جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: پنج درس و پيام از هشتمين امام(ع)

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    505
    مورد تشکر
    1,183 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    17
    آپلود
    0
    گالری
    0

    پنج درس و پيام از هشتمين امام(ع)




    اصولا رسول اكرم(ص) و ائمه(عليهم السلام) طبق رواياتى كه داريم قبل‏از اين عالم انوارى بوده‏اند در ظل عرش و در انعقاد نطفه و طينت از بقيه مردم‏امتياز داشته‏اند.»

    حضرت امام خمينى ضمن بيان مطلب فوق افزوده‏اند:

    «ومقاماتى دارند الى ماشاء الله چنانكه در روايات معراج جبرئيل عرض مى‏كند:

    ... هرگاه كمى نزديكتر مى‏شدم، سوخته بودم.

    با اين فرمايش كه ... ما با خداحالاتى داريم كه نه فرشته مقرب آن را مى‏تواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل.اين‏جزء اصول مذهب ماست كه ائمه(عليهم السلام) چنين مقاماتى دارند.

    چنانكه به حسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا(ع) هم هست.»

    پيشوايان شيعه تمام عمر خويش را صرف بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و تنهاهدف و مقصدشان نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده، نورشان از بسيط خاك تاآن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى پرتوافشانى كرده و مى‏كند.

    در اين مختصر با استفاده از رهنمودهاى معصومين(عليهم السلام) و علماى بزرگواردر محضر درخشان‏ترين سيماى نورانى از تبار امام كاظم(ع) و آفتاب خطه خراسان‏مى‏نشينيم و از اخلاق امام هشتم، هشت درس فرا مى‏گيريم.

    دستت نمى‏رسد كه بچينى گلى ز شاخ بارى بپاى گلبن ايشان گياه باش
    1- عبادت و نيايش

    امام خمينى مى‏نويسد:

    فرموده ائمه(عليهم السلام) كه:

    «عبادت ما عبادت احرار است كه فقط براى حب خداست، نه طمع به بهشت‏يا ترس‏از جهنم است‏»از مقامات معمولى و اول درجه ولايت است. از براى آنها در عبادات حالاتى است كه‏به فهم ما و شما نمى‏گنجد.

    و در جاى ديگر مى‏فرمايد: شما خيال مى‏كنيد گريه‏هاى‏ائمه طاهرين(عليهم السلام) و ... براى تعليم بوده و مى‏خواسته‏اند به ديگران‏بياموزند؟

    آنان با تمام آن معنويات و مقام شامخى كه داشتند از خوف خدامى‏گريستند و مى‏دانستند راهى كه در پيش دارند پيمودنش چه قدر مشكل و خطرناك‏است.

    از مشكلات، سختيها ناهمواريهاى عبور از صراط كه يك طرف آن دنيا و طرف‏ديگرش آخرت مى‏باشد و از ميان جهنم مى‏گذرد خبر داشتند.

    از عوالم قبر، برزخ،قيامت و عقبات هولناك آن آگاه بودند از اين روى هيچگاه آرام نداشته و همواره‏از عقوبات شديد آخرت به خدا پناه مى‏بردند.

    شيخ صدوق (متوفا به سال 381) ازابراهيم بن عباس نقل مى‏كند كه: حضرت رضا(ع) در شب كم مى‏خوابيد و بيشتر بيدارمى‏ماند، اكثر شبهايش را از اول شب تا صبح احيا مى‏داشت (و به عبادت و نيايش‏مى‏پرداخت).

    و حتى اهل منزل خود را به نماز شب وادار مى‏ساخت.

    شيخ صدوق در جاى ديگر از رجاء بن ابى‏ضحاك نقل مى‏كند كه وى گفت:

    مامون به من ماموريت داد تا حضرت رضا(ع) را (به اجبار) از مدينه به مروبياورم (تا تحت نظر باشد) و دستور داشتم از راه مخصوصى امام را بياورم و وى رااز قم عبور ندهم (چون مركز شيعيان بود و احتمال شورش مى‏رفت) و شب و روزمى‏بايست‏به نگهبانى از آن حضرت مشغول باشم. از مدينه تا مرو با حضرت بودم، به‏خدا سوگند كسى را مانند او در تقوا و كثرت ذكر خدا و خوف از او در تمام اوقات‏نديدم. و سپس به تفصيل، كيفيت اداى نمازها و ذكرها و راز و نيازهاى‏حضرت‏راشرح‏مى‏د هد.

    آن حضرت درباره وحشت و هراس شيطان از نماز و نمازگزارمى‏فرمايد:

    شيطان همواره از مومنى كه مراقب وقت نمازهاى پنجگانه‏اش باشد در هراس‏است و در صورتى كه وى نمازهاى خود را ضايع كند بر او جرات پيدا مى‏كند و كم كم‏او را در گناهان بزرگ مى‏اندازد.

    برخيز و شست و شو كن با اشك خود وضو كن تحصيل آبرو كن در پيشگاه يزدان دور افكن اين ريا را وين كبر و اين هوى رايكدم بخوان خدا را چون عاشقى پريشان
    2- انس به قرآن و تامل در آن

    اصولا پيوند ميان قرآن و عترت پيوندى عميق،جاودانه و پايدار است كه حديث‏شريف ثقلين بدان شهادت داده است.

    شيخ صدوق از يكى از معاصران حضرت چنين نقل كرده است: همه كلام حضرت و جوابها ومثالهايش برگرفته از قرآن بود، هر سه روز يك بار قرآن را ختم مى‏كرد و مى‏فرمود:

    اگر بخواهم در كمتر از سه روز هم مى‏توانم آن را ختم نمايم اما هرگز به آيه‏اى‏نمى‏رسم مگر اينكه در معناى آن و اينكه درباره چه چيزى و در چه وقتى نازل گشته،مى‏انديشم.

    آن حضرت در مورد پيروى از قرآن مى‏فرمايد: قرآن كلام و سخن خداست ازآن نگذريد و هدايت را در غير آن نجوييد كه گمراه مى‏شويد. (12)
    3- اطاعت از ولى امر

    اساسا تمامى ائمه اطهار(عليهم السلام) تا قبل از رسيدن به‏مقام امامت مطيع‏ترين فرد نسبت‏به ولى امر خويش بوده‏اند.

    امام كاظم(ع) فرموده‏اند:

    «على، پسرم، بزرگترين فرزندم است و سخنانم راشنواتر و دستوراتم را مطيع‏تر است‏».

    و اينك ما كه در زمان غيبت‏حضرت صاحب‏العصر(ع) بسر مى‏بريم نيز بايستى با تمام توان خويش از ولايت فقيه كه منصب‏نمايندگى از جانب حضرت حجت(ع) است، حمايت و پاسدارى نماييم. و چه بسيار دور ازحقيقت‏اند آنان كه با طرح شبهات كودكانه مى‏خواهند اصل ولايت فقيه را زير سؤال‏برند، در صورتى كه اطاعت از ولى فقيه در زمان غيبت، مورد تصريح حضرات‏معصومين(عليهم السلام) قرار گرفته است و حضرت امام خمينى نيز به تفصيل در كتاب‏ولايت فقيه به شرح آن پرداخته‏اند.

    در قسمتى از كتاب فوق مى‏خوانيم:

    الفقهاء امناء الرسل .. همانطور كه پيغمبر اكرم مامور اجراى احكام و برقرارى‏نظامات اسلام بود و خداوند او را رئيس و حاكم مسلمين قرار داده و اطاعتش راواجب شمرده است فقهاى عادل هم بايستى رئيس و حاكم باشند و اجراى احكام كنند ونظام اجتماعى اسلام را مستقر گردانند.
    4- علم و دانش

    شيخ طبرسى (از علما و دانشمندان قرن ششم) نقل مى‏كند كه:

    امام كاظم(ع) همواره به فرزندان خويش مى‏فرمود: اين برادر شما، على بن موسى،عالم آل محمد است، پس از وى در مورد اديان خود بپرسيد و آنچه به شما تعليم‏مى‏دهند را حفظ كنيد، چرا كه از پدرم (امام صادق(ع‏» چندين بار شنيدم كه‏مى‏فرمود:

    عالم آل محمد در صلب توست و اى كاش او را درك مى‏كردم. يك بار خودآن حضرت فرمودند:

    من در روضه (مسجد النبى ص) مى‏نشستم، در مدينه دانشمندان زيادى بودند، هرگاه‏يكى از آنها در پاسخ دادن به مطلبى عاجز مى‏گشت، همگى به من اشاره مى‏كردند ومسائلى را پيش من مى‏فرستادند و من به آنها پاسخ مى‏دادم.

    آرى! از سربلندى‏نديده قافش صداى سيمرغ.

    شيخ طبرسى از هروى نقل كرده است كه: هيچ كس را دانشمندتر از على بن موسى‏الرضا(ع) نديدم و هيچ دانشمندى نيز وى را نديد مگر اينكه همانند من به فضل ودانش او شهادت داد.

    شيخ صدوق مى‏نويسد: مامون افرادى را از فرقه‏ها و گروههاى‏مختلف و گمراه دعوت مى‏كرد و قصد آن داشت تا بر امام در بحث و مناظره پيروزشوند و اين به جهت‏حقد و حسدى بود كه نسبت‏به آن حضرت در دل داشت، اما امام باكسى به بحث ننشست جز آنكه در پايان به فضيلت آن حضرت اعتراف كرد و در برابراستدلال امام سر فرود آورد.

    آرى «چراغى را كه ايزد برفروزد» هيچكس را توان‏خاموشى آن نخواهد بود.

    خود حضرت امام رضا(ع) مى‏فرمايد:

    ... آنگاه كه من بر اهل تورات با توراتشان و بر اهل انجيل با انجيلشان و براهل زبور با زبورشان و بر صائبين با زبان عبرى خودشان و بر هربذان با زبان‏فارسى‏شان و بر روميان با زبان خودشان و بر اصحاب مقالات با لغت‏خودشان استدلال‏كنم. و آنگاه كه هر دسته‏اى را محكوم كردم و دليلشان را باطل ساختم و دست ازعقيده و گفتار خود كشيدند و به گفتار من گراييدند مامون در مى‏يابد مسندى كه‏بر آن تكيه كرده است‏حق او نيست و در اين هنگام پشيمان مى‏گردد. سپس فرمود:

    «ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم‏».
    5-امر به معروف و نهى از منكر

    طبق تصريح آيات قرآن و روايات‏اهل بيت(عليهم السلام) امر به معروف و نهى از منكر از اهميت ويژه‏اى برخورداراست و اصولا ساير واجبات به واسطه آن دو برپا مى‏گردند.
    اميرالمؤمنين(ع) فرموده است:

    امر به معروف و نهى از منكر را ترك مكنيد كه در غير اين صورت ستمگران برشما مسلط مى‏گردند و آنگاه هر قدر هم كه دعا كنيد اجابت‏نمى‏شود.

    در جاى ديگر نيز فرموده‏اند:

    قوام دين در سه چيز خلاصه مى‏شود:

    امر به معروف، نهى از منكر و اقامه حدود.

    با توجه به فرمايش حضرت رسول اكرم(ص) كه بالاترين جهاد سخن‏عدلى است كه نزد فرمانرواى ظالمى ايراد گردد حضرت رضا(ع) در مقاطع مختلف‏زندگى خويش با جلوه‏هاى گوناگون توانست‏با بالاترين جهاد سياستهاى باطل‏زمامداران ستمگر زمان خويش را نقش بر آب نمايد و چهره حق و حقيقت رابنماياند.

    نقش امر به معروف و نهى از منكر به حدى در زندگى آن حضرت بارز بود كه يكى ازمهمترين علل شهادت حضرت رضا(ع) محسوب مى‏گردد.

    مرحوم شيخ صدوق در كتاب عيون اخبار الرضا(ع) در باب اسباب شهادت آن حضرت، سه‏خبر نقل كرده است كه مويد ادعاى مزبور مى‏باشد.

    و جالب اينجاست كه در ضمن خبراول حضرت به پرونده ثروتهاى بادآورده مامون و غيرقانونى بودن آنها نيز اشارت‏كرده است.

    مرحوم شيخ كلينى (متوفا به سال‏329) درباره عذاب تاركان امر به معروف و نهى‏از منكر حديثى از امام رضا(ع) نقل كرده كه آن حضرت از قول رسول خدا(ص) فرموده:

    زمانى كه امت من نسبت‏به امر به معروف و نهى از منكر سهل انگارى كنند ومسووليت را به گردن يكديگر اندازند (و هر كس منتظر اين باشد كه ديگرى آن راانجام دهد) در اين صورت بايستى منتظر عذاب الهى باشند و اين كار آنها به منزله‏اعلان جنگ با خداست.

    يكى از كنيزان مامون چنين گفته است:

    «هنگامى كه در منزل مامون بوديم در بهشتى از خوردنى‏هاى و نوشيدنى‏ها و بوى خوش و پول فراوان بسرمى‏برديم اما همين كه مامون مرا به امام رضا(ع) بخشيد ديگر از آن همه ناز ونعمت‏خبرى نبود، زنى كه سرپرست ما بود، شب ما را بيدار مى‏كرد و به نماز وادارمى‏ساخت كه بر ما سخت و گران مى‏آمد و آرزو مى‏كردم از آنجا رهايى يابم ..»

    كه‏البته به زودى توسط حضرت به ديگرى بخشيده شد زيرا لياقت‏خدمت در منزل امام رانداشت.

    همانطور كه ملاحظه مى‏شود، امام نسبت‏به نماز شب خواندن اهل منزل عنايت‏داشتند و لذا به سرپرست زنان دستور داده بودند كه آنها را در آن موقع بيدارنمايند.

    در اينجا يادآورى اين نكته بجاست كه ميان «تحميل عقيده‏» و «تحميل‏عمل در برخى امور» تفاوت وجود دارد. در قرآن كريم مى‏خوانيم:

    ((لا اكراه فى الدين‏))
    السلام علیک یااباصالح المهدی(عج)


    http://www.askquran.ir/picture.php?a...pictureid=2362

  2. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    505
    مورد تشکر
    1,183 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    17
    آپلود
    0
    گالری
    0

    عصبانی نابودي انسان





    قال الامام الرضا(ع): اياك ان تتبع النفس هواها فان في هواها رداها.
    امام رضا(ع) فرمود: مبادا از هواي نفس پيروي كني كه در آن نابودي نهفته است.(1)

    1- مشكاه الانوار، ص 455
    ویرایش توسط ناصح : ۱۳۸۷/۰۸/۱۹ در ساعت ۰۷:۵۶
    السلام علیک یااباصالح المهدی(عج)


    http://www.askquran.ir/picture.php?a...pictureid=2362

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود