شباهت نمازخوندن با بت‌پرستی

[f-a-r-a-z]

من فیلم یوسف پیامبر رو دیدم . دیدم اونا دقیقا مثل ما که خدا رو می پرستیم بت هاشون رو می پرستیدند یعنی مثل ما کارهای نماز رو انجام دادند حتی خونش رو تمیز می کردند جلوی ان سجده می کردند.
اما واقعا باید ما هم مثل اونها خدامون رو بپرستیم؟

[یس]

سلام

من معتقدم که در قرآن دو نوع نماز داریم . نماز شرعی که همه چیز اش نمادین و سمبلیک است. مثلا کعبه خانه ی خدا ، سجده کردن ، رکوع همگی حکایت از یک خدای انسان وار دارد یک خدای سمبلیک. گویی خدا هم مانند ما خانه ی سنگی دارد و اگر رو به قبله نباشی رو به خدا نیستی . اما همه می دانیم کسی که پشت به قبله هم می کند باز هم رو به خداست و یا خدا جسم ندارد تا مکان داشته باشد . دست خدا در قرآن نمادین است حتی کلام خدا ، تخت خدا که مانند پادشاهان دو نوع تخت به نام عرش و کرسی دارد. خدا مانند ما رحم و دلسوزی می کند یا غضب می کند. ..............اگر ما به سمبلیک بودن این خدا و نماز اش توجه نکنیم می شود نماز مغضوبین و نماز ضالین و مانند نماز بت پرستان.


نماز واقعی چیست؟؟؟
نماز دائمی . الذین هم علی صلاتهم دائمون (معارج 23)
نماز نوعی ذکر خداست (سوره جمعه آیه 9) و در سوره نور آیه 37 آمده:رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر الله و اقام الصلاة
ذکر خدا نماز عمومی و همیشگی است و البته نافی نماز شرعی نیست و لذا در این آیه می گوید انسان در بازار هم در حال نماز باید باشد و نماز شرعی را هم بخواند و آیا نماز شرعی مهم تر است و یا نماز عام که همان یاد قلبی خدا در زندگی روزمره است؟
قرآن جواب را می دهد:
واقم الصلاة ان الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنكر ولذكر الله اكبر
(عنکبوت 45)

لذا نماز واقعی یاد قلبی خدا و یا نماز پنهانی است. ظاهرا تجارت اما باطنا نماز است. ظاهرا نکاح اما قلبا نماز و ....

نماز پرندگان چگونه است؟
يسبح له من في السماوات والارض والطير صافات كل قد علم صلاته وتسبيحه (نور 41)

همه ی ما و پرندگان در حال نمازیم . اما نه نماز شرعی بلکه نماز واقعی و آن یاد خداست یاد قلبی خدا . پرنده هیچ ذکری نمی گوید زندگی طبیعی خود را می کند اما قلبا خدا را ستایش و نیایش می کند.


لذا ما هم وظیفه داریم نماز شرعی را بخوانیم و هم نماز قلبی را که نماز اصلی است را اقامه کنیم.

[ذهن آزاد]

بت تراشيم و ز هر چيز بتي مي سازيم------ خويش را كشته و قرباني او مي سازيم

آنچه را درك نشد در پي فهمش نرويم ------عرش را فرش وبدين سفسطه خوش مينازيم

همچوخود مي نگريم اوكه بياراست جهان------- به هر انديشه بدين حربه چه بد مي تازيم

آن خدايي كه چنين پهنه هستي گسترد-------- شكل هر چيز كه ديديم مجسم سازيم

بت پرستي نبود سجده به هرسنگ وگلي ------گر خرد مرد به هر سنگ و گلي مي بازيم

ذهن آزاد

[schindler]

دوست عزيز. تمام حرف من و امسال من هم همينه. در اون زمان هيكلي ساخته شد و از بت خونه به خونه ي خدا تغيير كرد. كعبه هم بت خونه اي بود كه حالا شده خونه ي خدا. ما با اين اعمال جدا كاري جز بت پرستي نمي كنيم . مثالتون واقعا زيبا بود. اينجا از آيه ي قرآن مي شه استفاده كرد كه آيا نمي انديشيد اي مسلمانان .

[schindler]

سلام

من معتقدم که در قرآن دو نوع نماز داریم . نماز شرعی که همه چیز اش نمادین و سمبلیک است. مثلا کعبه خانه ی خدا ، سجده کردن ، رکوع همگی حکایت از یک خدای انسان وار دارد یک خدای سمبلیک. گویی خدا هم مانند ما خانه ی سنگی دارد و اگر رو به قبله نباشی رو به خدا نیستی . اما همه می دانیم کسی که پشت به قبله هم می کند باز هم رو به خداست و یا خدا جسم ندارد تا مکان داشته باشد . دست خدا در قرآن نمادین است حتی کلام خدا ، تخت خدا که مانند پادشاهان دو نوع تخت به نام عرش و کرسی دارد. خدا مانند ما رحم و دلسوزی می کند یا غضب می کند. ..............اگر ما به سمبلیک بودن این خدا و نماز اش توجه نکنیم می شود نماز مغضوبین و نماز ضالین و مانند نماز بت پرستان.


نماز واقعی چیست؟؟؟
نماز دائمی . الذین هم علی صلاتهم دائمون (معارج 23)
نماز نوعی ذکر خداست (سوره جمعه آیه 9) و در سوره نور آیه 37 آمده:رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر الله و اقام الصلاة
ذکر خدا نماز عمومی و همیشگی است و البته نافی نماز شرعی نیست و لذا در این آیه می گوید انسان در بازار هم در حال نماز باید باشد و نماز شرعی را هم بخواند و آیا نماز شرعی مهم تر است و یا نماز عام که همان یاد قلبی خدا در زندگی روزمره است؟
قرآن جواب را می دهد:
واقم الصلاة ان الصلاة تنهى عن الفحشاء والمنكر ولذكر الله اكبر
(عنکبوت 45)

لذا نماز واقعی یاد قلبی خدا و یا نماز پنهانی است. ظاهرا تجارت اما باطنا نماز است. ظاهرا نکاح اما قلبا نماز و ....

نماز پرندگان چگونه است؟
يسبح له من في السماوات والارض والطير صافات كل قد علم صلاته وتسبيحه (نور 41)

همه ی ما و پرندگان در حال نمازیم . اما نه نماز شرعی بلکه نماز واقعی و آن یاد خداست یاد قلبی خدا . پرنده هیچ ذکری نمی گوید زندگی طبیعی خود را می کند اما قلبا خدا را ستایش و نیایش می کند.


لذا ما هم وظیفه داریم نماز شرعی را بخوانیم و هم نماز قلبی را که نماز اصلی است را اقامه کنیم.

سلام دوست خوبم. ممنون براي توضيحتون. دفعه ي اولي بود كه ديدم يك نفر حقيقت نماز رو روشن كرد.. در اول پستتون چيزهايي در مورد خدا گفتين مانند دست و تخت پادشاهي و چيزايي از اين قبيل كه در انجيل اومده و يكي از علت هايي به شمار مياد كه تحريف شده پس چرا در قرآن توهين به خدا به حساب نمياد اما در ساير جاها فوشو فضاهت هست. دوم اينكه تكليف كسي كه نخواد نماز شرعي رو بخونه چيه؟ مگه نماز اصلي اوني نيست كه با خدا هست و براي خدا بودم هيچ نمايشي. اما شما در احاديث مي بينيد كه نماز از نوع شرعي( كه شبيه همون بت پرستي هست) مخصوصا از نوع جماعتش خيلي بهتره

[ceramic]

دوست عزيز. تمام حرف من و امسال من هم همينه. در اون زمان هيكلي ساخته شد و از بت خونه به خونه ي خدا تغيير كرد. كعبه هم بت خونه اي بود كه حالا شده خونه ي خدا. ما با اين اعمال جدا كاري جز بت پرستي نمي كنيم . مثالتون واقعا زيبا بود. اينجا از آيه ي قرآن مي شه استفاده كرد كه آيا نمي انديشيد اي مسلمانان .

1. در قرآن تصریح شده که کعبه به امر خداوند توسط ابراهیم نبی ( ع ) ساخته شده است . این که در دوره ای از آن به عنوان بتخانه استفاده کرده اند دلیل نمی شود که آن را از پایه و اساس بتخانه بنامیم .

2. در قرآن کریم به نماز به عنوان یک مناسک اشاره های دقیقی شده و از رکوع و سجده نام برده شده است . همچنین اوقات نماز مشخص کردیده است.

3. آثار نماز را هیچ بنده ای از بندگان خداوند نمی تواند جمع آوری و یاد کند زیرا بیشتر از وسع و توانایی ماست . اما دو موضوع هست که ما را ملزم می کند نماز بخوانیم . اول این که ما نمی توانیم منتظر باشیم تا به کنه عملی پی ببریم و آن گاه آن را انجام بدهیم زیر اطمینانی نیست که در طول حیات خود به این امر نائل شویم . دوم این که اعمال عبادی دو اثر دارد . یکی اثر عبادی آن که هدف از انجام عبادت است و دیکری اثر وضعی آن عمل . با توجه به حکمت بالغه ی الهی در تبیین تکالیف انسان ها ما نمی توانیم بخشی را به سبب کمبود بخش دیگر تعطیل کنیم .

[شهيدان]

من فیلم یوسف پیامبر رو دیدم . دیدم اونا دقیقا مثل ما که خدا رو می پرستیم بت هاشون رو می پرستیدند یعنی مثل ما کارهای نماز رو انجام دادند حتی خونش رو تمیز می کردند جلوی ان سجده می کردند.
اما واقعا باید ما هم مثل اونها خدامون رو بپرستیم؟

باسلام
برای پاسخ به این سوال باید فرق بت پرستی وخدا پرستی روشن شود .بت پرستی یعنی پرستش سنگ وچوب و...که وجودهای محدود ونیازمندی هستند ولی خدا پرستی یعنی پرستش ذات پاکی که هیچ محدودیتی ندارد و خالق هستی است وزمام همه امور در دست اوست وهمه محتاج اویند.
فرق بين بت وكعبه هم كاملا روشن است: به اين صورت كه بت بافكر انسانهاي منحرف طراحي وبه دست آنها ساخته شده ودرحالي كه كعبه به دستور خداوند وبه دست پيامبران خدا ساخته يا باز سازي شده است.وبراي همين بت هيچ اعتباري ندارد ولي كعبه به خاطر اصالتش داراي حرمت واعتبار است.واز طرفي اصلا عبادت كعبه وبت شباهتي به هم ندارند.چرا كه كعبه هم مورد پرستش احدي از مسلمانان قرار نمي گيرد و عبادت كعبه هم به صورت طواف وچرخيدن هفت مرتبه دور كعبه مي باشد كه با دستور خداوند به اين صورت به جا آورده مي شود در حالي كه پرستش بت به اين شيوه نيست ودستوري براي چرخيدن هفت مرتبه اي دور آن نداريم وكسي از بت پرستان هم اين چنين بت را عبادت نكرده اند .
در نماز هم همین طور ما ذات بی همتایی را مورد پرستش قرار می دهیم که همه امور ما دردست اوست.برخلاف بت که ساحته دست بشر است.که اعتباری هم ندارد.
پس اساسا چنین مقایسه ای از ریشه بی اساس است وبه تعبیری قیاس مع الفارق است

[razizaky]

سلام .

دوست گرامی جناب schindler

اولا کعبه بت خانه نبود که تبدیل به این شد بلکه از اول هم کانون توحید بود که توسط حضرت آدم بنا شد و نوح و ابراهیم قهرمان توحید اون رو تجدید بنا کردند .

ثانیا: تکلیف اون کس که نخواد نماز شرعی رو بخونه معلومه : من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر ... هر کس نماز را عمدی ترک کند کافر است و جای کافر در جهنم ...نماز از اصول دین است و مهمترین انها . فرق کفر و اسلام نماز است ....

و روایات فراوان دیگر.

ما ماموریم به انجام وظائفمون و جای تفکر در وظائفمون نیست بلکه اگه شک داریم به خدایی خدا باید شک کنیم ولی وقتی به خدائی او و بندگی خود اقرار کردیم هر چه او گفت باید انجام بدیم . حالا شکل هر کاری که میخواد باشه ....

یا علی مدد. چاکریم.

[کلات]

دوست عزيز. تمام حرف من و امسال من هم همينه. در اون زمان هيكلي ساخته شد و از بت خونه به خونه ي خدا تغيير كرد. كعبه هم بت خونه اي بود كه حالا شده خونه ي خدا. ما با اين اعمال جدا كاري جز بت پرستي نمي كنيم . مثالتون واقعا زيبا بود. اينجا از آيه ي قرآن مي شه استفاده كرد كه آيا نمي انديشيد اي مسلمانان .

در آموزه هاي ديني هرگونه پرستش و عبادت غير از خدا شرك بوده و خداوند مكان ندارد. مكان داشتن لازمه جسم و محدود بودن است، حال آن كه خداوند جسم نبوده و وجود خدا نامتناهي و فوق زمان و مكان مي باشد.عبادت كردن خداوند و طواف نمودن آن، به معناي پرستش كعبه نيست، بلكه كعبه مقدس ترين مكان جهت عبادت خداوند است. در اسلام براي قرب معنوي و پرستش خداوند، زمان، مكان، شرايط و راه هاي متعددي ذكر شده است، مثلاً عبادت در شب قدر و روزهاي جمعه ثواب بيشتري دارد، همان گونه كه عبادت در مسجد ثواب بيشتر از مكان هاي ديگري دارد.
بر اساس آيات و همچنين اسناد تاريخي درباره ساختن كعبه، آن جا نماد بركات الهي، هدايت بشر(1) و محل امن(2) و اجتماع براي پرستش حضرت حق تلقي شده و خداوند از آن به عنوان اولين خانه مردم ياد كرده(3) است. خداوند با افاضه خير فراوان دنيوي بر اين مكان (كه قبل از آن خشك و لم يزرع بود) راز قيمت خود را به نمايش در آورد.(4) و با ارائة اين حقيقت كه آن جا محلي است براي رسيدن به مقام قرب الهي، چگونگي سلوك بندگي را به تصوير كشيد. چنان كه با مقرر كردن اعمال تشريعي در ايام خاصي كيفيت سير عبودي را به انسان ها خاطر نشان مي سازد كه آدمي بايد از نفس خود هجرت كرده و با پاك سازي خود از هر گونه آلودگي، تعلق، رنگ و هيئت غير خدايي، و با اخلاص، اقبال و توبه خاصي به مقام قرب ربوبي بار يابد.(5) علاوه بر آن كه خانه خود را نشانگر مقام ابراهيم، حريم امن و حج توانمندان تلقي فرمود كه هر يك نشان دهندة عظمت مقام حق اند. به واقع چه نشاني گويا تر و رساتر از اين موارد هست؟ هر سال هزاران نفر در اين مكان جمع گشته و با انجام مناسك و اعمالي، عبوديت را به نمايش مي گذارند كه بيدار گر و تحوّل آفرين است. خداوند دستور ساخت اين خانه را صادر كرد تا حضرت آدم و ديگر پيامبران در آن به عبادت بپردازند.(6)
امام علي(ع) فلسفه بناي كعبه و مناسك مربوط به آن را آزمايشي بزرگ توصيف كرده است:
"مگر نمي بينيد خداوند انسان ها را از زمان آدم تا انسان هاي آخرين اين جهان با سنگ هايي كه نه زيان مي رسانند و نه نفع مي بخشند، نه مي بينند و نه مي شنوند آزمايش كرده، اين سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پايداري و پا برجايي مردم گردانيده است؟!
سپس آن را در پر سنگلاخ ترين مكان ها و بي گياه ترين نقاط زمين؛ و كم فاصله ترين دره ها قرار داد.
ميان كوه هاي خشن، رمل هاي فراوان، چشمه هاي كم آب، و ابادي هاي از هم جدا و پر فاصله، كه نه شتر، و نه اسب و گاو و گوسفند هيچ كدام در آن به راحتي زندگي نمي كند و سپس آدم و فرزندانش را فرمان داد كه به آن سو توجه كنند و آن را مركز تجمع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانيد؛ تا افراد از اعمال قلب به سرعت از ميان فلات و دشت هاي دور و از درون وادي ها و دره هاي عميق، و جزائر از هم پراكنده درياها؛ به آن جا روي آوردند، تا به هنگام سعي، شانه ها را حركت دهند و لا اله الا الله گويان، اطراف خانه طواف كنند، و با موهاي آشفته و بدن هاي پر گرد و غبار به سرعت حركت كنند؛ لباس هايي كه نشانة شخصيت ها است كنار انداخته و با اصلاح نكردن موها قيافه خود را تغيير دهند.
اين آزموني بزرگ؛ امتحاني شديد و آزمايشي آشكار و پاكسازي و خالص گردانيدني مؤثر است كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشتش قرار داد.
اگر خداوند خانه محترمش و محل هاي انجام وظائف حج را ميان باغ ها و نهر ها و سرزمين هاي هموار و پر درخت و پرثمر، مناطقي آباد و داراي خانه و كاخ هاي بسيار و آبادي هاي به هم پيوسته ميان گندم زارها و باغ هاي خرم و پر گل و گياه، ميان بستان هاي زيبا و پر طراوت و پر آب؛ وسط باغستاني بهجت زا و جاده هاي آباد قرار مي داد، به همان نسبت كه آزمايش و امتحان ساده تر بود، پاداش و جزا كمتر بود.
اگر پي و بنيان خانه "كعبه" و سنگ هايي كه در بناي آن به كار رفته، از زمرد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنايي بود، شك و ترديد در سينه هاي (ظاهر بنيان) رخنه مي كرد و كوشش ابليس بر قلب ها كمتر اثر مي گذاشت و وسوسه هاي پنهاني از مردم منتفي مي گشت. امّا خداوند بندگانش را با انواع شدايد مي آزمايد و با انواع مشكلات دعوت به عبادت مي كند و به اقسام گرفتاري ها مبتلا مي كند تا تكبر را از قلب هايشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در آن ها جايگزين نمايد. باب هاي فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسايل عفو خويش را به آساني در اختيارشان قرار دهد.(7)
كوتاه سخن اين كه كعبه مظهر بت پرستي نيست، بلكه يكي از اسباب آزمايش خداوندي است.
پي نوشت ها:
1. آل عمران (3) آيه 96.
2. بقره (2) آية 125.
3. آل عمران، آية 96؛ تفسير نمونه، ج 2، ذيل آيه.
4. ابراهيم(14) آية 37.
5. الميزان، ج 1، ص 352.
6. تفسير نمونه، ج 1، ص 454.
7. ترجمة گويا و شرح فشرده اي از نهج البلاغه، ج 2، ص 307 ـ 305.

[مزمل]

بت پرستی خرافه است و به نظر من چنین نیست که مردم به دلیل وجود فطرت مذهبی بت پرست بوده اند به نظر من بت پرستی مانند همه خرافات به دلیل ترس از حوادث ایحاد می شده است
اما مذهب یک حقیقت است توسط خدا ایجاد می شده است
پس منشا ایجاد بت پرستی و سایر خرافات انسان ها هستند اما منشا خدا پرستی توسط خدا و با ارسال رسول است
بنا بر این نمی توان بت پرستان را در گروه مذاهب قرار داد
مذاهب هم به دو دگروه تقسیم می شوند
ا - اسلام که مذهب قابل اعتماد است به دلیل کتاب تحریف نشده
2 - اهل کتاب مانند مسیحی که ما دستور داریم با اهل کتاب سازش کنیم زیرا ما در کلمه الله با هم اشتراک داریم