جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: مرحوم ميرجهانى و تذكر او درباره تزكيه نفس
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۷, ۰۵:۱۸ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,183 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مرحوم ميرجهانى و تذكر او درباره تزكيه نفس
مرحوم آيهالله سيد حسن ميرجهانى روز 22 ذيقعده1319ه ديده بهجهان گشود.
از ملازمين مرحوم آيهالله اصفهانى بود و مشاهداتارزشمند فراوانى از ايشان داشت.
مدتها در تهران اقامت داشتبه تحقيق، تاليف، تبليغ و ارشادمشغول بود، در سال 1400ه به اصفهان منتقل شد، روز 21جمادىالثانيه1413ه در اصفهان درگذشت و در مقبره علامه مجلسىبه خاك سپرده شد.
آثار ارزشمند فراوانى از خود به يادگار نهاد كه از آن جملهاست:
1 - «ولايت كليه» پيرامون ولايت تكوينى و تشريعى معصومين(عليهم السلام).
2 - «الدرر المكنونه» پيرامون امام و امامت.
3 - «الجنه العاصمه» در مناقب حضرت فاطمه زهرا(س).
4 - «نوائب الدهور» در علائم ظهور - چهار مجلد بزرگ-.
5 - «نورستان» [كتابنامه حضرت مهدى(عج) 2 / 770].
همه اينها و ديگر آثارش به خط مولف مكرر چاپ و منتشر شده است.
معظمله علاوه بر تاليفات ارزشمند، قرآنى هم به خط زيباى خودبا ترجمه و زيرنويس آيات مباركه به زبان فارسى مرقوم فرمودهكه در سال 1328 هجرى شمسى چاپ سنگى شده است. در كنار صفحات آنقرآن كريم (از صفحه626 تا639) براى تزكيه نفس199 موردمتذكر گرديده و براى كسانى كه در صدد تزكيه نفس و اصلاح خودهستند، بسيار مفيد و ارزشمند مىباشند و ما از جناب آقاى مهندسسالور صميمانه تشكر مىكنيم كه اين نوشته ارزشمند را در اختيارمجله گذاشتند.
قوله تعالى(قد افلح من تزكى)(آيه 14 سوره اعلى)بدان كه تزكيه نفس از صفات واجب و لازم استبراى شخص مسلمانمحمدى، پيرو قرآن و شريعت مقدسه اسلاميه و هرگاه مسلمين اينمعنى را در نظر مىگرفتند و به تزكيه نفس مىپرداختند، دنيا وآخرتشان معمور و زبان طعن را برخود مىبستند.
اينجانب محمد حسن ميرجهانى براى تذكر به برادران دينى خود وكسانى كه مىخواهند مؤمن باشند و طالب تزكيه نفساند، به حكم(فذكر ان نفعت الذكرى) تذكر مىدهم.
اميد است آنانى كه حقيقتا از خدا مىترسند، متذكر شوند و براىآراسته شدن به حليه تذكر و تزكيه تارك صفات و اعمال زيرگردند:
1 - ترك كفر نمايند. 2 - شريك براى خدا قرار ندهند در عبادت. 3 - فاسق و عاصى خدا نباشند. 4 - تابع خواهش دل خود نباشند. 5 - براى ريا و نمايش كار خير نكنند. 6 - متكبر نباشند. 7 - كينه يكديگر را نداشته باشند. 8 - معجب به نفس خود نباشند. 9 - حسود نباشند. 10 - خلق را به سبب مصيبتى كه برايشان وارد شده، سرزنش نكنند. 11 - با خلق خدا دشمنى نكنند مگر براى خدا. 12 - در كارى كه حد ايشان نيست، وارد نشوند و بىباكى نكنند. 13 - گمان بد به خدا نبرند. 14 - از فال بد زدن اجتناب كنند كه دليل شرعى ندارد. 15 - بخيل نباشند. 16 - تنگى به خود ندهند. 17 - در زندگى اسراف نكنند. 18 - مال را در مصرفى كه خدا نخواسته مصرف نكنند. 19 - محبت مال حرام را نداشته باشند. 20 - در عبادات كسل نباشند. 21 - بطالت نداشته باشند. 22 - بىتامل در كارى وارد نشوند. 23 - ترشروئى نكنند. 24 - دل سنگ نباشند. 25 - بىحيا نباشند. 26 - جزع و فزع نكنند. 27 - كفران نعمت نكنند. 28 - تندخو نباشند. 29 - از بغض و دشمنى به علما و حمله به شرع اجتناب نمايند. 30 - جرى بر خدا نباشند. 31 - خود را ايمن از عذاب و سخط خدا ندانند. 32 - از ضرر مالى تاسف نخورند. 33 - در امر دين ضعيف نباشند. 34 - عياش نباشند. 35 - خفيف(يعنى سبك) نباشند. 36 - معاند نباشند. 37 - در حق مكابره نكنند. 38 - انكار حق نكنند. 39 - تمرد از حق نكنند. 40 - شرور نباشند. 41 - اهل طمع نباشند. 42 - خمود و دل مرده نباشند. 43 - اصرار بر گناه و لو صغيره باشد، نداشته باشند. 44 - غضب بيجا نكنند. 45 - براى غير دين حميت نكشند. 46 - مايوس از رحمتخدا نباشند. 47، 48 و49 - از محبت ظلمه و فسقه و كفره و دوستى با ايشاناجتناب كنند. 50 - از بغض اشخاص صالح اجتناب كنند. 51 - از نمامى و خبرچينى اجتناب كنند. 52 - سر مردم را فاش نكنند. 53 - كسى را سخريه نكنند. 54 - زخم زبان به كسى نزنند. 55 - مردم را سبك نكنند. 56 - مردم را حقير نشمارند. 57، 58 و59 - از لعن و سب و شتم در غير مواردى كه شرع استثناء كرده، اجتناب كنند. 60 - آنچه را كه قبيح است، به اسم صريح ذكر نكنيد. 61 - طعن در نسب مردم نزنيد مگر براى مصلحتشرعيه. 62 - طعن در كلام غير نزنيد مگر براى اظهار حق. 63 - بىجهتبا كسى دعوا و نزاع نكنيد. 64 - خوض در باطل نكنيد. 65 - نفاق زبانى با كسى نكنند. 66 - بين متخصامين به دو زبان سخن نگويند. 67 - شفاعتبدكاران را نكنند. 68 - پشتيبانى و كمك از باطل نكنند. 69 و 70 - امر به منكر و نهى از معروف نكنند. 71 - در سخن گفتن درشتى نكنند. 72 - سؤال و تفحص از عيبهاى مردم نكنند. 73 - دعاى خير براى بقاى ظالم نكنند. 74 - ميل و ركون به ظالم پيدا نكنند. 75 - كمك ظالم نكنند حتى در امور مباحه بلكه در امور مستحبه. 76 - در مساجد متكلم به كلام دنيا نشوند. 77 - اسم شكنى از مردم نكنند و به لقب زشت آنها را نخوانند. 78 - برخبر فاسق پيش از تجسس در راست و دروغ بودن آن ترتيب اثر ندهند. 79 - از قسم خوردن زياد اجتناب كنند و لو قسم راستباشد. 80 - رد عذر برادر دينى ننمايند، بلكه مطلقا قبول كنند چه عذر او راستباشد يا دروغ. 81 - متشابهات قرآن را تفسير به راى نكنند براى فتنهجوئى. 82 - قطع كلام غير ننمايند مگر براى مصلحتشرعيه. 83 - تابع رد كلام متبوع خود ننمايند و مخالفت او نكنند مگر اين كه كلام متبوع مخالف شرع باشد و متابعت او طاعت مخلوق و معصيتخالق باشد. 84 - درگوشى در مجلسى كه ثالثى باشد، سخن نگويند مگر امر به صدقه يا معروفه يا اصلاح بين دو نفر. 85 - با زن جوان نامحرم سخن نگويند مگر براى ضرورت شرعى. 86 - اهل معصيت را به طريق معصيت دلالت نكنند. 87 - فاحشه را شهرت ندهند. 88 - شيوع فواحش و منكرات را در ميان مؤمنين و مسلمين دوست نداشته باشند. 89 - مزاح و شوخى كه منجر به خصومت و دشمنى و بدى شود يا در شرع ممنوع باشد، نكنند. 90 - حرف بىمعنى و بيهوده نگويند. 91 - افساد بين آقا و نوكر يا زن و شوهر نكنند. 92 - كتمان شهادت نكنند. 93 - شهادت دروغ و ناحق ندهند. 94 - نسبت زنا به زنهاى عفيفه ندهند. 95 - بدگوئى از مردگان نكنند. 96 - به حكام خوب، بد نگويند. 97 - ترك دعا به مصلحتسلطان نكنند. 98 - كتمان علم نكنند مخصوصا وقتى كه بدعتى در دين ظاهر شود. 99 - به خدا و رسول و امام نسبت دروغ ندهند. 100 - كلامى نگويند كه مفسده آن بزرگ و موجب ضرر بشود. 101 - ملازم فحش نباشند كه مردم از شر زبان او بترسند. 102 - اگر گدا باشند، در سؤال سماجت نكنند. 103 - اگر صدقه به كسى بدهند، منتبر او نگذارند. 104 - خود را به غير از پدر خود نسبت ندهند. 105 - ترك امر به معروف و نهى از منكر نكنند تا آنجا كه مىتوانند. 106 - غيبت كسى را نكنند. 107 - نقض عهد ننمايند. 108 - خلف وعده نكنند. 109 - خيانتبه كسى نكنند. 110 - مكر و خدعه نكنند. 111 - در ميان مردم فتنه نكنند. 112 - زنا نكنند. 113 - لواط نكنند. 114 - با حيوان وطى نكنند. 115 - با زن خود وطى در دبر نكنند كه اين چهار موجب كم شدن نسل و ضايع شدن نسب و حكمت الهى است. 116 - مس زن اجنبى نكنند و با زن نامحرم خلوت نكنند كه اين داعى زناست و شيطان سومى است. 117 - مثل اين دو كار را با بچه ساده هم نكنند. 118 - حسن زن نامحرم و بچه خوشگل را تعريف نكنند چه به شعر و چه غير آن. 119 - مساحقه ننمايند. 120 - از زن يهودى و نصرانى اجتناب كنند. 121 - در حال حيض و نفاس بلكه استحاضه با زنان خود مقاربت نكنند. 122 - زن از سفرى كه مامون از حفظ خود نباشد، اجتناب كند. 123 - زنان شبيه مردان و مردان شبيه زنان نشوند. 124 - مردان و زنان جلوگيرى از نسل نكنند(با عدم عذر) چه باعث تعطيل حكمتخدا و تقليل نسل است و رهبانيت در اسلام نيست. 125 - مردان و زنان اسرار خود را فاش نكنند. 126 - زن مسلمان با زينت از خانه بيرون نرود. 127 - مرد و زن ديوث و قواد نشوند. 128 - از شرب كليه مسكرات اجتناب كنند. 129 - هيچ رقم و هيچگونه آلت قمارى استفاده نكنند و قماربازى نكنند. 130 - در كيل و وزن و ذرع كمفروشى نكنند. 131 - مديونى كه قدرت دارد دين خود را بپردازد در دادن دين خود تاخير و مسامحه نكند. 132 - مال را در محرمات انفاق نكنند. 133 - اذيتبه همسايه نكنند. 134 - دزدى نكنند. 135 - مال مردم را غصب نكنند. 136 - ربا نخورند. 137 - در شركتبه يكديگر خيانت نكنند. 138 - امانت و عاريه را مطلقا بىاذن صاحبش استعمال نكنند. 139 - مردم را از اشياى مباحه برايشان عموما و خصوصا منع نكنند. 140 - تصرف در شارع خاص بىاذن صاحب آن ننمايند. 141 - تصرف در شارع عام كه باعث اذيت كردن به عابرين باشد، ننمايند. 142 - خيانت در امانت نكنند. 143 - در عمل نقاشى صورتكشى نكنند. 144 - در معابد صورت و شبيه نگذارند اگرچه صورت خوبان باشد. 145 - پرخورى نكنند بهطورى كه موجب ضرر باشد. 146 - اگر زنهاى متعدد داشته باشند، از روى ظلم و ستم يكى را بر ديگرى ترجيح ندهند. 147 - از مسلمانان زياده بر سه روز هجرت و مفارقت نكنند. 148 - مرد اولاد و عيال خود را ضايع نكند. 149 - كسى را بىمجوز شرعى نزنند. 150 - كسى را با اسلحه بدون مجوز شرعى نكشند. 151 - جادوگرى نكنند. 152 - جادوگرى به كسى تعليم ندهند. 153 - جادوگرى تعليم نگيرند. 154 - كهانت و تنجيم ننمايند و با اهل آن رفت و آمد نكنند(اهل علم نجوم و كاهن). 155 - بدون تاءويل شرعى يا تاءويلى كه بطلان آن واضح است، بر امام مسلمين خروج نكنند. 156 - اگر با برادر دينى دستبيعت دادند، بيعتخود را نشكنند. 157 - شخص جائر و ظالم و فاسق را امارت حكومت و وزرات ندهند و او را متولى امور مسلمين يا امرى از امور آنها ننمايند. 158 - صالح را عزل نكنند و غير صالح را به جاى او نصب نكنند. 159 - از شاه گرفته تا كدخداى ده و كلانتر محله براى خود حاجب و دربان قرار ندهد و خود را مخفى ننماييد و آماده خدمتبه خلق باشد زيرا تاخير در احقاق حق و رفع ظلم جايز نيست. 160 - امرا و قضات بر مسلمان ظلم نكنند. 161 - حاكم شرع يا حاكم عرف از احدى قبول هديه نكند. 162 - قاضى يافتخاصه و مهمانى مخصوص از احد متخاصمين قبول نكند. 163 - قاضى رشوه از محق و مبطل نگيرد. 164 - در صورتى كه صاحب قدرت است طرف مظلوم را بگيرد. 165 - مسلمان واسطه رشوه نشود چه از جانب محق چه از جانب مبطل فرموده:«لعن الله الراشى و المرتشى و الماشى». 166 - مسلمان هتك مسلمان نكند. 167 - دنبال زنهاى مسلمين نرود. 168 - از روزنه ديوار و سوراخ خانه در خانه ديگرى بدون اذن صاحبخانه نگاه نكنند. 169 - فالگوش براى شنيدن حرفهاى ديگران نايستند. 170 - ترك جهاد در زمان امام(ع) ننمايند. 171 - كسى را كه شرع امان داده، نكشند و ظلم و ستم بر او نكنند. 172 - بعد از تعليم گرفتن تيراندازى ترك آن نكنند. 173 - با وجود قلت علم، متولى امر قضاوت نشوند. 174 - به باطل خصومت نكنند. 175 - خصومتبه حق در صورتى كه طرف مقابل تمكين داشته باشد(در مقام محبت) نكنند. 176 - مطلقا دروغ نگويد مگر در موردى كه استثناء باشد. 177 - بىجهت و سبب مردم را اذيت نكنند. 178 - قسمت كننده در تقسيم و قيمت كننده در تقويم جور و خيانت ننمايند. 179 - با فساق همنشينى نكنند و در مجالس ايشان حاضر نشوند مگر براى ضرورت شرعى. 180 - زير درختهاى بارده كه ميوه داشته باشد، يا نداشته باشد، تغوط ننمايند. 181 - رو به قبله و پشتبه قبله بول و غائط نكنند و رعايت كنند كه رو به آفتاب و ماه و پشتبه آنها و رو به باد و در زمين سخت نيز مرتكب نشوند و بر شطوط و انهار نيز تغوط ننمايند. 182 - ترك توبه از معاصى ننمايند. 183 - ظروف طلا و نقره نسازند و در آنها اكل و شرب نكنند. 184 - مردان لباس ابريشمى و زرباف نپوشند و به طلا زينت نكنند و انگشتر طلا در انگشت ننمايند. 185 - انگور و كشمش را براى شراب و مسكر خريد و فروش نكنند. 186 - چوب را براى بت و آلت لهو و لعب و غير آن مثل نرد و شطرنج و تار و تنبور و كمانچه و امثال اينها خريد و فروش نكنند. 187 - اينهائى كه ذكر شد، ساختن آنها را كسب خود قرار ندهند. 188 - كشتى و خانه و حيوانات و وسائل نقليه را به اجاره ظلمه و حمل مسكرات و آلات لهو و لعب و حمل و سكناى زنان فاحشه و فروختن مسكرات ندهند. 189 - نزد غير مجتهد جامعالشرائط مرافعه و مخاصمه نبرند و راضى به حكم ديگر نشوند. 190 - اعانتبه اهل معصيت نكنند. 191 - مال يتيم را بناحق نخورند و تصرف در آن بناحق نكنند. 192 - قطع رحم نكنند. 193 - خود را عاق پدر و مادر و با ايشان بد سلوكى نكنند. 194 - در مال وقف تصرف غير مشروع ننمايند. 195 - خيانت در وصيت ميت نكنند. 196 - گمان بد در حق كسى نبرند. 197 - چيزهائى كه در شريعت اسلام نجس و حرام است، خريد و فروش نكنند.198 - در نمايشهائى كه بر خلاف دستور اسلام است، حاضر نشوند. 199 - با اهل بدعت و شكوك و شبهات مجالست و معاشرت و دوستى و مواصلت نكنند.
استقصاء تمام منهيات در اينجا ميسور نيست و به همين قدر اكتفا مىشود.
انشاءالله با تاييدات خداوند و توجهات خاندان حضرت محمد و آل محمد(صلواتالله عليهم اجمعين) در نظر دارم كتابى در اين باب با ادله مستخرجه از قرآن مجيد و احاديث صحيحه به زبان امروزى تاليف و تصنيف و از خود در صفحه روزگار به يادگار گذارم تا براى خود تذكره و براى برادران تبصره باشد. افسوس كه نان پخته خامان دارند. (انما اشكوا بثى و حزنى الى الله).
اگر كسى گويد كه ما در ميان مسلمانان كسى را نمىبينم كه داراى اين صفات باشد، جواب گويم اين از تقصير مسلمانان است نه از قصور شرع.
مسلمان محمدى حقيقى لابد بايد داراى اين صفات و مانند اينها باشد چه بيانى دارد در اين باب حافظ شيرازى:
گر مسلمانى همين است كه حافظ دارد واى اگر از پس امروز بود فردائى
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
جمع بندی معجزات علمي قرآن در كيهان شناسي!
توسط مریم در انجمن اعجازپاسخ: 24آخرين نوشته: ۱۳۹۵/۱۲/۱۸, ۱۷:۴۲ -
اصلاح انحرافات در دين توسط امام راحل قدس الله نفسه الزكيه
توسط Partofar در انجمن سایر مباحث اعتقادی در قرآنپاسخ: 30آخرين نوشته: ۱۳۹۲/۰۸/۲۸, ۰۹:۴۲ -
وقتي تزكيه نباشد٬
توسط حکمتی فرد در انجمن اخلاقپاسخ: 0آخرين نوشته: ۱۳۸۹/۰۵/۲۶, ۱۴:۲۱ -
درخواست خطبه فدكيه با ترجمه فارسي
توسط prober در انجمن قرآن و اهل بیتپاسخ: 3آخرين نوشته: ۱۳۸۹/۰۳/۱۳, ۱۵:۰۸ -
فرياد هاوكينگ از سياهچاله شنيده ميشود.
توسط MOHAMMAD REZA در انجمن سایر مواردپاسخ: 0آخرين نوشته: ۱۳۸۸/۰۵/۱۷, ۱۷:۲۷
اشتراک گذاری