صفحه 1 از 3 123 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: اگر زینب نبود

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    505
    مورد تشکر
    1,183 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    17
    آپلود
    0
    گالری
    0

    اگر زینب نبود




    در کتاب قاموس اللغه آمده است که اصل کلمه زینب همان «زین اب » یعنی زینت پدر است. همه مورخان نوشته ‏اند که فرشته والامقام وحی، حضرت جبرائیل این نام را از سوی خدوند برای او برگزید و چه نیکو انتخابی!

    آیا تا به حال به این نکته فکر کرده ‏اید که اگر این زینت و شرافت پدر، این نمونه بی کاستی و آیینه تمام نمای مادر و این یار پایدار تزلزل ناپذیر برادر نبود، چه اتفاقی در تاریخ اسلام می افتاد؟ چه تغییری در مسیر حرکت اسلام رخ می ‏داد؟!

    در این گلگشت قصد آن داریم با گشت و گذاری در گلواژه‏ های زینبیه نویسان در ژرفنای این اندیشه فرو رویم که چه می ‏شد اگر زینب نبود؟!

    اگرزینب نبود, سلسله امامت به دست شقی ترین آدمی زادگان در نخستین روزهای امامت چهارمین امام شیعیان می گسست و رسالت الهی امامان _علیهم السلام_ در تبیین صحیح و راستین دین محمد _صلی الله علیه و آله_ ناتمام می ماند . عباس محمود عقاد، در روایت شاعرانه خویش از کربلا، می ‏نویسد:

    «و آن گاه که زینب _علیها السلام_ با شنیدن فرمان ابن زیاد در به قتل رسانیدن علی بن حسین _علیه السلام_ بی درنگ و قدرتمند خود را به برادرزاده عزیزش و امام معصوم زمانش رسانید, او را در آغوش کشید و فریاد مخالفت سرداد و آن چنان ابن زیاد و مأمورانش را حیرت زده و مبهوت ساخت که ناخودآگاه دست از تصمیم پلیدش کشید. بدون شک اگر فداکاری زینب نبود، نزدیک بود از تنها بر جای مانده از نسل حسین _علیه السلام_ نیز فقط نشانی از نام او بر زبان ابن زیاد ملعون باقی بماند».

    زینب _علیها السلام_ آمد تا امروز ما امام زمانی حاضر و ناظر داشته باشیم. محمدجواد مغنیه, متفکر صاحب نام لبنانی می ‏نویسد:

    «علی _علیه السلام_ علوم رسول خدا _صلی الله علیه و آله_ را که مستقیماً از فرستاده الهی دریافت کرده بود، به ذریه و اولاد خویش سپرد و این علوم از طریق آل و ذریه او به دست ما رسید».

    این حقیقت بر امویان نیز پوشیده نبود. از این رو خواستند ذریه علی _علیه السلام_ را نابود کنند و از نسل او زنده ای باقی نگذارند تا همه آثار امام را از هستی ساقط سازند .بهترین دلیل این سخن گفته شمربن ذی الجوشن است که «فرمان امیر عبیدالله بر این صادر شده است که همه اولاد حسین کشته شوند».

    شمر این سخن را وقتی گفت که جهت قتل امام زین العابدین _علیه السلام_ شمشیر برکشیده بود. همان هنگام زینب، عمه امام سجاد _علیه السلام_ در میان آنان قرار گرفت و گفت : «کشته نخواهد شد مگر این که من نیز کشته شوم». از این سخن شمر می توان دانست که چرا حتی طفل شیرخوار حسین _علیه السلام_ را نیز به قتل رساندند. امویان دو سرور اهل بهشت, حسن و حسین _علیهما السلام_ را به قتل رسانیدند و فرزندان حسین _علیه السلام_ را نابود ساختند و از میان آنان جز زین العابدین _علیه السلام_ از چنگال مرگ نجات نیافت. نخستین فضیلت در خلاصی امام چهارم _علیه السلام_ از آن زینب است؛ زیرا زینب بود که در کربلا و کوفه تیغ شمر و ابن زیاد را از او دور ساخت. آن گاه که به سختی دامان زین العابدین _علیه السلام_ را چسبید و گفت:

    «سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم کرد . اگر او را می کشی مرا هم با او بکش».

    آری، وجود زینب _علیها السلام_ ضامن بقای اسلام و علوم نبوی و علوی بود و حضورش سلسله ولایت و امامت را از گزند حوادث تلخ و نابودگر مصون داشت. اگر زینب نبود، در زمان بیماری و بستری گشتن امام سجاد _علیه السلام_ مردم چگونه حلال و حرام خدا را می ‏شناختند و گره از مشکلات شرعی خویش می ‏گشودند؟!

    راستی در زمان اختفای مصلحت آمیز امام چهارم _علیه السلام_ هدایت جامعه به سوی ناب ترین فرامین اسلامی به عهده چه کسی جز زینب _علیها السلام_ بود؟! شیخ صدوق می نویسد: «حضرت زینب _علیها السلام_ نیابت خاصی از طرف امام حسین _علیه السلام_ داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه می کردند. از او می پرسیدند تا این که حضرت سجاد _علیه السلام_ بهبود یافت».

    علامه مامقانی در کتاب شریف تنقیح المقال، آورده است: «زینب _علیها السلام_ مانند امام _علیه السلام_ دارای مقام عصمت بوده و کسی را نمی ‏رسد که انکار کند و نپذیرد و اگر چنین نبود، هر آینه امام حسین _علیه السلام_ مقدار و پاره ‏ای از بار سنگین امامت و پیشوایی روزگار را زمانی که امام سجاد _علیه السلام_ بیمار بود بر او حمل و واگذار نمی ‏نمود و پاره‏ ای از وصایا و سفارش‏ های خود را به او وصیت نمی ‏کرد و امام سجاد _علیه السلام_ او را در بیان احکام و آن چه که از آثار و نشانه‏ های ولایت و امامت است، نایبه به نیابت خاصّه و جانشین خود نمی ‏گردانید».

    اگر زینب نبود, عاقبت حادثه عاشورا چه می شد؟ این حادثه چگونه به حماسه مبدل می گشت؟ آیا در کندوکاو داستان کربلا از نیم روز عاشورا به بعد, صدایی رساتر از صدای زینب _علیها السلام_ و فریادی افشاگرانه تر از فریاد او یافته ای؟!

    سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
    کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

    در کتاب «احتجاج» طبرسی چنین روایت شده است: «چون زینب _علیها السلام_ دختر علی _علیه السلام_ به جانب مردم اشاره کرد که ساکت شوند با همان اشاره، نفس‏ ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد. پس شروع به سخن کرد... . مردم، با شنیدن این سخنانِ ملامت‏ انگیز، حیرت ‏زده و مبهوت گریستند و دست‏ های خود را از حسرت و اندوه به دندان می ‏گزیدند».

    این حقیقت چنان آشکار بود که کارگزاران ستم پیشه آن زمان نیز زبان به اعتراف گشودند.
    عمروبن سعدالاشراق, والی مدینه در زمان حکومت یزید, پس از بازگشت کاروان اسرا به مدینه به یزید چنین نوشت: «همانا که وجود او زینب _علیها السلام_ در میان مردم مدینه اذهان را می آشوبد. او زنی سخنور و عاقل و خردمند است و عزم کرده تا با هوادارانش انتقام خون حسین _علیه السلام_ را بگیرد».

    و نتیجه آن شد که از شدت احساس خطر از نشر و تبلیغ اندیشه عاشورای حسین _علیه السلام_ تصمیم به تبعید حضرت زینب _علیها السلام_ از مدینه گرفتند.

    کمال السید، در کتاب «زنی به نام زینب _علیها السلام_» می ‏نویسد: «زنی به نام زینب _علیه السلام_ که در سینه اش قلب علی _علیه السلام_ می تپید و در چشمانش فروز زندگی حسین _علیه السلام_ موج می زد، به کاخ یزید وارد شد با گام هایی استوار... در برابر این همه صلابت و سترگی, یزید و ابن زیاد از تخت هایشان فرو افتادند.... . یزید در مقابل منطق سرخ زینب _علیها السلام_ مثل مگس کوچک و ناچیز شده بود و شاید برای نخستین بار بود که باور کرد حسین _علیه السلام_ هنوز زنده است. هنوز در کربلا می جنگد و نزدیک است که به دروازه های دمشق برسد».

    السلام علیک یااباصالح المهدی(عج)


    http://www.askquran.ir/picture.php?a...pictureid=2362


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    2,087
    مورد تشکر
    2,686 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    0



    امان ازدل زينب
    زينب اسوه استقامت و نجابت و روحي استوار است
    يا علي

    بهترين كارها سه كار است:
    تواضع به هنگام دولت ، عفو هنگام قدرت و بخشش بدون منت
    پيامبر اكرم (ص)
    http://www.hamdardi.com/my_documents....com_8.com.jpg



  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    1,268
    مورد تشکر
    2,086 پست
    حضور
    10 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    0



    هو الشهید

    به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، زینب (س) این اسطوره تاریخ را می گویم. آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد. آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد. آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد؛ فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.


    اسیران بر هودجی از خون نشسته بودند. با حسین آمده بودند و بی حسین بر می گشتند و سالار قافله، زینب بود؛ هر چند خمیده و شکسته دل، ولی به پاسداری از حقیقت ایستاده بود تا امتداد راه برادر باشد. وصیت برادر این بود که "زینبم، بعد از من مبادا روی بخراشی و گریبان بدری و جزع و فزع کنی." و زینب اکنون آرام چون شقایقی داغ دار با مصیبتی عظیم در دل همراه قافله شده بود.


    زینب (علیهاالسلام) در خانه رفیع امامت رشد یافته، از لبان وحی علم آموخته، و در دامان کرامت پرورش یافته بود. او لباس پاکی و تقوا پوشیده بود و به آداب و اخلاق اسلامی مزین گشته بود. زینب (س) فصاحت و بلاغت را از علی، نجابت را از فاطمه، صبر و شکیبایی را از حسن و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین آموخته بود؛ او روح بلند و رضا بود.


    حضرت زینب (س) در خضوع و خشوع و عبادت و بندگی، وارث پدر و مادر بود. او بیش تر شب ها را با عبادت و بندگی حضرت حق به صبح می رساند و همواره قرآن تلاوت می کرد. تهجد و شب زنده داری حضرت زینب (س) در طول حیات پربرکتش نشد؛ حتی در شب یازدهم محرم با آن همه رنج و خستگی و دیدن آن مصیبت های دلخراش هم به عبادت خدا پرداخت. حضرت سجاد (ع) می فرماید: " آن شب دیدم عمه ام بر سجاده نماز نشسته و مشغول عبادت است." و نیز از آن حضرت نقل شده که "عمه ام زینب با این همه مصیبت از کربلا تا شام، هیچ گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد" و نیز روایت می کنند: "چون امام حسین (ع) برای وداع با زینب (س) آمد، فرمود: خواهرم، مرا در نماز شب فراموش نکن."
    شهید محمد رضا موحد دانش
    ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید ،
    و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید .






  4. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۸
    نوشته
    28
    مورد تشکر
    53 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    16
    آپلود
    0
    گالری
    0



    یابطلة الکربلا

    اگر زینب نبود









  5. تشکرها 2


  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    1,092
    مورد تشکر
    2,132 پست
    حضور
    1 روز 17 ساعت 36 دقیقه
    دریافت
    12
    آپلود
    0
    گالری
    0



    اگر زینب نبود
    وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ / ۱۰- یونس


  7. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۸
    نوشته
    1,016
    مورد تشکر
    2,020 پست
    حضور
    27 دقیقه
    دریافت
    19
    آپلود
    28
    گالری
    42



    [SIZE="4"]عقیله العرب[/SIZE]
    آن روزها دروازه شهادت داشتیم و حالا معبری تنگ ، برای شهید شدن هنوز هم فرصت هست ، دل را باید صاف کرد.
    حضرت امام خامنه ای

    اینجا "فضای مجازی" نیست، فضای بازی گلوله هاست و باز هم وبلاگ حاجی بخشی دارد در سه راهی شهادت آتش می گیرد. دیروز عده ای اجازه دادند "علــی(ع)" در "فضای کوفه" تنها بماند اما ما نمی گذاریم "سید عــــلی" حتی در "فضای سایبر" تنها بماند...

    هر عمامه به سری که از رهبر مکرم فاصله بگیرد لعنت خدا برش باد.
    آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب


  8. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۷
    نوشته
    123
    مورد تشکر
    226 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    كربلا در كربلا ميماند اگر زينب نبود
    كلمه لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي

  9. تشکرها 2


  10. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۸
    نوشته
    1,969
    مورد تشکر
    6,738 پست
    حضور
    1 روز 8 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    173



    آنكـــه قلبـــش از بلا سـرشار بود
    دخت زهرا زینب غمخوار بود

    او ولایت را به دوشش مى‏كشیـد
    چـون امـام عصر او بیمار بود

    بــا طنیــن خطبــه‏هاى حیــدرى
    ســخــت او رسواگر كفار بود

    در ساحل زندگی قدم میزدم همه جا دو رد پا دیدم،
    جای پای من و خدا.
    به سختترین لحظه ها که رسیدم فقط یک جای پا دیدم.
    گفتم: خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی؟
    ندا آمد: تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم!



  11. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۸
    نوشته
    1,969
    مورد تشکر
    6,738 پست
    حضور
    1 روز 8 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    173



    نه تنها زینب از دین یاورى كرد
    به همت كاروان را رهبرى كرد

    بــه دوران اســارت با یتیــمــان
    نوازشـ‏ها به مهــر مــادرى كرد

    در ساحل زندگی قدم میزدم همه جا دو رد پا دیدم،
    جای پای من و خدا.
    به سختترین لحظه ها که رسیدم فقط یک جای پا دیدم.
    گفتم: خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی؟
    ندا آمد: تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم!



  12. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۸
    نوشته
    1,969
    مورد تشکر
    6,738 پست
    حضور
    1 روز 8 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    173



    خــدا در مكتـب صبـر على پرداخت زینب را

    بــــــراى كربـــــــلا با شیــــــر زهرا ســــاخت زینب را


    بســان لیله القدرى كه مخفى ماند قدر او

    كسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را ...


    سلام بر تو اى كسى كه صبر شد حقیر تو

    نــــدیـــده بـــعـــد فاطــمــه جـــهـــان زنــى نـظیر تو



    در ساحل زندگی قدم میزدم همه جا دو رد پا دیدم،
    جای پای من و خدا.
    به سختترین لحظه ها که رسیدم فقط یک جای پا دیدم.
    گفتم: خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی؟
    ندا آمد: تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم!



صفحه 1 از 3 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود