مسلک سازی وعرفان گرایی کاذب

[مرصاد]

قسمت اول
عوامل و ریشه ها
ریشه یابی عرفان های کاذب و مسلک های دروغین . زمینه را برای مهارو کنترل و مبارزه با آن آسان خواهد کرد .
عوامل ظهور و گسترش مسلک ها و عرفان های نوظهور به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می شوند .
عرفان های کاذب که عمدتا مورد حمایت اردوگاه استکبار است . زمینه را برای خروج از شریعت ناب محمدی (ص) آماده می کند .
آنچه در حال حاضر در سطح جامعه دیده می شود رواج عرفان اومانیستی و سکولار همراه با اباحه گری شدید است . عوامل داخلی ظهور مسلک های دست ساز نشان دهنده آن است که مبلغان شریعت و دستگاه های مسئول فرهنگی باید بر حساسیت خویش بیافزاید .
در میان ادیان الهی ، اسلام و مکتب حیات بخش نبوی (ص) همواره توانسته است در ابعادفردی و اجتماعی ، انسان و جامعه انسانی را ازمیان تند باد های انحراف و التقاط نجات داده و سلامت روحی و اخلاقی انسان را به تمام معنی در پرتو تعالیم خود تضمین نماید.
دشمنان بشریت که با زیاده خواهی و گردن کشی ، بندگان مظلوم و مستضعف را تحت ظلم و ستم قرار می دهند ، اسلام ناب و ظلم ستیز و عدالت پرور و دین دار را دشمن خویش دانسته و با شگرد ها و ترفند های مختلف با آن به مبارزه پرداخته اند. از آنجاست که حمله های نظامی ، کودتا ها و استفاده از ابزار خشن هرگز ملت ها را تسلیم زور گو ها نخواهد کرد . بر این اساس جنگ نرم اعتقادی رویکرد مهم و شگرد خاموش دشمنان است به ویژه رویکرد مذهب علیه مذهب.
اردوگاه استکبار جهانی برای جلوگیری از رشد و گسترش اسلام ناب و تفرقه در میان مسلمانان به مسلک سازی ، مذهب سازی و گسترش عرفان های دروغین پرداخته تا با انحراف فکری و اعتقادی ، حرکت سریع و سالم مسلمانان را در حیطه های فکری و معنوی منحرف ساخته و کند نماید.
دین سازی و مسلک سازی در جوامع اسلامی بعدی از ابعاد تهدید است که مسئولیت دیده بانان و حافظان حریم ایمان و اندیشه را دو چندان می کند. به ویژه روحانیت اصیل شیعه و عالمان جهان اسلام این سنگر بانان حفاظت از عقاد دینی را به بیداری می طلبد .

ریشه های ظهور و گسترش عرفان های کاذب
پدیده نوظهور عرفان های کاذب و مسلک ها ی عرفانی دروغین و جذب عده ای که عمدتا با انگیزه های اصلاحی و خود سازی وارد چنین محافلی می شوند ، نیازمند ریشه یابی است . اگر عوامل ایجاد کننده این پدیده به نحوی مورد شناسایی قرار بگیرند و ابعاد پنهان و آشکار آن بررسی و پیگیری شوند قطعا از آثار و عوارض منفی آن کاسته خواهد شد و نهایت اینکه از رشد و گسترش آن جلوگیری به عمل خواهد آمد . بر این اساس ریشه های پدیده مذکور به دودسته کلی داخلی و خارجی تقسیم می شوند .
عوامل داخلی
1-عدم معرفی دقیق اسلام ناب و دور کردن پیرایه ها از اسلام محمدی (ص) توسط عالمان دین به آحاد مردم به ویژه نسل جوان .
2-کم توجهی دستگاه های مسئول فرهنگی و دینی در شناسایی مکتب های انحرافی و التقاطی و عدم تلاش هماهنگ و سازمان یافته جهت مقابله با آن پدیده .
3-پایین بودن سطح مطالعات دینی و فکری برخی اقشار جامعه .
4-عدم وجود حساسیت لازم در ارتباط دادن ریشه های پدیده مزبور با دخالت بیگانه به ویژه دسیسه ننگین فرقه سازی توسط استعمار پیر انگلیس به منظور تخریب و تحریف معارف دینی .
5- وجود افراط و تفریط در برخی افراد و تشکل های دینی و هدایتگران مذهبی به دلیل نچشیدین حقایق آسان ، قابل هضم و روان معارف دینی .
بدیهی است درک غلط از معارف اهل بیت ، افراط در برخی ریاضت ها و تجویز بعضی حرکات بدعت آمیزی که قطب ها و مشایخ صوفیه از مریدان در ریاضت های غیر شرعی انتظار دارند، زمینه را برای خروج از شریعت ناب محمدی آماده می کند ودر همین مرحله است که دشمن خارجی نیز رخ می نماید وبا تصویر گری چنین حرکاتی ، اسلام و معارف دینی را خشن ، تعصب آمیز و خشونت بار جلوه می دهند.
6-بهره برداری ابزاری برخی افراد از استقبال عمومی مردم مسلمان نسبت به جلسات مذهبی .
-همواره مردم مسلمان و عاشق اهل بیت شعائر دینی و جلسات مذهبی را رونق بخشیده اند و به واسطه تقوای قلبی نسبت به ساحت مقدس اهل بیت اظهار محبت و مودت نموده اند اما در این میان گهگاه حقایق و معارف از دست روحانیت اصیل خارج شده و به دست تعزیه گردانان بی مایه ، کم سواد و یا مغرض افتاده است تا جایی که حریم و حرمت اهل بیت را شکسته و به جای آنکه مردم را به قله معارف و علوم آل محمد (ص) برسانند با بیان برخی از مفاهیم غلط ، خاندان رسالت را در حد خود تنزل داده اند و به تعبیر مقام معظم رهبری «پوچ خوانی و بیهوده سرایی » می کنند و زمینه را برای ایجاد حلقه های مداحی به شیوه صوفیانه همراه با ترانه های مبتذل و تقلید از سماع صوفیه فراهم می سازند.
7-آزادی برخی محافل به اصطلاح عرفانی منحرف و سوء استفاده های فکری ، دینی و اخلاقی سران این محافل از مریدان جاهل .
نمونه هایی از این سوء استفاده ها در میان صوفیان خانقاهی در مجموعه هایی همچون مستند «عرفان دم خروسی و شعبده شیطان » فراهم آمده است که از عباراتی همچون «جذب حق ، فنا فی الله و . . . » سوء استفاده کرده و آن را « جذب در شیخ و فنای در شیخ »معنا می کنند و جان و ناموس مریدان را بر خود مباح می دانند.
·در سالهای اخیر برخی از محافل ، جوانان را از عرفان حقیقی شیعی به برخی از عرفان های منفی سوق داده که معمولا در آن مکاشفه و کشف و شهود را در کنار مواد تخدیری و مصرف مشروبات الکلی جستجو می کنند و به تعبیری در مسیر «سیر بی سلوک اند».
·از عوارض برخی عرفان منفی ، اباحی گری و بی توجهی به معتقدات دینی و واجبات الهی و نشر عرفان بی شریعت است.
8-فعالیت برخی روشنفکران در محافل علمی و فرهنگی در حمله به اسلام و ایجاد تشکیک در عرفان صحیح اسلامی و ترویج عرفان سکولار ، اومانیستی و فرد محور.
آنچه در این محافل می گذرد عبارت است از :
-اباحی گری و بی توجهی به معتقدات دینی و واجبات الهی و نشر عرفان بی شریعت.
-کشف و شهود و فنا گرایی و عرفان منهای خدا که در عرفان بودایی ! یافت می شود.
-تمسک به عرفان سرخ پوستی ! و جنبه های بشر گرایانه اومانیستی .
-مقوله های چون عرفان یاانزوا گرایی ، رهبانیت مسیحی ،خلوت گزینی و دور بودن از خلق اجتماع و سیاست و به تعبیری عرفان سکولاریستی !
-توجه به جذبه ها ی کاذب تخدیری ، روان شناختی و روح گرایانه. روی آوردن به پیام های فرا شناختی ، راتباط با ارواح ، گفتگو با مردگان خواب مغناطیسی و در حقیقت تفکیک خدای هستی از خدای روانشناسانه .
جای تاسف است که عرفان هنگامی که لباس تصوف به آن پوشانده می شود ، تنها برای بر کنار ساختن فرد از جامعه استخدام می شود گویی فرد موقعی به مقام والای عرفان می رسد که از دیگر انسانها قهر کرده و به تنهایی عازم کوی ربوبی گشته باشد.(شهید مطهری عرفان اسلامی ص112)
بدیهی است گوشه گیری با انگیزه بی اعتنایی از جامعه از سفارشات عرفان منفی است. (عرفان اسلامی ص85)
واین در حالی است که عرفان حقیقی در اسلام عبارت از گسترش و اشراف نورانی «من انسانی » بر جهان هستی به جهت قرار گرفتن «من» در جاذبه کمال مطلق است که به لقاءالله منتهی می شود.(عرذفان اسلامی ص114-115)
9- مشکلات و معظلات روزمره مردم و روی آوردن به برخی از خرافه ها برای رفع حاجات .
یقینا دعا و نیایش و تعالی معنوی مقدماتی برای گشایش امور و اجابت پروردگار بزرگ و منان است اما روی آوردن به خرافات و یا اقبال به برخی از شیادان وسالوسان که اذکار و اوراد را دستمایه رنگ ونیرنگ خویش قرار داده اند ، خارج شدن از مسیر شریعت است . شیادانی که با نوشتن ادعیه با گلاب و زعفران ! به اغفال مریدان و خامان و جاهلان پرداخته و به تخریب و تحریف معارف روی می آورند.
ادامه دارد...

[مرصاد]

قسمت دوم وپایانی

عوامل خارجی
1-مقابله با اسلام ناب و جریان بیداریاسلامی تو سط اردوگاه استکبار .
-روند گسترش رو به رشد اسلام در جهان و گرایش عمومی به ویژه گرایش جوانان در کشور ها به سمت و سوی معنویت ، اردوگاه استکبار را به خشم و دفاع واداشته و طبعا بهترین راه مقابله با این گرایش ها از سوی آنان ، رویارویی مذهب علیه مذهب است . به این نحو که با تشکیل فرقه هایی بهظاهر معنویت گرا ، جریان معنویت الهی را منحرف گردانند.
الوین تافلر نویسنده و نظریه پرداز آمریکای می گوید:
« آنچه سیاستمداران غربی را باید به تکاپو و اقدام هدایت نماید ، همانا گرایش و موج عظیم گرویدن به سمت معنویت به ویژه در اروپا و امریکاست که در این میان جوانان بیشترین استقبال را از خود نشان می دهند».
افزایش روز افزون جمعیت مسلمانان در اروپا و امریکا و بهم خوردن ترکیب جمعیتی به لحاظ دینی و مذهبی ، اشتیاق گسترده جوانان در غرب به سمت دین و معنویت به ویژه اسلام ، افزایش گرایش به تشیع در برخی کشورها ، توانمندی جریان بیداری اسلامی به ویژه نقش مرجعیت شیعه در معرفی اسلام ناب به عنوان تنها مکتب رهایی بخش و نجات دهنده بشریت در این راستا قابل تجزیه و تحلیل است .
اگر در گذشته ، استعمار در جوامع اسلامی برای تداوم سلطه خود و جلوگیری از بیداری مسلمانان دست به ایجاد و تاسیس مذاهبی دروغین وتفکرات انحرافی مانند وهابیت ، بهائیت ، صوفی گری و ده ها مسلک بی پایه دیگر می زد و پیرایه هایی به اسلام ناب محمدی (ص) می بست در حال حاضر نیز با پیچیدگی ها و صرف سرمایه گذاری های کلان علمی ، آموزشی ، رسانه ای ، تبلیغاتی و سیاسی طرح ها و ایده های جدیدی را پیگیری می کند .
دانشگاه الازهر مصر درتحقیق اخیری که انجام داده ، اعلام می نماید که هم اکنون ده هزار سایت اینترنتی سرگرم فعالیت های تخریبی علیه اسلام و مسلمانان اند. که میزان هزینه اختصاص یافته برای این سایت ها بالغ بر یک میلیارد دلار در سال است و این در حالی است که تعداد سایت های اسلامی حدود 200 سایت با اختصاص بودجه ای حدود یک میلیون دلار است .
برخی سازمانهای صهیونیستی جزو نخستین نهاد های راه اندازی سایت های ضد اسلامی هستند که رویکرد اصلی انها جسارت و توهین به پیامبر اکرم (ص) و خدشه به قرآن کریم است.
محمد شجاعی نویسنده کتاب شیعه ، مذهب حقیقی می نویسید:« سازمان جاسوسی امریکا « سیا » مبلغ چهل میلیون دلار برای فروپاشی تشیع هزینه کرده تا از طریق جلسات مداحی و مذهبی به ویژه توسط برخی مداحان بی سواد ، شهرت طلب و سود جو با استفاده از آهنگ ها و ترانه های مبتذل در برخی محافل ، مقاصد خود را پیاده نمایند.»
فعالیت های انجمن حجتیه به عنوان یک گروه به ظاهر مذهبی و تبلیغات این گروه همراه با تفکرات و اعتقادات انحرافی و متحجرانه در برابر افکار بلند و تابناک منتظران واقعی، نوعی انحراف در مذهب و سوء برداشت از بلند ترین قله اعتقادی یعنی « انتظار» تلقی می گردد .
گسترش تالیفات و وسعت دامنه تبلیغات این گروه همراه با بیان خواب ها و مکاشفات !
حکایت از وسعت کار دشمن دارد .
تحریف فوق العاده و هماهنگ برخی گروه های صوفی در حوادث قم ، حرکت هایی مانند قمه زنی و ترویج آن به عنوان اقدامی که چهره اسلام و شیعه را نزد جهانیان مشوه کرده و زمینه تهاجم و تقابل علیه ارزش های معنوی به ویژه عزاداری های سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران وفادار آن حضرت را فراهم کرده و دامن می زند .
راه اندازی و حمایت از گروه های سلفی و ضد شیعی توسط دستگاه های استکبار ی گام مهمی جهت این تهاجم است .
2-تحریف مفاهیم عالیه اسلامی و عرفان ناب اهل بیت (ع) به گرایشی انزوا طلب ، منفی ، جامد و صوفی گرا .
-دستگاه های فرهنگی و سیاسی بیگانه با معرفی اسلام به عنوان یک مکتب تک ساختی و یک بعدی به ویژه در حوزه عرفان با هدف دور کردن جوامع اسلامی از حیات سیاسی و اجتماعی تلاش می کنند و با ترویج صوفی گری ، به تخدیر تفکر شور آفرین و حماسه خیز و ظلم ستیز پرداخته و عده زیادی را در خلسه های روحانی ! جذبه های کاذب ، اعتیاد فکری و حال و هوای مکاشفات دروغین فرو برده تا جامعه اسلامی را منزوی نمایند . در حقیقت آنچه استکبار همیشه به دنبال آن بوده است جدا سازی متن جامعه از حاکمیت و سرنوشت خویش است و مردمی که سر در لاک خود فرو برده و کاری به کار خلق روزگار و سرنوشت خویش نداشته باشند با انزوا طلبی خود دشمن را به خانه خویش دعوت کرده اند.
در هر صورت تصوف فعلی چه از تفکرات مسیحیت رهبان پرور گرفته شده باشد چه ریشه در تفکر یونانی یا چینی ویا هندی و بودایی و سرخ پوستی داشته باشد و چه مربوط به تعالیم کنفوسیوس باشد ، انحراف از تعالیم ناب نبوی (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع)دارد و به ویژه از قرن دهم به بعد مورد حمایت بیگانگاه و سر در آخور استعمار گر انگلیس دارد و هدف اصلی آن منزوی کردن جامعه اسلامی و بی روح نمودن جامعه دینی است .
آقای هاشم معروف الحسینی معتقد است :
«نخستین هدف از دعوت به تصوف و زهد افراطی ، تحریف مفاهیم اسلامی بوده تا آن را به صورت دعوتی انزوا طلب و منفی گرا و جامد در آورند و در نتیجه چنان که صوفیان می فهمند و دشمنان ادیان ادعا می کنند دین ، افیون ملت ها باشد .
همان هایی که به ادیان واسلام از دریچه تصوف و از خلال رفتار کسانی می نگرند که خود را در لباس دین پنهان داشته و به نام آن سخن می گویند و در همین حال بادشمنان ادیان و انسانیت داد و ستد و همکاری می کنند.»

3-برنامه ریزی فرهنگی دشمن بیگانه .
-عامل مهم در جهت ترویج مسلک سازی کاذب ، برنامه ریزی فرهنگی بیگانگان در کشور های اسلامی است . با نظری دقیق به تحولات جهانی و رصد ترفند ها و سیاست های آشکار و پنهان دشمن می توانیم در یابیم که دشمن قدار و مکار در صدد اضمحلال درونی قدرت اسلام است . به این جهت مسلمانان را به خود مشغول کرده و فرقه هایی ایجاد نمود تا جوامع اسلامی را به رویارویی با یکدیگر وا داشته و به اصطلاح آنان را به جنگ ها قومی و فرقه ای سرگرم سازد. بدیهی است در این صورت ظرفیت ها و توانایی ها را نابود نموده ، در متون دینی انحراف ایجاد کرده و جلوه موهومی از اسلام نزد ملت ها و افکار عمومی نشان دهد .
به ابتذال کشاندن مراسم مذهبی و سنت های دینی ، آندلسی کردن جامعه و خشن جلوه دادن مسلمانان در رسانه ها از سینمای هالیوود گرفته تا اینترنت و ماهواره اوج فعالیت فرهنگی دشمنان در زمان حاضر است .
چنان که روشن است سازمان جاسوسی امریکا «سیا»برای به انزوا کشاندن مذهب شیعه طرحی را دردست دارد که دارای مراحل اجرایی مختلفی است از جمله :
-تبدیل تشیع از یک مذهب دارای قدرت منطقی و حرکت ساز به یک مذهب درویشی محض و از درون خالی که این تبدیل عمدتا به وسیله برخی از مداحان ساده لوح و فاقد صلاحیت صورت می گیرد.
حذف و اضافه نمودن رسومی از مراسم عزا داری از جمله قمه زنی ، قلاده به گردن افکندن ، حرکت بر روی آتش ، بر زبان آوردن بسیاری از عبارت سخیف که عمدتا در مایه های شطح و طامات صوفیه است . قابل ذکر است که طرح مذکور تنها یکی از اهداف سازمان جاسوسی امریکاست که توسط «مایکل برانت » به اجرا در آمده و یا خواهد آمد تا جایی که آنان حتی پیش بینی کرده اند که با انجام مراحل فوق تا سال 2010 دوران تفکر شیعه را پایان دهند!
از طرفی استعمار ، مرید بازی ، مرشد سازی و قطب تراشی را باب نموده تا با تعامل با آنان عده ای ساده لوح را گرداگرد خویش جمع نموده و آنها را رودرروی نظام اسلامی قرار دهد . نمونه های اخیر در دستگیری کاظمینی بروجردی و امثال او مشتی از خروار است و بی شک اردوگاه استکبار در آینده نیز از شعبده ی شیطان ها و فریب سالوسان و شیادی شیادان بهره خواهد جست که بیداری همه ما و اطاعت از رهبر بیدار و فرزانه انقلاب زمینه را بر دشمنان مکار خواهد بست .
فریب جلوه سالوسیان مخور کاین قوم

امیدشان به خدا نه ، به سیم و زر بسته است .
به رغم داعیه داران کشف و غیب و شهود

خُمی که حافظ سر خداست سر بسته است .
منبع:نشریه معراج اندیشه دفترمقام معظم رهبری