جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: چگونگي پيدايش وهابيت و دليل خطرناك بودن آن
-
۱۳۸۷/۰۷/۱۷, ۱۶:۲۳ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
چگونگي پيدايش وهابيت و دليل خطرناك بودن آن
بنام تو اي آرام جان
براي شناخت وهابيت و آگاهي از خطرات آنها نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافي را از زواياي مختلف مورد مطالعه قرار دارد.
پيدايش وهابيت
مسلك وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدي است و علّت اين كه آن را به خود شيخ محمد نسبت ندادهاند، به اين جهت است كه مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شركت در نام پيامبر را پيدا كنند.
محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ق. در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. او از كودكي به كتابهاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم «به خدا» را زشت ميشمرد. وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر صلياللهعليهوآله را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را كه قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پيريزي شده بود، اظهار نمود و به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آنها همت گماشت.
پندارهاي وهابيان
وهابيان معتقدند كه هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين كه اموري را ترك كند. اين امور عبارتند از:
1. به وسيله هيچ يك از رسولان و اوليا، به خداوند توسل نجويد و در صورت توسل، در راه شرك گام نهاده، مشرك ميباشد.
2. زائران به قصد زيارت، به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند.
3. از پيامبر صلياللهعليهوآله طلب شفاعت نكنند.
4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرك است.
5. وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در طي روزگار، از آيين اسلام منحرف شدهاند.
6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است.
اين منطق خشك و بيپايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد؛ زيرا قرآن در موارد ياد شده، نظراتي صريح و مخالف وهابيان دارد.
در قرآن آمده است:
1. «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة في القُربي».1
يكي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنهاست و اين راه و رسم، در ميان ملتهاي مختلف جهان وجود دارد و يك نوع سنّت عرفي به حساب ميآيد.
2. «... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا».2
هنگامي كه واقعه اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند كه آيه متذكر آن ميشود و انتقاد يا لحن اعتراضي نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به اين آيه، هرگز نميتوان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان را عملي حرام و يا حتي مكروه قلمداد كرد؛ بلكه اين آيه، به نوعي تشويق ميكند كه براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد كوشا بود.
3. «و استغفر لذنبك و للمؤمنين».3
4. «وصلّ عليهم ان صلاتك سكن لهم».4
آيات فوق نيز بيانگر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفيد ميباشد و موضوع شفاعت پيامبر صلياللهعليهوآله و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلكه در احاديث عامه و خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است.
انديشههاي سياسي و اجتماعي وهابيان
وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقهها و مذاهب اسلامي هستند و مدعياند كه يا بايد به آيين وهابيت درآيند و يا جزيه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به كفر و شرك ميكنند و اموال، نفوس و ناموس ديگران را حلال ميدانند و آيات مربوط به شرك و كفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق ميكنند كه اين، بزرگترين ضربه به پيكر جامعه اسلامي و مسلمانان است.5
با اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتي سعوديها (در سال 1344 ق.) بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرك بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر را شكستند و از بين بردند.6
براي عملكرد و كارهايي كه وهابيان در حوزه اجتماع و سياست انجام دادهاند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعي، بايد به كتابهاي تاريخي مراجعه كرد. چهره خشن و متعصب طالبان در افغانستان، در عرصه سياست، حكومت و مردمداري، نمونهاي از انديشههاي وهابيان است.
بنابراين، وهابيت هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفكّر، مغبوض عالمان فرقههاي مختلف مسلمين بودهاند و هم در نگرش نسبت به مسائل ديني مورد مخالفت عالمان قرار گرفتهاند و اولين كتابي كه در رد وهابيت نگاشته شده، كتاب «الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» بود كه به وسيله برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.
در عرصه سياست نيز آنان جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بودهاند. اين آيين و مسلك، ساخته و پرداخته انگليسيها است و همين ننگ براي اين مسلك و پيروان آن كافي است.
گسترش وهابيت
در ارتباط با گسترش اين فرقه، ميتوان به اين عوامل اشاره كرد:
1. تشديد فعاليتهاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيان در داخل ايران و حوزههاي مسلمان نشين خارجي (نظير حوزه قفقاز، بالكان و ساير كشورهاي مجاور ايران) كه آمادگي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران را دارند، مشاهده ميشود. وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظيفه جلوگيري از تداوم و گسترش اسلام اصيل را بر عهده داشته، ازاينرو، تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فكري و اعتقادي شيعيان، به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال ميكند. از اين رو در سالهاي اخير در جهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريكا عليه كشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليتهاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است.
2. وهابيت به دليل افكار اعتقادي خاصي كه در باب شفاعت، توسل، شرك و مانند آن دارد، در تعارض كامل با مذهب شيعه است؛ هر چند كه اكثريت فرقههاي اهل سنت با تفكرات اين گروه مخالفند از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته (اعم از كتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن)، با شيعه مقابله كند.
3. خطر بزرگتر اين گروه، روشهاي دور از منطق اسلامي است كه در مسائل سياسي و حكومتي در پيش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونهاي از اين فعاليتهاست. كه سبب بهانه جويي غربيها شد تا مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالفت با تمدن متهم كنند؛ تا جايي كه دست قدرتهاي استعماري غرب - به خصوص آمريكا - را در منطقه باز گذاشته، زمينه دخالتهاي نظامي و سياسي آنان در كشورهاي اسلامي را فراهم ساخته است كه افغانستان و عراق دو نمونه بارز اين دخالتها به شمار ميآيند.
پي نوشت :
1. شوري، آيه 23.
2. كهف، آيه 21.
3. محمد، آيه 19.
4. توبه، آيه 103.
5. مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1432.
6. آقا بزرگ تهراني، الذريعه، ج 8، ص 261
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری