جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: اخلاق وسيره عملي پيامبر مكرم اسلام (ص)
-
۱۳۸۷/۰۸/۰۱, ۱۸:۴۴ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
اخلاق وسيره عملي پيامبر مكرم اسلام (ص)
بنام تو اي آرام جان
دراين مبحث قصد داريم شرحي راجع به سيره و طرز زندگي و معاشرت پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و به عرض برسانيم و با بيان چند نكته از سيره آن حضرت اهمييت ارزشهاي اخلاقي را بيان كنيم
ممكن است اين موضوع در نظر بعضيها خيلي ساده و بي اهميت و كم فايده جلوه نمايد. اما با در نظر گرفتن اين كه يك قسمت مهم از موفقيتهاي رسول اكرم در دعوت به دين و پيشرفت اسلام و مومن ساختن افراد، مربوط به سيره و طرز معاشرت و اخلاق آسماني آن حضرت بود و اين كه علت اصلي ناراحتيهاي فردي و اجتماعي و بي رونقي امور ديني، انحراف و پيروي نكردن از سيره آن حضرت است، اهميت و فايده گفت وگو در اطراف سيره رسول اكرم روشن مي گردد.
گذشته از اينها بايد در نظر داشت كه درطول اين چند قرن از طرف مخالفين و دشمنان اسلام تبليغاتي عليه پيغمبر اكرم انجام شده است. مخصوصا تا چند قرن پيش در اروپا از طرف نويسندگان و مبلغين مسيحي براي بدبين كردن مردم به اسلام و آورنده آن از هيچ گونه تهمت و افترايي كوتاهي نشده، تا آنكه در قرون اخيره كه رابطه شرق و غرب زيادتر شد و دايره تحقيق در مسائل تاريخي توسعه يافت، مستشرقين و خاورشناسان منصف و بي غرضي پيدا شدند و آثاري درباره اسلام و شخصيت پيغمبر اسلام نشر دادند و تا حدي جلو آن تهمتها و افتراها را گرفتند.
متاسفانه آثار آن تبليغات سوء در روح بعضي جوانان امروز ديده مي شود.
قرآن كريم درباره لزوم اقتدا و تاسي به پيغمبراكرم تاكيد فرموده:
در سوره احزاب مي فرمايد:
لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه لمن كان يرجوالله و اليوم الاخر و ذكرالله كثيرا .( 2)
و خلاصه معني اين است كه در وجود پيغمبر خصلتهايي است كه سزاوار است مومنين سرمشق بگيرند. اين امر تاكيد براي زنده نگه داشتن سيره پيغمبر و بهره مند شدن ازنتايج آن است.
پيغمبر اكرم بيش از همه كس به اصول و مقررات اسلام عملا پابند بود و چيزي كه بيش از همه توليد عشق و حرارت در ياران پيغمبر مي نمود آن ايمان كامل و اطميناني بود كه آن حضرت به گفته هاي خودش داشت. عبدالله بن مسعود كه يكي از كتاب وحي بود يعني از كساني بود كه آيه هاي قرآن را كه به تدريج نازل مي شد، مي نوشت، مي گويد: پيغمبر يك روز به من فرمود: آيه اي چند از قرآن برمن بخوان. من مصحف را گشودم و از سوره نساء شروع كردم به خواندن تا آنكه رسيد به اين آيه شريفه:
فكيف اذا جئنا من كل امه بشهيدو جئنا بك علي هولاء شهيدا.(3)
يعني پس چگونه خواهد بود آنگاه كه از ميان هر امتي يك نفر را گواه بياوريم و تو را بياوريم در حالي كه براين امت گواه باشي.
ابن مسعود مي گويد: در اين هنگام ديدم كه اشك از چشمان پيغمبر جاري شد و به من فرمود: ديگر نخوان، همين قدر كافي است.
پيغمبر در مقام دعوت و هدايت، اصل رفق و نرمي و مدارا را رعايت مي نمود و مسلمانان را نيز امر مي فرمود كه اين طور باشند.
وقتي يكي از اعراب باديه نشين آمد خدمت پيغمبر و از آن حضرت چيزي طلب كرد، پيغمبر هم به او داد.
مرد اعرابي به جاي آن كه تشكر كند كلام ناهمواري گفت. اصحاب پيغمبر كه حاضر بودند، عصباني و خشمناك شدند و نزديك بود تصميم شديدي بگيرند. پيغمبر اشاره كرد كه متعرض نشويد. آنگاه به طرف خانه خودش رفت و اعرابي را طلبيد و مقدار زيادتري به او كمك فرمود. مرد اعرابي اين وقت اظهار خشنودي نمود و درباره پيغمبر دعاي خير كرد. پيغمبر به او فرمود: آن كلامي كه سابقا در حضور اصحابم گفتي سبب شد كه به تو خشمناك شوند. خوب است اين كلامي كه در حضور من گفتي، در حضور اصحابم تكرار كني تا نظر آنها در باره تو تغيير كند. لهذا روز بعد اعرابي آمد و در حضور جمعيت از پيغمبر اظهار خشنودي نمود و درباره اش دعا كرد و اصحاب خوشوقت شدند.
در اين وقت پيغمبر يك دستور جامع و مفيد راجع به كيفيت دعوت و هدايت افراد به اصحابش داد و فرمود: "مثل من و مثل اين گونه اشخاص مثل كسي است كه شترش از دستش فرار كرده. جمعي از مردم براي آن كه آن حيوان را بگيرند به دنبال مي دوند و فرياد مي كنند. اين عمل هيچ فايده اي ندارد، بلكه بيشتر اسباب رميدگي و فرار آن حيوان مي شود . در اين وقت صاحب شتر مي آيد و مي گويد: اي مردم! شما به شتر من كار نداشته باشيد، من خودم بهتر مي دانم چه بكنم. آنگاه آهسته از جلو شتر بيرون مي آيد و مهارش را به دست مي گيرد"،
و اگر من شما را به حال خود باقي گذاشته بودم شما فورا اين مرد اعرابي را كشته بوديد.
چو در طاس لغزنده افتاد مور
رهاننده را چاره بايد نه زور
پيغمبر اكرم با اصحاب و ياران با كمال رفاقت و برادري و برابري رفتار مي نمود. هيچ گاه تكبر و ترفع نمي ورزيد و عملي كه موجب عكس العمل سوءيي در زيردستان باشد انجام نمي داد.
هنگامي كه وارد مجلس مي شد اگر اصحاب مي خواستند در جلو پايش برخيزند، نهي مي فرمود و هرجا كه بود مي نشست و اگر سوار بود نمي گذاشت كسي در ركابش پياده راه برود، بلكه او را سوار مي كرد و اگر طرف سوار نمي شد به او مي فرمود:
پس تو جلوتر برو و وعده ملاقات من و تو در فلان مكان.
روي همين سيره پيغمبر بود كه علي عليه السلام در ايام خلافت خويش وقتي كه به حدود مدائن رسيد، گروهي از دهقانان ايراني كه به استقبال آمده بودند شروع كردند به دويدن در جلو مركب آن حضرت. علي عليه السلام فرمود: چرا اين كار را مي كنيد؟ عرض كردند: اين يك نوع احترامي است كه ما از سلاطين خودمان مي كنيم. حضرت فرمود: اين كار براي شما ذلت است بدون آنكه براي شخص مورد احترام سودي داشته باشد، و آنها را نهي فرمود.
پيغمبر به قدري متواضع بود و فروتني مي كرد كه اعراب عيب مي گرفتند و مي گفتند: تو در نحوه خوراك و پوشاك مانند بندگان و بردگان مي باشي. پيغمبر در جواب مي گفت: كدام بنده از من بنده تر است؟ و مي فرمود: من به اين كه بنده خدا هستم خرسندترم از آن كه پيغمبر او هستم.
والسلام علي من اتبع الهدي
پي نويسها:
2. احزاب/ 21
3. نساء/ 41
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۹/۰۷/۲۱, ۲۱:۴۱ #2
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۹
- نوشته
- 2,577
- مورد تشکر
- 8,095 پست
- حضور
- 5 روز 11 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 140
- آپلود
- 0
- گالری
-
99
ویژگی های و مولفه های اخلاقی پیامبر اعظم
1- خوش اخلاقی
2- خيرخواهی
3- مردم ياری 1 ، 2
4-مردم داری 1 ، 2
5- وفاي به عهد
6- امانت داری
7- راست گويی
8- بخشش
9- سپاس گزاری
10- گذشت و خطاپوشی
11- خشنود کردن مردم
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری