-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۲:۰۰ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
دلائل آشكار نبوت و يا امامت
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
الحمد الله رب العالمين و صلى الله على محمد و آله و سلم الطيبين المعصومين و لعنة الله على اعدائهم من الآن الى قيام يوم الدين .
يكى از دلائل آشكار نبوت و يا امامت ، خبرهاى است غيبى كه از جانب خداوند متعال در اختيار ايشان قرار مى گيرد.
اينگونه اخبار در قرآن مجيد و سخنان پيامبر بزرگوار اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و پيشوايان معصومين عليه السلام بطور گسترده ذكر شده است .
يادآورى و مطالعه اينگونه روايات علاوه بر اينكه سبب شناخت بهتر پيشوايان دين مى گردد و اين خود در مكتب اهل البيت عليه السلام و هر مكتبى يك اصل مهم به شمار مى آيد، زيرا طبيعت هر انسانى با شناخت كمالات رهبران خود به طرف آنها جذب مى شود، علاقه او بيشتر شده و اين علاقه معنايش اطاعت و هماهنگى با رهبران دينى است كه پايه هر موفقيتى به شمار مى رود.
گذشته از اين امر، پيشگوئيهاى رهبران دينى در حد يك معجزه سبب تقويت ايمان و باور قلبى مردم به حقانيت دين و رهبرى آن مى گردد.
از اين نظر بر آن شديم تا پاره اى از اين اخبار را از پيشتاز اين ميدان و خداوند علم و تدبير يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام ذكر كنيم تا هر چه بيشتر در ترويج دين و مكتب اهل البيت و شناختن معصومين ، به ويژه اميرالمؤمنين عليه السلام توفيق يابيم .
سيد محمد نجفى يزدى.
-----------------
یا علی(ع)
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۲:۱۷ #2
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
علم غيب نزد ائمه عليهم السلام
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
علم غيب مخصوص خداست و هر كسى را كه خداوند بخواهد
بحث در مورد علم غيب و اينكه آيا اين علم منحصر به خداوند متعال است و ديگران از آن بهره اى ندارند و يا اينكه ديگران نيز مى توانند داراى اين علم باشند بحثى گسترده است . شما پس از مطالعه انبوه رواياتى كه در اين كتاب فقط از يك امام يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام آورده شده است ، به اين باورعميق خواهيد رسيد كه خداوند متعال اين علم را بطور يقين در اختيار اميرالمؤمنين عليه السلام قرار داده است و هيچ دغدغه و ترديدى در آن نيست .
گذشته از اينهاهيچكس نبايد در اين امر ترديد داشته باشد كه خداوند متعال قادر است بخشى از علوم خود را هر قدر كه صلاح بداند در اختيار اولياء خود قرار دهد، همچنانكه در قرآن مجيدبه پاره اى از آنها اشاره نموده است .
مثلا در مورد پيامبر اكرم ( صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد: ((عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول؛
خداوند داناى غيب است و هيچكس را برغيب خويش آگاه نمى كند مگر آنكه را كه مورد رضاى او باشد.)).
در مورد حضرت عيسى عليه السلام در قرآن كريم مى خوانيمكه عيسى مى گفت : ((انبؤ كم بماتاءكلون و ما تدخرون فى بيوتكم .))
و آيات ديگرى كه بطور عموم و يا خصوص ، اين حقيقت را اعلام مى دارد كه خداوند متعال هرگاه صلاح بداند برخى از بندگان خود را ازغيب آگاه مى سازد.
بنابراين آياتى كه علم غيب را منحصر در خداوند متعال مى داندمثل آيه مباركه((قل لا يعلم فىالسماوات و الارض الغيب الا الله و ما يشعرون ..بگو در ميان آسمانها و زمين كسى جز خداوند غيب رانمى داند.))
اين آيه و آياتى نظير آن معنايش اين استكه منبع غيب خداوند است و كسى جز از طريق او نمى تواند بر آن آگاهى يابد، بنابراين هيچ منافاتى ندارد كه غيبها در نزد حضرت حق باشد و او برخى از اولياء خود را از آن مطلع گرداند.
آرى عالم به غيب در حقيقت خداوند متعال است كه علم او ذاتى و ازديگرى گرفته نشده است و اما علوم ساير انبياء و اولياء اكتسابى و برگرفته از آن كانون غيب است .
بعد از جنگ جمل وقتى حضرت امير عليه السلام در ضمن خطبه اى به برخى از حوادث آينده خبر داد يكى از ياران آن حضرت با تعجب گفت : ((لقد اعطيت يا اميرالمؤمنين علم الغيب؛ يا اميرالمؤمنين به شما علم غيب داده شده است !))شايد او منظورش اين بود كه علم غيب مختص خداوند است ، على عليه السلام در حاليكه تبسم مى كرد فرمود: ((ليس هو بعلم الغيب و انما هو تعلم من ذى علم؛ اين علم غيب نيست ، بلكه آموختن و فراگيرى است ازصاحب علم (يعنى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم )
و از آنجا كه دانستن علم غيب در نظر بسيارى معنايش اين بود كه او شريك خداوند است در دانستن غيب ، و دانستن علم غيب را از صفات الهى مى شمرند، به اين جهت در برخى روايات ، اين موضوع را انكار مى كردند و مى فرمودند: اين علم غيب نيست ، بلكه علمى است كه از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فراگرفته ايم .
در روايت ديگرى مردى بنام يحيى بن عبدالله به امام هفتم عليه السلام گفت : فدايت شوم اينان مى پندارند كه شما علم غيب ميدانى ! حضرت فرمود: سبحان الله دستت را بر سرم بگذار، بخدا قسم تمامى موهاى سرم (از تعجب ) سيخ شد. سپس فرمود: نه بخدا قسم ، چيزى نيست مگر آنچه از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) ارثبرده ايم .(5) يعنى آنچه ما مى دانيم علم ذاتى نيست بلكه برگرفته از خداوند است .
بنابراين شيعه كه خاندان پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله وسلم ) را عالم به برخى از غيبها مى داند، فقط به عنوان برگزيدگان و بزرگانى كه موردرضاى خداوند بوده اند و از حضرت حق جل و علا كسب فيض كرده اند، مى باشد نه بعنوان علم ذاتى كه مختص به ذات اوست و در آن شريكى ندارد.
ابوالجارود گويد از امام باقر عليه السلام پرسيدم : امام چگونه شناخته مى شود؟ حضرت فرمود: امام با صفاتى شناخته مى شود. كه اولين آنها تصريح خداوند تبارك و تعالى است بر او و امانت او تااينكه حجت بر مردم باشد... و فرمود: او مردم را به حوادث فردا خبر مى دهد و با مردم به هر زبان و هر لغت سخن مى گويد.
یا علی مولا(ع)
ویرایش توسط Moamma : ۱۳۸۷/۰۷/۰۹ در ساعت ۰۲:۳۹
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۲:۳۸ #3
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
علم كتاب تماما نزد اميرالمؤمنين است
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد:
((و يقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفىبالله شهيدا بينى و بينكم و من عنده علم الكتاب؛كافران مى گويند شما فرستاده خداوند نيستى ، بگو كافيست كه خداوند و كسى كه علم كتاب در نزداوست ميان من و شما گواه باشد.))
و پوشيده نيست كه قرآن مجيد، علم الكتاب را اقيانوسى از دانش مى داند كه اسرار هستى در آن نهان است ،مثلا در يك جا مى فرمايد:
((وما من غائبة فى السماء والارض الا فى كتاب مبين؛ هيچ غيبى درآسمان و زمين نيست مگر اينكه در كتاب آشكار قرار دارد.))
و در جاى ديگر مى فرمايد: هيچ ذره اى در آسمان و زمين ويا كمتر و يا بيشتر نيست مگر اينكه خداوند آنرا مى داند و در كتاب مبين قراردارد.
و در جاى ديگر بطور واضح مى فرمايد: كليدهاى غيب نزد خداوند است ، به جز او كسى از آن آگاه نيست ، او مى داند آنچه در خشكى ودرياست ، هيچ برگى بر زمين نمى افتد مگر اينكه مى داند، هيچ دانه اى در تاريكى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى واضح قرار دارد. ((و لا رطب و لا يابس الا فى كتابمبين ))
و بالاخره براى اينكه به عظمت اين علم الكتاب بيشتر آگاه شويم نگاهى مى اندازيم به داستان حضرت سليمان و بلقيس كه در قرآن مجيد آمده است .
در اين جريان ، حضرت سليمان ازاطرافيان خود پرسيد: كداميك از شما تخت بلقيس را قبل از اينكه او و افرادش بيايندنزد من حاضر مى كند؟ يكى از جنيان گفت : من آن تخت را قبل از اينكه شما از جاى خودبرخيزى حاضر مى كنم !
در اين ميان قرآن مى گويد: كسى كه در نزد او دانشى بود ((قال الذى عنده علم من الكتاب ))گفت : من آنرا زودتر از بهم خوردن پلك چشم توحاضر مى كنمو اين كار را كرد.
توجه داريد كه قرآن مجيد دارنده اين قدرت رابه عنوان كسى كه اندكى از علم كتاب را دارد ياد مى كند، و از اين نكته معلوم مى شود كه دانش اين كتاب بايد بسيار گسترده باشد كه اندكى از آن ،اينگونه انسان را قدرتمند مى كند
و لذا در احاديث متعدد از اهل البيت عليهم السلام ذكر شده است كه فرمودند: دانش آنكه بخشى از علم الكتاب را داشت در مقابل دانش كسى كه تمامى علم كتاب را دارد همانند ترى بال مگسى است از آب دريا!!(15)
آرى و با تكيه بر همين علم و منبع بود كه عدهاى از اصحاب امام صادق عليه السلام مثل عبدالاعلى و عبيدة بن عبدالله بن بشير همگى از امام صادق عليه السلام شنيدند كه مى فرمود: من مى دانم آنچه در زمينها و آنچه دربهشت و آنچه در جهنم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود، آنگاه حضرت اندكى درنگ نمود وچون ديد كه اين سخن بر شنوندگان سنگين آمد فرمود: من اينها را از كتاب خدا مى دانم، خداوند مى فرمايد: در قرآن است بيان همه چيز.
روايات اهل البيت عليهم السلام قاطعانه اعلام مى دارد كه صاحب اين علم ، اميرالمؤمنين عليه السلام وپس از او ائمه اطهار عليه السلام از اولاد معصومين او مى باشند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به ابو سعيد خدرى كه از آن آيه مباركه پرسيده بود فرمود: او برادرم على بن ابيطالب است .
و امام صادق عليه السلام در حديث صحيح فرمود: ((الذى عنده علم الكتاب هوالميرالمؤمنين عليه السلام ؛آنكه در نزد او دانش كتاب است هماناميرالمؤمنين عليه السلام است .))
يكى از اصحاب امام باقر عليهم السلام از حضرت در مورد آيه مذكور سؤال كرد، حضرت فرمود: ما (اهل البيت عليه السلام ) هستيم و على اول ما و برترين ما و نيكوترين ما بعد از پيامبر اكرم عليه السلام مى باشد.
امام صادق عليه السلام به عبدالله بن وليدفرمود: مردم در مورد پيامبر اولوالعزم و اميرالمؤمنين چه مى گويند؟ عرض كردم : هيچكس را بر پيامبران اولوالعزم مقدم نمى كنند.
امام عليه السلام فرمود: خداوندتبارك و تعالى در مورد موسى عليه السلام فرمود: ((و كتبنا له فى الالواح من كل شى ء موعظة؛ براى او در آن لوحها برخى از مواعظ رانوشتيم .))
و نفرمود تمامى موعظه ها را، و در مورد عيسىعليه السلام فرمود: ((و ليبين لكمبعض الذى تختلفون فيه ؛تا عيسى براى شمابرخى از موارد اختلاف را بيان كند.))
و نفرمود همه آنرا، اما در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: ((قل كفى بالله شهيدا بينى و بينكم و منعنده علم الكتاب؛بگو خدا و كسى كه تمامى علم كتاب نزداوست ميان من و شما براى گواهى كافيست .))
و سپس حضرت براى اينكه عظمت اين دانش ، معلوم گردد به آيه ديگر استناد جسته فرمود: خداوندعزوجل فرموده است : ((و لا رطب ولا يابس الا فى كتاب مبين ))آنگاه حضرت صادق عليه السلام فرمود: علم اين كتاب (با اين عظمت ) نزد على عليه السلام است
--------------
یا علی مولا(ع)
ویرایش توسط Moamma : ۱۳۸۷/۰۷/۰۹ در ساعت ۰۲:۵۳
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۲:۴۴ #4
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
دانش گسترده اميرالمؤمنين عليه السلام
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
در قرآن كريم مى خوانيم : ((و كل شى ء احصيناه فى امام مبين؛ همه چيز را در پيشواى آشكار جمع آورى كرده ايم .))
از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: چون اين آيه بر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شدو ابوبكر و عمراز جا برخاسته گفتند:
اى رسول خدا آيا منظور تورات است ؟
فرمود: خير
گفتند: انجيل است ؟
فرمود: خير
گفتند: قرآن است ؟
فرمود: خير
دراين ميان اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه السلام وارد شد، پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: اين همان است ، اوست آن امام كه خداوند تبارك وتعالى علم هر چيزى را در او جمع كرده است ((انه الامام الذى احصى الله تبارك و تعالى فيه علم كل شى))
----------------
یا علی مولا(ع)
ویرایش توسط Moamma : ۱۳۸۷/۰۷/۰۹ در ساعت ۰۲:۵۳
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۲:۵۲ #5
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
اسم اعظم خداوند نزد اهل بيت عليه السلام است
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
امام باقر عليه السلام فرمود: همانا اسم اعظم خداوندهفتاد و سه حرف است:
كه نزد آصف (وصى سليمان و همان كسى كه تخت بلقيس را در كمتر ازيك چشم بر هم زدن حاضر كرد) تنها يك حرف بود...،
و در نزد ما (اهل البيت عليه السلام ) هفتاد و دو حرف است
كه يك حرف منحصرا نزد خداوند است ((و لا حول و لا قوة الا بالله العلىالعظيم )).
و طبق روايات از اين اسم اعظم نزد عيسى بن مريم دو حرف
و نزد موسى چهار حرف
و نزد ابراهيم هشت حرف
و نزدنوح پانزده حرف
و نزد آدم بيست و پنج حرف بوده است .
-------------------
یا علی مولا(ع)
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۰۳:۰۳ #6
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,954
- مورد تشکر
- 6,046 پست
- حضور
- 16 روز 10 ساعت 17 دقیقه
- دریافت
- 11
- آپلود
- 0
- گالری
-
611
علوم بيكران اميرالمؤمنين از زبان حضرت
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: به خدا سوگند،اگر بخواهم هر كدام از شما را به تمامى كارهايتان و رفت و آمدتان خبر دهم ، خواهم داد ولى مى ترسم كه به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله درباره من كافرشويد.
بدانيد كه من اين اخبار را به عده اى كه از اين نظر مصون هستند خواهم داد.
و سوگند به آن خدائى كه پيامبر صلى الله عليه وآله را به حق به پيامبرىبرگزيد و از ميان مردم انتخاب كرد، من جز سخن راست نمى گويم ، تمامى اينها را او (پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله ) به من سپرده است ، جايگاه هلاكت هر هلاك شونده ونجات هر نجات يابنده و به سرانجام اين امر و (خلاصه ) هيچ مساءله اى نماند كه برسرم بگذرد مگر اينكه در گوش من نهاد و به من تعليم نمود.
اى مردم : به خدا سوگندمن شما را به هيچ طاعتى تشويق نمى كنم مگر اينكه خودم به آن سبقت مى گيرم و از هيچ معصيتى شما را دور نمى كنم مگر اينكه خودم زودتر از شما از آن دورى مى كنم
و در روايت ديگرى مى فرمود: ((سلونى عن اسرار الغيوب فاءنى وارث علومالانبياء و المرسلين ؛از من در مورد اسرار پنهانى بپرسيد كه من وارث علومهمه انبياء و مرسلين هستم .))
عباية بن ربعى گويد: حضرت على عليه السلام بسيار مى فرمود: ((سلونى قبل انتفقدونى ؛از من بپرسيد قبل از اينكه مرا نيابيد))،
به خدا سوگند كه هيچ زمين سبز و يا خشكى نيست و نه گروهى كه صد نفر را گمراه كند و يا صد نفر را هدايت كند مگر اينكه من مى شناسم جلودار آن و محرك آن و سخنگوى آن را تا قيامت .
علامه امينى رضوان الله عليه اين جمله را از حضرت امير عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:
((سلونى و الله لا تسساءلونى عن شى ءيكون الى يوم القيامة الا اخبرتكم ؛از من بپرسيد كه به خدا سوگند از هيچ حادثه اى تا قيامت نمى پرسيد مگر آنكه به شما خبر خواهم داد
----------------------
یا علی مولا(ع)
----------------------
مدارك از اهل سنت به نقل الغدير ج 6 ص 193:
ابو عمر درجامع بيان العلم ج 1، ص 114،
محب الطبرى فى الرياض ج 2، ص 198،
تاريخ الخلفاءللسيوطى ، ص 124،
الاتقان ، ج 2، ص 319،
تهذيب التهذيب ، ج 7، ص 338،
فتح البارى ،ج 8، ص 485،
عمدة القارى ، ج 9، ص 167،
مفتاح السعادة ، ج 1، ص 400.
یارب
يا رب منم جويان تو يا خود تويى جويان من
اى ننگ من تا من منم من ديگرم تو ديگرى
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری