-
۱۳۸۷/۰۸/۰۶, ۰۸:۱۹ #1
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۶
- نوشته
- 259
- مورد تشکر
- 337 پست
- حضور
- 23 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
هدایت و اضلال الهی در قرآن
سم الله الرحمن الرحیم
یکی از مباحثی که در قرآن بسیار به آن اشاره شده و در ذهن خیلی از مردم اشکال و ابهام ایجاد شده هدایت و اضلال الهی است .خداوند در بسیاری از آیات قرآن بیان دارد که خودش گروهی را هدایت میکند و خودش گروهی را گمراه میکند.
حتی در جایی از قرآن است که کسی نمی تواند انسانی که توسط خداوند گمراه شده را هدایت نماید
به هرحال سوال اینست که آیا این سخن خداوند با معنی جبر را می دهد؟
یعنی برخی مجبورا گمراه می شوند و برخی مجبورا هدایت ؟
عدالت خداوند در این حال چه می شود
خلاصه جواب :
سنت الهی چنین است که کسی اگر در اثر شنیدن آیات الهی عناد بورزد مهر به قلبش زده می شود .پس در حقیقت عامل اضلال و مهر به قلب خوردن ابتداءا توسط خودش شخص انجام شده که این با اختیار انسان هیچ منافاتی ندارد
تفصیل جواب و اثبات آن :
دو گونه هدایت و گمراهی داریم :
الف: هدایت و اضلال ابتدائی (آن گمراهی و هدایتی که توسط خود شخص حاصل می شود مانند اینکه ظلم کند یا عناد و کفران به آیات الهی بورزد)
ب:هدایت و اضلال الهی ( آن گمراهی و هدایتی که توسط خداوند صورت میگیرد لکن به خاطر سوء یا حسن عملکرد بنده )
اثبات وجود هدایت و اضلال ابتدائی از منظر قرآن :
در این آیه می بینیم خداوند بیان میکند در وهله اول راه هدایت را برای همگان نشان داده وبرخی شاکر هستند و برخی راه کفر را انتخاب میکنند :
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا//ما راه را به او نشان داديم، خواه شاکر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس! «« الإنسان/3 »»
در آیه زیر می بینیم کافران کفر می ورزند درحالیکه نفس انان به خداوند یقین دارد :
وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ//و آن را از روى ظلم و سرکشى انکار کردند، در حالى که در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! «« النمل/14 »»
خب معلوم هست وقتی ایمان نمی آوردن و کفران می کنند خداوند هم رجس قلوب انان می گذارد یا مهر میگذارد :
وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ//(اما) هيچ کس نمىتواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (کفر و گناه) را بر کسانى قرارمىدهد که نمىانديشند. «« يونس/100 »»
خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ//خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهايشان پردهاى افکنده شده؛ و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. «« البقرة/7 »»
پس ترتیب آیات قرآن چنین است که اول گمراهی توسط خود شخص حاصل می گردد و در ادامه عقوبت این سوء اختیار گمراهی و مهر بر قلب خوردن است
از دیگر مویدات در این باره آیات زیر است :
کَيْفَ يَهْدِي اللّهُ قَوْمًا کَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
چگونه خداوند جمعيّتى را هدايت مىکند که بعد از ايمان و گواهى به حقّانيّت رسول و آمدن نشانههاى روشن براى آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعيّت ستمکاران را هدايت نخواهد کرد! «« آل عمران/86 »»
يُضِلُّ بِهِ کَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ کَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ
خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مىکند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مىسازد!«« البقرة/26 »»
اینجا خدا می گوید چگونه کسانی که کفر می روزند را هدایت کند یا اینکه با قران فقط فاسقین گمراه می شوند یعنی اول فسق می کنند چونکه فسق کردند به مرحله ای میرسند که با قرآن گمراه می شوند
آیات:
إِنَّ الَّذِينَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ يَکُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً//کسانى که کافر شدند، و (به خود و ديگران) ستم کردند، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشيد، و آنان را به هيچ راهى هدايت نخواهد کرد،«« 168 »»
وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
و خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمىکند. «« البقرة/258 »»
پس نتیجه این که درست است که خداوند هرکه بخواهد گمراه میکند و اگر کسی را گمراه کرد عالم هم نمی توانند آنرا هدایت کنند :
بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ//ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوى و هوسهاى خود پيروى کردند! پس چه کسى مىتواند آنان را که خدا گمراه کرده است هدايت کند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود! «« الروم/29 »»
اما خداوند حکیم چه کسی را گمراه می کند ؟معلوم است که چه کسانی را گمراه میکند .
بله خود خداوند در کتابش بیان داشته چه کسانی را گمراه میکنند :
کافرین ، جاهدین ، فاسقین و ظالمین
که برای همه اینها شواهدی از قرآن آورده شد
-
۱۳۸۷/۰۸/۰۶, ۰۸:۴۲ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
بهترين كتاب، كتابى است كه از تمام جهات ازجمله: محتوا و پيام، متقن و مستند بودن، فصاحت و بلاغت و... ممتاز و بى نظير باشد. قرآن كريم تمام خصوصيات يك كتاب ممتاز را دارد.3: آموزش عقايد، آية الله مصباح يزدى، درس سىوچهارم.
علامه طباطبايى(رحمه الله) مى گويد: قرآن مشتمل بر حق محض است; حقى كه باطل ـ نه در عصر نزولش و نه بعد از آن ـ در آن رخنه نمى كند.(1)
حضرت على(ع) مى فرمايد: از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمود: ديرى نپايد كه فتنه ها برپا شود. پرسيدم: يا رسول الله! راه فرار و رهايى از فتنه ها چيست؟ فرمود: كتاب خدا; كتابى كه اخبار گذشتگان و آيندگان شما در آن آمده است; كتابى كه حل و فصل اختلافات شما در آن است; كتابى كه حق و باطل را به آسانى از هم جدا مى سازد; حقيقتى كه هزل و شوخى در آن راه ندارد... هر كس هدايت را در غير آن بجويد، به ضلالت و گمراهى مى افتد; قرآن كتاب حكمت آميز و راه مستقيم است; كتابى كه هوسهاى بشرى نمى تواند آن را تغيير دهد... .
افزون بر اين، قرآن در فصاحت و بلاغت كلام، به نهايت درجه خود رسيده و هر آنچه بشر تا روز قيامت به آن نياز دارد، با بهترين و زيباترين لفظها و با ترتيب و نظم خاصى در آن بيان شده است، و با توجه به اين كه خود قرآن به آوردن مثل و مانند دعوت كرده است; امّا هيچ كس نتوانسته مثل و همتاى آن را بياورد.
خداوند متعال نيز قرآن را بهترين سخن و كلام مى داند و مى فرمايد: خداوند بهترين سخن را نازل كرده; كتابى كه آياتش در لطف و زيبايى و عمق و محتوا همانند يكديگر است، آياتى مكرر دارد، با تكرارى شوق انگيز كه از شنيدن آنها بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى ترسند لرزه مى افتد; سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مى شود... .(زمر، 23)
از طرف ديگر قرآن معجزه پيامبراكرم(ص) بوده و از جنبه لفظى و معنوى داراى اعجاز است; قرآن سبك مخصوصى دارد كه نه شعر است، چون وزن و قافيه ندارد و از ركن ديگر شعر كه تخيل است در قرآن استفاده نشده است، و نثر هم نيست; زيرا هيچ نثرى آهنگ بردار نيست; امّا قرآن بسيار آهنگين و تنها كتابى است كه مى توان آن را با آهنگ قرائت كرد.
قرآن، وجوه ديگرى از نظر اعجاز، مانند: اخبار از غيب و يا پيش بينى هاى غيبى و... دارد.
بنابراين، قرآن چون سخن خداوند متعال، فصيح و بليغ، پرمحتوا و هدفمند، مشتمل بر اخبار غيبى، معجزه پيامبراسلام(ص)بى همتا و... است، بهترين كتاب نام گرفته است.(2)
قرآن كريم برنامه هايى را براى رشد و تكامل انسان ها بيان داشته و الگوهايى را مطرح ساخته است: الگوهايى را كه قرآن مطرح كرده، غالباً از انبياء و اولياى پروردگارند كه در بين مردم مى زيستند و با آن ها معاشرت داشتند، مانند: حضرت نوح، ابراهيم، يوسف، يعقوب، عيسى، موسى، خضر، مريم(س) و اصحاب كهف و... در قرآن به صراحت از الگو بودن حضرت ابراهيم(ع) و حضرت پيامبراكرم(ص) ياد شده است:
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِى إِبْرَ هِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ; (ممتحنه، 4) براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند وجود داشت.»
«لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ; (احزاب، 21) مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا(ص) سرمشق نيكويى بود.»
بنابراين، مى توان با مطالعه زندگانى حضرت ابراهيم و پيامبراكرم(ص) و ساير پيامبران و اولياى الهى درس هاى بزرگى براى زندگى گرفت.
علاوه بر الگوهاى قرآن كه براى همه مردم معرفى شده اند، تعاليم و برنامه هاى قرآن نيز جنبه عمومى داشته و همه بشر را در بر مى گيرد و اين بدين جهت است كه تعاليم قرآن بر فطرت انسان منطبق است و مى تواند در زندگى همه انسان ها تطبيق و پياده شود. خود قرآن نيز در آيات متعددى به فراگير بودن تعاليم و برنامه هاى خويش تصريح كرده، همه انسان ها را مخاطب قرار داده است; مانند آيه 52 سوره قلم: «وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِّلْعَــلَمِينَ; و حال آن كه قرآن به جز تذكارى براى جهانيان نيست.» و آيه 28 سوره سبأ: «وَ مَآ أَرْسَلْنَـكَ إِلاَّ كَآفَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَ نَذِيرًا...* و ما تو را جز بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستاديم.»(3)
*********
1. الميزان، علامه طباطبايى;، ج 17، ص 256، اعلمى بيروت.
2. برگرفته از مجمع البيان، علامه طبرسى، ج 1 و 2، ص 85
-
۱۳۸۷/۰۸/۱۶, ۱۰:۳۶ #3
با سلام و عرض ارادت
چندیست بین من و یکی از بهترین دوستانم بحثی به میان اومده با عنوان اینکه چرا خدا در قرآن میفرماید " هرکه را بخواهد هدایت میکند و هرکه را نخواهد مورد هدایت قرار نمیگیرد " من از مطالب تاپیکهای شما برای جواب به سوالات دوستم استفاده کردم
ولی ایشان از اون جوابها یه سوالات دیگری مطرح میکنن و من قادر به جوابگویی نیستم و از شما میخواهم که با اون جوابهای منطقی تان این دوستم رو قانع بفرمایید
"خدا قوم ظالمین رو هدایت نمی کنه خوب سوال من اینجاست که این حرف معنیش اینه که اقا هر کس از جز ظالمین باشه هدایت نمی شه؟یعنی کسانی حق هدایت شدن رو دارند که ظالم نباشند؟خوب اونا که هدایت شده هستندچه نیازی به هدایت دارند؟این همه کسانی که هدایت شدند مگه از قوم ظالمین نبودند و بعدا هدایت شدند؟
راستی یه سوال دیگه چرا با تکرار گناه یاد خدا از انسان باید بره؟پس این سط توبه واسه چیه؟این همه ادم که توبه کردند مگر گناه کار نبودند اون هم به مقدار زیاد و اون هم با تکرار گناه؟
راستی یه جایی هم گفتید:اون رو در گمراهی که خودش انتخاب کرده رها می کنه.می شه بپرسم چرا رهاش می کنه؟مگه خدا ارحم الراحمین نیست؟فکر نکنم خدا بنده ای رو رها کنه و هیچ استعانتی به اون نرسه اگه اینطور باشه که همه انسانها در اون راه ضلالتی مکه انتخاب کردند می مونند و هیچ راه بازگشتی به سمت هدایت نیست و در حالی که هزاران مثال نقض درباره این حرف وجود داره
و یک اشکال:
گفتید شیعیان به عالمی عقیده دارند به نام عالم ذر.این رو همه قبول ندارند و بعضی ها برای عدمش دلیل هم دارند پس چیزی رو که مورد اختلاف هست رو شاهد مثال یا برای استدلال انتخاب نکنید "
با تشکر همکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم آنهم خیلی سریع با تشکر مجدد
موفق باشید
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری