جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: دلایل وجود روز قیامت چيست؟ در روز قیامت چه اتفاقاتی رخ میدهد؟
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۱, ۲۳:۱۷ #21
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۹۱
- نوشته
- 3,366
- مورد تشکر
- 17,883 پست
- حضور
- 293 روز 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 57
- آپلود
- 7
- گالری
-
69
ما متوجهیم که چی می گیم، و حتی متوجهیم که شما چی می گید، نیاز به تفکر عمیقی نداره. شما ظاهری ترین چیزی رو که می بینید بدون اینکه بخواهید ذره ای تفکر درباره اش داشته باشید و کمی کلی تر ببینید رو علم کردید و دارید بهش اعتراض می کنید.
امیدوارم چنین نباشه که شما هم همه آنچه ما می گوییم رو بدانید و فقط دوست داشته باشید خود را به ندانستن و قبول نکردن بزنید.
حلال کنید...
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۱, ۲۳:۵۱ #22
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۹۶
- نوشته
- 55
- مورد تشکر
- 45 پست
- حضور
- 20 ساعت 16 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۲, ۰۰:۰۳ #23
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۹۶
- نوشته
- 55
- مورد تشکر
- 45 پست
- حضور
- 20 ساعت 16 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
چه بحث جالبیه واقعا ... ولی من چون میدونم شما متوجه سوال من نشدین....یکبار دیگه جزء به جزء میپرسم:
1- آیا انسان جسم (فیزیک...ماده ...هرچی شما اسمشو میذارید) دارد؟
2- آیا انسان روح دارد؟ (البته بهتون گیر نمیدم ماهیت این روح چیه چون جواب های فلسفی نمیخوام بشنوم! چون همش تخیلاتی بیش نیست)
3- آیا انسان غیر از جسم و روح چیز دیگری هم دارد؟
4- این اختیار که شما ازش حرف میزنید، از جسم انسان نشات میگیره(یعنی مغزش!) یا از روحش؟
5- اگر از جسم(مغزش) نشات میگیره، 100% این سلول هارو کی ساخته؟
6- اگر از روحش نشات میگیره، 100% این روح رو چه کسی ساخته؟ و در او دمیده!!
7- اگر انسان چیزی غیر از جسم و روح نیست، و 100% این جسم و روح رو هم خدا ساخته، پس حرف از کدوم اختیار میزنید؟ (من واقعا نمیدونم اینو دیگه چطوری باید توضیح بدم که درک کنید)
8- اگر همچنان اصرار دارین که انسان اختیار داره، چرا نمیتونه یک کاری انجام بده که خدا غافلگیر بشه و از قبل ندونه؟ خب دلیلش اینه که اون خدای فرضی شما، خالق 100% این موجوده، و خالق همه چیزای دیگه ی پیرامون این موجودم هست، و کلا هیچی غیر از خودش وجود نداره، پس برای همین ثانیه به ثانیه میدونه این مخلوقاتش تا ابد چه اتفاقاتی براشون رخ میده!
و در نهایت جوک روزگار اینه که بابت این اتفاقات بهشون پاداش میده یا مجازاتشون میکنه (برای همین من به این خالق لقبی بهتر از دیوانه و روانی نمیتونم بدم )
به نظرم هرچیزی لازم بود رو گفتم و قضیه اینقدر واضح و روشنه که نیاز به بحث بیشتری نداره .... شماها حالا یا میفهمید و میپذیرید که من چی دارم میگم، یا میشینید با کلمات خودتون رو بازی میدید و تا اخر عمر در همین پیچ و خم های کلمات و جملات باقی میمونید(بازم کلی گفتم نه به شخص شما)
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۲, ۰۴:۴۴ #24
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۹۱
- نوشته
- 3,366
- مورد تشکر
- 17,883 پست
- حضور
- 293 روز 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 57
- آپلود
- 7
- گالری
-
69
سلام علیکم
بله اختیار انسان همون اختیاریه که خدا بهش داده و انسان در پیشگاه خدا مالک هیچ چیز نیست. همان خدایی که بهش جسم داده، روح داده، حیات داده، اختیار هم داده. چطور انسان جسم داره؟ همون طور هم اختیار داده. همه اش رو هم خدا به امانت به انسان داده و هر آن که بخواد میتونه بگیره. آیا الان که جسم انسان رو خدا بهش داده میتونید جسم داشتن انسان رو منکر بشید که به خاطر اینکه خدا بهش اختیار داده، اختیار داشتنش رو منکر می شید؟
اینکه چرا عذاب میشیم یا پاداش می بینیم، نتیجه اعمال خودمونه. یعنی این روش و منش زندگی منجر به چنان عاقبتی میشه.
اینکه چرا خدا کسانی رو می آفرینه که میدونه بعدا در آتش خواهند سوخت، به خاطر اینکه در نگاه خدایی این پاداش و عذاب نیست که اصالت داره. بلکه پاداش و عذاب قسمتی از زندگی اون شخص هست. و خداوند نعمت وجود داشتن رو به هر کس که ظرفیت اون رو داشته باشه میده، هرچند که عاقبت خوبی پیدا نکنه، چون چگونه بودن فرع بر بودن و نبودن هست. مثل این سنجش های پیش از دبستان که ممکنه از همون موقع متوجه بشن که یک بچه به خاطر شرایط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی تا دوم دبستان بیشتر نخواهد خواند، یا یک بچه دیگه توانایی ذهنیش در حدیه که حداکثر تا دوم دبستان میتونه بخوانه؛ اما همین که این توانایی رو داره که از کلاس های مدرسه استفاده کنه به خاطر مصالحی که خیلی بیشتر از ۱۰ یا ۲۰ شدن نمره املا و علومه، به اون بچه هم اجازه مدرسه رفتن رو میدن و شرایطش رو مهیا میکنن.
حلال کنید...
-
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۲, ۱۱:۳۵ #25
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۴۰۲
- نوشته
- 2,475
- مورد تشکر
- 3,501 پست
- حضور
- 92 روز 19 ساعت 12 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام
محبت کردید از قرآن آیاتی آوردید، اگر با فرموده های اهل بیت ع هم ادغام بشه ثمرش بهتره.
ما همیشه از احادیث به کلام قرآن میرسیم، خودمان را عادت دادیم حرمت وسیله رسیدن به کلام نور را رعایت کنیم و ما را یاری دهند و شفاعت شده باشیم.
مثلا در باب حرمت سادات در قیامت، از امام جعفرصادق ع حدیثی دیدم که فرمود خداوند همه حسابرسان را در دشت بزرگی برپا میکند. عده ای با چهرهای نورانی از جمع کثیری از عقب به سمت جلو حرکت میکنند، مردمی که در بین این افراد نیکو چهره قرار دارند، پچ پچ میکنند که اینها ، مرسلین الهی هستند که برای حسابرسی و تفکیک امت فراخوانده شدند، خطاب میرسید از حق که نه اینها مرسلین دین من نیستند.
دوباره پچ پچ میشود که لابد علمای دین الهی هستند که بر اثر عبادت چهره هایی نورانی دارند، خطاب میرسد از حق که نه اینها علمای دین من هم نیستند.
دوباره پچ پچ میشود که اینها شهدا هستند ( حضرت یس ص فرموده بود سه دسته حق شفاعت دارند، انبیاء، علما و شهدا ) خطاب میرسد از حق تعالی که نه اینها شهدای دین من نیز نیستند.
میپرسند پس کیانند که این گونه نیکو چهره اند؟!
خداوند میفرماید چرا از خودشان نمیپرسید؟!
میپرسند و می فرماییند، ما از نسل و ذریه پیامبر ص هستیم، خداوند قدرت شفاعت داده تا هر کس را دوست داریم شفاعت کنیم.
حضرت در ادامه می فرماید کار به جایی میرسد تا ساداتی راضی شوند که شفاعت کنند که طرف مقابل منت میگذارد که یادت هست که روزی در مجلسی نشسته بودم و تو وارد شدی و به احترام تو من بلند شدم. صحنه تجسم میشود و میفرماید چون به من احترام گذاشتی شفاعت کردم.
یا در حدیثی دیگر خبر از ۱۲۰ صف در قیامت آمده که پرسیدم ولی آگاه نشدم و نیازمند توفیق نماز شب بهمراه همنشینی با علما هست.
با حدیث بهتر و دلنشین تر میتپان به کلام خداوند پی برد و آمادگی حفظ و عمل پیدا کرد، رسالت ائمه ع همین بوده و وجودشان لازم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یا الله و یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی الی دینک
الهی العفو و لک الحمد
-
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۲, ۱۵:۰۸ #26
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۹۰
- نوشته
- 5,295
- مورد تشکر
- 10,863 پست
- حضور
- 173 روز 2 ساعت 56 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 1
- گالری
-
18
-
-
۱۳۹۶/۱۲/۲۵, ۲۱:۳۵ #27
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۳
- نوشته
- 790
- مورد تشکر
- 2,022 پست
- حضور
- 32 روز 8 ساعت 24 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
برای تمرکز بر موضوع تاپیک که قیامت و آخرت هست لطفا بحث اختیار را رها کنید، برای کسی که حق طلب باشد همین وجدان درونی اش بر اثبات اختیار کافیست، انسانی که در این تاپیک دارد ساعت ها وقت می گذارد برای اینکه دیگران را نسبت به حقانیت اعتقاداتش متقاعد کند بهتر از هر کسی می فهمد که اختیار دارد ولو آنکه با فریاد بلند اختیار را انکار کند در عمل دارد پایبندی خود را به آن جار میزند.
اما در مورد ادله معاد:
نکته اول: امکان ندارد کسی با هر دین و مکتب فکری، عقلی، آسمانی و هر چیز دیگری خدا را قبول داشته باشد و به خصوصیات خداوندی آگاهی داشته باشد یا توجه داشته باشد اما معاد را منکر شود، چرا که اگر خدایی که بین بندگان خوب و بد تفاوتی قائل نشده و حق مظلومین را از ظالمین نستاند چه خدایی است؟ آیا اصلا می توان نام خدا بر او نهاد؟ چنین موجودی میتواند همان خالقی باشد که تمام کمالات و فضائل از او نشأت گرفته است؟
من از منطق برخی دوستان تعجب می کنم که اتفاقا به جای اینکه خدای اهل معاد را اثبات کنند و معاد را لازمه خدایی بودن خدا بدانند، در نهایت تعجب، موضعی بالعکس گرفته و خدا بودن خدا را در گرو این میدانند که معادی در کار نباشد!!! ومیگویند ما خدایی که مجرمین را مجازات کند خدا نمی دانیم و نعوذبالله الفاظ زشتی به کار برده و آن را جوک میدانند!!
حتی بسیاری از ادیانی که معتقد به خداوند شخصی متعال نیستند باز هم معتقد به نوعی معاد هستند، چرا که نتیجه رشد تکوینی انسان باید بالاخره ظهور یابد، ولو آنکه اصلا به وجود خدایی معتقد نباشند، یعنی بالاخره مرگ را پایان زندگی انسان نمیدانند، ادیانی مثل بودیسم و جینیسم و مانند آن، و اتفاقا دلبستگی به این دنیای مادی را موجب بدبختی و فلاکت انسان می دانند.
نکته دوم:
مطلبی که در نکته پیشین ذکر شد در صورتی بود که انسان فقط خدا را پذیرفته باشد، اما اگر کسی یکی از ادیان آسمانی را پذیرفته باشد که دیگر مسئله کاملا روشن خواهد بود، مثلا صدها آیه در قرآن کریم و هزاران روایت در خصوص معاد وجود دارد که جای تردید باقی نمی گذارد، من به عنوان نمونه به یک آیه اشاره می کنم:
«وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسىَِ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْىِ الْعِظَامَ وَ هِىَ رَمِيمٌ * قُلْ يحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكلُِّ خَلْقٍ عَلِيم * الَّذِى جَعَلَ لَكمُ مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُون»( یس:78 الی 80)
ترجمه: و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده است؟!» * بگو: «همان كسى آن را زنده مىكند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى داناست!* همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مىافروزيد!
این آیات شریفه به سه مطلب مهم اشاره دارد، اول بیان میکند که مخالفین معاد جز استبعاد دلیلی بر رد آن ندارند؛ دوم یک استدلال بر آن امکان آن اقامه می کند که خداوندی که یکبار انسان را خلق کرده توان بازآفرینی او را هم دارد، و سوم اینکه یک نمونه تحقق آن در مورد رستاخیز انرژی ها را بیان میکند که هم یک نمونه از معاد است و هم یک اعجاز علمی.
مسئله رستاخیز انرژی ها و ذخیره انرژی خورشیدی در درخت سبز، و سپس ظهور دوباره آن در هنگام سوختن چوب خشک یک مسئله ای است که قرآن کریم به عنوان علامتی بر قدرت خداوند بر معاد انسان بیان فرموده است.
نکته سوم:
اینکه خداوند نسبت به نتیجه رفتارها آگاهی دارد نیز مانعی برای معاد نیست، چون معاد نتیجه تکوینی رفتار انسان است اینکه کسی نتیجه را بداند دلیلی بر عدم معاد نیست!
«امام علی(سلام الله علیه): مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ»
نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 89
((هر کس آخرتش را اصلاح کند، خداوند دنیایش را اصلاح خواهد کرد))
-
-
۱۳۹۷/۰۱/۲۲, ۱۰:۴۴ #28
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۳
- نوشته
- 790
- مورد تشکر
- 2,022 پست
- حضور
- 32 روز 8 ساعت 24 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جمع بندی
پرسش
چرا باید روز قیامت وجود داشته باشد؟ انسانی که به صورت 100درصد ساخته خداوند است، و هیچ سلول مستقلی ندارد اصلا نمیتواند اختیار داشته باشد؟ نمی تواند رفتاری داشته باشد که خداوند از آن آگاه نباشد. پس وقتی اختیار ندارد چرا باید قیامت و حسابرسی در کار باشد؟
پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
مخلوقیت و اختیار تلازم یا تباینی با هم ندارند که بگوییم هر کسی مغز یا روحش 100 درصد ساخته شده ی دیگری است، هرگز نمی تواند اختیار داشته باشد! چه دلیلی بر تلازم این امر وجود دارد؟
اگرچه انسان 100 درصد آفریده ی خداوند است، اما خداوند او را مختار آفریده است، تا طبق آنچه که می خواهد و میپسندد گام بردارد، این چه اشکالی دارد؟
مهمترین دلیل بر اختیار هم همین وجدان درونی انسان است که می داند واقعا هم می تواند گناه کند و هم می تواند آن را ترک کند؛ هم میتواند ظلم کند و هم می تواند به جای ظلم کمک کند.
نکته دوم:
آگاهی پیشین خدا از رفتار ما هم تعارضی با اختیار ندارد، علم به علت موجب علم به معلول میشود، یعنی اگر کسی به علت یک مسئله آگاه باشد طبیعتا نسبت به معلول هم آگاهی خواهد داشت.(1)
مثلا ما اگر بدانیم دوستمان از چه نوع لباسی و چه نوع رنگی خوشش می آید می توانیم پیش از آنکه او لباسی را برای خرید انتخاب کند، از انتخابش آگاه باشیم، این آگاهی پیشینی ما اختیار او را نفی نمی کند، بلکه از باب آگاهی از علت انتخاب است.
انسان، هم خودش مخلوق خداوند است و خداوند بهتر از هر کسی او را می شناسد، و هم سایر عواملی که در انتخاب انسان نقش دارند مخلوق خداوند هستند، پس طبیعتا خداوند به انتخاب انسان ها علم خواهد داشت.
نکته سوم:
امکان ندارد کسی خدا را قبول داشته باشد و به خصوصیات لازم برای خداوندی آگاهی داشته باشد یا توجه داشته باشد اما معاد را منکر شود، خدایی که بین بندگان خوب و بد تفاوتی قائل نشده و حق مظلومین را از ظالمین نستاند چه خدایی است؟ آیا اصلا می توان نام خدا بر او نهاد؟ آیا چنین موجودی میتواند همان خالقی باشد که تمام کمالات و فضائل از او نشأت گرفته است؟
این مایه تعجب است که به جای اینکه معاد را لازمه خدایی بودن خدا بدانند، در نهایت تعجب، موضعی بالعکس گرفته و خدا بودن خدا را در گرو این بدانند که معادی در کار نباشد!!!
حتی بسیاری از ادیانی که معتقد به خداوند شخصی متعال نیستند باز هم معتقد به نوعی معاد هستند، چرا که نتیجه رشد تکوینی انسان باید بالاخره ظهور یابد، ولو آنکه اصلا به وجود خدایی معتقد نباشند، یعنی بالاخره مرگ را پایان زندگی انسان نمیدانند، ادیانی مثل بودیسم و جینیسم و مانند آن، و اتفاقا دلبستگی به این دنیای مادی را موجب بدبختی و فلاکت انسان می دانند.
نکته چهارم:
مطلبی که در نکته پیشین ذکر شد در صورتی بود که انسان فقط خدا را پذیرفته باشد، اما اگر کسی یکی از ادیان آسمانی را پذیرفته باشد که دیگر مسئله کاملا روشن خواهد بود، چرا که علاوه بر تورات و انجیل، صدها آیه در قرآن کریم و هزاران روایت در خصوص معاد وجود دارد که جای تردید باقی نمی گذارد، من به عنوان نمونه به یک آیه اشاره می کنم:
«وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسىَِ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْىِ الْعِظَامَ وَ هِىَ رَمِيمٌ * قُلْ يحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكلُِّ خَلْقٍ عَلِيم * الَّذِى جَعَلَ لَكمُ مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُون»(2)
ترجمه: و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده است؟!» * بگو: «همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى داناست!* همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مى افروزيد!
این آیات شریفه به سه مطلب مهم اشاره دارد، اول بیان میکند که مخالفین معاد جز استبعاد دلیلی بر رد آن ندارند؛ دوم یک استدلال بر آن امکان آن اقامه می کند که خداوندی که یکبار انسان را خلق کرده توان بازآفرینی او را هم دارد، و سوم اینکه یک نمونه تحقق آن در مورد رستاخیز انرژی ها را بیان میکند که هم یک نمونه از معاد است و هم یک اعجاز علمی.
مسئله رستاخیز انرژی ها و ذخیره انرژی خورشیدی در درخت سبز، و سپس ظهور دوباره آن در هنگام سوختن چوب خشک یک مسئله ای است که قرآن کریم به عنوان علامتی بر قدرت خداوند بر معاد انسان بیان فرموده است.
پی نوشت ها:
1. سبحانی، جعفر، الالهیات فی الکتاب و السنة و العقل، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، قم، چاپ سوم، 1412 ق، ج1، ص113.
2. یس:36/ 78 الی 80.
ویرایش توسط مسلم : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶ در ساعت ۰۸:۳۵
«امام علی(سلام الله علیه): مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ»
نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 89
((هر کس آخرتش را اصلاح کند، خداوند دنیایش را اصلاح خواهد کرد))
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری