جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: علی(ع) و بحران عدالت در دنیای معاصر
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۵, ۱۹:۰۷ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,041 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
علی(ع) و بحران عدالت در دنیای معاصر
شاید یكی از بحرانهایی كه تاكنون بشر نتوانسته است از آن عبور كند، بحران بیعدالتی باشد. اگر امروزه بخواهیم بحرانهای كنونی بشر را بازخوانی كنیم؛ بدون تردید، بحران فقدان عدالت بر دیگر بحرانها غلبه دارد. با توجه به این مساله، یكی از مباحثی كه میتواند پاسخگوی بحران فعلی بشر باشد، توجه و بازخوانی عدالت در نگاه امام علی است.
عدالت، همواره در كانون توجه اندیشه سیاسی امام علی بوده است؛ به گونهای كه نام او با عدالت عجین شده است.چنان كه گفتهاند: و قتل فی محرابه لشده عدله. (بیست گفتار، شهید مطهری،ص ۲۰) اكنون در این نوشتار قصد داریم با پرداختن به عدالت از دیدگاه علیع، به قابل حل بودن بحران كنونی بشر در صورت توجه به ابعاد وجودی عدالت امام علی اشاره كنیم.
عدالت، رعایت تناسب هر چیز است و معمولا در جهان آفرینش، اعطای هر چه را كه فراخور حال آن است، عدالت گویند. عدالت از لحاظ لغوی به معنای مساوات است. تقسیم كردن به طور مساوی، عدل است و در روایت آمده است: آسمان و زمین بر عدالت بنا شدهاند. به این معنا كه اگر یك ركن از ۴ ركن جهان بر دیگری زیادتر یا كمتر شود، جهان نظم خود را از دست میدهد. (معجم مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، دارالكتب العربی، ص ۲۳۶)
اما عدالت در اصطلاح عبارت است از اعطای حق هر ذی حقی به خودش. چنان كه علامه طباطبایی در معنای عدالت میفرماید: عدالت این است كه هر نیرویی كه حقی دارد، به حق خود برسد و در جایی كه شایسته است قرار گیرد. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۷۱)
حال به بررسی عدالت از دیدگاه امام علیع میپردازیم.
از حضرت علی پرسیدند عدالت بهتر است یا سخاوت. ایشان در جواب فرمود: عدالت، هر چیزی را در جای خود قرار میدهد و سخاوت، آن را از جهتی كه دارد بیرون میآورد. عدالت، رهبری همگانی است و سخاوت، عارضهای است محدود. بنابراین، عدالت شریفترین و بهترین این دو صفت است. (نهجالبلاغه، كلمات قصار، كلمه ۳۷)
از این كلام پرمعنا میتوان به عمق عدالت در نگاه علی پی برد كه آن را از شریفترین این اوصاف ذكر میكند و برایش درجهای بالا قائل میشود. او عدالت را كاملا در حكومت متبلور میبیند و اجرای آن را یك وظیفه الهی برای حكومت بر میشمارد. چنان كه میفرماید:
بیعت من با شما بدون اندیشه نبود. كار من و كار شما یكسان نیست. من شما را برای خدا میخواهم كه در راه او كارزار كنید و شما مرا برای خود میخواهید. ای مردم، مرا به خاطر خودتان یاری دهید. به خدا سوگند، حق ستمدیده را از ستمگر از روی عدل و انصاف بستانم و دماغ ستمگر را بر زمین بمالم تا او را به سرچشمه حق برسانم، هر چند ناخشنود باشد. (نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۶)
و در جای دیگری در همین رابطه میفرماید: خدایا، تو میدانی تلاش ما در حكومت برای رسیدن به قدرت نیست و برای به دست آوردن كالای بی ارزش دنیا نیست، بلكه برای آن است كه نشانهها و پرچمهای هدایت دین را برافرازیم و در شهرهای تو اصلاح كنیم تا بندگان ستمدیده تو در امان و آرامش قرار گیرند و حدود فراموش تو بر پا گردد و اجرا شود. (همان، خطبه ۱۳۱)
ارزش عدالت و عدالت گستری در حكومت، چنان در فرمایشهای ایشان آشكار و زیباست كه ستاندن حق ستمدیده و امان و آرامش آنها را هدف خود در حكومت میداند و شدیداً تلاش برای رسیدن به قدرت و كالای بی ارزش دنیوی را نفی و رد میكند و بیعت خود را از روی اندیشه میداند. به همین دلیل است كه به عدالت شهره میشود و وقتی در محراب شهادت، شربت آن را نوش میكند همه جا زمزمه میشود كه وی به خاطر عدالتش شهید شد و او شهید راه عدالت است. عدالت چنان در تار و پود علی رخنه كرده كه حتی زیبایی حكومت را هم به عدالت میداند و میفرماید: عدل بر ۴ شعبه است: فهمیژرف نگر و دانش به حقیقت رسیده و حكومتی زیبا و بردباری استوار. (همان، كلمات قصار، كلمه ۳۱)
علی نه تنها خود منادی عدالت بود و عدالت مدار، بلكه كارگزاران حكومت خود را نیز توصیه و سفارش به عدالت مینمود؛ چرا كه كارگزاران را نمایندگان حاكم اسلامی میدانست و از آنجا كه آنها منصوب حكومت بودند، مردم، كارهای آنها را به حساب حكومت میگذاردند. بنابراین حضرت علیع در نامههای خود به آنها بر عدالت ورزیشان تاكید میكند و این كه پیرو هوای نفس نباشند و مردم را با دیده یكسان بنگرند، چنان كه در نامهاش به فرماندار حلوان مینویسد:
چون والی را هوا و خواهش نفس گوناگون شد، او را در اجرای بسیاری از موارد عدالت باز میدارد. پس باید كار مردم در آنچه حق است نزد تو یكسان باشد؛ زیرا ستم، جای عدالت را نمیگیرد؛ پس خود را از آنچه مانند آن را نمیپسندی دور ساز و نفس خود را در كاری كه خدا بر تو واجب فرموده، قرار ده. و بدان كه دنیا خانه آزمایش است و كسی در آن لحظهای نیاسوده است، جز آن كه در روز رستاخیز، مایه دریغ او شده است. هرگز هیچ چیز تو را از حق بینیاز نگرداند و از جمله حقها كه بر تو است، این كه نگهبان نفس خویشتن باشی و به مقدار توانایی در كار رعیت، كوشش كنی و آنچه را از این كار به دست آری بهتر است از آنچه بذل میداری.(همان، نامه ۵۹)
و در نامه دیگری كه به فرزند عباس، فرماندار مكه مینویسد بار دیگر بر این مطلب و به گونهای دیگر، تاكید میكند كه:
اما بعد، مراسم حج را برای مردم بر پا دار و روزهای خدا را به یاد آنان آر و بامداد و شامگاه برای آنها بنشین و هر پرسشی را پاسخ گو و نادانان را تعلیم كن و با عالمان به گفتگو بپرداز و جز زبانت برای مردم پیامرسانی نداشته باش و جز رویت، دربان نداشته باش و هیچ حاجتمندی را از خود محروم مگردان؛ چه آن كه اگر در آغاز از درگاه تو رانده شد و در پایان حاجت او برآورده شد، تو را نستاید و در مال خود كه در نزد تو جمع شده است بنگر و آن را به عیالمندان و گرسنگانی كه نزدیكت هستند بده و به آنان كه مستمندند و سخت نیازمند و مانده، برسان و باقیمانده آن را نزد ما فرست تا میان كسانی كه نزد ما هستند قسمت كنیم. (همان، نامه ۶۷)
به تعبیر علامه شهید مطهری، وجه مغفول عدالت علیع، ویژگی اجتماعی آن و برتری این جنبه بر جوانب اخلاقی در حوزه فضایل شخصی است. به عبارت دیگر، عدالتی كه موجب شهادت علیع شد عدالت اجتماعی و عدالتخواه بودن وی است. آنچه در خاتمه باید به آن اشاره كرد، این است كه هر چه از علیع و عدالتش گفته و نوشته شود، كم است و آنچه در باب عدالت او تاكنون قلمفرسایی شده، تنها قطرهای از دریای بیكران عدالت اوست كه آخرالامر، جان خود را در این راه از دست داد و شهید عدالت لقب گرفت.
پیامبر اکرم در مورد حضرت علی(ع) فرموده است :
- پروردگار عالم به من وحی کرد و مرا مأمور ساخت که علی را با لقب امیرالمومنین بخوانم و فرمود: تا به حال، کسی را با این لقب نخوانده ام و آن را به کسی نخواهم داد .
- هر کس می خواهد حضرت نوح را در عزم و اراده اش بنگرد و علم سرشار حضرت آدم را درک کند و به جدم حضرت ابراهیم در حلم و بردباری اش نگاه کند و حضرت موسی را در ذکاوت و هوشیاری و حضرت عیسی را در زهد و بی توجهی به دنیا ببیند ، وجود مبارک علی را ببیند .
- من شهر علم هستم و علی در آن است ، هر کس می خواهد وارد آن شود باید از درش بگذرد .
یا علی
سیدجواد میرخلیلی
تحلیل : روزنامه جامجم
ویرایش توسط Moamma : ۱۳۸۷/۰۷/۰۵ در ساعت ۱۹:۴۵
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری