دخالت دیگران در دوران عقد ؟؟؟

[mo30]

من یک مشکل دارم که خیلی زندگی رو برام تلخ کرده ...
در دوران عقد به سر می برم و همسرم فقط به حرف پدرش گوش میده و حرف من رو گوش نمیده ...
خصوصا در مورد نیازهای عاطفی و جنسی من ، هر چی هم از همسرم خواهش می کنم ، خیلی کم منو تامین می کنه و میگه پدرم گفته نرو ، پدر گفته خونه اونا شب نمون ، پدرم گفته الان زود بیا خونه ...
لازم به ذکره من قصد ندارم بکارت رو از بین ببرم و فقط دوست دارم گاهی اوقات شب پیش من بخوابه (در حد ملاعبه)
کارم به جایی رسیده که نسبت به طرفداری شدید همسرم از خوانواده اش خیلی خیلی حساس شدم و بهش میگم لااقل 80 بار حرف پدرت رو گوش بده و 20 بار حرف منو ، اینجوری که 100 بار حرف اونو گوش میدی و همیشه به من پاسخ منفی میدی نتیجه ای غیر از نفرت و کینه من نسبت به پدرت نداره ...
از طرفی فعلا نمی تونم عروسی کنم ...
به نظر شما من به قیمت زجر کشیدن و نفرت و کینه و خودارضایی و ... هم حق ندارم پیش زنم باشم ؟؟؟
به نظر شما چیکار کنم ؟
خیلی زجر می کشم و به فکر خیانت یا خود ارضایی می افتم ...

[Pherdous]

آیا راه حل درست خیانت یا خود ارضایی است؟فکر نمیکنید مقداری زود ازدواج کرده اید؟بهتر است هدف خود را از ازدواج شفافتر برای خودتان روشن کنید.مراکز مشاوره نیز بسیار مفید هستند.

[parsa]

سلام بر شما
بهتر بود این سوال رو در بخش مشاوره مطرح می کردید. ولی تا مدیر محترم بخش بیان و پاسخگو باشند، بنده چند نکته به ذهنم میرسه که امیدوارم مفید باشه.

شما کجا هستید؟ اگر در شهرهای بزرگی مثل تهران، قم یا... زندگی میکنید، حتما مراکز مشاوره باید وجود داشته باشه. (اگر لازم دارید میتونم در قم چند مرکز خوب رو بهتون معرفی کنم.) این مشاوران رو دست کم نگیرید و اگر تا بحال بهشون مراجعه نداشته‌اید پیشنهاد میکنم حتما مراجعه کنید. مطمئنا بی‌نتیجه نخواهد بود.
اگر هم احیانا جایی هستید که این مراکز وجود نداره یا دسترسیش براتون مشکله، بفرمایید تا شماره تلفن اونها رو قرار بدم. مراکزی هستند که به صورت تلفنی آماده مشاوره در زمینه های مختلف از جمله مساله مورد بحث شما هستند.

نکته مهم دیگه اینکه با تمام این احوال سعی کنید یه وقت حرفی نزنید و موضعی نگیرید که شما رو در مقابل همسرتون و پدر ایشون قرار بده! اگر خدای ناکرده همین اول زندگی مشترک حرمت‌ها شکسته بشه، خیلی سخته که بعدا بشه جبرانش کرد. نمیخوام بگم کار اون‌ها صحیح هست و شما حق اعتراض ندارید، منظورم اینه که اول زندگی طوری نشه که خانواده همسر شما رو به چشم یک غریبه نگاه کنند.

البته اگر هم بتونید هرچه زودتر زندگی مشترک رو آغاز کنید، مطمئنا خیلی از مسائل حل میشه. گرچه با این توصیفات شما ممکنه اون موقع هم مشکلات خاص خودش رو داشته باشه. به نظرم بهترین راه برای شما مراجعه حضوری یا نهایتا تلفنی با یک مشاور هست.

[mo30]

من از پارسا و رعنا تشکر می کنم
بحث مشاوره کجاست ؟
این سایت یه کم واضح نیست
سر در نمیارم
من خیلی از بی مهری زنم رنج می کشم
بهم محبت نمیکنه
دوست داشتم بعد از ازدواج همسرم بهم برسه .
ولی الان می بینم فقط از من انتظار داره و برای خودش هیچ مسئولیتی قائل نیست !

[شهودي]

من یک مشکل دارم که خیلی زندگی رو برام تلخ کرده ...
در دوران عقد به سر می برم و همسرم فقط به حرف پدرش گوش میده و حرف من رو گوش نمیده ...
خصوصا در مورد نیازهای عاطفی و جنسی من ، هر چی هم از همسرم خواهش می کنم ، خیلی کم منو تامین می کنه و میگه پدرم گفته نرو ، پدر گفته خونه اونا شب نمون ، پدرم گفته الان زود بیا خونه ...
به نظر شما چیکار کنم ؟
خیلی زجر می کشم و به فکر خیانت یا خود ارضایی می افتم ...

1- هيچوقت سعي نكنيد مشكل را با ايجاد مشكل بيشتر و بزرگتر و با نظر خودتون حل كنيد.
2- موضوع را با خانواده خودتون و يا احيانا اگر فرد واسطه و يا بزرگتر فاميل هست، در ميان بگذاريد تا به طور منطقي خانواده عروس خانم را متقاعد كنند تا دوران عقد را كوتاه كنند و به زودي مراسم عروسي را برگزار كنند. البته بخشي از اين دست شماست و بر مي گرده به صحبت ها و قرارهايي كه ابتدا مطرح كرديد.
3- از ابتداي زندگي با دريدن پرده هاي حجب و حيا، آينده تاريكي را براي خودتان ايجاد نكنيد. بلكه هميشه وقار و متانت خودتون را حفظ كنيد.
4- در همه ي كارها به خدا توكل كنيد و با قلبي پاك از او كمك بخواهيد تا گره از كارتون باز كند كه قدرت او فوق تمام قدرت هاي عادي و مادي است.
5- بايد به خانواده عروس خانم هم تا حدودي حق داد، ولي بدون بررسي كامل موضوع و دونستن صحبت هاي اوليه به راحتي نميشه در اين خصوص قضاوت كرد.
6- همانطور كه دوستان گفتند مشاوران امور خانواده بهتر مي توانند شما را كمك و راهنمايي كنند. ما هم به سهم خودمان دعا مي كنيم تا هر چه زودتر بري سر زندگي توام با آرامش و شما هم ما را دعا كني.

[از قرآن بپرس]

من یک مشکل دارم که خیلی زندگی رو برام تلخ کرده ...
در دوران عقد به سر می برم و همسرم فقط به حرف پدرش گوش میده و حرف من رو گوش نمیده ...
خصوصا در مورد نیازهای عاطفی و جنسی من ، هر چی هم از همسرم خواهش می کنم ، خیلی کم منو تامین می کنه و میگه پدرم گفته نرو ، پدر گفته خونه اونا شب نمون ، پدرم گفته الان زود بیا خونه ...
به نظر شما چیکار کنم ؟
خیلی زجر می کشم و به فکر خیانت یا خود ارضایی می افتم ...

با سلام و آرزوي موفقيت
توجه شما را به چند نكته جلب مي كنم:
1.شما كه از نظر جنسي اذيت مي شويد سعي كنيد هر چه زودتر عروسي كنيد و دوران عقدتان ا طول ندهيد.
2. از نظر اجتماعي بنده حق را به پدر دختر مي دهم چرا كه بنده به عنوان مشاور موارد عديده اي را سراغ دارم كه در دوران عقد رابطه جنسي برقرار شده و دختر دچار مشكل شده است بنابراين چنين رابطه اي را در اين دوران صحيح نمي دانم مگر به حدي خفيف كه درپيام خصوصي بيشتر توضيح خواهم داد.
3. هرگز اين گزارش هايي كه دختر از پدر و مادر خود درباره شب زودتر برگشتن به خانه و نداشتن رابطه آنچناني را به حساب عدم تمكين مگذاريد چرا كه اين دختر هنوز در خانه پدراست و با توافق شما هم اين اتفاق افتاده است و آنها هنوز صلاحيت دارش هستند و او هم موظف است از آن ها اطاعت كند ، و اگر شما نگران اين موضوع هستي هرچه زودتر عروسي كنيد و او را به خانه بياوريد.
موارد ديگر را در پيام خصوصي برايتان ارسال خواهم كرد.

[mo30]

سلام
من از شهودی عزیز هم تشکر می کنم ...
مدیر انجمن :
متاسفانه پاسخ شما مغایر با پاسخ یک مشاور دیگر بود !
ایشان به من گفتند که در صورت اینکه وضعیت روانی شما بحرانی شود و تحت فشار باشید بهتر است حتی بکارت از بین برود !
این در حالی است که من قصد ...
متاسفانه وقتی شما که مشاور هستید مشکل منو درک نمی کنید من چطور باید از یک آدم تعصبی و بی سواد (پدرخانمم) انتظار داشته باشم که مشکل منو درک کنه ؟
گناه من این بوده که به خاطر پاک ماندن و درست زندگی کردن ازدواج کردم ؟
اگر دنبال کثافت کاری می رفتم و هر روز با یک دختر دوست می شدم و مثل یک انگل زندگی می کردم خوب بود ؟
همین تعصبات و عدم انعطاف جامعه ما رو به این همه فساد کشونده ...
متاسفم .

[از قرآن بپرس]

سلام
من از شهودی عزیز هم تشکر می کنم ...
مدیر انجمن :
متاسفانه پاسخ شما مغایر با پاسخ یک مشاور دیگر بود !
ایشان به من گفتند که در صورت اینکه وضعیت روانی شما بحرانی شود و تحت فشار باشید بهتر است حتی بکارت از بین برود !
این در حالی است که من قصد ...
متاسفانه وقتی شما که مشاور هستید مشکل منو درک نمی کنید من چطور باید از یک آدم تعصبی و بی سواد (پدرخانمم) انتظار داشته باشم که مشکل منو درک کنه ؟
گناه من این بوده که به خاطر پاک ماندن و درست زندگی کردن ازدواج کردم ؟
اگر دنبال کثافت کاری می رفتم و هر روز با یک دختر دوست می شدم و مثل یک انگل زندگی می کردم خوب بود ؟همین تعصبات و عدم انعطاف جامعه ما رو به این همه فساد کشونده ...
متاسفم .

دوست عزيزواقعا متاسفم كه مطالب خصوصي را به صورت عمومي مطرح كرديد.
توجه شما را به چند نكته جلب مي كنم:
1. اگر شما با فرد ديگر مشاوره كرديد ديگر چه معني داشت دوباره با بنده مطرح كنيد؟!
2. اگر شما بخواهيد در يك مشاوره اجتماعي پاي شرع را به ميان بكشيد براي خودتان مشكل ايجاد مي شود چرا كه اگر شرعا زن موظف باشد شما را تمكين كند شرعا شما هم موظفيد نفقه او را بپردازيد شرعا موظفيد برايش خانه تهيه كنيد و.... پس ديگر چه معنا داشت درخانه پدربماند؟!
در حالي كه شما اذعان كرديد اگر من بتوانستم عروسي كنم ديگر مشكلي نداشتم تا باشما مطرح كنم. پس بگذاريد اين قضيه سربسته بماند ، بلكه اين كارشما براساس يك توافق عرفي است كه نه مي توانيد تمام انتظارات يك همسر را از ايشان داشته باشيد وانتظار تمكين و .... ايشان هم نمي تواند انتظار نفقه داشته باشد ، و اين براساس يك توافق عرفي است.
3. چه ضرورتي دارد ايشان شب را در منزل شما بماند شما درروز هم مي توانيد به هدف خود برسيد. پس با خانواده همسر همراهي كنيد و به آن ها بي احترامي نكنيد.
4. اين كاررا به حساب تعصبات نگذاريد ، كسي نمي تواند شما را از داشتن رابطي اي كه حلال است و يادآورتان شدم منع كند و نيازي به بوق و كرنا كردن آن هم نيست.
موفق باشيد.

[parsa]

ضمنا این نکته رو هم در نظر داشته باشید که از نظر شرع و قانون زن می تواند تا وقتی مهریه اش را بطور کامل اخذ نکرده است، از حق حبس استفاده کرده و از هر گونه تمکین (حتی استمتاعات دیگر) خودداری کند، حتی اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد!
و ناشزه هم محسوب نمی شود و لذا حق پرداخت نفقه وی نیز محفوظ هست.

البته این مطلب ارتباط مستقیم با سوال شما نداشت، گرچه بی ارتباط هم نیست.
بنده فقط جهت اطلاع عرض کردم.

[طیب]

به نظر من برادرانه به شما ب'م که یکم حرفهای شما بوی بچ'ی میدهد. اولین متن را که خوندم فکر کردم نوشته های یک دختر خانم باشه تا مرد!! و شوکه شدم تا که شما گفتید که پسر هستید. شما کلفت و نوکر و برده نگرفته اید او هم یک انسان مثل شماست. چون شما مرد هستی دلیلی نمیشود که دنیا را به کام همسر خود تلخ کنی. شما تنها نفری نیستی که پاک روی کره زمین زند'ی کرده اولینش همسر خود شما و بعدش هم بسیاری دیکر از پسرها و دخترهای دیکر. من جای تعجب داره برام که شما ادعای پاکی دارید ولی عفت کلام را رعایت نمیفرمایید!!!!!!!!

اگر اینقدر اذیت میشوید لطفا بجای اذیت کردن همسر و خانواده او خانواده تحصیل کرده خود را تحت فشار قرار دهید تا شرایط ازدواج را فراهم کنند.

در ضمن این تحصیلات نیست که مهم این رشد عقلی هست که بسیا ر بسیار مهم است!!!


انتظار بیجای مردانی قلدر و بیادب چه میکند با این خانمهای دنیا.


بدان که که دست بالای دست بسیار است جناب. شما آنها را اذیت می کنید با انتظارات بچه 'انه و مسخره خود روزی خواهد رسید که شما هم دختر خود را میخواهی شوهر دهی! این را یادتان باشد که خدا تک انداز هست.


کسی که اینقدر پاک هست که در دوران عقد به فکر خیانت به همسر خود می افتد وای بحال بعد از دوران عقد این همسر!!!!

حالا هم تا قبل از اینکه با این حرفهای بچه گانه تخم کینه و نفرت را تا پایان عمر بکارید در دل همسر و خانواده ایشون مثل یک مرد زندگی کنید! از یک طرف ژست مذهبی بودن میکنی و از یک طرف ژست متجدد بودن و غیره. نه مذهبیون این مزخرفاتی که نوشتی قبول میکنن نه بی دینیان! وجدان خودت را که داره بهت نهیب میزنه با این حرفها آروم نکن!!

طیب