خلقت انسان و اتفاقات آن

[جینلی]

سلام
خداوند پساز افرینش انسان به او علم الاسما را اموخت تا برتری برای او در مقابل فرشتگان بوجود اورد و فرشتگان بر اساس این برتری علمی که در بوته ازمایش هم قرار گرفت به انسان سجده نمودند.
ایا کسی میداند علم السما چه بوده است؟ که خداوند تنها به انسان داده است؟

[mahshid]

دوست خوبم این یک نظر شخصیه به نظر من آن علم السماء نور اهل بیت است و قران.و سوره حمد و بسم الله الرحمن الرحیم.
تاکید میکنم که این جواب یک جواب کاملا شخصیه و هیچ منبعی نداره.....گفتم شاید براتون جالب باشه...

[askari110]

سلام
خداوند پساز افرینش انسان به او علم الاسما را اموخت تا برتری برای او در مقابل فرشتگان بوجود اورد و فرشتگان بر اساس این برتری علمی که در بوته ازمایش هم قرار گرفت به انسان سجده نمودند.
ایا کسی میداند علم السما چه بوده است؟ که خداوند تنها به انسان داده است؟

با سلام
در حديثى داريم كه از امام صادق ع پيرامون اين آيه سؤال كردند، فرمود:"
الارضين و الجبال و الشعاب و الاوديه ثم نظر الى بساط تحته، فقال و هذا البساط مما علمه‏
":" فرمود منظور زمينها، كوه‏ها، دره‏ها و بستر رودخانه‏ها (و خلاصه تمامى موجودات) مى‏باشد، سپس امام ع به فرشى كه زير پايش گسترده بود نظرى افكند فرمود حتى اين فرش هم از امورى بوده كه خدا به آدم تعليم داد"!
بنا بر اين علم اسماء چيزى شبيه" علم لغات" نبوده است بلكه مربوط به فلسفه و اسرار و كيفيات و خواص آنها بوده است، خداوند اين علم را به آدم تعليم كرد تا بتواند از مواهب مادى و معنوى اين جهان در مسير تكامل خويش بهره گيرد.
همچنين استعداد نام‏گذارى اشياء را به او ارزانى داشت تا بتواند اشياء را نام‏گذارى كند و در مورد احتياج با ذكر نام آنها را بخواند تا لازم نباشد عين آن چيز را نشان دهد، و اين خود نعمتى است بزرگ، ما هنگامى به اهميت اين‏
موضوع پى مى‏بريم كه مى‏بينيم بشر امروز هر چه دارد به وسيله كتاب و نوشتن است و همه ذخائر علمى گذشتگان در نوشته‏هاى او جمع است، و اين خود بخاطر نام‏گذارى اشياء و خواص آنها است، و گر نه هيچگاه ممكن نبود علوم گذشتگان به آيندگان منتقل شود.
موفق باشید
منبع :تفسیرنمونه

[ceramic]

با سلام و احترام


فکر می کنم نظر دوستان درست نباشد .

1. در مورد فرض اول ، باید فرض کنیم که ملائکه از نور اهل بیت و اسامی ایشان بی اطلاع بوده اند که این نمی تواند درست باشد .

2. و در مورد فرض دوم ، باید فرض کنیم مثلا ملائک هم امکان نامگذاری را نداشته اند و این محال است .

از سویی باید توجه کنید که علم الاسماء چیزی بوده که ملائک از آن بی خبر بوده اند . زیرا خداوند در قرآن به صراحت از ایشان می خواهد که اگر از اسماء آگاهی دارند آن را یاد کنند و ایشان اظهار ناتوانی می کنند : وعلم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم علي الملايكه فقال انبيوني باسماء هولاء ان كنتم صادقين . قالوا سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العليم الحكيم

3. به نظر می رسد این همان امانتی است که قرآن در باره ی آن می فرماید : انا عرضنا الامانه علي السماوات والارض والجبال فابين ان يحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه كان ظلوما جهولا

بنابراین چیزی است که هیچیک از موجودات دیگر ( یا حداقل آن هایی که در آیه نامشان برده شده است ) توان حمل و نگهداری آن را نداشته اند .

موفق باشید

[جینلی]

دوست خوبم این یک نظر شخصیه به نظر من آن علم السماء نور اهل بیت است و قران.و سوره حمد و بسم الله الرحمن الرحیم.
تاکید میکنم که این جواب یک جواب کاملا شخصیه و هیچ منبعی نداره.....گفتم شاید براتون جالب باشه...:rose::rose::rose:

سرکار خانم. به نظر من هم جواب شما نمیتواند درست باشد. البته خداوند محبت اهل بیت و اعتقاد به انها را در قلب شما روز به روز زیاد فرماید انشا.... چرا که به نظر من دنیا و کائنات بر پایه اعتقاد منظم شده است. چه بهتر که این اعتقاد و احترام به اهل بیت پیامبر باشد که ان را رسما از ما درخواست کرده اند

[meshkaat]

بنام خدا

علامه طباطبايى در تفسير اسماء و مسماها مى فرمايند: مراد از اسمها و مسماها ، موجوداتى زنده و داراى شعور بود كه در پس پرده غيب بودند . از جمله ويژگى هاى آنها عبارتند از: 1 . علم به اين نام ها و مسماها توأم با كشف حقيقت و وجود عينى آنها بوده ; 2 . آموزش آنها فقط براى يك موجود زمينى همچون آدم ممكن بوده ; ولى براى فرشته ها و موجودات آسمانى ممكن نبود ; 3 . اين علم در خليفه الهى بودن انسان نيز دخالت داشته است ; 4 . اين علم از سنخ علوم ما نبوده است .
از جمله دلايلى كه مى توان براي اين مطلب ارائه دادعبارتند از: الف ) اگر از سنخ علم ما بود ، مى بايست بعد از آن كه آدم به ملائكه از آنها خبر داد ، ملائكه هم همچون آدم به آنها دانا و در داشتن آن علم با او مساوى مى شدند ; چرا كه هر چند آدم آنها را از آن مطلع نموده ; ولى خود او هم آنها را از خدا آموخته است ; پس ديگر نبايد آدم از ملائكه و ساير مخلوقات برتر بوده و شرافت بيشترى داشته باشد . ب ) اگر اين علم از سنخ علوم ما مى بود ، ملائكه نبايد به صرف عالم شدن آدم قانع شده و اظهار عجز و سرشكستگى مى كردند ; مثلاً اگر اين علم ، علم لغت بود . كما اين كه عده اى از مفسران قائل شده اند ،(1) آدم چگونه مى توانست با آن بر ملائكه مباهات كند ; در حالى كه ملائكه بدون علم لغت قادر به دريافت اسرار قلبى هستند ; پس معلوم مى شود اين علم يك علم معمولى نبوده است ; حاصل كلام اين كه : موجوداتى كه خداوند بر ملائكه عرضه كرد موجوداتى برتر بودند كه نزد خداوند محفوظ بوده ، در عالم غيب به سر مى بردند و خداوند به بركت آنها نام هاى ديگر را نازل فرموده ، هر آنچه در آسمان و زمين است را از نور آنها گرفت .(2)
************

1 : الميزان،ج 1 ، همان ، ص 8 11 - 119 .
2 : تفسير نمونه،ج 15 ، ص 555 ـ 559

[جینلی]

با سلام
در حديثى داريم كه از امام صادق ع پيرامون اين آيه سؤال كردند، فرمود:"
الارضين و الجبال و الشعاب و الاوديه ثم نظر الى بساط تحته، فقال و هذا البساط مما علمه‏
":" فرمود منظور زمينها، كوه‏ها، دره‏ها و بستر رودخانه‏ها (و خلاصه تمامى موجودات) مى‏باشد، سپس امام ع به فرشى كه زير پايش گسترده بود نظرى افكند فرمود حتى اين فرش هم از امورى بوده كه خدا به آدم تعليم داد"!
بنا بر اين علم اسماء چيزى شبيه" علم لغات" نبوده است بلكه مربوط به فلسفه و اسرار و كيفيات و خواص آنها بوده است، خداوند اين علم را به آدم تعليم كرد تا بتواند از مواهب مادى و معنوى اين جهان در مسير تكامل خويش بهره گيرد.
همچنين استعداد نام‏گذارى اشياء را به او ارزانى داشت تا بتواند اشياء را نام‏گذارى كند و در مورد احتياج با ذكر نام آنها را بخواند تا لازم نباشد عين آن چيز را نشان دهد، و اين خود نعمتى است بزرگ، ما هنگامى به اهميت اين‏
موضوع پى مى‏بريم كه مى‏بينيم بشر امروز هر چه دارد به وسيله كتاب و نوشتن است و همه ذخائر علمى گذشتگان در نوشته‏هاى او جمع است، و اين خود بخاطر نام‏گذارى اشياء و خواص آنها است، و گر نه هيچگاه ممكن نبود علوم گذشتگان به آيندگان منتقل شود.
موفق باشید
منبع :تفسیرنمونه

و اما شما دوست عزیر نظر جنابعالی به استناد روایات و تفاسیر معقولتر به نظر میرسد. حال سوالا اصلی بنده اینجاست که چگونه یک افریده رده پایینتر خداوند به نام شیطان با یک پدیده کاملا بی اهیتی مانند خوردن یک سیب یا گندم و یا هر چیز دیگری پیامبر خدا را که شاید تنها کسی بوده که علم اسما را داشته و مخلوق ویژه خداوند بوده و پیامبر معصوم بوده (اگر معصومیت را صفت انبیا بدانیم) را گول زده و اورا وادار به کاری نموده است که خداوند منع نموده!!
بابا جان شاگرد فلان ایت ... به این سادگیها از راه بدر نمیشود که آدم شد!!

بعدشم ما اخرش سر در نیاوردیم که چرا این شیطان فلان فلان شده راست راست به خدا بی احترامی کرد ان هم جلوی دیگران بعدش هم خیلی بی رو در وایستی به خدا گفت اگر ولم کنی تا اونجا که میتونم این ادم و اولادش را از راه بدر میکنم خدا هم با خونسردی گفت باشه برو ببینم چکار میکنی ولی تا مدت محدود! اونم با خود حضرت ادم هم شروع کرد و موفق هم شد! این از همه جالبتره !!
بعدم خدا فرمود حالا اینطور شده همتون برید روی زمین و بیفتید به جون هم.
خدا خودش میدونه چند تا از اشرف مخلوقاتش با این تصمیم جهنمی شدن .کاری که اگه همون اول زده بود تو دهن شیطان همه چیز به خوبی و خوشی ادامه یافته بود.ما و شما هم الان داشتیم توبهشت کیف میکردیم

البته این مطالب را به طنز نوشتم که حوصله شما سر نرود و لی کاملا جدی است.
ارادتمندم

[جینلی]

[quote=meshkaat;64740]بنام خد

: 1 . علم به اين نام ها و مسماها توأم با كشف حقيقت و وجود عينى آنها بوده ; 2 . آموزش آنها فقط براى يك موجود زمينى همچون آدم ممكن بوده ; ولى براى فرشته ها و موجودات آسمانى ممكن نبود ; 3 . اين علم در خليفه الهى بودن انسان نيز دخالت داشته است ; 4 . اين علم از سنخ علوم ما نبوده است .

با سلام به شما دلایل جنابعالی نیز تاییدی است بر توقع بجای ما از حضرت ادم . حالا با این علمهایی که فرمودید چطور ان نمک به حرام شیطان والد محترم ما را گول زده اند پناه میبریم به خدا

[جینلی]

ای بابا هیچکی جوابی برای سوالای ما نداشت؟

[صهبا سروش]

راست میگی دوست عزیز هیچ کس جواب سِِِِِِِوالتونو نداد ولی مارو تشویق کردین بریم دنبالش ببینیم چیه.ممنون