بررسی تطبیقی اسلام و سایر ادیان

[khoshnazar]

به نام خدا
مشاهده می شود که بسیاری از سؤالات و شبهات مطرح شده توسط عده ای از کاربران عزیز به خاطر نا آشنایی و عدم شناخت کافی آنان از ادیان و به خصوص دین اسلام است.
در این موضوع قصد دارم یک مبحث جهت بررسی تطبیقی اجمالی در اسلام و سایر ادیان مطرح کنم بدان امید که منبع مناسبی برای شناخت هرچه بهتر و بیشتر نسبت به اسلام و سایر ادیان قرار گیرد.

به عنوان مقدمه مطلبی را در باره دین شناسی تطبیقی از سایت اندیشه قم نقل می کنم:

دین‌شناسی تطبیقی

تعریف
دانش ادیان یا مطالعه علمی دین كه به آن دین‌شناسی تطبیقی نیز اطلاق می‌شود، یك علم تجربی و استقرایی با روشی توصیفی و تحلیلی و با تأكید بر سیر تاریخی و مقایسه سنّت‌های دینی است. به بیان دیگر، دین شناسی تطبیقی را شاید بتوان مطالعه تطبیقی ادیان و یا بررسی و مقایسه ادیان بزرگ دنیا و به معنی دقیق‌تر، مطالعه ویژگی‌های مهم ادیان گوناگون جهان به شیوه كاملاً علمی و عینی و بدون پیش‌داوری است.

از این رو برای مطالعه علمی در زمینه ادیان، محقق بایستی نسبت به ادیان دیگر (غیر از دین خود) احساس همدلی بیشتری داشته باشد و سعه صدر نسبت به ادیان دیگر جزء ضروری مطالعه علمی ادیان دیگر است. در عین حال این مطالعه باید توأم با بیطرفی معقولانه باشد. یك مطالعه واقعی و علمی باید مطالعه‌ای توصیفی و مقایسه‌ای درباره موضوعات گوناگون و به شیوه‌ای علمی و تا حدی ارزش‌گذارانه و انتقادی نیز باشد. در عین اینكه باید نهایت كوشش خود را برای رعایت انصاف نسبت به تمامی ادیان به عمل آورد.
...

[khoshnazar]

ادامه...

هدف دین شناسی تطبیقی تنها بررسی و تطبیق غیر مغرضانه ادیان در كنار یكدیگر است تا هر چه بیشتر پیروان ادیان را به یكدیگر نزدیك نماید، نه آنكه بر نقاط ضعف یا قوت هر دین تأكید نماید. همان‌طور كه گذشت، بدون آشنایی كامل نسبت به ادیان مورد بحث نمی‌توان به این هدف نایل شد؛ بنابراین گام نخست، شناخت كامل هر دین و گام بعدی در كنار هم قرار دادن نقاط مشترك و گام سوم توجه به نقاط افتراق ادیان است تا بتوان از بسیاری از اختلافات و منازعات میان پیروان این ادیان جلوگیری نمود تا آنان بتوانند در محیطی توأم با آرامش و صفا در كنار یكدیگر زندگی كنند.
...

[khoshnazar]

به نام خدا

خوب با توجه به مطالب فوق از تاریخ مقایسه ای ادیان شروع می کنیم.
تا آنجا که بنده اطلاع دارم هیچ یک از ادیان مهم، تاریخی به روشنی تاریخ اسلام ندارند. حتی مسیحیت که بیشترین جمعیت را از نظر پیروان دارد بعضی از خود پیروان آن در اینکه پیامبری به نام عیسی مسیح بوده یا نه شک کرده اند.
باید ازعان کرد که اسلام خود عامل حفظ سایر ادیان و تاریخ آن ها بوده است. یعنی اگر اسلام نبود ادیان دیگر نیز به مرور زمان از بین می رفتند.
چرا که اولاً بسیاری از تاریخ سایر ادیان و امت ها را آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام نقل کرده است.
ثانیاً ظهور اسلام از جهات دیگری نیز موجب حفظ ادیان دیگر بود. یکی از این جهت که مخالفان آن در سایر ادیان به تحکیم مواضع اعتقادی و اجتماعی خود می پرداختند.
و دیگر از این جهت که نام و یاد کتب و بزرگان و اعلام آنان در آیات و روایات آمده و از فرموش شدن آن ها جلوگیری می کرد.

خلاصه اینکه تاریخ اسلام نسبت به سایر ادیان مهم و مطرح دنیا روشن تر و مستندتر است.

تا بعد...

[khoshnazar]

به نام خدا
کتاب محوری در ادیان مهم و مطرح دنیا همان کتاب آسمانی آن هاست.
در یهود - که البته باید گفت یک دین نژادی است نه همگانی - تورات کتاب آسمانی و محوری است اما نمی توان گفت این کتاب همان است که به موسی علیه السلام نازل شده است. زیرا صرف نظر از وجود مطالبی دال بر تحریف در آن متن موجود متنی نیست که بر موسی علیه السلام نازل شده است بلکه ترجمه ای از آن است و ترجمه هرگز بیانگر تمام مطلب نیست.
به هر حال نمی توان گفت این همان کتابی است که خدا به زبان موسی فرستاده است.
در مسیحیت نیز علاوه بر این مسأله تعدد و تفاوت فاحش بین متن های موجود وجود دارد. البته تعداد متن ها خیلی بیش از این ها بوده و بنابر تصمیمات کلیسا به جز چهار متن بقیه جمع آوری شده است.
بنابر این انجیل نیز نمی تواند همان انجیل نازل شده بر عیسی علیه السلام باشد.
تنها کتاب آسمانی اسلام یعنی قرآن است که در تمام جهان اسلام یکسان و به یک زبان یعنی زبان اصلی باقی مانده و به اقرار همه ی مسلمانان همان است که بر پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله نازل شده است.

بنابر این اسلام در حفظ کتاب آسمانی خود منحصر به فرد است.

[khoshnazar]

به نام خدا
یکی دیگر از موارد برای مقایسه بین ادیان سخنان پیامبر و پیروان نزدیک اوست
در هیچ دینی این نوع سخنان به میزان و کیفیتی که در منابع اسلامی گرد آوری و تنظیم شده است وجود ندارد
در جهان اسلام با همه موانع ثبت و نقل حدیث که در کار بود و با وجود عوامل گوناگون نابودی کتب و منابع، صدها عنوان کتاب روایی وجود دارد که اغلب احادیث را با ذکر سند و اسامی ناقلان جمع آوری کرده است و کتب و منابعی وجود دارد که یکایک این ناقلان را مورد بررسی و جرح و تعدیل قرار می دهد.
پس حدیث و شیوه ی نقل و قبول آن نیز از اختصاصات اسلام است.

[m_javad]

سلام
من نمی دونم چرا ما هرمقصدی را از بدترین مسیرش میریم
قرآن کریم میفرماید : لانفرق بین احد من رسله
خدای همه ادیان یکی است
بندگان خداهم با یکدیگر یکسانند وزمان به زمان تبدیل نمی شوند
ادیان الهی هم همه یک مقصود ومنظور داشته ودارند
فقط خدای تعالی به نسبت ظرفیت فهم بشر درهر دوره همزبان اونهارا فرستاد تازبانش را بفهمند
درست عین تحصیلات ما : اول آمادگی ، بعد دبستان ، دبیرستان ودانشگاه
آیا فرقی باهم دارند مثلا دردوره ابتدایی میگویند برگ درخت سبزه ودردبیرستان میگن آبیه ؟
دین اسلام اکمل ادیان الهی است وخاتمیت آن به این معناست که مهر تائید خداوند بر کامل شدن دین برآن نهاده شد برای همین است که ما مسلمین به همه ادیان احترام میگذاریم چون بینش دینی کامل را خدای تعالی به ما عطا کرد

[khoshnazar]

سلام
من نمی دونم چرا ما هرمقصدی را از بدترین مسیرش میریم
قرآن کریم میفرماید : لانفرق بین احد من رسله
خدای همه ادیان یکی است
بندگان خداهم با یکدیگر یکسانند وزمان به زمان تبدیل نمی شوند
ادیان الهی هم همه یک مقصود ومنظور داشته ودارند
فقط خدای تعالی به نسبت ظرفیت فهم بشر درهر دوره همزبان اونهارا فرستاد تازبانش را بفهمند
درست عین تحصیلات ما : اول آمادگی ، بعد دبستان ، دبیرستان ودانشگاه
آیا فرقی باهم دارند مثلا دردوره ابتدایی میگویند برگ درخت سبزه ودردبیرستان میگن آبیه ؟
دین اسلام اکمل ادیان الهی است وخاتمیت آن به این معناست که مهر تائید خداوند بر کامل شدن دین برآن نهاده شد برای همین است که ما مسلمین به همه ادیان احترام میگذاریم چون بینش دینی کامل را خدای تعالی به ما عطا کرد

به نام خدا
جواد عزیز سلام
مطلب شما کاملاً درسته
اما منظور ما مقایسه ی حال فعلی ادیانه نه اونچه از جانب حق تعالی اومده و اینم برای کسانی ن.شته میشه که می خوان شناخت مقایسه ای بین ادیان در حال حاضر داشته باشن و حتی از بین اونا یکیشو انتخاب کنن...
طبق فرمایش شما که درستم هست بشر امروز به دوره های عالی تحصیلات رسیده بنابراین بهتره که دیگه نره بشینه کلاس اول و دوم
یا حق

[khoshnazar]

به نام خدا
در بخش عقاید اختلاف بسیار و مباحث گسترده است. اما در اینجا سعی میکنیم بسیار خلاصه آن ها را بررسی کنیم

البته همه ی ادیان الهی در ابتدای ظهور بر سه اصل اعتقادی تکیه دارند:
اول ایمان به یکتا پروردگار مهربان که خالق و مدیر و مدبر همه جهانیان است.
دوم ایمان به روزی که همه ی انسان ها زنده می شوند و در دادگاه عدل الهی حسابرسی می شوند (خدایا به فضل و کرَم بی حسابت پناه می بریم).
سوم ایمان به پیامبران و رسولان و جانشینان آن ها و اطاعت از آنان

اما باور های دیگری نیز هست که موجب تفاوت اساسی بین ادیان و مذاهب انشعابی آن گردیده است.

مثلاً یهود نبوت حضرت عیسی را قبول ندارد و معتقدند عیسی هنوز به دنیا نیامده است و عزیر پسر خداست (کسانی که بیشتر اطلاع دارند اگر اشتباه می گویم تذکر دهند).

مسیحیان بعد از عیسی علیه السلام پیامبری را قبول ندارند و او را پسر خدا و مادرش مریم را مادر خدا می دانند (کاتولیک ها).
خوب لابد پدر و مادر حضرت مریم پدر بزرگ و مادر بزرگ خدا هستند!!؟
...

[khoshnazar]

به نام خدا

کلیسا معتقد است در مواردی که سخن دین با عقل جور در نمی آید نباید تفکر کرد و باید دربست پذیرفت و ایمان آورد.
به همین خاطر پروتستان ها حوزه ی دین را از علم و سیاست جدا می دانند.
اما اسلام همیشه انسان را به تفکر، تعقل و اندیشه در دین فرا می خواند.

در مسیحیت مثلاً خدا عبارت است از پدر و پسر و روح القدس

می‌رویم سراغ پسر خدا بودن مسیح، چون مسیح پسر خداست، چون یکی از سه خداست، سه خدا در یکی، سه تا در یکی، لذا می‌گویند حضرت مریم مادر خداست، در کلیساها هم می‌نویسند: مریم مادر خدا. می‌گوییم خوب شما مسیح را پسر خدا می‌دانید؟ می‌گویند: بله. مریم را هم مادر خدا می‌دانید؟ مي‌گويند: بله. بعد به آنها مي‌گويم خوب اگر خدا مادر دارد، چون حضرت مریم پدر و مادر دارد، پس خدا پدر بزرگ و مادر بزرگ نیز دارد. - چیزی که هرگز فکرش را نکرده بودند - پس جد و جده هم دارد، دایی و خاله هم دارد، پسر خاله و پسر دایی هم دارد. عجب فامیل بزرگی است. نسلش می‌رسد به حضرت آدم، چون حضرت مریم از نسل آدم و حوا است؛ پس خدا هم از نسل آدم و حوا است؟ بله؟ چطور می‌شود آدم و حوا پدر و مادر خدا باشند در حالی که آفریدۀ خدا هستند؟ می‌گویند: این یک تضاد است. یک تضاد پیچیده که نمی‌شود راجع به آن فکر کرد. می‌گوییم: چرا نمی‌شود راجع به آن فکر کرد؟ خیلی ساده است، نمی‌شود، شما می‌توانید پدر پدرت باشی؟ نمی‌توانيد، چگونه آدم وحوا می‌توانند پدر و مادر خدا باشند، در حالی که آفریدۀ خدا هستند، این بحث خیلي ساده است، چیزهای پیچیده را مطرح نمی‌کنیم، می‌گوید: در آن تضاد هست، می‌گوییم خیلی خوب. صحبت از شام آخر می‌شود، حضرت مسیح غذا می‌خورد؟ می‌نوشید؟
بله.
- مگر نمی‌گوییم خدا قادر متعال است؟
چرا.
خوردن و نوشیدن علامت نیاز است، نه علامت قادر متعال بودن، چطور می‌شود خدا نیازمند باشد؟
بله علامت نیاز است.
خوب حالا کسی که غذا می‌خورد و می‌نوشد، می‌خورد و دستشویی می‌رود را مي‌شود گفت خداست؟ این جا مشکل پیدا می‌کنند.
مسيحيان در انجیل دارند که وقتی حضرت مسیح را می‌برند به صلیب بکشند. حضرت مسیح گفت خدایا ( پدر) چرا مرا رها کردی؟ یا چرا مرا فراموش کردی؟ می‌گوییم خوب، شما قبول دارید خدا قادر متعال است همه جا حیّ و حاضر است و عالِم به همه چیز است؟ می‌گویند بله، می گوییم خوب، خدا اگر عالم به همه چیز است چگونه می‌شود؟ خدایی که سه تا است، پدر، پسر، روح القدس، یک قسمتش، و بخش دیگر خودش را فراموش کند؟ که یك بخش خدا يعني خدای پسر فکر کند که خدای پدر او را فراموش کند، جور در نمی‌آید ، قرار بود خدا به همه چیز آگاه باشد، حالا اینگونه که شما می‌گویید به خودش نیز آگاه نیست. می‌گویند بله تضاد دارد.


(اسلام و مسیحیت، سخنرانی آقای دکتر قدیری ابیانه)