-
۱۳۸۷/۰۸/۱۱, ۱۹:۱۵ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,183 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
حضرت معصومه در یک نگاه
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت معصومه (س )در يک نگاه
حضرت فاطمه معصومه در اول ذيقعده 173 در مدينه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت موسي بن جعفر و مادر گرامياش نجمه خاتون است. او از کودکي تا جواني تحت تربيت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا قرار داشت و در علم و تقوا و پاسخ به پرسشهاي مراجعان به مقامي رسيد که مدال افتخار «فداها ابوها» از پدر خود دريافت داشت. بعد از ورود حضرت رضا به مرو آن حضرت نامهاي را به وسيله يکي از غلامان خويش براي خواهرش فرستاد که با رسيدن نامه، بلافاصله فاطمه معصومه آماده سفر گشت. آن حضرت در سال 201 هجري به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادي، قاسم، زيد) و تعدادي از برادرزادگان و کنيزان روانه خراسان شدند.
هنگامي که موکب حضرت معصومه به ساوه رسيد، عدهاي از دشمنان اهل بيت:، به اشاره مأمون عباسي راه را بر آنان بستند و در يک درگيري نابرابر، تمام برادران و بيشتر همراهان او به شهادت رسيدند و حضرت معصومه بر اثر شدّت تألمات و بنا بر قولي بر اثر مسموميت بيمار گشت.
در روز 23 ربيع الاوّل 201 هجري فاطمه معصومه وارد قم شد و ناقه حضرت در محلي که امروز به نام «ميدان مير» ناميده ميشود، زانو به زمين زد و اين افتخار نصيب موسي بن خزرج ، بزرگ اشعريان، شد تا هفده روز ميزبان دختر، خواهر و عمه امام باشد.
آن بانو سرانجام در روز دهم ربيع الثاني 201 هجري از دنيا رحلت کرد و با تجليل فراوان مردم قم، و به وسيله دو فرد ناشناس، به خاک سپرده شد.
اهميت ازدواج در اسلام
پيش از ورود به مبحث اصلي اين مقاله، بايد ياد آورشويم که در اسلام بر امر ازدواج تأکيد و سفارش فراوان شده است؛ تا آنجا که در قرآن، اين معجزه ماندگار الهي، آيات متعددي در اين باره وجود دارد؛ از جمله ميفرمايد: )وَأَنْکِحُوا اْلأَيامى مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّهُ واسِعٌ عَليم(؛ «بايد مردان بي زن و زنان بيشوهر و کنيزان و بندگان خود را به نکاح درآوريد. اگر آنان فقير باشند، خداوند آنان را از فضل خويش بينياز خواهد ساخت؛ زيرا خداوند وسعت دهنده و داناست».
خداوند در آيه ديگري ميفرمايد:« و از نشانههاي او (خداوند) اينکه همسراني از جنس خود شما براي شما آفريد، تا در کنار آنها آرامش يابيد و در ميان شما مودّت و رحمت قرار داد. در اين نشانههايي است براي گروهي که تفکر کنند».
در روايات نيز تعبيرات تأمل برانگيزي دربارة ازدواج آمده است که به راحتي نميتوان از کنار آن گذاشت. پيامبر اکرم فرمود:«اَلنِّکاحُ سُنَّتي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتي فَليس مِنّي؛ ازدواج سنت من است؛ هر کس از سنت من رو بگرداند، از من نيست».
زني به امام باقرعرض کرد: من زن تارک دنيا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنيا چيست؟ عرض کرد: نميخواهم هرگز ازدواج کنم. حضرت پرسيد: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضيلت هستم. حضرت فرمود: از اين کار دوري کن. اگر در اين کار فضيلتي بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هيچ کس نيست که در فضيلت بر او سبقت گيرد.
آن حضرت در جاي ديگر فرمود:« ما بُنيَ فِي الاِسلامِ بِناءً اََحَبُّ الِي اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزويجِ؛ هيچ بناي در اسلام محبوبتر و عزيزتر از ازدواج در نزد خداوند نيست».
از طرف ديگر، عزب بودن و مجرد زندگي کردن به شدّت نکوهش شده است. پيامبر اکرم فرمود:« شَرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَيْرٌ مِنْ سَبعينَ رکْعَةً مِنْ غيْرِ مُتَأهِّلٍ؛ بدترين شما، عزبها (و بي همسران) هستند. دو رکعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد رکعت نمز غير متأهل».
حال اين پرسش رخ مينمايد که حضرت معصومه با آن مقام علمي و آگاهياي که از دستورهاي اسلام و سنّت پيامبر اکرم داشت، چرا ازدواج نکرد و تشکيل خانواده نداد؟ از طرف ديگر، بر اثر موقعيت علمي و معنوي و زيارتي آن حضرت، بسياري از دختران امروز آن حضرت را به عنوان اسوه براي خود پذيرفتهاند که روشن نشدن راز ازدواج آن حضرت، ممکن است بهانهاي براي فرار از ازدواج باشد.
اين نکته را هم اضافه کنيم که نه تنها حضرت معصومه ازدواج نکرد، بلکه هيچ يک از دختران موسي بن جعفر ازدواج نکردند.
بررسي نظريات مختلف
احتمالات و نظريات مختلفي براي ازدواج نکردن آن حضرت بيان شده است که به برّرسي و صحت و سقم هر يک ميپردازيم.
1. وصيّت امام موسي بن جعفر
يکي از احتمالات که در واقع يکي از پاسخها به پرسش فوق است، اين است که خود حضرت موسي بن جعفر به دخترانش وصيت کرده تا ازدواج نکنند!
ابن واضح يعقوبي طرفدار اين نظريه است. سخن او در اين باب چنين است: «موسي بن جعفر را هيجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : عليرضا، ابراهيم، عباس، قاسم، اسماعيل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبيدالله، حمزه، زيد، عبدالله، اسحاق، حسين، فضل و سليمان.
موسي بن جعفر وصيت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هيچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در اينباره ميان قاسم و خويشاوندانش جريان سختي پيش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وي دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتي بسته شده براي محرميّت در مسير رفتن به حج رفتن منظوري نداشته است».
در پاسخ به سخنان يعقوبي اولاً، بايد گفت: چنين وصيّتي برخلاف سنت رسول الله و سيرة امامان اهل بيت عصمت و طهارت: است و هرگز چنين وصيتي از امام معصوم صادر نميشود.
ثانياً، متن وصيت حضرت موسي بن جعفر غير از آن چيزي است که يعقوبي ادّعا دارد. براي قضاوت در اين زمينه، ابتدا متن وصيت حضرت را مرور ميکنيم. ابراهيم بن عبدالله از موسي بن جعفر نقل کرده که آن حضرت جمعي را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهيم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصيت خود شاهد گرفت و فرمود: «اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِيَّتي ... اَوصَيْتُ بها اِلي عَلَيٍٍّ اِبْني ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ يُزَوِّجَ أختَهُ فَلَيْسَ لَهُ اَنْ يُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا يُزَوِّجَ بَناتي اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأيِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالي وَ رَسُولَهُ 9 وَ حادُّوهُ في مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ يَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ يَتْرَکَ تَرَکَ...؛ شاهد ميگيرم آنها را که اين وصيّت من است که به فرزندم علي وصيت کردهام... (از جمله وصيتم اين است) اگر مردي از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، اين حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علي) و نه دختران من (حق دارند) که يکي از خواهران خود را شوهر دهند و يا مادران آنها و نه سلطاني، و نه کاري براي آنها انجام دهد، مگر اينکه با نظر و مشورت او (علي) باشد. اگر بدون اجازه او به چنين کاري اقدام کنند، به راستي با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کردهاند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است. اگر خواست به کسي شوهر دهد، شوهر ميدهد و اگر خواست رد کند، رد ميکند».
در اين وصيتنامه، حضرت موسي بن جعفر با صراحت به فرزندان اعلام ميدارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاهتر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا باید نظارت داشته باشد.
بنابراین نظریه یعقوبی بیاساسی است و نمیتوان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانستهاند.
2. همتا نداشتن
نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمیشد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار میگیرد، هم کفو بودن است.
این نظریه نیز نمیتواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را«کفو» یکدیگر میدانستند. از پیامبر اکرم نقل شده است که آن حضرت فرمود:« هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را میپسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا میشود».
ثانیاً، در عصر امام کاظم جوانان شایستهای از تبار امام حسن مجتبی و حضرت سیدالشهدا و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که میتوانستند همسران مناسب برای آنان باشند.
3. اختناق هارونی
احتمال و نظریه سوم آن است که اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر داشته باشد؛ چرا که همین ارتباط نسبی زمینهای را فراهم میساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری میکرد، ولی ستمگری بیرحم بود. یکی از مورّخین میگوید:«هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک میریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالمتر بود». و همین مرد «دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند».
شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر میبردند و کوچکترین حرکاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: « این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثهای که برایت پیش میآید، به کار میآید».
چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچهای نگه داشتهام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کنندهای را درباره تو باور نخواهم کرد.
این گونه قضایا نشان میدهد که ارتباط موسی بن جعفر کنترل میشد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش میداد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا نیز تحت نظر قرارگرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.
بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرئت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا به خراسان و دورافتادن از خواهراین هم مزید بر این علت بود.
حسن ختام
سخن را با معرّفی برخی کتب درباره زندگانی کریمة اهل بیت حضرت معصومه به پایان میبریم:
احوالات حضرت معصومه،محمد حسین مفلس، مخطوط.
انوار المشعشعین، شیخ محمد علی بن حسن کاتوزیان تهرانی، 1327 هجری، 243صفحه.
بارگاه حضرت معصومه، بیژن سعادت، چاپ 1977، فلورانس ایتالیا.
بارگاه حضرت معصومه، نشریه شهرداری قم، 73 صفحه.
بدر فروزان، عباس فیض، 1364 هجری، قم، 452 صفحه.
تاریخ مشاهیر و قبور واقعه در بلدة قم، افضل الملک، 1348 هجری، 72 صفحه.
التحفة الفاطمیة الموسویه، محمدعلی کچوئی قمی، 1320هجری.
تربت پاکان، سید حسین مدرسی طباطبائی، 1355، دو جلد، 1238صفحه.
تعزیه حضرت معصومه، صادق همایونی، مجله کاوه شماره 41 و 42، 1352، مونیخ.
چکامه، عباسخان افشار متخلص به «پریشان»، موجود در کتابخانه آستانه.
حیات حضرت معصومه قم، سید حیدر مهدی، 1983، حیدرآباد، 100صفحه.
حیات الست، شیخ مهدی منصوری، م 1406، چاپ 1380 ه، قم.
زندگانی حضرت معصومه، محمد شیرین کلام، چاپ قم.
فاطمه بنت الامام موسی الکاظم، محمد هادی امینی، 1405ه، قم، 160صفحه.
فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، سید محمد باقر ابطحی، 1409ه.
معصومه قم، سید تقی طباطبائی قمی، 1365، 48 صفحه.
ودیعة آل محمد فاطمه معصومه، محمد صادق انصاری، 1414ه، قم.
وسیلة المعصومیّه، میرابوطالب مشهور به سید بیوک واعظ تبریزی، 106صفحه.
زندگانی حضرت معصومه3 و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، 1390ه، قم، 132صفحه.
بارگاه حضرت معصومه تجلیگاه فاطمه زهرا3، سید جعفر میر عظیمی، انتشارات مشهور، 229صفحه.
تاریخچة قم و حضرت معصومه3، محمد محمدی اشتهاردی، 96صفحه.
حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی، 1365 مشهد، 135صفحه.
در حریم حضرت معصومه، علی اکبر مهدیپور، 1415، قم.
زندگینامة حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی، 1350، 218صفحه.
چهل حدیث قم و حضرت معصومه، محمود شریفی، نشر معروف، 13صفحه.
کریمه اهل بیت، علی اکبر مهدیپور، 1415ه، 536صفحه.
نگین قم، جواد محدثی، 1380ش، 80صفحه.
ویرایش توسط ناصح : ۱۳۸۷/۰۸/۱۳ در ساعت ۰۱:۱۱
-
تشکرها 7
-
۱۳۸۷/۰۸/۱۳, ۰۰:۴۶ #2
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 505
- مورد تشکر
- 1,183 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 17
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت معصومه (س )در يک نگاه
امام صادق (ع)«شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون می شود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت می شود.
ویرایش توسط ناصح : ۱۳۸۷/۰۸/۱۳ در ساعت ۰۱:۱۱
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری