آیا یک مرجع،اصلاح فتوای خود را کسر شان میداند!؟

[کربلائی]

امروز چهارشنبه اس
من فردا شب ک شب جمعه اس از شیخ مفید میپرسم ببینم شما رو دوستداره یا نه خوبه؟
دادا شما چرا همش میگی ما انگار ما و شما فرق داریم
ن عزیزم هممون بنده خدایم باید ب قران و اهل بیت تمسک بجویم تا گمراه نشیم
اینم من نمیگم خود پیامبر در حدیث ثقلین فرمودن!



ببخشید این رو از کجای قران اوردید؟
یا از کدوم حدیث؟

بعد مجتهد بودن ب صرفا تحصیلات حوزویه فقط؟یا تحصیلات دینی و تسلط بر امور دینی بصورت ازاد که طبق فرمایش امام صادق وظیفه همه شیعیانه هم شامل میشه!؟

دقیقا درست میفرمایید برادرم
اما کدام قرآن و کدام اهل بیت ع!؟

شناخت اسامی تنها کافی نیست!؟
در ذهن ها اسامی هست با صفت و رفتارهای ما، چه‌درست و چه غلط و ما میگوییم شیعه ایم، هستیم ولی برای بالاتر بودن درجه‌ها، بحث میشه و نتیجه گرفته میشه.

هر علی اعلی نیست و هر اعلی، علی هست.
هر یس و طه ای، مرسل نیست و مرسلین فقط یکی طه و یس هست.
الان من پنجاه درصد دوستدار شمایم، بنشانه آن حلال زادگیمان، بقیه شناختهایمان از دین میزان، ایمان و درجاتمون هست.

مشکل ما در شناخت حرمت هاست، ما میگیم حرمت داره این اسم یا لقب
بعضی ها میگن، اسم هست و مخصوص نیست و هر کس میتونه بگذاره

هم ما و هم بعضی ها، معنی این اسم یا لقب را نمیدونیم.

ما احتیاط میکنیم و حقمان را در اختیار این افراد برای دانستن اسرارمون قرار نمیدهیم، اما بعضی ها میگن چه اسراری که فقط این افراد میدونن!؟

حالا یه عده ای روی برادر و پسر و فرزند امتحان میکنند چیزی متوجه نمیشن،چون که با خواست خداوند اسمشون چیزی هست که با آن وارد بهشت میشن و باز اونو به اسم مخصوص صدا میزنند.

تفاوتش اینه که این نام برای رسول الله ص بود و مصیبتی بالاتر از مخفی بودن حجت خدا.

آخه حجت یعنی چی!؟
یس ما، امی بود، بی سواد بود، چهل سالش بود بی سواد بود، خدا به او‌چیزی داد مه به پیامبران دیگه نداده بود.

سعی نکنند تمسخر کنند رسول الله را، امت های دیگه هم با کتابشون پیامبر ما را میشناسند و دوست نداریم مسخره کنند هر چند کردند و به مرگ جاهلیت مردند، قبل از اسلام

منم زبانم لال شده و قادر نیستم بهتر بگم، فقط میدونم الان که زنده ام یس قبل از من از دنیا رفته و پس از مرگم، یس نامی زنده باشد شاید بدلیل نشناختن حق او و احترام نگذاشتن به نام مخصوصش کس دیگری را بعنوان پیامبر بدانم و در شناخت وصی و حجت هم سرگردان.

یا صاحب الزمان ادرکنا

[کریم]

چه کسی ما را دوست داره !؟ انشاالله پنجاه پنجاه نباشه

سلام و عرض ادب
خدا وپیغمبرش؛ خداوند متعال می فرماید:

قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ‏ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْلَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ؛ بگو: «اگرخدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شماببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.»1
هر کس خدا را دوست داشته باشد، باید تابع رسولش باشد، آنوقت هست که خدا هم اورا دوست خواهد داشت.
البته این یک نمونه بود، ما در قرآن واحادیث صدها وبلکه هزاران مورد صراحتا داریم که خدا ورسولش دوستدار مومنان هستند. مراجع هم نائبان عام اهل بیتی هستند که عظمت مومن را بالاتر از کعبه معرفی کرده اند. لذا اذیت مومن از ویران کردن کعبه گناهش بیشتر است.
پس نمی شود این مراجع دوستدار مومنان نباشند.

بخشید این رو از کجای قران اوردید؟
یا از کدوم حدیث؟

این فرمایش امام حسن عسگری است که فرمود:
فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ‏ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُم‏؛2 هر کدام از فقهاء که نگهدارنده نفس خود، حافظ دینش، مخالف با هوای نفسش ومطیع امر مولای خود باشد، بر عوام شیعه (غیر مجتهدان وفقها) لازم است که از او تقلید کنند، واینهم همه فقها نیستند بلکه برخی از آنها هستند. که جامع شرایط باشند.
این حدیث شریف به صراحت دلالت بر تقلید از فقها دارد.
یا در حدیث دیگری امام زمان علیه السلام می فرماید:
وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ؛3 در همه حوادث پیش آمده بعد از این به روات احادیث ما (همان فقهاء) مراجعه کنید. که آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم.
این دو حدیث والبته حادیث دیگری که قریب به 19 حدیث هستند دلالت بر این مساله دارند.

بعد مجتهد بودن ب صرفا تحصیلات حوزویه فقط؟یا تحصیلات دینی و تسلط بر امور دینی بصورت ازاد که طبق فرمایش امام صادق وظیفه همه شیعیانه هم شامل میشه!؟

مجتهد کسی است؛که قدرت استنباط احکام شرعیه از منابع آن که قرآن، روایات، عقل واجماع هستند را داشته باشد. وتازه هر کسی هم که دروس حوزوی خوانده است چنین قدرتی ندارد. لذا دروس حوزوی باید بخواند ولی قدرت استنباط هم باید داشته باشد.

1. آل عمران/31
2. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص458، نشر مرتضى - مشهد، چاپ: اول، 1403 ق.
3. ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص484، اسلاميه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق.

[مسلم]

پرسش:
آیا در زمان غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اصلاح فتوا از سوی یک مرجع، کسر شأن است!؟

پاسخ:
نه خود فقها و نه هیچ شخص دیگری معتقد به عصمت ایشان نیست، آنچه که فقها بر عهده دارند استنباط احکام از روی ظواهر آیات و روایات و همچنین بهره بردن از قواعد عقلی است؛ بنابراین از آنجا که این استنباط از سوی یک غیر معصوم اتفاق می افتد طبیعتا امکان خطا در آن وجود دارد.

ممکن است یک فقیه سال ها بعد از یک فتوا، با گسترده تر شدن علمش یا برخورد با یک روایت تازه به دیدگاه جدیدی برسد و فتوای خویش را تغییر بدهد، این وظیفه اوست که از فتوای قبلی دست کشیده و فتوای جدید را اعلام کند، چون آنچه که موضوعیت دارد کشف حکم خداست، نه نظر فقیه! فقیه باید تابع حکم خدا باشد. به همین خاطر اگر فقیهی به حکم جدیدی برسد و آن را اعلام نکند ازعدالت خارج شده و شایستگی فتوا و تقلید مقلدین را نخواهد داشت.

البته این تغییر نظر یک متخصص در همه علوم هست، در علوم پزشکی، فیزیک و مانند آن هم بسیاری از متخصصین هستند که به نظرات اشتباه خود پی برده و نظریه جدیدی داده اند، بنابراین حتی در نگاه عُرف هم چنین تغییری در نظریه و دیدگاه مایه کسر شأن تلقی نمیشود، چه برسد از نگاه خود فقیه که هیچ شأنی در برابر حکم خداوند برای خودش قائل نیست.

البته این مسئله اتفاق هم افتاده است، به عنوان نمونه نظر مقام معظم رهبری در ابتدا اینگونه بود که :در سفر براى تحصيل علم، نماز شکسته است و روزه هم صحيح نيست، اعم از اينکه سفر هفتگى باشد يا روزانه.
اما مدتی بعد، نظر جدیدی را جایگزین فرمودند که: اگر در خلال هر ده روز يك سفر تحصيلى داريد، بنا بر احتياط، باید بين نماز تمام و شكسته و جمع بين روزه گرفتن و قضا كردن آن بعد از ماه رمضان جمع کنید.