هر سال دریغ از پارسال ( روش صحیح برخورد و امر به معروف )

[شیدا دل]

حتما شما هم این جمله معروف را از بزرگترا زیاد شنیدین : اگه می خوای دختری را انتخاب کنی مادرش را ببین ؟ یا یه چیزی شبیه این, راستش با گذشت سال ها و تغییر نسل به نسل آدم ها ضرب المثل ها هم بی معنی شدن و دیگه برای خیلی از این ضرب المثل ها توی عصر ما به سختی می شه مصداق ونمونه ای پیدا کرد یکیش همین ضرب المثلی بود که عرض کردم .

چند وقت پیش توی خیابون با مادر ودختری برخورد کردم که مادر چادری و محجب اما دخترشون با مانتوی اندامی و شال باز در کنار هم لابلای جمعیت در بازار مشغول خرید بودن البته این تصویری است که در جامعه ما تازگی نداره شبیه به یه بیماری واگیر دار در بین خانواده های مذهبی شایع شده .

من نمی دونم چطور می شه باور کرد این دختر همون مادر است ؟ یا اصلا به همچین دختر خانم هایی که خودشون در یک خانواده مذهبی و با حجاب پرورش پیدا کردن با چه زبانی باید دیگه امربه معروف و نهی از منکر کرد؟

شما بگید چطور باید با این طور افراد صحبت کرد و آنها را متوجه اشتباهشون کرد ؟

[hossein777]

هر خانواده ای خودش مسول تربیت و بزرگ کردن بچه هاش رو داره ........ما چه کاره ایم ؟

[شیدا دل]

با سلام و تشکر از شما برادر گرامی آقای (saeed 450)

پس این وسط تکلیف ما به عنوان یک مسلمان و این همه توصیه اسلام به امر به معرف و نهی از منکر جهت بقای دین و اسلام چی می شه ؟ فرض کنید خدای نکرده این مشکل برای یکی از نزدیکان شما پیش بیاد باز هم از کنار این مسئله با این اهمیت بی تفاوت رد می شوید ؟

[صدیقه طاهره]

با سلام ممنون بابت این تاپیک که خیلی جای بحث و گفتگو داره

یکبار توی جلسه اولیا و مربیان یک مدرسه به عنوان میهمان شرکت کردم موضوع بحث و گفتگو در مورد امر به معروف و نهی از منکر بود.
استاد بزرگوار که ریاست را بر عهده داشت و به عنوان سخنران امده بودند فرمودند که در هر موردی که مربوط به هدایت و راهنمایی جوان و جوانان هست ما فقط باید راهنما باشیم .ما باید خوب و بد را نشان دهیم انتخاب با خوده جوان هست. درسته توی یه خانواده ای که مادر حجاب داره و مذهبی هست دختری بی حجاب هست مادر وظیفه داره هدایت کنه خوبیهای حجاب را بگه بدیها را هم متذکر بشه .میتونه با تشویق جوان را به حفظ حجاب تشویق کنه اما پذیرفتن با خوده دختر هست به نظر من همه چیز به مرور زمان بستگی داره خیلی از مسائل را جوانان باید تجربه کنند نمیشه با زور و اسرار همه چیز را به دختران جوان القا کرد.در ضمن فراموش نکنیم که در حال حاظر تمامی دختران و پسران جوان میبینند که در مورد حجاب و پوشش در کشور ما سختگیریهای زیادی شده و میشه پس باید رعایت کنند اما با و جود همه این سختگیریها اما متاسفانه بعضی از جوانان ما هستند که با و جود سختگیری و ممانعت هم هنوز بی حجابی را انتخاب کردهاند پس به نظر بنده حقیر باید منتظر گذر زمان ماند و به انها حق انتخاب داد تا بتوانند تجربه کنند هم خوبیهای حجاب را هم مضرات حجاب را.انشالله زمانی فرا برسه که هیچ بیحجابی در کشور عزیزمان نباشه و همه به حفظ حجاب اهمیت بدن.

[monemizadeh]

امروزه در دنیای ماشینی که ما زندگی می کنیم و با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت وگسترش وسایل ارتبا ط جمعی و به خصوص شبکه های اجتماعی، دیگر انتقال فرهنگ به نحوی که در گذشته صورت می گرفت پاسخ گوی نیاز های جامعه کنونی ما در این زمینه نمی باشد. پس چه باید کرد؟


کوچکترین و اساسی ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که در گذشته نقش برجسته ای در انتقال فرهنگ ایفا می کرد، این نقش و وظیفه را سالهاست با تقسیم کاری که در جامعه بر اثر توسعه شهرنشینی صورت پذیرفته به نهاد های اجتماعی و سیاسی دیگری مانند آموزش و پرورش جامعه دولت ... واگذار نموده است . و اگر بپرسیم که کدام یک از نهاد های مذکور در انتقال فرهنگی که به نحوه احسن صورت نمی پذیرد نقش محوله خود را به خوبی ایفا می کند و این شکاف نسل ها که اتفاق می افتد برعهد کیست ؟ نهاد های مسئول به هر نکته غیر از مسئولتی که خود بر عهده دارند و نقش هایی را که باید آن را ایفا کنند، به حاشیه می پردازند !
به مثالی ازعدم انتقال فرهنگ به ویژه در زمینه عفاف و حجاب که در جامعه ما به وضوح مشاهده می شود می پردازیم :
اکثر اوقات مادرانی را همراه با فرزندانی می بینیم که پوشیدگی از طرف مادر رعایت شده اما درآن سوی فرزند بد پوششی را می بینیم که این مادران را همراهی میکنند چه کسی باید فرهنگ پوشیدگی را به این فرزندان نشان دهد چه کسانی باید فواید حجاب، سختی همرا با لذت حجاب را به این فرزندان ما گوشزد کند و فرهنگ پوشیدگی را که در دین ما به آن توصیه شده و یکی از نماد های نظا م اسلامی است ، به فرزندان منتقل کند؟
چرا باید به این وضعیت دچار گردد واقعا در کدام قسمت نظام آموزش پرورش ،خانواده سیاست های فرهنگی دولت کم کاری صورت گرفته است؟ ....
جایگاه مهندسی فرهنگی که این اواخر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است در این انتقلل فرهنگ چیست ؟
چرا تا کنون به یک فرمولی که بشود این شکاف بین نسل هارو جبران کرد نرسیده ایم ؟
آیا از فن آوری هسته ای که در آن پیشرفت های چشمگیری داریم دشوارتراست؟ یا درجه اهمیت کمتری برای موضوعات فرهنگی قایل هستیم ؟
باید نوع نگاه به مسایل فرهنگی در جامعه تغییر کند و جنبه دستوری که "باید پوشیده باشید" بدون این که زیبایی های حجاب در جامعه هم نمود داشته باشد و هم گفته شود انتظار داشته باشیم فرزندان در جامعه و در مدارس که نهایت کارفرهنگی در زمینه حجاب آنها منحصر به نصب پوستر و دیوار نوشته میشود ،حتما قبول کنند که که حجاب داشته باشند .
باید این موضوع را اذعان کرد که در کشور یک مدیریت جامعه فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب وجود ندارد که اگر داشت وضعیت حجاب در جامعه اسلامی این گونه نبود و با شروع فصل گرما انواع بد حجابی ها و بی حجابی ها در جامعه نمود نداشت و برای رعایت شدن یک کار فرهنگی زمان وقت و انرژی نیروی انتظامی کشور که باید صرف امور دیگر شود اینگونه و به این نحو صرف نمی شد!!!


http://www.effat.ir/fa/item/1223608-...%87%D8%9F.html

[مدیر ارجاع سوالات]

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: امیدوار

[امیدوار]

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت محضر حضرتعالي و ديگر عزيزان
مستحضريد كه جمله معروفي كه ذكر نموديد، تنها در حد يك ضرب‌المثل است و بنابراين استلزامي براي تحقق آن در همه موارد وجود ندارد. ضمن اينكه معناي اين جمله اين نيست كه دختر در جميع موارد ( قد، وزن، اخلاق، چهره، شخصيت و...)، همانند مادرش است، بلكه به اين معنا است كه يك دختر بنابر اصل مجاورت و الگوپذيري، ناخواسته برخي از رفتارها و ويژگيهاي مادر را در خود دروني مي‌كند (ويژگيهاي اكتسابي مانند قناعت، همسرداري، فرزندپروري، روابط اجتماعي، ... واز جمله تقيدات مذهبي) لكن همانطور كه گفته شد، قرار نيست در همه اين موارد دختر مانند مادر عمل كند.
اما اينكه چگونه است كه مادري محجبه و دخترش غيرمحجبه باشد؟ در پاسخ مي‌توان به دلائل مختلفي اشاره كرد از جمله:
1- والدين و يا مادر در انتقال مفاهيم ارزشي مانند حجاب كوتاهي و غفلت كرده‌اند. و يا شيوه والدين در انتقال اين مفاهيم منطبق با اصول تربيتي نبوده است و احيانا گرفتار افراط يا تفريط شده‌اند. به عنوان مثال با سختگيريهاي بي‌مورد، ذائقه فرزند را نسبت به حجاب و...تلخ نموده‌اند.

2- افراد در دوره نوجواني، به صورت فزاينده‌اي به گروه‌ها و دوستان خود احساس تعلق دارند، و در صورتيكه اين دوستان نسبت به مسائل ارزشي و از جمله حجاب پايبندي نداشته باشند، فرد مورد نظر نيز در اين خصوص، متاثر از جمع دوستان عمل خواهد كرد. بنابراين ضروري است كه در انتخاب دوست و همنشين دقت بيشتري صورت گيرد و والدين در اين مسير فرزندان خود را ياري كنند.

3- در برخي موارد مواجه شدن فرد با شبهات فكري و عقيدتي و بدون پاسخ گذاشتن اين شبهات منجر به بي مبالاتي نسبت به تقيدات مذهبي مي‌گردد. از اينرو لازم است فرد در اسرع وقت براي برطرف كردن شبهات و سوالات احتمالي اقدام نمايد.

4- در پاره‌اي از موارد نيز، شاهد اين هستيم كه افرادي با وجود اينكه افرادي معتقد هستند، بر اثر ضعف اعتماد به نفس، متاثر از جو غالب يك محيط و يا اجتماعي خاص مي‌شوند، و در بيان عقيده و پافشاري بر معتقدات خويش دچار تزلزل مي‌شوند.

5- در مواردي نيز، فقر بينش و نا آگاهي نسبت به ضرورت حجاب و كاركردهاي آن منجر به بي مبالاتي مي‌گردد به نحويكه با مختصر توضيح و تبييني نسبت به اين موضوع، شخص در رعايت حجاب يا...خود را ملزم مي‌بيند.
و...
خلاصه اينكه در بسياري از موارد، بي حجابي و يا ديگر رفتارهاي نابهنجار و غير اسلامي، ناشي از عناد و سركشي نيست بلكه علل ديگري جون موارد فوق دارد.
به هر حال وظيفه افراد اين است كه با رعايت مراتب، رفتارهاي نابهنجار و ...را تخطئه كرده و با نهي از منكر از شيوع آن جلوگيري كنند.
در پناه خداي متعال موفق باشيد

[✿ عاشق قرآن ✿]

سلام استاد ممنون از پاسخ خوب و کاملتون ..

استاد فکر کنم مشکل اساسی اکثر مادرا اینه که .. خود مادرا هم نمیدونن برای چه هدف مقدسی چادر رو پوشیدن و همچنان هم دارن میپوشن .. و وقتی مادر خودش علم نداشته باشه فرزند هم با همون علم کم این انتخاب رو در ابتدای تکلیف از مادر میگیره و وقتی به بلوغ فکری بیشتری رسید .. با کوچکترین شبهه ای از راه خارج میشه .. فقط و فقط به خاطر نبودن علم مادر و ... و در آینده هم همین دختر میشه مادر یک بچه ی دیگه و این داستان ادامه داره .. و این میشه که هر روز بدتر از دیروز میشه !!!

[مریم]

فقط و فقط به خاطر نبودن علم مادر و ...!

سلام و عرض ادب

دوست عزیز تاکید بر فقط اینجا درست نیست

اگر حضرت نوح فرزندی داشت که ناخلف بود باید خود حضرت نوح را مورد مواخذه قرار دهیم

خیر

بله گاهی مادر مسبب ست

گاهی جهل مادر

گاهی ناتوانی مادر

گاهی نداشتن اعتماد به نفس مادر

چرا که اگر فرزند مادر را بپذیرد به عنوان فردی کارآمد او را الگو قرار میدهد

ولی

گاهی های بسیار دگر مطرح ست و

بله گاهی مادر هیچ قصوری ندارد

و همانطور که کارشناس محترم گفتند چون دختر شناخت کافی و قدرت لازم را ندارد از دوست و یا محیط متاثر مشود


همیشه در این موارد این را در نظر داشته باشیم که پسر نوح بود،

یکی از اصحاب ولی عصر بود که همه تصور میکردند که نایب ایشان خواهد بود ولی بعد ها مقابل او قرار گرفت

شمر بود که جانباز جنگ های امام علی (ع) بود ،

و اینکه انسان ست و هیچ برآورد قاطعی در مورد او نتوان کرد .

دوستی می گفت هر گاه فرج آقا امام زمان را طلب میکنی ابتدا بگو به خدای خود، که اگر قرار ست مقابلش بایستی ابتدا تو را نیست کند

و این حرف ایشان چیزی جر واقعیت نیست همه ی ما فرج را طلب میکنیم ولی چقدر خود را اماده کرده ایم

آیا تاب عدالت ایشان را داریم ؟

پس انسان کماکان ناشناخته ست .

[✿ عاشق قرآن ✿]

سلام خواهر عزیز

بله حق با شماست .. اگه دقت کرده باشید من اول پیامم هم گفته ی شما رو تکرار کردم ..

استاد فکر کنم مشکل اساسی اکثر مادرا اینه که ..

بله گاهی مادر مسبب ست

گاهی جهل مادر

که اکثر مادرا نه همه ی مادرها ... اینطوری هستن .. و واقعا هم هستن و در اطرافیان کاملا دیده میشن . تو خیلی از موارد هم هستن که خود دختر به بلوغ که میرسه راه دیگه ای رو انتخاب میکنه که هر کدوم از این اتفاقها دلائلی داره .. شاید خانواده نتونسته خوب به دختر بفهمونه که برای چی حجاب میکنه .. یا نتونستن فرزندشون رو در مسیری قرار بدن که به سمت شناخت دین بره نه فرار از دین و ....