جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: ***پیشبرد***نشریه الکترونیکی تحول حوزه

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1

    ***پیشبرد***نشریه الکترونیکی تحول حوزه




    الحمدلله بابیانات مقام عظمای ولایت-حفظه الله-داره کارهایی درجهت تحول حوزه انجام می شه
    نمونه اش پیشبرد
    من مطالب جدیدشو درپایین می آورم.

    ***پیشبرد***نشریه الکترونیکی تحول حوزه
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  sqbn2j0v139krr5c8xuv.jpg
مشاهده: 494
حجم:  44.8 کیلو بایت  
    ویرایش توسط talabeh : ۱۳۸۷/۰۸/۲۷ در ساعت ۰۰:۰۴

  2. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    سرآغاز
    ملاحظات تحوّل

    يكم
    حوزه، فضایی به شدّت متکثّر دارد و در آن، افکار و ایده‌ها، خرده‌فرهنگ‌ها و افراد بسیار مختلف و متنوّعی در حال نفس‌کشیدن‌اند. در چنین فضایی، چه بسا تفکّری که خیلی هم قابل دفاع نیست، مطرح باشد؛ امّا واقعیّت آن است که این تفـکّر، وجود دارد و احیاناً برای خود دارای پشتوانه‌های قابل توجّهی از نیروهای حوزوی نیز هست؛ از این رو، نمی‌توان با آن برخورد حذفی داشت و یا آن را به یک‌باره نادیده گرفت.
    همین حالا، نسبت به تحوّل و موضوعات ریز و درشت مرتبط به آن، دیدگاه‌های بسیار مختلف و حتّی متضادّی در جامعة حوزه وجود دارد که گاه، فاصلة این نظرات -حتّی در محیط کوچک یک مدرسة نه چندان بزرگ و یا در یک گروه هم‌پیـمانِ به ظاهر همـاهنگ- به قدری است که اعجاب انسان را
    بر می‌انگیزد.
    تکثّر، واقعیّتی غیرقابل انکار در حوزه است که به همان دلیل پيش‌گفته، اتّفاقاً نمی‌توان با آن برخوردی سیاه و سفید داشت. بر این اساس، هر حرکت نويی که در حوزه به راه می‌افتد، نمی‌تواند بی‌توجّه به این واقعیّت، به حیات خویش امیدوار باشد؛ واقعيّتي که جریان تحوّل نیز ناگزیر از رعايت آن است.
    با توجّه به این امر، برای توفیق در تحوّل حوزه، باید به دنبال جلب مشارکت حدّاکثری طیف‌ها، گروه‌ها و افکار حوزوی بود. مشارکت حدّاکثری، هر چند شدّت و سرعت تحوّل را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ امّا ماندگاری آن را تضمین می‌کند و به نظر مي‌رسد اگر قرار باشد میان ماندگاری و سرعت، یکی را انتخاب‌کنیم، ماندگاری مقدّم است؛ چرا كه:
    «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»

  3. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    دوم
    هر حرکت جدیدی، معمولاً به محور امیدها و آمال و آرزوهای افراد تبدیل می‌گردد و همین امر، موجب می‌شود تا در فاصله‌ای کوتاه، دریایی از مطالبات گوناگون را پیشِ روی خود ببیند. به نظر می‌رسد این مطالبات انبوه، اگر مدیریّت نشده و در یک بستر منطقی سامان‌دهی نگردد، می‌تواند به سانِ طـوفانی سهمگین، تمامی نیروها و امکانات جنبش یا نهضت نو را در بر گرفته و عملاً آن را فلج کرده و از حرکت بازدارد.
    بی‌شکّ، جریان تحوّل نیز به عنوان یک حرکت جدیدِ الهام‌بخش، با چنین شرایطی روبه‌روست. بر این اساس، منطقی‌کردن و تعمیق مطالبات تحوّل‌خواهانة حوزویان، بايد از محوری‌ترین اقدامات مدیریّت تحوّل باشد.

  4. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    سوم
    با توجّه به آنچه عرض شد، تحوّل در حوزه، نه با حرکتهای انفجاری و فعّالیّتهای چریکی و پارتیزانی به نتیجه می‌رسد و نه با ملاحظات افراطی و حرکتهای منفعلانه‌ای که اصلِ احتیاط، هماره بر گردة آنها سنگینی می‌کند؛ راه صواب، راه میانه است.
    افرادی که امروز با ویژگی‌های تحوّل‌خواهی، در گسترة حوزه قابل شناسایی و امتیازند، طیف وسیعی از افکار و عقاید و سلایق هستند که اکثر آنها، از این الگوی میانه پیروی نمی‌کنند. با این وصف، مدیریّت کلان تحوّل، نمی‌تواند خود را نسبت به اصول رفتاری و سیرة عملی تحوّل‌خواهان، بی‌تفاوت بداند؛ چرا که اگر اصول رفتاری تحوّل‌خواهان، به خطّ اعتدال نزدیک نگردد، خودِ این نیروها به زودی به یکی از موانع و مصائب تحوّل، مبدّل خواهندشد و توفیق پیمودن مسیر پیشرفت و اصلاح را از حوزه سلب خواهندنمود. باید همیشه متوجّه این حقیقت بود که تندروی و کندروی، هر دو به یک اندازه، بد و خطرناک‌اند.

  5. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    چهارم
    در عین توجّه به نکات مذکور، باید یک مسئلة مهمّ را همـواره مدّ نظر داشت و آن اینکه، هرگز نمی‌توان با جوانه‌های امیدی که در دل تودة حوزویان، نسبت به حرکت جدید، احتمالاً ایجاد شده یا می‌شود، با مستمسک قراردادن اصل فوق، برخوردی فیلسوفانه کرد. امیدهای انباشته‌شده و نگاه‌های منتظر حوزویان، سرمایه‌ای بی‌بدیل و ارزشمند برای نیروهای خطّ مقدّم تحوّل است که نیاز به برخوردی ظریف و مدبّرانه دارد.
    هیچ دلیلی وجود ندارد که ما تنها خود را به چشم‌اندازهای ده‌ساله و بیست‌ساله متعهّد بدانیم. نمی‌توان از طلبه‌ای که زیرِ بار فشارهای مالی زندگی، کمر خم کرده و یا استعدادهای خود را در پیچ و خم سیستم‌های غلط آموزشی، بر باد رفته می‌بیند، انتظار داشت تا 10 سال دیگر نيز به همین شکل صبر کند؛ چون که مثلاً در نگاهی دقیق و عمیق، تحوّل، فرایندی دفعی و انفجاری نیست و ...
    در این راستا، لازم است مدیریّت تحوّل، در عین توجّه به افقهای بلند، به برنامه‌های کوتاه‌مدّت نيز عنایت ویژه‌ای داشته‌باشد؛ برنامه‌هایی که حدّاکثر طی یک یا دو سال آینده، به مرحلة اجرا درآمده و مشکلات و مسائل حادّ حوزه را هدف قرار دهند.

  6. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    پنجم
    طلّاب جوان به عنوان قاعدة هِرم حوزه، محور بیمها و امیدهای حوزه‌اند. این طیف، اوّلاً به لحاظ کمّیّت، بزرگ‌ترین جامعة حوزویان را تشکیل می‌دهد و ثانیاً، از آنجا که تمام برنامه‌های حوزه معطوف به آنهاست، تمام مشکلات و مسائل آن را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنند و از این جهت، نسبت به تمام طیفهای حوزوی، امتیاز دارند.
    از سوی دیگر، باید اعتراف‌کرد که این قشر عظیم، دریایی از استعدادها و ظرفیّتهای بی‌نظیر فکری و عملیّاتی است و البتّه باید به این حقیقت تلخ نیز اذعان‌داشت که مدیران حوزه، کمتر به این ظرفیّت و استعدادِ جوشان، توجّه‌کرده‌اند. مدیریّت حوزه، همیشه از نگاهِ بالا به پايین رنج برده‌است. آنچه باید در این زمینه، مطمح نظر برنامه‌ریزان تحوّل باشد، توجّه بیش از پیش، به این سرمایة بزرگ است. در همین راستا، طلّاب جوان باید در بخشهای مختلف تحوّل، به مشارکتی جدّی فراخوانده‌شوند.

  7. #7
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با روحانيّون و طلّاب مُبلّغ
    1377/9/23
    نکته مهمّي در باب تبليغِ شما عزيزان هست که من عرض مي‏کنم... حقيقت ناب و اسلام ناب که امام بزرگوار بر روي آن، اين همه تأکيد مي‏کردند، براي اين است که ما اين متاع را -که متاع ذهن مردم و متاع مغزها و متاع دلهاست- خالص، بدون غلّ و غش، بدون تقلّب و بدون کم و زيادهايي که دستهاي خائن و گنهکار يا غافل و جاهل به وجود آورده‏اند، به مخاطبان برسانيم. اين بزرگ‌ترين امانت الهي است؛ «إنَّ اللهَ يَأمُرُکُمْ أنْ تُؤَدُّوا الأماناتِ إلَي أهْلِها». بزرگ‌ترين و نفيس‏ترين و مؤثّرترين و گران‌بهاترين امانتي که خداي متعال به ما داده‌است، معارف الهي و حقايق الهي است. اينها را بايستي به صورت ناب و به صورت خالص، هر چه نزديک‌تر به واقع، به دست بياوريم و آن را به مخاطب برسانيم.
    يکي از موانع در اين راه، عبارت است از سهل‏انگاري؛ يعني هر حرفي که به ذهن کسي برسد، به عنوان دين بگويد؛ هر غيرمتخصّص و ناواردي، آنچه را که به سليقه خودش خوب مي‏آيد، به دين نسبت دهد و منعکس‌کند. اين آفت است که به اشتباه‌ها، به انحراف‌ها، به التقاط‌ها، به کج‌روي‌هاي فکري و علمي و به دنبال آن به فاجعه‏هاي اجتماعي منتهي مي‏شود. آفت دوم، تحجّرها، بدفهمي‌ها، تشخيص‌ندادن مطالب مهمّ و عمده‌کردن مطالب کوچک است. بين اين دو، صراط مستقيم الهي را بايستي پيدا کرد و اين کار، کارِ شما جوانان است؛ کار شما فضلاي حوزه است؛ کار شما علماي معظّم است که بايد تحتِ اشراف بزرگان و اَعلام و مراجع بزرگ ديني، در حوزه‏ها انجام‌گيرد که بحمدالله به برکت انقلاب، اين کارها شروع شده‌است. حالا با روندهاي کند يا تند يا متناسب، به هر حال اين کارها شروع شده‌است؛ بايد اينها را دنبال‌کنيد.
    امّا آنچه که امروز مي‏خواهم به اين نکاتي که بارها عرض‌کرده‏ام، اضافه‌کنم، اين است: شأن روحاني...از جمله اين است که در دلهاي مؤمنين، حالت اطمينان و سکينه به وجود آورد: «هُوَ الَّذي أنْزَلَ السَکينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ»؛ سکينه، يعني حالت استقرار، حالت آرامش؛ آرامش رواني، آرامش فکري. نقطه مقابل اين اطمينان، حالت تشنّج فکري و آشوب فکري و بي‌انضباطي فکر و انديشه و احساسات در وجود يک فرد است که او را به انواع و اقسام بدبختي‌هاي شخصي و اختلالات اجتماعي مي‏کشاند. اگر شما امروز با مسائل دنياي مُدرن، دنياي سرشار از فنّ‌آوري و علم و صنعتِ برتر و پيشرفتهاي علمي -که داعيه رهبري جهان را دارند؛ يعني اروپا و امريکا- آشنا باشيد، خواهيدديد که امروز بزرگ‌ترين گرفتاري آنها، فقدان اين حالت آرامش و اطمينان و سکينه است.
    آرامش و اطمينان و سکينه‏اي که قرآن به ما آموزش مي‏دهد، غير از حالت خواب‏رفتگي و خواب‏آلودگي است؛ غير از حالت تخدير است. اهمّيّت دين صحيح، اين است که حالت تخدير به کسي نمي‏دهد؛ بلکه حالت تخدير فکري و روحي را از انسانهايي که تحت تأثير عوامل گوناگون، دچار آن حالت شده‏اند، به کلّي مي‏زدايد؛ آنها را هوشيار و حسّاس مي‏کند و به خود مي‏آورد؛ امّا در عين حال، آنها را از آشفتگي و تشويش و دغدغه فکري نجات مي‏دهد. دينِ صحيح، حالت سکينه و اطمينان و آرامش و اعتماد به خود و اعتماد به خدا و اعتماد به آينده را به انسان مي‏بخشد. آنچه که امروز جزء وظايف حتمي مبلّغان ماست، القاي اين حالت به مؤمنين، به مخاطبان و به آحاد مردم است.
    بيانات مقام معظّم رهبرى در جمع علما و روحانيّون استان گيلان
    1380/11/2
    امّا آن نكته‌اي كه من بايد به شما جوانها عرض‌كنم:
    امروز تبليغ دين با شيوه معمول و سنّتى روحانيّت، همان اعتبار و تأثيرى را دارد كه چهل پنجاه سال پيش داشت. هيچ‌كس گمان‌نكند كه اهمّيّت منبر، مسئله‌گويى و جلسات گوناگون روحانيّون، امروز كمتر از ديروز است؛ نه، بنده با وسايل ارتباطات جمعى آشنا هستم؛ تلويزيون و بقيّه چيزها را مى‌شناسم و تأثيرات آنها را مى‌دانم؛ امّا معتقدم جلسه‌اي كه يك روحانى بنشيند و عدّه‌اى روبه‌روى او قرار گيرند و او با آنها حرف بزند، همچنان جايش در كلّ تبليغات مُدرن امروزى خالى است.
    ما اين را نداريم؛ اين با تلويزيون هم امكان‌پذير نيست؛ وقتى شما در جلسه‌اى مى‌نشينيد و با پنجاه نفر، صد نفر يا دويست نفر حرف مى‌زنيد، اين فرق مى‌كند با اينكه پشت دوربين تلويزيون بنشينيد و همان تعداد مخاطب، شما را از شيشه تلويزيون ببينند؛ اين، دو مقوله است. بنابراين، جاى منبر و محافل سنّتى ما، از لحاظ اهمّيّت و تأثير تبليغى، همچنان محفوظ است.
    در اينجا دو نكته وجود دارد كه بايد به آن توجّه‌كنيد:
    يك نكته، شكلى است؛ يك نكته، محتوايى است.
    نكته شكلى، اين است كه امروز علم ارتباطات، يك علم بسيار پيچيده و راقى است. شناختن چگونگى ارتباط‌گيرى با دلها و مغزهاى مردم از طرق مختلف -يعنى همين تبليغات- يك علم است؛ در مهمّ‌ترين و مُدرن‌ترين دانشگاه‌هاى دنيا، روى اين دارد كار مى‌شود و جزء رشته‌هاى بسيار مهمّ تحصيلى است. نوع روزنامه‌نگارى، چگونگى روزنامه‌نگارى، نوع اداره راديو و تلويزيون و از اين قبيل چيزها، يك علم است.
    موازين رايج تبليغات، تحت چارچوب‌هاى علمى، ضابطه‌مند مى‌شود؛ و اِلّا آيا روزنامه‌نوشتن، اين است كه انسان، تكّه كاغذى را بردارد و روى آن چيزى بنويسد و بعد هم در ده هزار نسخه، بين مردم پخش‌كند؟ اينكه چيز جديدى نيست؛ هميشه بوده؛ باز هم خواهدبود! امّا همين را ضابطه‌مند كرده‌اند: شما چگونه شانزده صفحه را آرايش بدهيد؛ چطور نيم‌تاى صفحه اوّل را تنظيم‌كنيد و آرايش بدهيد؛ از چه كلماتى استفاده‌كنيد و چه حروفى به كار ببريد تا براى بيننده، جاذبه‌اش بيشتر باشد و او دستش را دراز كند و اين روزنامه را از جلوى پيش‌خان روزنامه‌فروش بردارد و بخرد؛ بعد رغبت‌كند و آن را بخواند و سپس اين خواندن در مغز او اثر بگذارد؛ اينها زير ضابطه رفته‌است.
    ما از صد سال پيش تا امروز، چقدر موازين منبر را زير ضابطه برده‌ايم؟ اين يك خلأ است. اگر كسى هنرمند بود و مثل مرحوم آقاى فلسفى، ذاتاً هنر منبر و سخنورى داشت، كارش پيش مى‌رود و حرفش اثر مى‌گذارد؛ امّا اگر كسى اين نبوغ و استعداد ذاتى را نداشت، يا بايد از شيوه‌هاى كاذبِ جاذبه‌دار استفاده‌كند؛ يا بايد محكوم بى‌جاذبگى شود؛ يا بعد از اندكى صحبت‌كردن، حرفهايش از دهن بيفتد و رغبت كسى را بر نينگيزد؛ در حالى كه سينه‌اش پُر از معلومات است؛ همه اينها ايراد است.
    ما مى‌توانيم شيوه انحصارى اختصاصى بسيار مؤثّر تبليغ را -يعنى همين منبر و مواجهه روبه‌رو و جلسه تفسير قرآن و بيان مسائل دينى را- تحت ضابطه در آوريم. چرا اين را به شما مى‌گويم؟ شما كه نبايد اين كار را بكنيد. من اين را مى‌گويم تا فضاى ذهنى شما به اهمّيّت اين قضيّه توجّه پيدا كند؛ بخواهيد و بكوشيد تا بشود؛ اين موضوع مربوط به قالب و شكل.
    نكته ديگر، در مورد محتواست. ما مى‌خواهيم چه چيزى به مردم بدهيم؟ آنچه كه مورد نياز مخاطب ماست، چيست؟ اصلاً مخاطب ما كيست؟ روى اين نكته، بايد توجّه‌كرد. در همين شهر و استان، مرحوم آقا محمّدعلى كرمانشاهى -پسر مرحوم محقّق‌بهبهانى- يك كتاب فقهى مفصّل تأليف‌كرد كه الآن وجود دارد. حدود دويست سال پيش، به گيلان آمد و مردم به او اقبال و اظهار ارادت كردند.
    آقاى محمّدعلى كرمانشاهى، روى منبر مى‌رفت و با مردم حرف مى‌زد؛ امّا اگر شما همان منبر مرحوم آقا محمّدعلى را -كه فقيه عالى‌قدر بلندمرتبه و پسر مرحوم وحيدبهبهانى است- بتوانيد از كتم غيب بيرون بياوريد و عيناً روى كاغذ بنويسيد و بالاى منبر بخوانيد، چنانچه او پانصد نفر يا هزار نفر را در آن روز جذب‌كرد، شما پنج نفر را هم جذب نمى‌كنيد! در حالى كه محتوا و مطلب و مقصود، يك چيز است؛ امروز شما به چيز ديگرى نياز داريد.
    مرحوم شيخ جعفر شوشترى، به مدرسه سپهسالار تهران آمد و در ماه رمضان منبر رفت؛ مردم پاى منبرش غش‌كردند! الآن كتابهاى شيخ جعفر شوشترى -همان منبرهايش- در دسترس است؛ شما يكى از آن منبرها را حفظ‌كنيد و بياييد بخوانيد؛ اگر غير از خميازه در مستمعتان، چيز ديگرى ديديد! غش كه هيچ!
    چه مى‌خواهيد بگوييد؟ امروز چه كسى مخاطب شماست؟ من به شما عرض بكنم، عزيزان! امروز مخاطب شما، جوانان‌اند؛ روى آنها بايد كار كنيد؛ «عَلَيْكُمْ بِالأحْداثِ». نمى‌گويم غير جوانها را رها كنيد؛ يا آنها به آموختن احتياج ندارند؛ امّا مى‌گويم شما روى جوانها كار كنيد؛ سرريزش به غير جوانها هم مى‌رسد و براى آنها خيلى كافى است.
    اوّلاً ببينيد جوان چه مى‌خواهد و سؤال ذهن و استفهام او چيست. بايد روى محتواها كار كرد؛ ما بايد استفهام‌هاى ذهن جوان را بشناسيم تا پاسخ بجا واقع شود؛ و اِلّا ممكن است شبهاتى در ذهنش باشد؛ ولى شما روى منبر، چيز ديگرى بگوييد. او وقتى نگاه‌كرد و ديد حرف شما متوجّهِ ذهن او نيست، اصلاً به آن توجّهى نمى‌كند؛ امّا وقتى ديد شما داريد همان استفهام و جهالت ذهن او را مى‌شكافيد و آن را مى‌زداييد، شوق پيدا مى‌كند؛ امروز مىآيد؛ فردا هم مىآيد و تحت تأثير قرار مى‌گيرد. پس اوّل بايد فهميد كه سؤال او چيست و مشكلش كجاست؟
    آنچه كه من به شما عزيزان تأكيد و توصيه مى‌كنم، اوّلاً تلاش علمى است؛ ثانياً تلاش تبليغى سازمان‌يافته است؛ ثالثاً به كسانى كه در حوزه قم متمكّن و ساكن‌اند، توصيه مى‌كنم كه اگر لطمه‌اي به كار خودشان مشاهده نمى‌كنند -كه البتّه نبايد لطمه هم ببينند- به سمت مناطقى بروند كه محتاج روحانى است و اهمّيّت ندهند كه آنجا، جاى كوچك يا جاى بزرگى است؛ يا روستا و شهر است.
    در گذشته، گاهى علماى بزرگ و مجتهدانى بودند كه در يك دِه زندگى مى‌كردند. بنده شنيده‌ام كه در بعضى از مناطق، بيش از يكى دو مجتهد بزرگ، در يك ده زندگى مى‌كردند؛ نه در زمان خيلى قديم مثلاً پانصد سال پيش، [بلكه] مربوط به همين چند ده سال قبل است. هر جا كه عالِمى باشد؛ هر جا كه چراغى روشن باشد، پروانه‌ها به طرف او مىآيند و از وجود او استفاده مى‌شود.
    در گذشته، شهرستانها، علماى بزرگى داشتند... امروز تعداد مجتهدان ما، كمتر از آن زمان نيست. يكى از اشكالات عمده، تمركز فضلاى ما در حوزه علميّه است؛ اين را بايد برطرف كنند. البتّه اين، كارِ ما نيست؛ از ما فقط گفتن و تذكّر دادن و احياناً ملامت‌كردن است. حوزه بايد اقدام‌كند و در خود استانها و شهرستانها، مقدّماتِ آمدن فضلا و علما را فراهم نمايد. مردم شما، مردم بسيار خوبى هستند؛ داراى عقايد عميق دينى‌اند و آزمايش خودشان را داده‌اند.



  8. #8
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    87
    مورد تشکر
    323 پست
    حضور
    4 ساعت 2 دقیقه
    دریافت
    1
    آپلود
    0
    گالری
    1



    گفت‌وگو-1
    شوراي پيشبرد و ارتقاء حوزه، در تحوّل، پيشگام خواهدبود
    شاره:
    آيت‌الله يزدي، رئیس سابق قوّه قضائیّه که مسئولیّتهای متعدّد دیگری نیز در ادوار مختلف انقلاب در کارنامه خویش دارد، هم‌اکنون عالی‌ترین جایگاه مسئولیّتی حوزه علميّه را داراست. مسئولیّت هم‌زمان او در سه نهاد عالی حوزه، یعنی
    جامعه مدرّسین حوزه علميّه قم، شورای‌عالی حوزه علميّه و شورای پیشبرد و ارتقاء حوزه -که این آخری، به همّت خود وی تشکیل شد- و حضور او در عالی‌ترین مراکز تصمیم‌گیری نظام -که نائب‌رئیسی مجلس خبرگان رهبري و عضویّت در شورای نگهبان، از جمله آنهاست- ظرفیّتهای مدیریّتی زیادی را در ایشان ایجادکرده که پشتوانه اعتماد مقام معظّم رهبری
    و مراجع بزرگوار را دوچندان می‌کند.
    این گستره مسئولیّتی باعث شد تا ایشان، اوّلین گزینه ما برای مصاحبه باشد. البتّه این مصاحبه -با توجّه به ویژگی مذکور- می‌توانست بسیار موشکافانه‌تر باشد؛ امّا به دلیل ضیق وقت، تنها به طرح چند پرسش کلّی اکتفا كردیم.
    قابل ذکر است، به فاصله کمی از این مصاحبه، مصاحبه دیگری انجام شد و تا حدّ زیادی، سؤالات ما را پاسخ‌گفت که در شماره بعد، آن را خواهیدخواند.
    بقیه مطالب خودتون دراین آدرس ببینید.
    http://www.pishbord.blogfa.com/

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود