جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: مقالات علوم اجتماعی

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32

    مطلب مقالات علوم اجتماعی




    اهداف تشکیل یک خانواده سالم چیست؟

    همسران جوان برای ایجاد همدلی با یکدیگر نیاز به فرصت هایی در ابتدای زندگی زناشویی دارند، لیکن به موازات ایجاد این همدلی و حتی برای به وجود آوردن آن، بایدبرای یکدیگر در حکم آینهای باشند که هم خوبی ها و هم نارسایی ها را نشان دهند وبرای بهتر زیستن خود تلاش مشترک داشته باشند.

    پایه ارتباط صحیح در خانواده دوچیز است:

    1-ارزیابی و سنجش رفتارهای زوجین توسط یکدیگر و تلاش برای رشد و کمال زندگی خانوادگی.

    ۲- وجود معیارها و اهداف صحیح و متعالی.

    همسران جوان برای ایجاد همدلی با یکدیگر نیاز به فرصت هایی در ابتدای زندگی زناشویی دارند، لیکن به موازات ایجاد این همدلی و حتی برای به وجود آوردن آن، باید برای یکدیگر در حکم آینهای باشند که هم خوبی ها و هم نارسایی ها را نشان دهند و برای بهتر زیستن خود تلاش مشترک داشته باشند.
    زندگی مشترک بدون وجود ارزش ها و اهداف متعالی بادوام نیست. لذا همسران جوان بایستی اساس تشکیل خانواده را رسیدن به چنین اهدافی قراردهند. حتی اگر بدون توجه به چنین اهدافی زندگی خانوادگی را آغاز کردند، باز هم تلاش کنند در برنامه ها و رفتارهای خود آنها را در اولویت قرار دهند.

    این اهداف عبارتاند از:

    1- احساس بزرگ منشی و عزت نفس:
    دو همسر در زندگی باید از عزتنفس و احترام برخوردار باشند. هیچ پسر و دختر جوانی نمی تواند با انگیزه ی توجه به خود و احساس برتری نسبت به همسر، به زندگی مشترک وارد شود و انتظار شیرین کامی وموفقیت داشته باشد. ممکن است در ابتدای زندگی مشترک این نحوه رفتار بین دو همسروجود نداشته باشد و هر کدام سعی کند با احترام به دیگری حرمت نفس او را حفظ کند،لیکن چنین رویهای باید به مرور در روابط متقابل آنان به وجود آید.
    مرد و زن جوان در صورتی می توانند چنین رویه ای را در رابطه با یکدیگر در پیش گیرند که خودبزرگ منش و دارای عزت نفس باشند و یا همزمان، آن را در خود تقویت نمایند.
    ازآنجا که زوج های جوان قبل از ازدواج، هر کدام در خانواده پدری، روابط خانوادگی واجتماعی متعددی داشته اند، این روابط تا مدتها بر رابطه مشترک آنان اثر میگذارد ولذا هر کدام از آنان باید مراقب باشد تا همراه با احترام به دیگری، فامیل واطرافیان او را نیز مورد احترام قرار دهد.

    ۲-خوش بینی و رضایت خاطر:
    هر یک از ما باید بتوانیم بین گذشته، حال و آینده رابطه معقول و متعادلی ایجاد کنیم. پسرو دختر جوان ممکن است قبل از ازدواج، خاطرات، تجربیات و آرزوهایی داشته باشند که متفاوت از شرایط فعلی آنان باشد. این احتمال وجود دارد که آثار وقایع گذشته درزندگی زناشویی احساس شود و چه بسا باعث مشکلاتی گردد.
    مثلاً ممکن است زمینه های ازدواج با شخص دیگری برای شوهر یا زن پیش آمده و بدون نتیجه مانده باشد، یا شرایط زندگی در خانواده پدری، با آسایش و رفاهی توأم بوده که در وضع فعلی بهرهای از آن نیست. در چنین مواردی اگر زن یا مرد مسائل گذشته را وسیله اعتراض یا تحقیر دیگریقرار دهد و یا در حسرت گذشته باشد، نمیتواند امید به زندگی خانوادگی شیرین و سالمیداشته باشد. زندگی مشترک محتاج روحیه رضایت نسبت به حال، فراموش کردن مشکلات وتلخیهای گذشته و طرح و برنامه برای ایجاد شرایط خوش و موفقیتآمیز در آینده است.

    ۳- پویایی، انعطاف و انطباق پذیری:
    در یک خانواده نباید اندیشهها واحساسهای زوجین حالت راکد و منجمد داشته باشد. خشکی، سرسختی و تغییر ناپذیری درروحیات، با ایجاد حالت تعادل و استحکام در خانواده سازگاز نیست، چون راه را بر هرگونه بازنگری نسبت به افکار و اعمال نادرست میبندد. زن و مرد در عین حال که دارای اصول و اهداف ثابت و معینی هستند باید در روابط با یکدیگر انعطاف و بردباری داشته باشند. دارابودن روحیه انعطاف در بسیاری مواقع میتواند تنشها و سختیهای پیش آمده در فضای خانواده را کاهش دهد.
    مثلاً هنگامی که همسر شما خشمگین و عصبانی است،خونسردی شما میتواند در فروکش کردن این عصبانیت مؤثر باشد و در وقتی دیگر اتخاذچنین رویهای توسط او نیز میتواند خشم احتمالی شما را فرو نشاند.

    ۴-فداکاری کردن برای همسر:
    زن و شوهرهنگامی که در فشار و سختی قرار میگیرند باید بتوانندنقش کمک و یار را برای یکدیگر ایفا کنند. این روحیه، هم برای مرد لازم است و همبرای زن. برای زن، شوهر داری به معنای مصطلح، گاهی از اوقات همدلی و همراهی با شوهردر سختی ها و مشکلات است که در حُسن رفتار و مدیریت خانواده تجلی می یابد و یک مردنیز می تواند با مشارکت جدی در کارهای همسر خود، هنگامی که امور خانه، او را دچارخستگی میکند، چنین نقشی را ایفا نماید.

    ۵- میل به آگاهی و اندیشه های نو:
    محیط خانواده باید به فضایی برای افکار و اندیشه های نو برای زندگی بهتر، روابط شیرین ترو آینده درخشان تر و سازنده تر تبدیل شود. زن و شوهر باید این روحیه را در خودتقویت کنند که به طور دائم و با شور و نشاط در جستجوی راههای بهتر برای ایجاد یک زندگی متعالی و بالنده باشند.
    چنین روحیهای میتواند حتی از مسائل ساده و اولیه زندگی نظیر باورهای عادی نسبت به مسائل، نظریات و قضاوت ها شروع شود و به طور روزمره و هفتگی، زوجین دیدگاه های خود را مطرح، ارزیابی و اصلاح کنند و به دیدگاه های نو و مفید دست یابند.
    خانواده‎هایی که برای قبول افکار و اندیشه های تازه آمادگی ندارند، به مرور از رشد و کمال باز می‎مانند و ضمن آنکه در درون، گرفتار ارتباط های قالبی، خشک و تغییر ناپذیر می شوند، در مناسبات اجتماعی نیز به تدریج دچار نوعی رکود و عقب افتادگی خواهند شد.
    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۰۷/۲۵ در ساعت ۱۶:۴۹

  2. تشکر


  3. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32

    مطلب




    جنبه های فایده بازی برای کودک

    آن روزها گل بازی بود و خاک بازی و امروز پیشرفته ترین اسباب بازی ها! هرچه هست و بود کودکانمان به جهت رشد جسمی و روحی نیازمند به بازی هستند

    جنبه جسمی
    اگر تجارب جسمی را مقدم تجارب فکری و عقلی بدانیم اهمیت بازی برای ما روشنخواهد شد فایده بازی به خصوص در دوره ۳ تا ۶ سالگی این است که کودک پیش از آن که بتواند از راه فکر چیزی را بیاموزد از راه لمس و مشاهده آن را یاد می گیرد. بنابراین بازی منشا تکامل و رشد جسمی و ذهنی است.
    عضلا ت در سایه آن نیرومند می شود استخوان ها محکم می گردند. مهارت در نگاه و لمس پیش می آید. تمرکز پدید آمده واعضای او ورزیده و ماهر می شوند. در بازی همه اعضا در فعالیت است. چشم گوش و سایرحواس این امر زمینه خوبی را برای رشد کودک فراهم می کند.

    جنبه های ذهنی وروانی
    بازی حس کنجکاوی کودک را برمی انگیزد و قدرت ابتکار او را به کار می اندازد. کودک در بازی با برخی از رفتارها آشنا می شود، در خود قدرت مقاومت در برابرمشکل ایجاد می کند، روح تازه ای در او دمیده می شود و این خود موجبی برای اعتماد بهنفس در او می شود بازی تمرینی برای استقلال اراده و احیای فکر است و راه چاره رابرای حل مشکل به سوی کودک باز می کند. شخصیت او را بارزتر و عیان تر می سازد و همذهن و هم جان و روان او را پرورش می دهد.

    جنبه عاطفی
    هنگامی که کودک فرصت مناسبی به دست می آورد مهر یا خشونت خود را نشان می دهد که بدینوسیله می توان احساسات کودک را متعادل گرداند. مربی باید در هنگام بازی کودک سعی کند حالا ت عاطفیاو را بشناسد و در ضمن بازی مهربانی و حق جویی و همکاری و... به او بیاموزد. بنابراین در زمینه نیز دارای اثرات مثبتی می باشد و باید همواره توجه داشت که بازی از مهمترین وسایل تربیتی است که می تواند مورد استفاده بسیار درتعلیم و تربیتکودکان وحتی افراد بالغ باشد.

    آثار تربیتی بازی در کودکان

    بازی و آموزش شیوه زندگی فردی
    بازی وسیله ای برای برآوردن نیازها و عواطف و تحت کنترل درآوردن است. به کودک درس نظم و ترتیب یاد می دهد. بازی به طفل یاد می دهد که برای وصول به یک هدف چگونه باید نقشه بکشد.

    ▪ بازی و شیوه رفتار اجتماعی
    بازی باعث می شود که کودک بتواند با دیگران رابطه صحیح تر برقرار کند و تظاهرات خود را متعادل کند. از راه آن دوست داشتن و همکاری در فعالیت های گروهی را بیاموزد و تمرین کند. اگر برای خود حقی قائل است برای دیگران هم حقی قائل باشد. بازی های دوره کودکی کمک خوبی برای وصول به این هدف است و زندگی بعدی کودک در اجتماع تا حدود زیادی وابسته به نوع این ارتباطات و فعالیت ها در دوران کودکی است.

    ▪ بازی و آموزش قانون و مقررات
    در بازی قواعد و مقرراتی وجود دارد که کودک ناگزیر باید به آنها تن در دهد و نیز اصولی در انضباط وجود دارد که کودک باید آنها را بپذیرد این پذیرش در حقیقت نوعی تحمیل است و به همین منظور باید به کندی و به تدریج انجام گیرد. تا حد امکان دلایل این تحمیل برای کودک روشن شود تا از آن طریق او راه و رسم زندگی را بیاموزد.

    ▪ بازی و آموزش نقش های اجتماعی
    طفل از راه بازی می تواند با نقش های متعدد اجتماعی از قبیل نقش یک کارگر، کشاورز، مدیر، فروشنده، پزشک، معلم، پلیس و... آشنا شود و هر زمینه از نقش ها از طریق والدین یا مربی با توضیحات مناسبی همراه باشد آموزش این نقش ها خود موجب تحریک و تشویق جهت جلب شدن به یکی از آنها و یافتن زمینه ای برای انجام دادن آن در سنین بزرگسالی است.

    ▪ بازی و کسب آگاهی از جهان خارج
    از طریق بازی می توان افق های وسیعی را در زمینه آگاهی های مربوط به این جهان در برابر چشم کودک گشود و اطلاعات موردنیاز را در جهت زندگی بعدی در اختیارش گذارد. کودک از طریق بازی جهان خود و اجزا آن را می شناسد. با مسائل و دشواری های آن آشنا می شود، شناخت او بیشتر و سریع تر از دیگران است از آن بابت که قدرت جذب و کشف و تخیل او قوی است و نیز کنجکاوی او پردامنه و وسیع است، بدیهی است که والدین با توجه به این جنبه مهم اهم آگاهی های مورد لزوم را می یابد و در اختیارش بگذارد.

    ▪ بازی و آموزش اخلاق
    بازی وسیله خوبی برای آموزش و تهذیب اخلاق است، ارزش های اخلاقی را شکوفا می سازد و مسائل و ابعاد آن را در پیش چشم طفل قرار می دهد. از طریق بازی می توان فعالیت ها و اندیشه های نادرست کودک را اصلاح کرد و آن را به سوی صلاح و خیر سوق داد دشمنی های مربوط به افراد گروه را از او دور ساخت و آن را به سوی گروه های بیگانه سوق داد از سوی دیگر از طریق اخلاق می توان به کودک درس دفاع از خود و تلاش برای حق و اصلاح و پاکی محیط و... داد.
    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۰۷/۲۵ در ساعت ۱۶:۳۷

  4. تشکر


  5. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32

    مطلب




    خلاقیت در کودکان

    خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تابه سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردارباشد.
    خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها وفراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو وبدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.

    خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشدخلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند. « كليگان » ( 1971)معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوه‌هاي فرزندپروري وجود دارد كه مي‌تواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش ياسركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.
    اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بسترخانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتیو رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می­کنند،بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته ازآن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه واهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت­ها و روش­های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هممورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه­های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه رابیش از پیش فراهم آورد.

    در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط بهكودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي ونه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيال پردازيهاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.

    تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياءو امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارندو كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس،آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيزبيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.

    اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازيخود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.
    كودك خلاق اغلب از منابع خودبه انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خاليبراي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند،بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و باسازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یاخلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کاملمقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازیکمتر از کودکان خلاق است.

    ویژگیهای کودکان خلاق:

    كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
    دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
    شور و نشاط و مشغوليت هاي شديد جسماني دارند.
    در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
    عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
    با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
    اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
    توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
    کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
    در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
    سئوالات عجیبی طرح می نمایند.


    انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
    تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
    ايجاد رقابت ميان كودكان
    تاكيد افراطي بر جنسيت كودک
    قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
    عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
    انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
    بيهوده شمردن تخيلات كودک
    عدم شناسايي علائق دروني كودک
    عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
    تحميل نقش بزرگسال به كودک

    برای افزایش خلاقيت كودكان باید:

    هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نمي‌زند.
    محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
    امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود راابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
    كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
    به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازید و اجازه دهيد كودكان شماشاهد كارهاي خلاق تان باشند.
    به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
    براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
    از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
    امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
    اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
    توجه داشته باشيد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
    اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد درحضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش ازحدي از كودك شما خواهند داشت.
    با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.

    منبع:
    برات، نگين. ( 1382، 29 مهر ). خلاقیت و یادگیری در کودکان. همشهری، ص 19.
    پیرخائفی، علیرضا. ( 138۲). خلاقیت و هوش ( مبانی نظری و پژوهشی ). تهران: انتشارات مهربرنا.
    سليماني، افشين. ( 1381 ). كلاس خلاقيت. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
    گريوز، گارگيلو، اسلادر. ( 1379 ). خلاقیت (شناخت ويژگي هاي كودكان و برخوردمناسب با آنها )( ترجمه مهدی قراچه داغی ). تهران: پیک بهار.
    مهجور، رضاسیامک. ( 1383 ). روان شناسی بازی. تهران: انتشارات ساسان.
    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۰۷/۲۵ در ساعت ۱۶:۵۹


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود