چنين فرمود:

    «س
    ببُ الإخلاصِ اليقينُ»
    [4]؛

    «إ
    خلاصُ العملِ من قوّةِ اليقينِ و صَلاح النّيّة»
    [5]؛

    «أ
    صلُ الإخلاص، اليأسُ ممّا في أيدي الناس»
    [6]،

    «من رَغِبَ فيما عند الله أخلص عمَلَه لله».[7]

    سعادت , حسینی
       
    [1] ـ سوره بقره، آيه 63.
    [2] ـ تفسير نور الثقلين، ج 1، ص 85.
    [3] ـ سوره مريم، آيه 12.
    [4] ـ فهرست موضوعي غرر الحكم و درر الكلم، ص 433، ح 5538.
    [5] ـ همان، ص 92، ح 1301.
    [6] ـ همان، ص 430، ح 3088.
    [7] ـ همان، ص 93، ح 7945.

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۰۹/۲۰ در ساعت ۰۰:۱۲


  2. #12

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    انگيزه نهضت امام خميني در احياء معارف دين واصلاح کشور

    ششم. انگيزه نهضت امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه كه:

    مطيع و تابع امام معصوم(عليه‌السلام) بوده‌ است،

    همان است كه در سخنان گهربار اميرالمؤمنين (عليه‌السلام)

    و بيانات سودمند سيّدالشهدا (عليه‌السلام)

    براي تبيين قيام آن ذوات نوراني بيان شدكه:

    «
    اللهمّ إنّك تعلم أنّه لم يكن الذي كان منّا منافسةً في سلطانٍ

    و لا التماس شي‏ءٍ من فضول الحُطام

    لكن لنري المعالمَ من دينك

    و نُظهِر الإصلاح في بلادك فيأمن المظلومون من عبادك

    و تقام المعطّلةُ من حدودك
    »؛[1]

    «
    و يعمل بفرائضك و سننك وأحكامك
    » [2]؛

    يعني پروردگارا! تو مي‌داني كه قيام و اقدام مجاهدانه ما،

    براي رغبت در سلطنت مادي و بهره برداري از متاع زائد و پوسيده و پژمرده دنيا نبود؛

    بلكه براي ديدن و نشان دادن علامتهاي دين تو و براي اصلاح در شهرهاي تو بود

    تا بندگان ستمديده‌ات در امان باشند و حدود و قوانين معطّل تو اجرا گردد

    و به واجب ها ومستحب ها و ديگر احكام تكليفي و وضعي عمل شود.

    آنگاه حضرت سيّدالشهداء (عليه‌السلام) چنين فرمود:

    «
    إن لم تَنصُرُونا و تُنصِفوناقَوِيَ الظّلمةُ عليكم

    و عَمِلوا في إطفاءِ نورِ نبيّكم وَ حَسبُنا الله؛

    عليه توكّلنا و إليه أنبنا و إليه المصير
    » [3]؛

    يعني اگر شما ما را ياري نكرديد و باما عدل و انصاف را رعايت ننموديد،

    ظالمان بر شما چيره مي شوند و اوّلين خطر آنهااين است كه:

    در خاموش كردن نور وحي و چراغ نبوّت مي‌كوشند.

    البته خود حسين بن علي(عليهماالسلام) بدون مساعدت مردمي قيام نمود؛

    چنان‌كه خداوند را حَسيب و كافي دانست و بر او توكّل نمود و به او رجوع كرد؛

    زيرا صيرورت و تحوّل تمام اشيا به سوي خداست.
    سعادت , حسینی

       
    [1] ـ نهج البلاغه، خطبه 131.
    [2] ـ تحف العقول، ص 239.
    [3] ـ تحف العقول، ص 239.

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۰۹/۲۲ در ساعت ۱۴:۳۰


  3. #13

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی


    براي آشنايان به برنامه هاي مبارزاتي امام راحل رضوان الله تعالي عليه

    از صدر نهضت تا ساقه آن، از آغاز مهاجرت تا پايان مراجعت،

    از بدء قيام تا ختم ظَفَر و در خلوت و جلوت و

    در خوف و رجاء و در خَصب و قحط و دررَخص و غلا و با بَنان و بَيان،

    هر گونه تنافس در جاه و مقام را مطرود مي‌دانست

    وهر گونه اِسراف و اِتراف و رفاه طلبي را محكوم مي‌كرد


    و از عُطْله احكام و حدودالهي رنج مي‌برد

    و در اجراي آنها از هيچ مساعدتي دريغ نمي‌كرد

    و از محرومان و مستضعفان كاملاً حمايت مي‌كرد

    و رنج ديدگان عصر جاهليت پهلوي و مجاهدان نستوه زمان انقلاب

    ودفاع مقّدس را ولي نعمتان انقلاب اسلامي مي‌دانست

    و هماره از خطر استكبار جهاني وصهيونيست بين الملل كه:

    در اِطفاي نور وحي و چراغ رسالت،

    سعي بليغ داشته و دارند،

    سخن به ميان مي‌آورد

    و راه ستم ستيزي را چونان اجداد كرام خود

    و معصومان گرامي(عليهم‌السلام) مي‌پيمود و به ديگران مي‌آموخت.


    سعادت , حسینی

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۰۹/۲۴ در ساعت ۰۹:۵۳


  4. #14

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    هفتم. امام راحل رضوان الله تعالي عليه

    نه تنها درنهان خودْ هدفي جز تحصيل حدود مُعَطّل و تحريك احكام راكد اسلام نداشت،

    بلكه كساني را به ياري مي طلبيد يا پيشنهاد مساعدت آنها را مي پذيرفت كه امام گونه بوده

    ومقصدي جز جذب جمال الهي نداشتند و هرگز فرد يا گروهي كه:

    در براندازي نظام طغيان و سلطه يا راه اندازي نظام قسط و عدل،

    هوس مدارانه مبارزه مي كردند يا خود خواهانه مي انديشيدند،

    به ياري طلب نمي كرد و پيشنهاد شركت چنين كساني را

    در نهضت اسلامي طرد مي نمود و اجازه نمي داد قيام خالصانه مسلمين

    با حضور برخي افرادي كه انحراف فكري يا التقاط عقيدتي يا فساد اخلاقي دارند،

    مَشوب و آلوده گردد.

    البته دخالت ناخواسته بعضي افراد در سيل ميليوني مسلمين كه:

    به رهبري امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه توفنده مي رفت

    تا بنيان طَغوا را بركَنَد

    و اساس مرصوص تَقوا را طرّاحي نمايد،

    خارج از قلمرو قدرت و نيز بيرون از منطقه بحث است

    و آنهاچون زَبَد روي سيل بوده اند كه با خروش خود آب فوّار از بين رفته و مي روند

    و ازكيفيّت زوال آنها به «جُفاء» ياد مي شود؛ يعني آبْ بُرد؛ ﴿
    فَيَذْهَبُ‌‌جُفاءً‌﴾.[1]

    غرض آنكه نه در محدوده نيّت شخصي امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه

    انگيزه اي جزجلب جلال الهي بود

    و نه در محور افكار ياران نزديك و اصحاب سرّ آن حضرت،

    كسي چنين هدف مَشْئومي را در سر

    يا اميد باطلي را در دل مي‌پروراند

    و نه در آراي محموده امّت وفاداري كه:

    امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه را

    به عنوان رهبر نهضت پذيرفته‌اند،

    چنين خيال عاطلي رخنه داشت.

    سعادت , حسینی

       
    [1] ـ سوره رعد، آيه 17.

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۰۹/۲۹ در ساعت ۰۹:۴۷


  5. #15

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0




    سعادت , حسینی


    آنچه مهمّ‌ است،

    آن است كه امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه

    همان طوري كه اصل قيام عليه طاغوت را

    از سالار شهيدان حضرت حسين بن علي‏بن ابي طالب (عليهم‌السلام) آموخت،

    نحوه خلوص مردمي آن را نيز از امام معصومِ خود فراگرفت؛

    زيرا وجود نوراني سيّدالشّهداء (عليه‌السلام)

    در هنگام پيشنهاد عبيدالله بن حُرّ جُعفي

    براي پذيرش كمك مالي و اعتذار از حضور در صحنه دفاع مقدّس كربلا چنين فرمود:

    ﴿و ما كنتُ متّخِذ المُضلّين عَضُداً﴾
    [29]؛

    يعني من آن نيستم كه گمراهان را به عنوان عَضُد و بازو قرار داده

    و به آنها اعتضاد نمايم و ازمعاضدت آنها سود جويم.

    ياري نگرفتن امام خميني از گروهک هاي منحرف


    اصل اين مطلب از ذات اقدس خداوند است كه فرمود:

    من در آفرينش از گمراهان كمك نميگيرم؛

    يعني مأموريّت خلقت و تهيّه وسايل آفريدن را به تبهكاران نمي دهم؛

    چون ذات اقدس الهي هرگز به گمراهان، مأموريّت مقدّس نمي دهد.

    سعادت , حسینی

       
    [29] ـ سوره كهف، آيه 51.

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۰/۰۶ در ساعت ۰۹:۴۴


  6. #16

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی
    خليفة الله يعني وجود مبارك سيّدالشّهداء (عليه‌السلام)در صحنه خونين جهاني نينوا

    از چنين فرد يا گروهي كمك نگرفته و به آنها مأموريّت دفاع مقدّس نمي داد

    و امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه كه از شيعيان خاصّ

    آن ولي الله مطلق و معصوم (عليه‌السلام) بوده است،

    به امام مُفترَضُ الطّاعه خويش ائتساءنمود

    و از معاضدت گروهكهاي منحرف جداً پرهيز مي كرد

    و اصحاب خاصّ خويش را ازاعتضاد به آنها برحذر مي داشت

    و اين سنّت، همان اصل حاكم بر نهضت امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه بود كه:

    در طليعه اين پيشگفتار آمده كه خطوط كلّي قيام مردم مسلمان ايران به رهبري امام راحل

    از سيرت معصومين (عليهم‌السلام) به ويژه سالار شهيدان(عليه‌السلام) اقتباس شد

    و آن ذوات نوراني كه خلفاي الهي اند، خط مشي جامع خويش رااز سنّت حسنه الهي آموخته

    و به آن اقتفا نموده اند؛ يعني كمال وجودي كه حقيقت آن نزد ذات خداوند است،

    رقيقت آن براي خلفاي معصوم (عليهم‌السلام) حاصل است و رقيقت آن رقيقت،

    براي نايبان عادل، چونان امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه ميسّر است.

    سرّ پرهيز از معاضدت گروههاي انحراف، آن است كه :

    براي وصول به حق، وسيله اي جز صراط مستقيم و حقيقي نخواهد بود؛

    زيرا بين هدف و وسيله، يعني بين مقصد و راه، ربط خاص وجودي برقرار است؛

    چنان‌كه نه با هر وسيله و راهي به هر هدف و مقصد مي توان رسيد

    ونه براي وصول به مقصدِ معيّن، مي توان از هر وسيله اي استمداد نمود؛

    يعني هدف معيّن، راه مشخّص مي طلبد

    و راه معيّن به هدف مشخّص مي رسد.


    سعادت , حسینی

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۰/۰۸ در ساعت ۰۷:۱۸


  7. #17

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    هرگز هدف وسيله را تَبْرير و تَوْجِيه نمي كند

    و اين مطلب عميق از سخنان گهربار سالار شهيدان (عليه‌السلام) استنباط مي شود

    كه چنين فرمود: «
    مَنْ حاوَلَ أمراً بمعصية الله كان أفوتَ لما يَرجُو و أسرعَ لمجي‏ء مايحذر» [1]؛

    يعني اگر كسي خواست با معصيت پروردگار به چيزي نايل آيد،

    چنين رخدادتلخي سبب مي شود كه:

    آنچه مورد اُميدواري وي بود، زودتر از بين برود

    و آنچه موردهراس او بود، زودتر فرا برسد.

    همين خطّ مشي حضرت حسين بن علي(عليهماالسلام)

    درموضع گيريهاي سياسي امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه مشهود بود؛

    به طوري كه هرگزاجازه نمي داد براي نيل به هدف مقدّس

    از ترفندهاي سياست بازي استمداد شود

    و ازوسيله ناصواب به هدف صائب نايل گردند.


    سعادت , حسینی


       
    [1] ـ تحف العقول، ص 248.

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۰/۱۹ در ساعت ۰۹:۰۷


  8. #18

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0





    سعادت , حسینی

    هشتم: همان طوري كه درجات بهشت عدن به عدد آيات قرآن كريم است

    و معارف قرآن حكيم براي هر كسي به اندازه سعه وجودي وي تجلّي دارد،

    تكاليف الهي نيز براي هر كسي به اندازه قلمرو معرفت اوست؛

    گرچه همگان در يك سطح خاص مشترك اند

    و نصاب لازم براي اصل تكليف مشترك، همان عقل متعارف است كه:

    در توده عقلا وجود دارد و مايه صحّت بَعْث و زَجْر در امر و نهي خواهد بود.

    براي بهره برداري از رهنمود عقل معتبر در تكليف

    ، بايد از وَهْم كاذب و مُغالطي رهايي جُست؛

    زيرا چنين وهَمي هماره رهزنِ عقلِ سالم است؛

    ليكن وَهْم صادق، زمينه مناسبي براي گذر به قلّه عقل سالم مي باشد.

    همچنين عقل مصطلح توده مردم دو قسم است:

    برخي از عقلها نَكْرايي است و نسبت به مرتبه برتر، رَهزن مي باشد

    و بعضي ازعقلها سليم و مَعْبَر مناسبي براي وصول به قلّه عشق است

    كه عشق، همان معرفتِ آميخته با محبّت كامل است براي حفظ موجود

    و شوق صحيح، همان شناختِ هماهنگ با وِدادصادق است براي نيل به مفقود.

    كارهاي متعارف مردمي با ارزيابي عقل مصطلح صورت ميپذيرد؛

    ولي كارهاي خارق عادت با محاسبه عشق و شوق تنظيم مي شود

    که آنها همان عقل بالغ و كامل اند.

    سعادت , حسینی

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۰/۲۵ در ساعت ۱۴:۲۷


  9. #19

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    بنابراين، در ايثارهاي تاريخي و نثارهاي محيّرالعقول،

    تنها عقل متعارفِ اوساطِ مردم است كه متحيّر مي شود

    و از فتوا باز مي ماند

    يا دستور ارتجاع، سكوت، تقيّه و مانند آن مي دهد كه:

    خصوصيّتهاي نفساني از قبيل :

    جَبان بودن و احساس وحشت كردن

    در نحوه ارزيابي و محاسبه نيز سهم بسزايي دارد؛

    ليكن عقل بالغ به قلّه عشق و شوق،

    در عين محاسبه دقيق و ارزيابي كامل،

    هرگز وَهْم و نيزعقل متعارف محدود و مدار بسته را

    به مشورت نمي گيرد؛

    چنان‌كه خصوصيتهاي نفساني انسان عاشق مشتاق،

    همانا شهامت و سلحشوري است؛

    نه هراس و تقيّه پروري و نه تهوّر وبي‌باكي.

    سعادت , حسینی

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۱/۰۴ در ساعت ۱۵:۱۰


  10. #20

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۹۰
    نوشته
    4,290
    مورد تشکر
    19,696 پست
    حضور
    83 روز 18 ساعت 19 دقیقه
    دریافت
    8
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سعادت , حسینی

    بهره مندي امام خميني از عقل برين

    مَثَل اعلاي چنين فضيلتي سالار شهيدان (عليه‌السلام) بود كه:

    اصل كمال مزبور به نحوحقيقت در او يافت شد

    و رقيقت آن در پيرو راستين او،

    يعني امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه پديد آمد

    كه وي در مَصاف عقل متعارف با عشق و شوق،

    جانبِ عقلِ برين رابرگزيد؛ نه عقل متعارف را

    و نداي بطلان تقيّه «و لو بَلَغ ما بَلَغ» را طنين انداخت

    و چنين صداي گوش نوازي كه از صاحبْ دلِ عاشقِ مشتاق برخاست،

    در همه كسانيكه
    ﴿لمن كان له قلب أو ألقي السّمع و هو شهيد﴾
    [31] بوده اند، اثر مثبت نمود.

    نهم. توفيق الهي كه فرا راه رهبر عظيم الشّأن و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نصب شد،

    گذشته از حمايت همه جانبه مردمي،

    پشتيباني گسترده مراجع گرانقدر تقليد وفطاحِل علمي حوزه هاي ديني

    و تأييد و تسديد و تقويت و تشييد انكار ناپذير پرچمداران فقاهت

    و نايبان حضرت ولي‏عصرارواحنا فداه بود كه:

    امام راحل‏رضوان الله تعالي عليه

    هماره از آن ذوات مقدّس، حق شناسي مي فرمود.

    چنان‌كه از حضور فراگير نيروي مردمي كه

    سپاه و ستاد الهي بوده و هستند، سپاسگزاري مي نمود

    و همه اين حمايتها و هدايتها و حراستها را مرهون لطف ويژه خداوند سبحان ميدانست كه:

    «
    لله جنود السّموات و الأرض
    ».[32]

    البته اَرْج و اَجْر شهيدان شاهد،

    جانبازان مخلص،

    آزادگان سرافراز و مفقودان واجد،

    نزد خداي منّان همچنان محفوظ است؛

    چنان‌كه حرمت و كيان خاندان گرانقدر آنان نزد خدا و بندگان صالح او مصون خواهدبود.

    و الحمد لله ربّ العالمين.
    سعادت , حسینی

       
    [31] ـ سوره ق، آيه 37.
    [32] ـ سوره فتح، آيه 4.
       
    برداشتی باتصرف ازمقالۀعترت وقرآن آیةالله جوادی آملی

    ویرایش توسط علی ولی زاده : ۱۳۹۵/۱۱/۱۳ در ساعت ۱۴:۵۱


صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود