-
۱۳۸۷/۰۷/۰۹, ۱۵:۲۹ #1
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 2
- مورد تشکر
- 4 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
تفاوت حمد و سبحان (حمد و تسبیح)
هرگاه خدا را از این نظر ستایش کنیم که او دارای صفات کمال و جمال و مبدا کارهای نیک و سودمند است در این صورت ستایش ما را ( حمد ) می گویند ولی اگر ذات او را از هر نوع عیب و نقص پیراسته بدانیم و پیراستگی او را ابراز کنیم، آنرا ( تسبیح ) می گویند.
وبه عبارت دیگر: (حمد) خداوند، توصیف اوست در برابر کمال (صفات ثبوتی و اعمال نیک )، خواه این کمال جزو ذات او باشد مانند علم و قدرت، یا ازافعال او بشمار رود، مانند رازقیت. در حالی که تسبیح خداوند، تنزیه اوست از عیوب و نقایص ( صفات صلبی )
ویرایش توسط persian : ۱۳۸۷/۰۷/۱۰ در ساعت ۱۷:۰۲ دلیل: املایی
-
-
۱۳۸۷/۰۷/۲۸, ۱۹:۴۸ #2
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
حمد:
ستايش. ثنا گوئى.
ستودن. وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا ... آل عمران: 188 و دوست دارند براى كاريكه نكردهاند ستوده و مدح شوند. در نهج البلاغه خطبه 220 آمده: «اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فيهِ فَرَضِىَ سَعْيَهُمْ وَ حَمِدَ مَقامَهُمْ» خدا بآنها توجّه كرد. از سعىشان خشنود شد و مقامشان را ستود. و در حكمت 131 در باره دنيا فرموده: «فَذَمَّها رِجالٌ غَداةَ النَّدامَةِ وَ حَمِدَها آخَروُنَ يَوْمَ الْقِيمَةِ» دنيا را مردانى در صباح پشيمانى ذمّ كردند و مردان ديگرى روز قيامت آنرا ستودند. زيرا كه ديدند بوسيله آن صاحب بهشت شدهاند.
تدبّر در موارد استعمال نشان ميدهد كه: حمد بمعناى ستودن، ستايش، ثنا گوئى، مدح، و تعريف كردن است.
راغب در مفردات گويد:
حمد خدا بمعنى ثنا گوئى اوست در مقابل فضيلت. حمد از مدح اخصّ و از شكر اعمّ است، زيرا مدح در مقابل اختيارى و غير اختيارى ميشود مثلا شخص را در مقابل طول قامت و زيبائى اندام كه غير اختيارى است و همچنين در مقابل بذل مال و سخاوت و علم مدح ميكنند ولى حمد فقط در مقابل اختيارى است.
و شكر تنها در مقابل نعمت و بذل بكار ميرود پس هر شكر حمد است ولى هر حمد شكر نيست و هر حمد مدح است ولى هر مدح حمد نيست.(قاموس قرآن، ج2، ص: 172)
تسبيح:
تنزيه خدا از هر بدى و نالايق (مجمع) در نهايه گويد «اصل التّسبيح: التّنزيه و التّقديس و التّبرئة من النّقائص» در مفردات گويد «التّسبيح تنزيه اللّه تعالى» جوهرى در صحاح گفته «التّسبيح التّنزيه».
(سبحان) بقول طبرسى اسم مصدر و بقول راغب مصدر است مثل غفران و معنى آن تسبيح است و نصب آن چنانكه گفتهاند براى مفعول مطلق بودنست. صحاح و قاموس و اقرب گفته است: معنى سبحان اللّه يعنى خدا را از بدى بطور كامل كنار ميدانم «أبرّئ اللّه من السّوء برأة».مراد از آيات تسبيح اسم آنست همانطور كه خدا را منزه ميدانى اسماء خدا را نيز منزّه بدان و بكسى نسبت مده و يا مانند اوصاف ديگران مدان.(قاموس قرآن، ج3، ص: 212)
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
۱۳۸۷/۰۷/۲۹, ۰۸:۲۸ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,251
- مورد تشکر
- 2,255 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
10
دوستان عزیز قرآنی اگر منابع دیگری را می شناسند که برداشتهای زیبایی درباره حمد وتسبیح دارند دریغ نفرمایید....ممنون
زخون هر شهيدي لاله اي رست** مبادا روي لاله پا گذاريم
-
۱۳۸۷/۰۷/۲۹, ۱۵:۴۴ #4
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,087
- مورد تشکر
- 2,686 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
حمد در لغت به معنی ثنا و ستایش بر اساس فضیلت و معرفت برای خداوند متعالی است.[1]فرق حمد و مدح:کلمۀ «حمد» به معنای ثنا و ستایش در برابر عمل زیبایی است که ثنا شونده با اختیار خود انجام می دهد، بر خلاف کلمۀ «مدح» که هم این ثنا را شامل می شود و هم ثنای بر عمل غیر اختیاری را، مثلاً گفته می شود (فلان شخص را در برابر کرامتی که دارد حمد و مدح کردم ولی در مورد درخشندگی یک مروارید و یا بوی خوش یک گل گفته نمی شود «آنرا حمد کردم» بلکه تنها می توان گفت آن را مدح کردم).[2]حمد مخصوص خداست:«الحمُدلله ربّ العالمین»(حمد/1)«ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است»(ال) در "الحمد" برای استغراق یا جنس است و به معنای این است که ستایش هر ستایشگری در برابر هر کمال و جمالی، در حقیقت حمد خداست و جز او هیچ کس سزاوار ستایش نیست[3] برای آنکه آن زیبایی که حمد و ستایش حامد متوجه آنست فعل خداست و به او منتهی می شود و او آنرا ایجاد کرده است پس جنس حمد و همۀ آن از آنِ خداست.[4]همه موجودات ستایشگر خدایند:«تُسَبَّحُ لَهُ السَماواتُ السَبعُ و الاَرضُ و مَن فیهِنَّ وَ اِن شَیءٍ إِلّا یُسَبَّحُ بِحَمدهِ ولکِن لا تَفقَهُونَ تَسبیحَهُم ...»(اسراء/44)«آسمانهای هفت گانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح او می گویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او می گوید، ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید...»چون هر موجودی با تمامی وجودش او را حمد می کند، پس او محمود است و تمامی حمدها از آنِ اوست چه اینکه حامدان در حمد خود او را قصد کنند یا غیر او را.[5]آثار حمد خدا :1- رفع اندوه و دلتنگی:«و لَقد نَعلَمُ اَنَّهُ یَضیقُ صَدرُکَ بِما یَقُولوُنَ، فَسَبَّح بِحَمدِ رَبِّکَ و کُن من السّاجدینَ»[6]«ما می دانیم سینه ات از آنچه آنها می گویند تنگ می شود (و تو را سخت ناراحت می کنند،برای دفع ناراحتی) پروردگارت را تسبیح و حمد گو و از سجده کنندگان باش»2- صبر:تسبیح و حمد خدا، زمینه ساز دستیابی به صبر در برابر سختیها است؛[7]«فَاصبِر عَلی مَا یَقُولُونَ و سَََبَّح بِحَمدِ رَبِّک ...»(طه/130)«پس در برابر آنچه می گویند صبر کن، و تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور...»گسترۀ حمد الهی :1- خداوند، فراسوی مرزهای زمان و مکان:«ولَهُ الحَمدُ فی السَماواتِ و الأَرضِ و عَشِیّاً و حینَ تُظهِرونَ»(روم/18)«حمد و ستایش مخصوص اوست در آسمانها و زمین و به هنگام عصر و هنگامی که ظهر می کنید»2- حمد خداوند در هر بامداد و شامگاه:«...و سَبّح بحَمدِ ربّک بِالعَشیّ والإبکار» (غافر/55)«...هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور»3- حمد خداوند در دنیا و آخرت:«... لهُ الحَمدُ فی الاولی و الآخرة ...» (قصص/70)«حمد مخصوص اوست در دنیا و آخرت»4- حمد خداوند در نظام تکوین:«...و إِن مِن شیءٍ الّا یُسَبّحُ بحَمدهِ...» (اسراء/44)«تمامی موجودات با حمد خود، او را تسبیح می کنند»5- حمدِ منکران معاد در هنگام رستاخیز:«یَومَ یَدعُوکُم فَتَستَجیبُونَ بِحَمده و تَظُنّونَ إن لَبَِثتُم الّا قلیلاً» (اسراء/52 )«روزی که شما را (از قبرهایتان) فرا می خواند شما هم اجابت می کنید در حالی که حمد او را می گویید، می پندارید تنها مدت کوتاهی درنگ کرده اید»تسبیح خدا با حمد:چهارده بار در قرآن، تسبیح با حمد و قبل از آن آمده است مثل؛«سَبِّح بِحَمدِ ربِّکَ» (طه/130)در جواب اینکه چرا خدای متعال تسبیح و تنزیه خود را مقدم بر حمد بیان کرده است علامه طباطبائی (ره) می نویسد:«مخلوق خدا به هر وضعی او را بستاید به همان مقدار به او و صفاتش إِحاطه یافته است و او را محدود به حدود آن صفات دانسته و به آن تقدیر، اندازه گیری کرده، و حال آنکه خدای تعالی محدود به هیچ حدّی نیست نه خودش و نه صفات و اسمائش و نه جمال و کمال افعالش چرا که «لا یُحیطُونَ بِعِلمهِ» «احاطۀ علمی به او ندارند» پس اگر بخواهیم او را ستایش صحیح و بی اشکال کرده باشیم باید قبل از حمد خود، او را منزّه از تحدید و تقدیر خود کنیم»[8].
منبع اينترنت سايت :پژوهشكده باقر العلوم
ویرایش توسط rana_ : ۱۳۸۷/۰۷/۲۹ در ساعت ۱۵:۴۶
بهترين كارها سه كار است:
تواضع به هنگام دولت ، عفو هنگام قدرت و بخشش بدون منت
پيامبر اكرم (ص)
http://www.hamdardi.com/my_documents....com_8.com.jpg
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری