صفحه 2 از 11 نخست 1234 ... آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری

  1. #11

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۹۲
    نوشته
    14,421
    مورد تشکر
    32,234 پست
    حضور
    162 روز 16 ساعت 21 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    122



    کربلا دیوانه ام کردی چرا.
    راهی میخانه ام کردی چرا.
    کربلابوی شقایق می دهد.
    بوی هفتادودوعاشق میدهد.
    کربلابوی خوش اکبر دهد.
    کربلابوی خوش اصغردهد.
    کربلابوی رشادت می دهد.
    خاک آن بوی شهادت میدهد.
    کربلایعنی دودست ومشک و آب.
    کودکانی تشنه وبی تاب آب.
    کربلاسرتاسرش عشق است وعشق.
    کربلایعنی اسارت تادمشق.

    کربلاااااااااا....


    بدی کردیم، خوبی یادمان رفت

    ز
    دلها لای روبی یادمان رفت

    به ویلای
    شمالی خو گرفتیم

    شهیدان جنوبی یادمان رفت

    شادی روح
    شهدا “صلوات”


  2. #12

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۸
    نوشته
    698
    مورد تشکر
    1,652 پست
    حضور
    16 روز 9 ساعت 9 دقیقه
    دریافت
    3
    آپلود
    0
    گالری
    0



    دلسوز تر ز مام و پدر می شود خطاب
    آنکس که بر مقام امامت شد انتخاب

    فریاد کز جهالت مردم چه می کشد
    مظلوم و تشنه لب شه دین پور بوتراب

    او کشتی نجات و چراغ هدایت است
    ای با خرد ز نور خدا چهره بر متاب

    گر داغ تشنگی جگرش را کند کباب
    یا سنگ و تیر و نیزه ببارد چنان شهاب

    اینها به آن مصیبت عظما نمی رسد
    جایی که جاهلی نپذیرد ره صواب

    ای شمع پرفروغ هدایت دمی ز لطف
    در وادی ضلالت و ظلمت به ما بتاب

    در کربلا برای نجات یزیدیان
    از هر رهی بسوی خدا کرد فتح باب

    با دست خویش تشنگی از دشمنان زدود
    شاید که راه و رسم مروت دهد جواب

    اما نشان ز مردی و مردانگی نبود
    تا بر دلی اثر کند و خیزد او ز خواب

    او تشنه در میانه میدان به جنگ بود
    مرغ هوا و وحش بیابان کنار آب

    از راه وعظ خواست به دلها اثر کند
    اما چه سود هلهله کردند بی حساب

    وز راه رحم تا بگشاید دریچه ای
    آورد سوی لشکر دون کودک رباب

    گفتا برای تشنگی اش چاره ای کنید
    آمد جواب تیر سه شعبه چه با شتاب

    چون دید وعظ و رحم و مروت اثر نکرد
    از راه دیده خواست ز دل ها بَرَد حجاب

    پاشید خون اصغر خود را به آسمان
    یک قطره بر نگشت ولی دیده در نقاب

    از گوش و چشم و رحم و مروت اثر ندید
    شاید که بوسه گاه پیمبر کند مجاب

    خنجر اگر ز روی گلو چاره ای نکرد
    سر از قفا برید و جنایت شد ارتکاب

    سرهای عاشقان به بلندای نیزه رفت
    اجساد کشتگان همگی زیر آفتاب

    دلسوزی حسین ببین تا کجا رسید
    قرآن به نیزه خواندن و اعجاز آن جناب

    از بوستان پر گل زهرا بجای ماند
    گلبرگ های پرپر و بوی گلاب ناب

    یک کاروان اسیر به زنجیر می رود
    آن سو فرات جلوه نماید به پیچ و تاب

    فریاد از تمام جهان می رسد بگوش
    لا یوم کیومک یا سید الشباب


  3. #13

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۸
    نوشته
    698
    مورد تشکر
    1,652 پست
    حضور
    16 روز 9 ساعت 9 دقیقه
    دریافت
    3
    آپلود
    0
    گالری
    0



    اصغر ای والا تبار ای زیب بستان حسین
    کشته ی تیر جفا بر روی دستان حسین

    مقتلت دارد شرف بر کعبه و بر ماسوا
    چون که دست حق بُوَد برتر ز عرش کبریا

    کس ندارد جز تو جا بر سینه سردار دین
    زین جهت خوانم تو را بر تارَک عالم نگین

    تا ندا آمد ز هل من ناصرِ بابا بگوش
    از دل گهواره افکندی خودت را با خروش

    دست یاری را گشودی سوی شاه تشنه لب
    ای که داری از نبی و حیدر و زهرا نسب

    آخرین سردار و سرباز شه خوبان شدی
    حق و باطل را جدا کرده تو خود برهان شدی

    آن دمی کآن تیر آمد بر گلوی تو نشست
    حق عیان گردید و باطل قامتش در هم شکست

    گر چه بعد از داغ اکبر موی بابا شد سپید
    اصغرآ با خون تو رنگ خضاب آمد پدید

    دین ز خون تو گرفته رنگ و بوی دیگری
    کشتی آل عبا را در تلاطم لنگری


  4. #14

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۸
    نوشته
    698
    مورد تشکر
    1,652 پست
    حضور
    16 روز 9 ساعت 9 دقیقه
    دریافت
    3
    آپلود
    0
    گالری
    0



    اشعار شهادت حضرت علی اکبر سلام الله علیه

    علیِّ اکبرم ای جان، گل خوشبویِ این بستان
    بیا بابا در آغوشم، که برگردیم از این میدان

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    چرا ای مونس قلبم، جدا افتاده ای از هم
    من از این جسم پاشیده، کجا را در بغل گیرم

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    چگونه جسم صد چاکت، گذارم بر سر دوشم
    چگونه اِرباً اِرباً را، نگهدارم در آغوشم

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    نه آبی در کفم دارم، که بر روی لبت ریزم
    نه جانی در بدن مانده، که بتوانم ز جا خیزم

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    ز پا افتاده ام اکبر، ز جان سیرم از این ماتم
    بُنَیّ چشم خود بگشا، که بابا دِق کند از غم

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    کشاندم لخته های خون، به دستم از گلو بیرون
    بگو یک جمله با بابا، تو ای افتاده در هامون

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    ببارد کینه ها سویت، چرا کز نسل زهرایی
    به جرم حیدری بودن، به گشتی اِرباً اِرباًیی

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    شدی راحت ز غم ها و کشیدی پر از این عالم
    من و داغ جوان بر دل، اسیر غربت و ماتم

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی

    بیایید ای جوانانم، برایم یک عبا آرید
    علی جانم شده پرپر، کمی آهسته بردارید

    علی علی وَلَدی، علی علی وَلَدی


  5. #15

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۹۲
    نوشته
    32,572
    مورد تشکر
    43,481 پست
    حضور
    137 روز 7 ساعت 24 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    1



    دارد می آید محرم
    یک کاروان دل به سویت
    تو رهروی سوی فردا
    دارد می آید محرم
    ماه پر از یاد مولا


    دارد می آید محرم
    ماه مساجد، تکایا
    ماه غم و اشک و ماتم
    بر غربت ابن زهرا

    دارد می آید محرم
    ماه همیشه سیه پوش
    ماهی که هر انقلابی
    از یاد آن گشته پرجوش

    دارد می آید محرم
    ماه حسین و علمدار
    هیهات از هرچه ذلت
    از زندگانی چو مردار

    هیهات از هرچه بیعت
    با هر یزید زمانه
    از مسلک اهل کوفه
    از اشک بی پشتوانه

    دارد می آید محرم
    و کربلا کل دنیاست
    شمر و اباالفضل و هانی
    نقش من و تو همین هاست

    باید که خود را بیابیم
    ما در کدامین سپاهیم؟
    یا در عمل اهل حقیم
    یا آنکه اهل تباهیم



    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری

    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری


  6. #16

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۹۲
    نوشته
    32,572
    مورد تشکر
    43,481 پست
    حضور
    137 روز 7 ساعت 24 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    1



    سلام من به محرم
    ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
    بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
    بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

    سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
    به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

    سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
    به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
    بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

    سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
    بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
    بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

    سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
    به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
    به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

    سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
    بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

    سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
    بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

    سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
    به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

    سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
    بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

    سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
    سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش



    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری

    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری


  7. #17

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۹۲
    نوشته
    32,572
    مورد تشکر
    43,481 پست
    حضور
    137 روز 7 ساعت 24 دقیقه
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    1



    محرم بهترین ماه
    از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
    یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

    بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
    بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

    اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید
    محشر الله الله است می دانی چرا؟

    یک بغل باران الله الصمد آورده ام
    نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

    راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
    راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

    از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
    فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

    از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
    انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

    از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
    باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری


    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری


  8. #18

    تاریخ عضویت
    جنسیت آذر ۱۳۸۸
    نوشته
    698
    مورد تشکر
    1,652 پست
    حضور
    16 روز 9 ساعت 9 دقیقه
    دریافت
    3
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سیر خاطر می رود سوی ابالفضل رشید
    آنکه قلب عاشقش در حب مولا می طپید

    بشنو ای دل نام عباس آمده یاری نما
    چشمه یِ اشکی به روی صورتم جاری نما

    سینه پر خون کن بیاور آتشی زآن خیمه گاه
    تا فضا را پر کنیم از ناله ها و سوز و آه

    آن یل والا گهر آن ماهروی خوش خرام
    انکه با چشمان خود دل می ربود از خاص و عام

    او که ماه آسمان از خجلتش در پرده بود
    در کنار شاه مردان مرتضی پرورده بود

    در شجاعت نسخه ای از حیدر کرار بود
    وز وجاهت گوی سبقت را ز یوسف می ربود

    کِی بود همتا برایش در تمام روزگار
    اوج ایمان و وفا و معرفت بر کردگار

    داغ او در قلب پاکان دم به دم افزون شود
    عالم از صبر و وفایش واله و مجنون شود

    ناله ها در سینه خفته ماتمی مانده به دوش
    تا که یادش می کنم این سینه می آید به جوش

    پر شده پیمانه ی غم در عزا و سوگ او
    یک اشارت تا بریزد اشک و خون زین گفتگو

    ساقی لب تشنه را با مشک پر آبش ببین
    رو به سوی خیمه گاه اهل ختم المرسلین

    مشک بر دندان گرفته پس کجا دستان او
    چشم را تیری نشسته می کند ره جستجو

    سر فرود آورده تا از چشم خود با زانوان
    تیر بیرون آورد ناگه عمودی شد عیان

    فرق سر تا ابروان بشکافت از ضرب عمود
    نیزه ها از هر طرف بر پیکرش آمد فرود

    از فراز اسب افتاد آنکه بر تن دست نیست
    آه دانستم که فریاد اَخا گفتن ز چیست

    پیکر بی دست و صدها نیزه و شد سرنگون
    جسم پاکش غرق گشته در دل دریای خون

    مشک افتاده کناری پاره از تیر جفا
    از خجالت اشک می ریزد در این دشت بلا

    کشته ای را مثل او کس در دل صحرا ندید
    هر که آمد از جفا یک پاره از جسمش درید

    پیکرش بودی رشید و این که قبر کودکیست
    گر ننالم بهر او پس بر چه کس باید گریست

    ساقی لب تشنگان ای کاشف الکرب حسین
    ای علمدار سپاه شاه مردان نور عین

    تا که بودی پور زهرا در پناهت می نشست
    چون برفتی پشت او از غصه و ماتم شکست

  9. تشکرها 2


  10. #19

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۹۳
    نوشته
    3,339
    مورد تشکر
    16,844 پست
    حضور
    89 روز 16 ساعت 54 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    باز این چه شورش است که در خلق عالم است
    باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
    باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
    بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
    ‎این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
    کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
    گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
    کاشوب در تمامی ذرات عالم است
    گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
    این رستخیز عام که نامش محرم است
    در بارگاه قدس که جای ملال نیست
    سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
    جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
    گویا عزای اشرف اولاد آدم است



    عرض ارادت و تسلیت به ساحت مقدس مولایمان جنابِ مهدی موعود ، حضرت صاحب الزمان (عج)




    شور محشر - ویژه نامه ماه محرم الحرام 1440 هجری

    " فقط حیدر امیر المومنین است "


  11. #20

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۹۲
    نوشته
    4,965
    مورد تشکر
    17,500 پست
    حضور
    277 روز 10 ساعت 47 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    6



    نقل قول نوشته اصلی توسط شهید گمنام نمایش پست
    کربلا دیوانه ام کردی چرا.
    راهی میخانه ام کردی چرا.
    کربلابوی شقایق می دهد.
    بوی هفتادودوعاشق میدهد.
    کربلابوی خوش اکبر دهد.
    کربلابوی خوش اصغردهد.
    کربلابوی رشادت می دهد.
    خاک آن بوی شهادت میدهد.
    کربلایعنی دودست ومشک و آب.
    کودکانی تشنه وبی تاب آب.
    کربلاسرتاسرش عشق است وعشق.
    کربلایعنی اسارت تادمشق.

    کربلاااااااااا....
    کربلا یعنی نوای العطش
    روی لب ها رد پای العطش
    کربلا یعنی سرا پا سوختن
    تشنه لب بین دو دریا سوختن
    کربلا یعنی که سقای ادب
    در کنار شط بیفتد تشنه لب
    کربلا یعنی حضور فاطمه
    پیش سقا در کنار علقمه
    کربلا یعنی تبسم بر اجل
    نزد قاسم مرگ احلی من عسل
    کربلا یعنی علی اصغر شدن
    تشنه بردوش پدر پرپر شدن
    کربلا یعنی که رزم حیدری
    اکبر آسا غرق خون جنگ آوری
    کربلا یعنی وداع زینبین
    پشت خیمه با گل زهرا حسین

    تمام خنده هایم را نذر کرده ام

    تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

    عطر دستهایت،

    دلتنگی ام را به باد می سپارد...

  12. تشکر


صفحه 2 از 11 نخست 1234 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود