جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: بررسي عاد تهاي اخلاقي

  1. #1

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    26,365
    مورد تشکر
    68,356 پست
    حضور
    22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
    دریافت
    26
    آپلود
    0
    گالری
    8953

    بررسي عاد تهاي اخلاقي




    بررسي عاد تهاي اخلاقيبنام تو اي قرار هستيبررسي عاد تهاي اخلاقي

    بررسي عاد تهاي اخلاقي




    عادت‌ از مسائل‌ مهمي‌ است‌ كه‌ از ديرگاه‌ در علم‌ اخلاق‌ واموزش‌ و پرورش‌ مورد توجه‌ بسيار بوده‌ است‌. انچه‌ در علم‌ اخلاق‌ در تعريف ‌خلق‌و ملكه‌ و تعيين‌ فضائل‌ و رذائل‌ گفته‌اند به‌ ارزش‌ عادات‌ بستگي‌ كامل‌ دارد. براي‌ انكه‌ يك‌ نفر خوشبخت‌ و كامياب‌ زندگي‌ كند، بايد عادات‌ خوب‌ داشته‌ باشد; چنانكه‌ عادات‌ زشت‌ و بد از موثرترين‌ عوامل‌ تيره‌بختي‌ و ناكامي‌ است‌.

    دوره‌كودكي‌ و سنين‌ رشد در سرنوشت‌ ما تاثير عميق‌ دارد. گاه‌ اين‌ تاثير را بيش‌ ازاندازه‌ معلول‌ و وابسته‌ به‌ خواص‌ نژادي‌ يا ارثي ‌مي‌دانند، ولي‌ حقيقت‌ اين‌است‌ كه‌ اين‌ امر اغلب‌ مربوط به‌ عادتهايي‌ اكتسابي‌ است‌ كه‌ در شخص‌ پديد امده‌و به‌ هيچ‌ وجه‌ جنبه‌ ارثي‌ و نژادي‌ ندارد و نبايد به‌ حساب‌ طبايع‌ و غرائز وصفات‌ ذاتي‌ گذارده‌ شود و به‌ انها مشتبه‌ گردد.

    ويليام ‌جيمز، روانشناس‌ وفيلسوف‌ معروف‌ امريكايي1910-1841مقاله‌ سودمند و محققانه‌اي‌ درباره‌ عادت‌ دارد. اين‌ مقاله‌ كه‌ در كتاب‌ معروف‌ او، دوره‌ مختصر روانشناسي، صفحات151-150، چاپ‌ ومنتشر شده‌ است‌، اينك‌ براي‌ خوانندگان‌ مكتب‌ تشيع از انگليسي‌ به‌ فارسي‌ ترجمه‌مي‌شود. البته‌ مطالعات‌ علمي‌ و تجارب‌ شخصي‌ خوانندگان‌ ممكن‌ است‌ موافق‌ يااحيانا مخالف‌ پاره‌اي‌ از مطالب‌ اين‌ مقاله‌ باشد، ولي‌ منظور ما فعلا نقل‌ اصل‌مطالب‌ است‌ و در صدد انتقاد علمي‌ مقاله‌ و تفصيل‌ بحث‌ درباره‌ موضوع‌ ان‌نيستيم‌.
    انچه‌ اجمالا بايد بگوييم‌ اين‌ است‌ كه‌ در مطالعات‌ علمي‌ پيرامون‌مسائل‌ ديني‌، اجتماعي‌، اخلاقي‌، و حتي‌ حقوقي‌ و اقتصادي‌، بايد عادت‌ همچون‌عاملي‌ موثر و نيرومند مورد توجه‌ قرار گيرد.

    مخصوصا به‌ كساني‌ كه‌ درباره‌ اسلام‌و اهميت‌ دستورهاي‌ فردي‌ و اجتماعي‌ و حتي‌ اداب‌ و رسوم‌ عبادت‌ و ايين‌خداپرستي‌ و، از اين‌ بالاتر، طرز بيان‌ مسائل‌ اعتقادي‌ مربوط به‌ ما بعدالطبيعه‌در اين‌ دين ‌مقدس‌ مطالعه‌ مي‌كنند، توجه‌ به‌ مسائل‌ بغرنج‌ و پيچيده‌ رواني‌، ازجمله‌ عادات‌ را توصيه‌ مي‌كنيم‌.

    انچه‌ در اين‌ مقاله‌ خواهيد ديد نمونه‌هاي‌جالب‌ و پر اهميتي‌ از اسرار رواني‌ مربوط به‌ عادت‌ است‌ كه‌ با عباراتي‌ ساده‌ وروان‌ و شيرين‌ و قابل‌ فهم‌ براي‌ عموم‌، از خامه‌ تواناي‌ اين‌ دانشمند بزرگ‌ برصفحات‌ كتاب‌ نقش‌ بسته‌ است‌.
    توجه‌ به‌ نكات‌ اساسي‌ اين‌ مقاله‌ براي‌همه‌كساني‌ كه‌ مسئوليت‌ اجتماعي‌ دارند و در تربيت‌ افراد جامعه‌، بخصوص‌ نسل‌جوان‌، موثرند، ضرورت‌ كامل‌ دارد. به‌ طور كلي‌ توجه‌ به ‌مسائل‌ رواني‌ براي‌پدران‌ و مادران‌، معلمان‌ و مربيان‌، نويسندگان‌ و گويندگان‌، گردانندگان‌دستگاههاي‌ تبليغاتي‌، ناشرين‌ مطبوعات‌، زمامداران‌ و مسئولين‌ امور اجتماعي‌،واعظان‌ و روحانيون‌، و هر كس‌ كه‌ سهم‌ موثري‌ در تربيت‌ و تعيين‌ سرنوشت‌ دنيوي‌و اخروي‌ افراد دارد، از اهم‌ واجبات‌ است‌.

    مطالعه‌ همين‌ مقاله‌ مختصر درباره‌عادت‌ كافي‌ است‌ كه‌ نشان‌ دهد تماشاي نمايشها و فيلمهاي‌ بداموز كنوني‌، خواندن‌رمانها و داستانهاي‌ مهيج‌ عشقي‌ و جنايي‌، گوش‌ دادن‌ به‌ ترانه‌هاي‌ بداموز ومروج‌ شهوتراني‌ و ميخوارگي‌، پرداختن‌ به‌ غزليات‌ و اشعار صوفيانه‌ و عرفاني‌براي‌ انان‌ كه‌ جز ظاهر انها را درك‌ نمي‌كنند، مشاهده‌ معاشرتهاي‌ نامشروع‌ وناروا و زننده‌ پنهان‌ و اشكار در كاباره‌ها و دانسينگ‌ها و مراكز ديگر فساد، وامثال‌ اينها، چه‌ اثار سوء و زهراگيني‌ در همه‌ افراد، بخصوص‌ كودكان‌ و جوانان‌،دارد.

    با كمال‌ تاسف‌ بايد اعتراف‌ كرد كه‌ هر اندازه‌ با پيشرفت‌ علوم‌ ازاسرار حيات‌ انساني‌ بيشتر پرده‌ برداشته‌ مي‌شود، علم‌ عملا نه‌ تنهاكمتر مورداستفاده‌ قرار مي‌گيرد، بلكه‌ بيشتر مايه‌ سوء استفاده‌ است‌; و اين‌، كم‌ و بيش‌،همان‌ وضعي‌ است‌ كه‌ در بسياري‌ از پيشرفتهاي‌ علمي‌ و صنعتي‌ ديگر نيز وجود دارد. امروز، سوداگران‌ بي‌ بند و بار و سودپرست‌، كمپانيهاي‌ بزرگ‌ تبليغاتي‌، مسلكهاي‌منحرف‌ فلسفي‌و اخلاقي‌ و اجتماعي‌، و حكومتهاي‌ بيدادگر و خودخواه‌ رژيمهاي‌مختلف‌، از اين‌ اطلاعات‌ بيش‌ از خيرانديشان‌ اجتماع‌ بهره‌ مي‌گيرند.چرا؟ چه‌عرض‌ كنم!

    اقاي‌ ويليام ‌جيمز نقل‌ مي‌كنندكه‌ دوك‌ ولينگتن (1) روزي‌ از روي‌ تعجب‌ چنين‌ گفت‌: «عادت‌ طبيعت‌ ثانوي‌ استعادت‌ ده‌ هزار برابر طبيعت‌ است!
    شايد هيچ‌ كس‌ به‌ اندازه‌ او، كه‌ خودسربازي‌ كهنه‌كار و ازموده‌ است‌، نداند اين‌ سخن‌ چقدر درست‌ است‌. سالها كارمنظم‌ و تمرين‌ و مشق‌ روزانه‌ است‌ كه‌ مردي‌ را از نو مي‌سازد و اداره‌ او وفرماندهي‌ بر او را ممكن‌ مي‌كند.

    پرفسور هاكسلي (2) مي‌گويد:
    داستاني‌ است‌كه‌ شايد واقعيت‌ نداشته‌ باشد، ولي‌ مي‌توان‌ ان‌ را همچون‌ داستاني‌ واقعي‌پذيرفت‌. مي‌گويند مردي ‌خوشمزه‌ و شيرين‌كار سرباز بازنشسته‌اي‌ را ديد كه‌سورسات‌ شب‌ خود را روي‌ دست‌ به‌ خانه‌ مي‌برد. به‌ محض‌ اينكه ‌چشمش‌ به‌ اوافتاد بي‌مقدمه‌ بر او فرياد زد: خبر دار! سرباز فورا دستهايش‌ را پايين‌ انداخت‌. به‌ حالت‌ خبردار ايستاد و گوشتها و سيب ‌زمينيهايش‌ در نهر خيابان‌ ريخت‌. اين‌مشق‌ نظامي‌ در او به‌ حد كمال‌ رسيده‌ و گويي‌ جزء ساختمان‌ عصبي‌ او شده‌بود.

    در بسياري‌ از جنگها ديده‌ شده‌ است‌ كه‌ اسبهاي‌ جنگي‌ بي‌انكه‌ كسي‌ برپشت‌ انها سوار باشد فقط به‌ صداي‌ شيپور به‌ هيجان‌ امده‌ و مثل‌ زماني‌ كه‌ كسي‌بر انها سوار مي‌شود دور هم‌ جمع‌ شده‌اند. بيشتر حيوانات‌ اهلي‌ چون‌ ماشينهاي‌ساده‌اي‌ به‌ نظر مي‌رسند كه‌ دقيقه‌ به ‌دقيقه‌، بدون‌ شك‌ يا ترديد و توقف‌،وظايفي‌ را كه‌ به‌ انها ياد داده‌اند انجام‌ مي‌دهند، بي‌انكه‌ علامتي‌ از انهابروز كند كه‌ نشان‌ دهد امكان‌ تغيير رويه‌ به‌ مغز انها راه‌ يافته‌ باشد. اشخاصي‌كه‌ در زندانهاي‌ طويل‌ المدت‌ به‌ سن‌ پيري‌ رسيده‌اند، پس‌ از خلاصي‌ خوددرخواست‌ كرده‌اند كه‌ دوباره‌ به‌ زندان‌ برگردند.

    نقل‌ مي‌كنند در يك‌ تصادف‌راه‌ اهن‌، قفس‌ پلنگي‌ كه‌ براي‌ يكي‌ از سيركها مي‌بردند شكست‌. پلنگ‌ از قفس‌بيرون‌ پريد، ولي‌ بلافاصله‌، بي‌انكه‌ محافظين‌ او به‌ زحمت‌ بيفتند، به‌ جاي‌ خودبرگشت‌. اين‌ است‌ كه‌ عادت‌ لنگر بزرگ‌ اجتماع‌ و پرارزش‌ترين‌ كارگزار محافظه‌كار اوست‌. عادت‌ است‌ كه‌ مردم‌ را تحت‌ فرمان‌ نگاه‌ مي‌دارد و ابناي‌ ثروت‌ ومكنت‌ را از طغيان‌ رشك‌ بينوايان‌ نجات‌ مي‌بخشد.
    عادت‌ است‌ كه‌ نمي‌گذارددشوارترين‌ و زننده‌ترين‌ امور زندگي‌ معوق‌ و بلا متصدي‌ بماند و انها كه‌ براي‌تصدي‌ اين‌گونه‌ امور اورده‌ مي‌شوند كار خود را رها كنند و بروند.
    عادت‌ است‌ كه‌ماهيگير و عرشه‌بان‌ كشتي‌ را در قلب‌ زمستان‌ در دريا، معدنچي‌ را در تاريكي‌معدن‌، كشاورز را در ماههاي‌ برف‌ بار در كلبه‌ چوبي‌ و گوشه‌ تنهايي‌ مزرعه‌ نگه‌مي‌دارد.

    عادت‌ است‌ كه‌ ما را از هجوم‌ بيابانگردان‌ و ساكنين‌ مناطق‌ يخبندان‌مصون‌ مي‌دارد. عادت‌ است‌ كه‌ ما را محكوم‌ مي‌كند تا نبرد زندگي‌ را در همان‌خطوط كه‌ در ان‌ پرورش‌ يافته‌ يا خود در اغاز انتخاب‌ كرده‌ايم‌ ادامه‌ دهيم‌ وكاري‌ را كه‌ مطابق‌ ميل‌ ما نيست‌ به‌ بهترين‌ وجه‌ دنبال‌ كنيم‌، چون‌ نه‌ براي‌كار ديگر اماده‌ شده‌ايم‌ و نه‌ وقت‌ ان‌ مانده‌ كه‌ از نو شروع‌ كنيم‌ و خود رابراي‌ كار ديگر اماده‌ سازيم‌. عادت‌ است‌ كه‌ طبقات‌ مختلف‌ جامعه‌ را از به‌ هم‌ريختگي‌ مصون‌ مي‌دارد.

    در حدود سن‌ بيست‌ و پنج‌ سالگي‌ معين‌ مي‌شود هر كس‌ ازچه‌ طبقه‌ است‌ و چه‌ كاره‌ خواهد بود. صفات‌ لازم‌ براي‌ حرفه‌ يك‌ بازرگان‌جوان‌، يك‌ پزشك‌ جوان‌، يك‌ رييس‌ اداره‌ جوان‌، يا يك‌ مشاور حقوقي‌ جوان‌، دراين‌ سن‌ در او استقرار پيدا مي‌كند. در اين‌ سن‌ در طرزتفكر و بينش‌ اشخاص‌ خطوط وشيارهاي‌ ريزي‌ مي‌بينيد و تمايلات‌ و خواسته‌هاي‌ خاصي‌ مي‌يابيد كه‌ كم‌ كم‌ جزءشخصيت‌ انها مي‌شود و نمي‌توانند انها را از خود دور كنند. بر روي‌ هم‌ بهتر هم‌همين‌ است‌ كه‌ نتوانند.

    براي‌ دنيا همين‌ وضع‌ مفيد است‌ كه‌ شخصيت‌ بيشتر ما درسي‌ سالگي‌ چون‌ سنگ‌ خاره‌ مستحكم‌ مي‌شود و ديگر نرم‌ نمي‌گردد. اگر دوره‌ ميان‌بيست‌ و سي‌، دوره‌ متشكل‌ شدن‌ عادات‌ حرفه‌اي‌ و عقلاني‌ است‌، دوره‌ پيش‌ از ان‌در پيدايش‌ و تشكيل‌ عادات‌ شخصي‌، از قبيل‌ طرز تلفظ كلمات‌، سبك‌ سخن‌ گفتن‌،اطوار وحركات‌ و امثال‌ اينها، اهميت‌ بيشتري‌ دارد.

    زباني‌ را كه‌ پس‌ از بيست‌سالگي‌ مي‌اموزيد به‌ سختي‌ مي‌توانيد درست‌ با اكسان‌ خود زبان ‌تلفظ كنيد. جواني‌كه‌ به‌ محيط اجتماعي‌ بالاتر از خود قدم‌ مي‌گذارد، به‌ سختي‌ مي‌تواند معايب‌ ونواقصي‌ را كه‌ معاشرين‌ سنين‌ رشد در او ايجاد كرده‌ و رسوخ‌ داده‌اند از يادببرد. حتي‌ هر اندازه‌ هم‌ پول‌ در جيب‌ خود داشته‌ باشد باز بسيار مشكل‌ است‌ كه‌بتواند نظير يك ‌اشراف‌زاده‌ بداند چه‌ جور لباس‌ بپوشد.

    سوداگران‌اجناس‌ خود رابا همان‌ اشتياق‌ كه‌ به‌ شيك‌پوش‌ترين‌ افراد عرضه‌ مي‌كنند، بر او هم‌عرضه‌مي‌دارند، ولي‌ او نمي‌تواند از عهده‌ انتخاب‌ چيزهاي‌ مناسب‌ برايد. يك‌ قانون‌نامرئي‌ چون‌ قوه‌ جاذبه‌، نيرومند و قوي‌، او راهمچنان‌ در مدار اصلي‌ خود نگه‌مي‌دارد. لباس‌ پوشيدن‌ او امسال‌ همان‌ است‌ كه‌ پارسال‌ بود، و اين‌ نكته‌ كه‌اشنايان‌ شيك‌پوش‌ او چگونه‌ توانسته‌اند لباسهاي‌ مناسب‌ براي‌ خود تهيه‌ كنند، تالحظه‌ مرگ‌ بر او پوشيده‌ خواهد ماند.

    بنابراين‌، بزرگترين‌ اصل‌ تعليم‌ وتربيت‌ اين‌ است‌ كه‌ دستگاه‌ عصبي‌ خود را به‌ جاي‌ انكه‌ دشمن‌ خود كنيم‌ دوست‌خود سازيم‌. بايد انچه‌ كسب‌ كرده‌ايم‌ سرمايه‌ قرار دهيم‌ و با سود ان‌ اسوده‌زندگي‌ كنيم‌. بايد تا حدي‌ كه‌ ممكن‌ است‌، خود را به‌ كارهاي‌ سودمند معتادسازيم‌ و همانطور كه‌ كاملا مراقبيم‌ به‌ طاعون‌ مبتلي‌ نشويم‌، مراقبت‌ كنيم‌ باصفاتي‌ بار نياييم‌ كه‌ شايد روزي‌ سد راه‌ ترقي‌ ما شود و به ‌پيشرفت‌ ما لطمه‌زند.

    هر قدر بيشتر بتوانيم‌ امور جزئي‌ زندگي‌ را به‌ دست‌ اتوماتيسم‌ بي‌درد سرعادت‌ بسپاريم‌، نيروهاي‌ عالي‌ مغز براي‌ فعاليتهاي‌ ديگر فارغتر مي‌ماند. هيچ‌موجود انساني‌ بيچاره‌تر از ان‌ كس‌ نيست‌ كه‌ هيچ‌ چيز برايش‌ عادي‌ نيست‌; درهمه‌ چيز احتياج‌ به‌ تصميم‌ داشته‌ باشد; در روشن‌ كردن‌ هر سيگار، نوشيدن‌ هرفنجان‌ چاي‌، خوابيدن‌ و بيدار شدن‌ هر روز، و شروع‌ ساده‌ترين‌ و جزئي‌ترين‌ كارهابه‌ تامل‌ و انديشه‌ و اتخاذ تصميم‌ نيازمند باشد.
    درست‌ نيمي‌ از عمر اين‌ گونه‌اشخاص‌ صرف‌ تصميم‌ يا تاسف‌ بر كارهايي‌ مي‌شود كه‌ بايد ان‌قدر برايشان‌ عادي‌شده‌ باشد كه‌ بي‌توجه‌ و خود بخود انجام‌ دهند. اگر در ميان‌ خوانندگان‌ من‌ كسي‌هست‌ كه‌ هنوز اين‌گونه‌ وظايف‌ زندگي‌ برايش‌ عادي‌ نشده‌ است‌، بگذاريد هم‌اينك‌، قبل‌ از هر چيز، به‌ رفع‌ اين‌ نقيصه‌ بپردازد.

    در فصل‌ «عادت‌ اخلاقي» كتاب‌ پرفسور بين، نظرهاي‌ شايان‌ تحسيني‌ وجود دارد كه‌ از مجموع‌ انها دو اصل‌كلي‌ مهم‌ به‌ دست‌ مي‌ايد:

    1ـ در تحصيل‌ عادت‌ جديد يا ترك‌ عادت‌ سابق‌ بايددقت‌ كنيم‌ قدم‌ نخستين‌ را با حداكثر قدرت‌ و تصميم‌ برداريم‌. همه‌ مقتضياتي‌ راكه‌ ممكن‌ است‌ در به‌ كار انداختن‌ نيروهاي‌ لازم‌ موثر واقع‌ شود جمع‌اوري‌ كنيد. با جديت‌ هر چه‌ تمامتر خود را در شرايطي‌ قرار دهيد كه ‌وضع‌ جديد را تقويت‌ كند وبراي‌ خويش‌ قيودي‌ ايجاد كنيد كه‌ با وضع‌ سابق‌ ناسازگار باشد. حتي‌ اگر وضع‌اجازه‌ مي‌دهد، يك‌ ضمانت ‌اجتماعي‌ براي‌ خود درست‌ كنيد. خلاصه‌: تصميم‌ خود رابا هر كمك‌ مناسبي‌ كه‌ به‌ نظرتان‌ مي‌رسد پيش‌ ببريد.

    اين‌ روش‌ به‌ قدم‌ اول‌شما چنان‌ نيروي‌ موثر فوريي‌ مي‌بخشد كه‌ نمي‌گذارد خيال‌ به‌ هم‌ زدن‌ تصميم‌جديد به‌ ان‌ زودي‌ كه‌ در غير اين‌ صورت‌ ممكن‌ بود در شما پيدا شود به‌ مغز شماراه‌ پيدا كند. هر روز كه‌ در هم‌ شكستن‌ تصميم‌ جديد به‌ تاخير افتد، يك‌ درجه‌اميدوارتر مي‌شويد كه‌ هرگز شكسته‌ نخواهد شد.
    2ـ تا عادت‌ جديد در شما درست‌ريشه‌ نكرده‌، هرگز نگذاريد استثنا در كار شما پيش‌ بيايد.

    اگر يك‌ بار به‌ طوراستثنا به‌ وضع‌ سابق‌ برگشت‌ كنيد، مثل‌ اين‌ است‌ كه‌ بگذاريد گلوله‌ نخي‌ كه‌ بادقت‌ مي‌پيچيد يكباره‌ از دستتان‌ بيفتد. همين‌ يك‌ بار افتادن‌ بيش‌ از چندين‌ دوررا باز مي‌كند و بايد دوباره‌ بپيچيد. مداومت‌ هر كار معين‌ تنها وسيله‌ مهمي‌ است‌كه ‌مي‌تواند دستگاه‌ اعصاب‌ را درست‌ و بي‌نقص‌ به‌ كار بيندازد. همان‌ طور كه‌پرفسور بين مي‌گويد:

    خاصيت‌ ويژه‌ عادات‌ اخلاقي‌، برخلاف‌ اكتسابات‌عقلي‌، وجود دو نيروي‌ متقابل‌ و متضاد است‌ كه‌ به‌ تدريج‌ يكي‌ رو به‌زوال‌مي‌رود و ديگري‌ جانشين‌ ان‌ مي‌گردد. با اين‌ وضع‌، بالاترين‌ چيز ان‌ است‌ كه‌هيچ‌ يك‌ از صحنه‌هاي‌ جنگ‌ اين‌ دو نيروي‌ متقابل‌ را نبازيم‌. هر بار كه‌ جانب‌باطل‌ غلبه‌ كند، اثر چندين‌ بار غلبه‌ جانب‌ حق‌ را خنثي‌ مي‌كند.

    بنابراين‌،مقتضاي‌ احتياط لازم ‌ان‌ است‌ كه‌ وضع‌ دو نيرو چنان‌ تنظيم‌ شود كه‌ غلبه‌متواليا با يكي‌ از انها باشد، تا در اثر تكرار چنان‌ نيرومند و مستحكم‌ شود كه‌ديگر به‌ هيچ‌ وجه‌ و در هيچ‌ موقع‌ نشود با ان‌ مقابله‌ و ستيزه‌ كرد. اين‌ است‌بهترين‌ خط مشي‌ اخلاقي‌ كه‌ مي‌شود فرض‌ كرد.

    احتياج‌ به‌ موفقيت‌ قاطع‌ واطمينان‌ بخش‌ در اغاز كار امري‌ ضروري‌ است‌. شكست‌ وهله‌ اول‌ زمينه‌ مساعدي‌براي‌ تزلزل‌ قدرت‌ همه‌ تلاشهاي‌ بعدي‌ است‌; در صورتي‌ كه‌ مشاهده‌ گذشته‌ موفقيت‌اميز موجب‌ تقويت‌ بعدي‌ اعصاب‌ انسان‌ است‌. گوته به‌ مردي‌ كه‌ درباره‌ كارمهمي‌ با او مشورت‌ مي‌كرد و به‌ توانايي‌ خود بر انجام‌ ان‌ كار اعتماد داشت‌مي‌گويد: «اوخ! شما فقط بدين‌ محتاجيد كه‌ روي‌ دستهاي‌خود بزنيد!» اين‌ جمله‌تاثير خط مشي‌ موفقيت‌اميز گوته‌ را در اعصاب‌ و روحيات‌ خود او روشن‌مي‌كند.

    اكنون‌ اين‌ سوال‌ پيش‌ مي‌ايد كه‌ مگر نبايد در مبارزه‌ با اعتياد به‌ترياك‌ و مشروبات‌ الكلي‌ و نظاير اينها به‌ تدريج‌ عمل‌ كرد؟

    در اين‌ قسمت‌تجارب‌ تا حدودي‌ مختلف‌ است‌، ولي‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ اختلاف‌ بيشتر مربوط به‌اوضاع‌ و احوال‌ شخصي‌ و تعيين‌ بهترين‌ روش‌ مناسب‌ با احوال‌ شخصي‌ است‌; وگرنه‌در اين‌ اصل‌ اساسي‌ همه‌ متفقند كه‌ اگر واقعا ميسر باشد بهترين‌ طريق‌ همان‌ است‌كه‌ عادت‌ جديد يكباره‌ و سريع‌ تحصيل‌ شود. البته‌ بايد دقت‌ كنيم‌ كه‌ بر اراده‌خود وظيفه‌اي‌ چنان‌ سنگين‌ تحميل‌ نكنيم‌ كه‌ يقين‌ داريم‌ از همان‌ قدم‌ اول‌دچار شكست‌ مي‌گردد. در هر حال‌، بهترين‌ راه‌ براي‌ نيل‌ به‌ مقصود، خواه‌ در ترك‌عادتهايي‌ از قبيل‌ افيون‌ و خواه‌ در كارهاي‌ ساده‌اي‌ از قبيل‌ ساعت‌ برخاستن‌ ازخواب‌ يا شروع‌ به‌ كار، اين‌ است‌ كه‌ با در نظر گرفتن‌ قدرت‌ خود در يك‌ دوره‌كوتاه‌ و سريع‌ به‌ خود فشار بياوريم‌ و بقيه‌ وقت‌ خود را اسوده‌ و ازاد باشيم‌. شگفت‌ انكه‌ اگر شوق‌ خود را به‌ كلي‌ بي‌غذا بگذاريم‌ زود از لاغري‌مي‌ميريم‌.

    پيش‌ از اينكه‌ شخص‌ به‌ نو ساختن‌ خود شروع‌ كند بايد بتواند روي‌يك‌ راه‌ باريك‌ مستقيم‌، بي‌انحراف‌ و بي‌انكه‌ به‌ چپ‌ و راست‌ بنگرد، راه‌ برود. ان‌ كه‌ هر روز تصميم‌ تازه‌اي‌ مي‌گيرد، مثل‌ كسي‌ است‌ كه‌ بايد از گودالي‌ بپرد،ولي‌ هر بار كه‌ براي‌ پريدن‌ خيز مي‌گيرد، به ‌محض‌ رسيدن‌ لب‌ گودال‌ بايستد وبرگردد كه‌ دوباره‌ خيز بگيرد. تجمع‌ قواي‌ اخلاقي‌ و تمركز انها بدون‌ پيشرفت‌پي‌گير و مداوم‌ ميسر نيست‌. تنها به‌ بركت‌ قدرت‌ تمرين‌ مداوم‌ است‌ كه‌ به‌تجمع‌ و تمركز قوا نائل‌ و بدان‌ معتاد مي‌شويم‌(3).

    به‌ دو اصل‌ نامبرده‌مي‌توان‌ اصل‌ سومي‌ را افزود:
    همان‌ فرصت‌ نخستين‌ را بگيريد و روي‌ هرتصميمي‌ كه‌ مي‌گيريد و هر شوق‌ دروني‌ كه‌ در جهت‌ تامين‌ عادات‌ ارزويي‌ خودمي‌يابيد به‌ عمل‌ بپردازيد. اراده‌ و شوق‌ وقتي‌ به‌ ان‌ حد برسد كه‌ خاصيت‌اتوماتيسم‌ پيدا كند، قدرت‌ ان‌ را دارد كه‌ وضع‌ جديد را به‌ مغز منتقل‌ كند، نه‌در همان‌ لحظه‌ اول‌ كه‌ تازه‌ پديد امده‌ است‌.

    همان‌ طور كه‌ نويسنده‌ اخيرخاطرنشان‌ مي‌كند:
    زمينه‌اي‌ مساعد و جدي‌ براي‌ عمل‌ لازم‌ است‌ تا نقطه‌اتكايي‌ فراهم‌ ايد و اهرمي‌ كه‌ با ان‌، قدرت‌ اراده‌ چندين‌ برابرمي‌شود بر ان‌تكيه‌ كند و سر ديگرش‌ بلند شود، وگرنه‌ ان‌ كس‌ كه‌ زمينه‌ مساعد جدي‌ براي‌ عمل‌ندارد تا فشار نقطه‌ اتكاي‌ اهرم‌ را تحمل‌ كند، كار او فقط ژست‌ و ادا و اطوارتوخالي‌ است‌.

    اگر شخص‌ زمينه‌ جدي‌ براي‌ عمل‌ نداشته‌ باشد، هر قدر ذهنش‌انباشته‌ از اصول‌ و قواعد اخلاقي‌ و احساساتش‌ خوب‌ و عالي‌ باشد، باز ممكن‌ است‌به‌ نتيجه‌ نرسد و نفسانياتش‌ هميشه‌ بلا اثر بماند. ضرب‌ المثلي‌ هست‌ كه‌ نيتهاي‌خوب‌ و بي‌عمل‌ سنگفرش‌ جهنم‌ است‌.اين‌ همان‌ نتيجه‌اي‌ است‌ كه‌ از قواعد سه‌گانه‌ مزبور به‌ دست‌ مي‌ايد. همان‌ طور كه‌ جان‌ استورات‌ ميل مي‌گويد: «خلق‌ وخوي‌ اراده‌اي‌ است‌ كه‌ درست‌ در نفس‌ مستقر شده‌ باشد.» اراده‌ به‌ اين‌ معنايي‌كه‌ او در اين‌ عبارت‌ خواسته‌، هماهنگي‌ فكر براي‌ عمل‌، در راهي‌ محكم‌ و سريع‌ ومشخص‌، مافوق‌ همه‌ حوادث‌ و رويدادهاي‌ زندگي‌ است‌.

    انديشه‌ هر كار فقط به‌نسبت‌ دوام‌ لاينقطع‌ ان‌، كه‌ خود بخود به‌ وقوع‌ كار منجر مي‌شود، در ما راسخ‌ وموثر مي‌شود و مغز بدان‌ معتاد مي‌گردد. اگر شوق‌ يا اراده‌ خوبي‌ را بي‌انكه‌ به‌نتيجه‌ عملي‌ برسد از دست‌ بدهيم‌، بدتر از ان‌ است‌ كه‌ شانس‌ خوبي‌ را از دست‌داده‌ باشيم‌، زيرا كمترين‌ اثرش‌ اين‌ است‌ كه‌ تصميمهاي‌ ديگر را نيز مسلما ازاينكه‌ در راهي‌ نتيجه ‌بخش‌ بيفتد باز مي‌دارد.

    منش‌ هيچ‌ كس‌ پست‌تر از منش‌شخص‌ احساساتي‌ و خيالي‌ و رويا بين‌ نيست‌، كه‌ عمري‌ را در درياي‌ متلاطم‌احساسات‌ تهييج‌ شده‌ مي‌گذراند ولي‌ هرگز كاري‌ مردانه‌ و جدي‌ از او سر نمي‌زند. نمونه‌ بارزي‌ از اين‌ افراد روسو است‌. روسو با كلمات‌ نافذ و بليغ‌ خود به‌ همه‌مادران‌ فرانسوي‌ توصيه‌ مي‌كند كه‌ پيرو طبيعت‌ باشند و خود به‌ پرستاري‌ و تربيت‌فرزندانشان‌ بپردازند، ولي‌ خود او برخلاف‌ گفته‌ خود، فرزندانش‌ را به‌شيرخوارگاه‌ مي‌فرستد تا از انها پرستاري‌ كنند.

    هر كس‌ از ما كه‌ به‌ كار خوب‌اخلاقي‌ مطلق‌ اظهار اشتياق‌ كند ولي‌ در مقام‌ عمل‌، انجا كه‌ همين‌ كار اخلاقي‌خوب‌ با لباس‌ بدل‌ لابلاي‌ لوازم‌ نامطلوب‌ و بدنماي‌ ديگر سر راه‌ او قرارگرفته‌،ان‌ را ترك‌ كند، به‌ سهم‌ خود در همان‌ راه‌ روسو قدم‌ گذارده‌ است‌. دراين‌ روزگار همه‌ فضائل‌ لابلاي‌ لوازم‌ ناپسند و نامطلوبي‌ نهفته‌ است‌; واي‌ بران‌ كس‌ كه‌ فضائل‌ را فقط وقتي‌ بشناسد كه‌ انها را در ذهن‌ خود به‌ شكل‌ مطلق ‌وخالص‌ تصور كند.

    اشخاصي‌ كه‌ در خواندن‌ داستان‌ و رفتن‌ به‌ نمايش‌ افراط مي‌كننداز همين‌ قبيل‌اند. عادات‌ اينها هيولاي‌ عجيبي‌ است‌. مثلا، يك‌ خانم‌ روسي درتماشاخانه‌ به‌ حال‌ بازيكنان‌ خيالي‌ نمايش‌ اشك‌ مي‌ريخت‌، ولي‌ در همان‌ حال‌كالسكه‌چي‌ او بيرون‌ از شدت ‌سرما يخ‌ كرده‌ بود و خانم‌ از اين‌ بابت‌ هيچ‌نگراني‌ نداشت‌. از اين‌ قبيل‌ وقايع‌ همه‌ جا، ولو با زنندگي‌ كمتري‌، اتفاق‌مي‌افتد. حتي‌ اعتياد به ‌افراط بي‌اندازه‌ در موسيقي‌، براي‌ كساني‌ كه‌ نه‌ خودنوازنده‌اند و نه‌ از موهبت‌ موسيقي‌ به‌ اندازه‌ كافي‌ برخوردارند تا ان‌ را فقطدر راه‌ عقلاني‌ خالص‌ ان‌ به‌ كار برند، شخصيت‌ افراد را متزلزل‌ و انان‌ را سست‌عنصر مي‌كند، چون‌ غالبا مملو از هيجاناتي‌ مي‌شوند كه‌ معمولا بي‌انكه‌ به‌ مرحله‌عمل‌ برسد نابود مي‌گردد.

    چاره‌اي‌ نيست‌ جز اينكه‌ انسان‌ هرگز حاضر نشود در يك‌كنسرت‌ احساساتي‌ پيدا كند كه‌ بعدا منشا صدور كاري‌ از او شود، اگر چه‌ ناچيزترين‌كارهاي‌ دنيا باشد. مثلا اگر شجاعت‌ كارهاي‌ بزرگ‌ را ندارد لااقل‌ با مادر بزرگش‌با نرمي‌ و ملاطفت‌ صحبت‌ كند; يا در يك‌ وسيله‌ حمل‌ و نقل‌ عمومي‌ صندلي‌ خود رابه‌ ديگري‌ واگذارد. در هر حال‌ اين‌ احساسات‌ او در عمل ‌ظاهر شود.

    حالات‌ اخيرما را بر اين‌ نكته‌ واقف‌ مي‌كند كه‌ نه‌ تنها خطوط مخصوص‌، بلكه‌ اشكال‌ عمومي‌كار نيز به‌ وسيله‌ عادت‌ در مغز منطبع‌ مي‌شود. مثلا اگر اجازه‌ دهيم‌ خواستهاي‌ما رو به‌ زوال‌ بروند، رو به‌ زوال‌ خواهند گذاشت‌.

    به‌ همين‌ دليل‌ بايد گفت‌ كه‌اگر غالبا از جد و جهد و عمل‌ خودداري‌ كنيم‌ استعداد جد و جهد ما پيش‌ از انكه‌خودمان‌ متوجه‌ شويم‌ از بين‌ خواهد رفت‌. يا اگر بگذاريم‌ دقت‌ و عنايت‌ و توجه‌ما اين‌ سو و ان‌ سو برود براي‌ هميشه‌ چنين‌ خواهد ماند. سعي‌ و دقت‌، چنانكه‌ بعدخواهيم‌ ديد، دو نام‌ براي‌ يك‌ واقعيت‌ رواني‌است‌، ولي‌ ما به‌ درستي‌ نمي‌دانيم‌كه‌ اين‌ دو به‌ كدام‌ يك‌ از جريانهاي‌ مغز ارتباط دارند. عمده‌ترين‌ دليل‌ براينكه‌ اجمالا به‌ جريانهاي‌ مغز مربوطند و يكسره‌ كار روح‌ نيستند اين‌ است‌ كه‌دريافته‌ايم‌ تا حدودي‌ از موارد قانون‌ عادت‌اند كه‌ يك‌ قانون‌ مادي‌است‌.

    اخرين‌ اصل‌ عملي‌ مربوط به‌ عادات‌ اراده‌ كه‌ ما مي‌توانيم‌ طرح‌ كنيم‌اين‌ است‌ كه‌ با مختصر تمرين‌ روزانه‌، استعداد جد و جهد را در خود زنده‌ نگه‌داريد، اگر چه‌ در كارهاي‌ بيفايده‌ و غيرضروري‌ باشد. مثلا يك‌ يا چند كار ناچيز وغير ضروري‌ را براي‌ رياضت‌ و ورزش‌ تصميم‌ و شجاعت‌ در خود به‌ طور منظم‌ انجام‌دهيد. هر روز يا يك‌ روز در ميان‌ كاري‌ انجام‌ دهيد، فقط به‌ اين‌ منظور كه‌ كارمرتبي‌ انجام ‌داده‌ باشيد كه‌ هرگز از شما ترك‌ نمي‌شود، به‌ طوري‌ كه‌ چون‌ ساعت‌ان‌ كار فرا رسد، هيچ‌ گاه‌ شما را ارام‌ و بي‌حركت‌ براي‌ قيام‌ به‌ ان‌نيابند.

    اين‌ نوع‌ رياضت‌ و تمرين‌ نظير حق‌ بيمه‌اي‌ است‌ كه‌ شخص‌ براي‌ خانه‌و اثاث‌ خود مي‌پردازد. موقع‌ پرداخت‌ فايده‌اي‌ به‌ حال‌ او ندارد، شايد هم‌ اين‌پول‌ هرگز به‌ جيب‌ او برنگردد، ولي‌ اگر اتش‌سوزي‌ به‌ سراغ‌ او بيايد تنها انچه‌تاكنون‌ پرداخته‌ است‌ او را از خانه ‌خرابي‌ نجات‌ خواهد داد. عينا همين‌ است‌وضع‌ كسي‌ كه‌ با انجام‌ كارهاي‌ بيفايده‌ و غيرضروري‌ خود را به‌ تمركز توجه‌ ودقت‌، قوت‌ اراده‌ و خويشتن‌داري‌ معتاد مي‌كند. چنين‌ كس‌ در ان‌ موقع‌ كه‌ هر چه‌پيرامون‌ اوست‌ دچار تزلزل‌ و بي‌ثباتي‌ است‌، چون‌ برج‌ بر جاي ‌خواهد ايستاد;
    درصورتي‌ كه‌ همقطاران‌ سست‌ او چون‌ ذرات‌ كاه‌ در برابر تندباد پراكنده‌ و نابودشده‌اند. از اينجاست‌ كه‌ روانشناسي‌ اخلاقي‌ قوي‌ترين‌ دستيار علم‌ اخلاق‌است‌.

    جهنمي‌ كه‌ بر طبق‌ معتقدات‌ ديني‌ در دنياي‌ ديگر بدان‌ مبتلا مي‌شويم‌،بدتر از جهنمي‌ نيست‌ كه‌ در اين‌ دنيا با بد اموزي‌ و انداختن ‌نفسانيات‌ خود درراههاي‌ غلط و كسب‌ عادتهاي‌ ناروا براي‌ خود مي‌سازيم‌.
    اگر جوانان‌ مي‌توانستندتشخيص‌ دهند كه‌ چقدر زود به‌ توده ‌متحركي‌ از عادات‌ مبدل‌ مي‌شوند، در ان‌ وقت‌كه‌ چون‌ تركه‌ تر حالت‌ ارتجاعي‌ و پلاستيكي‌ داشتند بيشتر به‌ ساختمان‌ خودعنايت‌ مي‌كردند. خوب‌ يا بد، ماييم‌ كه‌ رشته‌ سرنوشت‌ خود را مي‌تابيم‌ و اين‌رشته‌ تافته‌ هرگز از هم‌ باز نخواهد شد.(4) كوچكترين‌ ضربه‌ پاكي‌يا ناپاكي‌ وگناه‌ كه‌ بر اين‌ پيكر وارد ايد جاي‌ ان‌ براي‌ هميشه‌ باقي‌ خواهد ماند. درنمايشنامه‌ جفرسن، ريب‌وان و نيكل شرابخوار و باده‌گسار، هر بار كه‌ در انجام‌وظيفه‌ خود قصور مي‌ورزد با خود مي‌گويد: اين‌ يك‌ بار هيچ‌; اين‌ را نمي‌شمرم!

    بسيار خوب‌، او مي‌تواند اين‌ بار را نشمرد; شايد خداي‌ رئوف‌ هم‌ ان‌ رانشمرد، ولي‌ بي‌ كم‌ و زياد شمرده‌خواهد شد. مولكولهاي‌ سلولهاي‌ عصبي‌ و بافتهاي‌او همه‌ اين‌ يك‌ بارها را مي‌شمرند و ثبت‌ و بايگاني‌ مي‌كنند، تا بار ديگر كه‌ درمعرض‌ وسوسه‌ و اغوا قرار مي‌گيرد عليه‌ او به‌ كار رود.
    در ترجمان‌ تحت‌ اللفظي‌مو به‌ مو و دقيق‌ علم‌ از عالم‌ واقع‌، هر كار كه‌ از ما سر زند هرگز محو نخواهدشد. اين‌ البته‌ از جهتي‌ خوب‌ است‌ و از جهتي‌ هم‌ بد. همان‌ طور كه‌ ما در اثرچندين‌ بار شرابخواري‌ متناوب‌ دايم‌الخمر مي‌شويم‌، در اثر ساعتها كار متناوب‌علمي‌ و عملي‌ نيز در كار خود مسلط و ماهر و با تجربه‌ مي‌شويم‌; گر چه‌ در عين‌حال‌ در عرفيات‌ و اخلاقيات‌ ضعيف‌ مي‌گرديم‌.

    هيچ‌ جوان‌ نوخاسته‌ را نگذاريدنسبت‌ به‌ نتيجه‌ تعليم‌ و تربيت‌ خود، در هر راه‌ كه‌ هست‌، ذره‌اي‌ نگراني‌ وتشويش‌ داشته‌ باشد. اگر اين‌جوان‌ در همه‌ ساعات‌ ايام‌ كار خود با ايمان‌ واطمينان‌ به‌ كار مشغول‌ باشد، ممكن‌ است‌ به‌ نتيجه‌ نهايي‌ برسد و در هر حرفه‌كه‌ انتخاب ‌كرده‌ با اطمينان‌ كامل‌ به‌ صبح‌ سعادت‌ خود اميدوار باشد; يك‌ روز سراز خواب‌ بردارد و خود را از افراد مستعد و شايسته‌ دوران‌ خود بيابد.
    ارام‌ ارام‌،ضمن‌ كارهاي‌ جزئي‌ روزانه‌ كه‌ در حرفه‌ خود انجام‌ مي‌دهد قدرت‌ اظهار نظر درهمه‌ موضوعات‌ مربوط به‌ ان‌ حرفه ‌همچون‌ سرمايه‌ و ثروتي‌ كه‌ هرگز بر باد نروددر او به‌ حد كامل‌ خواهد رسيد.

    بايد جوانان‌ از اين‌ رمز ترقي‌ اگاه‌ گردند. بي‌اطلاعي‌ از اين‌ راز بيش‌ از همه‌ علل‌ احتمالي‌ ديگر در جواناني‌ كه‌ به‌كارهاي‌ سخت‌ مبادرت‌ مي‌كنند توليد ترس‌ و ضعف‌ خواهد كرد.


    منبع: مجله‌ مكتب‌ تشيع، شماره‌ 3، خرداد 1340، صص‌ 143ـ127.


    پى‏نوشت‏ها‏
    1- ژنران‌ و رجل‌ سياسي‌ انگليسي‌، 1852ـ1769، (مترجم‌).
    2- توماس‌ هنري‌ هاكسلي‌، زيست‌شناس‌ انگليسي‌، 1895ـ1825 (مترجم‌).
    3- اين‌ قسمت‌ از كتاب‌. ج‌. بانسن‌ نقل‌ شده‌ است‌.
    4- نكوهش‌ مكن‌ چرخ‌ نيلوفري‌ را برون‌ كن‌ ز سر باد خيره ‌سري‌ را
    تو چون‌ خود كني‌ اختر خويش‌ را بد مدار از فلك‌ چشم‌ نيك‌ اختري‌ را
    ناصرخسرو


    بررسي عاد تهاي اخلاقيبررسي عاد تهاي اخلاقيبررسي عاد تهاي اخلاقي


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    937
    مورد تشکر
    1,691 پست
    حضور
    1 ساعت 48 دقیقه
    دریافت
    2
    آپلود
    0
    گالری
    0





    بحث بسیار جالبی است . دوستان مرحمت کنند و در این بحث شرکت کنند چون ثمرات بسیار دارد .

    ابتدا از این نکته آغاز می کنم که موضوع شکستن عادت ها ( خرق عادت ) در سیر و سلوک جایگاه ویژه ای دارد و بسیاری از بزرگان برای دست یابی به حالت های معنوی اقدام به این کار کرده اند .

    نکته ی دوم این که عادت با خودآگاهی به نوعی در تعارض است . به همین دلیل حتی وقتی فضائل به عادت تبدیل می شود ارزش خودآگاهانه ی خود را از دست می دهد .


  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۷
    نوشته
    1,246
    مورد تشکر
    2,313 پست
    حضور
    50 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    چه عادتهایی خوب است و چه عادتهایی بد؟




    تعریفی كه برای عادت كرده اند این است كه در صورت تكرار یك عمل و ملكه شدن آن عمل برای انسان عادت حاصل می شود و همان طور كه خودتان فرمودید ما دو گونه عادت (عادت خوب و بد) داریم اگر رفتار و عقاید نادرست ملكه نفس و ذهن ما شده باشد ما به رفتار و عقاید بدی عادت كرده ایم اما اگر رفتار و عقاید درستی ملكه ما شده باشد ما عادت خوبی داریم.



    نكته قابل توجه آن است كه ما از خودِ عادت برای رهایی از دست عادت استفاده می كنیم یعنی برای رهایی از عادت بد ناچاریم عادات خوب را در خودمان ایجاد و جایگزین عادات عادات بد كنیم به طور كلی عادت با تمام وسعت دایره اثر و عملش در انسان و حتی حیوانات صرف نظر از سایر جهات و جنبه ها و آثار وجودی گوناگونش از جمله عواملی است كه اگر آگاهانه و بطور اصولی مورد توجه و استفاده قرار بگیرد نقش و اثر تربیتی مخصوص به خود داشته و در مواردی امر تربیت و حتی تعلیم مبتنی و متكی بر پیدایش عادت می گردد.[1]



    به طور كلی تكرار اعمال مستحب و مطلوب تا اندازه ای كه ملكه ما بشود از عادات خوب محسوب می شود. به عنوان مثال عادت عادت به بیداری شب برای نماز شب، عادت به جود و بخشش، عادت به احترام دیگران خصوصاً احترام به پدر و مادر، عادت به اینكه انسان عباداتش را پنهان كند تا از ریا مصون بماند، عادت به تشكر كردن از دیگران و عادت به مخالفت با هوی نفس هم از عادت‌های مطلوب هستند.



    قرآن كریم می فرماید: و من یوق شحَّ نفسه فاولئك هم المفلحون (تغابن/16)



    صفت بخل فقط در صورتی زائل می شود كه انسان به بذل مال عادت كند[2]



    حضرت امام خمینی(ره) می فرماید:



    قبل از ورود به ماه رمضان توبه نمائید و زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید.[3] و در جای دیگر می فرماید: دل را عادت بده به یاد محبوب بلكه به خواست خدا صورت قلب صورت ذكر حق شود.[4]

    و در كتب اخلاقی آمده است: برای اینكه كسی به دروغ گفتن عادت نكند باید از دروغهای كوچك دوری جوید تا بتواند زبان خویش را كنترل كند.



    و علاج سكوت در مقام عمل ان است كه بعضی از سخنان لازم را نگویید تا به ترك سخنان غیر ضروری عادت كند.[5]

    عادت بد: عاداتی مانند عادت به گناه، عادت به لهو و لعب، عادت به خلق و خوی بد، عادت به گناهان زبان مانند غیبت و دروغ، عادت به خودستایی، عادت به بددهنی و فحش، عادت به هرزه گویی و شكم پروری... از اقسام عادت بد هستند.



    رسول خدا _ صلی الله علیه و آله _ می فرماید: انّ من اعظم الخطایا اللّسان الكذوب به راستی از بزرگترین خطاها زبانی است كه عادت به دورغ داشته باشد.[6] و در جای دیگری می فرماید ان المومن ینطبع علی كلّ شی الا علی الكّذب و الخیانه مومن به هر چیزی عادت می كند جز به دروغ و خیانت.[7]

    یكی دیگر از عادات بد این است كه عبادت را از روی عادت انجام دهد مثلاً نماز را از روی عادت می خواند و هیچ توجهی درنماز به خدا ندارد.



    در حدیث است كه فرموده اند: به ركوع و سجود طولانی كسی نگاه نكنید زیرا این چیزی است كه او عادت كرده است می‌ترسد این شیوه را ترك كند بنابراین به راستگویی و امانتداری اشخاص نگاه كنید.[8]



    و فرموده اند گروهی از روی عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماهها در غفلت بوده مرتكب گناهان شده و از روی عادت نیز وارد عید می شوند.[9]



    بنابراین دستور داده اند كه كارها را به خاطر رسم و عادت انجام نداده و سعی كنیم این كارها را با نیتی خالص و برای رضای خداوند انجام داده و در خلوص خود نیز صادق باشیم.[10]



    نكته قابل توجه در عادات بد این است كه برای ترك آنها نمی توان به طور كلی و یكباره آن را ترك كرد همچنانكه شنیده اید ترك عادت موجب مرض است.



    بنابراین برای اینكه مهار نفس را همیشه در دست داشته باشیم و نفس طغیان نكند باید با مدارا با نفس رفتار كرد و كم كم عادات بد را ترك كرد. در حدیث هم هست كه می فرماید: ردّ المعتاد عن عادته كالمعجز. بر گرداندن كسی كه به كاری عادت كرده است همانند معجزه ای بسیار دشوار است.[11]



    راههای مبارزه با عادتهای بد در اسلام



    1 _ توصیه به علم آموزی: در اثر علم و اطلاع قبلی از هر واقعیتی، پیش از حصول عادت مصونیتی طبیعی و مطمئن در برابر تمام عادات منفی ایجاد می شود.[12]



    2 _ امر به تعقل و تفكر در هر امر و در هر مورد و هر مقامی: تعقل اساسی ترین عامل عادت شكن است. كه سبب انهدام پرده جهل و غفلت از برابر دیده دل گردیده.[13]



    3 _ امر به ترك كلیه اعمال و افكار مضر.



    اسلام یك روش عادت شكنی مخصوص خود دارد كه به صورت ترك جدی معاصی كبیره و عدم تكرار معاصی صغیره بیان گردیده.



    توبه یا ترك جدّی معاصی و تخلفات، یك عامل عادت شكنی است در برابر كلیه انواع عادت روحی منفی، كه ابتدا در ردیف آداب و رسوم خانوادگی یا آداب و سنن ملی و اجتماعی ناخودآگاه از جانب افراد پذیرفته شده و تدریجاً به حالات و صفات روحی ثابت و موثرتری تبدیل می گردند و این عادات و صفات روحی منفی اعم از اینكه منشاء ارثی داشته باشند یا اكتسابی. تا پایان عمر بطور ناخودآگاه همراه شخص بوده و موجب انواع انحرافات فردی و ابتلائات اجتماعی می گردند.[14]



    4 _ امر به معروف و نهی از منكر



    این تكلیف یك نوع سعی و مجاهدت در بهبود وضع روحی و اخلاقی عرف و اجتماع است و اثرات تلقین به نفس آن در خودِ شخص عالم و عامل به وظایف و امر كننده بر معارف و نهی كننده از مناهی و منشا اثر بوده و یك عامل عادت شكن مهم و موثر است.[15]





    منبع برای مطالعه بیشتر



    1 . نقش تربیتی عادت، دكتر احمد صبور اردوباری، ج اول.[1] . نقش تربیتی عادت، دكتراحممد صبوراردوبادی، ج اول، هدی، چاپ دوم ص21.

    [2] . اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، هجرت، چاپ 4، 1378، ص 7.

    [3] . جهاد اكبر، امام خمینی، موسسه نظم و نشر آثار امام خمینی، چاپ 9، 1378، ص 38.

    [4] . چهل حدیث امام خمینی، مؤسسه نظم و نشر آثار امام خمینی، چاپ 20، 1378، ص 291.

    [5] . مورد 1، ص226.

    [6] . نقطه های آغاز اخلاق عملی (آیت الله مهدوی كنی) دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ7، 1376، ص245.

    [7] . همان.

    [8] . اخلاق، مترجم محمد رضا جباران، هجرت، چاپ4، 1378،ص430.

    [9] . اخلاق، مترجم محمد رضا جباران، هجرت، چاپ1378،ص335.

    [10] . ترجمه المراقبات،ابراهیم محدث بندر ریگی، اخلاق، 1376،ص52.

    [11] . نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله مهدوی كنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ 7، 1376،ص244.

    [12] . نقش تربیتی عادت، دكتر احمد صبور اردوباری،ج اول،هدی، چاپ اول، ص228.

    [13] .همان، ص241.

    [14] .همان،ص245.

    [15] . نقش تربیتی عادت، دكتر احمد صبور اردوباری،ج اول، هدی،چاپ اول،ص
    شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود