-
۱۳۸۷/۰۵/۲۱, ۱۶:۲۱ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 27
- مورد تشکر
- 65 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دلیل اثبات وجود خدا چیست؟
دلیل اثبات وجود خدا چیست؟
دلایل فراوانی بر اثبات وجود خدا اقامه شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
1-برهان امکان، یا برهان «امکان و وجوب».
این برهان از چهار مقدمه یقینی تشکیل می یابد:
الف) هیچ ممکن الوجودی ذاتاً ضرورت وجود ندارد، یعنی هنگامی که عقل، ماهیتش را در نظر می گیرد، آن را نسبت به وجود و عدم، یکسان می بیند و صرف نظر از وجود علت، ضرورتی برای وجود آن نمی بیند.
این مقدمه، بدیهی و بی نیاز از اثبات است. زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع به دست می آید و فرض ممکن الوجود بودن عیناً فرض نداشتن ضرورت وجود است.
ب) هیچ موجودی بدون وصف ضرورت، تحقق نمی یابد، یعنی تا هنگامی که همه راه های عدم به روی آن مسدود نشود، به وجود نمی آید، و به قول فلاسفه «الشیء ما لم یجب لم یوجد». به دیگر سخن: موجود یا ذاتاً واجب الوجود است و خود به خود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است، و چنین موجودی تنها در صورتی تحقق می یابد که علتی آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حدّ ضرورت برساند، یعنی به گونه ای شود که امکان عدم نداشته باشد. این مقدمه هم یقینی و غیر قابل تشکیک است.
ج) هنگامی که وصف ضرورت، مقتضای ذات موجودی نبود، ناچار از ناحیه موجود دیگری به آن می رسد، یعنی علت تامه، وجود معلول را ضرورت بالغیر می سازد.
این مقدمه نیز بدیهی و غیر قابل تردید است، زیرا هر وصفی از دو حال، خارج نیست: یا بالذات است و یا بالغیر. هنگامی که بالذات نبود، ناچار بالغیر خواهد بود. پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودی است، اگر بالذات نباشد، ناچار در پرتو موجود دیگری حاصل میشود که آن را علت می نامند.
د) دور و تسلسل در علل محال است. این مقدمه هم یقینی است، زیرا دور و تسلسل برگشت به اجتماع نقیضین می نماید و محال بودن اجتماع نقیضین بدیهی است.
با توجه به این مقدّمات یقینی، برهان امکان به این صورت تقریر میشود: موجودات جهان، همگی با وصف ضرورت بالغیر، موجود می شوند، زیرا از یک سو ممکن الوجود هستند و ذاتاً وصف ضرورت را ندارند (مقدمة اوّل) و از سوی دیگر، هیچ موجودی بدون وصف ضرورت تحقق نمی یابد (مقدمه دوم) پس ناچار، دارای وصف ضرورت بالغیر میباشند و وجود هر یک از آنها به وسیلة علتی ایجاب میشود (مقدمه سوم).
اکنون اگر فرض کنیم که وجود آنها به وسیله یک دیگر ضرورت می یابد، لازمه اش دَوْر در علل است و اگر فرض کنیم که سلسلة علل،تا بی نهایت پیش می رود، لازمه اش تسلسل است و هر دوی آنها باطل و محال میباشد(مقدمه چهارم) پس ناچار باید بپذیریم که در رأس سلسله علت ها موجودی است که خود به خود ضرورت وجود دارد، یعنی واجب الوجود است.
این برهان را به صورت دیگری نیز می توان تقریر کرد که نیازی به مقدمه چهارم (ابطال دور و تسلسل) نداشته باشد، و آن این که: مجموعه ممکنات به هر صورت که فرض شود، بدون وجود واجب الوجود بالذات، ضرورتی در آنها تحقق نمی یابد، در نتیجه، هیچ یک از آنها موجود نمی شود، زیرا هیچ کدام از آنها خود به خود دارای ضرورتی نیستند تا دیگری در پرتو آن ضرورت یابد.
به دیگر سخن: ضرورت وجود در هر ممکن الوجودی ضرورتی عاریتی است و تا ضرورتی بالذات نباشد، جایی برای ضرورت های عاریتی نخواهد بود.
2ـ برهان تقدّم:
علت، تقدّم وجودی دارد بر معلول (نه تقدّم زمانی). معلول با این که هم زمان با علت است و از این نظر تقدّم و تأخری در کار نیست، در مرحله و مرتبه بعد از علت قرار گرفته و مشروط به وجود علت است، بر خلاف علت که مشروط به وجود معلول نیست، یعنی درباره معلول صادق است: «تا علت وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمیکند» اما درباره علت صادق نیست که: «تا معلول وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی کند». کلمه «تا» مفید مفهوم شرطیّت و مشروطیّت و تقدّم ذاتی است.
مثال: فرض میکنیم گروهی می خواهند در امری، مثلاً حمله به دشمن، اقدام کنند اما هیچ یک از آنها حاضر نیست پیش قدم شود و حتی حاضر نیست هم قدم باشد. به سراغ هر کدام که می رویم، میگوید «تا» فلان شخص حمله نکند، من حمله نخواهم کرد. شخص دوم همین را نسبت به شخص سوم میگوید و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همین طور... یک نفر پیدا نمی شود که بلا شرط حمله کند. آیا ممکن است در چنین وضعی حمله صورت گیرد؟ البته نه، زیرا حمله ها مشروط است به حمله دیگر، حمله غیر مشروط وجود ندارد و حمله های مشروط که سلسله را تشکیل می دهند، بدون شرط، وجود پیدا نمی کنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی صورت نمی گیرد.
اگر سلسله ای غیر متناهی از علل و معلولات فرض کنیم، چون همه ممکن الوجود می باشند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آنها به زبان حال میگویند «تا» آن یکی دیگر وجود پیدا نکند، ما وجود پیدا نخواهیم کرد، و چون این زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه یک جا مشروط هایی هستند که شرط شان وجود ندارد، پس هیچ یک وجود پیدا نخواهد کرد.
از طرف دیگر چون می بینیم موجوداتی در عالَم هستی وجود دارد، پس ناچار واجب بالذات و علت غیر معلول و شرط غیر مشروطی در نظام هستی هست که اینها وجود پیدا کرده اند.
3- برهان تجربی (دلیل علمی )
مهم ترین دلایل علمی برای اثبات وجود خدا ، آن دلایلی است که از راه نظم موجود در طبیعت و موجودات طبیعی می توان به وجود خداوند حکیم و مدبر رسید . تمام رشته های علوم ثابت می کند که در دنیا نظام معجزه آسایی وجود دارد که اساس آن ،قوانین وسنن ثابت و غیر قابل انکار جهان هستی است. تلاش و کوشش دانشمندان و احاطه به این قوانین ،امکان می دهد که بشر از راز هستی پرده برداری کند که در این مختصر فقط به یک استدلال ساده از پرفسور ادموند کارل کورنفلد استاد و محقق شیمی لاستیک و داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی میآوریم؛ «پرفسور ادوین کانلین زیستشناس دانشگاه پرینستون غالبا میگفت: «احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور لغت بوجود آید» من این بیان را بدون قید و شرط تأیید میکنم. من عقیده راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری میکند... من خدا را خدایی (میدانم) که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده ودر آن کتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است... من اجازه میخواهم تا از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمهای بیان کنم. ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول میکنیم، والا باید بگوئیم که این جهان و طبیعت که ما آن را ادراک میکنیم، فقط و فقط در نتیجه تصادف بوجود آمده است. برای کسی که شگفتیها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه میکنیم و واکنشهای این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار میدهیم به همان اندازه روشنتر درمییابیم که یک عقل کل نقشه عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است. این فکر نتیجه تجربه شخصی من است و غالب اوقات که در آزمایشگاه، میان اجسام بینهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آنها کار میکنم، فکر عظمت و حکمت عالیه آفریدگار مرا مبهوت و متحیر میسازد.
فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آنها روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. واقعا عجیب است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد. برای این کار حتما وجود پروردگار فوقالعاده حکیمی ضرورت دارد. من هر قدر بیشتر در آزمایشگاهها به کار تجربی میپردازم، ایمانم راسختر و محکمتر میشود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بیدین خودم، در هر نقطه جهان که باشند، بیشتر میاندیشم. وضع آنها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهده این همه دلیل بارز، باز نمیخواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالیکه یک ماشین ساده ساخت بشری طراح و سازندهای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیدهتر و عجیبتر از آنند، صانعی نداشته باشند.» (1)
سخنان این دانشمند ، مربوط به برهان نظم است که به طورخلاصه نمی تواند یک مجموعه منظم حتی یک موجود بسیار کوچک به صورت تصادف و اتفاق به وجود آید ، بلکه به سازنده و خالق حکیم و دانا تعلق دارد و پذیرش تصادف در خلقت آن قدر بی دلیل است که مانند پذیرش به وجود آمدن یک کتاب فلسفی و عملی دقیق با انفجار یک کارخانه چاپ کتاب.
برای توضیح بیشنر ، به کتاب اثبات وجود خدا به قلم چهل تن از دانشمندان تالیف جان کلوور ترجمه احمد آرام مراجعه فرمایید.
پی نوشت:
1) اثبات وجود خدا، ص 230 ـ 227
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۴, ۱۹:۳۸ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 142
- مورد تشکر
- 600 پست
- حضور
- 4 روز 11 ساعت 40 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 6
- گالری
- 0
تلاش برای خداشناسی
سلام به همه دوستان
من تازه به جمع شما اومدم و اصلا" اومدنم هم به خاطر اینه که می خوام خدایم را بهتر بشناسم
من 20 سالمه ولی تازه فهمیدم که باید خدا را ریشه ای شناخت و نباید به رعایت ظواهر دین بسنده کرد
فکر کردم شاید بتونم از نظر دوستان استفاده کنم. حالا هر کس می خواد به یه بنده ی خدا کمک کنه
بسم الله
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۵, ۰۳:۰۰ #3
خدا علم و دانش لازمه برای خلق آسمان-زمین-کرات-ماه-خورشید-حیوانات متفاوت-گیاهان متفاوت-نسیم ملایم-سرما-گرما-برف-باران-ابرها-سیستم بسیار پیچیده و شگفت انگیز بدن انسان و در نهایت کل هستی و کائنات را از کجا و از چه طریق آموخته است؟
تحصیل علم و دانش بسیار فراوان برای ایجاد و خلق موارد فوق الذکر از چه طریق صورت پذیرفته است؟
آیا او خود............................................ .................................................. .........؟!
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۵, ۱۷:۰۶ #4
امکان اثبات وجود خدا هست؟
من یه سوال درمورد امکان شناخت خدا داشتم
اگه ما معتقدیم خدا به ما احاطه داره خوب به عقل ما هم احاطه داره پس چطور می شه بااین عقل خدا رو شناخت و وجود او را اثبات کرد؟در حالی که آنچه عقل به اون فکر میکنه در دست خداست
لطفا دور از احساس جواب بدید
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۵, ۱۷:۲۹ #5
سلام، دوست عزیز، وقتی از کلمه ی احاطه استفاده می کنین، منظور به این بر می گرده که جبر وجود داره، طبق چیزایی که تو زندگی شخصی من وجود داشته تا حالا، اجباری از خدا نیدیدم،خداوند بر ما و اعمال ما و افکار ما آگاهی داره، اینم باعث نمی شه که بخواد دخالت کنه در امور من و شما، نظرم کاملا شخصی و بی دید کارشناسی هست، تا زمانی که شخص من و شما از خدا نخوایم که تو زندگیمون کاری برامون انجام بده خدا در امور زندگی ما دخالت نمی کنه، برای اینکه گفتم جبر و احاطه با آگاهی داشتن فرق داره اجازه بدین مثالی بزنم، مادران معمولا از علایق فرزندانشون آگاهی دارن، به عنوان مثال یه مادر می دونه غذای مورد علاقه ی فرزندش کبابه، اما برای اینکه به اون زور نگفته باشه، بجز کباب برای اون سر صفره غذاهای دیگه هم میزاره، ولی اطمینان داره که فرزندش کباب رو می خوره، در مورد خداوند هم همینطور هست، خداوند نسبت به ما آگاه هست اما این آگاهی اون باعث نمی شه که برای ما مسیر مشخصی رو تعیین کنه و فقط اجازه ی عبور از اون مسیر رو صادر کنه به زور، جواب کلیم، خداوند بر افکار ما آگاهی داره، ولی دخالت نمی کنه، دخالت نمی کنه هم به این منظور نیست که ما رو رها می کنه به حال خودمون ،محافظتی بدون جبر داره.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۶, ۰۹:۲۳ #6
سلام،خدا این علم هارو نیاموخته، درانده ی ذاتی اونا هس، هیچ مبدا آغازی برای خداوجود نداره، این تنها چیزی هست که نمیشه براش زمان تعیین کرد، سوال شما بر میگرده به اینکه قبل از خدا چیز دیگه ای وجود داشته که خدا ازاو بیاموزه،در حالی که ما اولین رو خدا می دونیم. و در آخر باید بگم که بله او خود................
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۶, ۱۱:۵۵ #7
سلام، موارد مورد نياز شما مشخص نيست. اگر به دنبال مسائل اعتقادي باشيد يكي از پيشنهادات مي تواند كتب خانم بنت الهدي صدر (شهيده بنت الهدي صدر) كه معمولا در قالب داستان ارائه شده اند، مي باشد. البته بايد توجه داشته باشيد كه اين كتب در سطح عمومي جوانان نوشته شده و فقط شروعي است در مباحث اعتقادي. و اگر سطح شما در سطوح بالاتر باشد، نوع سوالات شما بيانگر سطح نيازهاي شما خواهد بود. پس نياز است كه شما خود ابتدا از خودتان يك سطح سنجي بنماييد و سپس به دنبال كتاب مرجعي براي گرفتن پاسخ سوالات خود باشيد. موفق باشيد.
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۶, ۱۴:۳۶ #8
به نام خدا
کتاب هایی در مورد اثبات وجود خدا:
تبيين براهين اثبات وجود خدا (آيت الله جوادي آملي)
اثبات وجود خدا (جان کلوور مونسما ترجمه احمد آرام و ديگران)
راه خدا شناسي (جعفر سبحاني )
خدا را چگونه بشناسيم (آيت الله ناصر مكارم شيرازي)
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۷, ۱۵:۰۹ #9
سلام بر جناب schindler
من اختیار رو در مسائل اطرافم قبول دارم ولی چطور می تونم بفهمم خدا تو مسائل مهم مثل شناخت خودش جبر نداره ودر ضمن آخر حرفاتون گفتین خدا محافظت بدون جبر داره اینو بیشتر توضیح بدین با تشکر
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۷/۰۷, ۱۵:۳۰ #10
خب برفرض سوال شما دو حالت وجود داره یا اینکه خدایی نیست و بر ما احاطه نداره ...پس اگر عقل چیزی را درک کرد بدون احاطه چیز دیگری درک کرده !
برفرض اینکه خداوند هست و احاطه هم دارد پس خداوند هست که احاطه دارد !
در هر دو صورت امکان شناخت خداوند هست هرچند ثابت نمی شود .
این بیان صرفا برای بیان امکان بود نه اثبات
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری