-
۱۳۹۶/۱۰/۱۶, ۱۳:۰۸ #1
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۹۱
- نوشته
- 3,366
- مورد تشکر
- 17,883 پست
- حضور
- 293 روز 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 57
- آپلود
- 7
- گالری
-
69
چرا کثرت ذریه خیر کثیر است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یکی از مصادیقی که معمولا برای کوثر ذکر می شود، کثرت ذریه است.
چرا کثرت ذریه خیر است؟ آن هم خیر کثیر؟ مگر در سوره تکاثر، همین مباهات به کثرت ذریه نکوهش نشده است؟
چرا نمی توان نتیجه گرفت در نگاه قرآن ابتر بودن به داشتن و نداشتن ذریه نباشد و معنای دیگری داشته باشد؟ چرا که دشمنان پیامبر(ص) هم صاحب فرزند و ذریه بوده اند. و دیگر اینکه طبق احکام اسلامی هم نسل از پدر منتقل می شود، نه از مادر.
حلال کنید...
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۰/۱۷, ۰۹:۱۰ #2
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۹۰
- نوشته
- 5,295
- مورد تشکر
- 10,863 پست
- حضور
- 173 روز 2 ساعت 56 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 1
- گالری
-
18
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۰/۱۹, ۱۷:۳۴ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۴۰۲
- نوشته
- 132
- مورد تشکر
- 241 پست
- حضور
- 4 روز 17 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
بسمه تعالی
با سلام و احترام
در پاسخ به سوالات چندگانه فوق باید گفت:
اولا: در اینکه منظور از کوثر چیست؟ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان 14 احتمال را ذکر نموده و می نویسد برخی 26 احتمال را مطرح کرده اند. هر چند ایشان فقط دو قول اول را مستند به روایات دانسته و بقیه اقوال را سخنانی بدون دلیل می داند. اما احتمالات را هم مطرح می کند[1]. در نتیجه تفسیر کوثر به خیر کثیر با توجه به شواهد روایی موجود پیرامون آیه شریفه است نه سخنی گتره ای و گزاف.
تفسیر نمونه به نقل از فخر رازی می نویسد: " فخر رازى" پانزده قول در تفسير" كوثر" ذكر كرده است، ولى ظاهر اين است كه غالب اينها بيان مصداقهاى روشنى از اين مفهوم وسيع و گسترده است، زيرا چنان كه گفتيم" كوثر" به معنى" خير كثير و نعمت فراوان" است، و مىدانيم خداوند بزرگ نعمتهاى فراوان بسيارى به پيغمبر اكرم ص ارزانى داشت كه هر يك از آنچه در بالا گفته شد يكى از مصداقهاى روشن آن است، و مصداقهاى بسيار ديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.[2]
ثانیا: علاوه بر اینکه کثرت ذریه برای همه انسانها در همه زمانها با همه افکار و باورها خیر کثیر محسوب نمی شود بلکه در این مورد خاص ذریه پیامبر گرامی اسلام بنابر شواهد پیرامونی آیه شریفه خیر کثیر دانسته شده است نه اینکه کثرت ذریه خیر کثیر باشد برای همه انسانها در هر شرایط. برای همین در سوره تکاثر شمارش قبور اجداد و مردگان و فخر فروشی درباره آنان مورد مذمت قرار گرفته است. لذا کوثر مورد ستایش است اما تکاثر مورد نکوهش.
ثالثا: در اینکه همه دشمنان پیامبر مقطوع النسل نبوده اند تردیدی وجود ندارد. اما طبق شواهد تاریخی و شان نزول آیه شریفه که دشمن پیامبر را شخص خاصی معرفی می کند یعنی عاص بن وائل، مقطوع النسل بوده و ذریه ای از او متولد نشده است. بنابر این منظور از«شانئک» طبق این قول همه دشمنان پیامبر نیستند بلکه مقصود عاص بن وائل است. علاوه بر اینکه واژه «ابتر» در همین معنا یعنی« دم بریده بودن» یا «اجاق کور بودن» در لغت عرب به کار می رود و نمی توان استعمال یک واژه را با توجه به معنای اصلی آن تغییر داد و تفسیر دیگری از آن ارائه نمود.[3]
رابعا: مقطوع النسل نبودن دشمنان پیامبر به معنای ابتر نبودن آنان نیست زیرا هر جند دشمنان پیامبر مانند بنی امیه و بنی عباس سالها حکومت کردند و بر ممالک اسلامی سیطره یافتند اما این حکومت ها استمرار نیافت و انچه باقی ماند و سبب خیر کثیر شد ذریه ای است که از نسل پیامبر گرامی اسلامی به وجود آمد و همچنان در جهان نقش افرین بوده و خیر کثیرند. از این رو واژه ابتر در معنایی وسیعتر می تواند به معنای عدم استمرار ذریه دشمنان پیامبر باشد.
تفسیر نمونه می نویسد: در اينجا به بحث جالبى از" فخر رازى" برخورد مىكنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مىگويد: قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم ص خرده مىگرفتند، بنا بر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مىدهد كه در طول زمان باقى مىماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنها است، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنها است، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه و.[4]
حاصل اینکه :
- خیر کثیر بودن ذریه پیامبر به خاطر برکات زیادی است که از ناحیه آنان به بشریت رسیده و می رسد. اگر اندک تاملی در خیرات و برکات ناشی از وجود امامان معصوم در جامعه داشته باشیم به این مهم معترف خواهیم بود. لذا کثرت ذریه فی نفسه خیر کثیر نیست بلکه با ملاحظه برکات و فوائدی که در جامعه دارند خیر کثیر دانسته می شوند.
- کوثر با تکاثر متفاوت است کوثر مایه مباهات و ستایش و تکاثر مایه سرافکندگی و نکوهش ، آنگونه که سیاق آیات سوره کوثر و تکاثر شاهد آن است.
- ابتر بودن یک معنای اولی دارد که در تفاسیر آمده است و بخشی از ان در جملات قبل ذکر شد. همچنانکه می تواند معنای وسیعتری داشته باشد و آن عدم استمرار ذریه و عدم وجود خیر و برکت از ناحیه دشمنان اسلام برای جامعه انسانی.
- از نگاه اسلام فرزند از هر دو طرف مادر و پدر منتسب به والدین است و ذریه هر دو محسوب می شود. لذا نوه های دختری و پسری هر دو متعلق به دودمان های مشخص هستند. و چه بسا که نوه های پسری هیچ خیری نداشته باشند و شر کامل باشند در حالیکه نوه های دختری سرشار از خیر و برکت باشند و تاریخ نمونه های فراوانی برای آن دارد که مهمترین آن فرزندان زهرای مرضیه سلام الله علیها هستند. لذا منتقل شدن نسل از ناحیه پدر منافاتی با مساله ندارد.
[1] . طباطبایی، حسین(1385ش) المیزان فی تفسیر القران، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم : دفتر انتشارات اسلامی ج20ص 638.
[2] . مكارم شيرازى، ناصر،(1371ش) تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، ج27 / 372.
[3] . مكارم شيرازى، ناصر،(1371ش) تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، ج27 / 371.
[4] . مكارم شيرازى، ناصر،(1371ش) تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، ج27ص 376.
-
تشکر
-
۱۳۹۶/۱۱/۰۸, ۱۰:۴۹ #4
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۴۰۲
- نوشته
- 132
- مورد تشکر
- 241 پست
- حضور
- 4 روز 17 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جمع بندی
سوال: مراد از کوثر در سوره کوثر چیست؟ تفاوت آن با تکاثر چیست؟ چرا کثرت ذریه خیر کثیر است؟
پاسخ:
در پاسخ به سوالات چندگانه فوق باید گفت:
اولا: در اینکه منظور از کوثر چیست؟ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان 14 احتمال را ذکر نموده و می نویسد برخی 26 احتمال را مطرح کرده اند. هر چند ایشان فقط دو قول اول را مستند به روایات دانسته و بقیه اقوال را سخنانی بدون دلیل می داند. اما احتمالات را هم مطرح می کند(1) در نتیجه تفسیر کوثر به خیر کثیر با توجه به شواهد روایی موجود پیرامون آیه شریفه است نه سخنی گتره ای و گزاف.
تفسیر نمونه به نقل از فخر رازی می نویسد: " فخر رازى" پانزده قول در تفسير" كوثر" ذكر كرده است، ولى ظاهر اين است كه غالب اينها بيان مصداق هاى روشنى از اين مفهوم وسيع و گسترده است، زيرا " كوثر" به معنى" خير كثير و نعمت فراوان" است، و مىدانيم خداوند بزرگ نعمتهاى فراوان بسيارى به پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ارزانى داشت و مصداق هاى بسيار ديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.(2)
ثانیا: علاوه بر اینکه کثرت ذریه برای همه انسانها در همه زمانها با همه افکار و باورها خیر کثیر محسوب نمی شود بلکه در این مورد خاص ذریه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بنابر شواهد پیرامونی آیه شریفه خیر کثیر دانسته شده است نه اینکه کثرت ذریه خیر کثیر باشد برای همه انسانها در هر شرایط. برای همین در سوره تکاثر شمارش قبور اجداد و مردگان و فخر فروشی درباره آنان مورد مذمت قرار گرفته است. لذا کوثر مورد ستایش است اما تکاثر مورد نکوهش.
ثالثا: در اینکه همه دشمنان پیامبر مقطوع النسل نبوده اند تردیدی وجود ندارد. اما طبق شواهد تاریخی و شان نزول آیه شریفه که دشمن پیامبر(صلی الله علیه و اله) را شخص خاصی معرفی می کند یعنی عاص بن وائل، مقطوع النسل بوده و ذریه ای از او متولد نشده است. بنابر این منظور از«شانئک» طبق این قول همه دشمنان پیامبر نیستند بلکه مقصود عاص بن وائل است. علاوه بر اینکه واژه «ابتر» در همین معنا یعنی« دم بریده بودن» یا «اجاق کور بودن» در لغت عرب به کار می رود و نمی توان استعمال یک واژه را با توجه به معنای اصلی آن تغییر داد و تفسیر دیگری از آن ارائه نمود.(3)
رابعا: مقطوع النسل نبودن دشمنان پیامبر به معنای ابتر نبودن آنان نیست زیرا هر چند دشمنان پیامبر مانند بنی امیه و بنی عباس سالها حکومت کردند و بر ممالک اسلامی سیطره یافتند اما این حکومت ها استمرار نیافت و آنچه باقی ماند و سبب خیر کثیر شد ذریه ای است که از نسل پیامبر گرامی اسلام به وجود آمد و همچنان در جهان نقش آفرین بوده و خیر کثیرند. از این رو واژه ابتر در معنایی وسیعتر می تواند به معنای عدم استمرار ذریه دشمنان پیامبر باشد.
تفسیر نمونه می نویسد: در اينجا به بحث جالبى از" فخر رازى" برخورد مىكنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مىگويد: قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) خرده مى گرفتند، بنا بر اين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مىدهد كه در طول زمان باقى مىماند، ببين چه اندازه از اهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنها است، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در دنيا باقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنها است، مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه و ...(4)
حاصل اینکه :
- خیر کثیر بودن ذریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر برکات زیادی است که از ناحیه آنان به بشریت رسیده و می رسد. اگر اندک تاملی در خیرات و برکات ناشی از وجود امامان معصوم در جامعه داشته باشیم به این مهم معترف خواهیم بود. لذا کثرت ذریه فی نفسه خیر کثیر نیست بلکه با ملاحظه برکات و فوائدی که در جامعه دارند خیر کثیر دانسته می شوند.
- کوثر با تکاثر متفاوت است کوثر مایه مباهات و ستایش و تکاثر مایه سرافکندگی و نکوهش ، آنگونه که سیاق آیات سوره کوثر و تکاثر شاهد آن است.
- ابتر بودن یک معنای اولی دارد که در تفاسیر آمده است و بخشی از آن در جملات قبل ذکر شد. همچنانکه می تواند معنای وسیعتری داشته باشد و آن عدم استمرار ذریه و عدم وجود خیر و برکت از ناحیه دشمنان اسلام برای جامعه انسانی.
- از نگاه اسلام فرزند از هر دو طرف مادر و پدر منتسب به والدین است و ذریه هر دو محسوب می شود. لذا نوه های دختری و پسری هر دو متعلق به دودمان های مشخص هستند. و چه بسا که نوه های پسری هیچ خیری نداشته باشند و شر کامل باشند در حالیکه نوه های دختری سرشار از خیر و برکت باشند و تاریخ نمونه های فراوانی برای آن دارد که مهمترین آن فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) هستند. لذا منتقل شدن نسل از ناحیه پدر منافاتی با مساله ندارد.
پی نوشت ها:
1 . طباطبایی، حسین، المیزان فی تفسیر القران، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی،دفتر انتشارات اسلامی، (1385ش) چاپ بیست و یکم، قم : ج20ص 638.2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية (1371ش) چاپ 10-، ايران - تهران، ج27 / 372.3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية (1371ش) چاپ 10 ، ايران - تهران، ج27 / 371.4. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية (1371ش) چاپ 10، ايران - تهران، ج27ص 376.
ویرایش
پاسخ
نقل قول
ویرایش توسط واسع : ۱۳۹۷/۰۴/۰۹ در ساعت ۱۴:۱۰
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری