-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۱:۵۳ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 217
- مورد تشکر
- 334 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شانس!
اين موضوع فكر نكنم به كل كل بيانجامد و خارج از قوانين انجمن نيز باشد!!! (البته اميدوارم. از مديران هم خواهش ميكنم اگر خواستن اين تاپيك رو هم پاك كنن حداقل دليلش رو بهم بگن كه ايجاد سوء تفاهم نشه، مرسي)
كي به شانس اعتقاد داره؟ آيا اتفاقاتي كه تو زندگيه افراد رخ ميده بر اساس شانسه؟
سر سبزترين بهار، تقديم تو باد!!!سبز باشين!!
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۲:۳۲ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 540
- مورد تشکر
- 1,103 پست
- حضور
- 1 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
انسان همان چیزی است که می اندیشد....
تزول الجبال و لا تزل عض على ناجذك اعرالله جمجمتك تد فى الارض قدمك و اعلم ان النصر من عندالله
اگر كوه ها از جا كنده شوند تو استوار باش دندان ها را بر هم بفشار كاسه سرت را به خدا عاريت ده پاى بر زمين ميخكوب كن و بدان كه پيروزى از سوى خداست.
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۲:۴۲ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 217
- مورد تشکر
- 334 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
يعني خوش شانسي بدشانسي وجود نداره؟ ولي به نظر من شانس خيلي تو زندگيه آدم تاثيرگذاره
اصلا انگار خدا بعضيهارو خيلي دوست داره چون تا دهنشونو باز ميكنن چيزي بخوان دودستي بهشون ميده ولي بعضيهاي ديگه بايد خودشونو بكشن تا به خواسته شون برسن!!
سر سبزترين بهار، تقديم تو باد!!!سبز باشين!!
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۲:۴۶ #4
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 540
- مورد تشکر
- 1,103 پست
- حضور
- 1 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
هر که در این بزم مقرب تر است...جام بلا بیشترش می دهند
تزول الجبال و لا تزل عض على ناجذك اعرالله جمجمتك تد فى الارض قدمك و اعلم ان النصر من عندالله
اگر كوه ها از جا كنده شوند تو استوار باش دندان ها را بر هم بفشار كاسه سرت را به خدا عاريت ده پاى بر زمين ميخكوب كن و بدان كه پيروزى از سوى خداست.
-
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۲:۵۲ #5
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,758
- مورد تشکر
- 3,252 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام
پس شانس نشد! چون خدا بهشون داد درسته؟
بعدش هم کی گفته اگه هر چی خواست خدا بهش داد اون را خدا دوست داره. فرعون یک بار در عمرش مریض نشد حالا بگید ببینم فرعون را خدا دوست داشته یا نه؟ اتفاقا اگه ماها به خدا بی محلی کنیم و خدا خیلی دوستمون داشته باشه اول یک مشکل میندازند تویه زندگیمون تا بهشون احتیاج پیدا کنیم و بعدش هم هر چی میگیم خدا خدا میگند اگه بهش بدم اون چیزی را که میخواسته بلافاصله از در خونه من رفته ولی من دلم میخواد صدای بنده ام را بشنوم پس یکم طولش میدند تا بنده با خدا انس بگیره. اگرهم متنفر بودند تا که بنده سرکش سرش را میخواست بالا کنه بگه خدا بلافاصله خدا بهش حاجتش را میدادند که یک لحظه هم در خونشون نیاسته.
التماس دعا
طیب
ویرایش توسط طیب : ۱۳۸۷/۰۸/۲۷ در ساعت ۱۲:۵۳
هر معرفتى كـــه بوىِ هستىِ تو داد *** ديوى است به ره، از آن حذر بايد كرد
سبحه بر کف، توبه بر لب،دل پر از شوق گناه/ معصيت را خنده مي آيد ز استغفار ما
أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۴:۵۹ #6
به زعم بنده حقیر شانس به تلاشی که افراد میکنن میکنن بستگی داره
خاتمی گفته به من زنده باد دشمن منزاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟ *** ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ ***من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟تو که مشغول مناجات و دعـــائی چه به من *** من که شب تا به سحر يکسره مستم به تو چه؟آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند ***تو که خشکی چه به من ، من که ترهستم به تو چه؟بسیجی واقعی همت بودو باکری
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۷, ۱۵:۲۴ #7
سلام به شیطون عزیز و دیگر دوستان
عقیده بر اینست که شانس وجود خارجی نداره ولی اکثر ما بسیار دیدیم از در دیوار برای یکی خوبی و موقعیت و ارامش و موفقیت میباره
برای یکی هم همش گرفتاری و بدبختی و...
که بعضا هیچ کدوم از اینها دلیل منطقی نداره و فقط بصورت خودمونی میشه بهش اسم شانس رو داد
ولی مساله جای دیگه ایه
جناب مرتضی کمیل بیان بسیار زیبا اشاره کردند
انسان انچیزی میشه که می اندیشد
توصیه می کنم فیلم راز رو ببینید
اون موقع جواب خیلی از سوالها برای شما روشن میشه
طبق قانون جذب شما بر هر چیزی که فکر کنید کائنات اون رو به شما می ده و برای کائنات فرقی نداره شما خوب فکر می کنید یا بد
شما طبق انچه که فکر می کنید اتفاقات رو جذب می کنید
یکی ذهنش خوشه از در و دیوار براش خوشی میباره همه کاراش الکی الکی درست میشه
و یکی هم ذهنش ناامیده از در و دیوار براش گرفتاری می باره
گاهی بساط عیش خود به خود جور شود گاهی به صد مقدمه ناجور شود
شنیدی می گن هر چی سنگه مال پای لنگه
یا از هر چی بدت می اد سرت می اید
یا تو اموزه های دینی میگن بالاترین گناه ناامیدیه
همش بر میگرده به این مساله
همه چیز از خود ماست
موفق باشید
ویرایش توسط oomiidd : ۱۳۸۷/۰۸/۲۷ در ساعت ۱۵:۲۵
در گذر از جادهء زندگي آموختم :
ــ كه، ميتوان به رفتن ادامه داد خيلي بعد از آنكه تصور كني ديگر نميتواني .
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۸, ۰۹:۰۱ #8
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 217
- مورد تشکر
- 334 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ولي من كاملا مخالف اين حرف هستم. چون ديدم افرادي رو كه تلاش و زحمتشون يكيه ولي كار يكي مي گيره و اون يكي نه. يا اصلا ديدم كساني رو كه زحمت آنچناني براي كارشون نمي كشن ولي خدا براشون از زمين و زمان شانس ميبارونه!!!
بعدشم در مورد بعضي چيزها كه ربطي به كار و تلاش نداره شانسه كه تعيين كننده ست. مثل ازدواج مخصوصا در مورد دخترها. مثلا دختر چه تلاشي بايد بكنه كه 1 آدم خوب و باب ميلش بياد خواستگاريش؟!!!
سر سبزترين بهار، تقديم تو باد!!!سبز باشين!!
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۹, ۱۱:۱۲ #9
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 217
- مورد تشکر
- 334 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
خب خواست خدا ميشه شانس ديگه!! چرا خدا بايد براي بعضيها بخواد براي بعضيها نه؟!
مثلا حضرت محمد، خدا خودش خواسته كه اون خوب باشه و پيامبرش كرده. بعدم هر گناهي كرده براش حلال كرده. من تو يكي از سوره ها كه اسمش الان تو ذهنم نيست خوندم كه حضرت محمد از 1 كنيز خوشش اومده و خدا گفته نترس برات حلالش كردم!! خب اين چه حكمتي داشته مثلا؟! يا حضرت يوسف، خب اگر خدا بهش كمك نميكرده ببينم بازم وقتي زليخارو ميديد خودش رو ميتونست كنترل كنه؟! پس خدا از اول خواسته كه اونا اينطوري باشن. نميدونم ميتونم منظورم رو برسونم يانه.
سر سبزترين بهار، تقديم تو باد!!!سبز باشين!!
-
۱۳۸۷/۰۸/۲۹, ۱۳:۳۷ #10
شانس chance از نظر اسلام پذيرفته نيست
با تشكر از شما شيطان گرامي (فكر كنم اولين باره كه دارم از شيطان تشكر مي كنم!) به خاطر طرح سوال خوبتون ، اصل واژه «شانس» CHANCE فرانسوى و به معناى فرصت است و در فارسى قديم اين واژه وجود نداشته است.
آيا شانس CHANCE به معناى رايج آن حقيقت دارد يا نه؟ در توضيح آن بايد گفت: هيچ چيز در عالم از روى تصادف و اتفاق رخ نمىدهد. همه چيز در نظامى متقن، متكى بر سلسله علل خويش هستند. ولى ما از آن جايى كه علل را نمىشناسيم، نامش را تصادف و شانس مىگذاريم. اگر پرده از روى سلسله علل كنار رود، خواهيم ديد كه هيچ چيز اتفاقى وجود ندارد، گرچه برخى از اين علل از اختيار و علم ما خارج باشد. بنابراين بايد كوشيد تا با فراهم كردن اسباب و عوامل در هر زمينهاى، به ايجاد بخت و شانس پرداخت؟! خوش شانسى و بد شانسى، بيشتر از آن كه معلول علتهاى ناشناخته باشد، دستاورد تفكر و انديشه هر شخص درباره خويشتن است. كسى كه به هر دليل خود را همواره بدشانس مىداند، طبيعتاً عملى متناسب با آن بروز مىدهد و زمينهساز بدشانسى خويش مىشود. نكته ديگر آن كه ممكن است رفتارهايى از ما سر بزند - كه عواقب آن مدتها بعد ظاهر مىگردد - ولى آدمى نتواند ريشه آن را دريابد. و قرآن قاعدهاى كلى در اين گونه موارد به دست مىدهد و آن اين كه: ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ؛ آنچه از بدىها به تو مىرسد، دستاورد عمل خودت مىباشد، (نساء، آيه 79). البته گاهى در ميان مردم شانس به مقدرات الهى اطلاق مىگردد. مثلاً به شخصى كه روزيش زياد است و معمولاً در كارهاى اقتصادى سود مىكند مىگويند فلانى خوششانس است كه براى تحليل اين مطلب بايد با نگاهى گستردهتر به عوامل پديدهها نگريست و علاوه بر فعاليتهاى ظاهرى شخص، به شرايط روحى و معنوى فرد و حتى تأثير نسلهاى گذشته و تأثير دعا يا نفرين ديگران در زندگى فرد و ديگر عوامل آشكار و پنهان در هموارى يا ناهموارى زندگى توجه نمود كه اگر منظور از شانس اين معنا باشد ريشه در روايات و آيات دارد. زيرا از نظر دين نيز اين مسأله مورد قبول است. وَ اَللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ فِي اَلرِّزْقِ....، (نحل، آيه 71). امام على(ع) مىفرمايد: خداوند روزىها را مقدر فرمود و آن گاه آنها را زياد و كم و به تنگى و فراخى عادلانه تقسيم كرد تا هر كه را بخواهد به وسعت روزى و يا تنگى آن بيازمايد و از اين طريق سپاسگزارى و شكيبايى توانگر و تهيدست را به آزمايش گذارد، (نهجالبلاغه، خطبه 91). بنابراين همه اشخاص با توجه به فاكتورهاى ياد شده در بالا، در شرايط يكسان آفريده نشدهاند و مقدرات آنها نيز يكسان نيست.
اما در نگاه عموم مردم كه بسيارى از علل و عوامل پنهان است و تنها به فعاليت ظاهرى شخص توجه مىكنند از سودهاى كلان او تعبير به خوششانسى مىكنند، پس شانس به معناى تصادف در سنت پيامبر(ص) و مكتب اسلام جايگاه ندارد و درست نمىباشد چرا كه با اصل عليّت منافات دارد. چون اصل عليت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جميع وقايع و حوادث جهان حكمفرماست و هر حادثى ضرورت و قطعيت وجود خود را و همچنين شكل و خصوصيت زمانى و مكانى و ساير خصوصيات وجودى خود را از علل متقدمه خود كسب كرده است و يك پيوند ناگسستنى ميان گذشته و حال و استقبال ميان هر موجودى و علل متقدمه اوهست. اما بايد ديدگاه ما نسبت به علتها گسترش يابد و علاوه بر علتهاى مادى و ظاهرى به علتهاى روحى و معنوى نيز توجه كنيم و حتى تأثير نسلهاى گذشته در نسل آينده را ناديده نگيريم، (شهيد مطهرى، انسان و سرنوشت، ص 55).
ویرایش توسط بچه با حال : ۱۳۸۷/۰۸/۲۹ در ساعت ۱۳:۴۰
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری