جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: مقصود از " شخصیت ها " در تفسیر این حدیث کیست!؟
-
۱۳۹۵/۱۱/۳۰, ۱۵:۱۴ #1
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۴۰۱
- نوشته
- 2,475
- مورد تشکر
- 3,500 پست
- حضور
- 92 روز 19 ساعت 12 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مقصود از " شخصیت ها " در تفسیر این حدیث کیست!؟
سلام
✳️ امام صادق (ع):
کسی دین را با شخصیتها بشناسد همان شخصیت ها او را از دین خارج می کنند ...
مستدرک الوسائل ، ج ۱۷ ، ص ۳۰۷
شخصیت ها خطاب به کیست!؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یا الله و یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی الی دینک
الهی العفو و لک الحمد
-
۱۳۹۵/۱۱/۳۰, ۱۶:۵۷ #2
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۹۰
- نوشته
- 5,295
- مورد تشکر
- 10,861 پست
- حضور
- 173 روز 2 ساعت 56 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 1
- گالری
-
18
-
۱۳۹۵/۱۱/۳۰, ۱۷:۵۷ #3
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۴۰۱
- نوشته
- 2,475
- مورد تشکر
- 3,500 پست
- حضور
- 92 روز 19 ساعت 12 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
من گمان میکنم، هر فردی شناختش از خداوند بیشتر باشه، الله وجود او میتواند باعث هدایت فرد یا اجتماع بشه و آن فرد یا شخصیت، با یاد خدا بودن این مقام را حفظ میکند.
اگر به هر دلیلی فرد از دنیا بره اختیار آن را در وقت قبل از قرار گرفتن در قبر، انتقال میده.
من گمان میکنم این از روز ازل بوده و سرنوشت شده.
شاید یکی از دلایلی که موجودات شکار میشوند و مرگ سراغشان میاد ترک یاد خداست و شاید بیماری سکته در جن و انس پایان مهلت زندگی او باشد.
این حدسوگمان است و شاید درست هم باشه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یا الله و یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی الی دینک
الهی العفو و لک الحمد
-
۱۳۹۵/۱۱/۳۰, ۱۸:۱۴ #4
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۹۲
- نوشته
- 194
- مورد تشکر
- 525 پست
- حضور
- 9 روز 23 ساعت 6 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم و رحمت الله
پرسشگر گرامی سؤال شما در کتاب «الغيبة( للنعماني)؛ ص22» نیز آمده است:
«كَمَا رُوِّينَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَخَلَ فِي هَذَا الدِّينِ بِالرِّجَالِ أَخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجَالُ كَمَا أَدْخَلُوهُ فِيهِ وَ مَنْ دَخَلَ فِيهِ بِالْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ؛ كسى كه در اين دين بوسيله مردم داخل شود همان مردم او را از دين بيرون ميبرند هم چنان كه در دينش داخل كرده بودند و كسى كه بوسيله كتاب و سنّت دين را پذيرفته باشد كوهها از جايگاه خود حركت كنند ولى او در دين خود هم چنان ثابت و پابرجا ميماند.» (الغيبة( للنعماني) / ترجمه فهرى؛ ص5)
در توضیح این روایت باید عرض شود که: برخی از مردم عمل پیروان دین را معیار ارزیابی دین قرار داده و اعمال منفی آنان را به پای دین میگذارند. بدین جهت، این افراد گاه با دیدن اعمال و رفتار نادرست برخی از پیروان دین، دچار حالت یأس و نومیدی میشوند و میگویند: دیگر به چه کسی میتوان اعتماد کرد؟ و گاهی نیز رفتار اشتباه آنان را بهانهای برای رفتار ناپسند خود قرار میدهند و میگویند: وقتی بزرگان ما چنین و چنان باشند، ما هم حق داریم این گونه باشیم؛ ولی طبق این روایت معیار ارزیابی دین، کتاب و سنت است.
از این رو قرآن و عترت مطمئن ترین مقیاس شناخت دین است و باید اسلام ناب را از آن دو سر چشمۀ زلال به دست آورد باید با این دو معیار، راه خود را انتخاب کرد.
چرا که برخی از شخصیتها جز نام اسلام نشانی از اسلام ندارند و با جاذبههای ظاهری، دیگران را فریب میدهند. اگر کتاب و سنت محور موضع گیریها باشد، گروههای شیطانی عرصهای برای اظهار وجود نخواهند داشت.
محمد بن ابراهيم نعمانى در کتاب خودش در ذیل این روایت آورده است: «و به جان خودم سوگند هر آنكه گم گشته و حيران و سرگردان گرديد و از حقّ بازگشت و دست به دامن مردم باطل پرست شد آنچه بر سرش آمده از آن بوده است كه كمتر با روايت و علم سر و كار داشته و درك و فهم نداشته است اين تيره روزان اگر بدنبال علم هم رفتند نخواستند كه خود را به زحمت انداخته و از كانهاى خالص علم آن را به دست آورند و باز گو كنند.
گذشته از آنكه اگر هم روايت ميكردند ولى معناى روايت را درك نميكردند مانند آن بود كه روايت نكردهاند چنانچه جعفر بن محمّد عليهما السّلام فرموده است: قدر و منزلت شيعيان ما را در نزد ما از آنجا بشناسيد كه چقدر از ما روايت كردهاند و چه اندازه از روايات ما فهميدهاند زيرا روايت نياز به فهم دارد و اگر يك روايت را بفهمى بهتر است از هزار روايت كه نفهميده باز گو كنى.
و بيشتر آنانى كه بدين مذهبها گرويدهاند چند حالت دارند بعضى از آنان هستند كه بدون تأمّل و دانش پيروى كرده و لذا با كمترين شبههاى راه را گم كرده و سرگردان مىشود.
و بعضى از آنان هدفش از پيروى دين و مذهب همانا دنيا و متاع دنيوى بوده است و از اين رو همين كه گمراه كنندگان و دنيا پرستان او را بسوى دنيا بكشند او نيز ميل بدنيا نموده و دين را در راه دنيا از دست ميدهد و فريب سخنان دروغ شيطانها را ميخورد كه خداوند در قرآنش آنان را توصيف فرموده آنجا كه فرمايد: شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً شياطين انس و جنّ بمنظور فريب دادن حرفهاى دروغ را به يكديگر ميرسانند و آنكه فريب خورده است همچون تشنهاى است كه نمكزار را از دور آب مىپندارد و برق آن در چشم شخص تشنه هم چون موج آب مينمايد تا آنگاه كه به نزديك آن رسد چيزى نمىيابد چنانچه خداى عزّ و جلّ فرموده است. و بعضى از آنان خود را به اين مذهب آراسته تا ريا ورزد و ظاهر سازى كند و از اين راه به رياستى كه عاشق و دلباخته آن است برسد بدون آنكه بحقّ بودن آن معتقد باشد و يا خلوصى در كار خود بدست آورد خداوند او را بد منظر و بد حالش كند و عذابش را براى او آماده سازد.
و بعضى از آنان اين مذهب را پذيرفته است ولى در باره صحّت گفتارش ايمانى ضعيف و ارادهاى سست دارد و از اين رو همين كه چنين آزمايش كه اولياء خدا پيش از سيصد سال ما را به آن هشدار دادهاند پيش مىآيد، متحيّر و سرگردان ميايستد چنانچه خداى تعالى فرمايد: كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ : مانند كسى كه آتشى برافروزد و همين كه گرداگرد او را روشن ساخت خداوند نور آنان را بگيرد و آنان را در تاريكيها كه هيچ نه بينند واگذارد چنانچه فرمايد: كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا تا زمانى كه آتش روشنائى مىبخشد در پرتو آن راه مىپيمايند و چون به تاريكى گرايد از راهپيمائى باز ايستند.
كسى كه خداوندش نصيبى از دانش داده باشد و او را به چيزى رسانده باشد كه ديگرى را به آن نرسانده و آنچه را كه به برادران دينى او مشتبه است براى او روشن فرموده و در سرگردانيها آنان را به شاهراه رهبرى فرموده و آنان را از مرتبه شك به روشنائى يقين آورده.»
-
تشکر
-
۱۳۹۵/۱۱/۳۰, ۱۸:۳۱ #5
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۴۰۱
- نوشته
- 2,475
- مورد تشکر
- 3,500 پست
- حضور
- 92 روز 19 ساعت 12 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
وعلیکم السلام و رحمه الله و برکاته
خدا رحمت کند کسانی که هدایت میکنند و پناه میبریم به خدا از گمراهی پس از هدایت
من نیز دنبال حقیقتم و برخلاف کسانی که از نوشته ها استنباط بد میکنند معتقدم که گاهی انتقاد در مقام دانستن موضوع بدلیل اختلاف اگر هم نیتی باشد سبب ترقی است و اگر تکبر باشد سبب دشمنی،بدلیل عدم روشن شدن موضوع ها
روایات زیادی هست که قصد ندارم دوباره در اینجا نقل بشه ، اما اگر در یک خانواده کوچک تنها بود شاید اصراری نبود،اما وقتی تناقض در فتواها همراه با رد فرموده امام معصوم بیاد و جامعه را درگیر کنه تا ضررش برای مرجع محترمثابت بشه، کمی باعث رنجش ما هم خواهد شد، درسته همه به خودش برمیگرده اما شاگرد،استاد دوست، راضی به زحمت استادی که حرفی را از او یاد گرفته نمیشود.و این تفاوت شاگردان یک استاد در مقام ادب،است.
انشاالله که همه ما بتوانیم آنچه شایسته خودمان هست را در شناخت دین به مردم معرفی کنیم و سربلند از امتحان الهی باشیم.و گناه خود را گردن کسی نیاندازیم بجهت ادای حق.
لک الحمد
ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
ویرایش توسط کربلائی : ۱۳۹۵/۱۱/۳۰ در ساعت ۱۸:۵۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
یا الله و یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی الی دینک
الهی العفو و لک الحمد
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
""" به قضاوت خود نشسته اید؟؟؟ """
توسط nasim7 در انجمن اخلاقپاسخ: 19آخرين نوشته: ۱۳۹۳/۰۱/۱۲, ۱۹:۲۶ -
منظور از" أَصحَب الاَيْكَةِ" وَ "قَوْمُ تُبَّعٍ" درآیه14سوره ق چه کسانی هستند؟
توسط نتگرد در انجمن تفسیر موضوعیپاسخ: 1آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۶/۳۰, ۱۲:۰۹ -
"""درسهايي از علامه طباطبائي""""
توسط The Praises to God در انجمن افلاکیان خاک نشینپاسخ: 16آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۵/۰۳, ۱۲:۴۵ -
جمع بندی دلیل تغییر قبله مسلمانان از "بیت المقدس" به "مکه" چه بوده است؟
توسط رضوانه در انجمن مكان ها ، اشخاص و سرنوشت آن ها در قرآنپاسخ: 5آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۳/۱۱, ۱۷:۴۳ -
آرشیو---->>>> ::::""":::: خبر های قرآنی از سراسر ایران سال 1389 ::::"""::::
توسط جان بركف در انجمن اخبار قرآنیپاسخ: 804آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۱/۱۴, ۲۲:۱۳
اشتراک گذاری