عایشه از منظر تاریخ

[bahrani]

نقش معاویه و عایشه پس از پیامبر(ص)پرسش:من چند وقت قبل اعتقاد داشتم شیعیان مسلمان نیستند. (به من در رابطه با شیعه اطلاعات نادرستی داده شده بود.) اما اکنون دوست دارم در مورد عقاید و اعتقادات شما بیشتر بدانم. چرا که با برخی از نظرات شما ”نه همه“ موافق نیستم، لطفاً به سئوالات زیر پاسخ دهید.
منبع پاسخ: پایگاه حوزه4958، 4958
پاسخ:برادران اهل سنت نقل کرده‌اید که پیامبر اسلام فرمود که عمار را فئه و گروه سرکش و طاغی شهید خواهند کرد و دیدید که عمار را گروهی به رهبری معاویه به شهادت رساندند و اویس قرنی یار یمنی و محبوب پیامبر را در این جنگ به شهادت رساندند عجیب آن است که معاویه خود از خبر کشته شدن عمار به دست گروهش بیمناک شد و معلوم شد که گروه باطل که پیامبر از آن خبر داده همین گروه اوست ولی با زیرکی تمام اعلام کرد که علی (ع) قاتل عمار است که او را به این جنگ کشانده است و وقتی این استدلال بی مایه به امام علی (ع) رسید ایشان فرمودند که بنابراین قاتل حمزه سیدالشهداء هم پیامبر است که او را به جنگ مشرکین برد پس معاویه از سر اشتباه به خطا نرفته بود، خود خوب می‌دانست که با حق نیست و باطل است ولی مگر رستن از بندهای شهوت و دنیا طلبی و سلطنت خواهی آسان است.
عایشه زن پیامبر است ولی می‌دانید زن پیامبر بودن هیچ مصونیتی ایجاد نمی‌کند مگر زن حضرت لوط و حضرت نوح زن پیامبر نبودند؟ به هر تقدیر عائشه بر خلاف نص صریح قرآن عمل کرد «و قرن فی بیوتکن» در سوره احزاب متوجه او بود، پارس کردن سگهای حوئب علامت روشنی برای عایشه بود، تا بداند بر باطل است و البته می‌دانست.
شما نقش عایشه را در احادیث و در جریانهای سیاسی صدر اسلام که بعدها رنگ اعتقادی گرفت را بررسی کنید، کتابهای جالب و خواندنی سید مرتضی عسگری تحت عنوان «نقش عایشه در اسلام» و «نقش عایشه در حدیث» را ملاحظه کنید که تماماً از منابع اهل سنت است. البته ما نه او را معصوم تلقی می‌کنیم و نه توهین به او را روا می‌دانیم ولی معتقد هستیم که باید عائشه هم نقد شود.
یک سئوال برای همه ما باقی مانده است آیا دیگر زنان پیامبر ام المؤمنین نیستند و آیا محمد بن ابی‌بکر خال المؤمنین نیست؟ پس چرا؟ چون عائشه با علی در افتاد، شد ام المؤمنین و چون معاویه با علی جنگید، شد خال المؤمنین. راستی عجیب و غریب نیست؟ حضرت امیر (س) فرمود که روزگار مرا اینقدر پایین آورد که نام من با معاویه قرین می‌شود.
به روایاتی که در مدح و ستایش معاویه و قرابت و مکانت او با پیامبر اکرم (ص) آمده است نمی‌توان به دیده اعتماد نگاه کرد، معاویه‌ای که به تمام بلاد اسلامی بخش نامه کرده که تا می‌توانید حدیث در بدی و سب علی بیاورید و با دستکاری احادیث پیامبر (ص) و مربوط کردن فضایل دیگران به خودش، جایی در جهان اسلام ندارد.
شما کتب آقای تیجانی را ملاحظه کنید که خود عمری در مسلک علماء اهل سنت بوده است و فضایی که کتب روایی امثال صحیح بخاری در آن نگارش یافته است را ملاحظه کنید خواهید دید چگونه احادیث دستخوش تأویل و توجیه قدرتها و سیاستهای حاکم شده‌اند.
گفته‌اید که اگر خداوند حضرت علی (ع) را رهبر کرد، چرا نپذیرفتند؟ علت این امر از دیدگاه خلیفه دوم آمده است و بعدها خلیفه دوم به ابن عباس بازگو کرد. این گفتگو را که ابن ابی الحدید می‌آورد به این گونه است که عمر به ابن عباس گفت: از کجا می‌آیی؟ ابن عباس: از مسجد. عمر: چطور و در چه حالی پسر عمویت را ترک کردی؟ منظورم بزرگ اهل بیت علی است. ابن عباس: او را ترک کردم در حالی که برای آب دادن نخلهای فلانی از چاه آب می‌کشید در حالی که قرآن می‌خواند. عمر: ای عبدالله(ابن عباس) بر توست خون شتران (یک نوع سوگند است) اگر این مطلب را کتمان کنی. بگو ببینم آیا هنوز علی (ع) در مورد خلافت چیزی در ته دلش باقی است؟ ابن عباس: بله. عمر: آیا فکر می‌کند که پیامبر بر خلافت او تصریح کرده است؟ ابن عباس: بله و بلکه این را از پدرم هم سئوال کردم و ایشان هم علی (ع) را تصدیق کرد. عمر: در زمان پیامبر اکرم (ص) مطلبی و اشاره‌ای بود (در اعلان خلافت علی (ع)) که این بیان پیامبر نه حجتی را اثبات و نه عذری را قطع می‌کرد ... پیامبر سراغ فرصتی می‌گشت که این مسئله را بیان کرده و به نام علی (ع) تصریح کند و من او را منع کردم بخاطر شدت دلسوزی که برای امت اسلام داشتم. نه قسم به خدای این خانه که قریش هرگز خلافت علی را نمی‌پذیرفت و اگر علی خلافت را سرپرستی می‌کرد همه عرب از گوشه و کنار بر او می‌شوریدند و پیامبر دانست که من چیزی را مقصود کرده‌ام پس ساکت شد. [اشاره به داستان کتابت یوم الخمیس است که پیامبر می‌خواست چیزی بنویسد که امت گمراه نشود ولی عمر گفت که این مرد بر اثر شدت تب هذیان می‌گوید و کتاب خدا ما را کافی است.)[i]
و همین مضمون را احمد بن ابی طاهر که از بزرگان تاریخ است از قول عمر نقل می‌کند که پیامبر در بیماری آخر عمر خود، خواست نام علی را بیاورد و من مانع شدم.[ii]
خلیفه دوم می‌خواهد بگوید که اگرچه علی از طرف پیامبر(ص) به عنوان خلیفه منظور بود، اما من این را صلاح نمی‌دانستم، چون عرب به این معنا تمکین نمی‌کرد.
اما آیا شما باور می‌کنید که حوادث سهمگین صدر اسلام رخ دهد عایشه در مقابل علی قیام کند و معاویه چنان رفتاری کند و فرزندان پیامبر و آقایان جوانان اهل بهشت آنگونه هتک حرمت شده و سیدالشهداء در کربلا با مردان خاندانش به خاک و خون غلطند و اهل بیت آنان به اسارت رود بالأخره این حوادث تلخ رخ می‌دهند و ما نباید به روی حقیقت چشم بپوشیم.
عایشه زنی پاکدامن بود و از حیث مسائل ناموسی اشکال بر او وارد نیست ولی حسودی او نسبت به علی (ع) بر کسی پوشیده نیست. از یک سو همسر پیامبر بود ولی از او فرزندی نداشت، در حالی که فرزندان پیامبر در نسل علی تجلی کرده بودند و این برای یک زن جوان سهمگین و دردآور است و همیشه از اینکه پیامبر از حضرت خدیجه به عظمت یاد می‌کرد دلگیر بود.
از جهت دیگر علی (ع) را رقیبی سخت برای پدر خود می‌یافت و از این جهت کینه او را به دل گرفته بود که حتی وقتی شهادت علی (ع) را شنید، از سر خوشحالی و مسرت به سجده افتاد. و قیام او در قضیه جمل تنها و تنها به بهانه‌های واهی بود و عمده فعالیت او کینه‌توزی علیه امام علی (ع) بوده است بر خلاف نص صریح قرآن عمل کرد (و قرن فی بیوتکن) و از پارس کردن سگهای حوئب به خود نیامد و تا توانست فتنه جمل را برپا داشت تا با تدبیر امام این فتنه که موجب کشته شدن شمار کثیری از مسلمانان و ریختن خون بسیاری از یاران امام شد به پایان آمد.
برای اطلاعات بیشتر باز سفارش می‌کنیم که به کتاب نقش عایشه در اسلام و نقش عایشه در حدیث دو کتاب تحقیقی و جالب علامه سید مرتضی عسگری رجوع فرمایید.

[i] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج12 ص 20-21.

[ii]شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 12 ص

[raji14]

سلام بر برادران مسلمان

می دانیم که جنگ جمل جنگی بود که عایشه بر ضد امیرالمؤمنین به راه انداخت.

حال سؤال این است که چرا عایشه با علی جنگید؟ و حق و باطل در این جنگ کدامیک بودند؟؟؟

جناب روشن بیان این موضوع را اینگونه پاسخ داده اند:

...ما حق را اول به ام المومنين عائشه ميدهيم و ضعف را از آن حضرت علي در اين جنگ ميدانيم ولي هر دو بزرگوار را از ريشه قبول داريم .

برادر مسلمان! یک مسلمان باید در یک جنگ حق را تشخیص بدهد. زیرا امکان ندارد هر دو طرف جنگ بر حق باشند. یا هر دو باطلند (یعنی هدف هر دو باطل است) یا یکی حق و دیگری باطل. غیر از این ممکن نیست.

از طرف دیگر می بینیم که عایشه خلاف دستور قرآن عمل کرده است که فرمود: " وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى" ای زنان پیامبر در خانه های خود بمانيد و مانند جاهلیت اول خودنمایی نکنید.

همچنین مخالف آیه "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" بر ضد خلیفه پیامبر شوریده و از اطاعت او سر باز زده.

حال با این همه چگونه می توان حق را به عایشه داد؟؟؟؟؟؟

[طیب]

برادر مسلمان! یک مسلمان باید در یک جنگ حق را تشخیص بدهد. زیرا امکان ندارد هر دو طرف جنگ بر حق باشند. یا هر دو باطلند (یعنی هدف هر دو باطل است) یا یکی حق و دیگری باطل. غیر از این ممکن نیست.

سلام خدمت راجی بزرگوار

خیلی ممنونم از آغاز چنین موضوعی. ضمن قبول داشتن کامل حرف شما و منتظر شنیدن پاسخی مناسب از سوی دیگر دوستان. فقط میخواستم خدمتتان عارض شوم که به نظر من می توانند که هر دو باطل هم باشند. مثلا دو نفر با هم بر سر اینکه رنگ پیراهن من چه رنگیست دعوایشان میشود و یکی عینک سبز زده و میگوید سبز است و دیگری عینک آبی زده و میگوید که آبیست در حالیکه سفید است. اما بدون هیچ شکی هر دو نمی توانند حق باشند. حداقل هیچ مثالی به ذهن من نمی رسه که دو نفر حق باشند در یک جنگ...

یا علی
طیب

[غریبه]

هر دو میتوانند حق بگویند و دعوا شود.
یکی می گوید این انگور است
ان یکی میگوید عنب است هر دو راست میگویند فقط زبان هم را نمیدانند دعوایشان میشود.
اما در مورد جنگ جمل:
در کتاب عایشه بعد از پیامبر نوشته شده که عایشه می اید و حرکتی
میکند که اینجا جای بحثش نیست و حضرت علی علیه سلام در حضور
پیامبر به این حرکت اعتراض می کند.
ویا در جایی دیگر عایشه به خاطر علاقه حضرت رسول به بانو زهرا (ع) حسادت می کرده و بقیه داستان......
و اما حق
اگر مسلمانیم و شیعه و مسئله مصون بودن خطا و اشتباه از طرف معصوم
را قبول داریم که معلوم است حق با کیست؟
حضرت رسول: ای سلمان زمانی فرا رسد که بین مسلمانان اختلاف بیفتد و...
سلمان: در آن زمان چه کنیم کدام راه حق است؟
رسول اکرم: اگر تمام مردم جهان به یک سو رفتند و علی بسوی دیگر تو به
همان طرف برو که علی میرود.
ایا عایشه چون زن رسول اکرم بوده پس بر حق است؟!
خوب پس کنعان پسر نوح هم برحق است و مثالهای متعدد دیگر...
برای باز شدن مطلب یک سوال دارم:
دلایل حقانیت مفروض عایشه (حورا یا حمیرا) در جنگ جمل چیست؟

[raji14]

هر دو میتوانند حق بگویند و دعوا شود.
یکی می گوید این انگور است
ان یکی میگوید عنب است هر دو راست میگویند فقط زبان هم را نمیدانند دعوایشان میشود.

یا حق
بزرگوار، منظور بنده دعوا بر سر لفظ نیست. این نوع مسایل یعنی اشتراک در مقصود و اختلاف در بیان موجب جنگ نمی شود.
حتی اختلاف در تشخیص حق نیز در صورت پایبندی به ضوابط و معیارها موجب بروز جنگ نمی شود. مثلاً خوارج ظاهراً حق را تشخیص ندادند، اما اگر پایبند بودند جنگ بین آن ها و امیر المؤمنین به وجود نمی آمد. ضوابط اساسی مانند حفظ وحدت و اطاعت از امیر.

در طول تاریخ یک جنگ سراغ نداریم هر دو طرف آن بر حق باشند.
با بررسی علل و عوامل وقوع جنگ از جمله جنگ جمل، طرف حق و طرف باطل مشخص می شود.

[طیب]

هر دو میتوانند حق بگویند و دعوا شود.
یکی می گوید این انگور است
ان یکی میگوید عنب است هر دو راست میگویند فقط زبان هم را نمیدانند دعوایشان میشود.

سلام غریبه

به نظر من هر دو نفر در این مورد انگور و عنب باطل نسبی هستند چون نتونستند تشخیص بدند که طرف مقابل همون حرف اونها را میزنه. به نظر من نمیشه دو نفر حق باشند در یک دعوا... میتونستند از طرف مقابل بپرسند که عنب چیه و بعد از روی مشخصاتش پی به این ببرند که هر دو یک حرف را میزنند و اگر حاظر به شنیدن حرف مقابل نشدند این کار باطل را انجام دادند که بدون شنیدن حرف طرف مقابل محکومش کرده اند.

نظرتون؟

طیب

[احسان زمانی]

من یک سوال دارم.کلام خدا می تواند نا حق باشد؟مگر علی(ع) نگفت من قرآن ناطق هستم...
دیگر بحث سر چیست؟

[غریبه]

سلام غریبه

به نظر من هر دو نفر در این مورد انگور و عنب باطل نسبی هستند چون نتونستند تشخیص بدند که طرف مقابل همون حرف اونها را میزنه. به نظر من نمیشه دو نفر حق باشند در یک دعوا... میتونستند از طرف مقابل بپرسند که عنب چیه و بعد از روی مشخصاتش پی به این ببرند که هر دو یک حرف را میزنند و اگر حاظر به شنیدن حرف مقابل نشدند این کار باطل را انجام دادند که بدون شنیدن حرف طرف مقابل محکومش کرده اند.

نظرتون؟

طیب

با سلام
دوست گرامی این مباحث کلامی است اما حق و باطل را باید در رابطه با فلسفه حق و باطل جستجو کرد.
به چه صورت:
اگر عنب انگور نیست پس چیست؟
اگر انگور. انگور نیست پس چیست؟
بر سر این موضوع دعوا میشود.
حالا نفر سوم این ماجرا را میبیند و میگوید هر دو راست میگویند.
داستان را از دید دیگر بررسی میکنیم.
دو نفر مقداری پول دارند اولی میگه عنب بخریم دومی میگوید نه انگور بخریم ببنید در این مثال همدیگر را محکوم
نکردند بلکه هر دو یک چیز را میگویند.
با طل هم نگفتندحالا دعوا میشود؟
بر سر چی؟
ایا در بحث این دو کلام ناحق و یا حرف ناحقی میبینید.
اینجا سوال جامع تری پیش می اید
انهم تعریف حق و باطل است.
من فکر می کنم حرفم حق است
شما هم فکر میکنید حرفتان حق است
(مفروضا من و شما خریدار عنب و انگور هستیم)
جلو میوه فروشی هستیم و شخص میوه فروش میداند ما برای چه جرو بحث می کنیم
می گوید درست میگوید هردو یک چیز را میخواهید بخرید
عنب = انگور
1=2_3
به امید رسیدن به حق

[طیب]

سلام غریبه عزیز،

اگر انگور. انگور نیست پس چیست؟

میشه این جمله را یکم توضیح بدید یعنی چی؟

دو نفر مقداری پول دارند اولی میگه عنب بخریم دومی میگوید نه انگور بخریم ببنید در این مثال همدیگر را محکوم
نکردند بلکه هر دو یک چیز را میگویند.
با طل هم نگفتندحالا دعوا میشود؟

حرفی باطل نزدند ولی هر دو کاری باطل انجام دادند با دعوایشان. به این دلیل که اولی بدون آنکه بداند عنب چیست گفت نه! در حالیکه باید میپرسید عنب چیست به جای آنکه بگوید نه انگور بخریم.

دومی هم کاری باطل کرد که احتمالا گفت نه همان حرف من و عنب باید بخریم.

---
طیب

[غریبه]

من یک سوال دارم.کلام خدا می تواند نا حق باشد؟مگر علی(ع) نگفت من قرآن ناطق هستم...
دیگر بحث سر چیست؟

اگر طرف بحث ما از اهالی تسنن بود چی؟
اینجاست که باید بیاییم با توجه به منابع تاریخی در جنگ جمل ثابت کنیم هدف عایشه از جنگ چه بوده
و هدف حضرت علی(ع) چه بوده.
بهر حال اینجا کانون گفتمان قران است هر کس به قران اعتقاد داشته باشد یا حتی نداشته باشد و تحقیق کرده
میتواند وارد بحث شود.
بین علی(ع) و عایشه در این جنگ یکی از کلام خدا(قران) پیروی کرده است.
و کلام خدا چیزی نیست مگر مبارزه با ظلم در سه جهت
ظلم انسان بر خدا
ظلم انسان بر انسان دیگر
ظلم انسان بر خود
البته در سطوح پاینتر خود ظلم انسان بر حیوان هم ذکر شده. کسی که محتویات این ظلم ها را داشته باشد
قدم در راه ظلم گذاشته و بر راه باطل رفته است.
اگر گالیله بر عدم مرکزیت زمین و حرکت ان بدور خورشید با قرون وسطایی ها در افتاد
از دید گاه دانشمندان ان زمان حرفش قبول بود
اما متعصبین کلیسا چی ؟
تا جایی که میشود باید از کلام حق دفاع کرد بطوری که تقریبا عامه پسند باشد.