-
۱۳۸۷/۰۵/۲۸, ۱۹:۲۶ #1
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,425
- مورد تشکر
- 1,987 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آيا آمريكا در دست يهود است؟
اين سؤال از زمان جنگي كه ميان مسلمانان و اسرائيل در سال 1967 ميلادي رخ داد و آمريكا از يهود حمايت كرد تا به حال در ذهن ملّتها نقش بسته است.
براي پاسخ دادن به اين سؤال قسمتي از كتاب «يهودي جهاني يگانه مشكله جهان» را مورد بررسی قرار می دهیم :
حدود 400 سال است (تقريبا از ابتداي ورود كلمبس ) كه يهود وارد آمريكا شدهاند واز ابتداي ورود خود تا به حال به اندازهاي زحمت كشيده و تلاش نمودهاند كهتوانستند اين كشوري كه اكنون بزرگترين و ثروتمندترين كشورهاي جهان به شمار ميآيدرا تحت نفوذ خود درآوردند.
«ستويفيسات»كه حاكم هلند بود طي صدور اعلاميّهاي به «نيويورك» از يهود درخواست نمود كه از اين شهر خارج شوند ولي يهوديهاي ساكن اين شهر سهامهاي زيادي در شركتهاي هلندي داشتند، به همين دليل مديران اين شركتها از ستويفيسات خواهشكردند از اين امر صرفنظر كند.
اين حاكم هلندي فقط توانست از قرار گرفتن مغازههايي كه صاحبان آنها يهودي بودند بر سر چهارراهها و مكانهاي عمومي و پر جمعيّت نيويورك جلوگيري كند . ولي اكنون شهر پر جمعيّت نيويورك، به صورت محلّهاي از محلّههاي يهودي درآمده است و به طور كلّي نيويورك بزرگترين مركز يهود به شمار ميرود زيرا هر چه تجارتخانه، كارخانه، صنعت و زمين و...در نيويورك وجود دارد، ملك يهود است و آنها تحت هيچ شرايطي به كسي اجازه نميدهند تجارت كند و يا ثروتي به دست آورد. بنابراين ما آمريكاييها از ادّعاي خاخامهاي يهودي كه ميگويند :
آمريكا همان ميعادگاهي است كه پيامبران وعده دادهاند و نيويورك اورشليم آنها است و سلسله جبال راكي همچون كوههاي صهيون است نبايد تعجّبكنيم .
در دوره «جورج واشنگتن» يهوديها حدود چهار هزار نفر بودند و در زمان جنگ استقلال از آمريكا حمايت كردند تا جايي كه به اهالي مستعمرات نيز كمكهاي زيادي نمودند.
ولي پنجاه سال از اين جنگ و حمايت يهود از آمريكا نگذشته بود كه تعداد آنها از 000'300'3 نفر نيز بيشتر شد، ولي اكنون تعداد آنها براي هيچ كس مشخص نيست كه اين مطلب يكي از سياستهاي يهود است زيرا سرشماري آمريكا نيز به دست خود آنهاست.
اگر كسي تعداد فرانسويها يا آفريقاييهاي ساكن آمريكا را از دولت بپرسد فورا به او اطلاع ميدهند،تعداد آسياييها هم مشخص است ولي آنچه هميشه در مخفي بودن آن كوشش بسياري شده تعداد يهوديان است،چه بسا دولت آمريكا نيز از تعداد آنها بياطلاع باشد زيرا پروندههايي كه در ارتباط با اين موضوع هستند ، هميشه مجهول يا مفقود بودهاند .
معمولا تئاتر و سينماهاي جهان، كليّه تجارت شكر، گندم، تنباكو ، پنبه و فولاد و 50 درصد از تجارت گوشت و بيش از 60 درصد از تجارت كفش و اغلب صنايع ادوات موسيقي و جواهرات و تمام مشروبات الكلي و صندوقهاي وام بينالملل را يهود اداره ميكند.
به يقين ميتوان گفت ملّت آمريكا از تمركز بازارهاي تجارت يهود در كشور خود هيچگاه رضايت نداشته، زيرا به شهادت تاريخ هر كشوري كه يهود در آن فعاليّت داشته باشد فساد در آنجا به آخرين حدّ خود ميرسد ، در نتيجه ديگر ملّتها نسبت به چنين ملّتي بدبين خواهند شد . نمونه آشكار اين مطلب كشورهايي مانند اسپانيا ، آلمان و انگلستان ميباشند .
بسيار اتّفاق ميافتد كه ميشنويم انگلستان مرتكب فلان عمل شده است يا آلمان چنين نموده است ولي در حقيقت يهود آن را انجام داده است و هيچ ارتباطي با دولت انگلستان و آلمان ندارد.
اكنون آمريكا گرفتار چنين درد هايي است يعني هر كاري كه يهود انجام ميدهد به نام ملّت آمريكا تمام مي شود در صورتي كه ملّت آمريكا از آن بي خبر است .
مطلب ديگر اينكه اكنون ملّت آمريكا فقط با عينك هايي كه يهود بر چشم آنها نهاده است، به دنيا مي نگرند و اين بدبختي ديگري است كه آمريكايي ها به آن مبتلا شدهاند .
يهوديها در هر گوشه و كناري نفوذ كردهاند ، به حدّي كه هر چه كليسا در آمريكا وجود دارد زير نظر آنها مشغول فعاليّت است در حقيقت تريبو نهاي كليسا وسيلهاي از وسايل تبليغات يهود ميباشد . به نظر من اگر كشيشها و كاردينالها در حرفها و گفتههاي خود دقّت بيشتري نمايند متوجّه اين مسأله ميشوند كه هفتاد درصد سخنان آنان ريشه گرفته از انديشههاي يهود است !!! ( می توانید گوش دهید که چه می گویند )
برنامههاي اقتصادي آمريكا نيز فقط توسط يهود اجرا ميشود چه بسا افكار عمومي مردم و سرمقالههاي روزنامههاي آمريكا از افكار انديشمندان و سياستمداران يهود هم يهودي تر است. در دنيا مكاني مهم تر از كنيسههاي آمريكا براي تزريق انديشههاي يهود در ذهن مردم وجود ندارد ، وقتي مشاهده ميشود كه يهود به قلب كليسا ها دست يافتهاند ، آيا ممكن است در دانشگاهها نفوذ نكرده باشند؟
آري ! اكنون دانشگاههاي آمريكا از نفوذ فكر ، نظر و عقيده يهود در دانشجويان و كليّه پرسنل دانشگاهها رنج ميبرند !
در آمريكا دو سازمان يهودي وجود دارد :
الف: كهيلا نيويورك
ب: كابينه يهودي آمريكا
اكنون «كهيلا» به صورت يك حكومت مستقلي در آمريكا مشغول فعاليّت است ، به صورتي كه تمام قراردادهاي اين سازمان (قانون) حساب ميشود و چه بسا اين سازمان يكي از پرقدرت ترين اتحاديّههاي يهودي در آمريكا باشد.
يكي از دلايل مهاجرت روز افزون يهودي ها به نيويورك ، وجود همين سازمان است ، زيرا اين سازمان براي يهود حكم رم را دارد نسبت به مسيحيان يا حكم مكّه نسبت به مسلمانان!
وجود اين سازمان در آمريكا دليل بسيار محكمي است در مقابل كساني كه ميگويند : «يهود يك عنصر منقسم برخود و متنافري را تشكيل ميدهد» زير در اين سازمان امپرياليستها ، تودهاي ها و خاخام هاي يهودي برادرانه دور ميزي نشسته و زير پرچم «يهوذا» براي هدفهاي شوم خود برنامه ريزي ميكنند.
هر فرد يهودي كه در آمريكا سكونت دارد دست كم در يك سازمان مخفي ثبتنام كرده است .
در حال حاضر كهيلا تغيير نام داده و خود را با نام «كنفرانس يهودي جهاني» معرفي كرده است ، اين سازمان تقريبا تمام آرمانهاي خود را به تحقّق رسانده است .
هزاران سازمان مخفي زير نظر كهيلا مشغول فعاليّت هستند . و امّا اكنون سؤالي دارم از يهوديهايي كه سعي داشتند هميشه خود را وطن پرست معرفي كنند كه : هدف از تشكيل اين سازمانها چيست ؟ اين سازمانها در برابر چه كسي مشغول فعاليّت هستند ؟ چرا اين سازمان ها تلاش ميكنند نيويورك را جدا سازند ؟ در صورتي كه اگر يهوديها را وطنپرست فرض نماييم هيچ نيازي به چنين سازمان هايي نخواهند داشت !
كهيلا درس عبرتي است براي جهانيان تا از سرعت نفوذ يهود با خبر شوند و صورت جهاني ، كه به فرمان يهود حكم ميكند را در نظر بياورد .
حزب جمهوري آمريكا يكي از حمايت كنندگان هميشگي يهود بوده ، به همين دليل اين حزب دائما در انتخابات پيروز ميشود كه در حقيقت اين حزب را نيز سازمان كهيلا اداره ميكند . ( البته الان هم که دموکرات ها جلو هستند وضعیت فرقی نمی کند . هر که نداند ، ما که می دانیم که ؟ ... )
تعيين رئيس جمهوري آمريكا فقط به دستور يهود امكان پذير است ولي ملّت آمريكا بر اين گمان است كه خود آنها رئيس جمهوري كشورشان را تعيين ميكنند ، اگر رئيس جمهوري پس از انتخابات با يهودي ها رفتار خوب و مناسبي نداشته باشد به اندازهاي در مورد او دزدي كشف خواهد شد ! كه خواه ناخواه تسليم شده و از صحنه سياست بيرون خواهد رفت.
در حال حاضر يهود با سياست قديمي خود مشغول فعاليت است ، سياستي كه ميگويد : «نبايد يهودي پيش قدم شود بلكه بايد غير يهود را صورت قرار داده و يهودي پشت صحنه فقط به اداره اوضاع بپردازد » چنين روشي به آنها كمك ميكند كه بهتر و سريع تر بتوانند به هدف هاي خود برسند زيرا اگر يهودي در رأس امور باشد و آشكارا به اهداف يهود كمك نمايد ، هم آن يهودي مورد اتّهام مردم قرار ميگيرد و هم يهود را مورد نفرت خود قرار ميدهد ، در صورتي كه با فعاليّت مخفيانه و پشت پرده هيچ گاه يهود مورد اتّهام قرار نميگيرد ، از انتقاد سالم مي ماند و به خواستههاي خود نيز خواهد رسيد .
سازمان ديگري هم در آمريكا فعاليت ميكند به نام «سازمان تاماني» .
البته اين سازمان به ظاهر از صحنههاي سياسي خارج شده ولي در حقيقت ضعيف تر كه نشده است بلكه نفوذ و توان بيشتري نيز كسب كرده است.
قابل توجّه است كه سرمايه اين سازمان از تجارت جنس ظريف (زنان و دختران) و مواد مخدر تأمين ميشود!
چند سال قبل دولت آمريكا تحقيقاتي در اين زمينه به عمل آورد و مردم بدترين نوع جنايت يعني تجارت جنس ظريف را با چشمان خود مشاهده كردند و رسوايي اين عمل زشت ، به اندازهاي شدت گرفت كه بسياري از بازرگانان بشر دوست يهودي ، مجبور به تغيير نام و نام خانوادگي خود شدند ! و اكنون بيشتر فاميل هاي يهودي در نيويورك نامهاي مستعار دارند...
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۰۷:۱۶ #2
بوش { جنگ مذهبي يا سياسي}
در چند سال اخير شاهد جنگ هايي بوديم كه يك پايه آن آمريكا بود ، با توجه به مخالفت هاي مردم آمريكا از اين جنگ ها و حضور پررنگ دولت مردان آمريكايي و شواهدي كه وجود داره به نظر جنگ با عراق و افغانستان جنگ هايي كاملا سياسي به نظر مي رسه در حالي كه اين حقير اعتقادي كاملا متناقض دارم.
از نظر من اين جنگ ها كاملا مذهبي بوده و براي دفاع از مردم بي گناه اين دو كشور، در يكي از سخنراني ها جناب بوش به صراحت اعلام كرد كه عيسي مسيح به او نمايان شده، بر اساس اين گفته از نظر من ايشون قست كمك به اين دو كشور و حتي كشور هاي ديگرو داشتن، در يك نگاه كلي تر به اين دو كشور و صحبت با مردم اين دو كشور در مورد حكومتي كه قبل از جنگ در اين دو كشور بود ، از طرفي حكومت صدام حسين رو شاهد هستيم كه در نوع خودش از وحشيانه ترين حكومت ها بود( فكر نمي كنم اين حرفم نياز به اثبات داشته باشه ) و از طرف ديگه قدرت بسيار زياد طالبان بود كه مردم اين دو كشور رو به تنگنا اورده بود.
حالا بده گذشت زمان نسبتا زيادي از اين جنگ ها رفاه مردم رو شاهد هستيم، و شكر خدا آبادي اون دو كشور رو ، از نظر من در اين دو جنگ دست خدا هم حضور داشته تا مردم بي گناه اين دو كشور رو نجات بده، اين كه گفتم مردم در حال حاضر خوشهال هستند به دليل صحبت هاي مستقيم خودشون هست.
رفاه در اين كشور ها رو مي تونين حتي از لباس هايي كه جوانان اين دو كشور مي پوشن ببنين ،لباس هايي كه حتي ايراني ها با كلي پشتوانه ي تاريخي و مالي هنوز نديدن.
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۰۷:۲۰ #3
مثال لباس فقط چيزي بود كه تو دلم مونده بود كه عراقي هايي كه سنگ پرت مي كردن شلوارهاي نايك اصل به تن داشتن كه خود آمريكايي ها هم عمومشون نمي تونن بپوشن، زياد بش توجه نكنين
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۰۸:۰۷ #4
اینقدر هم ساده نگاه نکن. کجای عراق داره رنگ رفاهو میبینه؟
به جز منطقه اربیل و سلیمانیه که مستقیما داره توسط خارجی ها آباد میشه بقیه مناطق در ناامنی و جنگ به ویرانه تبدیل شدن.
طالبان دست پرورده آمریکا بود در مقابل شوروی ...بعد از فروپاشی هم دیگه بهش احتیاجی نبود و حالشو گرفتن.ولی از افغانستان چی مونده؟
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۰۸:۵۶ #5
عزيزم سطحي نگري با واقيت بيني فرق مي كنه، ويرانه ها داره باز سازي مي شه بهتر از تهرانه ما، تازه مگه اين بچه هايي كه گفتين تو اين كشور زندگي نمي كنن، اينام جزوشونن ديگه، بدم شما يا همه ي اونايي كه ميگن از كجا مي دونين صد در صد از طرف آمريكا هستن، با اين قضاوتتون شايد دارين گناه مي كنين
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۰۹:۲۹ #6
دوستان عزيز
هر دوي شما درست مي گوييد بااين تفاوت كه يكي نيمه پر و ديگري نيمه خالي را نگاه مي كند. قطعا" امريكا نيت خيري براي مردم عراق در اشغال كشورشان نداشته است و هدفش اين نبوده است. هدفش حذف صدام و نجات مردم عراق نبوده است. اما نتيجه چنين منفعت طلبي براي ملت عراق مي توانسته سودمند باشد و منجربه بازسازي جامعه عراق گردد.
در تمامي استعمار ها هدف استعمارگر منفعت خودش بوده اما آمدن استعمار گران توليد و ساخت و عمران را نيز در پي داشته است.
از گاندي نقل شده است كه نتيجه استعمار انگليس هيچ سودي براي ما نداشته حداقل باعث گرديد كه مردم ما با زبان ديگري كه زبان دانش و علم امروزي است آشنا شوند.
زندگي بر اساس هم زيستي استوار است و هوشمند ملتي است كه جايگاه سودمندي خود در جامعه جهاني را پيدا كند. هيچ كس براي نفع ديگري كاري نمي كند بايد منافع مشترك را يافت. منفعت بردن ديگران هميشه به معني ضرر طرف مقابل نيست.
اما نفت كالايي است كه ارزش آن در آينده بيشتر مشخص مي گردد. كاهش توليد و افزايش تقاضاي آن اين محصول را به مهمترين و استراتژيك نرين كالا در مناسبات جهاني تبديل خواهد كرد و كشور هاي توسعه يافته در پي حاكميت مطلق بر اين منابع در سرتاسر جهان هستند.
با اشغال عراق بلافاصله حوزه هاي نفتي شمال و جنوب آن بين امريكا و انگليس تقسيم شد.
اظهارات مذهبي بوش هم مثل همه نمونه هاي مشابه پوششي بر نيت واقعي آنها بوده است.
وقتي صحبت از منفعت است زماني انداختن بمب اتمي بر مردمي بي گناه راه حل است و زماني سرنگوني ديكتاتوري مستبد.
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۱۰:۰۸ #7
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 494
- مورد تشکر
- 732 پست
- حضور
- 31 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۱۱:۲۵ #8
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۱۱:۳۳ #9
دوست عزيز اين صحبت هايي كه شما مي كنين درست هستن، منم حرفي رو از خودم نزدم تمامش توي سفرم به اين دو كشور از مردم همين كشور بود، اين كشته كشتاري كه شما ازش حرف مي زني كه بايد نسل اين دو كشور رو منقرض مي كرد، در مورد زندان و شكنجه كه تو همه ي كشور ها هست و بدترين بلاهارو هم سره مردم مياره، تو دو تا از تظاهرات هاي آخر معلمان 2 تا از دوستان پدر من در تهران مفقود شدن كه هنوز خبري ازشون نيست و يكي از معلماني كه من باش خيلي صميمي بودم در اصفهان و طبق شنيده ها اين رو خودم در جريان نيستم 2 تا از معلمايي كه در شاهين شهر بودن ، اين كمتر از ابوغريب هست؟ اينا در راه خداست اما اونا در راهه پول پرستي؟ من اين چيزايرو كه شما مي گين رد نمي كنم همه ي اينها در جنگ ها طبيعي هست ، توي يه تاپيكه ديگه من بچه هاي خودمون رو مثال زدم كه همين بلايارو عراق سرمون اورد اما اونجت گفتن كه تنفر تا كي؟ حالا من به شما مي گم تنفر تا كي؟ تو جنگاي پيامبر چندتا بچه بي سر پرست شدن؟ تو اون جنگا چقدر فهشا رفت بالا؟ اونا چه تفاوتي با اينا دارن اونا بر سره حق بوده اينا باطل؟در حال حاضر در ايران داريم با رفاه زندگي مي كنيم، نمونشم كليپهايي كه هر روزه پخش مي شه ،همين رفاه براي ما كافي هست نياز به رفاه خارجي نداريم.
-
۱۳۸۷/۰۵/۲۹, ۱۱:۳۸ #10
دوستان عزيز من نظرم رو گفتم و نظر شمارم مي خواستم بدونم ، نظر با اعتقاد فرق داره، تمام انسان ها در ذات پاكشون كه از طرف خداوند هست جنگ رو دوست ندارن، اما اگه يك جنگ رو بررسي كنين مي بينيد كه هر دو طرف كار خودشون رو دفاع مي دنن و اونيكيرو متجاوز،وقتي شما از بالا به اين موضوع نگاه كني و بي تاثب فكر كنم متوجه مي شين چرا من يه همچين نظري داشتم ، به هر حال اميدوارم دوستان نارحت نشده باشن.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری